🔮🎷مراقبه ی عینی "مراقبه" باید در امورِ کاملاً 👌ملموس و عینی باشد ؛ مثلاً "پُرحرفی" و "پرخاشگری" از آثارِ "تکبّر " است ؛ یعنی هر کس هر حرفی به انسان می گوید ، شخص تا جوابش را ندهد او را رها نمی کند! ⭐️مبارزه با چنین رذیله ای کاملاً عینی است . برای مقابله با این رذیله ، انسان باید بنا را بر این بگذارد که پاسخِ تندی ها را با نرمی و به احسنِ وجه بدهد و یا اصولاً خود را به نشنیدن بزند ؛ چنان که خداوند می فرماید: "وَ الَّذينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراما"🌻 👈و نیز بر فرمایشِ امام صادق ــ علیه السّلام ــ خطاب به عنوان بصری عمل کند که ــ در همین رابطه ــ فرمودند: "أَمَّا اللَّوَاتِي فِي الْحِلْمِ ، فَمَنْ قَالَ لَكَ إِنْ قُلْتَ وَاحِدَةً سَمِعْتَ عَشْراً ، فَقُلْ إِنْ قُلْتَ عَشْراً لَمْ تَسْمَعْ وَاحِدَة"🌻 ؛ یعنی اگر کسی به تو گفت: اگر یک کلمه بگویی ده کلمه جوابت را می دهم ، تو به او بگو: اگر ده تا هم بگویی ــ حتّی ــ یک کلمه جواب نخواهی شنید . 👇 @wittj2

🔮🎷اصل مهم در توحید و خداشناسی وَ عَجَزَتْ عَنْ نَعْتِهِ أَوْهَامُ الْوَاصِفِين🌻: و خیال های توصیفگران از توصیف او عاجزند. ⭐️خیال و وهم: یعنی نه تنها عقل ها و تعقل ها، اندیشه ها و تفکر ها از توصیف او ناتوان هستند، حتی خیال ها و توهم ها نیز توان توصیف او را ندارند. یعنی توصیف او نه خردورزانه ممکن است و نه شاعرانه. نه با ادراک عقلی امکان دارد و نه با احساسات درونی. زیرا اساساً خداوند «صفت» ندارد تا توصیف شود که امیرالمومنین عليه السلام می فرماید: 👇👇 «أَوَّلُ الدِّينِ مَعْرِفَتُهُ وَ كَمَالُ مَعْرِفَتِهِ التَّصْدِيقُ بِهِ وَ كَمَالُ التَّصْدِيقِ بِهِ تَوْحِيدُهُ وَ كَمَالُ تَوْحِيدِهِ الْإِخْلَاصُ لَهُ وَ كَمَالُ الْإِخْلَاصِ لَهُ نَفْيُ الصِّفَاتِ عَنْهُ لِشَهَادَةِ كُلِّ صِفَةٍ أَنَّهَا غَيْرُ الْمَوْصُوفِ وَ شَهَادَةِ كُلِّ مَوْصُوفٍ أَنَّهُ غَيْرُ الصِّفَةِ فَمَنْ وَصَفَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَقَدْ قَرَنَهُ وَ مَنْ قَرَنَهُ فَقَدْ ثَنَّاهُ وَ مَنْ ثَنَّاهُ فَقَدْ جَزَّأَهُ وَ مَنْ جَزَّأَهُ فَقَدْ جَهِلَهُ وَ مَن جَهِلَهُ فَقَدْ أَشَارَ إِلَيْهِ وَ مَنْ أَشَارَ إِلَيْهِ فَقَدْ حَدَّهُ وَ مَنْ حَدَّهُ فَقَدْ عَدَّهُ وَ مَنْ قَالَ فِيمَ فَقَدْ ضَمَّنَهُ وَ مَنْ قَالَ عَلَا مَ فَقَدْ أَخْلَى مِنْه» اساس دین شناخت اوست، و کمال شناخت او تصدیق اوست، و کمال تصدیق او توحید و یگانه دانستن اوست، و کمال توحید او خالص و ناب کردن شناخت و بینش است دربارة او، و کمال خالص کردن شناخت نفی هر نوع صفت است از او، زیرا خود هر صفت گواه است که غیر از موصوف است، و هر موصوف گواه است که غیر از صفتش است، پس هر کس خداوند منزّه را توصیف کند قرین و همدمی برای او قرار داده است، و هر کس برای او قرین و همدم قرار دهد او را دو تا کرده است (یکی خودش و دیگر صفتش) و هر کس او را دو تا کند در واقع او را تجزیه کرده است، و هر کس او را دارای جزء بداند در حقیقت او را نشناخته است، و هر کس او را نشناسد به سوی او اشاره می کند، و هر کس به سوی او اشاره کند در واقع او را محدود (و مکانمندکرده) است، و هر کس او را محدود بداند او را شمرده است (یعنی او را در ردیف و صفِ متعدد ها قرار داده است؛ به شرحی که در اصل اول گذشت). و هر کس بگوید: او در چیست؟ در واقع او را در ضمن چیزی قرار داده است، و کسی که بگوید: بر چیست؟ او را از مکان های دیگر خالی کرده است. خداوند صفت ندارد؛ این که می گوئیم «او عالم است» یعنی جهل به او راه ندارد، می گوئیم «او قادر است» یعنی عجز بر او راه ندارد و همین طور است همة صفات خداوند. ⭐️تعریف: خداوند تعریف ایجابی ندارد، و همة تعریف های خداوند درمکتب قرآن و اهل بیت علیهم السلام، 👌تعریف سلبی هستند: «لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَد وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَد»🌻 و «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْء»🌻، «شَيْءٌ لَا كَالْأَشْيَاء» و... 🌻مگر در یک مورد: «او هست». 👌✨بر خلاف ارسطوئیان که همة تعریفات شان ایجابی است و در نتیجه خدایشان ذاتاً قابل درک می گردد و هر قابل درک بی تردید باید دارای صفات باشد وگرنه درک نمی شود. و لذا نه خدای شان خدای علی عليه السلام و خدای امام سجاد عليه السلام است و نه دین شان دین این دو امام است. و نیز خدای شان نه خدای قرآن است و نه خدای اهل بیت علیهم السلام. و با بیان دیگر: برای «چیستی خدا» هیچ تعریفی و شناختی نمی توان داشت. علمی عرفانی👇 @wittj2

