📢 پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم
🔹️حضرت آیتالله خامنهای در پیامی با سپاسگزاری از همه نامزدها و فعالان عرصهی انتخابات بر استفاده رئیسجمهور منتخب از ظرفیتهای فراوان کشور برای آسایش مردم و پیشرفت کشور، در ادامهی راه شهید رئیسی تأکید کردند.
✏️ متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
✏️ بسم الله الرّحمن الرّحیم
والحمد لله ربّ العالمین والصلاة والسلام علی سیدنا محمدٍ و آله الطاهرین سیما بقیّة الله روحی فداه.
خدای عزیز و رحیم را سپاس که با اراده و توفیق او ملت بزرگ ایران توانست پس از مصیبت سنگین فقدان رئیس جمهور شهید، در مدت کوتاه قانونی، صحنهی انتخابات ریاست جمهوری را سامان دهد و در دو جمعهی پیاپی، انتخاباتی آزاد و شفاف برگزار کند و از میان چند نامزد، با اکثریت آراء رئیس جمهور کشور را برگزیند.
✏️ مسئولان محترم برگزاری انتخابات، با شتاب لازم و امانت کامل، وظائف خود را انجام دادند، و مردم عزیز، با احساس مسئولیت به میدان آمدند و صحنهئی گرم و پرشور آفریدند و صندوقهای انتخاباتی را در دو مرحله با بیش از ۵۵ میلیون رأی انباشتند.
✏️ این حرکت بزرگ در رویاروئی با غوغای دستسازِ تحریم انتخابات، که دشمنان ملت ایران برای القای ناامیدی و بُنبست به راه انداخته بودند، کاری درخشان و فراموش نشدنی است و همهی نامزدهای محترم و همهی کسانی که برای پیروزیِ هر یک از آنان، هفتهها تلاش شبانهروزی کردند در افتخار و ثواب آن شریکند.
✏️ اکنون ملت ایران رئیس جمهور خود را انتخاب کرده است. اینجانب با تبریک به ملت و به رئیس جمهور منتخب و به همهی فعالان این صحنهی حساس مخصوصاً جوانان پرشور ستادهای انتخاباتی نامزدها، همگان را به همکاری و نیکاندیشی برای پیشرفت و عزت روزافزون کشور توصیه میکنم. شایسته است رفتارهای رقابتی دوران انتخابات به هنجارهای رفاقتی تبدیل شود و هر کس در حدّ توان خود برای آبادانی مادی و معنوی کشور تلاش کند.
✏️ به جناب آقای دکتر پزشکیان رئیس جمهور منتخب نیز توصیه میکنم با توکل به خداوند رحمان به افقهای بلند و روشن چشم بدوزند و در ادامهی راه شهید رئیسی از ظرفیتهای فراوان کشور بویژه منابع انسانیِ جوان و انقلابی و مؤمن، برای آسایش مردم و پیشرفت کشور بیشترین بهره را ببرند.
✏️ بار دیگر جبههی سپاس بر درگاه حضرت حق میگذارم و به حضرت بقیة الله اعظم روحی فداه درود و سلام میفرستم و یاد شهیدان والامقام و امام بزرگوار شهیدان را گرامی میدارم و از همهی نامزدهای محترم و فعالان عرصهی انتخابات که در این برههی حساس نقشآفرینی کردند، و نیز رسانهی ملی و حافظان امنیت کشور و دستگاههای اجرای انتخابات سپاسگزاری میکنم.
سیّدعلی خامنهای
۱۴۰۳/۴/۱۶
💻 farsi.khamenei.ir
#انتخابات
کانالمون ⇩
@manbar_ir
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
📢 روز اول محرم، روز مخصوص دعا برای فرزنددار شدن است.
💠 استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری:
◀️ «امام رضا علیهالسلام به ريانبنشبيب فرمودند که در روز اول محرم حضرت زکريا دعا کردند و دعايشان مستجاب شد. [إِنَّ هَذَا الْيَوْمَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي دَعَا فِيهِ زَكَرِيَّا ع رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ فَاسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ وَ أَمَرَ الْمَلَائِكَةَ فَنَادَتْ زَكَرِيَّا وَ هُوَ قائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى فَمَنْ صَامَ هَذَا الْيَوْمَ ثُمَّ دَعَا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ كَمَا اسْتَجَابَ لِزَكَرِيَّا... .]
◀️ تلقي من اين است که اگر کسي از اين جنس خواستهها دارد و ميخواهد نسلش آباد و در خدمت سيدالشهدا باشد و ميخواهد امکاناتش در خدمت سيدالشهدا باشد و توفيق خدمتگزاري به ساحت مقدس حضرت و تأسي به حضرت را در برنامههايش داشته باشد، راهش اين است که روز اول محرم #روزه بگيرد و #دعا کند که انشاءالله اين دعا در #روز_اول_محرم مستجاب میشود. هر دعايي وقتی دارد و بهار اين دعا در روز اول محرم است.
◀️ اگر کسي شهادت ميخواهد يا نسل پاک و آبادي ميخواهد که در مسير سيدالشهدا باشد و امکانات و مالش ميخواهد در مسير سيدالشهدا باشد از بيانات وجود مقدس امام رضا ارواحنا فداه اينطور ميفهمم که حضرت ميفرمايند روز اول محرم را روزه بگيريد و دعا کنيد دعاي شما هم مستجاب ميشود. اين يعني اول محرم فرصت اينطور درخواستها و اجابت اينطور دعاهاست؛ فرصت اول محرم يک باب خاصي به شهادت سيدالشهدا باز ميشود که از اين باب ميشود وارد شد و اجابت بشود.»
#محرم
کانالمون ⇩
@manbar_ir
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
1⃣ روضه شب اول محرم
🔴 مصيبت مسلم بن عقيل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به کوشش: س.ح. ف
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امام حسين(ع) از مدينه خارج شده و در مكه بود كه نامه های مردم كوفه و دعوت از ايشان بسيار زياد شد. آخرين نامه كه به امام رسيد و تعداد نامهها به هزاران درخواست بالغ شد، امام بين ركن و مقام دو ركعت نماز گزارد و از خداوند متعال طلب خير كرد. سپس «مسلم بن عقیل» را نزد خود خواست.
جناب مسلم فرزند «عقيل بن ابي طالب» از بزرگان بنی هاشم و پسر عموی حضرت اباعبدالله الحسين(ع) بود.
امام پاسخ نامه های مردم کوفه را نوشت و در آن آورد: "سخن شما اين است كه: "امامی نداريم، به سوي ما بيا شايد خدا به سبب تو ما را هدايت و متحد كند". من، مسلم بن عقيل برادر و پسر عموی خود را كه مورد اطمينان من است به سوی شما فرستادم، پس اگر برای من نوشت كه رأی خردمندان و اهل فضل و مشورت شما همان است كه در نامه هايتان خواندم بزودی نزد شما خواهم آمد...".
مسلم در نيمه ماه رمضان از مكه خارج شد و به مدينه آمد. در مسجد پيامبر(ص) نماز خواند و با خانواده خود وداع كرد و با چند راهنما و همراه به سوی كوفه رفت. شرايط اين سفر بسيار سخت بود و مسلم و همراهان راه را گم كردند و دو راهنما از تشنگی جان باختند؛ تا اينكه مسلم سرانجام در روز پنجم شوال به كوفه رسيد.
مردم كوفه دسته دسته نزد مسلم جمع شدند و چون نامه حضرت(ع) را بر آنان خواند گريستند. سپس 18000 نفر از اهل كوفه با مسلم بيعت كردند. در نتيجه او نيز نامهای به امام(ع) نوشت و بيعت اين تعداد را خبر داد و ايشان را به حركت به سوی كوفه ترغيب نمود.
هنگامي كه خبر اين بيعت به «يزيد بن معاويه» رسيد، وی «عبيدالله بن زياد» را كه حاكم بصره بود مأمور كرد تا حكومت كوفه را نيز عهدهدار گردد. عبيدالله با حيله به شهر وارد شد و حكومت را در دست گرفت و مردم را تهديد و رؤسای قبایل را تطمیع كرد.
وی پس از مدتی، «هاني بن عروة» كه از بزرگان كوفه محسوب می شد و مسلم بن عقيل در منزل او پناه گرفته بود را شكنجه و زنداني كرد. مسلم هنگامي كه خبر شكنجه شدن هانی را شنيد از كوفيان خواست كه به ياريش بشتابند. مردم به او پيوستند و مسجد و بازار و اطراف قصر پر از جمعيت شد، در حاليكه ياران عبيدالله بيش از پنجاه نفر نبودند.
عبيدالله چند نفر را بين قبايل مختلف كوفه فرستاد تا آنها را تهديد و تطميع كنند. همچنین عدهای از اشراف كه در قصر او بودند را مأمور نمود كه از بامهای دارالاماره مردمی كه قصر را محاصره كرده بودند بترسانند يا فريب دهند.
اهل كوفه هنگامی كه سخن رؤسا و اشراف خود را شنيدند سست شدند. كم كم نجوای خناسان زياد شد كه به هر يك به ديگري مي گفتند: "برگرديم، ديگران هستند و كفايت می كنند!!".
اندك اندك جمعيت از پيرامون مسلم پراكنده شد و تنها حدود سی نفر برای ياری او باقی ماندند. مسلم كه با اين پيمان شكنی روبرو شد به همراه آن سی نفر به سوی "ابواب كنده" حركت كرد. هنگامی كه به آنجا رسيد تنها ده نفر همراه وی باقي مانده بودند و چون از آن منطقه عبور كرد هيچكس همراه او نبود.
مسلم غريبانه به اين سو و آن سو نگاه كرد ولی حتی كسی وجود نداشت كه وی را راهنمايی كند و يا در خانهاش او را پنهان نمايد. سفير حسين سرگردان در كوچههای تاريک كوفه راه می رفت و نمی دانست كجا برود.
تا اينكه به خانهای رسيد كه پيرزنی بر در آن ايستاده بود. نام اين زن «طوعه» بود و منتظر فرزندش بود كه به همراه مردم از خانه بيرون رفته بود. مسلم بر زن سلام كرد و از او آب خواست. طوعه به او آب داد و به داخل خانه رفت. دوباره كه بيرون آمد مسلم را ديد كه بر در منزل نشسته است. گفت: "ای بنده خدا اگر آب نوشيدی نزد خانواده خود رو". مسلم خاموش ماند. زن، دوباره و سهباره سخن خود را تكرار كرد. مسلم برخاست و گفت : "من در اين شهر خانه و خانوادهای ندارم. من مسلم بن عقيل هستم. اين قوم به من دروغ گفتند و مرا فريب دادند و از مأمن خود بيرون آوردند". پيرزن مسلم را به داخل خانه برد؛ فرشي برايش گسترد و طعامي فراهم نمود. اما مسلم شام نخورد و خوابيد. وی در عالم رؤيا عموی خود اميرالمؤمنين علی(ع) را ديد كه به وی گفت: "بشتاب كه تو فردا نزد ما خواهی بود".
از سوی ديگر، عبيدالله كه پراكنده شدن مردم را ديد جرأت پيدا كرد و از قصر خارج شد و به مسجد آمد و برای پيدا كردن مسلم هزار دينار جايزه تعيين نمود.
