eitaa logo
ویرگول (منبرکوتاه)
13.1هزار دنبال‌کننده
281 عکس
116 ویدیو
57 فایل
شرح مختصر روایات #سخنرانی #کلاس #معنویت #تدریس ⚠️نظرات و پیشنهادات، تاثیر مطالب را به ما ارسال کنید. استاد سطح عالی حوزه #استاد دانشگاه فرهنگیان مبلغ و فعال فرهنگی دکتر سیدحسین فاطمی @Seyedhosein_fatemi @Hich_v_shich
مشاهده در ایتا
دانلود
می گویند ملانصرالدین از همسایه اش دیگی را قرض گرفت . چند روز بعد دیگ را به همراه دیگی کوچک به او پس داد. وقتی همسایه قصه دیگ اضافی را پرسید ملا گفت دیگ شما در خانه ما وضع حمل کرد. چند روز بعد ، ملا دوباره برای قرض گرفتن دیگ به سراغ همسایه رفت و همسایه خوش خیال این بار دیگی بزرگتر به ملا دادبه این امید که دیگچه بزرگتری نصیبش شود. تا مدتی از ملا نصرالدین خبری نشد . همسایه به در خانه ملا رفت و سراغ دیگ خود را گرفت. ملا گفت دیگ شما موقع وضع حمل در خانه ما فوت کرد و سر زا رفت . همسایه گفت مگر دیگ هم می میرد؟ چرا مزخرف میگی!!!!و جواب شنید :چرا روزی که گفتم دیگ تو زاییده نگفتی که دیگ نمی زاید. دیگی که می زاید حتما مردن هم دارد. ♦️اکثر ما انسان ها در دین داری و مطالبه ی حق، همین گونه هستیم، هرجا که به نفع ما باشد به دین و قران و حلال و حرام، استناد میکنیم. ولی اگر به ضررمان باشد با هزار دلیل عقلی و علمی و.... انکار میکنیم. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره 59☝️☝️
دزدی کیسه پول کسی را زد،وقتی کیسه را بازکرد داخل آن علاوه بر پول دعایی دید که نوشته هر کس این دعا در کنار اموالش باشد محفوظ میماند. دزد کیسه را به صاحبش بازگرداند. به او گفتند: چرا این همه پول را از پس دادی؟ گفت: صاحب مال عقیده داشت که این دعا، مال او را حفظ می کند و من دزد مال او هستم، نه دزد دین او ! اگر آن را پس نمی دادم و عقیده صاحب آن مال خللی می یافت، آن وقت من، دزد باورهای او نیز بودم و این کار دور از جوانمردی و انصاف است! ♦️لذا حضرت فرمود: مـروّت و جوانمردی ، انسان را بـه صفات عالی وپسندیده برمی انگیزاند. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره60☝️☝️
مرحوم قاآنی در ابتدای دیوان شعر خودش می نویسد: شبی که پدرم از دنیا رفت همسایگان به او گفتند: از دنیا میروی این دوازده پسر را به که می سپاری؟ گفت: به خدا. همسایه ای هم داشتیم که او هم دوازده پسر داشت و در آن شب از دنیا رفت به او گفتند: فرزندانت را به که می سپاری؟ گفت: آنقدر مال برای آنان گذاشتم که اگر هفتاد پشت آنها هم بخورند، تمام نمی‌شود! قاآنی می‌نویسد: یک سال از فوت این دو نفر نگذشت که تمام دوازده نفر به نوکری ما دوازده نفر در آمدند! آری، او اعتمادش به خدا بود و این، اتکایش به مال فراوان و در نتیجه چنین شد. کتاب پریشان، ص74 https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره61☝️☝️
معلمی میخواست کت و شلواری به دانش آموزان هدیه دهد گفت: هر کس نامش را روی کاغذ بنویسد تا قرعه کشی کنند. وقتی قرعه کشی کردند؛ نام حسن درآمد، معلم خوشحال شد. بخاطر اینکه حسن به تازگی یتیم شده و وضع مالی خوبی نداشتند. وقتی معلم به کاغذ اسامی بچه ها نگاه کرد؛دید روی همه ی آنها نوشته شده بود: حسن... 🔻اگر به زندگی بچه هایی که پدر و مادر دارند نگاه کنیم، میبینیم بسیاری از آنها با مشقت و کمبود مالی و اخلاقی،.. زندگی میکنند. دیگر ببینیم کسانی که پدر و یا مادر ندارند با چه اندازه از کمبود مالی، اخلاقی، محبتی، حمایتی زندگی میکنند. ♦️لذا حضرت فرمود: با نسل و بازماندگان دیگران به نیكی رفتار كنید تا با نسل و بازماندگان شما نیز به نیكی رفتار نمایند. 🖤🖤شهادت امام صادق علیه السلام بر عموم شیعیان و علاقه مندان آن حضرت، تسلیت عرض میکنیم.   https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره62☝️☝️
