ما تا صبح ۱۰ بار با صدای پدافند و فلان بیدار میشیم، ۱۰۰ بار با صدای زنگ خانواده که بپرسن خوبیم یا نه🙏🏻
من همیشه زمان انتخابات، ته دلم میگفتم چرا آقا و کلا بدنهنظام، تاکید دارن روی اینکه انتخابات باعث سرافرازی جمهوری اسلامی میشه؟
بگن ایران دیگه! ایران خالی! که مردم بیشتر رای بدن! مگه مقدار رای مهم نیست؟
تا اینکه امروز داشتم کار تربیتی که حضرت موسی ع روی بنیاسرائیل انجام میدادن رو یاد میگرفتم:
زمانی که بنیاسرائیل فهمیدن پیامبر آخر از بنیاسماعیله، زمانی که فهمیدن این حکومتی که دارن تشکیل میدن در اصل مقدمهی اون حکومت اسلامی آخره...
حسودیشون گل کرد! رفت روی اعصابشون! خیلیهاشون اول حاضر نشدن متوسل بشن به حضرت محمد ص و از دریا رد بشن!
حالا ماها توی این شرایط چیکار میکنیم؟
میگیم ول کن بابا انقدر نگو! حسودیشون بیشتر میشه! دو دسته بودن بیشتر میشه! حوصله داریا!
ولی حضرت موسی ع دقیقا برعکس تفکر و محافظهکاری ما،
از اون روز به بعد سر تامین تمام نیازهای بنیاسرائیل مثل آب و غذا و... با حمد و ستایش و توسل به پیامبر ص شروع کرد دعاش رو!
و این حسادت و بددلی بنیاسرائیل رو روز به روز بیشتر تحریک کرد!
میرفت روی اعصابشون!
نمیتونستن ببینن این همه سال سختی و بدبختی کشیدن که آخرش با توسل به یکی از بنیاسماعیل بهشون نون و آب برسه!
این همه سختی کشیدن که آخرش وعده حکومت جهانی بشه برای یکی از بنیاسماعیل!
حالا چرا این سیستم حضرت موسی ع بود؟
حضرت موسی ع دقیقا میخواست راه بره روی اعصاب حسود!
ایشون میخواستن هیچ نقطهای نباشه که حسودها بگن: آخیش! اینجا دیگه حرفی از محمد ص نیست!
حضرت میخواست بنیاسرائیل رو از نقطه نفاق خارج کنه!
یعنی به یه طرف رو برسونه که یا مومن باشه یا بگه من این مسیر رو نمیخوام!
فهمیدم یکی از کارهایی که ولی خدا در نظام تربیتی الهی میکنه؛
اینه که تکلیف منافقین رو مشخص کنه! یا از نفاق برن سمت کفر یا برن سمت ایمان!
یعنی منافق رو نباید وسط نگهداریم!
همین دیگه.
نباید به هوای رای بیشتر و ریزش فالوور و نمیدونم از دست دادن دوست و اینکه حالا طرف جذب بشه؛
منافق رو تبدیل به یه دستهی سوم جامعه کنیم.
یه تمدن باید فقط ۲ دسته باشه. یا با مایی یا نیستی.