فرزند طوعه كه به خانه برگشت از وجود مسلم در منزل با خبر شد و با طلوع فجر خبر را به دشمنان رساند. عبيدالله گروهی متشكل از دهها سپاهی را برای دستگيری او فرستاد.
مسلم مشغول عبادت بود كه لشکريان به منزل طوعه رسيدند. هنگامي كه وی صدای شيهه اسبان را شنيد دعای خود را به شتاب تمام كرد و زره پوشيد. سپس از طوعه تشكر كرد و به مقابله با لشکر شتافت؛ مبادا كه برای گرفتن ا
و خانه پيرزن را بسوزانند و خراب کنند.
مسلم كه مردی جنگاور بود بيش از 40 نفر از نامردان كوفی را كشت. سرانجام آنان دسته جمعی بر او حمله كردند و از بامها نيز سنگ بر او زدند تا سرانجام بر اثر شدت جراحات و تشنگي و نيزهای كه از پشت بر او فرود آمد بر زمين افتاد و اسير شد.
(برخي از منابع نيز نقل كردهاند كه وقتی ديدند نميتواند آن جناب را دستگير كنند با نيرنگ به وي امان دروغين دادند و از اين طريق ايشان را به دارالحكومه بردند.)
مسلم بن عقيل هنگامي كه دربند شد گفت: "انا لله و انا اليه راجعون" و شروع به گريه كرد. يكي از لشکريان از گريستن ايشان ــ با آنهمه جنگاوری ــ تعجب كرد و از سبب آن برسيد. مسلم گفت: "به خدا سوگند كه از كشتهشدن باک ندارم و براي خود گريه نميكنم. من برای خاندان پيامبر و براي حسين و آل او كه به اينجا می آيند گريه می كنم".
نام خوشت قرار دل بيقرار من /
روی تو شمع روشن شبهای تار من
بی خانهام ولی به دلم كرده خانه غم/
نبوَد كسی به جز در و ديوار، يار من
مسلم را به دستور عبيدالله بر بام قصر دارالاماره بردند؛ در حالی كه تسبيح خداوند می گفت و استغفار می كرد.
من انتظار می كشم اما نمی كشد/
غير از طناب دار، كسی انتظار من
هم خود به روی بامم و هم آفتاب عمر/
ای باغبان! بيا كه خزان شد بهار من
سپس او را گردن زدند و ابتدا سرش و سپس بدنش را از بام به زير افكندند تا مردم ببيند. سپس بدن مباركش را در انظار پيمانشكنان كوفه آويزان كردند.
من از فراز بام كنم جان نثار تو/
كوفی ز بام، سنگ نمايد نثار من
دژخیمان همچنین هانی ــ كه پيرمردی 89 ساله بود ــ را به بازار كوفه بردند و با وضعی دلخراش كشتند و به دار آويختند؛ در حالی كه ياران خود را صدا می كرد و هيچكس به ياری او برنخاست.
آنگاه ابن زياد سرهای مبارک هانی و مسلم را به شام نزد يزيد فرستاد. بدن مسلم بن عقيل اولين بدن از بنی هاشم بود كه آويخته گشت و رأس طاهر او اولين رأسی بود كه به دمشق فرستاده شد.
الا لعنة الله علی القوم الظالمين؛
و سيعلم الذين ظلموا أي منقلب ينقلبون.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع اصلی:
1. سيد بن طاووس؛ اللهوف في قتلی الطفوف؛ قم: منشورات الرضی، 1364 .
2. شيخ عباس قمی؛ نفس المهموم؛ ترجمه و تحقيق علامه ابوالحسن شعرانی؛ قم: انتشارات ذوی القربی، 1378 .
3. اشعار، زبان حال هستند و سنديت ندارند. (و برگرفتهاند از جزوه آموزشي آداب مرثيهخوانی با عنوان طنين عشق؛ تهيه و تنظيم مرتضی وافی؛ قم: انتشارات شفق، 1380).
کانالمون ⇩
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
◾️چرا عزاداری امام حسین(ع) از روز اول محرم شروع میشود؟
1. امام رضا(ع) میفرماید: «از اول دهۀ محرم، حزن و اندوه در چهرۀ پدرم دیده میشد و حالت عزادار به خود میگرفت و روز دهم، روز مصیبت و گریۀ او بود» (امالی صدوق/128)
2. عزاداران با ده شب عزاداری، در واقع خود را برای حضور در غم بزرگ عاشورا آماده میکنند. اگر عزاداری از روز عاشورا شروع میشد ذکر مصیبتها خیلی دردناکتر و غیرقابل تحملتر میشد.
3. یک دهه عزاداری قبل از عاشورا میتواند موجب کسب توجه و سوز دل در روز عاشورا باشد. کسانی که دل غافلی دارند یا در اثر توجه به تعلقات دنیا احساس محبتشان به امام حسین(ع) کم شده، ده روز فرصت دارند تا در محافل عزاداری با شنیدن مواعظ و معارف دینی آمادگی لازم را کسب کنند تا مبادا در روز مصیبت بزرگ عاشورا بیاحساس و بیتوجه باشند.
4. و شاید حکمت آن این باشد که در واقع این عزاداری دهۀ اول محرم یک نوع اعلام آمادگی برای نصرت است تا صرف سوگواری، و گویی عزاداران به قصد یاری اباعبدالله الحسین(ع) از همان ابتدای محرم به خیمۀ اباعبدالله الحسین(ع) میروند که مولایشان را غریب نگذارند. به همین دلیل عزاداری دهۀ عاشورا رنگ و بوی حماسی دارد و دستههای عزا با علائم دستههای رزمی در میادین دیده میشوند. در حالی که عزاداری از عصر عاشورا و شام غریبان به بعد تنها رنگ و بوی غم به خود میگیرد و حتی رسم شده است از ظهر عاشورا به بعد بیرقها را به علامت شهادت اباعبدالله الحسین(ع) میخوابانند و دیگر برافراشته نگه نمیدارند.
#محرم
کانالمون ⇩
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
2⃣ روضه شب دوم محرم
🕌 ورود کاروان عشق به کربلا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به قلم: س.ح.ف
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پس از آنكه بنی اميه، امام حسين(ع) را برای گرفتن بيعت تحت فشار قرار دادند، ايشان در بیست و هشتم رجب سال 60 هجری از مدينه به سمت مكه مكرمه خارج شد و ماه های شعبان، رمضان، شوال و ذوالعقده را در جوار بيت الله سپری كرد و با آمدن ذوالحجة، احرام حج بست.
از سوی ديگر «عمرو بن سعيد بن عاص» از سوی يزيد مأمور شد كه برای دستگيری يا جنگ با حضرت به مكه برود. وی در روز ترويه (8 ذوالحجة) به مكه رسيد.
امام(ع) كه می دانست اين افراد، حرمتی برای حرم خداوند قائل نيستند حج تمتع خويش را نيمهتمام گذاشت و آن را به عمره مفرده تبديل كرد و از مكه خارج شد. انگيزه امام برای اين كار، همانگونه كه خود فرمود، حفظ حريم بيت الله بود. ايشان در پاسخ «محمد حنيفه» كه او را از ترك مكه برحذر و به اقامت در اين شهر ترغيب میکرد فرمود: "ای برادر! می ترسم يزيد ناگهان مرا در حرم بكشد و به سبب من، حرمت اين خانه شكسته شود". همچنين حضرت در پاسخ افراد ديگری مانند «ابن عباس»، «فرزدق» و «ابن زبير» كه همين خواسته را تكرار می كردند و می پنداشتند كه دشمن، حرمت مكه را نگه می دارد می فرمود: "يک وجب دورتر از خانه كعبه كشته شوم و حرمت مكه به خاطر من پايمال نگردد بهتر است".
بعدها كه در جريان قيام «عبدالله بن زبير»، بنی اميه كعبه را با منجنيق مورد حمله قرار دادند و عبدالله را در مسجدالحرام كشتند، معلوم شد كه ابن عباس با آن فطانت و ابن زبير با آن زيركی، اشتباه می كردند و امام(ع) آينده را بروشنی در خشت خام می ديد و دشمنان اسلام را بخوبی می شناخت.
امام(ع) هنگامي كه حاجيان برای ادای مناسک حج تمتع به سوی منا می رفتند طواف كرد، سعی بين صفا و مروه به جای آورد، موی چيد (تقصیر کرد)، از احرام عمره بيرون آمد و رو به سوی كوفه گذارد.
ما كاروان كعبه عشقيم، هر كجا/
رو آوريم كعبه بود روبروی ما
ماييم كعبه دلِ عشاقِ باوفا/
هر جا رويم كعبه كند جستجوی ما
چون خبر حرکت به محمد حنفيه رسيد، خود را به كاروان رساند و زمام ناقه امام(ع) را گرفت و گفت: "ای برادر! چه باعث شد كه با اين شتاب خارج شوی؟" حضرت فرمود: "ديشب رسول خدا به خوابم آمد و گفت: اي حسين! بيرون رو كه خدا خواست تو را كشته ببيند". ابن حنيفه گفت: "انا لله و انا اليه راجعون. پس اين زنان و كودكان را چرا با خود می بری؟" امام پاسخ داد: "جدم فرمود خداوند می خواهد آنها را اسير ببيند".
احرام ما كفن شود اندر منای عشق/
خون گلوی ما شود آنجا وضوی ما
ما تشنه شهادت عشقيم، می رويم/
تا پر شود ز خون دل ما، سبوی ما
اينگونه بود كه امام حسین(ع) به خاطر حفظ حريم خدا، به دستور رسول خدا و برای زنده كردن امر خدا، به همراه اهل و عيال و تعدادی از مواليان و ياران از مكه خارج شد و به سوی عراق عزيمت كرد. روز خروج کاروان را برخی از مورخان روز ترويه (هشتم ذوالحجة) و «ابن قولويه» به نقل از امام باقر(ع) روز هفتم اين ماه نقل كرده اند.
ما را منای عشق، صف كربلا بود/
رنگين شده فرات ز خون گلوی ما
امام(ع) پس از بیست و چند روز طی مسیر، در نزديكی شهر کوفه به وسيله «حر بن يزيد رياحی» و سپاهيانش كه مأمور راه بستن بر كاروان ایشان بودند متوقف شد (كه حكايت مفصلتر آن در روضه فردا ذكر خواهد شد).
پس از مذاكرات طولانی كه بين امام(ع) و حر صورت گرفت و بعد از آنكه حر گفت "اكنون كه از فرمان عبیدالله ابا داری، راهی برگزين كه نه به كوفه روی و نه به مدينه بازگردی تا من به امير نامه بنويسم"، حضرت(ع) راه قادسيه را انتخاب فرمود.
لشكر ظلمت و كاروان نور چند روز سايه به سايه يكديگر حركت می كردند تا اينكه روز دوم محرم در نزديكي روستای "نينوا"، نامهای از «عبيدالله بن زیاد» به حر رسيد كه در آن نوشته بود: "همان هنگام كه نامه من به تو رسيد، حسين را نگاهدار و بر او تنگ بگير و او را در بيابانی بی پناه و بی آب فرود آور".
حر بر امام و اصحاب او سخت گرفت تا آنها را مجبور نمايد در همان مكان بی آب و آبادی كه نامه به دستش رسيده بود اتراق كنند.
امام به او فرمود: "وای بر تو! بگذار در آبادی و روستايی فرود آیيم".
حر گفت: "نه، به خدا قسم نمی توانم. اين نامه رسان را بر من جاسوس كرده اند و بايد در همين جا بمانی".
