eitaa logo
دیالکتیک علم و عرفان ناب
415 دنبال‌کننده
3هزار عکس
268 ویدیو
114 فایل
کوانتوم(علم فیزیک جدید) وتعالیم عرفانی،دلنوشته ها و اشعارم وسخنان و اشعار بزرگان اهل علم و ادب تلاشی در حد توان تقدیم به وجود مقدس صاحب الزمان .عج. و تمامی شهدای اسلام❤ 👈نشر باذکر شریف صلوات بر محمّد و آل محمّد و عجل فرجهم❤
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚💫بخشی از وصیت شهید حمیدرضا اسداللهی خطاب به فرزندش : 🍃🌸محمد..! زندگی ڪُن برای مهدی درس بخوان برای مهدی ورزش ڪُن برای مهدی.. محمد..! من تو رو از خدا برای خودم نخواستم تو رو از خدا خواستم برای مهدی(عج).. 👇 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@wittj2
💚🕊کلام حکیمانه از امام علی علیه السلام 👌💥کسی که در جستجوی حق بوده و خطا کرد مانند کسی نیست که طالب باطل بوده و آن را یافته است 📚خطبه ۶۱ نهج البلاغه علمی عرفانی👇 @wittj2
🚨آرامش کامل و موضع گیری امام در برابر تهدید به ترور امام علی علیه السلام :🌸 پروردگار براى من پوششى استوار قرار داد كه مرا حفظ نمايد، هنگامى كه عمرم بسر آيد، از من دور شده و مرا تسليم مرگ مى‏ كند، كه در آن روز نه تير خطا مى ‏رود و نه زخم بهبود مى‏ يابد. 📚خطبه ۶۲ نهج البلاغه علمی عرفانی👇 @wittj2
🚨روش برخورد با دنیا امام علی علیه السلام:🌸 آگاه باشيد دنيا خانه اى است كه كسى در آن ايمنى ندارد جز آنكه به جمع آورى توشه آخرت پردازد و از كارهاى دنيايى كسى نجات نمى يابد. مردم به وسيله دنيا آزمايش مى شوند، پس هر چيزى از دنيا را براى دنيا به دست آورند از كفشان بيرون مى رود، و بر آن محاسبه خواهند شد، و آنچه را در دنيا براى آخرت تهيّه كردند به آن خواهند رسيد، و با آن خواهند ماند، دنيا در نظر خردمندان چونان سايه اى است كه هنوز گسترش نيافته، كوتاه مى گردد، و هنوز فزونى نيافته كاهش مى يابد. . 📚خطبه ۶۳ نهج البلاغه علمی عرفانی👇 @wittj2
🔮شتافتن به سوى اعمال پسنديده  امام علی (ع):🌸 اى بندگان خدا از خدا بپرهيزيد.وبا اعمال نيكوبه استقبال أجل برويد،با چيزهاى فانى شدنى دنيا آنچه كه جاويدان مى‏ ماند خريدارى كنيد. از دنيا كوچ كنيد كه براى كوچ دادنتان تلاش مى‏ كنند. آماده مرگ باشيد كه بر شما سايه افكنده است. چون مردمى باشيد كه بر آنها بانگ زدند و بيدار شدند، و دانستند دنيا خانه جاويدان نيست و آن را با آخرت مبادله كردند. خداى سبحان شما را بيهوده نيافريد، و به حال خود وا نگذاشت، ميان شما تا بهشت يا دوزخ، فاصله اندكى جز رسيدن مرگ نيست. زندگى كوتاهى كه گذشتن لحظه ‏ها از آن مى‏ كاهد، و مرگ آن را نابود مى‏ كند سزاوار است كه كوتاه مدّت باشد. زندگى كه شب و روز آن را به پيش مى ‏راند به زودى پايان خواهد گرفت. مسافرى كه سعادت يا شقاوت همراه مى‏ برد بايد بهترين توشه را با خود بردارد. از اين خانه دنيا زاد و توشه برداريد كه فرداى رستاخيز نگهبانتان باشد. بنده خدا بايد از پروردگار خود بپرهيزد، خود را پند دهد و توبه را پيش فرستد، و بر شهوات غلبه كند، زيرا مرگ او پنهان و پوشيده است، و آرزوها فريبنده‏ اند، و شيطان، همواره با اوست و گناهان را زينت و جلوه مى ‏دهد تا بر او تسلّط يابد، انسان را در انتظار توبه نگه مى ‏دارد كه آن را تأخير اندازد، و تا زمان فرا رسيدن مرگ از آن غفلت نمايد. واى بر غفلت زده ‏اى كه عمرش بر ضد او گواهى دهد، و روزگار او را به شقاوت و پستى كشاند. از خدا مى ‏خواهيم كه ما و شما را برابر نعمت‏ ها مغرور نسازد، و چيزى ما را از اطاعت پروردگار باز ندارد، و پس از فرا رسيدن مرگ دچار پشيمانى واندوه نگرداند 📚خطبه ۶۴ نهج البلاغه
💚🕊خدا شناسى «شناخت صفات خدا» در نهج البلاغه 👌فوق العاده زیبا امام علی علیه السلام🌸 ستايش خداوندى را سزاست كه صفتى بر صفت ديگرش پيشى نگرفته تا بتوان گفت: پيش از آن كه آخر باشد اوّل است و قبل از آن كه باطن باشد ظاهر است. هر واحد و تنهايى جز او، اندك است، هر عزيزى جز او ذليل، و هر نيرومندى جز او ضعيف و ناتوان است، هر مالكى جز او بنده، و هر عالمى جز او دانش آموز است، هر قدرتمندى جز او، گاهى توانا و زمانى ناتوان است، هر شنونده ‏اى جز خدا در شنيدن صداهاى ضعيف كر و برابر صداهاى قوى، ناتوان است و آوازهاى دور را نمى‏ شنود.  هر بيننده ‏اى جز خدا، از مشاهده رنگ‏ هاى ناپيدا و اجسام بسيار كوچك ناتوان است،  هر ظاهرى غير از او پنهان، و هر پنهانى جز او آشكار است. مخلوقات را براى تقويت فرمانروايى، و يا براى ترس از آينده، يا يارى گرفتن در مبارزه با همتاى خود، و يا براى فخر و مباهات شريكان، و يا ستيزه جويى مخالفان نيافريده است. بلكه همه، آفريده‏ هاى او هستند و در سايه پرورش او، بندگانى فروتن و فرمانبردارند. خدا در چيزى قرار نگرفته تا بتوان گفت در آن جاست، و دور از پديده ‏ها نيست تا بتوان گفت از آنها جداست. آفرينش موجودات او را در آغاز ناتوان نساخته، و از تدبير پديده‏ هاى آفريده شده باز نمانده است، نه به خاطر آنچه آفريده قدرتش پايان گرفته و نه در آنچه فرمان داد و مقدّر ساخت دچار ترديد شد. بلكه فرمانش استوار، و علم او مستحكم، و كارش بى تزلزل است. خدايى كه به هنگام بلا و سختى به او اميدوار، و در نعمت‏ ها از او بيمناكند.  📚خطبه ۶۵ نهج البلاغه علمی عرفانی👇 @wittj2
