🚨اظهارات تازه ترامپ درباره ترور سردار سپهبد قاسم سلیمانی و تروریست خواندن دولت آمریکا طبق وصف خودش
رئیسجمهور آمریکا:👇
(مقامهای نظامی آمریکا به من گفتند) قربان! آنها (سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس) با هم هستند. قربان! آنها (فقط) دو دقیقه و ۱۱ ثانیه وقت دارند. قربان! آنها ۲ دقیقه و ۱۱ ثانیه برای زنده بودن، زمان دارند. آنها در خودرو هستند، آنها در یک خودروی زرهی هستند اما یک هو بوم (صدای انفجار ناشی از حمله موشکی آمریکا به خودروی حامل سردار سلیمانی و المهندس) شنیده شد.
این عملیات، «دنیا را تکان داد».
فرض بر این بود که او (سردار سلیمانی)، شکست ناپذیر باشد.
علمی عرفانی 👇
@wittj2
دیالکتیک علم و عرفان ناب
🚨اظهارات تازه ترامپ درباره ترور سردار سپهبد قاسم سلیمانی و تروریست خواندن دولت آمریکا طبق وصف خودش
🔔تعابیرزیبای آقا از #سردار_سلیمانی:
سردار سلیمانی #فرمانده_ضد_تروریست_در_کل #منطقه. #قوی_ترین و #سرشناس_ترین #فرمانده، این را ترور کردند.
👈 در میدان روبروی جنگ با او مواجه نشدند.
👈او را #دزدانه و #بزدلانه به صورت ترور، دولت آمریکا او را #ترور کرد،
👈خودشان هم اعتراف کردند این مایه روسیاهی آمریکا شد.
🚨 آمریکاییها اعتراف کردند که تروریست هستند؛ رسوایی از این بالاتر؟
امام خامنه ای: در این منطقه تا قبل از این حادثه اینجور کارها، مخصوص #رژیم_صهیونیستی بود که افراد را ترور کند. رهبر حماس را ترور کردند و گفتند که ما ترور کردیم. رهبر جهاد را ترور کردند و گفتند ما ترور کردیم. ترور میکردند و میگفتند ما کردیم.
#آمریکاییها آدم خیلی کشتند، در عراق در افغانستان در جاهای دیگر هر چه توانستند آدم کشتند منتها اعتراف نمیکردند که ترور کردیم.
اینجا اعتراف کردند که #ترور کردیم. رئیس جمهور آمریکا به زبان خودش، خدای متعال میزند پشت گردن افراد که خودشان اعتراف کنند. اعتراف کردند که ما #تروریست هستیم. گفتند ما ترور کردیم. #رسوایی از این بالاتر چه میشود؟ ۹۸/۱۰/۲۷
#رئیس_جمهور_تروریست_آمریکا
علمی عرفانی 👇
@wittj2
🔔جفری گوترمن روانشناس مشهور آمریکایی خطاب به ترامپ:
رهبرِ ایران فکر میکند تو یک دلقک هستی.
👌البته حق با ایشان است!
علمی عرفانی 👇
@wittj2
🚨خطبه هایی برای زدودن حاشیه ها
👌#نماز_جمعه_تاریخساز دیروز برگزار شد. خیلی ها توقع داشتند آقا در خطبه ها به حواشی پیش آمده طی هفته اخیر بپردازد؛ جواب بعضی ها را بدهد؛ از سپاه در قضیه سقوط هواپیما دفاع کند؛ از ناگفته ها بگوید؛ جعبه سیاه ها را بگشاید؛ پیش گویی های ضدانقلاب را که دیگر نگویم چقدر رسوا بود!
💥اما تمام این گمانه زنی ها با بی توجهی نسبت به شخصیت و سلوک ناخدایی بود که سی و یک سال است در طوفان های سهمگین کشتی انقلاب را با حکمت و تدبیر عبور داده...
💥درواقع ایشان برای کنار زدن حواشی و توجه دادن به اتفاقات مهم و تعیین کننده دو هفته اخیر آمده بودند. در هفته اخیر اتفاقاتی افتاد که بعضا باعث نگرانی بود و باعث شد فراموش کنیم خون سردار سلیمانی چه انقلابی به پا کرده بود...
💥دشمنان، ضد انقلاب و برخی جریانات داخلی تلاش زیادی کردند تا واکنش ها به حادثه تلخ و تاسف بار سقوط هواپیما را بزرگنمایی کنند و با ایجاد حواشی، فضای ذهنی جامعه را از گرایش به مقاومت منحرف کنند. تجمعات چند صد نفری که دانشجویی نامیده می شد و در آن چند نفر به تصویر شهید سلیمانی توهین کرده بودند، خداحافظی برخی سلبریتی ها از صداوسیما و جشنواره، سخنان دوپهلو و حاشیه ساز روحانی، جهانگیری و اتهام زنی ها و عقده گشایی های اصلاح طلبان بعضا با همان ادبیات ضدانقلاب علیه سپاه و حاکمیت...
💥رهبری تاکید فرمودند روز شهادت سردار سلیمانی و روز عملیات انتقام، #یوم_الله بود. یعنی با تمام حواشی و اتفاقات عجیب، ذره ای نباید از بزرگداشت کار سپاه کم گذاشت.
و اینکه این کار فقط کار سپاه نبود؛ اول اینکه دست اراده و قدرت الهی این عملیات را چنین بزرگ کرد و دوم اینکه سوخت موشک ها سوز انتقام خواهی مردم در تشییع و بزرگداشت حاج قاسم بود.
💥اینکه برخلاف حرف کسانی که چون چیزی غیر از هضم شدن در استکبار جهانی و وابستگی به غرب بلد نیستند، می گویند نمی توان با مقاومت ادامه داد، تنها راه پیش روی ملت ایران قوی تر شدن است...