«زهير» كه يكی از ياران امام بود گفت: "ای پسر رسول خدا! جنگ با اين جماعت، آسان تر از نبرد با كسانی است كه بعداً به آنها ملحق خواهند شد. بگذار با آنها بجنگيم".
امام فرمود: "من آغازكننده جنگ نخواهم بود".
آنگاه نام آن سرزمين را پرسيد. گفتند: نام اينجا "عقر" است. دوباره پرسيد: آيا نام ديگری ندارد. گفتند: به اينجا "نینوا" نيز می گويند. نام ديگری هم دارد كه "كربلا"ست.
پس حضرت شروع به گريستن كرد و گفت: "اللهم إني اعوذ بك من الكرب
والبلاء. اينجا مكان رنج و اندوه است".
آنگاه ياران را فرمود: "همين جا فرود آييد كه جدم رسول خدا به من خبر داد كه خون ما بر اين زمين ريخته می شود و در اينجا دفن خواهيم شد".
سپس دستور داد كه خيمه ها را در همان سرزمين بی آب و علف برپا كردند.
كربلا بر تو مهمان رسيده/
وعده وصل جانان رسيده
كربلا وا كن آغوش خود را/
بــر پذيرايی آل طاها
در روايت ديگری نيز آمده است هنگامي كه به امام(ع) گفتند نام اينجا كربلاست، حضرت خاک آنجا را بوييد و گريست و گفت: "ام سلمه مرا خبر داد كه روزی جبرئيل نزد رسول خدا بود و من تو را نزد او بردم و تو گريه می كردی. پيامبر تو را گرفت و در دامن نشاند. جبرئيل گفت: آيا او را دوست داری؟ پيامبر فرمود: آری. جبرئيل عرض كرد: امت تو او را می كشند. سپس خاک كربلا را به پيامبر نشان داد. والله اين همان خاک است".
همچنين در حديث است هنگامی كه علی(ع) به "صفين" می رفت، به حوالی نينوا رسيد. پرسيد: اين سرزمين را چه می گويند؟ گفتند: كربلا. اميرالمؤمنين(ع) آنقدر گريست كه زمين از اشكش نمناک شد...
و اكنون بيا تا ما نيز به همراه محمد و علی بگرييم برای آن كس كه آسمانها و زمين در مصيبتش گرياناند...
ألا لعنة الله علی القوم الظالمين؛
و سيعلم الذين ظلموا أي منقلب ينقلبون.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع اصلی:
1. سيد بن طاووس؛ اللهوف في قتلی الطفوف؛ قم: منشورات الرضی، 1364 .
2. شيخ عباس قمی؛ نفس المهموم؛ ترجمه و تحقيق علامه ابوالحسن شعرانی؛ قم: انتشارات ذوی القربی، 1378 .
3. محمد بن جرير طبری؛ تاریخ الامم والملوک؛ بيروت: دارسويدان، بی تا، ج 5.
4. اشعار، زبان حال هستند و سنديت ندارند. (و برگرفتهاند از جزوه آموزشی آداب مرثيهخوانی با عنوان طنين عشق؛ تهيه و تنظيم مرتضی وافی؛ قم: انتشارات شفق، 1380).
#محرم
#روضه
کانالمون ⇩
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
*✅ #روزبرگ_شیعه*
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: *«سلام بر محرم»*
✍️ مناسبت روز: *امشب اولین شب ماه محرم، ماه حزن و اندوه آلمحمد (ص) است، که همهی اولیاء و انبیاء و ملائکه و شیعیان و محبین اهلبیت عصمت و طهارت (ع) در سراسر عالم محزونند؛* و طبق روایات از امشب دیگر لبخندی بر لب ائمه اطهار (ع) دیده نمیشد و حزن و اندوه، آن ذوات مقدس را فرا میگرفت و اهل آسمان نیز از امشب محزون و عزادارند؛ چنانچه در روایت آمده که شخصی از امام صادق (ع) سوال کرد که وقتی فردی از دنیا میرود، بازماندگان بعد از مرگ او، برایش مجلس عزا برپا میکنند، ولی شما و شیعیانتان شب اول ماه محرم که میرسد، مجالس عزا برای سید الشهداء (ع) برپا میکنید؛ در حالی که حضرت را در دهم محرم به شهادت رساندهاند؟
امام صادق (ع) در جواب او فرمودند: «وقتی هلال ماه محرم میرسد، ملائکه، پیراهن پاره پاره و غرق به خون سید الشهداء (ع) را در آسمان منتشر (آویزان) و ظاهر میکنند، پس ما و شیعیانمان آن را با چشم دل میبینیم و اشکمان جاری میشود» (الخصائص الزینبیه، خصیصه ١٩؛ ثمرات الأعواد، ص ۳۶)
در روایتی دیگر نیز، امام رضا (ع) فرمودند: «زمانی که ماه محرم میرسید، پدرم (موسی بن جعفر) را کسی خندان نمیدید و پیوسته محزون بودند تا اینکه ده روز سپری میشد و زمانی که روز عاشورا میرسید، آن روز، روز مصیبت و گریه ایشان بود و میفرمودند: این همان روزی است که جدم حسین (ع) در آن کشته شده است» (امالی صدوق، مجلس ٢٩)
همچنین مورخین آوردهاند که امام رضا (ع) در دهۀ اول محرم، همه ساله، مجلس عزا برپا میکردند و در مجلس، خودشان شخصاً شرکت نموده و میفرمودند برای زنها پردهای آویزان کنند تا مخّدرات پشت پرده بنشینند... و به مداحان و شعراء میگفتند: برای جدّم حسین (ع) بخوانید و همه گریه میکردند؛ و نیز میفرمودند: «همانا روز شهادت حسین (ع)، پلک چشم ما را مجروح کرد، و اشکهای ما را روان ساخت، و عزیز ما را در زمین کربلا زمینگیر کرد، و محنت و بلا را برای ما تا روز قیامت به ارث گذارد، پس باید بر مثل حسین (ع) گریه کنندگان بگریند، زیرا گریه بر ایشان، گناهان بزرگ را از بین میبرد» (همان)
در روایت دیگری نیز شیخ صدوق (ره) در امالی نقل میکند که: در روز اول ماه محرم «ریّان بن شبیب» خدمت امام رضا (ع) رسید؛ حضرت به او فرمودند: ای پسر شبیب! «إن کنت باکیاً لشیء فابک للحسین بن علی بن ابیطالب علیه السلام... »: «اگرخواستی بر چیزی گریه کنی بر حسین بن علی (ع) گریه کن، چه اینکه آن حضرت را کشتند، همانطوری که گوسفندان را ذبح میکنند؛ و با آن حضرت، هجده نفر از اهلبیت ایشان نیز کشته شدند که روی زمین شبیه و نظیری نداشتند؛ پس زمین و آسمانهای هفتگانه در شهادت آن حضرت گریستند و چهار هزار ملک در روز عاشورا برای نصرت آن حضرت آمدند و دیدند که حضرت شهید شدهاند، به همین خاطر، پریشان و غبارآلود در کنار قبر مطهر آن حضرت آماده هستند، تا حضرت قائم (عج) ظهور کنند و آنها از یاران ایشان باشند و شعارشان «یالثارات الحسین» است...؛
ای پسر شبیب! اگر دوست داری که با ما در درجات عالی بهشت باشی، برای حزن ما محزون باش و در شادی ما شادباش، و بر تو باد به ولایت و دوستی ما، و بدان که اگر کسی چیزی را (در دنیا) دوست داشته باشد، خداوند متعال او را (در آخرت) با همان محشور مینماید...» (بحارالانوار، ج۹۸، ص۱۰۲؛ امالی صدوق، مجلس ٢٩؛ و عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۳۳)
✍️ لذا شیعیان و محبین اهلبیت عصمت و طهارت (ع) همه ساله، مجالس عزاداری خود را از شب اول محرم آغاز کرده و از این فرصت ویژه برای عزاداری و تبیین احکام دین و معارف اهلبیت عصمت و طهارت (ع)، و اهداف عالی قیام حضرت سید الشهداء (ع) و فلسفه سوگواری برای آن حضرت بهرهبرداری لازم مینمایند.
👈 و سخن امروز را با دو بیت شعر از ژولیده نیشابوری به پایان میبریم:
عالم همه مستاز گلرخسار حسیناست
ذرات جهان در عجب از کار حسین است
دانی کهچرا خانه حق گشته سیه پوش؟
زیرا که خدای تو عزادار حسین است...
أَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَومَ الْوُرُودِ
#محرم
کانالمون ⇩
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
💠تاریخ
چند شب قبل از واقعه ی عاشورا امام حسین علیه السلام به وسیله ی یکی از یارانش برای عمر سعد پیغام فرستاد تا با او ملاقات کند، ابن سعد هم موافقت نمود. شب وقتی حضرت با عمر سعد در خیمه ای ملاقات کردند، امام حسین علیه السلام فرمود:
«یابن سعد و یحک اتقاتلنی؟ اما تتقی الله الذی الیه معادک فأنا ابن من علمت الا تکون معی و تدع هولاء فأنّه اقرب الی الله تعالی» پسر سعد آیا می خواهی با من بجنگی در حالی که مرا می شناسی و می دانی پدر من چه کسی است؟ آیا از خدایی که برگشت تو به سوی اوست نمی ترسی؟ آیا نمی خواهی با من باشی و از این ها دست برداری که این کار به خدا نزدیک تر و مورد توجه اوست؟
عمر سعد عرض کرد: می ترسم اگر تو را یاری کنم خانه مرا در کوفه ویران کنند حضرت فرمود: من خانه برایت می سازم. عرض کرد: آقا اگر در راه شما بیایم اموالم را مصادره می کنند. سیدالشهداء علیه السلام فرمود: من بهترین باغ ها و نخلستان ها را در حجاز به تو می دهم. عمر سعد گفت: زن و بچه ام در کوفه امنیت ندارند مورد اذیت قرار می گیرند. امام فرمود: من از آنان حمایت می کنم. عرض کرد: نمی توانم از حکومت ری دست بکشم. اباعبدالله علیه السلام وقتی دید، سخنانش اثر بر ابن سعد ندارد و شیطان بر او تسلط یافته از جا بلند شد و فرمود: چرا این قدر در اطاعت شیطان و در گمراهی خودت پافشاری می کنی؟
«ذبحک الله علی فراشک عاجلاً و لا غفرلک یوم حشرک فوالله»
خدا تو را به همین زودی در رختخواب بکشد و روز قیامت تو را نیامرزد.(۴)
💠تاریخ
دو برادر از یک پدر و مادر، تربیت یافته و بزرگ شده در یک خانه هستند به نام های عمرو و علی بن قرظه انصاری، اما عمرو هدایت یافته و در راه حسین علیه السلام و علی گمراه شده و جزو لشکر کوفیان است. علی بن قرظه با برادرش خیلی صحبت کرد و سعی نمود او را به لشکر ابن سعد بیاورد اما نتوانست عمرو را منحرف کند.عمرو هدایت شده روز عاشورا به یاری امامش به میدان آمد و رجز می خواند:
قد علمت کتیبة الانصاری
انی سوف احمی حوزة الذّماری
ضرب غلامٍ غیر نکس شاری
دون الحسین مهجتی و داری
سپاه انصار دانسته اند که من از شرف و ناموسم حمایت می کنم، ضربه ام ضربه جوانی است که ضعیف و ناتوان نیست. جان و سرایم به فدای حسین باد.