پسری بود كه اخلاق خوبي نداشت. پدرش جعبه اي ميخ به او داد و گفت هر بار كه عصباني مي شوي بايد يك ميخ به ديوار بكوبي. روز اول میخ های زیادی به دیوار کوبید. تصمیم گرفت، هر روز میخ ها را کم کند. بالاخره روزي رسيد كه پسر ديگر عصباني نمي شد. او اين مسئله را به پدرش گفت و پدر نيز پيشنهاد داد هر بار كه مي تواند عصبانيتش را كنترل كند، يكي از ميخها را از ديوار درآورد. بعد از چند روز همه ی میخ ها را درآورد. وقتی به پدرش اطلاع داد، پدر دست پسر بچه را گرفت و به كنار ديوار برد و گفت: «پسرم! تو كار خوبي انجام دادي و توانستي بر خشم پيروز شوي. اما به سوراخهاي ديوار نگاه كن. ديوار ديگر مثل گذشته اش نمي شود. وقتي تو در هنگام عصبانيت حرفهايي مي زني، آن حرفها هم چنين آثاري به جاي مي گذارد.  تو مي تواني چاقويي در دل انساني فرو كني و آن را بيرون آوري یا او را نزد دیگران تحقیر و مسخره کنی،یا حرفی بزنی که ناراحت کنی. هرچند هزاران بار عذرخواهي کنی فايده ندارد؛ آن زخم و ناراحتی سر جايش میماند. ♦️لذا حضرت فرمود: تواناترين مردم در تشخيص درست، كسى است كه خشمگين نشود. زیرا؛ هنگام عصبانیت انسان به آخر و عاقبت کار نمیتواند فکر کند و در نتیجه نمیتواند درست تشخیص دهد الان چگونه رفتاری کنم درست هست. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره63☝️☝️
جنگلی آتش گرفته بود و ساكنين جنگل تلاش مي‌كردند فرار كنند. ببر مي‌گفت من قوي هستم. به جاي ديگری مي‌روم و دوباره زندگيی‌ام را می‌سازم! فيل خودش را به رودخانه رسانده بود و با ريختن آب روی بدنش خود را خنك می‌كرد و در فكر گريز بود! و و و ... اما گنجشکی نفس‌نفس زنان خود را به رودخانه می‌رساند، با نوكش قطره‌يی آب برمی‌داشت، پر می‌كشيد و دوباره برمی‌گشت... از او پرسیدند: چه می‌كنی؟ پاسخ داد: آب را می‌برم تا آتش جنگل را خاموش كنم! به او گفتند: مگر تو با اين منقار كوچكت می‌توانی آتش جنگل را خاموش كنی؟ اين كار تو چه فايده‌ای دارد؟ گنجشك گفت: شاید نتوانم آتش را خاموش کنم، اما وقتی از من پرسيدند زمانی که جنگلی كه وطن تو بود، در آتش می‌سوخت چكار کردی؟ خواهم گفت؛ صحنه را ترك نكردم و هر چه از دستم بر آمد؛ برای نجات جنگل كردم! 🔻اکثر ما انسان ها هنگامیه که مشکلی برای خانواده یا دیگران پیش می آید به جای همکاری برای برطرف کردن مشکلات، خود را کنار کشیده و خدا را شکر میکنیم که ما گرفتار نشدیم. درحالیکه اگر همدردی و همکاری کنیم شاید بتوانیم آن مشکل را برطرف کنیم. ♦️لذا خداوند در قران کریم توصیه میکند:  در راه نیکی و پرهیزگاری با هم همکاری کنید! و (هرگز) در راه گناه و ستمکاری همکاری ننمایید. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره64☝️☝️
