عشق، آن صفتی نیست که بتوان گفتن
وین در به سر الماس نشاید سفتن
سوداست که میپزیم والله که عشق
بکر آمد و بکر هم بخواهد رفتن
ابوسعید ابوالخیر🌻
@wittj2
برگی از معرفت🍂
هرکس سخن ما را در مورد انوار تصدیق نکند بر اوست که دست به ریاضات زند و خدمت اصحاب مشاهده کند،امید است که حالت جذبه ای به او روی آورد و او را برباید تا نور درخشنده را در عالم جبروت ببیند و حقایق ملکوتی و نورهایی را که افلاطون و دیگران مشاهده کردند رؤیت نماید.
شیخ اشراق علیه الرحمه🌻
📗مجموعه مصنفات،ج۲ص۱۵۷
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷مکتب فلسفی اشراق
،
توسط شهابالدین سهروردی یاشیخ اشراق، در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم، ارائه شد. وی، در کتاب حکمتالاشراق، به اصول و فروع این نظریه، پرداختهاست.
این فلسفه از همان آغاز پیدایش، در برابر فلسفه ارسطویی مشاء عرض اندام کرد؛ فلسفه ای که پیشینه ای استوار و بی بدیل در سنت فلسفی مسلمانان داشت و فیلسوفان برجسته ای همچون ابن سینا از حامیان و مروجان آن بودند.روشن است که طرح نو در انداختن در برابر فلسفه نیرومند مشاء ـ با آن همه نفوذ و رسوخ در عقل و ذهن پژوهندگان فلسفه آن زمان، و نیز عظمت ارسطو و بوعلی نزد ایشان ـ کاری سخت و شگفت می نمود، لیکن چنین کار دشواری به دست توانای شیخ اشراق صورت گرفت. وی به رغم عمر کوتاهش، در بیشتر مباحث عقلی همچون الهیات (مابعد الطبیعه نوری) و طبیعیات و حتی منطق و بلکه در روش فلسفی، در برابر فلسفه مشاء آراء نویی عرضه کرد که از نبوغ و عظمت روحی و فکری این فیلسوف بزرگ خبر می دهد.
⭐️در جهان شناسی شیخ اشراق، عالم به دو بخش نور و ظلمت تقسیم شده است و بر اساس اصل تشکیک در نور، مراتبی در میان انوار مطرح شده، که در شدت و ضعف نور با هم متفاوتاند. پس از عالم انوار به عالم اجسام میرسیم که ظلمت محض است و هیچ نوری (جز انوار عرضیۀ محسوسه) در او نیست. بررسی جداگانۀ هر یک از مراتب عالم از نظر شیخ اشراق، و نحوۀ پیدایش آن مرتبه و ارتباط آن با مراتب بالاتر هستی، به ویژه با خداوند یا نورالانوار، مسئلهای است که در این مقاله به طرح آن پرداختهایم. از آنجا که برای ارائۀ تصویری دقیقتر از جهانشناسی سهروردی باید هستیشناسی وی را نیز مورد توجه قرار داد، برخی از اصول مهم هستی شناسی اشراقی مثل اصالت ماهیت و تشکیک در ماهیت را نیز مورد توجه قرار داده و نشان دادهایم که چگونه دیدگاه سهروردی دربارۀ جهان، با مبانی هستی شناختی وی مرتبط است.
ادامه دارد...
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷خلاصه حکمت اشراق
سُهرَوَردی، در ضمن تحصیل، چنین استنباط کرد که موجودات دنیا از نور، به وجود آمده، و انوار، به یکدیگر میتابند و آن تابش متقابل را اشراق خواند و به همین جهت لقب شیخ الاشراق را یافت.
نظریه فلسفی سهروردی این بود که هستی غیر از نور چیزی نیست و هرچه در جهان است و بعد از این به وجود میآید نور است، لذا جهان جز اشراق نمیباشد. منتها بعضی از نورها رقیق است و برخی غلیظ و برخی از انوار ذرات پراکنده دارد و پارهای دیگر دارای ذرات متراکم است و همانگونه که نورهای قوی بر ضعیف میتابد نورهای ضعیف هم بسوی انوار قوی تابش دارد. انسان هم از این قاعده مستثنا نیست و به دیگران میتابد، همانگونه که نورهای دیگران به او میتابد. بمناسبت اینکه از انسان به دیگران نور تابیده میشود انسان فیاض است و میتواند به دیگران نور برساند و از نور سایرین روشن شود.
