🔮🎷بخش پایانی "فرزند تئوری اس-ماتریکس"
در سال ۱۹۶۸، در اوج محبوبیت تئوری اس-ماتریکس، ونزیانو و سوزوکی عمیقاً تحت تاثیر فلسفه تعیین اس-ماتریکس، در کلیت خود قرار گرفته بودند. آنها که به دنبال تفسیری ریاضی از کل اس-ماتریکس بودند، به تابع "بتای اولر" برخورد کردند. اگر آنها به جستجوی ترسیمات جزئینگرانه فایمن میپرداختند، هیچگاه به یکی از کشفیات بزرگ چندین دهه گذشته دست نمییافتند. پس از بیست سال، شاهد شکوفایی بذرهایی هستیم که بوسیله تئوری اس-ماتریکس افشانده شده بود. تئوری ونزیانو-سوزوکی باعث تولد تئوری "ریسمان" شد که این تئوری به نوبه خود از سوی کالوزا-کلین بهعنوان یک تئوری دهبعدی جهان، مورد ارزیابی مجدد قرار گرفت.
تئوری دهبعدی بر هر دو سنت تکیه میکند. این تئوری بهعنوان فرزند یک تئوری کلگرایانه اس-ماتریکس تولد یافت اما شامل تئوریهای جزءگرایانه یانگ-میلز و کوارک نیز میباشد. در اصل، این تئوری به آن اندازه از رشد و بالندگی رسیده که هر دو فلسفه را در خود جای دهد.
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷 گفت و گو با دکتر ابراهیم فیاض
⁉️دلیل این که دانش موجود در جهان را یهودی میدانید چیست؟
👌✨ما در جهان علم نیز با سانسور و حذف مواجهیم. علوم جدید غرب مانند اسرائیلیات است. اسرائیلیها کارشان فتنه کردن است. آنها حضرت موسی را با تحریف تورات به ابتذال کشیدند. در مورد حضرت مسیح و تاریخچه زندگی او و در مورد پیامبر ما نیز به همین کار روی آوردند. آنها علومی را که بر مبانی هر چند اندک دینی بنا شده باشد، بایکوت و سانسور میکنند.
⭐️امروز روانشناسی فروید که یک روانشناس یهودی است و بر اساس این که انسان را موجودی شیطانی و یک گرگ تصور کرده است تدوین شده، رواج دارد، اما روانشناسی یونگ که با یک نگاه اخلاقی مسیحی نگاشته شده است، رونقی ندارد.
📄 نشریه فرهنگ پویا شماره_۱۶
👇
@wittj2
🔮🎷اعتراف:
👌ما هنوز هم که هنوز است علوم اهل بيت (علیهم السلام) را از زیر رسوبات تفسيرهای نادرست و از زير سلطه اخلاق صرفاً موعظه ای (نه اخلاق علمی) بيرون نياورده و ارائه نداده ايم.
⭐️چه عمرها و چه استعدادها که فانی نگشت. حتی روزی که اروپائيان به غلط بودن هديه های شبه علمی(فرضیه های باطل) که به ما داده بودند تاکيد کردند، فيلسوفان متعصب ما به هزار زحمت آن خرافات را توجيه کردند. يونانيات به حدی ذهن عده ای از اهل دانش و نيز فرهنگ مردم را تخريب کرده که جائی برای شرح ساده و روشن تبيينات قرآن و اهل بيت نگذاشته است به راستی برخی ذهنها را فلج کرده است.
⭐️بعضيها اصلا باور نميکنند که قرآن و اهل بيت (علیهم السلام) در کيهان شناسي سخنی داشته باشند يا در علوم انسانی غير از فقه و اخلاق چيزی آورده باشند. بعضيها هم ميروند علوم انسانی غرب را ميآورند چند آيه و حديث در خلال آن جای ميدهند که بلي : (بفرمائید) اين هم علوم انسانی اسلامي!!!
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷حکمت
حکمت یعنی: شناخت اندیشه، گفتار و کردار نیک، شناخت حق و باطل و آنچه که مانع انسان از فساد و نقص می شود.