🔮💫گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(IQNA) از اردبیل، معـنای شفاعـت، طلـب و درخـواسـت چیزی از صاحب شفاعـت برای شفاعـت‌شـونده است. فرد به‌دلیل مقام و منزلتی که نزد خدای متعال دارد، اجازه می‌یابد که برای افراد گنه‌کار وساطت کند و از او بخواهد که از تقصیر وی بگذرد. شفاعت مقامی است که خدای متعال به برخی اولیا و بندگان صالح خود اعطا می‌کند و ایشان در دنیا، عالم برزخ و آخرت می‌توانند در حق بندگان گنه‌کار مؤمن طلب مغفرت نمایند. خدای متعال هم در صورت وجود مصلحت، از سر تقصیر وی می‌گذرد. در آیاتی از قرآن شفاعت مطلق نفی شده، در آیاتی دیگر، شفاعت مختص خدا دانسته شده است و در آیاتی نیز، شفاعت غیرخدا به اذن خدا ثابت گردیده است. وجه جمع این آیات، این است که شفاعت منحصراً حقی الهی است، مگر اینکه این حق از سوی صاحب حق به دیگری اعطا شود. پس شفاعت مأذون مجاز است. این نوع شفاعت، در عرض فعل خدا نیست، بلکه در طول آن است. 💚معنای لغوی شفاعت شفاعت از واژه «شفع‏» و در اصل به معنى جفت گرفته‌شده، است. و در واقع مثل این است که شخص شفیع با شفاعت ‏شده، ضمیمه مى‏شود و تشکیل یک زوج مى‏دهد که با آن جلب منفعت ‏یا دفع ضرر از خود مى‏کند. البته نه هر نفع و ضررى، زیرا در مواردى که اسباب طبیعى، ایجاب خیر و شر مى‏نمایند، مانند گرسنگى و تشنگى، هرگز شفاعت نمى‏طلبیم بلکه به‌دنبال اسباب طبیعى مى‏رویم و فقط در مورد سود و زیان‌ها که از ناحیه اجراى قوانین عمومى یا خصوصى اجتماع به ما متوجه مى‏شود، شفاعت مى‏طلبیم، با این توضیح که میان مولا و بنده و هر حاکم و محکومى احکامى وجود دارد که اگر به آن عمل شود مستوجب پاداش خواهد بود(۳). 💚مفهوم شفاعت معـنای شفاعـت، طلـب و درخـواسـت چیزی از صاحب شفاعـت برای شفاعـت‌شـونده است. در این صـورت، شفاعـت پیامبر یا غیر او، به‌معنای دعا و نیایش او به درگاه الهـی است که بخشش گناه و برطرف کردن نیازها را از خداوند خواهان است. پس شفاعت نوعی دعاست. جواز طلب دعـا از ضروریات دین است. با این سخـن، طـلـب شفاعـت و یا دعا از هر مؤمنی جایز می‌باشد، چه رسد به پیامبران، به‌ویژه رسول گرامی(ص). در شفاعت، شفیع به‌خاطر مقام و مرتبه‌ای که نزد خدا دارد، اجازه می‌یابد تا برای مجرم‌ها و گنه‌کاران وساطت کند و از طریق دعا و نیایش از خداوند بخواهد که از تقصیر آنها درگذرد. البته این نکته را نباید فراموش کرد که شفاعت در گرو یک رشته شرایطی است و بدون تحقق یافتن آن‌ها امکان‌پذیر نیست. با نگاهی به زمان پیامبر گرامی اسلام(ص) و دوره‌های بعد، مسلمانان در شرایط و مناسبت‌های مختلف اقدام به درخواست شفاعت می‌کردند و سیر تاریخ اسلام نیز این مطلب را تایید می‌کند(۱). مرحوم علّامه امینی(ره) در توضیح توسل و شفاعت می‌فرماید: «توسـل بیش از این نیست که شخصی با واسطه قراردادن ذوات مقدسه(ائمه اطهار(ع)) به خدا نزدیک شود و آنان را وسیـلۀ برآورده شدن حاجات خود قـراردهد؛ زیرا آنان نزد خدا آبرومندند، نه اینکه ذات مقدس آنان را به‌طور مستقـل در برآورده شدن حاجت‌هایـش دخیـل بداند، بلکه آنان را مجـاری فیض، حلقه‌های وصل و واسطه‌های بین مولی و بندگان می‌داند...، با این عقیده که تنها مؤثر حقیقی درعالم وجود خداوند سبحان است و تمام کسانی که متوسل به ذوات مقدسه می‌شوند، همین نیت را دارند، حال این چه ضدیتی با توحید دارد؟ ادامه دارد... علمی عرفانی👇 @wittj2