وقتی هم روی زمین افتاد، سیدالشهداء (ع) سرش را به زانو گرفت. عمرو عرض کرد: یابن رسول الله اوفیت؟ ای فرزند رسول خدا آیا وفا کردم؟ حضرت فرمود: «نعم انت امامی فی الجنه فاقری رسول الله منی السلام» آری تو زودتر از من به بهشت می روی، سلام مرا به رسول خدا برسان.
علی بن قرظه گمراه وقتی سعادتمندی برادرش را دید فریاد زد:
«یا حسین! یا کذاب ابن کذاب اظللت اخی و غردته حتی قتلته» ای حسین ای دروغگو پسر دروغگو ( نستجیربالله) برادرم را گمراه کردی و فریب دادی تا او را به قتل رساندی.
امام حسین (ع)فرمود:
«إن الله لم یضل اخاک و لکنه هدی اخاک و اضلک» خدا برادرت را گمراه نکرد بلکه هدایت نمود و تو را گمراه کرد.(۵)
🔻اکنون با این سؤال بحث را ادامه می دهیم؛ راز توفیق به هدایت چیست؟ چه عواملی زمینه ساز موفق شدن انسان به هدایت هستند:🔺
✔️ایمان به خداوند
قرآن کریم می فرماید:
«وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ» البته خدا اهل ایمان را به راه راست هدایت خواهد کرد.(۶)
یک اسلام آوردن داریم، یک ایمان آوردن، اسلام با ایمان،فرق می کنند.
ایمان مرتبه ای بالاتر از اسلام است. مسلمان کسی است که به شهادتین اقرار کند. اما مؤمن کسی است که طبق اعتقاداتش عمل میکند؛«الذینَ آمنوا و عملوا الصالحات»
✔️سعی و کوشش در راه خدا
«الذینَ جاهدوا فینا لنهدینهم سُبُلنا»
آنان که در راه ما تلاش و کوشش نمایند را به راه خویش هدایت می کنیم.
راه رسیدن به هدایت الهی تلاش است. کسی که بنشیند و بدون هیچ کار و کوششی مرتب بگوید اهدنا الصراط المستقیم خدایا ما به راه راست هدایت فرما به نتیجه ای نمی رسد.
🌸شعر
نابرده رنج گنج میسر نمی شود
مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
👈شما در کربلا دقت کنید، امام حسین (ع)به هدایتگری می پردازد، راه را نشان می دهد اما این حر و سعد و ابوالحتوف و یزید بن زیاد و... بودند که به سوی سیدالشهداء علیه السلام رفتند آخرین قدم را آنان برداشتند.
✔️ادب
چنانچه ادب باعث سعادت و هدایت حر شده است.
وقت ظهر، امام(ع) به حجاج بن مسروق، موذن ارتش خودشان فرمودند: اذان بگو. سپس به حر فرمودند آيا نمازت را با لشكر خودت مي خواني؟ فرمانده سپاه دشمن، نان خور يزيد، بر خلاف انتظار گفت: نه، بلكه نماز را با تو مي خوانم. اين ادب و اين نمازي كه او خواست پشت سر حضرت بخواند، در حقيقت پشت كردن به فرهنگ دشمن بود و او را يك قدم به سوي پروردگار پيش برد و اين كارش، كليدي براي گشوده شدن درهاي رحمت حق به سوي او بود.
ان شاءالله ادامه دارد
#محرم
#انتخاب_های_من
@manbar_ir
ویرگول (منبرکوتاه)
💠تاریخ چند شب قبل از واقعه ی عاشورا امام حسین علیه السلام به وسیله ی یکی از یارانش برای عمر سعد پیغا
✔️بازگشت به سوی خدا
«یهدی الیه من انابَ» و هرکس را که باز گردد به سوی خودش هدایت می نماید.
ما انسان ها معصوم نیستیم و در دوران زندگی و عمر خود دچار گناه و خطا می شویم اما با تمام خطا و اشتباهی که داریم، هرکسی که در زندگیش اهل توجه باشد. وقتی گناه و نافرمانی انجام داد، توجیه نکند، نگذارد روی هم انباشته شود بلکه دست به درگاه پروردگار باز کند و طلب عفو و بخشش نماید، توبه کند، از راه شیطان به سوی خداوند بازگردد. قرآن می فرماید:
«هوَ الذی یقبلُ التوبهَ عن عباده و یعفو عن السیئات» اوست که توبه بندگانش را می پذیرد و از بدی ها و گناهان درمی گذرد.
توبه سبب نجات از گمراهی و عذاب و سربلند شدن در برابر خداوند است لذا رسول اکرم (ص) می فرمایند:
«لیس شی احب إلی الله من مؤمنٍ تائب او مؤمنه تائبه» نزد خدا چیزی محبوبتر از مرد مؤمن یا زن مؤمن توبه کار نیست.
حر بن یزید ریاحی با تمام خطایی که انجام داده بود وقتی توبه مورد عنایت سیدالشهداء علیه السلام قرار گرفت، حضرت سر او را به دامن گرفت و دستمالی را به عنوان تاج افتخار بر سرش بست و نامش جزو یاران اباعبدالله قرار گرفت که تا پایان دنیا هر کس که امام حسین علیه السلام را سلام می دهد بلافاصله از آنان نیز به نیکی یاد می کند.
السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک، سلام بر تو ای اباعبدالله و بر ارواح طیبه ای که کنار تو قرار گرفته اند.
همین طور زهیر، که ابتدا از یاران نبود بلکه سعی داشت با امام حسین علیه السلام مواجه نشود و از آن حضرت دوری می گزید اما عاقبت با تلنگری تصمیم گرفت مسیر زندگی خود را تغییر دهد.
🏴 مقدمه روضه
شیخ جعفر شوشتری: چند نفر بودند در کربلا آنی از امام حسین علیه السلام جدا نمیشدند، مثل پروانه گرد شمع وجود حسینی میگشتند؛ یکی قمر منیر بنیهاشم، یکی میوه دلش علی، یکی هم زهیر.
وقت نماز، لشکر رو تیرباران کردند، اول سپر گرفتند مقابل تیرها، یک وقت آتش محبت شعله کشید، گردنها رو گرفتند جلوی تیر، سیزده چوبه تیر به بدن و گلوی زهیر نشست، زهیر افتاد روی زمین. حضرت آمد بالین زهیر، دید داره گریه میکنه، حضرت با دستمالی چشمان زهیر رو پاک کرد و فرمود: چرا گریه میکنی؟ عرض کرد: آقا شرمنده تم آقا، یک عمر ازت دور بودم، گنهکار بودم، «سیدی هل وفیت؟»، آقا نمیدونم حق رو ادا کردم یا نه؟ نمیدونم وظیفهم رو انجام دادم یا نه! پیشت روسفید شدم یا نه!
حضرت: «بلی وفیت»
🌸شعر
اگرچه ندیدی وفاداری از من
مبادا دمی چشم برداری از من
خجالت زده هستم آقا که سر زد
بدون توجه، گنهکاری از من
همیشه به ذکر و دعا رفع کردی
هزاران گزند و گرفتاری از من
چرا کم به یادت می افتم، مگر که...
خدایی نکرده تو بیزاری از من؟!
امام زمانم، دعاهای خیرت
دوا کرده هرگونه بیماری از من
مرا یک سحر راهی کربلا کن
بیا و سحر کن شب تاری از من
بجز گریه بر داغ جد غریبت
متاعی ندارم، خریداری از من؟
بمیرم بر احوال زینب که فرمود:
کجایی حسینم، خبر داری از من؟!
سرت را شکستند بین شلوغی
ولی برنیامد دگر کاری از من
در این بی کسی ها، شبیه گذشته
بیا و خودت کن هواداری از من
◼️روضه
حرف از وفاداری به میان آمد ، تا یاران وفادار زنده بودند اهل حرم در آرامش بودند، بیمار کربلا در خیمه اش استراحت میکرد.
اما بعد از شهادت یاران و بعد از آنکه همه حتی امام مظلوم را شهید کردند به خیمه ها حمله کردند.
در برخی از منابع از جمله کتاب المنتخب في جمع المراثي و الخطب از حضرت زینب نقل شده است که هنگامی که عمر بن سعد دستور غارت خیام را صادر کرد، مردی با چشمان روشن وارد خیمه گردید و هر چه در آن بود را به غارت برد و به حضرت امام سجاد (ع) نگاهی کردند و دید که ایشان بر روی زیراندازی چرمین بیمار و ناتوان دراز کشیده اند، آن ملعون زیرانداز را از زیر بدن مبارک حضرت (ع) بیرون کشیدند و ایشان را روی زمین باقی نهاد.
دشمن هر چه را مى يافت، مى گرفت، حتى گوشواره حضرت ام كلثوم دختر اميرالمؤمنين (ع) را از گوشش كشيدند و گوش هاى آن بانوى بزرگ را پاره كردند.(۷)
يادآورى اين خاطره تلخ همواره اشك ها را از ديدگان امام سجاد )ع)جارى مى ساخت. او مىفرمود: «بخدا سوگند، من هيچگاه به عمه ها و خواهرانم نظر نمىكنم جز اينكه گريه گلويم را مىفشارد و ياد مىكنم آن لحظات را كه آنها از خيمه اى به خيمه ديگر مىدويدند و منادى سپاه دشمن فرياد مىزد كه: خيمه هاى ستمگران را آتش بزنيد!(۸)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.ارشاد مفید، ج۲، ص۱۴۳
۲. لهوف، ص ۱۱۷.
۳.اعراف/۳۰.
۴.بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۸۸
۵.لهوف، ص۱۴۶.
۶.حج/۵۴.
۷.بحارالانوار، ج ۴۵، ص۶۰.
۸.حياة الامام الحسين (ع)، ج۳، ص۲۹۸.
کانالمون ⇩
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
ـ✨🌼✨🌼
ـ🌼✨🌼 ﷽
ـ✨🌼
ـ🌼 #الفاظ_ناروا
❓آیا نسبتدادن برخی الفاظ ناروا به خود، مثل «ما همه سگ حسينيم»، در عزاداری اشکال داره؟
✍️ همه مراجع: عزاداران عزیز حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) از گفتن مطالبی که دون شأن یک مسلمانه و در نگاه عرف مناسب نیست و توهین به حساب میاد پرهیز کنین.
👈 نکته: «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد»، بچه شیعه زرنگ و موقعیت شناسه و شرایط هر اقدامی رو می سنجه. ممکنه در مقام سرودن شعر و نویسندگی استفاده از بعضی تعابیر و تشبیهات مناسب باشه ولی همون ها رو در مقام «شعار» و «رسانه» نشه گفت.
📚 استفتائات امام، ج۳، س۱۰۷؛ استفتائات خامنهاى، س۱۱۳۲، ۱۱۴۹ و ۱۱۵۱؛ استفتائات مكارم، ج۲، س۷۰۱؛ همان، ج۳، س۵۰۶؛ استفتائات وحيد، س۶؛ استفتائات نورى، ج۱، س۴۴۵و ۴۴۷؛ همان، ج۲، س۵۳۹ و ۵۹۶.
