eitaa logo
غرب آسیا
116.4هزار دنبال‌کننده
31.8هزار عکس
13.2هزار ویدیو
84 فایل
کانال رسمی وستانیوز @aboghasem تبلیغات👇 @eshg313
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇶 ◀️ائتلاف حکمت▶️ این حزب به ریاست سید عمار حکیم تعداد 20 کرسی پارلمان را در اختیار دارد
🇦🇿پرجمعیت ترین کشور شیعه بعد از ایران جمهوری آذربایجان است🇦🇿 🔴۶۵ تا ۷۵ درصد مردم آن شیعه هستند🔴 آذربایجان و ایران هر دو توسط شاه اسماعیل اول همزمان فتح شدند. اینک آذربایجان دومین جمعیت مسلمان شیعه جهان است و اهل سنت تنها ۱۵ درصد جمعیت کل این کشور را تشکیل می دهند. بیشترین جمعیت شیعه در آذربایجان از عقیده اثنی عشری و حنفی پیروی می کنند. 🚫🚫اسرائیل به شدت در حال برنامه ریزی و نفوذ در جمهوری آذربایجانه
🚫🚫سیاست قسم حضرت عباس رو بارو کنیم یا دم خروس رو از جانب ترکیه نسبت به اسرائیل. ☣☣اسرائیل ستیزی اردوغان رو باورکنیم یا تجارت های گسترده آن ها با اسراییل؟؟🤔 اردوغان با «تروریسم دولتی» خواندن سیاست‌های اسرائیل در کرانه باختری و نوار غزه آشکارا به انتقاد از سیاست‌های اسرائیل در این مناطق پرداخت و در عین ‌حال به ایجاد پیوندهای نزدیک‌تر با رهبران فلسطینی دست ‌زد. چند هفته پس از برگزاری انتخابات در سرزمین‌های فلسطینی در 14 ژانویه 2006 آنکارا میزبان یک هیئت عالی‌رتبه حماس به رهبری خالد مشعل بود. ترکیه همچنین در قبال بحران لبنان و اسرائیل در سال 2006، موضعی مستقل و در تضاد با سیاست‌های رژیم صهیونیستی اتخاذ نمود. اردوغان به ‌شدت حملات به لبنان را محکوم نمود و چندین شهر بزرگ ترکیه شاهد برگزاری راهپیمایی‌هایی بودند که در آن‌ها پرچم رژیم صهیونیستی به آتش کشیده شد. در راستای همین تحرکات دیپلماتیک، اردوغان در اظهارات صریحی بعد از شروع بحران لبنان، حرکت‌های رژیم صهیونیستی را غیرمنصفانه و دور از وجدان دانست. وی با تأکید بر لزوم برقراری آتش‌بس و اینکه روند فعلی زمینه جنگ تمدن‌ها را فراهم خواهد کرد، افزود: فرزندان اسرائیل هرچقدر که ارزش داشته باشند به همان اندازه، فرزندان فلسطین هم برای ما ارزش دارند.