🔮💫اقسام شفاعت شفاعت‏ بر دو قسم است: شفاعت تکوینى و شفاعت تشریعى شفاعت تکوینى عبارتست از وساطت علل وجودى در میان خداوند و موجودات دیگر. از این نظر تمام اسباب و علل وجودى، شفیع محسوب مى‏شوند. شفاعت تشریعى نیز خود بر دو قسم است: یکى شفاعت کنندگان در دنیا که سبب مغفرت، آمرزش و قرب الهى مى‏شوند. موارد زیر را مى‏توان از جمله این شفاعت کنندگان برشمرد: توبه، قرآن، ایمان، عمل صالح، مساجد، مکان‌هاى متبرک، روزهاى شریف، انبیاء، ملائکه و مؤمنان. دیگرى شفاعت کنندگان در جهان آخرت و قیامت، یعنى ملائکه، انبیاء و شهدا می‌باشند. البته از آیه‏۱۴۳ سوره بقره، این گونه استفاده مى‏شود که منظور از شهدا، شاهدان اعمال هستند نه کشته‌شدگان در راه خدا(۳). 💚💫مبحث شفاعت در قرآن در ذیل، به برخی از آیات شفاعت اشاره می‌‏شود: 💥۱. آیه نفی‌کننده شفاعت: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ لا خُلَّه وَلا شَفاعَه وَ الْکافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ»«ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از آنچه به شما روزی داده‌ایم، انفاق کنید، پیش از آنکه روزی فرا رسد که در آن، نه خرید و فروش است و نه دوستی، و نه شفاعت و کافران خود ستمگرند.» (بقره: ۲۵۴). * ازآنجایی‌که آیات دیگر به وجود شفاعت به اذن خداوند متعال صراحت دارد، این آیه شفاعت(بدون اذن خداوند متعال را) نفی می‌کند. 💥۲. ابطال عقیده یهود در شفاعت: «یا بَنِی إِسْرائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَأَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَی الْعالَمِینَ* وَاتَّقُوا یَوْماً لا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً وَ لایُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَ لا یُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَلاهُمْ یُنْصَرُونَ*» «ای بنی‌اسرائیل! نعمت‌هایی را که به شما ارزانی داشتم به‌خاطر بیاورید و(نیز یاد آورید که) من شما را بر جهانیان برتری بخشیدم و از آن روز بترسید که کسی مجازات دیگری را نمی‌پذیرد و از او شفاعت پذیرفته نمی‌شود و نه غرامت از او قبول خواهد شد و نه یاری می‌شوند.»(بقره،۴۷-۴۸). *قرآن اعتقاد به یک نوع شفاعت باطل را که در یهود بوده رد می‌کند، شفاعتی که هیچ‌گونه شرطی در شفیع یا کسی که شفاعت‌شده قرار نمی‌دهد و هیچ نوع ارتباطی با اذن خداوند ندارد. این مطلب با آیات دیگر، که اصل شفاعت به اذن خدا را ثابت دانسته و نیز با روایاتی که بیان خواهد شد، به دست می‌آید. 💥۳. نفی شفاعت از کافران: «وَ کُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ* حَتَّیَ أَتانَا الْیَقِینُ* فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعِینَ*»«و همواره روز جزا را انکار می‌کردیم تا زمانی که مرگ ما فرا رسید، پس در آن روز، شفاعت شفاعت‌کنندگان به حال آن‌ها سودی نمی‌بخشد.»(مدثر، ۴۶- ۴۸). * ازآنجاکه مورد آیه، کسانی است که روز قیامت را تکذیب می‌کرده‌اند، مراد آیه، نفی شفاعت از کافران است، که آن‌ها مشمول شفاعت نخواهند شد. 💥۴. نفی صلاحیت شفاعت از بت‌ها: «وَ یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللهِ ما لایَضُرُّهُمْ وَلایَنْفَعُهُمْ وَیَقُولُونَ هَؤُلاءِ شُفَعَآؤُنا عِنْدَ اللهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللهَ بِما لایَعْلَمُ فِی السَّمَاواتِ وَلا فِی الأَرْضِ سُبْحانَهُ وَتَعالیَ عَمَّا یُشْرِکُونَ»«آنها غیر از خدا، چیزهایی را می‌پرستند که نه به آنان زیان می‌رساند، و نه سودی می‌بخشد و می‌گویند: اینها شفیعان ما نزد خدا هستند! بگو: آیا خدا را به چیزی خبر می‌دهید که در آسمان‌ها و زمین سراغ ندارد؟ منزه است او، و برتر است از آن همتایانی که قرار می‌دهند.»(یونس، ۱۸). * این آیه بیان می‌کند بت‌ها هیچ نفعی از نظر شفاعت ندارند. 💥۵. اختصاص شفاعت به خداوند: «قُلْ لِلَّهِ الشَّفاعَةُ جَمِیعاً لَهُ مُلْکُ السَّمَاواتِ وَالأَرْضِ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ»«بگو: تمام شفاعت از آن خداست؛ (زیرا) حاکمیت آسمان‌ها و زمین از آن اوست و سپس همة شما را به سوی او باز می‌گردانند.» (زمر،۴۴). * این آیه شفاعت را منحصراً از آن خدا می‌داند. 💥۶. شفاعت مشروط برای غیرخدا: «ما مِنْ شَفِیعٍ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ...»«هیچ شفاعت‌کننده‌ای جز به اذن او نیست...» (یونس: ۳)؛  و نیز در آیه ۲۳ سوره سبا می‌فرماید: «وَ لاتَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ إِلاَّ لِمَنْ أَذِنَ لَهُ...» «هیچ شفاعتی نزد او (خدا) جز برای کسانی که اذن داده، سودی ندارد...». * این آیات شفاعت غیر را مشروط به اذن خدا می‌داند. ازاین‌رو، می‌توان گفت: مقتضای جمع بین آیات در زمینه شفاعت این است که طبق عقیده توحید افعالی، و اینکه مؤثری بالاصاله در عالم به جز خدا نیست، و هر تأثیری به اذن و اراده اوست. برخی آیات، شفاعت را منحصراً برای خدا قرار داده است، ولی منافات ندارد که این حقّ اختصاصی خود را به کسی بدهد، تا با اجازه او(خداوند متعال)، آن را اِعمال کند. همان‌گونه که به پیامبر(ص) و اولیای خود چنین اجازه‌ای داده است ادامه..