💥در توصیف بیانات دیروز رهبری یک چیز می توانم بگویم؛ گرچه در این مدت عده ای سعی کردند وانمود کنند قطار انقلاب در حال خارج شدن از ریل خود است؛ رهبری با سخنانشان یادآوری کردند این قطار با سرعت و شدت در حال حرکت است؛ مبادا غبارها باعث شود فکر کنید چیزی تغییر کرده؛ انقلاب اسلامی موجودی زنده و بالنده است که حتی در بحران ها و مقاطع سخت قادر است خود را ترمیم کند و بیش از قبل بروید و رویش ایجاد کند.
🎯خطبه دیروز درس بزرگی برای سیاسیون، رسانه ها و مردم بود. رهبری آمده بودند تا اصل ها را بنمایانند و فرع ها را از اعتبار ساقط کنند. مبادا حواشی موجب شود از حرکت سریع انقلاب جا بمانیم.
✍ رها عبداللهی
علمی عرفانی 👇
@wittj2
🔔بازتاب بیانات مقام معظم رهبری در نماز جمعه امروز در رسانههای خارجی:
♨️اشپیگل
🔹این نشریه آلمانی در مطلبی با پوشش بیانات رهبر انقلاب نوشت آیتالله خامنهای درباره اعتماد به اروپاییها در توافق هستهای هشدار داد.
♨️اسپوتنیک
این خبرگزاری روسی در مطلبی نوشت: آیتالله خامنهای، رهبر ایران، در خطبههای نمازجمعه امروز تهران درباره ترور سپهبد حاج قاسم سلیمانی به دست آمریکاییها گفت «ترور سردار سلیمانی بزدلانه بود و مایه روسیاهی آمریکا شد».
♨️یورونیوز
پایگاه اینترنتی این شبکه نوشت رهبر ایران روز جمعه در سخنانی پیش از اقامه نماز در تهران گفت آمریکاییها قویترین و سرشناسترین فرمانده مبارزه با تروریسم در منطقه را ترور کردند. رهبر ایران که برای نخستین بار پس از هشت سال در نماز جمعه تهران حضور پیدا کرده بود، تاکید کرد که ترور بزدلانه قاسم سلیمانی مایه روسیاهی آمریکا شد.
♨️خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس ضمن پوشش لحظه به لحظه نماز جمعه امروز تهران نوشت: رهبر عالی ایران که برای نخستین بار پس از سال ۲۰۱۲ نماز جمعه تهران را برپا می کرد گفت که رئیس جمهور دونالد ترامپ دلقکی است که تنها به حمایت از مردم ایران تظاهر می کند. آیتالله خامنهای حمله به پایگاههای آمریکایی، ضربهای به وجهه آمریکا دانست.
♨️خبرگزاری انگلیسی رویترز اعلام کرد، آیت الله «علی خامنهای»، رهبر عالی ایران، در خطبههای نماز جمعه این هفته تهران گفتند، حملات موشکی ایران به مواضع آمریکا در عراق «سیلی به صورت» آمریکا و نشان دهنده حمایت الهی از جمهوری اسلامی است.
♨️تارنمای شبکه اقتصادی آمریکایی سیانبیسی نیز به نقل از رهبر انقلاب نوشت که آمریکا ماهیت تروریستی خود را در ترور فرمانده نیروی قدس نشان داد و این ترور مایه ننگ دولت آمریکا است.
♨️خبرگزاری روس اسپوتنیک، پرس اسوسییشن انگلیس و شبکه خبری سیانان نیز در گزارشهایی به پوشش مراسم امروز پرداختند.
♨️شبکه خبری العربیه نوشت: (آیت الله) علی خامنهای رهبر عالی ایران روز جمعه در اولین خطبه نماز جمعه پس از سال ۲۰۱۲ (۱۳۹۰) گفت، روزی که ایران به مواضع آمریکا در عراق حمله کرد، «روز خدا(یوم الله)» و «ضربه ای به وجهه آمریکا» بود.
♨️فرانس ۲۴ تصاویر زنده از نماز جمعه تهران به امامت حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب پخش کرد
#ملت_مقاومت_علیه_آمریکا
#نماز_جمعه_تاریخ_ساز
علمی عرفانی 👇
@wittj2
🔮🎷منظور از روزهای خدا(ایام الله) در تعبیر قرآن چیست؟
پاسخ اجمالی🎯
«ایام الله» یعنی «روزهای خدا».
این اصطلاح در دو جای قرآن کریم، یعنی در آیات 5 سوره ابراهیم، و 14 سوره جاثیه مورد استفاده قرار گرفته است.[1]
بیگمان تمام روزها، روزهای خدا است؛ همه مکانها متعلق به خدا است، همانگونه که همه موجودات از خدا است، اما اگر نقطهی خاصى به نام «بیت اللَّه»(خانه خدا) نامیده شد، دلیل بر ویژگى آن است. و همچنین عنوان «ایام اللَّه» بیقین اشاره به روزهاى مخصوصى است که امتیاز و روشنایى و درخشش فوق العادهاى دارد؛ به جهت حوادثى که در آن ایام مخصوص به وجود آمده و یا میآید و امر خداى تعالى را ظاهر ساخته و یا میسازد، که در دیگر ایام چنین ظهور و بروزی را نمیتوان مشاهده کرد؛ به همین جهت مفسران قرآن در تفسیر آن احتمالات مختلفى را مطرح کردهاند:
1. برخی معتقدند: مقصود از «ایام الله»، آن زمانهایى است که امر خدا و آیات وحدانیت و سلطنت او ظاهر شد، و یا ظاهر میشود، مانند روز مرگ، که در آن روز سلطنت آخرتى خدا هویدا میگردد، و اسباب دنیوى از سببیت و تأثیر میافتند، و مانند روز قیامت که هیچکس براى دیگرى مالک چیزى نیست و براى کسى کارى نمیتواند بکند، و همه امور، تنها به دست خدا است. همینطور ایامى که قوم نوح، عاد و ثمود در آن ایام به هلاکت رسیدند؛ چون این روزها، روزهایی هستند که قهر و غلبه الهى در آن ظاهر گشته، و عزت خدایى، خودنمایى کرده است.