سهروردی میگفت که حکمت، بر دو نوع است: 🔑حکمت لدنی و 🔑حکمت عتیق. حکمت عتیق، یعنی حکمت قدیم، همواره بوده، و در قدیم هندیها و ایرانیها و بابلیها ومصریها و بعد از آن یونانیها برخوردار بودهاند. اما حکمت لدنی خاصان از آن برخوردار میشوند؛ اما در آغاز این دو حکمت از یک مبدأ سرچشمه میگرفته و آن ادریس بوده که نام دیگرآن هرمس است. بعد از اینکه مردم حکمت از ادریس آموختند به عقیده او به دو شاخه شد که یکی به سمت ایران ودیگری بهطرف مصر و بعد این دو شاخه وارد اسلام گردید.
ادامه دارد...
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷قرآن و حدیث
در رسایل سهروردی، عقل در مقابل وحی نیست بلکه در طول وحی است. حملات غزالی بر فلسفه مشاء در کتابهای «تهافت الفلاسفه» و «المنقذ من الضلال» ضرباتی کاری بر پیکره جریان فلسفی در جهان اسلام وارد کرد. یکی از آثار این حملات ایجاد بدبینی و ذهنیت منفی فزاینده نسبت به فلسفه در میان دینداران بود زیرا بسیاری از آنان فلسفه را اندیشه و تفکری بیگانه میدانستند. این نگرش زمانی تقویت میشد که با مراجعه به آثار فلسفی مشائی در آن زمان، در آنها اثر چندانی از آیات قرآن و حدیث که دو منبع اساسی معرفت دینی هستند نمیدیدند. با توجه به این مسئله، سهروردی برای حمایت از فلسفه، رسالتی را آغاز کرد که طی آن کوشید تا میان فلسفه و عرفان و قرآن تا سر حد توان هماهنگی ایجاد کند و اگر پس از وی صدر المتالهین سخن از «اتحاد قرآن و عرفان و برهان» به میان میآورد، به واقع میتوان طراح و معمار اصلی این اندیشه را شیخ اشراق دانست.
به گفته محقق بزرگ فرانسوی علامه نیکلسون، آیات قرآنی مانند ⭐️«الله نور السموات و الارض» از منابعی است که تأثیر ویژه در فلسفه و عرفان داشتهاست. بدون شک سهروردی در بحث نورشناسی که محوریترین بحث فلسفه اوست از آیات سوره نور تأثیر پذیرفتهاست: « «و اشرقت الارض بنور ربها» هر چه زندهاست بذات خویش، مجرد است و هر نور مجردی زندهاست بذات خود؛ و حق اول نورالانوار است زیرا که خود اعطاکننده حیات و بخشنده نور است. ظاهر است به ذات خود و نمودارکننده و آفریننده جهان وجود است که فرمود: ⭐️«الله نور السموات و الارض» نوریت همه انوار ساریه فیض نور اوست»
شیخ اشراق همچنین در بحث مثل افلاطونی از آیات و روایاتی که دربارهٔ فرشتگان و نقش آنان در نظام آفرینش آمده بهره گرفتهاست. سهروردی با استناد به آیه شریفه «الحق من ربک» حقیقت را امری واحد شمرده و آن را منسوب به خداوندی واحد میداند: «حقیقت، خورشید واحدی است که به جهت کثرت مظاهرش تکثر نمییابد. شهر واحدی است که بابهای کثیری دارد و راههای فراوان به آن منتهی است» شیخ شهید در اثبات تجرد نفس به آیات قرآن استناد میکند: «و الدلیل علی آنه لیس فی عالم الاجسام و لیس بجسم و لا جسمانی من الکتاب و السنه و الاثر؛ و اما الایات: «فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر» و هذا یدل علی آنه لیس بجسم و لا جسمانی، اذ لا یتصور فی حقالاجسام هذه الصفات …» (ترجمه: و دلیل بر این که نفس، در عالم اجسام نیست و جسم و جسمانی نیست، از کتاب و سنت است؛ و اما آیات: «در جایگاه صدق، نزد فرمانروای قدرتمند.» و این، دلیل است بر آن که نفس، جسم و جسمانی نیست، چرا که دربارهٔ اجسام، این چنین صفاتی تصور نمیشود)
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷مراتب انوار در فلسفه اشراق
طبق قاعده امکان اشرف که در فلسفه اشراق جایگاه خاصّى دارد سهروردی مطالب مهمّى را به وسیله آن اثبات مىكند از جمله:
🔑1- صدور بدون واسطه عقل اوّل (نور اقرب) از ذات حق و تقدّم وجودى او بر سایر موجودات ممكن.
🔑2- صدور سلسله هاى طولیّه و عرضیّه عقول (انوار قاهره) به ترتیب الأشرف فالأشرف از همدیگر.
🔑3- وجود ارباب انواع، و مراتب مختلف آنها.