🔴رقابت سیاسی ترکیه و عربستان در آفریقا ترکیه در سال‌های اخیر مرزهای سیاسی را درنوردیده است از طریق عملیات نظامی و یا به وسیله ایجاد پیمان‌های نظامی و امنیتی با دیگر کشورها. در همین راستا بررسی پایگاه های ترکیه در منطقه و آفریقا نشان می دهد که این کشور یک مثلث استراتژیک در دریای سرخ و خلیج فارس و همچنین اقیانوس هند ایجاد کرده است. ارتش ترکیه قوس استراتژیک خود را در این منطقه که در برگیرنده دریای سرخ است از طریق جزیره سواکن و به دنبال آن تأسیس یک پایگاه نظامی در سومالی در سواحل اقیانوس هند و همچنین قطر ایجاد کرده است که بزرگترین پایگاه نظامی این کشور در خارج می باشد. این مسئله دلایل متعددی دارد.   رقابت قدرتها درنقاط مهم آفریقا اکنون دو محور در دریای سرخ وجود دارد؛ محور نخست، شامل عربستان، مصر، امارات و رژیم صهیونیستی و محور دوم شامل روسیه، ترکیه، قطر و سودان که این موضوع حضور نظامی ترکیه در شاخ آفریقا و سواحل دریای سرخ را برای سیاستمداران این کشور از اهمیت ویژه ای برخوردار کرده است. حضور در مسیر تجاری اروپا، آفریقا و آسیا از یک سو، تأثیرگذاری در تحولات مصر و افزایش تأثیرگذاری بر تحولات عربستان تنها بخشی از دلایل استراتژیک حضور نظامی- اقتصادی ترکیه در این منطقه است. حضور ترکیه در کشورهای سومالی و سودان باعث شده تا عملا این کشور به عنوان یکی از طرف‌های مستقر در دریای سرخ شناخته شود که در این میان جزیره سواکن سودان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار خواهد شد.   قطر به عنوان متحد ترکیه در منطقه غرب آسیا سعی دارد تا از گسترش نفوذ ترکیه در دریای سرخ نیز بهره‌برداری کند. سودان، قطر و ترکیه در اجلاس وزرای دفاع خود در خارطوم نسبت به افزایش همکاری‌ها در دریای سرخ به توافق رسیدند. این محور می‌تواند در آینده‌ی این منطقه سهم عمده ای را داشته باشد و عملا بر روابط عربستان با قطر اثرگذار باشد. این موضوع از سوی دیگر می‌تواند باعث ایجاد درگیری و بحران تازه‌ای در منطقه‌ی دریای سرخ شود.   از طرف دیگر حضور ترکیه برای مردم این کشورها نسبت به حضور آمریکا، انگلیس، فرانسه و یا حتی چین و روسیه ترجیح دارد. اگر یک گروه و ارتش اسلامی در یک کشور اسلامی حضور داشته باشد طبیعتا بیشتر می تواند مدافع منافع کشورها باشد. اما از سوی دیگر دریای سرخ در حال حاضر تبدیل به شبکه ای از حضور قدرتها شده است. چینی ها در جیبوتی جزیره ای را در اختیار گرفته اند، آلمان ها در آنجا حضور دارند. رژیم صهیونیستی از طریق بندر عقبه درشمال دریای سرخ حضور دارند.محور ترکیه، سودان و قطر به عنوان محور حامی اخوان المسلمین در نزدیکی مرزهای مصر یکی دیگر از پیامدهای گسترش پایگاه‌های نظامی ترکیه در آفریقاست. حساسیت این موضوع برای مصر با توجه به تنشی است که میان ترکیه و این کشور بعد از برکناری محمد مرسی به وجود آمده و باعث سردی روابط این دو کشور شده‌است.  
priw-v8n2p23-fa.pdf
291.1K
✏ترکیه وایران در خاورمیانه
FP_Volume 27_Issue 4_Pages 965-987.pdf
350.8K
🇹🇷سیاست های ترکیه در خاورمیانه🇹🇷
🚫ترکیه اسرائیل را به رسمیت می شناسد آنکارا درچارچوب روابط سیاسی خود با اسرائيل از سال 1949 تا کنون بر احترام بر حقوق بشر و حق حاکمیت کشورهای منطقه تاکید داشته و فراز و فرودهای روابط دو کشور نیز به طور عمده ناشی از اقدامات خشونت‌آمیز اسرائیل علیه مردم فلسطین بوده است. فعالیت‌ دیپلماتیک ترکیه در قبال اسرائیل با انتصاب اولین رئیس دفتر نمایندگی خود در تل‌آویو و در 7 ماه ژانویه سال 1950 آغاز شد.