از طرفی ممکن است روزهای ظهور رحمت و نعمت الهى، جزو این ایام باشد. البته آن ایامى که نعمتهاى الهى آنچنان ظهورى یافته که در دیگر ایام به آن روشنى نبود؛ مانند روزى که حضرت نوح(ع) و یارانش از کشتى بیرون آمدند و مشمول سلام و برکات خدا شدند؛ روزى که ابراهیم(ع) از آتش نجات یافت؛ زیرا اینگونه ایام، مانند روزهای مذکور دیگر، در حقیقت نسبتى به غیر خدا نداشته، بلکه ایام خدا و منسوب به هستند، همچنانکه ایام امتها و اقوام را به آنها نسبت داده، که از آن جمله است ایام عرب، مانند «روز ذى قار»، «روز فجار» و «روز بعاث» و... .[2]
2. امام صادق(ع) در بیان برخی مصادیق «ایام الله» میفرماید: «روزهای خدا سه روز است: روزى که قائم(عج) ظهور میکند، روز رجعت و روز قیامت».[3] در نقل دیگر این سه روز، روز ظهور قائم(عج)، روز مرگ و روز قیامت نام برده شده است.[4]
3. در تفسیر آیه پنج سوره ابراهیم(وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ) از امام صادق(ع) نقل شده است که منظور از «ایام الله» را میتوان همان نعمتهای خدا دانست.[5]
4. «ایام الله» سنتها و افعال خداوند است که به صورت نعمت یا عذاب در میان بندگان اتفاق افتاده است؛ یعنی در حقیقت این «ایام»، زمان وقوع سنن و افعال خداوند هستند.[6]
5. بعضى گفتهاند «ایام الله» اشاره به روزهاى پیروزى پیامبران پیشین و امتهاى راستین آنها است، و روزهایى که انواع نعمتهاى الهى بر اثر شایستگیها شامل حال آنها شد.[7]
در جمعبندی نهایی میتوان گفت که این تعبیر گویا و رسا محدود به چند مورد خاص نیست، و اگر در روایات و تفاسیر هم به مواردی اشاره شده است، در حقیقت بیان بعضى از مصادیق روشن «ایام اللَّه» است، نه اینکه ایام منحصر به همان موارد باشد، بلکه «ایام اللَّه»، تمام روزهایى است که داراى 💥عظمتى در تاریخ زندگى بشر است. و به عبارت دیگر، هر روز که یکى از فرمانهاى خدا در آنچنان بدرخشد که بقیه امور را تحت الشعاع خود قرار داده، آنروز را میتوان از «ایام اللَّه» دانست.
هر روز که فصل تازهاى در زندگى انسانها گشوده، و درس عبرتى به آنها داده و ظهور و قیام پیامبرى در آن بوده، یا طاغوت و فرعون گردنکشى در آن به قعر دره نیستى فرستاده شد، و هر روز که حق و عدالتى بر پا شد و ظلم و بدعتى خاموش گشت، همه آنها از ایام اللَّه است.[8]
منابع مطالعاتی 📗
[1]. «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ ...». «قُلْ لِلَّذینَ آمَنُوا یَغْفِرُوا لِلَّذینَ لا یَرْجُونَ أَیَّامَ اللَّهِ...».
[2]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 12، ص 18، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج 12، ص 21- 23، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش.
[3]. شیخ صدوق، خصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 108، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش.
[4]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب، ج 1، ص 367، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق.
[5]. عیاشی، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 222، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق.
[6]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی
محمد جواد، ج 6، ص 467، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[7]. طبری، ابو جعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 13، ص 122،بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، 1412ق.
[8]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 10، ص 271- 272، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، ج 12، ص 22- 23.
💥آیات مرتبط👇👇👇
سوره إبراهيم (5) : وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ بِآيَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ
سوره الجاثية (14) : قُلْ لِلَّذِينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذِينَ لَا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ لِيَجْزِيَ قَوْمًا بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ
علمی عرفانی 👇
@wittj2
تا کِی
در انتظارِ قیامَت تَوان نشَست؟
بَرخیز
تا هِزار قیامَت به پا کُنی....
فروغی بسطامی🌻
👇
@wittj2
4_5850342268627584412.mp3
2.05M
⭐️زلزله الساعه
🎷#علامه_مروجی_سبزواری
حج ۱: يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ🌻
علمی عرفانی 👇
@wittj2
عشق
ما را پیِ کاری به جهان آورده است
ادب این است که مشغولِ تماشا نشویم
صائب تبریزی🌻
علمی عرفانی 👇
@wittj2
4_5900097304383195134.mp3
446.4K
🔮🎷بشنوید| عبرتهایی از سرگذشت دکتر جیمز واتسون (پدر DNA، برنده نوبل و از مطرح کنندگان مدل مارپیچ دوگانه) که قربانی آزادی بیان شد!
چرا هیچ کدام از دانشمندان جرئت ندارند بر علیه همجنسگرایی صحبت کنند!؟ سرگذشت دکتر واتسون پاسخ این سوال را میدهد.
این ویس مهم را از دست ندهید.
منبع: (ایندپندیت):
https://b2n.ir/14560
سایت BBC فارسی:
https://www.bbc.com/persian/world-46859014
علمی عرفانی 👇
@wittj2
🔮🎷آیا خداوند وجود دارد؟!
خواستگاه و ابتناء این پرسش چیست؟
1⃣ قسمت اول
تلاشِ ما، در این سلسله مباحث آن است که به عزیزان نشان دهیم تصوّر و تعریفی که از یک شیء داریم چقدر بر سایرِ مباحث و مسائلِ پیرامونِ آن شیء تأثیر گذار است...!