#احکام
#محرم
کانالمون ⇩
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
موضوع: شرح خطبه منا(۱)
#محرم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🌸شعر
زندگی کائنات، بسته به موی حسین
زائر بیت خداست، زائر کوی حسین
زخم جبینش زند، خنده به سنگ بلا
خون جبین میشود، آب وضوی حسین
✅طرح بحث
در قیام امام حسین(ع) درس هایی در ابعاد گوناگون معنوی، معرفتی فضیلتی، دنیوی، اخروی ،فردی و اجتماعی برای بشریت نهفته است که بایستی همواره انسان ها قرار گیرد.
👈یکی از نکات جالب که شاید کمتر مورد توجه قرار گرفته عبارت است از اینکه امام حسین(ع) قبل از جهاد مسلحانه عاشورایی جهاد تبیین را در برابر جبهه اموی آغاز کرده اند.
در این خصوص نکاتی در چند محور تقدیم می شود؛
✔️تحلیل تاریخی در مورد مسلمانان شام
مردم شام نسبت شخصیت های اسلام ناب محمدی از امام علی(ع)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و عموم بنی هاشم شناخت درستی نداشتند.
اطلاعات شان در مورد این شخصیت ها تنها از ناحیه سران نظام موجود تأمین می شد؛ یعنی هر چه معاویه راجع به خودش یا دیگران می گفت، می پذیرفتند. اطلاعات این مردم نسبت به شخص حاکم، از خود او، یاران او و جبهه مقابل او از طریق رسانه های حکومت اموی بود.
به تعبیر دیگر اسلامشان را از معاویه گرفته بودند و مسلمانهای معاویه ای بودند؛ چون آن ها تمام حرفهای معاویه و طرفدارانش را باور می کردند و هیچ حرف دیگری به گوششان نخورده بود.
🔸چند نمونه تاریخی برای شناخت مسلمان معاویه ای
➖نصر بن مزاحم از هاشم بن عتبه نقل میکند که ما با گروهی از قراء کوفه در صفین مشغول نبرد با دشمن بودیم. علوی ها و معاویه ای ها ... میگوید جوانی را دیدیم که غسّانی (از قبایل عرب جاهلی) است و به میدان آمد. شروع کرد به رجز خواندن و بعد هم نعوذ بالله ، به امام علی(ع) دشنام می داد. در این دشنام دادن ها هم خیلی اصرار و تکرار داشت. هاشم میگوید من به او گفتم ای جوان آخرتی هم هست. روزی به این حرف ها رسیدگی می شود.
آن جوان به هاشم گفت: «فَإِنِّي أُقَاتِلُكُمْ لِأَنَّ صَاحِبَكُمْ لَا يُصَلِّي كَمَا ذُكِرَ لِي وَأَنَّكُمْ لَا تُصَلُّونَ»(۱)
من به این جهت دارم با شما می جنگم که رهبر شما نماز نمی خواند و شما خودتان هم نماز نمی خوانید. هاشم می گوید: او را کنار کشیدم و با او شروع کردم به صحبت کردن که ای جوان ! ببین موقع ظهر که می شود وقت نماز است؛ مغرب که میشود وقت نماز است. بیا خودت ببین که امام علی(ع) نماز میخواند. اصلاً چه کسی می گوید که امام علی نماز نمی خواند؟!
بعد از این حرفهایی که هاشم با آن جوان زد او پشیمان شد. این همان حرفی است که وقتی امام علی در محراب ضربت خورد و خبرش منتشر شد که خلیفه مسلمین در محراب به شهادت رسیده، همه شامیها میگفتند مگر امام علی نماز می خواند که در محراب شهید شده است؟!
شامی ها توسط معاویه و حکومت او اسلام را یاد گرفته بودند و تحت تبلیغات او قرار داشتند که این اتفاقات رخ می داد. گویا معاویه طوری برنامه ریزی کرده بود که شعور ذاتی آن ها را هم گرفته بود و هر چه به آنان میگفت همه می پذیرفتند.
➖ مسعودی در مروج الذهب نقل میکند که بعد از جنگ صفین یکی از اهل عراق با شتر از بیابانی نزدیک شام می گذشت.یک شامی جلو رفت و شتر او را گرفت و گفت: این، ناقه من است که در صفین به غارت رفته و حالا به دست تو افتاده است. فرد عراقی هر چه میگفت که این شتر مال خودم است و غنیمت نیست شامی میگفت نه ناقه، ناقه من است. دو طرف دعوا به خدمت معاویه رفتند. شامی پنجاه نفر شاهد آورد و همه شهادت دادند که این ناقه، ناقه مرد شامی است! معاویه حکم کرد و گفت: ناقه را بردار و برو. در زبان عربی به شتر ماده «ناقه» و به شتر نر «جمل» می گویند. عراقی به معاویه گفت: این شتر جمل یعنی نر است، نه ناقه. معاویه گفت: من حکم را داده ام و دیگر اعتراض وارد نیست. وقتی مجلس خلوت شد، معاویه بیش از مقدار قیمت شتر را، به او داد. بعد گفت: وقتی به کوفه رفتی از قول من به امام علی بگو معاویه گفت صد هزار مرد شمشیرزن در شام دارم که اگر به آن ها بگویم: جمل ناقه است همه میگویند: بله؛ ناقه است؛ یعنی اگر بگویم نر ماده است همه میگویند ماده است.(۲)
شامی ها اینگونه تحمیق شده بودند.
➖ مسعودی می نویسد معاویه در صفین نماز جمعه را روز چهارشنبه خواند و گفت چون به جنگ میرویم و فرصت نداریم، نماز جمعه را روز چهارشنبه می خوانیم!(۳)
از این نقلها معلوم می شود آنها حق فکر کردن هم نداشتند.
ویرگول (منبرکوتاه)
موضوع: شرح خطبه منا(۱) #محرم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْ
🔴اشاره ای به اهداف و اقدامات معاویه
اینکه معاویه در شام از نظر رسانه ای به تحریف حقایق و تخریب شخصیت ها رو آورده بود هدف بسیار پلیدی را دنبال میکرد.
💠تاریخ
مسعودی در مُرُوجُ الذهب می نویسد :
مطرّف بن مغیره گفت: پدرم در دربار معاویه بسیار تردد میکرد و با او رفیق بود؛ از او بسیار تعریف میکرد.مطرّف میگوید: شبی از شبها این دو با هم جلسه خصوصی داشتند؛ پدرم از نزد معاویه برگشت ولی خیلی ناراحت بود. از پدرم پرسیدم چرا ناراحتی؟ تو که پیش رفیقت رفته بودی هر شب که می رفتید با هم می نشستید میگفتید و میخندیدید. چرا امشب اوقاتت تلخ است؟! پدرم گفت این مرد؛ یعنی معاویه، مردی بسیار بد بلکه پلیدترین مردم روزگار است. مطرّف جا خورد و پرسید مگر چه شده است؟ پدرش گفت: من به معاویه پیشنهاد کردم اکنون که به مراد خود رسیدی و دستگاه خلافت اسلامی را صاحب گشتی بهتر بود که در آخر عمر خود با مردم به عدالت رفتار مینمودی و با بنی هاشم این قدر بدرفتاری نمی کردی بالاخره آنها ارحام تو هستند و اکنون چیزی برای آنها باقی نمانده است که بیم آن را داشته باشی که بر تو خروج کنند.
معاویه گفت: هیهات! هیهات! معاویه پاسخ داد: ابوبكر، عمر و عثمان آمدند و رفتند و از آنان جز نامى نمانده است ولى هر روز پنج مرتبه فریاد «أشهد أن محمدا رسول اللّه» به گوش مىرسد، «فَأَيُّ عَمَلٍ يَبْقَى بَعْدَ هَذَا لَا أُمَّ لَكَ لَا وَاللهِ إِلَّا دَفْنَا دَفْنَا»؛ با این وضع دیگر چه چیزى براى ما بنى امیّه باقى مانده است به خدا سوگند تا نام پیامبر را دفن نكنم و از زبانها نیندازم، آرام نخواهم گرفت.(۵)
✔️بخشنامه های معاویه
معاویه در زمان حکومتش، چندین بخشنامه رسمی صادر کرد که در تاریخ ثبت شده است.
🔺اولین بخشنامه معاویه
سليم بن قيس، می گوید: معاویه دستور داد مناديش در مدينه ندا كند و نوشته ای هم به همه شهرها برای کارمندانش نوشت كه: «امانم را برداشتم از كسى كه حديثى در مناقب على بن ابى طالب يا فضائل اهل بيتش نقل كند و چنين كسى عقوبت را بر خودش روا داشته است».
نتیجه این بخشنامه این شد که سلیم میگوید: خطيبها در هر منطقه مكانى و بر سر همه منبرها لعن على بن ابى طالب و بيزارى از او و بدگوئى درباره او و اهل بيتش با مطالبى كه در آنان نيست و نيز لعنت ايشان را آغاز كردند!(۶)
🔺دومین بخشنامه معاویه
معاويه به قاضيان و واليانش در همه مناطق و شهرها نوشت: از هيچ يك از شيعيان على بن ابى طالب و اهل بيتش و اهل ولايتش كه قائل به فضيلت او هستند و مناقب او را نقل مىكنند شهادتى قبول نكنيد.
معاويه به كارمندانش نوشت:بنگريد كسانى را كه نزد شمايند از شيعيان عثمان و محبّين و اهل بيت او و اهل ولايتش كه قائل به فضيلت او هستند و مناقب او را نقل مىكنند، آنان را به خود نزديك كنيد و ايشان را گرامى بداريد و مقرّب كنيد و شرافت دهيد. و آنچه هر كدام از آنان درباره عثمان روايت مىكند با ذكر نام او و نام پدرش و اينكه از چه طايفهاى است برايم بنويسيد
نتیجه این بخشنامه این شد که سلیم میگوید: آنها هم اين كار را انجام دادند تا آنجا كه بيش از حدّ درباره عثمان حديث نقل كردند. معاويه هم جايزه و البسه برايشان فرستاد و چه از عرب و چه غير عرب زمينهاى زيادى به آنان داد. اين افراد در شهرها زياد شدند و براى بدست آوردن خانهها و زمينها تلاش زيادى كردند و دنيا بر آنان وسعت يافت. كسى نبود كه نزد حاكم شهرى از شهرها يا روستايى بيايد و درباره عثمان منقبتى روايت كند يا فضيلتى برايش ذكر كند مگر آنكه نامش نوشته مىشد و مقرّب مىگشت و شفاعت او قبول میشد. مردم مدّتى طولانى به اين صورت بودند.(۸)
🔻ادامه دارد ان شاءالله
ویرگول (منبرکوتاه)
🔴اشاره ای به اهداف و اقدامات معاویه اینکه معاویه در شام از نظر رسانه ای به تحریف حقایق و تخریب شخصی
🔺بخشنامه سوم معاویه
معاويه براى عمّالش نوشت: حديث درباره عثمان زياد شده و در هر روستا و شهر و هر منطقهاى شايع شده است. هر گاه اين نامه من به شما رسيد مردم را به روايت در باره ابو بكر و عمر دعوت كنيد، چرا كه فضائل و سوابقشان براى من محبوبتر و چشم مرا روشنتر مىكند و حجّت اهل بيت را بهتر مىكوبد و از مناقب عثمان و فضائل او بر آنان سختتر است.(۸)
👌نتیجه این بخشنامه این شد که این ها شروع کردند به جعل احادیث و آنها را چنان در بین مردم گسترش دادند که این فضائل جعلی، ضمن خطبه های نمازها نماز جمعه ها بر منابر خوانده میشد؛ بلکه بالاتر از این به مسلمانان دستور هم داده شد که این جعلیات را به کودکانشان یاد بدهند؛ لذا مردم هم این فضائل دروغین را مانند آیات قرآنی به اطفالشان یاد می دادند.