⚠️⚠️دراوج تنش های سیاسی ترکیه و اسرائیل،روابط اقتصادی آن ها افزایش یافته است🤔🤔 در منازعه روی به رسمیت شناختن بیت المقدس با اورشلیم به حیث پایتخت اسرائیل، تنش لفظی میان اسرائیل و ترکیه تشدید یافته است. اما در بخش اقتصادی قضیه طور دیگری است. میزان تجارت میان دو کشور به صورت پیوسته افزایش می یابد. پس از به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل توسط دونالد ترامپ، رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه به صراحت اعلام کرد که بیت المقدس "خط قرمز برای همه مسلمانان" می باشد. چند روز پس از این اظهارات، دیده می شود که رئیس جمهور ترکیه در موضعگیری های خود جدی بوده است. در حال حاضر نشست نمایندگان ۵۷ عضو سازمان همکاری های اسلامی به دعوت اردوغان در استانبول جریان دارد. هدف رسمی این نشست دریافت پاسخ مشترک در برابر تصمیم اخیر دونالد ترامپ خواهد بود. کرستین براکل، مسئول شعبه ترکیه بنیاد هاینریش بول آلمانی در گفتگو با دویچه وله توضیح می دهد که آیا رجب طیب اردوغان به عنوان رهبر ائتلاف مسلمانان در برابر ایالات متحده و اسرائیل تلقی خواهد شد. براکل می گوید: «اردوغان از زمان طولانی است که تصویر "ناجی" ستم دیدگان و افراد تحت تعقیب در جهان اسلام را از خود تبارز می دهد. حالا در قضیه بیت المقدس که در قلب بسیاری مسلمانان جایگاه ویژه دارد، طبیعی است که این روش اردوغان، خوب کار خواهد کرد. این که آیا رهبران کشورهای اسلامی دیگر از او پیروی خواهند کرد، بحث دیگری است.» از دید براکل، در کنار مولفه دینی عامل دیگری که سبب اظهارات شدید اردوغان می شود ملاحظات داخلی سیاسی در ترکیه است. به بیان براکل: «در ترکیه به صورت دوامدار مبازرات انتخاباتی جریان دارد. انتخابات ۲۰۱۹ در پیش رو قرار دارد و تنش با اسرائیل می تواند به عنوان ابزار بسیج عمومی خوب عمل کند».
🔴🔴اصل ماجرای فلسطین چیست؟ اصل ماجرا این است که یک عده از یهودیان متنفّذ در دنیا به فکر ایجاد یک کشور مستقل برای یهودیها افتادند. از فکر این‌ها دولت انگلیس استفاده کرد و خواست مشکل خود را حل کند. البته آن‌ها قبلًا به فکر بودند به اوگاندا بروند و آنجا را کشور خودشان قرار دهند. مدّتی به فکر افتادند به طرابلس، مرکز کشور لیبی بروند؛ لذا رفتند با ایتالیایی‌ها که آن وقت طرابلس در دست آن‌ها بود صحبت کردند؛ اما ایتالیایی‌ها به این‌ها جواب رد دادند؛ بالاخره با انگلیسی‌ها کنار آمدند.   انگلیسی‌ها آن وقت در خاورمیانه اغراض بسیار مهمِّ استعماری داشتند؛ دیدند خوب است که این‌ها به این منطقه بیایند. اوّل به عنوان یک اقلیت وارد شوند، بعد بتدریج توسعه پیدا کنند و گوشه‌ای را، آن هم گوشه‌ی حسّاسی را بگیرند چون کشور فلسطین در نقطه‌ی حساسی قرار دارد و دولت تشکیل دهند و جزو متّحدین انگلیس باشند و مانع شوند از اینکه دنیای اسلام بخصوص دنیای عرب در آن منطقه اتّحادی به وجود آورد. درست است که اگر دیگران هوشیار باشند، دشمن می‌تواند اتّحاد ایجاد کند؛ اما دشمنی که از بیرون آن‌طور حمایت می‌شود، با ترفندهای جاسوسی و با روشهای گوناگون می‌تواند اختلاف ایجاد کند که همین کار را هم کرد: به یکی نزدیک شود، یکی را بزند، یکی را بکوبد، با یکی سختی کند.   