وبه دلربائی نپردازند . به هيچ وجه و هيچ صورت و با هيچ شكل و رنگ و بهانه ای كاری نكنند كه موجبات تحريك مردان بيگانه را فراهم كنند . روح بشر فوق العاده تحريك پذير است . اشتباه است كه گمان كنيم تحريك پذيری روح بشر محدود به حد خاصی است و از آن پس آرام میگيرد . همانطور كه بشر - اعم از مرد و زن - در ناحيه ثروت و مقام از تصاحب ثروت و از تملك جاه و مقام سير نمیشود و اشباع نمیگردد ، در ناحيه جنسی نيز چنين است . هيچ مردی از تصاحب زيبا رويان و هيچ زنی از متوجه كردن مردان و تصاحب قلب آنان و باعخره هيچ دلی از هوس سير نمیشود . و از طرفی تقاضای نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدنی است و هميشه مقرون است به نوعی احساس محروميت . دست نيافتن به آرزوها به نوبه خود منجر به اختلالات روحی و بيماريهای روانی میگردد . چرا در دنيای غرب اينهمه بيماری روانی زياد شده است ؟ علتش آزادی اخلاقی و جنسی و تحريكات فراوان سكسی است كه به وسيله جرائد و مجلات و سينماها و تئاترها و محافل و مجالس رسمی و غير رسمی و حتی خيابانها و كوچهها انجام میشود . اما علت اينكه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان يافته است اين است كه ميل به خودنمائی و خودآرائی مخصوص زنان است . از نظر تصاحب قلبها و دلها مرد شكار است و زن شكارچی ، همچنانكه از نظر تصاحب جسم و تن ، زن شكار است و مرد شكارچی . ميل زن به خودآرائی از اين نوع حس شكارچيگری او ناشی میشود . در هيچ جای دنيا سابقه ندارد كه مردان لباسهای بدن نما و آرايشهای تحريك كننده به كار برند . اين زن است كه به حكم طبيعت خاص خود میخواهد دلبری كند و مرد را دلباخته و در دام علاقه به خود اسير سازد . لهذا انحراف تبرج و برهنگی از انحرافهای مخصوص زنان است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گرديده است . اما درباره طغيان پذيری غريزه جنسی و اينكه بر خلاف ادعای افرادی مانند راسل ، غريزه جنسی با آزاد گذاشتن كامل و خصوصا با فراهم كردن وسائل تحريك هرگز سير نمیشود و اشباع نمیگردد و همچنين درباره انحراف " چشم چرانی " در مردان و انحراف " تبرج " در زنان ، باز هم بحث خواهيم كرد
⭐️استحكام پيوند خانوادگی
شك نيست كه هر چيزی كه موجب تحكيم پيوندخانوادگی و سبب صميميت رابطه زوجين گردد ، برای كانون خانواده مفيد است و در ايجاد آن بايد حداكثر كوشش مبذول شود . و بالعكس هر چيزی كه باعث سستی روابط زوجين و دلسردی آنان گردد به حال زندگی خانوادگی زيانمند است و بايد با آن مبارزه كرد . اختصاص يافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به محيط خانوادگی و در كادر ازدواج مشروع ، پيوند زن و شوهری را محكم میسازد و موجب اتصال بيشتر زوجين به يكديگر میشود .
فلسفه پوشش و منع كاميابی جنسی از غير همسر مشروع ، از نظر اجتماع خانوادگی اينست كه همسر قانونی شخص از لحاظ روانی عامل خوشبخت كردن او به شمار برود ، در حالی كه در سيستم آزادی كاميابی ، همسر قانونی از لحاظ روانی يك نفر رقيب و مزاحم و زندانبان به شمار میرود و در نتيجه كانون خانوادگی براساس دشمنی و نفرت پايه گذاری میشود . علت اينكه جوانان امروز از ازدواج گريزانند و هر وقت به آنان پيشنهاد میشود ، جواب میدهند كه حالا زود است ، ما هنوز بچهايم ، و يا به عناوين ديگر از زير بار آن شانه خالی میكنند همين است . و حال آنكه در قديم يكی از شيرينترين آرزوهای جوانان ازدواج بود . جوانان پيش از آنكه به بركت دنيای اروپا كالای زن اينهمه ارزان و فراوان گردد ، " شب زفاف را كم از
تخت پادشاهی " نمیدانستند . ازدواج در قديم پس از يك دوران انتظار و آرزومندی انجام میگرفت و به
همين دليل زوجين يكديگر را عامل نيكبختی وسعادت خود میدانستند ، ولی امروز كامجوئيهای جنسی در غير كادر ازدواج به حد اعلی فراهم است و دليلی برای آن اشتياقها وجود ندارد . معاشرتهای آزاد و بیبند وبار پسران و دختران ، ازدواج را به صورت يك وظيفه و تكليف و محدوديت در آورده است كه بايد آن را با توصيههای اخلاقی و يا احيانا - چنانكه برخی از جرائد پيشنهاد میكنند - با اعمال زور بر جوانان تحميل كرد . تفاوت آن جامعه كه روابط جنسی را محدود میكند به محيط خانوادگی و كادر ازدواج قانونی ، با اجتماعی كه روابط آزاد در آن اجازه داده میشود اينست كه ازدواج در اجتماع اول پايان انتظار و محروميت ، و در اجتماع دوم آغاز محروميت و محدوديت است . در سيستم روابط آزاد جنسی ، پيمان ازدواج به دوران آزادی دختر و پسر خاتمه میدهد و آنها را ملزم میسازد كه به يكديگر وفادار باشند و در سيستم اسلامی به محروميت و انتظار آنان پايان میبخشد . سيستم روابط آزاد اولا موجب میشود كه پسران تا جائی كه ممكن است از ازدواج و تشكيل خانواده سر باز زنند و فقط هنگامی كه نيروهای جوانی و شور و نشاط آنها رو به ضعف و سستی مینهد ، اقدام به ازدواج كنند ...
@wittj2
و زن را برای فرزند آوری و احیاناكلفتی بخواهند ، و ثانيا پيوندازدواجهای موجود را سست میكند و سبب میگردد به جای اينكه خانواده بر پايه يك عشق خالص و محبت عميق استوار باشد و هر يك از زن و شوهر همسر خود را عامل سعادت خود بداندبر عكس به چشم رقيب و عامل سلب آزادی و محدوديت ببيند و چنانكه اصطلاح شده است يكديگر را زندانبان بنامند . وقتی پسر يا دختری میخواهد بگويد ازدواج كردهام ، میگويد برای خودم زندانبان گرفتهام . اين تعبير برای چيست ؟ برای اينكه قبل از ازدواج آزاد بود هر كجا بخواهد برود ، با هر كس بخواهد بر قصد ، بلاسد ، هيچكس نبود كه بگويد بالای چشمت ابرو است . ولی پس از ازدواج اين آزاديها محدود شده است ، اگر يك شب دير به خانه بيايد مورد مؤاخذه همسرش قرار میگيرد كه كجا بودی ؟ و اگر در محفلی با التهاب با دختری بر قصد ، همسرش به او اعتراض میكند . واضح است كه روابط خانواده در چنين سيستمی تا چه اندازه سرد و سست و غير قابل اطمينان است . بعضیها مانند برتراند راسل پنداشته اند كه جلوگيری از معاشرتهای آزاد صرفا به خاطر اطمينان مرد نسبت به نسل است ، برای حل اشكال ، استفاده از وسائل ضد آبستنی را پيشنهاد كرده اند ، در صورتی كه مسأله ، تنها پاكی نسل نيست . مسأله مهم ديگر ايجاد پاكترين و صميمیترين عواطف بين زوجين و برقرار ساختن يگانگی و اتحاد كامل در كانون خانواده است . تأمين اين هدف وقتی ممكن است كه زوجين از هرگونه استمتاع از غير همسر يا همسران قانونی چشم بپوشند ، مرد چشم به زن ديگر نداشته باشد و زن نيز در صدد تحريك و جلب توجه كسی جز شوهر خود نباشد ، و اصل ممنوعيت هر نوع
كاميابی جنسی در غير كادر خانواده حتی قبل از ازدواج هم رعايت گردد . به علاوه ، زنی كه تا اينجا پيش رفته است كه به پيروی ازامثال راسل و تقليد از صاحبان مكتب " اخلاق نوين جنسی " با داشتن همسر قانونی ، عشق خود را در جای ديگر جستجو میكند و با مرد مورد عشق و علاقه خود همبستر میشود ، چه اطمينانی هست كه به خاطر همسر قانونی كه چندان مورد علاقه اش نيست وسائل ضد آبستنی به كار برد و از مرد مورد عشق و علاقه خود آبستن نشود و فرزند را به ريش همسر قانونی نبندد . قطعا چنين زنی مايل است كه فرزندی كه به دنيا میآورد از مرد مورد علاقهاش باشد نه از مردی كه فقط به حكم قانون همسر او است و الزاما به حكم قانون نبايد از غير او آبستن بشود . همچنان مرد نيز طبعا علاقهمند است كه از زن مورد عشق و علاقهاش فرزند داشته باشد نه از زنی كه با زور قانون به او پيوند كردهاند . دنيای اروپا عملا نشان داده است كه با وجود وسائل ضد آبستنی ، آمار فرزندان غير مشروع وحشتآور است .
⭐️استواری اجتماع
كشانيدن تمتعات جنسی از محيط خانه به اجتماع ، نيروی كار و فعاليت اجتماع را ضعيف میكند . برعكس آنچه كه مخالفين حجاب خردهگيری كردهاند و گفتهاند : " حجاب موجب فلج كردن نيروی نيمی از افراد اجتماع است " بی حجابی و ترويج روابط آزاد جنسی موجب فلج كردن نيروی اجتماع است . آنچه موجب فلج كردن نيروی زن و حبس استعدادهای او است حجاب به
صورت زندانی كردن زن و محروم ساختن او از فعاليتهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی است و در اسلام چنين چيزی وجود ندارد . اسلام نه میگويد كه زن از خانه بيرون نرود و نه میگويد حق تحصيل علم و دانش ندارد - بلكه علم و دانش را فريضه مشترك زن و مرد دانسته است - و نه فعاليت اقتصادی خاصی را برای زن تحريم میكند . اسلام هرگز نمیخواهد زن بيكار و بيعار بنشيند و وجودی عاطل و باطل بار آيد . پوشانيدن بدن به استثناء وجه و كفين مانع هيچگونه فعاليت فرهنگی يا اجتماعی يا اقتصادی نيست . آنچه موجب فلج كردن نيروی اجتماع است آلوده كردن محيط كار به لذتجوئيهای شهوانی است . آيا اگر پسر و دختری در محيط جداگانهای تحصيل كنند و فرضا در يك محيط درس میخوانند دختران بدن خود را بپوشانند و هيچگونه آرايشی نداشته باشند بهتر درس میخوانند و فكر میكنند و به سخن استاد گوش میكنند يا وقتی كه كنار هر پسری يك دختر آرايش كرده با دامن كوتاه تا يك وجب بالای زانو نشسته باشد ؟ آيا اگر مردی در خيابان و بازار و اداره و كارخانه و غيره با قيافه های محرك و مهيج زنان آرايش كرده دائما مواجه باشد بهتر سرگرم كار و فعاليت میشود يا در محيطی كه با چنين مناظری روبرو نشود ؟ اگر باور نداريد از كسانی كه در اين محيط كار میكنند بپرسيد . هر مؤسسه يا شركت يا ادارهای كه سخت مايل است كارها به خوبی جريان يابد ، از اين نوع آميزشها جلوگيری میكند . اگر باور نداريد تحقيق كنيد . حقيقت اينست كه اين وضع بی حجابی رسوا كه در ميان ما است و از اروپا و آمريكا هم داريم جلو میافتيم از مختصات جامعههای پليد سرمايهداری غربی است و يكی از نتائج سوءپول پرستیها و شهوترانيهای سرمايهداران غرب است ، بلكه يكی از طرق و وسائلی است...
@wittj2
که آنها برای تخدیر و بی حس کردن اجتماعات انسانی و در آوردن آنها به صورت مصرف كننده اجباری كالاهای خودشان به كار میبرند ، آری بايد زن ايرانی به بهانه " تجدد " و " تقدم " و " مقتضيات زمان " هر روز و هر ساعت با وسائلی كه در دنيای سرمايه داری تهيه میشود خود را در معرض نمايش بگذارد تا بتواند چنين مصرف كننده لايقی برای كارخانههای اروپائی باشد . اگر زن ايرانی بخواهد خود را فقط برای همسر قانونی و يا برای حضور در مجالس اختصاصی زنان بيارايد ، نه مصرف كننده لايقی برای سرمايهداران غربی خواهد بود و نه وظيفه و مأموريت ديگرش را كه عبارت است از انحطاط اخلاق جوانان و ضعف اراده آنان و ايجاد ركود در فعاليت اجتماعی ، به نفع استعمار غرب انجام خواهد داد . در جامعههای غير سرمايهداری با همه احساسات ضد مذهبی كه در آنجا وجود دارد كمتر شنيده میشود كه چنين رسوائيها به نام آزادی زن وجود داشته باشد .