👇
@wittj2
دانی از دولت وصلت چه طلب دارم هیچ
یاد تو مصلحت خویش ببرد از یادم
به وفای تو کز آن روز که دلبند منی
دل نبستم به وفای کس و در نگشادم
حضرت سعدی🌻
@wittj2
خواهم که به عشق تو ز جان برخیزم
وز بهر تو از هر دو جهان برخیزم
خورشید تو خواهم که بیاران برسد
چون ابر ز پیش تو از آن برخیزم
مولانا ...رباعی🌻
@wittj2
هر که یک جرعه می عشق تو خورد
جان و دل نعرهزنان در بازد
جملهٔ نیک و بد از سر بنهد
همهٔ نام و نشان در بازد
هیچ چیزش به نگیرد دامن
گر همه سود و زیان در بازد
شیخ عطار نیشابوری🌻
@wittj2
5.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔮🎷اعجاز علمی شگفت انگیز قرآن
اعتراف دانشمند آمریکایی به وحی بودن قرآن👆👆
علمی عرفانی👇
@wittj2
برگی از معرفت🍂
ترازو تنها نه این است که بر دکان ها آویختهاند.
هر چیزی را ترازویی است
میوه را ترازوی دیگر
سخن را ترازوی دیگر که بدانی راست است یا دروغ است، حق است یا باطل است.
و آدمی را ترازویی دیگر است که بدانی آن آدمی چند ارزد.
مولانا🌻
فیه ما فیه
👇
@wittj2
⭐️قسمت ششم
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست ...
این چه شمعی است که جانها همه پروانه اوست ...
حسین از تمام وابستگیها و تعلقات خودش گذشت ...
حسین وقت و سرمایه خود را صرف خدمت به خلق کرد ...
حسین مرد راه کمال بود ... حسین میراثدار پیامبر و علی بود ...
اما نه میراثدار مادّی بلکه میراثدار معنوی آنها بود ...
حسین بصیرت محمدی را ارث برده بود ...
حسین علم حیدری را ارث برده بود ...
حسین کاری به صورت محمدی نداشت ...
حسین کاری به این که شبیه محمد است نداشت ...
حسین کاری به بازوی حیدری نداشت ...
حسین کاری به این که پسر حیدر کرّار است، نداشت ...
حسین از محمد بصیرت دیده بود ... مهربانی و عطوفت و امانتداری دیده بود ...
حسین از علی علم الهی دیده بود ... عدل الهی دیده بود ... غمخواری مردم را دیده بود نه برق ذوالفقار را ... نه حیدر کرار را ...
آری حسین اینها را دیده بود که به او لقب خارجی و مرتد دادند ...
اگر حسین هم مثل بقیه میدید و در ظاهر گیر میکرد که کسی او را خارجی و مرتدنمیخواند ...
اگر اینها را که مردم عامیانه و شیاطین زمان میدیدند، میدید که کسی قصد جانش را نمیکرد ...
مشکل از آنجا شروع شد که نوع نگاه و دید حسین، با نوع نگاه و دید آنها فرق داشت ...
و آری فرعونیان هیچ گونه رأی و نظری، خلاف رای و نظر خود را نمیتوانند تحمل کنند ... چون آنها از مرحله ثروت و قدرت گذشتهاند و به مرحله ستایشطلبی رسیده اند ... پس اکنون هر چه میگویند باید ستایش شوند ...
اما حسینی که معنای آزادی و آزادگی را درک کرده بود، حسینی که به یقین رسیده بود، حسینی که به باطن و معرفت اعمال و رفتار اجداد خود رسیده بود، حسینی که متصل به شعور کل بود، چطور میتوانست در ظاهر و جزئیات بیارزش دنیا گیر کند و با ظلم و ظالم بیعت کند؟ چطور میتوانست با جهل و بردگی بیعت کند؟ چطور میتوانست با شرک و کفر بیعت کند؟
آری حسین بیعت نکرد ... میدانید چرا؟
چون حسین وابستگی نداشت ...
چون حسین عادت نداشت ...
چون حسین در صلح بود ...
چون حسینتسلیم بود ...
چون حسین عاشق بود ...
چون حسین منفعتطلب نبود ...
چون حسین فنای فی الله بود ...
چون حسین فنای فی الخلق بود ...
چون حسین آگاه بود ...
چون حسین آزاده بود ...
چون حسین پاک بود ...
چون حسین متصل بود ...
چون حسین ...
حال امروز سیاه پوشیدهایم برای کسی که برای روشنی جنگید ...
امروز سیاه پوشیدهایم برای کسی که با سیاهی جنگید ...
امروز سیاه پوشیدهایم برای کسی که جان خود و اهل بیت خود را داد تا سپیدی برای مردم بماند ...
حال امروز به اسم حسین، سرمایه خود را خرج مسیری میکنیم و خرج قبرهایی میکنیم که حسین این کار را نکرد و سرمایه خود را برای قبر اجداد خود صرف نکرد و برای مردم صرف کرد ...
آری حسین به آیه ۱۷۷ سوره بقره عمل کرد ولی کسانی که امروز فریاد حسین حسین سر میدهند این آیه را فراموش کردهاند ...