بنابراین، در درجه‌ی اوّل کمک کشور انگلیس و بعضی کشورهای غربی دیگر بود. بعد این‌ها بتدریج از انگلیس جدا و به امریکا متّصل شدند. امریکا هم این‌ها را تا امروز زیر بال خودش گرفته است. این‌ها به این معنا کشوری به وجود آوردند و آمدند کشور فلسطین را تصرّف کردند.   تصرّفشان هم این‌طوری بود: اوّل با جنگ نیامدند؛ اوّل با حیله آمدند، رفتند زمینهای بزرگ فلسطین را که زارعان و کشاورزان عرب روی آن‌ها کار می‌کردند و خیلی هم سرسبز و آباد بود، با قیمتهای چند برابر قیمت اصلی، از صاحبان و مالکان اصلی این زمینهای بزرگ که در اروپا و امریکا بودند خریدند؛ آن‌ها هم از خدا خواستند و زمینها را به این یهودیها فروختند. البته دلّال‌هایی هم داشتند که نقل کرده‌اند یکی از دلال‌هایشان همین «سیّد ضیاء» معروف، شریک رضا خان در کودتای ۱۲۹۹ بود که از اینجا که به فلسطین رفت، آنجا دلّال خرید زمین از مسلمانان برای یهودیها و اسرائیلیها شد! زمینها را خریدند؛ زمینها که ملک این‌ها شد، با روشهای واقعاً بسیار خشن و همراه با سبعیّت و سنگدلی، بتدریج شروع به اخراج زارعان از این زمینها کردند. در جایی می‌رفتند، می‌زدند، می‌کشتند و در همین هنگام افکار عمومی دنیا را هم با دروغ و فریب به طرف خودشان جلب می‌کردند.  
ادامه🖕🖕🖕🖕 این تسلّط غاصبانه‌ی صهیونیستها بر فلسطین سه رکن داشت: یک رکنش عبارت از قساوت با عربها بود. برخوردشان با صاحبان اصلی، با قساوت و با سختی و خشونت شدید همراه بود. با این‌ها هیچ‌گونه مدارا نمی‌کردند.رکن دوم، دروغ به افکار عمومی دنیا بود. این دروغ به افکار عمومی دنیا، یکی از آن حرفهای عجیب است. این قدر این‌ها به‌وسیله‌ی رسانه‌های صهیونیستی که دست یهودیها بود، دروغ گفتند هم قبل از آن و هم بعد از آن، این دروغها گفته می‌شد که به خاطر همین دروغها بعضی از سرمایه‌داران یهودی را گرفتند! خیلی‌ها هم دروغهای آن‌ها را باور کردند. حتّی این نویسنده‌ی فیلسوف اجتماعی فرانسوی «ژان پل سارتر» را نیز که خودمان هم در جوانی چندی شیفته‌ی این آدم و امثال او بودیم، فریب دادند.   همین «ژان پل سارتر» کتابی نوشته بود که بنده در سی سال قبل آن را خواندم. نوشته بود: «مردمی بی‌سرزمین، سرزمینی بی‌مردم»! یعنی یهودیها مردمی بودند که سرزمینی نداشتند؛ به فلسطین آمدند که سرزمینی بود و مردم نداشت! یعنی چه مردم نداشت؟ یک ملت در آنجا بود وکار می‌کرد. شواهد زیادی هم هست. یک نویسنده‌ی خارجی می‌گوید در سرتاسر سرزمین فلسطین، مزارع گندم مثل دریای سبزی بود که تا چشم کار می‌کرد، دیده می‌شد.   سرزمین بی‌مردم یعنی چه؟! در دنیا این‌طور وانمود کردند که فلسطین یک جای متروکه‌ی مخروبه‌ی بدبختی بود؛ ما آمدیم اینجا را آباد کردیم! دروغ به افکار عمومی! همیشه سعی می‌کردند خودشان را مظلوم جلوه دهند؛ الآن هم همین‌طور است! در این مجلّات امریکایی مثل «تایم» و «نیوزویک» که بنده گاهی به این‌ها مراجعه دارم، اگر کوچک‌ترین حادثه‌ای علیه یک خانواده‌ی یهودی اتّفاق بیفتد، عکس و تفصیلات و سنّ کشته شده و مظلومیت بچه‌هایش را بزرگ می‌کنند؛ اما صدها و هزارها مورد قساوت نسبت به جوانان فلسطینی، خانواده‌های فلسطینی، بچه‌های فلسطینی، زنهای فلسطینی، در داخل فلسطین اشغال شده و در لبنان اتّفاق می‌افتد، ولی کمترین اشاره‌ای به آن‌ها نمی‌کنند! رکن سوم هم ساخت‌وپاخت، مذاکره و به قول خودشان «لابی» است. بنشین با این دولت، با آن شخصیت، با آن سیاستمدار، با آن روشن‌فکر، با آن نویسنده، با آن شاعر، صحبت و ساخت کن!  