علّامه طباطبائی در همین زمینه می‏فرمایند:🌻 در آیاتی شفاعت به‌صورت مطلق از دیگران نفی شده، در آیاتی شفاعت مختص خداوند شمرده شده و در برخی دیگر، شفاعت غیر خدا به اذن الهی، ثابت گشته تا مشخص گردد که شفیع 👌💥در عرض خداوند نیست و شفاعت مقامی است که خداوند آیات به او اعطا کرده و هیچ‌گاه مستقل از خدا نخواهد بود(۴). ادامه دارد... علمى عرفانى👇 @wittj2
🔮💫اهمیت شفاعت پیامبران نزد خداوند خداوند در آیه ۱۵۹ سوره آل عمران تأثیر وساطت و شفاعت پیامبران در پیشگاه خداوند برای آمرزش گناهان را مطرح نموده و در آیه ۹۷ و ۹۸ سوره یوسف نیز نمونه‌ای از آن را بیان می کند. در آیه ۶۴ سوره نساء خداوند توضیح می‌دهد که چگونه شفاعت پیامبران می‌تواند تأثیرات شگرفی به‌جا بگذارد، به این معنا اگر مردمانی که گناه پیشه کرده و بر خود ستم روا داشته بودند، اگر پیامبران خویش را واسطه می‌کردند تا آن‌ها در پیشگاه خداوند واسطه می‌شدند، دچار عذاب و خشم الهی نمی‌شدند. از این رو از امت اسلام می‌خواهد که پیامبر(ص) را واسطه قرار دهند و شفاعت وی را همانند سخن خویش نشمارند. زیرا طلب و درخواست استغفار پیامبر(ص) در پیشگاه خداوند از ارج و قرب بسیاری برخوردار است و هرگز رد نمی‌شود. در آیه ۷۹ سوره اسراء مقام شفاعت به عنوان مقامی والا و ارجمند در پیشگاه الهی مطرح می‌شود و در تفسیر نورالثقلین روایت می‌شود که مراد از مقام محمود، که پیامبر(ص) با تهجد شبانه بدان دست می‌یابد، مقام شفاعت امت است. بنابراین مقام شفاعت و کاربردهای آن نشان می‌دهد که مقامی مهم و بلندی است که کسی جز برخی از اولیای الهی بدان دست نخواهند یافت(۸). علمى عرفانى👇 @wittj2
💚💫شرایط تأثیر شفاعت شفاعت، شرایط و قیود زیادی دارد که بدون آنها امکان‌پذیر نیست. چنانکه قرآن عظیم می‌فرماید: «شفاعتِ شفاعت‌کنندگان به حال مجرمان هیچ سودی ندارد»(سوره مدثر، آیه ۴۸). صریحاً آمده است که درباره گروهی از مجرمان شفاعت تمام شفیعان بی‌اثر است، چراکه شفاعت نیاز به زمینه مساعدی دارد و این مجرمین زمینه‌های شفاعت را به کلی نابود ساخته‌اند و به تعبیر بعضی از بزرگان، شفاعت همچون آب زلالی است که بر پای نهال ضعیفی ریخته می‌شود و بدیهی است که اگر نهال به کلی از بین رفته باشد آب زلال آن را زنده نمی‌کند و به عبارت دیگر مهم این است که قابلیت قابل همچون فاعلیت فاعل موجود باشد؛ زیرا فاعلیت فاعل بدون قابلیت قابل کار ساز نیست. البته مفهوم آیه فوق این نیست که شافعین به شفاعت این مجرمان برمی‌خیزند، بلکه معنای آیه این است که چون شفاعت به حال آن گروه سودی ندارد، آنها شفاعت نمی‌کنند. چون اولیاء خدا کار لغو و بیهوده انجام نمی‌دهند(۵). 💚💫شرایط شفاعت‌کننده 💥۱ـ اولین شرط این است که شفاعت‌کننده باید به یگانگی خداوند و بندگی خویش گواهی و شهادت دهد. و در غیر این صورت شفاعت تأثیری ندارد. چنان‌که در قرآن می‌خوانیم«... الّا من شهد بالحقِّ»«(هرگز مالک شفاعت نمی‌شوند)، مگر کسانی که به حق و یگانگی خداوند شهادت بدهند.» (زخرف، ۸۶). 💥۲ـ دومین شرط این است که درخواست شفاعت متعلق کسی است که خداوند به او اجازه داده و از گفتار او راضی است. چنانکه در قرآن کریم می‌خوانیم: «یَومئذٍ لاتنفَعُ الشفاعةُ الّا مَن إذنَ لَهُ الرحمانُ و رضیَ لَهُ قَولاً»«در آن روز، شفاعت(هیچ کس) سودی نبخشد مگر کسی‌که خداوند رحمان به اجازه داده و از گفتار او راضی است». منظور این است که شفاعت‌کنندگان شفاعت کسانی که شایستگی شفاعت را ندارند نمی‌کنند و در غیر این صورت شفاعت او اثری ندارد. چنانکه خداوند در قرآن می‌فرماید: «مَن ذَالذی یَشفعُ عندهُ الّا باذنهِ...»، یعنی هیچ ‌کس بدون اذن خدا شفاعت نمی‌کند، که معنایش این است شفاعت‌کنندگان باید با اذن خدا شفاعت کنند. ادامه دارد.... علمى عرفانى👇 @wittj2