به عنوان نمونه در کتب عامه هست که پیغمبر اکرم تا فرمود: أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَعَلَى بَابُهَا.(۹)
برخی آمدند و برای دیگران حدیث درست کردند که پیغمبر اکرم فرمود:أنا مدينة العلم و أبو بكر أساسها و عمر حيطانها و عثمان سقفها.(۱۰)
جاعل روايت آن قدر نادان بوده که اصلا نفهمیده است هیچ شهری سقف ندارد. گویا اصلا نفهمیده که دارد چه می بافد عجیب این است که این جعلیات با این اشکالات واضح در کتاب های روایی عامه هست و کسی به آنها ایراد نمیگیرد.
🔶نتیجه گیری
در شرایطی که معاویه در بُعد رسانه ای و انحراف حقایق چنین و چنان میکرد لازم بود که در مقابل این جنگ رسانه ای و جنگ روایت ها، حقایق بیان شود و جهادی مقدس با عنوان جهاد تبیین در مقابل اقدامات خبیثانه معاویه صورت گیرد.
در چنین شرایطی امام حسین (ع) در یکی از سفرهای حج و در دوران معاویه خطبه مهم و تاریخی منا را ایراد فرموده اند.
از آنجایی که امروزه وهابی ها و اموی های معاصر بعد از ۱۴۰۰ سال در صدد تحریف حقایق بر آمده اند و برای تخریب عاشورا ، ریشه های تاریخی آن را تحریف میکنند مناسب است در این شبهای محرم به شرح و تفسیر این خطبه تاریخی پرداخته شود.
◾️روضه
در تاریخ مینویسند مسلم خانه و پناهگاهی نداشت. آنها که این طور به او هجوم آوردند و بیعت کردند، چه شد که کار به اینجا رسید؟ بالاخره حضرت مسلم بعد از سرگردانی، به همان پیرزن یعنی طوعه میرسد و او راهش می دهد. اول میگوید: من تشنه ام برای من آب بیاور آن شب را در خانه او سپری میکند. فردا حضرت مسلم را محاصره کردند و گرفتند. وقتی حضرت مسلم را با دستان بسته به سوی دارلاماره می بردند. محمد بن اشعث دید حضرت مسلم دارد های های گریه میکند. گفت: برای چه داری گریه میکنی؟ هر کس خواهان آن چیزی باشد که تو جویای آن هستی وقتی به مراد خود نرسد و آنچه به سر تو آمده به سرش آید، نباید گریه کند! گفت: والله لا أبكى لنفسي ولكن أبكى للحسين(۱۱)
به خدا قسم من برای خودم گریه نمی کنم من دارم برای امام حسین گریه میکنم. من دارم برای زن و بچه امام حسین گریه میکنم که دست اینها را گرفته است و دارد به سوی شما می آید. من برای این گریه میکنم. لذا وقتی به دار الإماره رسید، گفت: یکی بیاید من وصیت کنم به سه مورد وصیت کرد اول اینکه زره من را بفروشید و قرض هایم را بدهید. دوم اینکه نامه ای به امام حسین بنویسید و بگویید به کوفه نیاید؛ چون من او را راهی کوفه کردم حسین جان.دست زن و بچه ات را گرفتی کجا می آیی؟
مقرم مینویسد وقتی داشتند حضرت مسلم را از پله های دار الإماره بالا میبردند همین طور تسبیح و تكبير و استغفار می گفت. هنگامی که به بالای بام رسید اول ایستاد و دو رکعت نماز خواند. بعد بلند شد و رو به سمت مدینه کرد و صدا زد:السلام علیک یا ابا عبد الله. به مولایش امام حسین سلام داد.
ابی عبدالله هم وفاداری کرد و در آخرین لحظات حضرت مسلم را یاد کرد:فَنَظَرَ يميناً وشمالاً. یک نگاه به راست کرد و یک نگاه به چپ؛ فَلَم يَرَ مِن أَصْحَابِهِ أحدا» امام حسین هیچ یک از اصحابش را ندید «فنادی یا مُسْلِمِ بْنِ عَقِيلَ وَيا هاني بن عروة.
🌸شعر
سلام ما به حسین و سفیر عطشانش
که در اطاعت جانان، گذشت از جانش
به آن غریب ترین سربه دار وادی عشق
به «مسلم بن عقیل» و دو نور چشمانش
تمام شهر پر از دشمن است و می بارد
نفاق و فتنه ز بارو و بام و ایوانش
طلایه دار بزرگ قیام عاشورا
فدای نهضت سرخِ حسین شد، جانش
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🖇پی نوشتها
۱.بحار الانوار،ج ۳۳ ،ص ۳۵
۲.مروج الذهب،ج ۱ ،ص ۳۶۲
۳.همان،ج ۱ ،ص۳۶۲
۴.همان ،ص ۳۴۹
۵.همان ،ج۲ ،ص ۵۴
۶.اسرار آل محمد ترجمه کتاب سلیم ،ص ۴۷۶
۷.همان : ص ۴۷۹و۴۸۰
۸.همان : ص ۴۸۰
۹.بحارالانوار ، ج ۱۰ ،ص۱۱۹
۱۱.نزهة المجالس،ج ۱ ،ص ۳۵۹
۱۲.بحارالانوار ۴۴ : ۳۵
👈در این منبر از کتاب سلوک عاشورایی که سخنرانی های حاج آقا مجتبی تهرانی است، استفاده شده است.
#محرم
@manbar_ir
ویرگول (منبرکوتاه)
#نذر
#نیت_و_قصد_در_دل
🤔اگر نذری را فقط در دل نیت كرده و به زبان جاری نكرده باشیم، آیا می توان ادا نكرد؟
✍️ نذر باید با زبان گفته شود و صرف نیت و قصد در دل صحیح نیست، و چیزى بر شما واجب نمىشود.
#صیغه_نذر
🤔 روش نذر کردن چگونه است؟
✍️ همه مراجع بجز مکارم و مظاهری: باید لفظ «للّه علىّ كذا» یا فارسی آن را (براى خدا بر عهده من است) را بگوید. مثلا بگوید: ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ عهده ﻣﻦ ﺍﺳﺖ اگر فلان حاجتم رواشود فلان كار خیر را انجام دهم.
✍️ آیات عظام مکارم و مظاهری: لفظ للّه علىّ یا فارسی آن لازم نیست و اگر بگوید نذر مىكنم اگر فلان حاجتم رواشود فلان كار خیر را انجام دهم، نذر او صحیح است.
👌👌تبصره:
🔹لازم نیست صیغه نذر را به عربی بخوانند و میتوانند به فارسی بخوانند.
🔸شخص نذر کننده باید بالغ، عاقل، دارای اختیار باشد.
#ناتوانی_در_اداء_نذر، اگر شخصی قادر به ادای نذر نباشد باید تا جایی که توانایی دارد به آن عمل کند و اگر اصلا قادر به انجام آن نباشد از او ساقط میشود.
#نذورات_اضافی
🤔اضافات نذورات که برای عزاداری جمع شده را میتوان باقیمانده را با کسب اجازه اهداء کنندگان در راه خیر مصرف کرد و اگر از مواد فاسد شدنى مانند گوشت است مىتوانید آن را بفروشید و پول آن را در مجالس عزادارى آینده مصرف كنید.
#نذری_مشکوک
🤔 خیرات و نذریهای که همسایهها میدهند، اگر به رعایت حلال و حرامی توسط آن خانواده شك باشد، خوردن آنها چه حكمی دارد؟
✍️ تا به حرام بودن آن یقین پیدا نکردید، خوردنش اشکال ندارد. یعنی اگر شما بدانید درآمد آنها مخلوطى از حرام و حلال است و این نذری و خیرات نیز از همین درآمدها تهیه شده ولى به خاطر این كه پولها با هم مخلوط است و نمىدانید این نذری و خیرات از حلال است یا از حرام، خوردن آن اشكالى ندارد.
👌 نذریهای افرادی که خمس نمیدهد، نیز همین حکم را دارد یعنی چون یقین ندارید که این نذری متعلق خمس است، خوردنش اشکال ندارد.
#اسماء_متبرکه_نذری
🤔نوشتن اسماء متبركه روی حلوا و شلهزرد و خوردن آن چه حكمی دارد؟
✍️ اشکال ندارد ولی بعداز نوشتن اگر بادست برخورد کند باید با وضو باشد.
📚 توضیح المسائل مراجع، م 114 ، 129 و 2641 ؛ آقا رساله آموزشی ج2 درس 66 و 82
کانالمون ⇩
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
بسم الله
فلسفه دستیابی به لایههای معرفتیِ قیام و خروج امام حسین علیهالسلام از مکه بهسوی کربلا
اصل حج، معرفت به امام است
اما برای دستیابی به لایههای معرفتیِ قیام و خروج امام حسین علیهالسلام از مکه بهسوی کربلا باید بدانیم اصل حج، معرفت به امام حیّ و کعبه مثالی از امام است. مؤمنان حقیقی، روز عرفه و صحنۀ عرفات را موقفی برای شناخت امام میدانند؛ به این معنا که خداوند تمام آداب و عبادات ما را به معرفت امام گره زده است.
امام همچون کعبه است
بنابراین اگر در احادیث میخوانیم «تَمامُ الْحَجِّ لِقَاءُ الْإِمَام» حج کامل در گروی امام است و یا میخوانیم «بِالْإِمَامِ تَمَامُ اَلصَّلاَةِ وَ اَلزَّکَاةِ وَ اَلصِّیَامِ وَ اَلْحَجِّ»،
با امام نماز و زکات و روزه و حج کامل میشود ناظر بر همین حقیقت است؛ ضمن آنکه حضرت زهرا سلامالله علیها فرمود «مَثلُ الْامامِ مَثَلُ الْکعْبَةِ اذ تُوْتی وَ لَا تَأْتِی»؛ یعنی امام همچون کعبه است که باید به سویش حرکت کنند نه او به سوی مردم.
درس اماممحوری در ماجرای خروجشان از مکه بهسوی کربلا
حال با این دیدگاه در مییابیم که کعبه نماد و امام هم حقیقت کعبه است و مؤمنان با هر بار طواف به دور کعبه، در وجودشان سعی میکنند تا طواف به دور امام را تمرین کنند و محور زندگیشان را امام قرار دهند و همواره رو به سوی او باشند. امام حسین علیهالسلام در ماجرای خروجشان از مکه بهسوی کربلا درس اماممحوری را به اصحاب خویش آموختند؛ آن عده از یاران که معرفت حقیقی به امام نداشتند، کعبه را اصل دانستند و با امام همراه نشدند. در ماجرای جنگ صفین نیز این اتفاق به صورت دیگری اتفاق افتاد. آنها که قرآن را جدای از عترت دانستند و شأن قرآن را فراتر از امام حیّ فرض کردند، دچار لغزش شدند در حالی که امیرالمؤمنین میفرمود منم قرآن ناطق و اگر قرآن، امام نداشته باشد، سبب ضلالت گمراهان است.