🚫🚫🚫پر درگیر ترین نقطه جهان
ادامه🖕🖕 کار این‌ها تابه‌حال سه رکن داشته است که توانسته‌اند این کشور را با این فریب و با این خدعه بگیرند. آن وقت قدرتهای خارجی هم با این‌ها همراه بودند؛ که عمده انگلیس بود. سازمان ملل و قبل از سازمان ملل، جامعه‌ی ملل هم که بعد از جنگ برای به اصطلاح مسائل صلح تشکیل شده بود همیشه از این‌ها حمایت کردند؛ مگر در موارد معدودی.   در همان سال ۱۹۴۸، جامعه‌ی ملل قطعنامه‌ای صادر نمود و فلسطین را بدون دلیل و بدون علّت تقسیم کرد. گفت پنجاه و هفت درصد از سرزمین فلسطین متعلّق به یهودیهاست؛ در حالی که قبل از آن، در حدود پنج درصد زمینهای فلسطین متعلّق به این‌ها بود! آن‌ها هم دولت تشکیل دادند و بعد هم قضایای گوناگون و حمله به روستاها و شهرها و خانه‌ها و حمله به بی‌گناهان اتّفاق افتاد. البته دولتهای عرب هم کوتاهیهایی کردند. چند جنگ اتّفاق افتاد.   در جنگ ۱۹۶۷، اسرائیلیها توانستند با کمک امریکا و دولتهای دیگر، مبالغی از زمینهای مصر و سوریّه و اردن را تصرّف کنند. بعد، در جنگ ۱۹۷۳ که این‌ها شروع کردند، باز به کمک آن قدرتها توانستند نتیجه‌ی جنگ را به نفع خودشان قرار دهند و زمینهای دیگری را تصرّف کنند. هدف اسرائیل، توسعه است. دولت صهیونیستی به سرزمین فلسطین فعلی هم قانع نیست. اوّل یک وجب جا می‌خواستند، بعد نصف زمین فلسطین را گرفتند، بعد همه‌ی سرزمین فلسطین را گرفتند، بعد به کشورهای همسایه‌ی فلسطین مثل اردن و سوریّه و مصر تجاوز کردند و زمینهای آن‌ها را گرفتند.   الآن هم هدف اساسی صهیونیزم، ایجاد اسرائیل بزرگ است. البته این روزها کمتر اسم می‌آورند؛ سعی می‌کنند کتمان کنند. بازهم به افکار عمومی دروغ می‌گویند. چرا؟ چون در این مرحله‌ای که الآن هستیم، احتیاج دارند که هدفهای توسعه‌طلبانه‌ی خود را کتمان کنند! گرفتاری‌ای که امروز صهیونیستها دارند، این است که به صلح احتیاج مبرم دارند. چرا؟ چون بعد از سال ۱۹۴۷ تا سال ۱۹۶۷ مبارزه‌ای نبود و آن بیست سال در حال خوبی نگذشت. بعد هم که مبارزات مسلّحانه شروع شد.   این مبارزات مسلّحانه از بیرون سرزمین فلسطین بود؛ همین سازمان آزادی‌بخش و بقیه‌ی گروهها، مرکزشان در اردن یا در سوریّه یا در جاهای دیگر بود. گروههایی را می‌فرستادند و حمله‌ای می‌کردند و ضربه‌ای می‌زدند و عقب می‌کشیدند. در داخل سرزمین فلسطین، سازمان مبارزی شکل نگرفته بود. در داخل سرزمین، مردم مرعوب بودند و نمی‌توانستند هیچ حرکتی بکنند؛   اما بعد از انقلاب اسلامی دو اتّفاق مهم افتاد. یکی اینکه نهضت فلسطین که یک نهضت غیر دینی بود به یک نهضت اسلامی تبدیل شد و مقاومت اسلامی به وجود آمد و رنگ اسلامی گرفت. همان مبارزانی هم که از بیرون مبارزه می‌کردند مثل کسانی که از لبنان یا مناطق دیگر به اسرائیل