هر فرد تصوّر و تعریفی از خداوند دارد؛ چه خداباور باشد و چه خدا ناباور باشد...
یک آتئیست وقتی خداوند را انکار می کند قطعا تصور و تعریفی از خداوند دارد که میتواند وجود داشتنِ آن را انکار کند و یک مومن نیز باور به وجودِ خدایی دارد که آن را به طریقی می شناسد.
برای اینکه بیشتر متوجه اهمیت مسئله شویم، دو تصور از خدا را در گفت و گوی یک خداباور و یک آتئیست شبیه سازی می کنیم و در قسمتِ بعد به شبیه سازیِ برهانِ محقّق اصفهانی در این گفتگو می پردازیم که وجود ذات متعال را کامل آشکار میکند.
#اثبات_وجود_خدا
با ما همراه باشید
علمی عرفانی 👇
@wittj2
.🔮🎷 آیا خداوند وجود دارد؟
تقریر برهان محقق اصفهانی در قالب یک دیالوگ
2⃣ قسمت دوم
-آتئیست: من به وجودِ حقیقتی به نامِ خداوند باور ندارم.
-خداباور: پیش از اینکه وجودِ یک شیء را اثبات کنیم یا انکار کنیم باید بدانیم تصوّرمان از یک شیء چیست! اگر ندانیم راجع به چه چیزی سخن می گوئیم شاید هر دو حرفمان درست باشد! یعنی شما انکارِ x می کنید و من اثباتِ y !
بنابراین باید بر روی تعریفِ از خداوند به یک اشتراک برسیم.
-آتئیست: تعریفِ من از خداوند همان تعریفی است که دین داران مطرح می کنند؛ خداوند موجودی است که خالقِ جهان است. یعنی این جهان نبود و به دستِ خدا ایجاد شد! به نظرِ من، جهان نیاز به خالقی به نام خدا ندارد!!!
-خداباور: تعریفی که شما از خدا ارائه دادید، تعریفِ یک شی ء به یکی از اوصافش است. ابتدا باید بگوئیم آن موجود چیست تا بتوانیم اوصافی را برایش به اثبات برسانیم...
-آتئیست: یعنی چه؟ یعنی شما خدا را منهای صفتِ خالقیّتش در نظر می گیرید؟
-خداباور: بله! آیا امکان ندارد در جهان خدایی باشد؛ امّا خالقِ جهان نباشد؟
-آتئیست: امکان دارد؛ امّا دیگر آن خدا به چه دردی می خورد؟
-خداباور: من نگفتم خدا خالق نیست؛ صرفا از امکانِ تحقّقِ خدایی بدونِ صفتِ خالقیّت سخن گفتم...
شما حرفِ مرا تایید کردید! پس تعریفِ خدا غیر از تعریفِ خالقیّت خداست...
-آتئیست: بسیار خب! شما تعریفِ خودتان را ارائه دهید با تعریفِ شما جلو برویم!
-خداباور: خداوند از نظر من، موجودی است که باید باشد و امکان ندارد نباشد!!!
-آتئیست: بیشتر توضیح دهید! چرا باید چنین تعریفی از خدا را قبول کنم.
-خداباور: می توانید این تعریف را قبول نکنید و اگر این تعریف را قبول نکنید ما نمی توانیم بحث را ادامه دهیم زیرا شما به دنبال انکارِ خدایی هستید و من به دنبالِ اثباتِ خدایی دیگر. شما کافرید به یک خدا و من مومن ام به خدایی دیگر! اساساً دیگر ما دعوایی با یکدیگر نداریم!
-آتئیست: حرفتان را می پذیرم ولی شما بر چه اساسی چنین تعریفی از خدا ارائه می کنید؟ چرا باید تعریف تان را بپذیرم؟
-خداباور: ببینید از نظرِ من خالق بودنِ خدا، خدا را خدا نمی کند. همانطور که شما پذیرفتید ممکن است در نگاهِ اوّلی، خدایی باشد و خالق نباشد. من به دنبالِ ویژگی ای از خداوند بودهام که اگر آن ویژگی نباشد؛ دیگر خدا خدا نباشد...
-آتئیست: آیا «موجودی که باید باشد»، بهترین تعریف از خداست؟
-خداباور: از نظرِ من آری!
-آتئیست: دلیل تان چیست؟
خداباور: دلیلِ اوّل من آن است که وجوبِ وجود و ضرورتِ تحقّق خداوند، وصفِ خدا نیست بلکه حقیقتِ خداست! چون وصف، حالت تعلّقی دارد و ضرورت تحقق، با تعلّق نمی سازد و ترکیبی پارادوکسیکال تشکیل می دهد.
ثانیاً طبقِ یک قاعده فلسفی «الذاتی لا یعلّل». یعنی ثبوتِ ذاتیات یک شیء نیازی به اثبات ندارد و اساساً پرسشِ "چرا" در بابِ آنها معنا ندارد، در حالی که در ویژگی های مذکور، چنین پرسش هایی معنا دار است:
مثلا می توانیم بپرسیم:
+چرا خداوند خالقِ جهان است؟
+چرا خداوند همه جا حاضر است؟
+چرا خداوند ازلی و ابدی است؟
و....
اما نمی توانیم بپرسیم چرا خداوند واجب الوجود است؟
این پرسش معنادار نیست، زیرا اساسِ این پرسش بر این معنا استوار است که بتوان خدا را منهای وجوبِ وجودش در نظر گرفت و وجوبِ وجود را بعنوان وصفِ زائد بر ذات بر آن حمل کرد، در حالی که گفتیم وجوبِ وجود نمی تواند وصفِ خدا باشد بلکه ذاتِ او یا به عبارتی ذات خدا جز واجب بودن نیست.