امروز برای حسینی سیاه پوشیدهایم که درس معرفتجویی و گذشتن از ظواهر را برای ما به جا گذاشت ولی ما دوستداران دروغین حسین، چسبیدهایم به ظاهر دنیا
امروز ما برای حسین سیاه میپوشیم ... چقدر متناقض ... حسین کجا و بیعت با ظلم کجا ...
امروز برای حسین سیاه میپوشیم و اشک میریزیم ولی در جهل و بردگی خود غوطهوریم ... آخر هیچ نسبتی بین حسین و جهل نیست ... هیچ نسبتی بین حسین و بردگی نیست ... حسین سرور آزادگان است ... حسین مظهر آگاهی و علم است ... پس چرا محبان او این همه در جهل و بردگی گرفتارند ... مشکل کجاست؟!
آری مشکل اینجاست که آنها از حسین فقط برق ذوالفقار و چالاکی ذوالجناح را دیدند ...
امروز سیاه پوشیدهایم و برای عباس گریه میکنیم ... آری ما مردم برای دستان بریده عباس گریه میکنیم ولی نفهمیدیم که دستان عباس برای این به زمین افتاد که داشت آب (آگاهی) به سمت مردم میبرد ...
امروز سیاه پوشیدهایم و برای سقای کربلا گریه میکنیم ولی سقاییکردن را بلد نیستیم ...
امروز برای وفاداری عباس گریه میکنیم اما وفاداری را از او یاد نگرفتیم ...
امروز برای شجاعت عباس گریه میکنیم و برای پوشاندن ترسهایمان یا ابوالفضل میگوییم ...
👇
@wittj2
⭐️قسمت ششم
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست ...
این چه شمعی است که جانها همه پروانه اوست ...
حسین از تمام وابستگیها و تعلقات خودش گذشت ...
حسین وقت و سرمایه خود را صرف خدمت به خلق کرد ...
حسین مرد راه کمال بود ... حسین میراثدار پیامبر و علی بود ...
اما نه میراثدار مادّی بلکه میراثدار معنوی آنها بود ...
حسین بصیرت محمدی را ارث برده بود ...
حسین علم حیدری را ارث برده بود ...
حسین کاری به صورت محمدی نداشت ...
حسین کاری به این که شبیه محمد است نداشت ...
حسین کاری به بازوی حیدری نداشت ...
حسین کاری به این که پسر حیدر کرّار است، نداشت ...
حسین از محمد بصیرت دیده بود ... مهربانی و عطوفت و امانتداری دیده بود ...
حسین از علی علم الهی دیده بود ... عدل الهی دیده بود ... غمخواری مردم را دیده بود نه برق ذوالفقار را ... نه حیدر کرار را ...
آری حسین اینها را دیده بود که به او لقب خارجی و مرتد دادند ...
اگر حسین هم مثل بقیه میدید و در ظاهر گیر میکرد که کسی او را خارجی و مرتدنمیخواند ...
اگر اینها را که مردم عامیانه و شیاطین زمان میدیدند، میدید که کسی قصد جانش را نمیکرد ...
مشکل از آنجا شروع شد که نوع نگاه و دید حسین، با نوع نگاه و دید آنها فرق داشت ...
و آری فرعونیان هیچ گونه رأی و نظری، خلاف رای و نظر خود را نمیتوانند تحمل کنند ... چون آنها از مرحله ثروت و قدرت گذشتهاند و به مرحله ستایشطلبی رسیده اند ... پس اکنون هر چه میگویند باید ستایش شوند ...
اما حسینی که معنای آزادی و آزادگی را درک کرده بود، حسینی که به یقین رسیده بود، حسینی که به باطن و معرفت اعمال و رفتار اجداد خود رسیده بود، حسینی که متصل به شعور کل بود، چطور میتوانست در ظاهر و جزئیات بیارزش دنیا گیر کند و با ظلم و ظالم بیعت کند؟ چطور میتوانست با جهل و بردگی بیعت کند؟ چطور میتوانست با شرک و کفر بیعت کند؟
آری حسین بیعت نکرد ... میدانید چرا؟
چون حسین وابستگی نداشت ...
چون حسین عادت نداشت ...
چون حسین در صلح بود ...
چون حسینتسلیم بود ...
چون حسین عاشق بود ...
چون حسین منفعتطلب نبود ...
چون حسین فنای فی الله بود ...
چون حسین فنای فی الخلق بود ...
چون حسین آگاه بود ...
چون حسین آزاده بود ...
چون حسین پاک بود ...
