Naser Abdollahi - Remix Naseria (128).mp3
4.92M
⭐️ناصریا
🎷ناصر عبداللهی روان شاد 🌹
علمی عرفانی 👇
@wittj2
🔮🎷چرا آینده یک راز است؟ ریشههای احتمال کوانتومی را بیابید! (قسمت اول)
✍ آرمان فروحی در ۳۱ شهریور ۱۳۹۸تازه ترین اخبار کوانتومی فیزیک کوانتومی
پیشبینی حوادث آینده، میل تاریخی بشر بوده است تا بتواند همهچیز را در اختیار بگیرد. از زمان ظهور مکانیک کوانتومی و به وجود آمدن چالش مشاهدهی دینامیک ذرات در ابعاد کوانتومی، بکارگیری مفهوم احتمال کوانتومی در محاسبات علمی که همواره بر اساس قطعیتها انجام میشد، از داغترین بحثهای فیزیکدانان و فیلسوفان در قرن اخیر بوده است. روشهای زیادی برای فکر کردن درباره احتمال وجود دارد. در نوشتار زیر که ترجمهی مقالهای به قلم فیزیکدان شهیر، شان کارول در وبسایت کوانتامگزین است، نگاه عمیقی به مفهوم احتمال خواهیم انداخت.
⭐️«احتمال» واقعا چیست؟
در مقالهای فلسفی در مورد احتمالات که در سال ۱۸۱۴ منتشر شد، پیر-سیمون لاپلاس (Pierre-Simon Laplace) یک موجود فرضی را معرفی کرد: یک «هوش گسترده» (vast intelligence) که حالت فیزیکی جهان فعلی را کاملا میدانست. برای چنین موجودی که توسط مفسران بعدی «جبر لاپلاس» لقب داده شد، هیچ رازی درمورد آنچه در گذشته اتفاق افتاده یا آنچه در هر زمانی در آینده اتفاق خواهد افتاد، وجود نخواهد داشت. بنابر جهان منظم ساعتگونهی نیوتنی، گذشته و آینده از طریق زمان حال دقیقا مشخص میشوند.
هرگز قرار نبود جبر لاپلاس، یک آزمایش فکری عملی شود؛ چرا که این هوش باید اساسا به اندازه خود جهان، گسترده میبود. از طرفی در عمل، دینامیکهای آشوبناک (chaotic dynamics) میتوانند نواقص اندک دانش اولیه سیستم را به عدم قطعیت کامل در آینده تبدیل کنند. اما به لحاظ نظری، مکانیک نیوتنی، قطعی است.
یک قرن بعد، مکانیک کوانتومی همه چیز را تغییر داد. نظریههای معمول فیزیک به شما میگویند یک سیستم چیست و چگونه با گذشت زمان تحول مییابد. مکانیک کوانتومی نیز همین کار را انجام میدهد، اما قوانین کاملا جدیدی دارد که آنچه را هنگام مشاهده یا اندازهگیری سیستمها اتفاق میافتد، کنترل میکنند. مهمتر از همه اینکه نتایج اندازهگیری با اطمینان کامل، قابل پیشبینی نیستند، حتی روی کاغذ. بهترین کاری که ما میتوانیم انجام دهیم، محاسبه احتمال بدست آمدن هر نتیجهی ممکن، براساس «قاعده بورن» (the Born rule) است. قاعده بورن میگوید تابع موج، یک «دامنه» را به هر نتیجه اندازه گیری اختصاص میدهد و احتمال بدست آوردن آن نتیجه، برابر با مربع دامنهی موردنظر است. این ویژگی همان چیزی است که باعث شد آلبرت اینشتین از این موضوع که خدا در کار جهان تاس میریزد، شکایت کند.