حمله می‌کردند و به آن‌ها ضربه می‌زدند با انگیزه‌ی اسلامی، که یک انگیزه‌ی بسیار قوی است، وارد میدان شدند. ثانیاً «انتفاضه» به وجود آمد. «انتفاضه»، یعنی قیام و شورش در داخل سرزمین و وطن مغصوب. از این قیام می‌ترسند؛ چون برایشان خیلی مهمّ است. البته سعی می‌کنند مطلب را آن‌چنان که هست، منعکس نکنند؛   اما مبارزات مردم فلسطین در داخل سرزمین فلسطین، برای رژیم صهیونیستی شکننده و کوبنده است؛ ستون فقراتشان را می‌شکافد. چرا؟ به‌خاطر اینکه این‌ها به یهودیانی که از سراسر دنیا در این منطقه جمع کرده‌اند، وعده دادند که در اینجا امنیت و راحتی و زندگی خوش هست و گفتند بیایید در اینجا آقایی کنید؛ اما حالا این‌ها طاقت برخورد با این نسل نوخاسته و صاحبان اصلی این سرزمین را که امروز بیدار شده‌اند، ندارند.   ارکان نظام صهیونیستی متزلزل است؛ لذا این‌ها الآن مجبورند که با دولتهای منطقه هرطور هست، مسأله‌ی صلح را تمام کنند، تا بتوانند به مسأله‌ی داخلی خودشان برسند. این قضیه‌ی به‌اصطلاح صلح با سازمان آزادی‌بخش فلسطین و قضیه‌ی عرفات هم دنباله‌ی همین است. آن‌ها خواستند یک عنصر فلسطینی را داخل طرح سازش بیاورند؛ شاید بتوانند فلسطینیهای مبارز را در داخل سرزمینهای اشغالی ساکت کنند؛ اما نتوانستند. امروز با این خصوصیات، دیگر دولت غاصب صهیونیست جرأت نمی‌کند مسأله‌ی اصلی خودش را که توسعه‌ی نیل تا فرات است مطرح کند. سرزمین موعود صهیونیستها، به گمان باطلشان، از رود نیل تا فرات ادامه دارد. هرچه‌اش را نگرفتند، باید بعد از این بگیرند؛ برنامه‌شان این است! الآن جرأت نمی‌کنند این را به زبان بیاورند.
⚠️⚠️سئوالی که در اینجا مطرح است این است که چرا صهیونیست ها خاورمیانه را انتخاب کردند؟ دلیل اول اینکه همه ادیان آسمانی که مردم را به توحید دعوت کردند ، پیامبران عظیم الشانی که مبعوث شدند ، به دنیا آمدند و به شهادت رسیدند ، در خاورمیانه قد علم کردند . حساسیت دوم موضوع نفت و انرژی است ، به طوریکه ۷۵% انرژی دنیا از خاورمیانه در حال تردد است . عامل سوم اینکه خاور میانه قلب جهان اسلام است . این منطقه تراکم مسلمانان دنیا را در خود جای داده است و مسلمانان با توجه به دستورات دینی خود که آن ها را به خود اتکایی از مسیحیان و یهودیان و دوری از تبعیت از آن ها تشویق می کندو برعکس غربی ها مایل به تسلط بر تمام مردم دنیا از جمله مسلمانان بودند ، بنابراین برای تسلط و کنترل هرچه بیشتر مسلملنان به این نتیجه رسیدند که یهودیان را در این منطقه مستقر نمایند. . عامل چهارم : موقعیت جفرافیایی است . جغرافیای خاورمیانه به گونه ای است که محل تلاقی چند قاره دنیا است در واقع قلب آسیا ، افریقا و اروپا است . نمی توان امروز از اقتدار سخن گفت ولی خاورمیانه را نادیده گرفت .