چون حسین متصل بود ...
چون حسین ...
حال امروز سیاه پوشیدهایم برای کسی که برای روشنی جنگید ...
امروز سیاه پوشیدهایم برای کسی که با سیاهی جنگید ...
امروز سیاه پوشیدهایم برای کسی که جان خود و اهل بیت خود را داد تا سپیدی برای مردم بماند ...
حال امروز به اسم حسین، سرمایه خود را خرج مسیری میکنیم و خرج قبرهایی میکنیم که حسین این کار را نکرد و سرمایه خود را برای قبر اجداد خود صرف نکرد و برای مردم صرف کرد ...
آری حسین به آیه ۱۷۷ سوره بقره عمل کرد ولی کسانی که امروز فریاد حسین حسین سر میدهند این آیه را فراموش کردهاند ...
امروز برای حسینی سیاه پوشیدهایم که درس معرفتجویی و گذشتن از ظواهر را برای ما به جا گذاشت ولی ما دوستداران دروغین حسین، چسبیدهایم به ظاهر دنیا
امروز ما برای حسین سیاه میپوشیم ... چقدر متناقض ... حسین کجا و بیعت با ظلم کجا ...
امروز برای حسین سیاه میپوشیم و اشک میریزیم ولی در جهل و بردگی خود غوطهوریم ... آخر هیچ نسبتی بین حسین و جهل نیست ... هیچ نسبتی بین حسین و بردگی نیست ... حسین سرور آزادگان است ... حسین مظهر آگاهی و علم است ... پس چرا محبان او این همه در جهل و بردگی گرفتارند ... مشکل کجاست؟!
آری مشکل اینجاست که آنها از حسین فقط برق ذوالفقار و چالاکی ذوالجناح را دیدند ...
امروز سیاه پوشیدهایم و برای عباس گریه میکنیم ... آری ما مردم برای دستان بریده عباس گریه میکنیم ولی نفهمیدیم که دستان عباس برای این به زمین افتاد که داشت آب (آگاهی) به سمت مردم میبرد ...
امروز سیاه پوشیدهایم و برای سقای کربلا گریه میکنیم ولی سقاییکردن را بلد نیستیم ...
امروز برای وفاداری عباس گریه میکنیم اما وفاداری را از او یاد نگرفتیم ...
امروز برای شجاعت عباس گریه میکنیم و برای پوشاندن ترسهایمان یا ابوالفضل میگوییم ...
👇
@wittj2
⭐️قسمت هفتم
آری ما مردمانی هستیم که ترس خود را با شجاعت عباس پر میکنیم ...
بیوفایی و بیهمتی خود را با همت بلند و وفاداری عباس پر میکنیم ...
جهل و نادانی خود را ... ظاهرپرستی خود را ... بردگی خود را ... بیعتکردن با ظلم خود را ... وابستگیها و تیکها و عادتها و روسیاهی و در ظلمتبودن خود را با گریه بر حسین مخفی میکنیم ...
ما باید برای خودمان گریه کنیم نه برای حسین ...
باید برای ترس و جهل و بیوفایی و بیهمتی و بردگی و ...خودمان گریه کنیم ...
حسین درسهایی به ما داد ولی ما شاگردانی هستیم که درسنخوانده سر جلسه امتحان حاضر شدهایم و همه انتظار قبولی داریم ... همه ادعای استادی داریم ...
بیایید برویم و دوباره درسهایمان را مرور کنیم ...
شاید که حسین زمانه را بشناسیم و درس هایش را بخوانیم و سر جلسه امتحان نمره قبولی بگیریم .....
افلا یعقلون ...
افلا تتفکرون ...
گاهی تعقلی کنیم ...
گاهی تفکری کنیم ...
ببینیم که داستان چی بوده و ما چی فهمیدیم ...
گاهی با خودمون فکر کنیم که چرا باید یه نفر مثل حسین از همه چیزش بگذره ...
آیا هیچ انسان عاقلی این کار را میکنه ...
آیا هیچ انسان عاقلی حاضره مثل حسین جان و مال و خانواده خودش را فدا کنه ...
فدای کی؟ فدای مردمی که حتی نمیفهمیدنش ... حتی نمیدانستن که این حسین چی میگه ... حتی بهش تهمت میزدند ...
خب واقعاً چرا باید یه انسان این کار را بکنه ...
اینجاست که حسین میفهمد که دارد چکار میکند ولی ما هنوز نفهمیدیم که چکار کرد و چرا کرد ...
چون او عاشق است و ما عاقل ...
کدام یک از ما حاضریم امروز چنین کاری بکنیم؟
👇
@wittj2