یعنی میان این ملت چند ده میلیونی معترض به وضعیت معیشتی یک آدم بزرگتر هوشمند پیدا نمیشود که ورق اعتراض در ایران را برگرداند و به ما یاد بدهد چطور اعتراض کنیم که در همان اعتراض هم حقمان را نخورند و برای گروه و گروهکی خاص فاکتورمان نکنند؟
یک نفر که بگوید چرا در تجمعاتمان پرچم ایران دست نمیگیریم به جای آنکه بگوییم این پرچم ما نیست و آن یکی هست و مسئله به حاشیه برود و داستان عوض شود؟
اصلا چرا شبیه راهپیمایی ۲۲ بهمن با تصاویر رهبری و امام و بهشتیها و شهدایمان تجمع نکنیم روبروی بانک مرکزی و مجلس و ساختمان وزارتخانهها و حرفمان را بزنیم؟
چرا بسیج عامل و برگزار کننده این نوع اعتراضات نباشد؟ مگر غیر از این است که بسیج را مردم تشکیل میدهند؟
فقط کافی بود کمی سیاست داشته باشیم که با همان پرچم ایران خودمان و عکس رهبری برویم حرفمان را فریاد بزنیم که نه خارجیها بتوانند مصادرهمان کنند و نه مسئول ناکارآمد بتواند به ما برچسب بزند و از گندکاریاش تفره برود.
چرا عادت داریم تا در هر زمینهای هر مشکلی ایجاد میشود تبر برداریم و همه چیز را از ریشه بزنیم وقتی میدانیم با این کار وضع بهتر که نمیشود بدتر هم میشود و باز دودش در چشم خودمان میرود؟
چرا اجازه میدهیم هر بار اعتراضمان را مصادره کنند و مسئله امنیتی بشود و خواستهمان به حاشیه برود و هم دشمن شاد شویم هم آن مسئول ناکارآمد پفیوز به ریشمان بخندد و دلش خوش باشد که میتواند سفره ما را کوچکتر کند چون دشمن بیکار ننشسته و صدای ما را منحرف میکند؟
چرا یا از این طرف بام میافتیم یا از آن طرفش؟
باید ورق را برگرداند و کاری کرد که داستان اعتراضات در این کشور یک بار برای همیشه عوض شود و پرونده مصادره اعتراضات برای همیشه بسته شود، فقط باید یاد بگیریم چطور اعتراض کنیم.
مَـوّاجـ...؛
یعنی میان این ملت چند ده میلیونی معترض به وضعیت معیشتی یک آدم بزرگتر هوشمند پیدا نمیشود که ورق اعتر
ماشاالله بچههای دانشگاهای تهران
امروز کارای خیلی قشنگی کردن