پسری عاشق دختری شد. دختر گفت: مادرت پیر هست و جز تو فرزندی نداره، باید شرط ضمن عقد بگذاریم که اگر زمین گیر شد،اونو به خونه ما نیاری و ببریش خانه سالمندان. پسر جوان آهی کشید و شرط دختر را پذیرفت... هنوز شش ماه از ازدواجشان نگذشته بود که زن جوان در یک تصادف اتومبیل قطع نخاع و ویلچر نشین شد. پسر جوان رو به مادرش گفت:بهتر نیست ببریمش آسایشگاه؟ مادر پیرش با عصبانیت گفت:مگه من مُردم که ببریش آسایشگاه؟خودم تا موقعی که زمین‌گیر نشدم ازش مراقبت می‌کنم. پسر جوان اشک ریخت و به زنش نگاه کرد. زن جوان انگار با نگاهش به او می‌گفت: شرط ضمن عقد را اشتباه کردم! ‎‎  🔻چه خوش گفت فردوسی پاكزاد كه رحمت بر آن تربت پاك باد ميازار موری كه دانه كش است كه جان دارد و جان شيرين خوش است مزن بر سر ناتوان دست زور كه روزي بيفتی به پايش چو مور ♦️لذا حضرت فرمود: آنچه را که برای خود میپسندی، برای دیگران هم بپسند. و آنچه را که برای خود نمیپسندی برای دیگران نیز نپسند. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره65☝️☝️
مرده باجناقاش مهمانش شدن. زنش چای ریخت و به شوهرش گفت: قندمون تمام شده، شکر هم نداریم! شوهر گفت: درستش می‌کنم. وقتی چای آورد، گفت برادرا، داخل یکی از اینها شکر نریختم، سهم هرکی شد، همه با زن و بچه فردا شام منزلشیم. همه خوردن و هیچ نگفتن، تازه یکیشون گفت: چقدر شیرینشون کردی؟!! 😁😂 ♦️لذا حضرت فرمود: از دروغ كوچك و بزرگ، جدّى و شوخي بپرهيزيد، زيرا انسان هرگاه در چيزكوچك دروغ بگويد، به گفتن دروغ بزرگ نيز جرئت پيدا مى كند. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره66☝️☝️
شخصی میگفت: پسر جوانی را به دوستم معرفی کردم تا در حسابداری کارخانه ی او کار کند. دوستم قبول کرد. پسر جوان شروع به کار کرد. بعد از چند روز پسر جوان من را دید و گفت: «مگر قرار نبود در قسمت حسابداري مشغول كار شوم؟» گفتم: «چرا.» گفت: «دو هفته است كه در سالن توليد كنار كارگران مشغول كارهاي طاقت فرسا هستم و ديگر به كارخانه نخواهم رفت.» پس از چند روز دوست خود را ديدم و جريان را از وي سوال كردم كه جواب داد: «كارمندي كه مي خواهد در قسمتهاي دفتري كارخانه من كار كند بايد بداند كارگران خط توليد چگونه و با چه مشقتي كار مي كنند(تا آنها را بهتر درک کند)، همانطور كه خودم قبلا اينگونه بوده ام.» 🔻کسی که شغل راحت تری دارد، نمیتواند درک کند که دیگران یا زیر دستانش چه سختی و مشقتی میکشند برای کار کردن. 🔻برای درک کردن زیر دستان،بهتر است مدتی به جای آنها و در شرایط آنها کار کنیم،تا همدیگر را بهتر درک کنیم. ♦️ لذا حضرت فرمود: با زیردست خود مهربان باش تا فرادستت با تو مهربان باشد . https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره67☝️☝️
مردی از دوست خود پرسید: تا به حال که شصت سال از عمرت می گذرد، آیا به یکی از آرزوهای جوانی ات رسیده ای؟ گفت: آری، فقط به یکی، هنگامی که پدرم در کودکی مرا تنبیه می کرد و موی سرم را می کشید، آرزو می کردم که به هیچ وجه مو نداشته باشم و امروز به این آرزو رسیده ام.😅😅 🔻همه ی انسان ها در دوره ای از زندگی خود آرزوهای زیادی دارند، ولی با گذر زمان متوجه میشوند که نمیتوانند به همه ی آرزوهای خود برسند و فقط در فکر و خیالات خود میتوان به آن آرزوها رسید. 🔻لذا حضرت در توصیه خود به امام حسن(علیه السلام) یا محمد ابن حنفیه میفرماید: يقين بدان كه تو هرگز به آرزوهايت نمى رسى . ♦️بنابر این؛ انسان نباید به امید دست یابی به آرزوهای خود مثلا؛یک شبه پولدار شدن،یا ازدواج با زن ثروتمند، کار و تلاش را رها کند، زیرا؛ نمیتوان بعد، از دست رفتن فرصت؛ حداقل آرزوها وحداقل رفاه زندگی را تامین کرد. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره68☝️☝️