🔮💫اجماع امّت اسلام در تایید امر شفاعت شفاعت یکی از اصول اعتقادی مسلم اسلامی است. اصل آن مورد پذیرش تمام فرقه‏های مسلمانان می‏باشد. آنچه اختلافی است، مسائلی از این قبیل است: آیا شفاعت برای رفع عقاب است؟ یا برای ارتقای درجه؟ یا هر دو؟ آیا مرتکب گناه کبیره مشمول شفاعت می‏گردد، یا نه؟ شافعان چه کسانی هستند؟ و... . برای مثال، ‌معتزله برآنند که شفاعت صرفاً براى زیادت ثواب است، نه دفع عقاب، و کسانى‌که گناه کبیره کرده‏اند، مشمول شفاعت واقع نمى‏شوند (جرجانى، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۳۱۲ـ۳۱۳؛ محقق حلّى، ۱۴۱۴ق، ص ۱۲۶؛ ایجى، بی‌تا، ص ۳۸۰)(۱). در این زمینه ماتریدی ذیل آیه شریفة «وَلایَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضی» (انبیاء: ۲۸) می‌گوید: «این آیه اشاره به شفاعت مقبول در اسلام دارد» (ماتریدی، ۱۳۹۱ق، ص ۱۴۸). کلاباذی (متوفای ۳۸۰ق) می‌گوید: «علما اجماع دارند که اقرار به تمام آنچه خداوند در مورد شفاعت ذکر کرده و روایات نیز بر آن توافق دارد، واجب است...» (کلابازی، ۱۴۱۲ق، ص۵۴). ابوحفص نسفی (متوفای ۵۳۸ ق) می‌گوید: «شفاعت رسولان و خوبان از امت اسلامی، در حق گناهکاران کبیره، با اخبار مستفیض، ثابت است» (به نقل از: تفتازانی، ۱۴۰۷ق، ص ۱۴۸). سیدمرتضی علم‏الهدی در این‏باره می‏نویسد: «امت اسلام اتفاق دارند که شفاعت پیامبر اکرم(ص) در حق امتش مورد پذیرش واقع می‏شود» (مرتضى، ۱۴۰۵ق، ص ۱۵۰). طبرسی نیز می‏گوید: «امت اسلام بر اینکه شفاعت پیغمبر اکرم(ص) در نزد خداوند مقبول می‏افتد، اتفاق‏نظر دارند، گو اینکه در کیفیت آن اختلاف دارند» (طبرسى، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۱۵۱؛ بحرانى، ۱۳۹۸ق، ص۱۶۶). جرجانی از متکلمان بزرگ اهل‏سنّت می‏نویسد: امت بر ثبوت اصل شفاعت مقبول پیامبر اکرم(ص) متفقند (جرجانى، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۳۱۲). ایجی، دیگر متکلم بزرگ اهل‏سنت نیز می‏نویسد: «اجمع الامة علی اصل الشفاعة» (ایجى، بی‌تا، ص۳۸۰). ابوحیان اندلسی مفسر بزرگ اهل‏تسنن از کتاب المنتخب نقل می‏کند که «اجمعت الامة علی ان للمحمّد(ص) شفاعة فی الاخرة» (تفتازانى، ۱۴۰۹ق الف، ج۵، ص۱۵۸). شیخ مفید می‌فرماید: امامیه اتفاق‌نظر دارند که رسول‌خدا(ص) در روز قیامت برای جماعتی از مرتکبان گناهان کبیره از امت خود، شفاعت می‌کند و نیز امیرالمؤمنین و امامان دیگر برای صاحبان گناهان کبیره از شیعیان شفاعت می‌کنند و خداوند بسیاری از خطاکاران را با شفاعت آنان از دوزخ نجات دهد» (مفید، ۱۳۷۲، ص۱۵). شعرانی حنفی می‌گوید: «همانا محمّد(ص) اولین شفاعت‌کننده روز قیامت است...» (الشعرائی المصری، ۱۹۵۹، ص۱۷۰). علّامه مجلسی می‌فرماید: «در مورد شفاعت، بین مسلمانان اختلافی نیست که از ضروریات دین اسلام است؛ به این معنا که رسول‌خدا(ص) در روز قیامت برای امّت خود، بلکه امت‌های پیشین شفاعت می‌کند...» (مجلسی، ۱۳۶۲، ج۸، ص۲۹)(۱). با استناد به مدارک فوق که بخشی از آن‌ها در متن فوق آمده، اصل شفاعت مورد اتفاق مسلمانان بوده و تنها در برخی خصوصیات آن اختلاف‏ نظر وجود دارد. بنابراین، تمام علمای شیعه و اکثر علمای اهل تسنن می‌گویند شفاعت یک نوع وساطت در مغفرت و عفو و بخشیدن گناهان است، یعنی شخص قوی از ضعیف دست‌گیری می‌نماید و او را به مقامی برساند یا از عذابی برهاند. همان‌طوری که رسول خدا(ص) فرموده است: من شفاعتم را برای گناهکاران از امتم که مرتکب گناهان کبیره شده‌اند ذخیره نموده‌ام، اما نیکوکاران مورد مؤاخذه قرار نمیگیرند(۷). اما در این میان که بحث شفاعت مورد قبول کیله مسلمانان می‌باشد و شفاعت به‌صراحت در قرآن کریم و روایات فراوانی بیان و اصل شفاعت اولیای الهی در آخرت، امری مسلم و مورد قبول همه مسلمانان است (و برخی علمای اهل‌سنت، به تفصیل در مورد آن سخن گفته و بر آن تأکید کرده‌اند)، اما به اعتقاد وهابیون شفاعت فعل خداست و حق اوست و درخواست فعل وی از غیر او، عبادت او بوده، شرک محسوب می‌شود. آنها همین سخن را عیناً درباره درخواست شفای بیماران از اولیا الهی و مشابه آن تکرار ‌کرده، می‌گویند: «این درخواست‌ها، درخواست فعل خدا از غیر خداست و طبعاً چنین درخواستی شرک است.»(۱). علمی عرفانی👇 @wittj2