-آتئیست: در بابِ بی نیازیِ خداوند سخن نگفتید. چرا بی نیازی را سوار بر وجوبِ وجود کنیم نه بالعکس؟ در واقع چون خدا بی نیاز است واجب الوجود است یا چون واجب الوجود است بی نیاز است؟ آیا بی نیازی را می توان وصفِ خدا با تقریرِ شما درنظر گرفت؟
-خداباور: نکته قابل تامّلی است! باید بیشتر بر روی آن فکر کنم. بهرحال آنچه قدرِ مسلّم است آن است که وجوبِ وجود وصفِ خدا نیست!
-آتئیست: بسیار خب! همدلانه با شما پیش میآیم و خدا را واجب الوجود تصوّر می کنم. حال بفرمائید چرا به بودنِ خدایی با تصوّر واجب الوجود اعتقاد دارید؟ چه ضرورتی دارد ما چنین خدایی داشته باشیم؟ چرا باید به وجودِ موجودی به نام واجب الوجود، یا به قولِ شما «موجودی که باید باشد» اعتقاد داشته باشیم؟
خداباور: خب برای اینکه نشان دهم ما چاره ای جز پذیرش چنین موجودی نداریم، باید نشان دهم هر فرضِ دیگری را که در نظر بگیریم منجر به یک تناقض می شود.
#اثبات_وجود_خدا
ادامه در پست بعد..
علمی عرفانی 👇
@wittj2
🔮🎷آیا خداوند وجود دارد؟
تقریر برهان محقق اصفهانی در قالب یک دیالوگ
3⃣ قسمت سوم
-آتئیست: بسیار خب نشان دهید.
-خداباور: من اگر بتوانم به شما نشان دهم مفهومِ «موجودی که باشد» لاجرم در خارج مصداقی دارد؛ به مدّعای خود دست یافته ام. قبول می کنید؟
-آتئیست: همین طور است. منتظرم تا نشان دهید.
-خداباور: خب. ما با مفهومِ «موجودی که باید باشد» مواجه ایم. حال این مفهوم یا در خارج مصداقی دارد و یا ندارد. اگر مصداق داشته باشد که فرضِ ما به اثبات رسیده است.
-آتئیست: بله! برای اثباتِ این مدّعا نشان دهید اگر این مفهوم مصداقی در خارج ندارد دچار پارادوکس می شویم.
-خداباور: بسیار خب. فرض می کنیم این مفهوم در خارج مصداقی ندارد. حال می پرسیم چرا این مفهوم در خارج مصداقی ندارد؟
-آتئیست: درست است. اگر مفهوم «موجودی که باید باشد» هیچ مصداقی نداشته باشد؛ چرا و به چه علّت مصداقی ندارد؟
-خداباور: خب. اگر مصداق نداشته باشد دو حالت پیش می آید:
۱. این مفهوم می تواند مصداق داشته باشد؛ امّا الان ندارد؛ یعنی این مفهوم ممکن است در خارج مصداقی داشته باشد امّا الان ندارد.
۲. این مفهوم اساسا نمی تواند مصداقی در خارج داشته باشد؛ یعنی محال است این مفهوم در خارج مصداقی پیدا کند.
-آتئیست: بسیار خب. این دو فرض چه مشکلی دارند.
خداباور: مشکل آنجاست که در فرضِ اوّل، مصداقِ مفهومِ «موجودی که باید باشد» می تواند باشد و می تواند نباشد، پس این مصداق، مصداقِ مفهومِ «موجودی که باید باشد» نیست؛ در حالی که ما فرض گرفتیم این مصداق، مصداقِ این مفهوم است. به عبارت روشن تر، اگر مصداقِ مفهومِ واجب الوجود در خارج موجود نباشد، در فرض اوّل، مصداقِ ممکن الوجود است نه واجب الوجود؛ و این پارادوکس است.
-آتئیست: لابدّ طبق فرضِ دوّم هم، مصداق ما، مصداقِ مفهوم ممتنع الوجود است نه واجب الوجود و این هم پارادوکس است.
خداباور: بله؛ همینطور است. پس مفهوم واجب الوجود حتما مصداق دارد چون اگر نداشته باشد؛ دو شقّ پیش می آید، که در هر دو شقّ، مصداقی که ما در نظر گرفتیم، دیگر مصداقِ واجب الوجود نخواهد بود که خلاف فرض و پارادوکس است.
-آتئیست: بسیار برهانِ گیج کننده ای است. احساس می کنم فریبی بزرگ در این برهان نهفته است. باید بر روی آن فکر کنم....
به نظر شما آیا فریبی بزرگ در این برهان وجود دارد؟
#فکر_کنیم!
#اثبات_وجود_خدا
علمی عرفانی 👇
@wittj2
دیالکتیک علم و عرفان ناب
🔮🎷اندازه گیری کوانتومی و ماهیت مرموزش؛ داستان اول: نظریه مسیر کوانتومی ✍ آرمان فروحی در ۲۲ آذر ۱۳۹۸
🔮🎷اندازه گیری کوانتومی و ماهیت مرموزش؛ داستان دوم: جبرگرایی کلاسیکی را دور بیندازید!
✍توسط افشین قلی زاده در ۲۷ آذر ۱۳۹۸تازه ترین اخبار کوانتومی فیزیک کوانتومی
دانشمندان تفسیر جدیدی از فیزیک کلاسیک بدون استفاده از اعداد حقیقی پیشنهاد کردهاند. این مطالعهی جدید، نگرش سنتی فیزیک کلاسیک را بعنوان یک نظریهی جبری، به چالش کشیده است. در داستان اول اندازه گیری کوانتومی ، به نظریه مسیر کوانتومی پرداختیم، اما در داستان دوم خواهیم دید که شاید مسئله اندازهگیری کوانتومی، یک مسئله واقعا کوانتومی نباشد، بلکه مدتها پشت فرضیات فیزیک کلاسیک مخفی بوده است!