شخصی میگفت: در نوجوانی که به مدرسه میرفتم، پدرم هر روز یک سکه پنج تومانی به من می‌داد که چهار تومان کرایه تاکسی‌ و یک تومان هم خرجی‌ام بود. روبروی مدرسه مغازه ساندویچی بود و من عاشق ساندویچ بودم. کتلت ارزان‌ترین ساندویچی بود که می‌توانستم بخرم. اگر می‌‌خواستم روزی ساندویچی بخورم که پنج تومان بود، آن روز را سه کیلومتر بین مدرسه وخانه پیاده‌ میرفتم. 🔻اگر نیازهای فرزندانمان را برطرف نکنیم، خیال نکنیم آنها هم بیخیال میشوند. آنها با راه های متفاوت نیاز های خود را برطرف میکنند. چه بسا بخاطر یک خواسته بی ارزش تن به کار های خلاف دهند. 🔻نیاز فرزندانمان را بیشتر درک کنیم و سعی کنیم آنها را برطرف کنیم. ♦️زیرا؛ حضرت فرمود: بچه ها شما را روزی دهنده ی خود میدانند. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره69☝️☝️
روزی شیخی را دیدند که در کنار جویی نشسته و بلند بلند گریه می‌کند. شاگردان شیخ، با دیدن این اوضاع نگران شدند و پرسیدند: استاد، چه شده كه این‌گونه اشك می‌ريزيد؟ آيا کسی به شما چیزی گفته؟ شیخ در میان گریه‌ها گفت: آری، یکی از لات‌های این اطراف حرفی به من زده که پریشانم کرده. همه با نگرانی پرسیدند: مگر چه گفته؟ شیخ در جواب می‌گويد او به من گفت: شیخ ، من همانی هستم که همه در مورد من می‌گویند. آیا تو هم همانی هستی که همه می‌گویند؟! و اين سئوال حالم را عجيب دگرگون كرد. 🔻در اطراف هر انسانی در طول زندگی خود افرادی هستند که یا از دوستان و دوستاران او هستند، یا از بدخواهان و دشمنان او هستند،و یا در ظاهر ادعای دوستی میکنند و در پشت سر دشمن و بدخواه هستند. 🔻همچنین بنده گان خداوند یا دوستان خدا هستند و یا دشمنان خدا و یا اینکه در ظاهر ادعای دوستی میکنند و در پشت سر دشمن و بدخواه هستند. لذا خداوند دوستان و دشمان خود را معرفی کرده است. از جمله کسانی که جزء دوستاران خدا نیستند، و فقط در ظاهر ادعای دوستی میکنند انسان های دو رو ومنافق هستند. ♦️لذا خداوند متعال به حضرت موسی (علیه السلام ) وحی کرد: یا موسی! کسی که ظاهرش بهتر از باطنش باشد او دشمن من هست. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره70☝️☝️
پادشاهی از عالمی موعظه و پندی خواست. عالم گفت: ای وپادشاه! بترس، از این که در بهشت که به وسعت آسمان ها و زمین است ، برای تو به اندازه جای پایی نباشد. 🔻بهشت را به بها میدهند نه بهانه. 🔻انسانی که خواهان سعادت در آخرت هست، باید در انجام کارهای خیر و ترک کارهای ناپسند تلاش کند. ♦️لذا حضرت فرمود: هر كس مشتاق رفتن به بهشت باشد، به سوى انجام کارهای خیر و پسندیده مى شتابد. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره71☝️☝️
پیرمردی هر روز در خیابان پسرکی را با پای برهنه می دید که با توپ بازی می کند. پیرمرد کفش نو خرید و به پسرک گفت: بیا این کفش را بپوش. پسرک با خوشحالی کفش را پوشید و به پیرمرد گفت: شما خدا هستی؟ پیرمرد لبش را گزید و گفت نه پسرجان. پسرک گفت: پس تو دوست خدا هستی، چون من دیشب فقط به خدا گفتم کفش ندارم. و خدا تو را فرستاده که برای من کفش بیاوری. 🔻بعضی از افراد آرزوهای کوچکی دارند و بخاطر آن روز و شب از خدا درخواست برآورده شدن آن را می کنند. و خدا نیاز و خواسته های آنها را به ما نشان میدهد، که برطرف کنیم. اما بسیاری از ما انسان ها، آنقدر به زندگی خود مشغول هستیم که احساس و درکی از نیاز های آنها نداریم. ♦️لذا حضرت فرمودند: همانا مُهر قبول شدن اعمال شما، برآوردن نيازهاي برادرانتان و نيكي كردن به آنان در حد توانتان است و الا (اگر چنين نکنيد)، هيچ عملي از شما پذيرفته نمي شود. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره72☝️☝️