🔑4-وجود «عالم مثال» و مراتب مختلف واقع در آن عالم.
🔑5- وجود قدسیّات و سماویّات (نفوس و افلاك) و ترتیبات و تناسبات عجیب در میان آن ها.
🔑6- و در نهایت، وجود نظامى احسن بر مبناى سلسله مراتب علّىّ و معلولى و ترتیب و توالى«الأشرف فالاشرف» به صورتى كه بدیع تر و زیباتر و نیكوتر از آن ممكن نیست.
🔮نگاهی اجمالی به ترتیب عالم بر حسب نظام نوری
شیخ اشراق با ارائه مكتبی بدیع كه بر سه عنصر یعنی روش اشراقی، علم النفس اشراقی و متافیزیك نوری پایهگذاری شده تحولی عمیق را در حوزه فلسفی به وجود میآورد و ترتیب عالم بر حسب نظام نوری را بدین نحو بیان می کند که ما به صورت مختصر آن را بیان می کنیم.
⭐️1- نورالانوار و صدور نور اقرب
نور الانوار، سرسلسله نظام نوری است و در واقع نظام نوری از خداوند سبحان آغاز می گردد زیرا او نور محض است که از شائبه هرگونه ظلمت پیراسته است. او به حقیقت نور صرف، نامتناهی و حقیقتی یکتاست از نورالانوار بنا بر قاعده (الواحد لایصدر عنه الا الواحد) معلولی واحد که همان نخستین معلول است، صادر می شود این معلول از سنخ نور است و نزدیکترین نور به علت العلل، و قوی ترین نور پس از نورالانوار است که به آن نور اقرب می گویند. در نور اقرب که نزدیکترین نور به نورالانوار است دو جهت (حقانی و خلقی) پدید می آید که نورالانوار از چنین تعدد و کثرتی عاری است.
جهت حقانی در نور اقرب جهتی بسیار قوی و شدید است ولی جهت فقری او که همان ضعف و نقص آنست باعث نوعی تاریک نمایی در نور اقرب می شود و در مقایسه با نورالانوار خود را تاریک می یابد. همین دو جهت متعدد و متفاوت از هم مصحح پیدایش کثرات می گردد و راه را برای صدور کثرت از نور عقرب هموار می کند.
⭐️2- عقول طولی و عرضی
پس از نور اقرب، عقول طولیه قرار می گیرد. شیخ اشراق تعداد عقول طولیه را برخلاف مشاء در ده عقل منحصر نمیداند بلکه به عقول طولی بیشماری قائل است از عقول طولی سه چیز به وجود می آید:
1- عقول طولی سافل
2- مثل افلاطونی و انوار قاهره عرضی
3- فلک هشتم و برزخ
⭐️3- عالم مثال
سهروردی پس از اشاره به نورالانوار، نور اقرب، عقوئل طولیه و غیره به عالم مثال و ماهیت آن می پردازد.
علمی عرفانی👇
@wittj2
نیایش صبحگاهی
پروردگارا
مرا تغییر بده و در طی طریق آن
راهنمایم باش؛
و از من انسانی بساز که
میتواند بر محدودیت هایش
غلبه کرده و توانایی هایی
که خود سخاوتمندانه
به من عطا کرده ای را دریابم.
مرا از بندها رها ساز و
درهای قلبم را بگشا.
بگذار دل و قلبم معبری خالص
و ناب برای عشق تو باشد.
آمین🌻🍂
👇
@wittj2
هدایت شده از سَمتِ بِهِشت
🌺🍃🍃✨🕊✨🍃🍃🌺
#ثواب_روزه_در_ماه_شعبان
درباره ثواب اولین روزه ماه شعبان عبدالله بن مرحوم ازدی نقل کرده که از امام صادق (ع) شنیدم که فرمود:
«هر کس روز اول ماه شعبان را روزه بگیرد، حتماً بهشت بر او واجب میشود؛ و هر کس دو روز (از ماه شعبان) را روزه بگیرد خداوند متعال در عالم دنیا در هر روز و هر شب به او نظر میکند و نظر خداوند به او تا در بهشت نیز ادامه مییابد و هر کس سه روز روزه بگیرد هر روز از بهشت خدا را در عرش خود زیارت میکند؛ من صام أول یوم من شعبان وجبت له الجنة و من صام یومین نظر الله إلیه فی کل یوم و لیلة فی دار الدنیا و دام نظره إلیه فی الجنة و من صام ثلاثة أیام زار الله فی عرشه من جنته کل یوم».
منبع: المراقبات، ص ۱۷۷، مفاتیح الجنان؛ فصل دوم. در اعمال ماه شعبان)
🌺🍃🍃✨🕊✨🍃🍃🌺