در فیزیک کلاسیک، معمولا فرض بر این است که اگر مکان و سرعت جسمی را بدانیم، میتوانیم مسیر حرکت آن را پیشبینی کنیم. یک هوش برتر که دانش تمام اشیای موجود حاضر را داشته باشد، میتواند با قطعیت و با دقت بینهایت، آینده و حتی گذشتهی جهان را بداند. پیر سیمون لاپلاس این استدلال را نشان داد. این استدلال که بعدها در اوایل دهه ۱۸۰۰ جبر لاپلاسی نامیده شد، برای نشان دادن مفهوم جبرگرایی در فیزیک کلاسیک استفاده گردید. به طور کلی اعتقاد بر این است که جبرگرایی تنها با پیدایش فیزیک کوانتومی به چالش کشیده شد. دانشمندان دریافتند که هیچ چیزی را نمیتوان با قطعیت بیان کرد و ما فقط میتوانیم احتمال رفتارهای خاص چیزها را محاسبه کنیم.
اما آیا فیزیک کلاسیک واقعا کاملا جبرگرایانه است؟ فلاویو دل سانتو (Flavio Del Santo) و نیکلاس گیسین (Nicolas Gisin) در مقالهی جدیدی تحت عنوان «فیزیک بدون جبرگرایی: تفسیرهای جایگزین فیزیک کلاسیک» به این پرسش پاسخ دادهاند. آنها بر اساس کارهای قبلی گیسین نشان دادهاند که تفسیر معمول فیزیک کلاسیک بر اساس فرضهای ضمنی اضافی بنا شده است.
وقتی ما چیزی، مثلا طول یک میز را با استفاده از یک خطکش اندازهگیری میکنیم، یک مقدار را با دقتی محدود بدست میآوریم که به معنای تعداد محدودی از ارقام است. حتی اگر ما از یک ابزار دقیقتر استفاده کنیم، فقط تعداد ارقام بیشتری بدست خواهیم آورد، اما همچنان تعداد ارقام محدودی. با این وجود، فیزیک کلاسیک فرض میکند که حتی اگر ما نتوانیم آن اعداد را اندازهگیری کنیم، تعداد نامحدودی از ارقام از پیش تعیین شده وجود دارند. این بدان معنی است که طول میز همیشه کاملا مشخص است.
بازی پین-بورد (pin-board) را تصور کنید که تختهی بازی آن بطور متقارن از پینها پر شده است. زمانی که یک توپ کوچک از بالای تخته سرازیر میشود، به پینها برخورد کرده و به یکی از سمتهای چپ یا راست هر یک از آنها تغییر مسیر خواهد داد. در یک دنیای جبرگرایانه، داشتن دانش کامل از شرایط اولیهای (مکان و سرعت) که توپ وارد بازی شده، مسیری را که توپ بین پینها دنبال خواهد کرد، بدون ابهام تعیین میکند. فیزیک کلاسیک فرض میکند که اگر ما نتوانیم در تکرارهای متفاوت بازی، مسیر یکسانی را بدست بیاوریم، تنها به این خاطر است که در عمل قادر به ایجاد شرایط اولیه کاملا یکسان نیستیم. یکی از دلایل این امر برای مثال میتواند این باشد که ما یک ابزار اندازهگیری بینهایت دقیق برای ایجاد مکان اولیهی توپ، هنگام ورود به بازی نداریم.
ادامه دارد...
علمی عرفانی 👇
@wittj2
👈نویسندگان این مقاله جدید، نگرش دیگری را پیشنهاد میکنند: بعد از یک تعداد مشخص از پینها، حرکت بعدی توپ حتی به لحاظ نظری نیز واقعا تصادفی است، نه به خاطر محدودیتهای ابزارهای اندازهگیری که در اختیار ما هستند. توپ در هر برخورد، یک میل ذاتی برای پریدن به سمت راست یا چپ دارد و این انتخاب از قبل تعیین نمیشود. برای تعداد کمی از برخوردهای ابتدایی، مسیر توپ میتواند با قطعیت مشخص شود، به این معنی که تمایل توپ برای رفتن به یک سمت صد درصد، و برای سمت دیگر صفر درصد است. با این وجود، بعد از چند پین، انتخاب جهت، از پیش تعیینشده نمیباشد و تمایل برای هر سمت، به تدریج به پنجاه درصد میرسد. در این صورت، میتوان تصور کرد که هر رقم از طول میزی که اندازهگیری میکنیم نیز، با فرایندی مشابه، انتخاب مسیر چپ و راست در هر برخورد توپ با پینها تعیین میشود. بنابراین، طول میز نیز بعد از تعداد مشخصی از ارقام، دیگر مشخص نمیشود.
بنابراین مدل جدیدی که توسط محققان تعریف شده، نسبت دادن معمول یک معنای فیزیکی را به اعداد حقیقی ریاضی (اعدادی با تعداد ارقام نامحدود از پیش تعیین شده) رد میکند. این تفسیر جدید بیان میکند که بعد از تعداد معینی از ارقام، مقادیر آنها کاملا تصادفی میشود و تنها تمایل کمیتها برای گرفتن یک مقدار خاص، به خوبی قابل تعریف است.
این تفسیر منجر به نگرشهای جدیدی در رابطهی بین فیزیک کلاسیک و کوانتومی میشود. در حقیقت، اینکه یک کمیت نامعین چه زمانی، چگونه و تحت چه شرایطی یک مقدار معین را اختیار میکند، یک سوال چالشبرانگیز و همچنان داغ در فیزیک کوانتومی است که به نام مسئله اندازه گیری کوانتومی شناخته میشود. این مسئله به این حقیقت مربوط میشود که در جهان کوانتومی، مشاهدهی حقیقت بدون تغییر آن امکانپذیر نیست. در واقع، مقدار یک اندازهگیری روی یک شی کوانتومی، تا زمانی که اندازهگیری توسط مشاهدهکننده انجام نشده باشد، مشخص نیست. از طرفی دیگر، این مطالعهی جدید نشان میدهد که شاید دقیقا همین مسئله همواره در پشت قواعد اطمینانبخش فیزیک کلاسیک پنهان بوده است.