مردی کفن دزد بود.هركس فوت می كرد شبانه می رفت قبر را می شكافت و كفنش را دزدیده و میفروخت. روزی احساس كرد كه در حال مرگ است. به پسرش گفت: من در تمام عمرم كاری كردم كه لعن و طعنه ی همه را به خودم خریدم. هیچكس در این دنیا نیست كه بعد از مردنم ذكر خیری از من بكند. از تو می خواهم كاری كنی كه مثل من وقتی پیر شدی از كارهایت پشیمان نشوی و همه ذكر خیر تو را بر زبان داشته باشند. پسر گفت: نگران نباش! من كاری خواهم كرد كه مردم پدر بیامرزی برای تو بدهند. پدر گفت:هیچكس پدر بیامرزی برای من نمی فرستد. پسر گفت:كاری میكنم تا همه مردم ذكر خیرت را بگویند و بگویند خدا پدرت را بیامرزد. بعد از مدتی مرد كفن دزد مرد. مردم او را خاك كردند و رفتند. پسرش شب آمد و كفن او را از تنش در آورد و جسدش را هم بیرون كشید و ایستاده توی قبر گذاشت. فردای آن روز كه مردم برای خواندن فاتحه به قبرستان آمدند و این وضع را دیدند و گفتند:خدا پدر كفن دزد اولی را بیامرزد. اگر كفن را می دزدید مرده مردم را از قبر بیرون نمی انداخت. 🔻کسانیکه علمی از خود باقی گذارند، یا صدقه جاریه مثل ساختن مسجد، مدرسه، بیمارستان، پرورشگاه ایتام، و.. ایجاد کنند، تا زمانیکه از آنها استفاده میشود، خیرات و ثواب آن،به شخص خیر می رود. ♦️این افراد بعد از مرگ هر روز و هر ماه خیرات دریافت میکنند و چشمشان دنبال خیرات دیگران نیست. مثل؛کسانیکه در دنیا بیمه دارند، آخر عمری چمشان به دنبال کمک دیگران نیست. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره73☝️☝️
. روزی که فرزندانتان بزرگ شوند فضای منزلتان خالی از نقاشی های کودکانه خواهد شد؛ دیگر اثری از شکلک های خندان بر روی دیوارهای خانه، حک کردن اسامے بر روی پارچه ی دسته ی مبل ها و طرح های لرزان انگشتی بر روی شیشه های بخار گرفته ی پنجره های خانه،وجودنخواهد داشت. روزے هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند دیگر اثرے از هسته های میوه ها در زیر تخت ها وجود نخواهد داشت. در آن روز مے توانید مدادے را بر روی میز براي يادداشت كردن پیدا کنید و شيرينی داخل یخچال باقی خواهد ماند. روزے هنگامے که فرزندانتان بزرگ شوند میتوانید برای خود غذاهای بخارپز به جای ساندویچ هات داگ یا همبرگر درست کنید. میتوانید زیر نور شمع غذا بخورید بدون آنکه نگران دعوای فرزندانتان برای فوت کردن شمع ها باشید. روزے هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند زندگیتان متفاوت خواهد شد آنها آشیانه تان را ترک خواهند کرد و خانه تان آرام... ساکت... خالی و تنها خواهد شد. در آن زمان است که به جای چشم انتظاری برای فرارسیدن «روزی» ؛ دیروزها را مرور خواهید کرد... یعنی در ان روزها ؛ دلتنگ امروزتان خواهید شد... 🔻پس امروز با فرزندانمان عاشقانه زندگی کنیم، تا لااقل فردا حسرت و اندوه برخورد تند خود را نخوریم. ♦️لذا حضرت فرمود: کودکان را دوست بدارید، و با انها مهربان باشید. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره74☝️☝️
پادشاهی بورانی بادمجان میخورد و از طعمش خوشش آمد. گفت: « بورانی خوشمزه و خوب هست.» یکی از نوکرها به تعریف از بورانی پرداخت. پادشاه چون سیر شد، گفت: «بورانی چیز مضری است.» نوکر باز درباره مضرات بورانی گفت. پادشاه گفت: «ای مردک تا این الان تعریف میکردی، چرا بدگویی میکنی؟» گفت: «من نوکر تو هستم، نه نوکر بورانی. من باید چیزی بگویم که توخوشت آید نه بورانی». 🔻 در این حکایت ، به زیبایی، چهره ی افراد چاپلوس مشخص میشود. آنها با چرب زبانی و دروغ بخاطر رسیدن به منافع خود به راحتی هر لحظه یک سخنی میگویند تا دیگران را فریب دهند. 🔻کسی که، و ،از تو تعـریف می كند، یا داده، و یا قصد دارد فریبت دهد. ♦️لذا حضرت فرمود: ستایش کسی بیش از حد شایستگی، تملق و چاپلوسی است. و مدح به کمتر از حد شایستگی نشانه ناتوانی در بیان و یا حسادت است. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره75☝️☝️