محققان همچنان بر سر بهترین روش اندیشیدن دربارهی مکانیک کوانتومی بحث میکنند. مکتبهای فکری مختلفی در این مورد با هم رقابت میکنند که گاهی آنها را تفسیرهای نظریهی کوانتومی مینامند. اما بهتر است آنها را به عنوان نظریههای فیزیکی مجزایی در نظر بگیریم که در قلمروهای مورد آزمایش ما، پیشبینیهای یکسانی میکنند. همه آنها این ویژگی مشترک را دارند که به صورت بنیادی، بر ایده احتمال تکیه میکنند. این موضوع، یک شوال مهم را پیش میکشد: احتمال واقعا چیست؟
مانند بسیاری از مفاهیم ظریف، احتمال با معنایی به ظاهر سرراست و عوامانه شروع میشود، که هرچه به آن نزدیکتر شویم، سختتر میشود. شما بارها و بارها یک سکه را به بالا پرتاب کردهاید. اگرچه نتیجهی شیر یا خط در این آزمایش خاص، کاملا نامشخص است، اما اگر دفعات زیادی این آزمایش را انجام دهیم، انتظار داریم نیمی از نتایج شیر و نیمی از نتایج خط باشند. بنابراین میگوییم احتمال بدست آوردن شیر ۵۰٪ و احتمال خط نیز ۵۰٪ است.
به لطف کار ریاضیدان روسی، آندره کلموگوروف (Andrey Kolmogorov) و دیگر دانشمندان اکنون میدانیم ریاضیات مربوط به احتمال را چگونه به کار بندیم. احتمالات، اعداد حقیقی بین صفر و یک هستند. احتمال مربوط به وقایع مستقل با هم جمع میشوند. اما با این کار، ما نمیفهمیم احتمال واقعا چیست.
رویکردهای بیشماری برای تعریف احتمال وجود دارد، اما میتوانیم بین دو طبقه گسترده تمایز قائل شویم. دید «عینی» یا «فیزیکی»، احتمال را به عنوان یک ویژگی اساسی سیستم، یعنی بهترین روشی که برای مشخص کردن رفتار فیزیکی در اختیار داریم، تلقی میکند. نمونهای از یک رویکرد عینی به احتمال، فراوانی گرایی (frequentism) است که احتمال را به عنوان فراوانی یا تعدد چیزهایی که در بسیاری از آزمایشها رخ میدهند، تعریف میکند.
از طرف دیگر، دیدگاههای «ذهنی»، بازتاب اعتقاد فردی یا میزان باوری است درباره حقیقت یا آنچه اتفاق خواهد افتاد. یک مثال، احتمال بیزی (Bayesian probability) است که بر قانون بیز تاکید میکند؛ یک قضیه ریاضی که به ما میگوید چگونه میتوانیم با کسب اطلاعات جدید، اعتقاد خود را بهروز کنیم.
علمی عرفانی 👇
@wittj2
تصور میکنند که موجودات معقول در حالتهای ناقص اطلاعاتی، به هر گزارهی قابل تصوری، اعتقادی دارند که آن را با ورود اطلاعات جدید، بهروز میکنند. برخلاف فراوانی گرایان، در مکتب بیزی، کاملا منطقی است که احتمالات را به رویدادهای تکزمانه (و نه رویدادهای متعدد) وصل کنیم، مثلا اینکه چه کسی در انتخابات بعدی پیروز خواهد شد یا حتی رویدادهای گذشتهای که از آنها مطمئن نیستیم.جالب اینجاست که رهیافتهای متفاوت به مکانیک کوانتومی، معانی متفاوتی را برای احتمال به کار میگیرند. فکر کردن در مورد مکانیک کوانتومی، به روشن شدن مفهوم احتمال کمک میکند و بالعکس؛ یا به تعبیری بدبینانه: مکانیک کوانتومی به گونهای که در حال حاضر فهمیده شده، برای انتخاب بهترین مفهوم احتمال واقعا به ما کمکی نمیکند، زیرا هر مفهومی، در یکی از فرمولبندیهای مکانیک کوانتومی جای دارد.بیایید سه رویکرد اصلی به نظریهی کوانتومی را در نظر بگیریم: نظریههای «فروپاشی دینامیکی» (dynamical collapse)، رویکردهای «موج خودران» (pilot wave) یا «متغیر پنهان» (hidden variabl) و فرمولبندی «دنیاهای چندگانه» (many worlds).