سه گروهی که به کاروانیان حسینی پیوستند
دستۀ اول، یاران خاص آن حضرت
دستۀ اول، یاران خاص آن حضرت از جمله حضرت ابوالفضل علیهالسلام، حضرت زینب سلامالله علیها، حضرت علی اکبر و ...
دستۀ دوم، آن عده از صحابی که آن معرفت خاص را نداشتند
دستۀ دوم، آن عده از صحابی که آن معرفت خاص را نداشتند، اما آموخته بودند هر کجا معرفت ندارند، باید تسلیموار رفتار کنند.
دستۀ سوم، عدهای که با رویکرد سیاسی و با هوای حکومت با امام همراه شدند
دستۀ سوم، عدهای که با رویکرد سیاسی و با هوای حکومت با امام همراه شدند. این عده افراد هر اندازه در طی مسیر متوجه میشدند که قیام امام به ظاهر منجر به شکست میشود، از کاروان جدا میشدند.
بنابراین دو دستۀ اول با امام تا آخرین لحظۀ قیام همراه شدند و به لقای الهی رسیدند. جالب است که امام حسین علیهالسلام هنگام خروج جملهای کلیدی دربارۀ فلسلفۀ قیام خویش و شرط همراهی با کاروانیان را بیان فرمودند. حضرت فرمود
جملهای کلیدی دربارۀ فلسلفۀ قیام خویش و شرط همراهی
«مَنْ کانَ باذِلاً فِینا مُهْجَتَهُ وَمُوَطِّناً عَلی لِقاءِ اللهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنا فَإِنّی راحِلٌ مُصْبِحَاً إِنْ شاءَ اللهُ تَعالی»؛
یعنی آگاه باشید، هر یک از شما که حاضر است در راه ما از خون خویش بگذرد و جانش را در راه لقای پروردگار نثار کند، پس آماده حرکت با ما باشد که من فردا صبح حرکت خواهم کرد، ان شاءالله». شرطِ گذشتن از جان در مسیر عترت و رسیدن به لقای الهی به عنوان هدف، دو گزارۀ مهم در این فراز از کلام امام است؛ لقای الهی که همان لقای خلیفةالله در قیامت است، همان آرمانی است که خداوند آن را برای مؤمنان به خود برگزید و این عبارت، همان اصل فلسلۀ حج است که به آن اشاره شد: «تَمامُ الْحَجِّ لِقَاءُ الْإِمَام»؛ یعنی اصلاً حج آمد تا انسانها به لقاء دست یابند
] بلاغة الحسين عليه السلام، ، ص63؛
لواعج الاشجان، ص72؛
سفينه البحار، ص 397؛
اسرار الشهادة، چاپ قديم، ص189؛ کشف الغمه ج 2، ص 203؛
لهوف، ص 52؛ احقاق الحق، ج 11، ص 599.
#محرم
#انتخاب_های_من
کانالمون ⇩
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
بسم الله
تمامی ابعاد و زوایای حادثه عاشورا دارای پیام و خبرهای بسیار مهم وسازنده انسان وجامعه
عدم ذلت پذیری انسان مؤمن
سرنوشتساز، زنده، جاودانه، همیشگی و زندگیبخش است. یکی از پیامهای حادثه عاشورا این است که انسان مومن، موحد و خداباور هیچگاه ذلت را نمیپذیرد و نباید هم بپذیرد.
یک پیام مهم برای تاریخ بشریت
شعار جاودانه «هیهات من الذله» امام حسین(ع) یک پیام مهم برای تاریخ بشریت است و زمانی که انسان با یک جریان ظالم، مستکبر، زیادهخواه و سلطهگر مواجه میشود باید در برابر این جریان مقاومت کند حتی اگر به قیمت از دست دادن جانش باشد، زیرا ارزش شرف و عزت آن بالاتر از جنبههای مادی است.
مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت
ا امام حسین(ع) که میفرمایند
«مَوْتٌ فی عِزٍّ خَیْرٌ مِنْ حَیاةٍ فی ذُل؛
مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت است»، تصریح کرد: امام حسین(ع) با وجود تمامی فشارها، تهدیدها و حتی تحریم آب حاضر نشدند که در برابر جریان ظالم، مستکبر و زورگو تسلیم شوند.
وفای به عهد و پیمان الهی امام حسین
پیام دیگر واقعه عاشورا وفای به عهد و پیمان الهی امام حسین(ع) و یارانشان است که ایشان فرمودند «من با وفاتر از اصحاب خودم در تاریخ سراغ ندارم». بنابراین این وفای به عهد و پیمانی است که با خدا بستهاند که در جبهه امام حسین(ع) و یارانشان نیز وجود داشت.
جنبه عبرتآموزی حادثه عاشورا
حادثه عاشورا جنبه عبرتآموزی دارد، عنوان کرد: اگر یک حرکت و قیامی برای خداوند انجام شود که در آن اخلاص باشد قطعا خیر، برکت، رشد و بالندگی را به همراه دارد. همچنین خبر دیگری که در قیام عاشورا وجود دارد این است، زمانی که امام حسین(ع) و یارانشان را در صحنه کربلا و در روز عاشورا به شهادت رساندند، دشمنان همواره در طول تاریخ سعی کردند جلوه و نور حسینی را خاموش کنند.
هدف ومقصد عاشورائیان درکربلا
امام حسین(ع) هدف و مقصدشان خدا بود و در کارشان اخلاص داشتند، خداوند این جریان را یک جریان زنده، پویا و ماندگار قرار داده که الهامبخش برای انسانهای آزادیخواه در طول تاریخ است
درس آزادگی، حُریت، عزت، مقاومت، اخلاص، خداباوری،
همچنین درس آزادگی، حُریت، عزت، مقاومت، اخلاص، خداباوری، وفای به عهد، پیمان و صداقت در وجود امام حسین(ع) دیده میشود و افراد دیگر هم باید مانند ایشان در راهی را که انتخاب کرده و حرکتی که انجام میدهند، صادق باشند.
امام حسین(ع) در روز عاشورا و در صحنه کربلا آیه
«مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَی، نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا»
را زیاد تلاوت میکردند، حتی در بدرقه رزمندگان و حضور بر بالین شهدا این آیه را بیشمار بر زبان میآوردند. مضمون آیه ۲۳ سوره احزاب این است که برخی از انسانهای با ایمان، مردان جوانمردی هستند که نشانه صداقت آنها نیز بوده است که بر سر عهد و پیمانی که برای خدا بستند صادقانه ایستادگی کردند.
عمق امام شناسی درحادثه عاشورای حسینی
بنابراین پیام کربلا، صداقت، وفای به عهد و ولایتمداری است که یاران امام حسین(ع) به ایشان میگفتند که «اگر ما هزار بار در راه ولایتمداری شما کشته شویم باز هم از یاری شما دست برنمیداریم». یاران با اخلاصی که برای امام حسین(ع) در روز عاشورا ایستادگی کردند، نشان از انسانهای ولایتمداری میدهد که در روز عاشورا به همراه امام حسین(ع) در صحنه کربلا حاضر شده و قیام کردند.
حقشناسی، تلاش در راه حق، مبارزه با باطل
با توجه به فراز زیارت اربعین که اشاره میکند «مردم را از جهالت و نادانی نجات و همیشه بصیرت و آگاهی به آنها بیاموزید»، خاطرنشان کرد: حقشناسی، تلاش در راه حق، مبارزه با باطل، ظلم و ستم از جمله پیامهای روز عاشورا است که «نه ظلم کن و نه زیر بار ظلم برو که این مرام حسین است و منطق دین».
امام حسین(ع) کمال آقایی و بزرگواری با یاران
امام حسین(ع) کمال آقایی و بزرگواری را با یاران خود داشتند، زمانی که یاران اذن میدان میگرفتند، ایشان به آنها اجازه نمیدادند و میگفتند که «در حال حاضر لازم نیست که خودتان را به شهادت برسانید و تنها فرزندشان علی اکبر(ع) را بدون درنگ به میدان فرستادند و یارانشان با اصرار و خواهش موافقت امام حسین(ع) را برای حضور در میدان جنگ جلب کردند».
سوره أحزاب . آیه ۲۳
کانالمون ⇩
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
چرا شیر سلطان جنگل شد؟!
«بسم الله الرحمن الرحیم»
🔹چرا شیر سلطان جنگل شد:همت و بلند نظر یکی از صفات انسانی و نعمات بزرگ الهی است،که خالق هستی در طینت و فطرت انسان ها قرار داده،این صفت در بعضی از حیوانات،مثل شیر دیده می شود،بلند همتی یکی از صفاتی است،که می توان از علل سلطان شدن شیر باشد،شیر هیچ گاه باقیمانده غذا را از دسترس حیوانات دیگر خارج نمی کند، در واقع دون همت و خودکامه نیست،که جان و نان هم نوعان را به خطر اندازد
🔹همت در لغت و اصطلاح:درلغت اراده قوی و بلند نظر،بلند طبع،و در اصطلاح به معنای سعی و کوشش در تحصیل سعادت و کمال است
🔹بلند همتی از منظر قرآن و روایات : قرآن همت و تلاش هر انسان را معیار ارزش او بیان می کند،و ان لیس للانسان الا ما سعی.و این که برای آدمی جز آنچه به سعی خود انجام داده نخواهد بود.(1)
امام علی (ع) :قدرالرجل علی قدر همته، ارزش آدمی به قدر همت او است(2)
🔹نوعاً مردم در تجارت مادی و معنوی دنیا به دو دسته تقسیم می شودند:1-گروهی«عوام و خواص،اللهیون و مادیون»رسته از همت گرفتار آنانیت و منیتند،و دیدشان محدود به منافع شان است،هر چه را که با دنیاشان در تضاد با شد از سر راه بر می دارند
2- کسانی که اعمال و رفتار شان بر مدار اخلاق و انسانیت می چرخد،با نگاه به آیات قرآن و سنت و فطرت اعمالشان را مدیریت می کنند.