روزی پسری از خانواده نسبتا مرفه، متوجه شد مادرش از همسایه فقیر خود نمک خواست تعجب کرد و به مادرش گفت: دیروز کیسه ای بزرگ نمک خریدم، چرا از همسایه نمک طلب می کنی؟ مادر گفت: پسرم، همسایه فقیر ما، همیشه از ما چیزهایی طلب میکند، دوست داشتم از آنها چیز ساده ای بخواهم که تهیه آن برای آنها سخت نباشد، درحالی که هیچ نیازی به آن ندارم، ولی دوست داشتم وانمود کنم که من نیز به آنها محتاجم، تا هر وقت چیزی از ما خواستند، طلبش برای آنها آسان باشد، و شرمنده نشوند... ♦️لذا حضرت درباره حقوق همسايه فرمودند: اگر از تو كمك خواست كمكش كنى، اگر از تو قرض خواست به او قرض دهى، اگر نيازمند شد نيازش را برطرف سازى https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره76☝️☝️
دوفقیر دو روز بود که گرسنه بودند. یکی از آنها شب دوم اظهار بی طاقتی کرد و دیگری گفت: «صبور باش، روزی که برای ما مقدر است، خدا وند خواهد رساند » فردا صبح به مسجد رفتند. بازرگانی دیدند که در کاسه‌هایی عسل و بادام ریخته و به فقرای های مسجد می‌داد. به هر یک از آنها هم کاسه‌ای داد. فقیر دومی، از بازرگان پرسید: «این هدیه‌ها برای چیست؟» بازرگان گفت: «هفت روز پیش مال‌التجاره عظیم و پرسودی از هندوستان در دریا می‌آوردم. ناگاه طوفان عظیمی برخواست و ترسیدم. بادبان‌ها نزدیک بود بشکند و خودم با ثروتم در دریا غرق شویم. از خدا خواستم من به سلامت به ساحل برسم و صد فقیر را غذایی شاهانه بدهم. دعای من مستجاب شد. این نذرِ بخاطر آن روز طوفانی است. مرد فقیر سپس به دوست خود رو کرد و گفت: «ای پسر! یقین کن خداوند اگر بخواهد شکم من و تو را سیر کند، چنین طوفانی می‌فرستد بعد فرو می‌نشاند تا بندگانش را روزی دهد. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره77☝️☝️
حكيمی به روستایی رفته بود. زنی مجذوب سخنان حکیم شد. او از حكيم خواست تا مهمان وی باشد. حكيم پذیرفت و مهیای رفتن به خانه‌ی زن شد. کدخدای دهکده هراسان خود را به حكيم رسانید و گفت : این زن، هرزه است به خانه‌ی او نروید !حكيم به کدخدا گفت : یکی از دستانت را به من بده! کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان حكيم گذاشت. آنگاه حكيم گفت: حالا کف بزن! کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت: هیچ کس نمی‌تواند با یک دست کف بزند؟ شیخ لبخندی زد و پاسخ داد: هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند! 🔻اکثر انسان ها همیشه به دیگران توجه میکنند، که از آنها عیب گیری و نقل عیب کنند. ولی به عیب های خود فکر نمیکنند. 🔻انسان اگر به عیب های خود توجه کند، خجالت میکشد که از دیگران عیب جویی کند و عیب آنها را بیان کند.چون خود را پر از عیب پیدا میکند. ولی عده ای همه را پر از عیب میدانند و خود را بی عیب و به همین خاطر مشغول عیب دیگران هستند. 🔻لذا حضرت فرمود: تعجب میکنم از كسي كه عيب هاي مردم را بد مي‏داند، در حالي كه خودش از همه پر عيب‏تر است و آنها را نمي‏بيند. ♦️در این داستان شاید زن بخاطر فقر و نیاز مالی مجبور به کارغیر شرعی میشد و مردان روستا به جای برطرف کردن نیازغیر شرعی خود در قبال پول دادن به زن،اگر نیاز مالی او را برطرف میکردند،شاید زن خلاف نمیکرد،ولی اهالی فقط عیب زن را مطرح میکردند،نه کوتاهی خود را در تامین نیاز زن. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره78☝️☝️