🔮🎷آیا مدیتیشن گامی به سوی کابالیسم است؟ بعضی از پژوهشگران بر این باورند که جنبش های معنوی نوپدید، به شدّت از تصوّف یهود (کابالیسم) تاثیر پذیرفته اند. در این باره مصاحبه ای با جناب حجت الاسلام و المسلمین مهدی میرزایی مدیر گروه عرفان یهود و شیطان پرستی«مرکز مطالعات و تحقیقات موسسه بهداشت معنوی» داشتیم، که تقدیم خوانندگان می شود. ⭐ لطفا توضیح دهید «مدیتیشن» چیست و آغاز آن درجوامع بشری از چه زمانی است. با توجه به شناختی که از «کابالیسم» دارید «مدیتیشن» را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا ترویج «مدیتیشن» اعتقادات مسلمانان جهان، خصوصا باورهای دینی جوانان ایران اسلامی را به چالش می اندازد؟ ⭐«مدیتیشن» اصطلاحی است که به معنای مراقبه، تمرکز، آرامش، رسیدن به آگاهی و رهایی از رنج به کار می رود. مروّج اصلی آن «ماهاریشی ماهش» بود که مدلی از مراقبه های بودایی را ارائه داد و نام آن را «مدیتیشن متعالی» Teransdental meditation نهاد که به صورت مخفف TM نیز شناخته می شود. «مدیتیشن» بخشی از آموزه های👌 «یوگا» است که در کشور هند سابقه ای بسیار طولانی دارد اما در کشور ما به عنوان «معنویت نوین» مطرح است. کتاب های زیادی از نویسندگان غربی، پیرامون این موضوع ترجمه شده است. مترجمین و «مدیاتورها» (پیروان مدیتیشن) تلاش می کنند «مدیتیشن» را به عنوان عرفان و معنویت، نهادینه کنند‍! آنان مدّعی هستند که «مدیتیشن» توجه عاشقانه و عارفانه به معبود استو یک تحول روحی در انسان به وجود می آورد و انسان را به خدا نزدیک می کند! که البته خدا در این روش همان انرژی جهانی یا شعور کیهانی است. ⭐بسیار خوب. پس مدیتیشن در یوگا و ادیان شرقی ریشه دارد. حالا بفرمایید ربط آن با عرفان یهود و کابالا چیست؟ - «مدیتیشن» یکی از آموزه های اساسی در این جریان شبه عرفانی (کابالیسم سنّتی و مدرن) است. «ابوالعفیا» کابالیست معروف یهودی، چنان دَم از «مدیتیشن» می زند که به نظر می رسد با وجود «تئوری پردازان مدیتیشن»، دیگر نیازی به معارف دین و تعالیم پیامبران الهی نیست! ایشان می گوید: برای رسیدن به قلّه های معرفت، تنها راهی که در برابر بشریت نهاده شده، انجام «مدیتیشن» است! اکنون نیز آقای «فیلیپ اس. برگ» رهبر «کابالیسم مدرن» در آمریکا، همین آموزه ها را ترویج می کند! لطفا در مورد جایگاه «مدیتیشن»در جوامع غرب توضیح دهید. آیا «مدیتیشن» می تواند بخشی از پازل زیاده خواهی جهان غرب را تکمیل کند و برای سیطرة دنیاطلبان بر مظلومین و مستضعفین، راه گشا باشد؟ «مدیتیشن» یا TM بر بَنای «پُست مدرنیسم» پابرجاست و از آن جا که ریشه در بودیسم و هندویسم دارد می توان آن را «معنویت سکولار» نامید که همچون اهرمی برای استمرار «تمدّن مادّی گرای غرب» مفید است! تمدّنی که بابه حاشیه راندن آموزه های دینی، در غوغای «ماشینیسم» دست و پا میزند، «مدیتیشن»این پتانسیل را دارد که آرامشی کاذب ایجاد کند و به دنبال آن، خوک ها و غول های سرمایه داری امپریالیسم و لیبرالیسم نیز به خواب آرامی فرو روند! زیرا با این «دوپینگ به اصطلاح معنوی» که منشأ آن «کابالیسم» و«بودیسم» است،هرگز نمی توان در مقابل ظلم و جنایات زرسالاری و اُلیگارشی یهود و صهیونیزم جهان خوار ایستاد، زیرا در قاموس «کابالیسم» و«بودیسم»، کلید واژه هایی مانند: استکبارستیزی، جهاد، شهادت و... هیچ مفهومی ندارد! تنها از دل «عرفان ناب اسلامی» بت شکنانی همانند: حسین بن علی (ع) و روح الله خمینی تولَد یافته و کاخ ظلم و استکبار را فرو می ریزند. بنابراین تمامی «معنویت های سکولار» به ویژه «مدیتیشن» بهترین گزینه برای تأخیر انداختن «احتضار تمدّن غرب» است! ⭐مدیتیشن چگونه احتضار و فروپاشی تمدن غرب را به تأخیر می اندازد؟ - ظلم و ستم، دنیا پرستی و شهوت رانی، پیکرة تمدن غرب راانسجام داده است. استراتژیست های این تمدن به این نکته پی برده اند که فطرت پاک انسان ها گرایش به خداباوری و معنویت دارد و فقط در سایه ایمان به خدا و معنوی زیستن، انسان به آرامش می رسد. آنان چند قرن تلاش کرده اند ندای حقیقت جوی فطرت را از درون و ندای حقیقت محور پیامبران را از بُرون خاموش کنند. بهترین ابزار برای رفع عطش معنویت خواهی، روی آوردن به «شبه عرفان یهود» بود که در دل این عرفان قلّابی، مدیتیشن و سحر و جادو و... برای کسب معنویت و حفظ قدرت ترویج می شد. این دسیسه های شیطانی سراب گونه، تمدّن غرب را از احتضار حفظ کرد زیرا کسانی که جذب کابالیسم می شدندمبارزه با استکبار و صهیونیزم برایشان قداستی نداشت حتی جنایت آنان را توجیه می کردند! اکنون نیز کابالیست ها و صهیونیست ها، با تمام وجود می کوشند «شبه عرفان یهود» را با سُرنگ «مدیتیشن»به تمدن پوشالی غرب تزریق کنند به این امید که چند صباحی دیگر، احتضار آن را تاخیر اندازند! علمی عرفانی👇 @wittj2