📗منبع: sciencedaily
علمی عرفانی 👇
@wittj2
برگی از معرفت 🍂
🔔؛؛دریغ كه الگوهاي راستین از يادها رفتند ؛؛
شاید ارسطو نخستین فیلسوفی بود که برای تعیین معنی خوبی و بدی معیار معین کرد و گفت : وقتی رفتاری در حد اعتدال باشد خوبی شکل می گیرد و فضیلت از راه می رسد و هنگامی که مرز اعتدال شکسته شده و آدمی از مراعات حدود عقلانی خارج شود ؛ بدی سر بلند کرده و رذیلت ها میدان داری می کنند ۰
مثلا بی باکی و گستاخی نوعی زیاده روی و اعتدال شکنی و در نتیجه ورود در حوزه افعال بد و ناپسند است و این سو ؛ بزدلی و ترس نیز فرو ریختن مرز اعتدال بوده و مذموم و بد است ۰
پس فضیلت و خوبی را کجا باید یافت ؟
ارسطو می گوید : فضیلت در مرز بین افراط گری و تفریط خواهی است ؛ مثل شجاعت که حد تعادل بین بی باکی و ترسویی است ۰
اما پرسش بعدی اینجاست که :
چگونه می توان تشخیص داد که ؛ چه کسی واقعا به اعتدال دست یافته و لباس فضیلت را بر تن کرده ؟
ارسطو می گوید:
از طریق نگریستن به انسانهای محبوب و نیک سیرت ؛ کسانی که در عمل ؛ معقول و متعادل زندگی می کنند و می توان آنها را سرمشق فضیلت و زیستن اخلاقی دانست ۰
انسانهای فرزانه ای که نه اهل جنجال و رفتار هیجانی هستند و نه اهل محافظه کاری و ترس ۰
آنجا که لازم باشد و خرد تشخیص دهد سکوت می کنند و آنجا که باید خشم بورزند فریاد می زنند.
به این ترتیب ارسطو موضوعی را مطرح کرد بنام الگوها و سرمشق ها که می توانند در فهم درست خوبی و بدی نقش مهمی ایفا کنند ۰
بنظر می رسد پیش از ارسطو ؛ موسسان ادیان زنده جهان بودند که برای محافظت از گوهر تعالیم خود موضوع الگوها را بیان کردند تا هم به پیروان خود انگیزه زندگی معنوی ببخشند و هم معانی عمیق تجربه های معنوی و عرفانی خود را از گزند دستبرد اهل سوء استفاده در امان نگه دارند.
اما صد دریغ که با چنین درد و دغدغه مهمی ؛ در عمل الگوهای اصلی از یاد رفته و الگوهای قلابی جانشین آنها شدند و به این ترتیب نه انگیزه های معنوی و اخلاقی در میان پیروان ادیان رشد قابل ملاحظه ای پیدا کرد و نه دست سوء استفاده کنندگان بسته شد ۰
و به این ترتیب ؛ پیامبران معنوی با گذشت زمان تنها تر شدند و پیام اصلی آنها تا حدودی تحریف شد ۰
به عنوان مثال ؛ آیین اخلاقی و عقلانی زرتشت به دست مغان و موبدان سنگدل بی رحم افتاد ؛ آیين یهود گرفتار تلقی های نژاد پرستانه برخی خاخامان متعصب شد و آیین پر از لطافت و محبت عیسوی در چنگال پاپ ها وکشیشان محبت ستیز قرون وسطا گرفتار آمد ۰
در اسلام و قرآن نیز خداوند برای رهایی انسانها از شر ظلمت و ناهنجاری ؛ ابراهیم را بعنوان سر مشق مسلمانی معرفی فرمود تا راه گم نشود و مردم با خوی والای ابراهیم گرم و روشن شوند و به صفانی همچون حقیقت جویی ؛ ظلم ستیزی و عدالت خواهی ؛ شفقت بر انسانها و مهربانی و ایمان و زندگی عاشقانه با خدا روی آورند و از لذت فربهی باطن و شکوفایی نفس بر خوردار شوند.
ولی صد دریغ وقتی پس از مرگ #پیامبر قدرت خواهی و سلطه گري با دیانت آمیخته شد ؛ هر خلیفه قدرت پرستی که از راه رسید ؛ برای حفظ موقعیت و خواهش های بی مهار و توجیه اعمال ناپسند خود ؛ خویش را جانشین پیغمبر و الگوی مسلمین قرار داد و با همه رنج و مشقتی که امام علی به جان خرید ؛بالاخره امثال مروان و معاویه و افرادی از جنس همین گروه ؛ الگوی مسلمانی شدند و در عمل #ابراهیم از یاد رفت.
اینگونه بود که ظاهری از اسلام ماند و گوهر معنوی و دل گشای آن به غارت رفت ۰
مسلمانان در آداب دانی مهارت یافتند ولی راه سوخته جانی و زندگی معنوی را نیاموختند ۰ اخلاق قربانی احکام شد و بر پایی مناسک و زنده کردن مراسم ؛ جای جاجت به عشق و شکوفایی را گرفت ۰
نتیجه آن شد که قرنها قرآن محمد (ص) بدون یاد آوری از ابراهیم تلاوت کردیم و در نار و رنج زندگی گرفتار آمدیم و بخود تلقین کردیم که در نور هستیم و طعم آن را نه در زندگی این جهانی که در آخرت خواهیم چشید ؛ زهی باور نادرست ؛؛؛؛؛
✍دکتر ناصر مهدوی
علمی عرفانی 👇
@wittj2
بیدلی در همه احوال خدا با او بود
او نمی دیدش و از دور "خدایا" می کرد...