🔹شبهه و پاسخ ما:
گاهی اوقات شبهه می کنند که بعضی انسانها با عدم اعتقاد به خدا بهتر از معتقدین اعمال خدا پسندانه انجام می دهند،و زندگی شان بر مدار خوبی ها و پاکی ها می چرخد،از باب مثال دروغ نمی گویند مال مردم نمی خورند،
🔹جواب:این سخن درست است و قابل انکار نیست واقعیت را باید پذیرفت،هر چند تلخ باشد،اما این گروه انسانها اگر چه معتقد به هیچ دین و مذهبی نیستند، ولی اعمال نیک را با نگاه به فطرتی انجام می دهند،که آن فطرت«توحید» طالب زیبا یی ها است،هیچ انسانی به جبر خلقت عاری از این فطرت نیست،و لو معتقد نباشد،و این فطرت در وجود انسان مثل اکسیژن در خون است که عدم آن مساوی است،با مرگ انسان،آیه قرآن موید این نکته است،فطرت الله التی فطرالناس علیها لا تبدیل لخلق الله«3»با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن«فطرت»آفریده، آفرینش خدا تغیر پذیر نیست،همه آنهایی که در دنیا در اخلاق و انسانیت شاهد مثال شده اند اعمالشان رنگ و بوی فطری داشته و دارد
🔹چه زیبا گفته شیخ بهایی:
تانیست نگردی ره هستت ندهند
این مرتبه را با همت پستت ندهند
چون شمع قرار سوختن گر ندهی
سر رشته روشن به دستت ندهند(4)
🔹خلاصه این مقوله:دنیا آمیخته از خوبی ها و بدی ها است،ریشه تمام خوبیها عالم از آن کسانی است،که غافل از سه نکته نیستند،از کجا آمده اند؟برای چه آمده اند؟و. به کجا می روند؟«بلند همتان»پستی ها و رذالتها از آنهایی است «دون همتان»که اسیر هواهای نفسآنی اند،و اشتهای عجیبی نسبت به شهوات «مال و ثرو ت و قدرت»دنیا آن هم از نوع حرامش دارند
🔹بیان امیر بیان(ع):من صغرت همته بطلت فضیلته:کسی که همتش کوچک باشد،فضایل او از دست می رود(5)با خروج خوبی ها از وجود انسان،به یقین بدیها بر او مسلط می شوند،چنین انسانی مرتکب هر جرم و جنایتی می شود،این صفت «دون همتی»در دنیا بالاخص درکشور ما موصوف فراوان دارد،که از جمله آنها بعضی از مسئولین دون همت که نه تنها در اموالشان بلند نظر و سفره انداز نیستند،بلکه با دست انداختن در بیت المال و تلنبار کردن آن در داخل و خارج،باعث صدها بدبختی برای فقراء کشور شده اند،که تن فروشی بعضی از زنان،فروختن فرزندان توسط والدین، فروش عضو از اعضای بدن،خودکشی ها، و طلاق ها،بر اثر فقر و نداری از جمله جنایات این دون همتان می باشد
🔹چقدر زیبا گفته صائب تبریزی:
من از روئیدن خار سر دیوار دانستم
که ناکس،کس نمی گردد از این بالا نشستنها
من از افتادن نرکس به روی خاک دانستم
که کس،ناکس نمی گردد از این افتادن وخیزان ها(6)
🔹منابع:
1-سوره نجم آیه39
2- غررالحکم ص8320
3-سوره روم آیه 30
4-شیخ بهایی
5-غررالحکم
6-صائب تبریزی
کانالمون ⇩
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
💠 برخی از ويژگىهاى اصحاب سيدالشهدا علیه السلام
✅ عشق وافر به امام حسين(ع)
✍ يكى از مهم ترين ويژگى ياران اباعبدالله(ع)، عشق فزاينده ايشان به آن بزرگوار است. بسيارى از مسلمانان عصر امام حسين(ع) به آن بزرگوار ارادت مى ورزيدند، ولى ارادت اصحاب اباعبدالله(ع) به آن حضرت، از مرز محبت هاى معمولى به مراتب فراتر رفته بود، به گونه اى كه براى يارى ايشان از جان و مال و آبروى خويش مى گذشتند. براى خشنودى ايشان بزرگ ترين ايثارها را به آسانى انجام مى دادند. در جملات آنان در شب عاشورا، آن گاه كه امام(ع) از آنان خواست، تاريكى شب را مركب قرار داده، او را با سپاه كوفه تنها بگذارند، دقت كنيد:
🔹سعيد بن عبدالله حنفى: «والله اگر بدانم كشته مى شوم سپس زنده گرديده و [زنده] زنده سوزانده مى شوم و سپس تكه تكه مى گردم و اين عمل هفتاد بار با من انجام مى شود، از شما جدا نمى شوم تا در كنار شما با مرگم خدا را ملاقات كنم.»(1)
🔸زهير: «والله دوست داشتم كشته مى شدم، سپس دوباره زنده شده، بعد كشته مى شدم تا جايى كه هزار بار اين چنين كشته مى شدم، تا خداوند بدين وسيله، كشته شدن را از شما و جوانان اهل بيت شما دور مى گردانيد!»(2)
🔹آن گاه جمعى از ياران حضرت گفتند: «به خدا قسم از شما جدا نمى شويم، جان هايمان به فدايت با گلوها و پيشانى ها و دست هايمان شما را حفظ مى كنيم، اگر كشته شويم [به عهدمان] وفا كرده ايم.»(3)
✅ بى ترديد اين سخنان، سخن عقل حسابگر و عاقبت انديش و معامله گر نيست، كلماتى است از زبان دل هايى آكنده از عشق به سيدالشهد(ع). تا كسى شيداى امام خود نباشد، هرگز نمى تواند چنين عاشقانه نسبت به او اظهار وفادارى كند.
(1) الارشاد، ج 2، ص 92 و 93
(2) همان، ج 2، ص 92 و 93
(3) همان، ج 2، ص 92 و 93
کانالمون ⇩
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
💠 سلام و لعن در زیارت عاشورا
✍ در زيارت عاشورا سلام هايي به وجود مقدس سيدالشهداء و اصحاب و اهل بيت ايشان (علیهم السلام) داده مي شود كه يک نوع دعاست. عظمت آنها و عبادت هاي آنها، حرکت انسان زا آنها، قیام آنها علیه ظلم و جور و شهادت مظلومانه آنها موجب صلوات و دعاست.
🔹 دعاي ديگر، لعن بر دشمنان ايشان است. لعن يعني دعا براي دوري رحمت خداي متعال از دشمنان. يعني انسان تقاضا مي کند: خدايا تو که ارحم الراحميني و رحمتت واسعه است، اينها را از آن رحمت خاصه و رحيميه خود دور کن. در واقع، جمال عبادت سيدالشهدا (ع) ما را به سلام دعوت مي کند و زشتی و پلیدی کار دشمن هم ما را به لعن مي کشاند.
🔸 انسان بايد دشمنان خدا را لعن کند و خود قرآن کريم هم مکرراً آنها را لعن مي کند. اگر مداومت بر اين لعن ها نباشد امواج فتن دوران، ما را هم با خودش غرق مي کند.
🔹 حقيقت لعن با ورود به فضاي عاشورا دريافت مي شود. اگر وارد عاشورا شديد مي بينيد این دشمن پلید اگر پايش بيفتد به کودک لب تشنه شش ماهه روي دست پدرش هم رحم نمی کند. وقتي انسان ببيند که آنها چه مي کنند و باطن جهالت و شرارت و شيطنت و خوی درندگی آنها چيست، آن وقت است که اين حجاب، کنار مي رود و مي فهمد که اينها چه موجوداتي پلیدی هستند و بايد مورد لعن و نفرین قرار گیرند.
#محرم
کانالمون ⇩
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
السلام علیک یا مولای یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام
امید بدون عمل وافراط وتفریط درامر دین
پرهیز از افراط و تفریط
جمعى از شیعیان در محضر امام باقر علیه السلام بودند، حضرت به آنها فرمود: اى گروه شیعه شما تکیه گاه میانه باشید و (از افراط و تفریط بپرهیزید) تا آنکه غلو کرده به شما باز گردد و کسى که عقب مانده است خود را به شما برساند.
غلو کننده کیست
مردى از انصار که سعد نام داشت عرض کرد: فدایت شوم : غلو کننده کیست ؟
حضرت فرمود: مردمى که درباره ما چیزى گویند که ما خود نمى گوئیم اینها از ما نیستند و ما هم از آنها نیستیم .
آن مرد سوال کرد: عقب مانده کدام است ؟
امام علیه السلام فرمود: کسى که طالب خیر است ، خیر و نیکى به او مى رسد و به همان مقدار نیتش پاداش دارد.
اطاعت وسیله تقرب بخدا
آنگاه رو به ما کرد و فرمود: به خدا سوگند ما از جانب خداوند براتى نداریم و میان ما او خویشاوندى نیست و بر خدا حجتى تداریم و جز با اطاعت بسوى خدا تقرب نجوییم .
نتیجه مطیع خدابودن
پس هر کس از شما که مطیع خدا باشد دوستى مابراى او سودند باشد و هر کس از شما نافرمانى خداوند کند دوستى ما سودش ندهد. واى بر شما مبادا فریفته شوید.
اصول کافى ، باب الطاعة و التقوى
کانالمون ⇩
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
#احکام_عزاداری
#عدم_حضور_نامحرم
🤔❓ پرسش. برهنه شدن در سینه زنی وقتی نامحرم نباشد، اشکال دارد؟
🌺✍️ همه مراجع (به جز خامنه ای، مکارم و مظاهری): اشكال ندارد، مگر اينكه موجب مفسده شود.
🌸✍️ آیات عظام خامنهای و مظاهری: شایسته است عزاداری به شیوه مرسوم و سنتی که با لباس انجام میگرفته برگزار گردد.
🌼✍️ آیت الله مکارم: بنابر احتياط واجب بايد ترک شود ولی باز گذاشتن کمی از جلوی سينه برای سينه زدن مانعي ندارد.
#حضور_نامحرم
پرسش. آيا جايز است در مراسم عزادارى امام حسين عليه السلام مردان با حضور زنان لخت شده و عزادارى كنند؟
✍️ آيات عظام امام و فاضل: اگر باعث مفسده نباشد، اشكال ندارد و بر زنان واجب است از نگاه كردن به بدن نامحرم اجتناب كنند.
بقیه مراجع: برهنه شدن هنگام سينه زني در مقابل نامحرم، حرام است.
👌تبصره: بر زنان واجب است از نگاه كردن به بدن نامحرم اجتناب كنند.
📚 توضيح المسائل مراجع، م 2433؛ امام، استفتائات ج 3 نظر س 12 و سؤالات متفرقه س 46؛ آقا اجوبه س1188 و1190، استفتائات مراجع پیرامون عزاداری
کانالمون ⇩
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
#ارسالی
🔰 پاسخ به ادعای حضور همه جور آدم در عزاداری امام حسین ع
🔹مجلس عزای امام حسین(ع) پذیرای همه نوع افکار است، اما نه همه نوع ابزار
🔹 شرابخوار هم شاید به مجلس امام حسین بیاید اما نه با شیشه شراب، قمارباز هم میتواند به مجلس امام حسین بیاید اما نه با آلات قمار
🔹آن سگباز و میمونباز هم میتوانند به مجلس امام حسین بیایند اما نه با سگ و میمون
🔹 طبیعتا آن کسی هم که کاشف حجاب است و در خیابانها تننمایی میکند هم میتواند به مجلس امام حسین بیاید اما وقتی به مجلس امام حسین وارد شد حق ندارد با ابزار گناه و با تظاهر به گناه یعنی با سر لخت و یا تن لخت وارد شود. پس حتماً باید آداب پوشش را رعایت کند.
🔹 بله دستگاه امام حسین بزرگ است و پذیرای همه افکار و ادیان است. ولی قائده و قانون دارد، احترام دارد.
🔹 همه نوع آدمی حق دارد وارد مجلس امام حسین شود،حتی آن گنهکار هم حق دارد، اما هیچکس حق ندارد آداب این مجلس را به سخره گرفته و بیحرمتی کند.
🔹 هیچ کس حق ندارد با ابزار گناه و با تظاهر به گناه وارد این مجلس شود و حرمت این مجلس را بشکند و قبح زدایی کند.
🔹 مهمان حرمت دارد به شرط اینکه حرمت صاحب خانه را حفظ کند.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
کانالمون ⇩
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ راه آمدن با دلِ همسر
🔸 از اهل بیت یاد بگیریم...
#تربیت
#خانواده
#همسرداری
کانالمون ⇩
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
گروه احکام ⇩
https://eitaa.com/joinchat/2175991819Cb06cb5d8af