🔮🎷 به نظر شما چه چیزی باعث تسریع تزلزل و فروپاشی «تمدن مدرن» می شود؟ چگونه می توانیم به مردم دنیا و حتی به دوستان خودمان ثابت کنیم که معنویت مدرن (معنویت کابالیستی)همانند سراب بوده و «تمدن مُدرن» رو به احتضار است؟ 🎯ما از دو نکته نباید غفلت کنیم؛ نخستین چیزی که تمام جریان های مخفی و باطل از آن وحشت دارند، افشاگری است. تزویر و نیرنگ، زَر و زور، استوانه فکری این خانه عنکبوت (تمدن مدرن) را به هم تنیده است. تمدن مدرن جان می کَند تا ضدّ ارزش و ضدّ معنویت را ارزشمند و معنوی جلوه دهد! از این«پاشنه آشیل» نیرنگ بازان غربی نباید غافل شویم. 🎯 نکته دیگر، ترویج معارف دین و «معنویت ناب» است.طبیعی است که وقتی معنویت ناب (عرفان اهل بیت) را به کویر تفتیده دل های بشریت عرضه کنیم، هنگامی که چشمه سار معنویت جاری شود، سراب بودن معنویت مدرن (معنویت کابالیستی) آشکار می شود. آن هنگام که نور حقیقت، جهان را فرا گیرد هرگز خفاشان ظلمت نمی توانند یکّه تازی کنند. در این صورت جنس های بدلی رنگ می بازند و نقشة (مدعیان معنویت) نقش بر آب می شود.و این چیزی جز احتضار و فروپاشی تمدّن مُدرن نیست. 👈آیا تئوری پردازان و مروجین «مدیتیشن» با آموزه های «کابالیسم» آشنایی دارند و یا این که از «تصوّف یهودی»تأثیر جدّی پذیرفته اند؟ ⭐️ بسیاری از علاقمندان و مروجین «مدیتیشن» به دست های پنهان «کابالیسم» توجه نداشته و نگرشی مثبت به آن دارند. امّا در مورد تئوری پردازان «مدیتیشن» بسیار ساده لوحانه است اگر فکر کنیم آنان نیز نمی دانند در چه دامی افتاده اند! جریان «شبه عرفانی یهود» چنان اندیشه های اعتقادی بعضی از تئوری پردازان TM را درنَوردیده، که با تمام وجود، باورهای کابالیستی را تبلیغ می کنند! «وین دایر» یکی از نویسندگان و روان شناسان آمریکایی است که کتاب های زیادی درباره آرامش و معنویت نوشته است. ایشانسعادت و خوشبختی را در انجام تمرین های «مدیتیشن» خلاصه کرده و به صراحت، مخاطبین خود را به فراگیری «کابالا» فرا می خواند و با این توصیه، دِین خود را به «کابالیسم» و «صهیونیسم» ادا می کند! ·⭐️در مورد «وین دایر» توضیح بیشتری بفرمایید. اینکه او مروج مدیتیشن است، بله من هم کتاب های ایشان را دیده ام، اما رابطه او با صهیونیسم و کابالیسم در آثارش چندان مشهود نیست، اگر در این باره هم توضیح بفرمایید، استفاده می کنیم. - ایشان به شدّت گرایش کابالیستی- صهیونیستی دارد؛ و توصیه می کند تمام مباحث کابالیسم را بیاموزید! کدام کابالیسم؟ اگر کسی مطالعه اجمالی در مورد این «شبه عرفان» داشته باشد قداست سِحر و جادو، شرّگرایی و اسطوره گرایی را به وفور در آن خواهد دید!وی در مقدمة کتاب «وجود متعالی انسان» (در چاپ اوّل 1380) به صراحت می گوید:«نوشته های باستانی و مقدس آئین قبّالا «عرفان یهود» درس هایی را در این باره به ما می آموزد و من بسیار مایلم که شما از آنها آگاه شوید و همه را فرا گیرید... »! 👈منبع: موسسه بهداشت معنوی. 👈برگرفته از سایت پرسمان دانشجویی علمی عرفانی👇 @wittj2