🔴مراحل اشغال فلسطین مقدس به چهار مرحله تقسيم مي­شود:‌ ▶️1. پيش از اشغال انگليسي­ ها تعداد يهوديان [در فلسطين] از 56 هزار نفر [يعني معادل] 8درصد در مقابل 644 هزار فلسطيني، [معادل] 92 درصد تجاوز نمي‌كرد و ميزان اراضي آنان هم به 2درصد مي­رسيد. نخستين موج مهاجرت يهوديان در سال 1882ميلادي(1261هجري شمسي) آغاز شد و تعداد مهاجران تا 1903 ميلادي(1272هجري شمسي) به حدود 20 هزار نفر رسيد.[در جنگ جهاني اول دولت عثماني شكست خورده و كشور عثماني تجزيه شده و بين قدرتهاي بزرگ آن دوران، فرانسه و انگليس تقسيم مي‌شود] پس از اشغال فلسطين توسط انگليس، در آوريل 1917ميلادي(1286 هجري شمسي) بالفور ( وزير امور خارجه انگليس) وعده ايجاد ميهن ملي يهود را در فلسطين به يهوديان وعده داد.  پس از جنگ جهاني اول در سال 1919 ميلادي مقارن با 1218 شمسي با شكست عثماني و تجزيه اين سرزمين پهناور اسلامي سرزمين فلسطين با توطئه انگليسي‌ها به قيموميت«سرپرستي» انگليس در مي‌آيد. قيموميت يعني اينكه مردم سرزمين آنقدر عقب مانده باشند كه نتوانند خود را اداره كنند،‌ بنابراين كشوري‌كه توانمند است مي‌آيد و به حساب كمك به آن سرزمين حكومت مي‌كند و مردم آن سرزمين را در حكومت داري توانمند مي‌كند و سرآخر سرزمين را به مردم همان سرزمين مي‌سپارد انگليسي‌ها كه صهيونيست­هاي يهودي در آن نفوذ داشتند، در دوران قيموميت اقدام به واگذاري زمين­هاي فلسطين به آژانس يهود كردند، در اين بين اين آژانس تلاش مي‌كرد علاوه بر زمين­هايي كه انگليسي‌ها به آنها مي‌دهند با مسلمانان وارد معامله شوند و زمينهاي آنها را خريداري كنند، از آنجا كه علماي وقت به انديشه شوم اين يهوديان پي برده بودند، ضمن آگاه ساختن مسلمانان،‌ حكم ارتداد و كشتن افرادي كه زمينهاي خود را به يهوديان مي­فروشند صادر كردند. صهيونيست‌ها به ناچار يا با ظاهري مسلمان و يا توسط وكلاي مسيحي زمينهايي را از مسلمانان خريداري كردند با اين حال تا سال 1948 يعني 60 سال پيش كه انگليسي­ها اين سرزمين را ترك كرده و به صهيونيست­ها واگذار كردند و آنها اعلاميه استقلال اسرائيل را صادر كردند، نزديك به 6/6 درصد كل سرزمين فعلي فلسطين را در اختيار داشتند در حاليكه قبل از اشغال فلسطين يهوديان تنها 2 درصد فلسطين را در اختيار داشتند.  و اما پس از 1948 يك رشته اتفاقاتي رخ مي‌دهد كه اسرائيل مناطق بيشتري را در اشغال خود در مي‌آورد كه مهمترين آنها جنگ 1948 و 1967 است.