حافظ🌻
﷽
وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا ۖ
و بر حکم پروردگارت صبر کن،
که تو مقابل چشم ما و تحت حمایت مایی!
- طور،48-🌻
👇
@wittj2
آسودگی به کنج قناعت نشستن است
سیر بهشت در گره چشم بستن است
صائب تبریزی🌻
👇
@wittj2
ز عشق ناتمام ما جمال یار مستغنی است
به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را
حافظ🌻
👇
@wittj2
4_5854993868533007773.mp3
1.59M
⭐️اسطار عزت
🎷#علامه_مروجی_سبزواری
شب خیز که عاشقان به شب راز کنند
گرد در و بام دوست پرواز کنند
هر جا که دری بود به شب بربندند
الا در عاشقان که شب باز کنند
علمی عرفانی 👇
@wittj2
🚨 اهمیت شناختن توده عوام
🔔سران صهیونیست چندتا دلیل میاوردند و می گفتند که به این دلایل، فقط ما یهودها برای رهبری جهان شایسته ایم؛ یکی از دلیلها این بود که می گفتند : فقط ما توده عوام را میشناسیم، بقیه نمیدانند این اکثریت جاهل چی هستند؛ یعنی شناختن اکثریت جاهل را اینقدر مهم میدانستند.
👈در همان جلسه که برنامه های خود را مینوشتند درباره روشهای فریب مردم عوام و روزنامه ها( در آن زمان تلویزیون و سایر رسانه ها هنوز وجود نداشت ) و ترویج کلمه آزادی صحبت کردند و همچنین درباره انتقاد و پرحرفی دکتر و مهندسها که میتوانند ذهن ساده مردم عادی را تخریب و گیجشان کنند، حرف زدند.
🧠 درباره اینکه با روزنامه ها مردم را فریب بدهند و با رای این جماعت نادان، روسای حکومتها را مثل دستکش عوض کنند و افراد دلخواه خودشان را بر کرسی ریاست کشورها بنشانند، مفصل صحبت شد و قوانینی تنظیم و تصویب شد؛ یعنی روی فریب جماعت جاهل حساب کردند و نسخه دموکراسی و رفراندم را نوشتند و شعارهای آزادی و امثالش را با شناختی که از اکثریت جاهل داشتند برای خوشامد این جماعت طرح و بلافاصله اجرا کردند، و حالا هم از گفتن اخبار و سخنان ضد و نقیض ابایی ندارند و حقایق رو زیر خروارها دروغ، پنهان میکنند و با همین تبلیغات و سروصداها خودشان را قویترین کشور معرفی میکنند ( درحالیکه ماییم که آنها را قوی میکنیم مثلا غرب پرستی ماست که دلار را گران میکند نه اینکه دلار پشتوانه واقعی داشته باشد ) و با ایجاد رعب و وحشت، برجهان حکومت میکنند. ولی ما هنوز هم به شناخت این توده عوام و ارزش جامعه شناسی و رسانه شناسی علاقه نداریم و تعارف می کنیم...
✍ ولی پور
علمی عرفانی 👇
@wittj2
🔮🎷#مارپیچ_سکوت
👈نظریه مارپیچ سکوت توضیح شکل گیری افکار عمومی در مورد مسائل و موضوعات مهم است. این نظریه، سکوت گروهی را توضیح می دهد که احساس می کنند نظر و عقیده آنها از نظر تعداد در اقلیت قرار دارد، هرچند ممکن است در واقعیت درست نباشد.
⭐️سه تصور یا سه ادعای اصلی نظریه این است که مردم در رفتارها، آمد و شدها و ارتباطات روزمره خود نوعی درک عمومی راجع به افکار عمومی غالب و نظر اکثریت و اقلیت دارند. دیگر اینکه مردم نمی خواهند در گروه اقلیت باشند و از انزوا و فشار گروهی می ترسند و سوم اینکه از ترس انزوا و زیر فشار قرار گرفتن و به خاطر اینکه مورد طعن و تمسخر و یا طرد و بی اعتنایی قرار نگیرند سکوت می کنند.
⭐️نقد نگاه توده ای و یکنواخت و غیرخلاق به مردم
این نوع نگاه به رسانه، شهری شدن، مردم و حاکمیت، به شدت موزیانه و مبتذل و خلاف دیدگاهی است که کرامت انسانی و اراده انسانی را اصل و اساس تغییرات اجتماعی تلقی می کند و مشارکت اجتماعی را هرچند ممدوح و ارزش می داند اما نه به بهای حمایت کورکورانه و تحت تاثیر هژمونی رسانه ای بلکه برخاسته از عقلانیت و تشخیص ناشی از تحلیل درست از حق و باطل در جریان اجتماعی می پندارد.
⭐️از طرفی دیگر نیازمندی به رهبری افکار عمومی را نه به خاطر اینکه توده مردم عیاش و خوش گذران و تفریح پسند هستند و تمایز نیافته و گله وار زندگی می کنند و برای خود نخبگانی را جهت چوپانی نیاز دارند، بلکه جهت رشد حداکثری و ساماندهی مجموعه انتخاب ها و اختیارها و اراده ها و نظم و هدایت هرچه بیشتر و تقویت تغییرات انفسی ضروری می دانند.
🎯پس لازم و ضروری است که دیدگاه اجتماعی را نسبت به مقوله رسانه در سطح اجتماعی توسعه ببخشیم تا نوسازی مدنظر لیبرال های وطنی که مردم را فقط بهای به کرسی نشستن خود می دانند و خرج تبلیغات و مانور رسانه ای خود می کنند با توقف و نقد جدی مواجه شود.
علمی عرفانی 👇
@wittj2