هر یک از این رویکردها، راهی برای حل مشکل اندازهگیری در مکانیک کوانتومی ارائه میدهند. مسئله این است که نظریهی کوانتومی متعارف، حالت یک سیستم را به صورت یک تابع موج توصیف میکند که مطابق معادلهی شرودینگر، به طور قطعی و نرم تغییر میکند؛ مگر اینکه سیستم مورد مشاهده قرار گیرد. در این حالت، تابع موج ناگهان به یک خروجی مشاهداتی خاص تقلیل مییابد. تقلیل یافروپاشی، خودش غیر قابل پیشبینی است. تابع موج، یک عدد را به هر نتیجه احتمالی اختصاص میدهد و احتمال مشاهده آن نتیجه برابر با مقدار مربع تابع موج است. مسئله اندازهگیری این است: چه چیزی «اندازه گیری» را شکل میدهد؟ اندازهگیری دقیقا چه موقع رخ میدهد؟ چرا اندازهگیریها ظاهرا با تغییرات معمولی فرق دارند؟نظریههای فروپاشی دینامیکی، سرراستترین تحلیل را برای مسئلهی اندازه گیری ارائه میدهند. آنها فرض میکنند که یک مؤلفه واقعاً تصادفی برای تحول کوانتومی وجود دارد، اما گاهی، تابع موج آن به صورت خودبهخودی در برخی از موقعیتهای فضا جایگزیده خواهد شد. چنین فروپاشی چنان نادر است که ما هرگز چنین اتفاقی را یرای یک ذره واحد مشاهده نخواهیم کرد، اما در یک جسم ماکروسکوپی که از ذرات زیادی ساخته شده، فروپاشی همیشه در حال رخ دادن است. این امر از تحول اشیای ماکروسکوپی (مانند گربهی آزمایش فکری شرودینگر) به یک برهم نهی قابل مشاهده جلوگیری میکند. تمام ذرات موجود در یک سیستم بزرگ، با یکدیگر درهم تنیده خواهند بود، به طوری که وقتی فقط یکی از آنها در فضا جایگزیده شود، سایر ذرات نیز تحت تاثیر قرار خواهند گرفت.احتمال در چنین مدلهایی، بنیادی و عینی است. هیچ چیز در مورد زمان حال وجود ندارد که دقیقاً آینده را تعیین کند. نظریههای فروپاشی دینامیکی کاملا مطابق یک دیدگاه فراوانی گرایی قدیمی هستند. آنچه بعدا اتفاق میافتد، نامعلوم است و همهی آنچه میتوانیم بگوییم این است که فراوانی نتایج مختلف چه خواهد بود. جبر لاپلاس نمیتوانست آینده را دقیقا پیشبینی کند، حتی اگر وضعیت فعلی جهان را دقیقا میدانست.نظریههای موج خودران، داستان بسیار متفاوتی را شرح میدهند. در اینجا، هیچ چیز واقعا تصادفی نیست. مانند حالت کلاسیک نیوتونی، اینجا نیز حالت کوانتومی به طور قطعی تحول مییابد. علاوه بر تابع موج سنتی، عنصر جدید، مفهوم متغیرهای پنهان مانند موقعیتهای واقعی ذرات است. ذرات همان چیزی هستند که ما واقعا مشاهده میکنیم، در حالی که تابع موج صرفاً آنها را هدایت میکند.به یک معنا، نظریههای موج خودران ما را به دنیای ساعتگونهی مکانیک کلاسیک باز میگردانند، اما با یک پیچیدگی مهم: تا زمانی که مشاهدهای انجام ندهیم، نمیتوانیم مقادیر واقعی متغیرهای پنهان را بدانیم. ما میتوانیم یک تابع موج را آماده کنیم به گونهای که آن را دقیقا بشناسیم، اما با مشاهدهی متغیرهای پنهان، ما فقط دربارهی آنها اطلاعات بدست میآوریم. بهترین کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که جهل خود را بپذیریم و توزیع احتمال را برای مقادیر ممکن آنها ارائه دهیم.به عبارت دیگر، احتمال در نظریههای موج خودران، کاملاً ذهنی است. این موضوع، دانش ما را مشخص میکند، نه یک فرکانس عینی از وقایع در طول زمان را. جبر کاملا قدرتمند لاپلاس که هم تابع موج و همه متغیرهای پنهان را میدانست، میتوانست آینده را دقیقا پیشبینی کند. اما نسخهای که فقط تابع موج را میدانست، مجبور بود پیشبینیهای احتمالاتی انجام دهد.
بعد از رویکردهای ذکر شده در بالا، به دنیاهای چندگانه میرسیم. این رویکرد مورد علاقهی من در مورد مکانیک کوانتومی است، اما یک سوال بسیار چالشبرانگیز در این رویکرد وجود دارد:
علمی عرفانی 👇
@wittj2
🔔احتمال چرا و چگونه وارد بازی میشود؟!⁉️
ادامه دارد...