🚨نتیجه‌گیری در کل می‌توان نتیجه‌گیری نمود شفاعت مفاهیم اسلامی شبیه یک نوع سفارشات بی‌دلیل اجتماعی و به اصطلاح پارتی‌بازی نیست و به‌عبارت دیگر معنای شفاعت این نیست که افراد هر آنچه می‌توانند گناه کنند و هنگامی‌که تا سر و گردن غرق گناه گردیدند، دست به دامن اولیایی از اولیاء خدا بزنند و خود را از عذاب خداوند نجات بدهند، بلکه معنای شفاعت این است که ولی از اولیاء برای کسانی که خود دارای دین صحیح و اعمال شایسته‌اند، ولی گناهان قابل عفو و بخشش دارند دستگیری نماید و آن‌ها را از عذاب الهی برهاند و این خود محتاج به یک نوع ارتباط تنگاتنگ معنوی میان شفاعت‌کننده و شفاعت‌شونده دارد و به این ترتیب کسی‌که امید شفاعت دارد، موظف است که ارتباط خود را با شفاعت‌کننده محکم سازد. در نتیجه شفاعت یک نوع تربیت و سازندگی است، نه یک وسیله فرار از زیر بار مسؤولیت و به اصطلاح یک نوع پارتی‌بازی نیست. پس شفاعت هیچ‍گونه تحول در اداره خداوندی نسبت به گناهکاران به‌وجود نمی‌آورد، بلکه این گناهکار است که به‌وسیله این ارتباط معنوی تکامل پیدا می‌کند و به سرحدی می‌رسد که شایستگی عفو و بخشش الهی می‌گردد. شفاعت‌کنندگان نیز افرادی متفاوتند که با اذن و اجازه‌ پروردگار عالم شفاعت می‌نمایند. بعضی از اولیاء خدا(همانند ائمه اطهار(ع)، افراد بی‌شمار و بی‌حسابی را شفاعت می‌نمایند و برخی دیگر افراد محدود یا محدودتری را شفاعت می‌نمایند. 🔍بنابراین در موضوع شفاعت توجه به نکات زیر امری ضروری‌است: 📌۱. فرد به‌دلیل مقام و منزلتی که نزد خدای متعال دارد، اجازه می‌یابد که برای افراد گنهکار وساطت کند و از او بخواهد که از تقصیر ایشان بگذرد. 📌۲. شفاعت مقامی است که خدای متعال به برخی اولیا و بندگان صالح خود اعطا می‌کند و ایشان در دنیا، عالم برزخ و آخرت می‌توانند در حق بندگان گنه‌کار مؤمن طلب مغفرت نمایند. خدای متعال هم در صورت وجود مصلحت، از سر تقصیر ایشان می‌گذرد. 📌۳. در آیاتی از قرآن شفاعت مطلق نفی شده، در آیاتی دیگر، شفاعت مختص خدا دانسته شده است و در آیاتی نیز، شفاعت غیرخدا به اذن خدا ثابت گردیده است. وجه جمع این آیات، این است که شفاعت منحصراً حقی الهی است، مگر اینکه این حق از سوی صاحب حق به دیگری اعطا شود. پس شفاعت مأذون مجاز است. این نوع شفاعت، در عرض فعل خدا نیست، بلکه در طول آن است. 📌۴. اصل شفاعت مورد اجماع و اتفاق عالمان اسلام بوده و تنها در برخی خصوصیات اختلاف‌نظر وجود دارد. 📌۵. به اعتقاد وهابیون، شفاعت فعل خداست و حق اوست. درخواست فعل وی از غیر او، عبادت و شرک محسوب می‌شود اما برخلاف پندار وهابیون، درخواست شفاعت در شرک نیست، بلکه به اذن الهی است و حقی است که خدای متعال به برخی از بندگان خود واگذار می‌کند. در این موضوع، تفاوتی بین عالم برزخ و غیربرزخ وجود ندارد. 📌۶. سرزنش درخواست شفاعت مشرکان از غیرخدا در قرآن، به این دلیل است که مشرکان غیرخدا را عبادت می‌کردند و برای ایشان، مقام شفاعت قائل بودند. این موضوع در شفاعت منتفی است. 📌۷. ازآن‌جایی‌که روح انسان جاویدان و پس از مرگ نیز همچنان در حال حیات است و بین حیات مادی و حیات برزخی ارتباط وجود دارد، و مردگان در عالم برزخ با عالم دنیا نیز در ارتباطند، شفاعت و دعا در حق ایشان مؤثر می‌باشد. 