🔴مراحل اشغال فلسطین 2. صدور قطعنامه سازمان ملل صدور قطعنامه سازمان ملل متحد در 29/11/1947 در مورد تقسيم فلسطين به دو كشور فلسطيني و يهودي و تجزيه 54 درصد از سرزمين فلسطين.  54 درصد به صهيونيستها تعلق گرفت و مابقي به فلسطينيان. 3. از جنگ 1948 تا جنگ 1967 صهيونيست­ها در روز 15/5/1948، ساعاتي پس از اعلام پايان قيموميت انگليس، برپايي دولت خود را اعلام كردند و جنگ بين باندهاي تروريستي صهيونيستي و فلسطينيان آغاز شد،ارتش­هاي عربي به حمايت از ملت فلسطين وارد نبرد با صهيونيست­ها شدند ولي چون آمادگي براي اين جنگ نداشتند، شكست خوردند، البته وابستگي اين ارتش‌ها به ويژه فرماندهان آن‌ها به استعمار انگليس نيز در ناكارآمدي آنان بسيار مؤثر بود. « پس از اعلام موجوديت رژيم اشغالگر قدس و توسط بن گوريون، اولين جنگي كه اين رژيم عليه فلسطين و كشورهاي عربي منطقه به راه انداخت به جنگ 1948 معروف است. در طي اين جنگ صهيونيستها 78 درصد كل خاك فلسطين را به اشغال خود در آوردند. در اثر اين جنگ، نخستين مرحله آوارگي بزرگ مسلمانان فلسطين به وقوع پيوست. طي آن حدود يك ميليون فلسطيني از مجموع يك ميليون و نهصد هزار فلسطيني در آنزمان آواره شدند. حدود 200000 تن از مسلمانان فلسطين به نوار غزه مهاجرت كردند و 496000 تن به اردن و 100000 تن به لبنان و 85000 تن به سوريه و 20000 تن به مصر و عراق كوچ كردند»، «در سالهای 1953 و 1950 کنست رژیم صهیونیستی قوانینی را مبنی بر مصادره اراضی فلسطینی ها به تصویب رساند.» هنگام شروع جنگ 1948 تعداد فلسطينيان به 000/056/2 در مقابل 000/650 يهودي مي­رسيد. بخش اعظم افزايش جمعيت يهودي در اثر مهاجرت‌هاي مورد حمايت نيروهاي اشغالگر انگليسي بوده‌‌است. يهوديان كه تنها 66/5 درصد از اراضي فلسطين را در اختيار داشتند، در طول دوره قيموميت انگليس، ‌بر 11 درصد از سرزمين و از جمله 191 روستا و 7 شهر با زور مستولي شدند. سرانجام با اشغال تقريباً 4/3 (سه چهارم) خاك فلسطين در جنگ 1948، نيمي از فلسطينيان از سرزمين و خانه و كاشانه خود رانده شدند و به صورت آوارگان در اردوگاه­ها به حيات خود ادامه دادند.
🔴ادامه مراحل اشغال فلسطین 4. پس از جنگ 1967م (1346ش) اعراب و اسرائيل معروف به جنگ شش روزه صهيونيست­ها در جنگ ژوئن 1967م با قيمانده فلسطين را همراه با شبه جزيره سيناي مصر و ارتفاعات جولان سوريه به اشغال خود درآوردند. مجموع سرزمين­هاي عربي زير سلطه صهيونيست‌ها به 89359 كيلومتر مربع يعني چهار برابر زمينهاي اشغال شده پيش از جنگ 1967م رسيد. پيش از جنگ، فلسطيني­ها 25/2ميليون نفر يعني 70 درصد از جمعيت را در مقابل 30 درصد يهوديان- كه اين درصد در اثر مهاجرت يهوديان از سراسر دنيا بود- تشكيل مي­دادند. در طول اين جنگ بيش از 410 هزار فلسطيني آواره شدند.اسكان صهيونيست‌ها در كرانه باختري و نوار غزه با احداث نخستين شهرك به نام كفر عتصيون در كرانه باختري در 25/11/67 آغاز شد و تنها در سال اول اشغال، 14 شهرك احداث و 12270 مهاجر يهودي در آن­ها اسكان يافتند.