علمی عرفانی 👇
@wittj2
🔮🎷چرا آینده یک راز است؟ ریشههای احتمال کوانتومی را بیابید! (قسمت دوم)
✍ آرمان فروحی در ۴ مهر ۱۳۹۸تازه ترین اخبار کوانتومی فلسفه ی کوانتوم فیزیک کوانتومی
در بخش اول این مقاله به دنبال کالبدشکافی مفهوم احتمال رفته و تفاسیر یا نظریههای کوانتومی را برای بسط این مفهوم بررسی کردیم. آیا با داشتن یک تابع موج جهانی، انسان میتواند همه چیز را بداند؟ در این قسمت، روی نظریه عجیب جهان های چندگانه تمرکز خواهیم کرد و در آنجا به دنبال حل معمای احتمال کوانتومی خواهیم رفت. ادامه بحث را با قلم شان کارول پی میگیریم.
مکانیک کوانتومی جهانهای چندگانه، سادهترین فرمولبندی را میان همهی نظریهها یا تفاسیر دیگر دارد: کل ماجرا این است که یک تابع موج وجود دارد که از معادلهی شرودینگر تبعیت میکند. هیچگونه فروپاشی و متغیرهای اضافی وجود ندارد. در عوض، ما معادلهی شرودینگر را به کار میبریم تا پیشبینی کنیم وقتی مشاهدهگری، یک شی کوانتومی در برهم نهی از حالتهای چندگانهی ممکن را اندازهگیری میکند، چه رخ خواهد داد. پاسخ این است: سیستمهای مرکب از مشاهدهگر و شی، به یک برهم نهی درهم تنیده تکامل مییابند. در هر بخش برهم نهی، شی، یک نتیجهی اندازهگیری قطعی دارد و مشاهدهگر، نتیجه را اندازه میگیرد. حرکت هوشمندانهی هیو اورت (مبدع تفسیر جهانهای چندگانه) این بود که بسادگی بگوید:
خب، اشکالی ندارد، تمام چیزی که نیاز داریم، تشخیص این است که هر بخش از سیستم، به صورت جدا از دیگر بخشها تکامل مییابد و بنابراین یک شاخهی مجزا از تابع موج (یا یک جهان) را توصیف میکند. جهانها به صورت دستی وارد داستان نمیشوند، بلکه در فرمالیزم کوانتومی مخفی شدهاند.
شاید ایدهی این جهانها، عجیب و ناخوشایند به نظر برسد، اما ایراد علمی به آنها وارد نیست. یک سوال اصولیتر، ماهیت احتمال در این رهیافت است. در جهانهای چندگانه، ما میتوانیم تابع موجی را که به صورت قطعی تکامل مییابد، دقیقا بشناسیم. هیچ چیز ناشناخته یا پیشبینی نشدهای وجود ندارد. جبر لاپلاس میتواند کل آیندهی کائنات را با اطمینان کامل پیشگویی کند. اصلا احتمال چگونه به این قضیه وارد میشود؟
یک پاسخ را میتوان به کمک ایدهی عدم قطعیت خودمکانیابی (self-locating) یا شاخصی (indexical) داد. تصور کنید در حال اندازه گیری یک سیستم کوانتومی هستید، بنابراین تابع موج را به جهانهای مختلف (برای سادگی بیشتر، فرض کنید فقط دو جهان داریم) منشعب میکنید. این سوال که «بعد از اندازهگیری در کدام جهان خواهم بود؟» بیمعناست. دو انسان وجود خواهند داشت که هر یک در یک شاخه خواهند بود. این دو انسان، هر دو از شما به وجود آمدهاند و هیچیک نمیتوانند ادعای برتری نسبت به دیگری کنند.
اما حتی اگر هر دوی آنها، تابع موج کائنات را بدانند، اکنون چیزی وجود دارد که نمیدانند: اینکه در کدام انشعاب تابع موج قرار دارند. اما بعد از انشعاب تابع موج و قبل از آنکه مشاهدهگران دریابند چه نتیجهای در انشعاب آنها بدست آمده، ناگزیر یک دورهی زمانی وجود خواهد داشت. آنها نمیدانند در کجای تابع موج قرار دارند. این عدم قطعیت خود-مکانیابی است که اولین بار در زمینهی کوانتوم توسط فیزیکدان، لو ویدمن (Lev Vaidman) مورد تاکید قرار گرفت.
ممکن است فکر کنید اگر خیلی سریع به نتیجهی آزمایشگاهی نگاه کنید، دیگر زمان زیادی برای عدم قطعیت وجود نخواهد داشت. اما در دنیای واقعی، انشعابات تابع موج به طور غیر قابل باوری سریع هستند؛ در مقیاس زمانی ۱۰-۲۱ یا کمتر. این زمان، بسیار سریعتر از آن است که سیگنالی به مغز شما برسد. بنابراین آنگاه که شما در یک انشعاب خاص تابع موج هستید، همیشه یک بازهی زمانی وجود خواهد داشت، اما شما نمیدانید کدام انشعاب.
آیا میتوانیم این عدم قطعیت را به روش ملموسی برطرف کنیم؟ بله، میتوانیم. بنابر استدلال چارلز سیبنز (Charles Sebens) و من، این کار دقیقا منجر به قاعده بورن شد: اعتقاد مربوط به هر انشعاب خاص تابع موج، مربع دامنه آن انشعاب است، درست مانند مکانیک کوانتومی معمولی. سیبنز و من نیاز به یک فرض جدید داشتیم که آن را اصل جداییپذیری شناختی (epistemic separability principle) نامیدیم: اگر ما فقط تابع موج را برای بخشهای کاملا جداگانهی سیستم تغییر دهیم، پیشبینیهایی که برای نتایج آزمایشگاهی میکنید، نباید تغییر کنند.
عدم قطعیت خودمکانیابی، با عدم قطعیت شناختی موجود در مدلهای موج خودران فرق دارد. شما میتوانید هر آنچه در کائنات برای دانستن وجود دارد را بدانید، اما باز هم بعضی چیزها هستند که در مورد آنها نامطمئن هستید، یعنی جایی که شخصا در آن هستید. عدم قطعیت شما از قواعد معمول احتمال پیروی میکند، اما کمی کار دارد تا خودتان را متقاعد کنید که یک راه منطقی برای تخصیص اعداد به اعتقادتان وجود دارد.
علمی عرفانی 👇
@wittj2
ممکن است به اینکه میخواهید حتی قبل از وقوع انشعاب، پیشبینی کنید، اعتراض نمایید. آنگاه هیچچیز بدون قطعیتی وجود ندارد؛ شما دقیقا میدانید کائنات چطور تکامل خواهد یافت. اما چنین دانشی، محکوم به این است که تمام نسخههای آیندهی شما بدون قطعیت خواهند بود. این نسخهها برای تخصیص اعتبار به انشعابات متنوعی که شما میتوانید باشید، باید از قاعده بورن استفاده کنند. در چنین موردی، منطقی است که دقیقا طوری عمل کنیم که انگار شما در یک کائنات واقعا تصادفی، با تعدد نتایج متنوع بدست آمده از قاعدهی بورن زندگی میکنید (دیوید دوچ (David Deutsch) و دیوید والاس (David Wallace) این استدلال را با استفاده از نظریهی تصمیم، به طور دقیقی مشخص کردهاند).
به یک معنا، همهی این مفاهیم احتمال میتوانند به صورت نسخههایی از عدم قطعیت خودمکانیابی درنظر گرفته شوند. همهی آنچه که باید انجام دهیم، درنظر گرفتن مجموعهی تمام جهانهای ممکن است؛ همهی نسخههای متفاوت واقعیت که احتمالا میتوان تصور کرد. برخی از چنین جهانهایی، از قواعد نظریات فروپاشی دینامیکی تبعیت میکنند و هر کدام با توالی واقعی نتایج همهی اندازهگیریهای کوانتومی که تا به حال انجام شده، از هم تمیز داده میشوند. جهانهای دیگر، با نظریات موج خودران توصیف میشوند و متغیرهای پنهان در هر یک از آنها، مقادیر متفاوتی دارند. هنوز بقیه جهانها توسط نظریه جهانهای چندگانه توصیف میشوند، جایی که افراد، با قطعیت نمیدانند در کدام انشعاب تابع موج قرار دارند. ممکن است نقش احتمال را به گونهای در نظر بگیریم که اعتقادات شخصیمان در مورد اینکه کدامیک از این جهانهای ممکن، جهان واقعی است، بیان میکند.
مطالعهی احتمال ما را از پرتاب سکه تا انشعاب کائنات میبرد. خوشبختانه درک ما از این مفهوم دشوار، همگام با درک خود مکانیک کوانتومی پیشرفت خواهد کرد.
علمی عرفانی 👇
@wittj2
برای حل مشکلات مملکت لطفا این مستند را با دقت ببینید . مشکل دیدن درست است👌
http://www.uzvideo.ir/%d8%b1%db%8c%da%86%d8%a7%d8%b1%d8%af-%d9%87%d8%a7%d9%85%d9%88%d9%86%d8%af-%d8%8c-%d8%af%d9%86%db%8c%d8%a7%db%8c-%d9%85%d8%ae%d9%81%db%8c-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%b3%d9%88%d9%85-%d8%ae%d8%a7_da20d8086.html
علمی عرفانی 👇
@wittj2
1_20070000.mp3
3.08M
⭐️خیابان خوابها
🎷علیرضا عصار
باز بوی باورم خاکستریست
صفحه های دفترم خاکستریست
پیش از اینها حال دیگر داشتم
هر چه می گفتند باور داشتم
پیرها زهر هلاهل خورده اند
عشق ورزان مهر باطل خورده اند
باز هم بحث عقیل و مرتضی ست
آهن تف دیده مولا کجاست
نه فقط حرفی از آهن مانده است
شمع بیت المال روشن مانده است
دست ها را باز در شبهای سرد
ها کنید ای کودکان دوره گرد
مژدگانی ای خیابان خوابها
می رسد ته مانده بشقابها
در صفوف ایستاده بر نماز
ابن ملجم ها فراوانند باز
سر به لاک خویش بردید ای دریغ
نان به نرخ روز خوردید ای دریغ
گیر خواهد کرد روزی روزیت
در گلوی مال مردم خوارها
من به در گفتم و لیکن بشنوند
نکته ها را مو به مو دیوارها
با خودم گفتم تو عاشق نیستی
آگه از سر شقایق نیستی
غرق در دریا شدن کار تو نیست
شیعه مولا شدن کار تو نیست
نه فقط حرفی از آهن مانده است
شمع بیت المال روشن مانده است
دست ها را باز در شبهای سرد
ها کنید ای کودکان دوره گرد
مژدگانی ای خیابان خوابها
می رسد ته مانده بشقابها
در صفوف ایستاده بر نماز
ابن ملجم ها فراوانند باز
سر به لاک خویش بردید ای دریغ
نان به نرخ روز خوردید ای دریغ
گیر خواهد کرد روزی روزیت
در گلوی مال مردم خوارها
من به در گفتم و لیکن بشنوند
نکته ها را مو به مو دیوارها
خلیل جوادی🌻
👇
@wittj2
بر رهگذر بــــلا نهـــادم دل را
خاص از پی تو پای گشادم دل را
از باد مـــرا بوی تو آمد امروز
شکــرانهٔ آن به بـــاد دادم دل را
مولانای جان🌻
علمی عرفانی 👇
@wittj2
دوستان عیب من بیدل وحیران مکنید
گوهری دارم وصاحب نظری می جویم
حافظ🌻
خط : دیده خانی
@wittj2
به دل گفتم ز چشمانش بپرهیز
که هشیاران نیاویزند با مست
نه آزاد از سرش بر میتوان خاست
نه با او میتوان آسوده بنشست
سعدی🌻
@wittj2
چه ناز آهنگ ساز دل که هم دلها به وجد آرد
اگر از تازه ها گوید و گر از باستان خواند
اگر تار دل و مضراب سوز جادوان داری
به سازی پنجه کن جانا که سیمش جاودان خواند🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🌊🎸🎻🎼
شهریار🌻
علمی عرفانی 👇
@wittj2
من از آن روز که دربند توام آزادم
پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم
همه غمهای جهان هیچ اثر مینکند
در من از بس که به دیدار عزیزت شادم
سعدی🌻
👇
@wittj2
مداحی آنلاین - بابامو تو کنج زندون نشد آخر ببینم - حمید علیمی.mp3
5.29M
🔳 وفات حضرت فاطمه معصومه تسلیت
🌴بابامو تو کنج زندون نشد آخر ببینم
🌴از توام فقط یه نامه مونده به روی سینم
🎤حمیدعلیمی
شبتون بخیر خدا🌙
🔵 #مذهبی_ها_عاشقترند 🔵
🍃❤️
🔗کانال ایتا
https://eitaa.com/yasmotahar
🔗کانال سروش
https://sapp.ir/mazhab_va_eshg
♡اینجا صحبت #عشق درمیان است
برگی از معرفت🍂
امام باقر علیه السّلام فرمود:
حضرت موسی علیه السّلام مردی از بنی اسرائیل را دید که سجدههای طولانی و سکوت بسیار مینمود. پس حضرت موسی علیه السّلام پیوسته همراه وی بود. آن مرد روزی از روزها در پی نیازهایش، گذرش به زمین سرسبز و دلنواز و باطراوتی افتاد و آهی کشید. پس موسی علیه السّلام از او پرسید: چرا آه کشیدی؟ آن مرد در جواب گفت: کاش پروردگارم خری داشت که آن را در این چمنزار میچرانیدم. راوی گفت: حضرت موسی به سبب آنچه که از آن مرد شنید، مدت زیادی غمزده به زمین چشم دوخت. در این حال بر موسی علیه السّلام وحی نازل شد: چرا حرف بندهام را بزرگ پنداشتی؟ زیرا من بندگانم را به اندازه عقلی که به ایشان دادهام مجازات میکنم.
✍شبیه داستان موسی و شبان
📗 محاسن: ۱۹۳
علمی عرفانی 👇
@wittj2
اگر دل از غم دنیا جدا توانی کرد
نشاط و عیش به باغ بقا توانی کرد
اگر به آب ریاضت برآوری غسلی
همه کدورت دل را صفا توانی کرد
مولانای جان🌻
👇
@wittj2
به همت ار نشوی در مقام خاک مقیم
مقام خویش بر اوج علا توانی کرد
اگر به جیب تفکر فروبری سر خویش
گذشتههای قضا را ادا توانی کرد
مولانای جان🌻
👇
@wittj2
ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم
غم هجران تو را چاره ز جایی بکنیم
دل بیمار شد از دست رفیقان مددی
تا طبیبش به سر آریم و دوایی بکنیم
حافظ🌻
👇
@wittj2
مدد از خاطر رندان طلب ای دل ور نه
کار صعب است مبادا که خطایی بکنیم
سایه طایر کم حوصله کاری نکند
طلب از سایه میمون همایی بکنیم
دلم از پرده بشد حافظ خوشگوی کجاست
تا به قول و غزلش ساز نوایی بکنیم
🌻حافظ
#عکس_ارسالی_استادمنوچهری
👇
@wittj2
آن که بی جرم برنجید و به تیغم زد و رفت
بازش آرید خدا را که صفایی بکنیم
خشک شد بیخ طرب راه خرابات کجاست
تا در آن آب و هوا نشو و نمایی بکنیم
حافظ🌻
#عکس_ارسالی_استادمنوچهری
👇
@wittj2
4_6005561931438490913.m4a
23.82M
🎯برای ملاقات خدا آمدی !
شکر به کار گرفتن نعمت برای رسیدن به کمال مطلوب است و کمال مطلوب تو ملاقات خداست.♾ ای انسان تو کوشش می کنی تا به ملاقات خدایت برسی. این نهایت مقصدی است که خدا برای انسان مشخص کرده است. رجوع به سوی خداوند، رسیدن به لقاء خدا مقصدی است که خداوند برای ما مشخص کرده است. ابزار و علم مورد نیاز را هم در اختیار ما قرار داده است. خداوند علم رسیدن به عالی ترین مقصد برای هر موجودی را درون او نهاده است. موانعی که روح تو را از صعود به سوی خدا باز می دارد به تو یاد داده است و عواملی که تو را در حرکت به سوی خداوند کمک می کند هم درون تو نهاده است.
🎯باید آن « کوه منیّت » را خراب کنی تا به آن علم دست پیدا کنی.
#هدف_زندگی #ملاقات_خدا
#علامه_حمید_رضا_مروجی_سبزواری
علمی عرفانی 👇
@wittj2