🗒یادداشت از: تقی قاسمی خادمی، فعال و پژوهشگر قرآنی 🔊خبرگزاری بین المللی قرآنIQNA 📗منابع: ۱. فولادی، محمد و محمد، درویش. جستاری در شفاعت از منظر وهابیت، ۲. امینى، عبدالحسین(بی‌تا)، الغدیر، ج۳، ص۴۰۳، تهران، دارالکتب الاسلامیة. ۳. قره‌داغی، معصومه. شفاعت از دیدگاه قرآن. ۴. طباطبائى، سیدمحمدحسین، المیزان فى تفسیر القرآن، طباطبائى، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص ۱۵۷، ط.الثالثة، قم، اسماعیلیان. ۵. عباسی جامه، مسعود، شفاعت در قرآن. ۶. تفتازانی، مسعود‌بن عمر (۱۴۰۷ق)، ص ۱۴۸، شرح العقائد النسفیة، محقق احمد سقا، مصر، مکتبه الکلیات الازهریة. ۷. بحار الانوار، ج/۸ ص ۳۴. ۸. تفسیر نور الثقلین ج ۳ ص ۲۱۱ حدیث ۴۰۲. علمى عرفانى👇 @wittj2
🚨اگر معصومین (ع) شفاعت می کنند، چرا شفاعت غیرخدا در برخی از آیات رد شده است؟ علت این‎که خداوند در آغاز شفاعت را نفی نموده، سپس برای بعضی ثابت کرده، این است که به‎طور کلی شیوة قرآن، این است که ابتدا، هر نوع کمالی را از غیر خدا نفی می‎کند، سپس آن‎را برای خدا به‎عنوان یک امر ذاتی و استقلالی و سپس برای غیر خدا، به عنوان کسی که از طرف او اجازه دارد، اثبات می‎کند. 🔊به گزارش خبرگزاری حوزه  پاسخ به شبهات از وظایف مراکز حوزوی و دینی است که این خبرگزاری در شماره های گوناگون به ارائه برخی از شبهات قرآنی و پاسخ های آن، برگرفته از «درگاه اینترنتی مرکز آموزش تخصصی تفسیر و علوم قرآن» خواهد پرداخت. - سؤال مگر در روز قیامت، ائمه و پیشوایان بعضی را شفاعت نمی‎کنند، پس چرا قرآن در آیة 48 سورة بقره می‎فرماید: و حذر کنید از روزی که کسی به جای دیگری مجازات نبیند و هیچ شفاعت از کسی پذیرفته نشود و فدا و عوض قبول نکنند. فدا و عوض یعنی چه؟ - پاسخ خداوند متعال می‎فرماید: «و اتقوا یوماً لا تجزی نفس عن نفس شیئاً و لا یقبل منها شفاعة و لا یؤخذ منها عدل و لا هم ینصرون»؛ بترسید از آن روزی که کسی به جای دیگری مجازات نمی‎شود! و نه شفاعت پذیرفته می‎شود و نه غرامت و بدل قبول خواهد شد و نه یاری می‎شوند(سوره بقره/48). این آیه خط بطلانی است بر اندیشه‎ها و اعتقادهای باطل یهود؛ چراکه آنها معتقد بودند چون نیاکان و اجدادشان، پیامبران خدا بوده‎اند، بنابراین آنها را نیز شفاعت خواهند کرد و یا گمان می‎کردند که در آخرت برای آمرزش گناهان از فدیه و بدل استفاده می‎شود، چنانچه در این دنیا معمول است، که برای نجات مجرمان از مجازات، از راههای گوناگونی وارد می‎شوند؛ گاه یک نفر جریمة دیگری را پرداخت می‎کند تا مجرم رهایی یابد، اگر این معنا ممکن نشد متوسل به شفاعت می‎گردد و اشخاص را بر می‎انگیزد که از او شفاعت کنند. اگر این هم نشد، سعی می‎کنند که با پرداختن غرامت (رشوه) خود را آزاد سازند، و اگر دسترسی به این کار هم نداشتند از دوستان و یاران کمک می‎گیرند تا از او دفاع کنند و از چنگال مجازات رهائی یابند. می‎توان گفت: قرآن کریم به‎طور عموم، اصول حاکم بر مجازات ها را در قیامت به کلی از این امور جدا می‎داند و می‎فرماید: هیچ یک از این امور در آنجا به کار نمی‎آید، تنها راه نجات، پناه بردن به ایمان و تقوی و استمداد از لطف پروردگار است. 📗منبع: خبرگزاری حوزه علمى عرفانى👇 @wittj2
📌خلاصه ى مبحث 💚💫قرآن و مسأله شفاعت مسألة شفاعت با آنچه که در دنیا مرسوم به «پارتی بازی» و «روابط به جای ضوابط» معروف شده است، کاملاً متفاوت است، زیرا این گونه شفاعت ها در افکار عمومی، از نوع شفاعت منفی است که نه تنها مجرم را از جرم باز نمی‎دارد، بلکه او را تشویق به جرائم و گناهان دیگر نیز می‎کند، ولی آنچه که به‎طور صحیح در مکتب اسلام به عنوان شفاعت مطرح است، یک ابزار عالی تربیتی و وسیلة اصلاح افراد گناهکار و آلوده، همراه با بیداری و آگاهی است که شخص شفاعت شونده با توجّه به سوابق بد خود، باید با ارتباط با شفیع در صدد اصلاح خود برآید و درون خود را متغیر و متحول نماید. حال که این مسأله روشن شد، به بررسی آیات شفاعت در قرآن کریم می‎پردازیم. 