🔮🎷انسان کامل
☘انسان کامل مظهر تمام نمای حق و وصل به خداست؛اما ذات مستقل ندارد.
☘وجود او حقیقت زیبای کمال و مظهر اتمّ و اکمل صفات و اسماء الهی است.
☘معشوق و قبله ی انسان کامل(امام)،خداست؛ولی معشوق و قبله ی وجود ما،انسان کامل است.
☘ما بدون امام هرگز راه به خدا نداریم
لذا اگر به امام وصل شدیم به خدا وصل شده ایم...
#معرفت_امام
#انسان_کامل
📗امام دل
علمی عرفانی
@wittj2
🔮🎷 آلبرت انیشتین فیزیکدان :
قرآن کتاب جبر یا هندسه یا حساب نیست
👌⭐️بلکه مجموعه ای از قوانین است که بشر را به راه راست، راهی که بزرگترین فلاسفه دنیا از تعریف و تعیین آن عاجزند هدایت می کند.
📗 قرآن از دیدگاه ۱۱۴ دانشمند جهان، مولف علیقلی ص۱۶
📗 راه تکامل ج۶ ص۵۳
علمی عرفانی👇
@wittj2
از زیستن بی تو مگو زیستن این نیست
ورهست به زعم تو به تعبیر من این نیست
از بویش اگر چشم دلم را نگشاید
یکباره کفن باد به تن پیرهن این نیست
یک چشم به گردابت و یک چشم به ساحل
گیرم که دل اینست به دریا زدن این نیست
تو یک تن و من یک تن از این رابطه چیزی
عشق است ولی قصه ی یک جان دو تن این نیست
عطری است در این سفره ی نگشوده هم اما
حون دل آهوی ختا و ختن این نیست
سخت است که بر کوه زند تیشه هم اما
بر سر نزند تیشه اگر کوهکن این نیست
یک پرتو از آن تافته در چشم تو اما
خورشید من - آن یکتنه صد شب شکن - این نیست
زن اسوه ی عشق است و خطر پیشه چنان ویس
لیلای هراسنده ! نه ، تمثیل زن این نیست
حسین منزوی🌻
👇
@wittj2
🔮🎷علم دینی و آیت الله جوادی آملی
🍀قسمت اول
در مقدمه، باید در تعریف خلاصه علم دینی گفت:
🎯"مجموعه علوم تجربی است که از طریق گزارهها، باورها و رفتار دینی شکل میپذیرد و در روش، اهداف، انگیزه علمی، تئوری سازی و جهتگیری علمی، از آنها تاثیر میپذیرد؛ زیرا تعالیم دینی و متافیزیک غیر دینی، در فرایند تحقیقات علمی و در بستر و زمینهٔ پژوهشهای تجربی گنجانده میشود."
🎯کلیدیترین جمله آیت الله جوادی در بحث علم دینی که میتوان آن را به عنوان مدعای ایشان در نظر گرفت و همه تلاش ایشان بر تبیین و اثبات آن متمرکز شده است، این است که «اگر تفسیر قول خدا، علم اسلامی را به دست میدهد، تفسیر فعل خدا نیز علمی اسلامی محسوب میشود».
⭐️نخستین نکته این است که علم به معنای «فن جامع مسائل هماهنگ» از جهات گوناگون قابل تقسیم است: حقیقی و اعتباری، عقلی و نقلی، انسانی و طبیعی، تجربی و تجریدی، برهانی و عرفانی، نظری و عملی و امثال آن. بنابراین بخشی از علوم که برخاسته از متون مقدساند مثل تفسیر، فقه، اخلاق، حقوق و امثال آن علومی دینیاند، هیچ شکی نیست؛ اما مسأله و اختلاف صاحبنظران در این است که آیا دانشهای دیگری مثل روانشناسی، جامعهشناسی، اقتصاد، شیمی، فیزیک، ریاضیات و امثال آن قابلیت تقسیم به دینی و غیر دینی را دارند یا نه.
⭐️نکته دوم اینکه یکی از دلایلی که از سوی برخی از مخالفان علم دینی مطرح شده این است که مدعیاند با اسلامی دانستن علوم، نادرستیها و خطاهای آنها به پای دین نوشته و تزلزل آنها به تزلزل در معارف و آموزههای دینی کشیده میشود، اما باید دانست که آشکار شدن خطاهای معرفتهای بشری حتی در علوم نقلی امری شایع، طبیعی و پذیرفته شده است، این همه اختلافاتی که در تفسیر قرآن یا فتاوای فقهی دیده میشود مگر خللی به «منبع دینی بودن و حجیت نقلی» آنها وارد کرده است؟ اصولاً چنین اموری، خطاها و نادرستیهای فهم بشری از متون دینی را آشکار میکند نه خطای صاحب شریعت و اصل دین را.
⭐️سوم اینکه برخی افراد معتقدند هر چند از حیث هدف آموزش یا پژوهش، میتوان علوم انسانی و طبیعی را با صبغه دینی رنگآمیزی کرد، اما به این دلیل که موضوعات و روشهای چنین علومی قابلیت دینی شدن را ندارند، دینی بودن چنین دانشهایی را انکار کردهاند. به تعبیر دیگر مدعیاند چنین علومی ماهیتاً قابل اتصاف به صفت دینی نیستند.
ادامه دارد...
#علم_دینی.
#علم.
#اسلام.
#اسلامی_سازی_علوم.
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷علم دینی و آیت الله جوادی آملی
🍀قسمت دوم.
👈نکته بعدی این است که روش شناخت، اعم از شناخت تجربی یا تجریدی یا تلفیقی به این است که محقق «اولاً عقل و سایر مجاری ادراکی را خلقت خداوند بداند. ثانیاً رهنمود الهی را که در نهان عقل معارفی مدفون است و رهبران الهی آن دفائن و گنیجنهها را آشکار میکنند فیض خدا بشمارد، ثالثاً هر علمی که بهره عقل شده یا میشود فیض الهی تلقی کند و رابعاً سرمایههای اولی دانش نظری یعنی بود و نبود را که خداوند به عنوان علوم فطری به وی عطا کرده و دانش عملی فوز الهی بداند، چنین محققی تمام تحقیقات خود را موهبت الهی میداند نه دستاورد بشری و هیچ گاه دانش نفت شناسی، گاز شناسی و سایر دانشها را بشری نمیشمرد، بنابراین صلای بلند این است که اصلا ًعلم غیردینی نداریم نه زمینشناسی و نه هیچ علم دیگری نه مطلق و رهاست و نه غیر دینی، بلکه فقط دینی است!
⭐️دلیل دیگر بر دینی بودن همه دانشهای تجریدی و تجربی حجیت شرعی آنها است؛ یعنی افزون بر اینکه این علوم به دلیل واقع نمایی، حجیت منطقی دارند از نظر شرعی نیز حجیت شرعی دارند.
⭐️نکته دیگر برای اثبات دینی بودن همه علوم این است که علم محصول عقل است و عقل در معنای عام خود که شامل علم و محصولات آن نیز میشود، در کنار «نقل» از منابع دین است بنابراین همه محصولات عقل و نقل، علم دینی خواهند بود و از اساس چیزی به نام علم غیر دینی وجود نخواهد داشت.
⭐️مسأله بعدی این است که «علم سکولار» یا «علم بی طرف» مفهومی پارادوکسیکال است، به این دلیل که هر علمی مبتنی بر فلسفه علم خاص خود است و هر فلسفه علمی برخاسته از نگرش خاصی در هستی شناسی، یعنی برخاسته از نگاه فلسفی خاصی است، در نتیجه اساساً علم از دو حال خارج نیست یا الهی یا الحادی. بنابراین نسبت به جهان بینی هرگز نمیتواند بیطرف باشد.
ادامه دارد...
#علم_دینی.
#علم.
#اسلام.
#اسلامی_سازی_علوم.
#علم_سکولار.
#الحاد.
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷حديثی تامل بر انگیز
سأل الزّنديق ابا عبدالله (ع): قال: فمن اين اصل الکهانة؟ و من اين يخبر الناس بما يحدث؟ قال: انّ الکهانة کانت في الجاهلية في کل حين فترة من الرسل، کان الکاهن بمنزلة الحاکم يحتکمون اليه فيما يشتبه عليهم من الامور بينهم، فيخبرهم باشياء تحدث. و ذلک في وجوه شتّي من فراسة العين، و ذکاء القلب، و وسوسة النّفس، و فطنة الروح مع قذف في قلبه. لانّ ما يحدث في الارض من الحوادث الظاهرة، فذلک يعلم الشياطين و يؤدّيه الي الکاهن و يخبره بما يحدث في المنازل و الاطراف ... و اليوم انّما تؤدّي الشّياطين الي کُهّانها اخبار الناس مما يتحدّثون به و ما يُحدثونه، و الشياطين تودّي الي الشياطين ما يحدث في البلد من الحوادث من سارق سرق، و من قاتل قتل، و من غائب غاب و هم بمنزلة الناس ايضاً صدوق و کذوب.
(بحار، ج ۵۷ ص ۷۶- ۷۷- احتجاج طبرسي، باب احتجاجات امام صادق (ع))
👈ترجمه:
زنديق از امام صادق(ع) پرسيد: اصل کهانت از کجاست؟ کاهن خبر ها را از کجا به دست ميآورد و به مردم ميگويد؟ فرمود: کهانت در هر دورة فترت که دورة جاهلي و خالي از فرهنگ پيامبران بود، پديد ميگشت. کاهن در ميان مردم به منزله قاضي ميشد مردم براي محاکمات به او مراجعه ميکردند، هر چيز که براي شان مشتبه ميشد از او ميپرسيدند، کاهن به آنان از حوادث آينده (نيز) خبر ميداد. کهانت صورتهاي گوناگون دارد از قبيل: تيزبيني، ذکاوت قلب، وسوسه نفس، حساسيت روح به همراه القاء قلب. زيرا آن چه در روي زمين رخ ميدهد شيطان ها پيشاپيش آن را ميدانند و به کاهن منتقل ميکنند که چه چيزي در منازل يا اطراف اتفاق خواهد افتاد... امروز نيز شياطين بر کاهنان شان اخبار مردم را از آن چه در بين خودشان با هم گفتگو ميکنند (قرار مدار ميگذارند) و يا کارهايي که ميکنند، ميرسانند. آن شياطين بر اين شياطين (کاهنان) هر آن چه را که در شهر رخ ميدهد از سرقتي که شده، قتلي که واقع شده، غايب و گمشدهاي که گمشده، خبر ميدهند. اما آنان (شياطين) مانند مردم گاهي خبررساني شان راست ميشود و گاهي دروغ.