ناپلئون بناپارت امپراطور فرانسه روزی به تیمارستان (خانه دیوانگان) وارد شد، دید یک نفر را با زنجیر به دیوار بسته‌اند. از وضع رقت بار آن دیوانه متاءثر شد، و رئیس تیمارستان را خواست و گفت: چرا این دیوانه را با زنجیر به دیوار بسته ای؟ گفت: این دیوانه حرفهای بدی می زند. ناپلئون گفت: چه می‌گوید؟ قربان او می‌گوید: من ناپلئون بناپارت هستم. ناپلئون خنده ای کرد و گفت: مانعی ندارد، بگذارید یک دیوانه خود را ناپلئون بداند. رئیس تیمارستان گفت: نباید اجازه بدهم او این حرف را بزند، زیرا ناپلئون بناپارت خودم هستم. ناپلئون از شدت خنده نتوانست خود را نگه دارد، زیرا فهمید که رئیس تیمارستان بر اثر تماس دائم با دیوانگان، همانند آن‌ها حرف می زند.  🔻در هر یک از ادارات، و شرکت ها نیز کارمندان اخلاق ارباب رجوع را برمیدارند. مثلا؛ در دادگاه اکثرا با ارباب رجوع با عصبانیت برخورد میکنند، زیرا؛ از بس دعوا و درگیری میبینند ناخودآگاه تاثیر می پذیرند. 🔻سعی کنیم که تاثیر گذار خوبی ها باشیم، نه تاثیر پذیر بدی ها. زیرا؛ انسان شبیه به کسانی میشود که بیشترین رابطه را با آن‌ها دارد. ♦️لذا حضرت فرمود: همنشين خوب نعمت و همنشين بد، بلا و مصيبت است. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره79☝️☝️
مردی از روستا به شهر آمد،یکی از دوستان شهری او كه دختری بسیار زشت داشت با تشویق و ترغیب های بسیار، او را راضی کرد با دخترش ازدواج کند. دهاتی زمانی فهمید که چه حقه ای به او زده اند، كار از كار گذشته بود. دو روز بعد همسرش را سوار الاغش كرد و به روستا رفت. زن چون شهری بود، لباس زرق و برق دار و كفش پاشنه بلند پوشیده بود و قروفری تمام عیار از خود نشان می داد . وضعیت ظاهری او ،توجه دهاتی ها را به خودش جلب كرد. ولی صورتش را کسی نمیدید(چون در روستا نوعی لباس محلی میپوشند که صورت هم پوشیده میشود) همگان خیال می كردند كه صورتش هم، مثل لباسش نیكوست! روزی مردباچندنفر جلوی قهوه خانه چایی میخوردند؛ زنش را با همان لباس قروفری دید كه از آنجا می گذرد و دو سه نفری از جوانهای روستا هم با حسرت نگاه میکنند و به دنبال زن میروند . ظاهر جذاب و سر وضع دلفریب زن باعث شده بود که همه به او با حسرت نگاه کنند و... شوهرش وقتی نگاه حسرت آمیز مردم و تعقیب جوانان به دنبال زنش را دید، بی اختیار از جای برخاست و (یاشماق)صورتش را باز کرد و چهره زشت او را که همه دیدند گفت: ببینید و دقت كنید كه چگونه:« او از درون مرا میکشد و میسوزاند و از بیرون شما را» ♦️لذا حضرت فرمود:به ظاهر زندگی دیگران توجه نکن؛ زیرا: عده ای با سیلی صورت خود را قرمز نگه میدارند،و در ظاهر کار و رفتار و زندگی خود را به زیبایی نشان میدهندو دیگران حسرت زندگی و داشته های آنها را میخورند؛ولی در باطن زندگی،حتی خودشان هم راضی نیستند. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره80☝️☝️
پادشاهی روزی به وزیر خویش گفت : چه خوب است اگر پادشاهی جاودانه باشد. وزیر گفت : اگر جاودانه بود نوبت به تونمی‌رسید ! 🔻خداوند در قرآن کریم به کسانیکه آرزوی جاودانه بودن دنیا را دارند، مثال هایی ذکر میکند که این افراد با فکر و تامل در این امثال، یقین کنند که روزی باید این دنیا را ترک کنند. ♦️لذا خداوند در این آیه برای درک بهتر و برانگیختن انسان ها به فکر و تفکر در زمینه مرگ و ایمان آوردن به خدا و زندگی پس از مرگ بیان میکند:آیا برای هدایت آنها همین کافی نیست انسان هایی که قبل از شما زندگی میکردند، همه مردند و هلاک شدند. و شما در خانه های آنها زندگی میکنید و از زمین های آنها استفاده میکنید. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره81☝️☝️