⭐️ارزش و احترام زن
قبلا گفتيم كه مرد به طور قطع از نظر جسمانی بر زن تفوق دارد . از نظر مغز و فكر نيز تفوق مرد لااقل قابل بحث است . زن در اين دو جبهه در برابر مرد قدرت مقاومت ندارد ، ولی زن از طريق عاطفی و قلبی هميشه تفوق خود را بر مرد ثابت كرده است . حريم نگهداشتن زن ميان خود و مرد يكی از وسائل مرموزی بوده است كه زن برای حفظ مقام و موقع خود در برابر مرد از
آن استفاده كرده است . اسلام زن را تشويق كرده است كه از اين وسيله استفاده كند . اسلام مخصوصا تأكيد كرده است كه زن هر اندازه متينتر و با وقارتر و عفيفتر حركت كند و خود را در معرض نمايش برای مرد نگذارد بر احترامش افزوده میشود . بعدا در تفسير آيات سوره احزاب خواهيم ديد كه قرآن كريم پس از آنكه توصيه میكند زنان خود را بپوشانند میفرمايد : " « ذلك ادنی ان يعرفن فلا يؤذين »" . يعنی اين كار برای اينكه به عفاف شناخته شوند و معلوم شود خود را در اختيار مردان قرار نمیدهند بهتر است ، و در نتيجه دور باش و حشمت آنها مانع مزاحمت افراد سبك سر میگردد .
📗( منبع : كتاب مسئله ي حجاب استاد مطهري )
علمی عرفانی👇
@wittj2
برگی از معرفت🍂
روزی مجنون آهنگ دیار لیلی کرد. با بیقراری برشتری سوار شد و با دلی لبریز از مهر به جاده زد در راه گاه خیال لیلی آنچنان او را باخود می برد.
شتر نیز در گوشه ی آبادی بچه ای داشت ...
او هر بار که مجنون را از خود بیخود می دید به سوی آبادی بازمی گشت و خود را به بچه اش می رساند.
مجنون هر بار که به خود می آمد در می یافت که فرسنگها راه را بازگشته است.
او سه ماه در راه ماند پس فهمید که آن شتر با او همراه نیست اورا رها کرد و پای پیاده به سوی دیار لیلی به راه افتاد.
📗فیه ما فیه
توضیح:👇👇👇👇
شتر مجنون وسیله ای برای سهولت پیمودن راه بوده که خودش در گیر عشق فرزندش بوده....
شتر مرکب مجنون است ...میتواند تمثیلی از بدن و جسم ما که مرکب روح ماست باشد ...
که این مرکب دارای تعلقات بسیاریست در طی طریق...
که رها کردن درخواستهای مرکب یا خود مرکب به نوعی رهایی و آزادی روح در حین بیخودی و شیفتگی ست تا بهتر سیر تکاملی و تعالی کند.
علمی عرفانی👇
@wittj2
عشق ناتمام.mp3
5.45M
⭐️عشق ناتمام
🎷علامه مروجی سبزواری
علمی عرفانی👇
@wittj2
خامش کن کز بیخودی
گر «های» و «هویی» میزدی
این جا به فضل ایزدی
نِی «های» می گنجد نه «هو»...!
مولانای جان🌻
@wittj2
این سر که در این سینهٔ ما میگردد
از گردش او چرخ دو تا میگردد
نی سر داند ز پای و نی پای از سر
اندر سر و پا بیسر و پا میگردد
مولانای جان🌻
@wittj2
تا درین زندان فانی زندگانی باشدت
کنج عزلت گیر تا گنج معانی باشدت
این جهان را ترک کن تا چون گذشتی زین جهان
این جهانت گر نباشد آن جهانی باشدت
کام و ناکام این زمان در کام خود درهم شکن
تا به کام خویش فردا کامرانی باشدت
روزکی چندی چو مردان صبر کن در رنج و غم
تا که بعداز رنج گنج شایگانی باشدت
روی خود را زعفرانی کن به بیداری شب
تا به روز حشر روی ارغوانی باشدت
گر به ترک عالم فانی بگویی مردوار
عالم باقی و ذوق جاودانی باشدت
صبحدم درهای دولتخانهها بگشادهاند
عرضه کن گر آن زمان راز نهانی باشدت
تا کی از بی حاصلی ای پیرمرد بچه طبع
در هوای نفس مستی و گرانی باشدت
از تن تو کی شود این نفس سگ سیرت برون
تا به صورت خانهٔ تن استخوانی باشدت
گر توانی کشت این سگ را به شمشیر ادب
زان پس ار تو دولتی جویی نشانی باشدت
گر بمیری در میان زندگی عطاروار
چون درآید مرگ عین زندگانی باشدت
عطار🌻
@wittj2