👇
@wittj2
🔮🎷كهانت
هاروت و ماروت
🚨كهانت قوي ترين سلاح در براندازي نبوت ها
اي كاش!
انسان گاهي آروزهائي مي كند كه با اصل آفرينش مربوط است مثلاً مي گويد: اي كاش ابليس وجود نداشت. انسان ها بل افراد مؤمن از انسان ها زماني گفتند: اي كاش ما هم مي توانستيم مانند ابليس و شياطين و پيروان كاباليست شان از بشر، كارهاي شگفت شبيه كهانت هاي آنان انجام مي داديم و در برابرشان (باصطلاح) كم نمي آورديم.
خداوند در مواردي اين قبيل آرزوهاي بشر را بر آورده كرده تا انسان به تجربه بداند كه اين «اي كاش ها» و بر آورده شدن شان به ضرر بشر است. يكي از اين موارد ماجراي هاروت و ماروت است.
پيامبران سه ابزار براي ابلاغ رسالت شان داشتند: بيان شيوا و بليغ، علم و دانش، و معجزه.
ادامه مطلب:👇👇
http://www.binesheno.com/Files/books.php?idVeiw=2161&level=4&subid=2161
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷آیا قرآن معجزه است⁉️
در تعريف معجزه گفته شد که معجزه کار و عملي است که حادثهاي را بر خلاف قوانين طبيعت، ايجاد کند.
👈آيا قرآن که معجزه است بر خلاف قوانين طبيعت است؟
پاسخ: مجموع جهان هستي (هفت آسمان و هر آنچه در آن است)، 🍀« کتاب تکوين» ـ «کتاب آفرينش» است و قرآن درست مطابق آن و 🍀«کتاب تدوين» است. اين دو کتاب کاملاً مطابق همديگرند.
⭐️جهان هستي (کائنات) پديده است، ازلي نيست. و پديد آمدن آن، خود بزرگترين معجزه است. قرآن نيز پديده است و نه ازلي است و نه قديم، که خود قرآن اعلام ميکند که من 👈«محدَث» و پديده هستم : «ما يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلاَّ اسْتَمَعُوهُ وَ هُمْ يَلْعَبُونَ» 🌻و «وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنَ الرَّحْمنِ مُحْدَثٍ إِلاَّ كانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ». 🌻خود قرآن نيز مانند مطابق خودش يعني جهان هستي، بزرگترين معجزه است.
قوانين جهان هستي و جهان طبيعت، مال خود جهان و طبيعت است، معني ندارد که پيدايش جهان بر عليه قوانين خودش باشد.
⭐️اما از يک جهت، درست است پيدايش جهان خلاف قوانين خود جهان است (لطفاً دقّت فرماييد) بر فرض اگر روزي بشر همه قوانين جهان را بشناسد و به آن ها علم پيدا کند، باز نميتواند جهاني مثل آن بيافريند. زيرا قوانين جهان، قوانين «خلق و خلقت» است. اما پيدايش جهان بر اساس «خلق» نيست بر اساس «ايجاد» است، براساس «کن فيکون» است. خداوند دو نوع کار دارد «امر» و «خلق». ـ «له الخلق و الامر».
⭐️خلق يعني پديد آوردن چيزي از چيز ديگر. امر يعني پديد آوردن چيزي به طور ابدائي و ابداعي، نه از چيز ديگر. قرآن از «امر» و «خلق»، به 👈«دودست خدا» تعبير ميکند: «بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ» و «بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ» و «ما مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَيَّ».
⭐️پيدايش جهان يک کار «امر»ي خداست. پيدايش قرآن نيز «امر»ي است خلقي نيست. لذا در غوغائي که تحت عنوان «آيا قرآن مخلوق است يا قديم»، نظر اهلبيت(ع) اين بوده که قرآن نه مخلوق است و نه قديم بل مُحدَث است.
🎯هم جهان محدث است و هم قرآن. يعني هر دو با «امر» ـ «کن فيکون» به وجود آمدهاند. و هر معجزه يک حادثه امري است «يا نار کوني برداً و سلاماً علي ابراهيم». پس قرآن هم معجزه است و هم ام المعجزات.
⭐️پيدايش حيات و «روح» نيز يک حادثه خلقي نيست «قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي»🌻. و لذا علم يعني همان قوانين طبيعت، پيدايش حيات را «محال» ميداند اما محالي که پيدايش يافته.
علمی عرفانی👇
@wittj2