ﺩﻭ ﺧﺎﻧﻢ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﺍﻭﻟﯽ:ﺩﯾﺸﺐ، ﺷﺐ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ. ﺗﻮ ﭼﻪ ﻃﻮﺭ؟ ﺩﻭﻣﯽ:ﻣﺎﻝ ﻣﻦ ﻓﺎﺟﻌﻪ ﺑﻮﺩ،ﺷﻮﻫﺮﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪ ﺧﻮﻧﻪ ﺷﺎﻡ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺭﻓﺖ و خوابید. ﺑﻪ ﺗﻮ ﭼﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﮔﺬﺷﺖ؟ ﺍﻭﻟﯽ: «ﺧﯿﻠﯽ ﺷﺎﻋﺮﺍﻧﻪ ﻭ ﺟﺎﻟﺐ ﺑﻮﺩ. ﺷﻮﻫﺮﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪ ﺧﻮﻧﻪ ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺷﺎﻡ بخوریم. ﺷﺎﻡ ﺭﻭ ﮐﻪ ﺧﻮﺭﺩﯾﻢ ﺗﺎ ﺧﻮﻧﻪ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺑﺮﮔﺸﺘﯿﻢ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﻣﻨﺰﻝ، ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻭ ﺑﺎ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﺮﺩﻥ ﺷﻤﻊ ﺭﻭﯾﺎﯾﯽ ﮐﺮﺩ.» همسران این دو خانم نیز همکار بودند و درباره دیشب صحبت می‌کردند. ﺷﻮﻫﺮ ﺍﻭﻟﯽ:ﺩﯾﺮﻭﺯ ﭼﻪ ﻃﻮﺭﯼ ﮔﺬﺷﺖ؟ ﺷﻮﻫﺮ ﺩﻭﻣﯽ:ﻋﺎﻟﯽ. ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺷﺎﻡ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ ﺁﺷﭙﺰﺧﻮﻧﻪ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﺷﺎﻡ ﺭﻭ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﻭ ﺑﻌﺪﺵ ﺭﻓﺘﻢ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻡ. ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺗﻮ ﭼﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺑﻮﺩ؟» ﺷﻮﻫﺮ ﺍﻭﻟﯽ: «ﺭﺳﯿﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺷﺎﻡ ﻧﺪﺍﺷﺘﯿﻢ، ﺑﺮﻕ ﺭﻭ ﻗﻄﻊ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﭼﻮﻥ ﺻﻮﺭﺕ ﺣﺴﺎﺑﺸﻮ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﯾﻢ ﺑﺮﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺷﺎﻡ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ. ﺷﺎﻡ ﻫﻢ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮔﺮﻭﻥ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪ ﻭ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﯾﻢ ﺗﺎ ﺧﻮﻧﻪ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﻢ. ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﯾﺎﺩﻡ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﻕ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﻡ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﺷﻤﻊ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻨﻢ.» 🔻گول ظاهر زندگی دیگران را نخوریم. شاید ما خوشبختتر از کسی هستیم که همیشه حسرت زندگیشو داریم. 🔻غالبا ظاهر همیشه تمیز و فریبنده دیده میشود، ولی باطن و واقعیت آن تا از نزدیک برسی نشود معلوم نمیگردد. در داستات ما شاید خانم دومی آرزوی داشتن مردی مثل شوهر رمانیک اولی داشته باشد. وشوهر اولی در آرزوی داشتن خانمی،خانه دار مثل خانم دومی. ♦️لذا حضرت فرمود: کسی که مدام به زندگی دیگران چشم بدوزد، غم واندوهش فراوان میشود.بخاطر آرزوی داشتن،و حسرت نداشتن آن امکانات. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅شماره82☝️☝️