⭐️حیلت رها کن 🎷شهرام ناظری @wittj2

حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن وآنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو رو سینه را چون سینه‌ها هفت آب شو از کینه‌ها وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی گر سوی مستان می‌روی مستانه شو مستانه شو مولوی🌻 @wittj2

وقتي حصار غربت من تنگ مي شود هر لحظه بين عقل و دلم جنگ مي شود ازبس فرار كرده ام از خويشِ خويشتن گاهي دلم براي خودم تنگ مي شود... محمد علي بهمني🌻 @wittj2

⭐️ مستند #دوازدهمین_امام‌ 👌ببینید غرب چقدر از ظهور امام ما میترسد 👈 قسمت دوم 👇 @wittj2

غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد از شما دور شدن زار شدن هم دارد عیب از ماست که هر صبح نمی بینیمت چشم بیمار شده تار شدن هم دارد علی اکبر لطیفیان🌻 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج @wittj2

خود را ز مکردوست نمایان روزگار گاهی به چاه و گاه به زندان کشیده ایم صائب🌻 #FATF @wittj2

اینکه در شعر میگرایی گوش مدتی بر سِــماع قرآن کوش سماع:گوش دادن اوحدی🌻 @wittj2

🔮🎷قضا و قدر در اصطلاح دیگر در ادبیات قرآن و اهل بیت علیهم السلام فعل امری خدا، قضا نامیده می شود. و فعل خلقی خدا، قدر نامیده می شود. ⭐️قَدَر یعنی اندازه ها، مقدار ها و فرمول های جهان یا همان 👌نظام علت و معلول. ⭐️قضا یعنی خواست و اراده خدا در 👌خارج از بستر فرمول های جهان؛ مثلاً آتش نمرود (مطابق قدرها و مطابق قانون علت و معلول) باید حضرت ابراهیم را می سوزانید، امّا قضا آمد؛ امر آمد (كُونِي بَرْدا) و قوانین قدَری و قانونی علت و معلول را از کار انداخت و آتش ابراهیم را نسوزانید. این بحث به صورت کاملتر در📗 کتاب «دو دست خدا» شرح داده شده است. آیت الله مرتضی رضوی🌻 علمی عرفانی👇 @wittj2