💥آیاتی که در این زمینه وجود دارند در حقیقت به چند دسته تقسیم می‎شوند: 🍀الف- آیاتی که به‎طور کلی، شفاعت را نفی می‎کنند، مانند: «انفقوا مما رزقناکم من قبل أن یأتی یوم لا بیع فیه و لا خلّة و لا شفاعة»؛ از آنچه به شما روزی دادیم انفاق کنید، پیش از آنکه روزی فرا رسد که در آن، نه خرید و فروش است، نه دوستی و نه شفاعت(بقره/254). و نیز مانند آیة مورد پرسش. 🍀ب- آیاتی که شفاعت را تنها برای خدا ثابت می‎کنند و شفیع را تنها خدا معرفی می‎کنند، مانند: «و ما لکم من دونه من ولی و لا شفیع»؛ غیر از خداوند، هیچ ولی و شفیعی نیست(سجده/4) و نیز مانند: قل لله الشفاعة جمیعا، همة شفاعتها مخصوص خداست(زمر/44). 🍀ج- آیاتی که شفاعت را برای دیگران ثابت می‎کند، امّا با اذن و فرمان خداوند: «من ذا الذی یشفع عنده الا باذنه»؛ کیست که در نزد او جز به فرمان او شفاعت کند(سوره بقره/255)، یا مانند: «و لا تنفع الشفاعة عنده الا لمن اذن له»؛ شفاعت جز برای کسانی که خدا اجازه دهد سودی ندارد (سبأ/23). علت این‎که خداوند در آغاز شفاعت را نفی نموده، سپس برای بعضی ثابت کرده، این است که به‎طور کلی شیوة قرآن، این است که ابتدا، هر نوع کمالی را از غیر خدا نفی می‎کند، سپس آن‎را برای خدا به‎عنوان یک امر ذاتی و استقلالی و سپس برای غیر خدا، به عنوان کسی که از طرف او اجازه دارد، اثبات می‎کند، و در حقیقت می‎فهماند که غیر خداوند، کمالاتی را که دارند از خودشان نیست و خداوند به آنها عطا فرموده است. بنابراین، آیة مورد بحث از نظر محتوایی، رد اندیشه‎های باطل یهود و دنیا پرستان است که برا رهایی مجرم، متوسل به روابط و دوست و شفیع‎های باطل می‎شوند، ولی از نظر اعتقادی، نفی شفاعت نمی‎کند، بلکه با ضمیمة آیات دیگر روشن می‎شود که شفاعت غیر صحیح مانند شفاعت های دنیایی را مردود می‎داند، ولی شفاعت خداوند و کسانی که از طرف پروردگار اجازه دارند، مانند پیامبر و ائمه مطلوب بوده و با هدف خداوند در تربیت انسان، سازگار است. 📗منبع: خبرگزاری حوزه علمی عرفانی👇 @wittj2
پیامهای آیه فوق⇧‌⇩: 1- استفاده از تمثيل در بيان حقايق، شيوه‌اى قرآنى است. (قرآن دانشمندان بى‌عمل را به الاغ تشبيه كرده است كه به ظاهر سنگين است، ولى در واقع، خفيف است). مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ... كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ أَسْفاراً 2- افشاىِ عالمان ناصالح و زبان گشودن به انتقاد از آنان، امرى قرآنى است. «مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ أَسْفاراً» 3- اگر عمل نكردن به تورات، انسان را تا مرز حيوانى همچون الاغ پايين مى‌آورد، عمل نكردن به قرآن كه كتاب برتر است، انسان را چگونه مى‌سازد؟ «كَمَثَلِ الْحِمارِ» 4- در اختيار داشتن و حملِ كتاب آسمانى مهم نيست، عمل به آن مهم است. لَمْ‌ يَحْمِلُوها ... يَحْمِلُ أَسْفاراً 5- عمل نكردن به علم و دانش خود، نوعى تكذيب عملى آن است. «بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا» 6- عمل نكردن به علم، نوعى ظلم است. «وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» 7- دليل محروميّت‌ها، عملكرد خود ماست. «وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» 👇 @wittj2
1_453464370.mp3
11.16M
۴ قُل لِعبادی، یَقولُ الّتی هِیَ أحْسَن... 💫مهم‌ترین عامل پیوند قلوب انسان‌ها، نه بکارگیری کلمات خوب؛ 👌💚بلکه بکارگیری بهترین کلمات ممکن، و رعایت "ادب زبان" است! علّت تعداد کثیری از دعواها، طلاق‌ها، گسستگی‌ها و ... عدم رعایت ادب در مرتبه‌ی زبان است. علمی عرفانی👇 @wittj2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا