درود بر دوستان تازه پیوسته
مباحث مهم کانال را در این هشتک ها سرچ بفرمایید.👇👇👇
#عرفان_عملی_اسلامی(#مهدی_طیب)
#ضرورت_دین_نبوت_امامت
#دولت_کریمه(استاد عبادی)
#محامین(استاد عبادی)
و من الله توفیق🌻
سپاس از همراهی شما بزرگ اندیشان گرامی🙏🌹
👇
@wittj2
برگی از معرفت🍂
یک مسئله ای مهم که اقا امیرالمومنين.ع. فرمودند:
⭐️این است که در زندگی شتاب نکنیم، آروم باشیم، اگر ما مسائل زندگی را به دو دسته تقسیم کنیم،
1⃣مادی
2⃣معنوی
حضرت فرمودند : در امور مادی هرگز شتاب و عجله نکنید، به عنوان مثال یک نفر حاضر هست برای خرید یک بستنی از این طرف شهر برود به آن طرف شهر، یا برای خرید یک دانه نان، بخاطر اینکه کیفیت انجا بهتر است
در حالی که امام فرمودند: در این امور هرگز شتاب نکنید وامثال اینا ؛
🎯ولی در مسائل معنوی عکس قضیه وجود دارد یعنی شتاب در این موارد مورد نکوهش نیست، در حالی که اینجوری اتفاق نمیفتد شخص اگر یک مسجد سر کوچه خانه یشان باشد فکر نمیکند که نماز خواندن به جماعت در مسجد بهتر از خانه هست در حالی که شتاب در این مسائل خوب است
➖ از جمله شتاب در نماز اول وقت و در بقیه مسائل،
که امام فرمودند:
➖به فرزندان خود این مسائل را یاد بدهیم
➖یک مسئله دیگری که وجود دارد این هست که انسان باید در آمد نیکوی داشته باشد واز اون طرف که خروجی آن محسوب میشود که همان موارد مصرف آن میباشد بایدنیز نیکو باشد.
➖از جمله همین زمینه کمک کردن به دیگران
(به عنوان مثال کمک کردن به کسانی که دچار بلایای طبیعی شده اند.)
➖ویکی دیگر از مسائلی که انسان باید مورد توجه قرار بدهد، این هست که شخصیت خودش را به خاطر دنیا و چیزهای پست کوچک نکند.
➖خیلی مواقع انسان به خاطر مسائل دنیوی نباید چاپلوسی کند،👌 ولی همین چاپلوسی در جاهای دیگر مورد پسند هست، انجای که شاگرد باید منت وناز استادش رو بکشد چرا که این مسیر، مسیر کمال هست و او را میتواند با حقیقت آشنا سازد.
استاد حسینی🌻
📗نهج البلاغه
علمی عرفانی👇
@wittj2
دیالکتیک علم و عرفان ناب
🔮🎷حالا این شاهدها چه کسانی هستند؟ در روایت ما گاهی شاهدها را متعدد معنا کردند👇👇 🔑اعضا و جوارح ما
ادامه مطلب
👈«والمومنون» مومنون در اینجا شاهد هستند
⭐️منتها یک نکته ای بهش اضافه بکنیم
«مومن بما انه مومن» مطلق، نخیر !
بلکه «انک کتاب الابرار علیین یشهد المقربون»
کتاب ابرار را دیگه ابرار، شاهد هم نیستند
⭐️ «یشهد المقربون» یک درجه بالاتر
مراتب عالیه در وجود اشراف برمراتب نازله دارند ، مراتب عالیه شاهد مراتب نازله هستند
«غلا ان کتاب الابرار لفی علیین و ما ادریک ما علییون یشهده المقربون»
👌✨اینها باید در باب شهادت معنا بشوند
حالا اگر بیاییم مومنون، مقربون و.. را معنا بکنیم
👈 میشود اعم از ملایکه و اولیا الهی
استاد حسینی🌻
📗صحیفه سجادیه
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷سیری در روایات:
وقتی میرویم به حضرت معصومه سلام الله میگوییم
«السلام علیک یا فاطمه معصومه س»
👈در ادبیات
➖ گاهی میگوییم امام حسین «علیه» السلام
➖گاهی میگوییم امام حسین «علیک» السلام
🔑فرق بین «علیک» و «علیه» در ادبیات فارسی چیست؟
علیه👈 ضمیر غایب است
علیک👈 ضمیر مخاطب است
➖اینجا که غایب است معنا کردن راحت است
یعنی👈 خداوند عالم مخاطب ماست با تو صحبت میکنیم
و آقا اباعبدالله علیه السلام هم هستند
⭐️به نظر می آید که این متکلم است، آن(خدا) مخاطب و امام حسین علیهالسلام هم فرد ثالث
➖اما آنجا که میگوییم السلام «علیک» یا حجت الله
این مخاطب حاضر است که میگوییم سلام بر تو یا غایب⁉️
👌✨اگر او حاضر نباشد که اصلا در ادبیات اینهمه زیارت نامه های ما غلط است دیگر!
🎯بنابراین این متون زیارت نامه ها بهترین دلیل بر اثبات شاهد بودن اولیای الهی بر ماست
استاد حسینی🌻
📗صحیفه سجادیه
علمی عرفانی👇
@wittj2
#امام_خمینی
حتی جنگ های انبیاء هم برای معرفة الله است.
#تمام مقاصد انبیاء، برگشتش به یک کلمه است و آن «#معرفة_الله ». تمام، مقدمه این است.
اگر دعوت به عمل صالح شده است، اگر دعوت به تهذیب نفس شده است، اگر دعوت به معارف شده است، تمام برگشتش به این است که آن نقطه اصلی را که در فطرت همه انسانها هست، حجاب را ازش بردارند تا انسان برسد به او، و او معرفت حق است، #مقصد_عالی همین است. انبیاء نمی خواستند که جنگی باشد و نمی خواستند که دعوتی باشد به غیر از این دعوت، دعوت به گرفتن کشور و دعوت به اینها، هیچ وقت در آنها نبوده است.
📗صحیفه امام، ج ۲۰، ص ۱۶
👇
@wittj2
یا رب چه خجسته است ملاقات جمالت
آن لحظه که چون بدر براین صدر برآیی
مولانای جان🌻
👇
@wittj2
4_5771756461738689823.mp3
2.02M
⭐️جانبازی برای خدا(حجاب اکبر)
🎷علامه حمیدرضا مروجی سبزواری
علمی عرفانی👇
@wittj2
📗داستان گریختن حضرت عیسی علیه السلام از احمقان در دفتر سوم مثنوی معنوی ”
ب ؛ ۱
عیسی مریم به کوهی میگریخت
شیر ، گویی خون او میخواست ریخت
آن یکی در پی دوید و گفت خیر!
در پیت کس نیست چه گریزی چو طیر؟
با شتاب او آنچنان میتاخت جفت
کز شتاب خود ، جواب او نگفت
یک دو میدان در پی عیسی براند
پس بجد جد عیسی را بخواند
کز پی مرضات حق یک لحظه بیست
که مرا اندر گریزت مشکلیست
از کی این سو میگریزی ای کریم
نه پیت شیر و نه خصم و خوف و بیم
گفت از احمق گریزانم برو
میرهانم خویش را ، بندم مشو
گفت آخر آن مسیحا نه تویی
که شود کور و کر از تو مستوی
گفت آری ، گفت پس ای روح پاک
هرچه خواهی میکنی از کیست باک؟!
گفت عیسی که به ذات پاک حق
مبدع تن خالق جان در سبق
کان فسون و اسم اعظم را که من
بر کر و بر کور خواندم شد حَسَن
بر کُهِ سنگین بخواندم شد شکاف
خرقه را بدرید بر خود تا بناف
برتن مرده بخواندم گشت حی
بر سر لاشی بخواندم گشت شی
خواندم آن را بر دل احمق به وُدّ
صد هزاران بار و درمانی نشد
گفت حکمت چیست کآنجا اسم حق
سود کرد ، اینجا نبود آن را سبق؟!
گفت رنج احمقی قهر خداست
رنج و کوری نیست قهر آن ابتلاست
ز احمقان بگریز چون عیسی گریخت
صحبت احمق بسی خونها که ریخت
اندک اندک آب را دزدد هوا
دین چنین دزدد هم احمق از شما
آن گریز عیسی نه از بیم بود
آمنست او آن پی تعلیم بود
زمهریر ار پر کند آفاق را
چه غم آن خورشید با اشراق را
"جناب مولانای جان"🌻
خلاصه شده
👈مستوی شدن : بهبود یافتن
👈خواندم آن را بر دل احمق به وُدّ
صد هزاران بار و درمانی نشد
خواندم آن را بر دل احمق به ودود = با ضمه واو و تشدید دال ؛ دوستی و محبت
ادامه دارد...
علمی عرفانی👇
@wittj2
ادامه ی📗داستان گریختن عیسی علیه السلام از احمقان در دفتر سوم مثنوی معنوی ”
ب ؛ ۲
دیدگاه مولانا در این زمینه بسیار ژرف ، مفید و کاربردی ست و برای محققین خود شناسی ارزشمند و راهگشاست :
ز احمقان بگریز چون عیسی گریخت
صحبت احمق بسی خونها که ریخت
حضرت مولانا در این داستان توصیه می کند که همچون عیسی مسیح (ع) از احمق گریزان باشید .
از حضرت مسیح ع نقل است که :
” از زنده کردن مردگان ناتوان نشدم ولی از اصلاح احمقان درمانده شدم .”
اما پرسش های زیادی در این داستان مطرح می شود که فرد محقق ، باید خود به جستجوی پاسخ ها همت گمارد : اینکه احمق کیست و در واقع حماقت چیست؟
جنس و ماهیت و ریشه حماقت در حیطه فکر است یا خارج آن؟
کدام بخش وجود من می تواند احمق باشد؟ حماقت بشر ذاتی یا عرضی است؟
آیا حماقت تنها فردی است یا جمعی و جهانی؟
آیا حماقت فقط در دیگران وجود دارد یا در درون تک تک ما هم ” احمق درونی ” یافت می شود؟
حماقت مربوط به “من کاذب” است یا “من متعالی”؟ آیا عدم شناخت این دو من ، حماقت است؟
ضرر و زیان حماقت کدام است؟
آیا هزاران جنگ خانمانسوز در طول تاریخ بشریت و میلیون ها کشته ، یکی از عوارض این حماقت نیست؟
راه گریز از حماقت چیست؟
آیا صرف علم و دانش آکادمیک ، انسان را از حماقت می رهاند؟
آیا دانشمند احمق هم داریم؟ و ..…
جناب مولانا در جای دیگر به ضرورت احتراز و فرار از حماقت درونی هم تأکید داشته است و آن را مشکل تر از فرار از احمق بیرونی می داند :
میگریزم تا رگم جنبان بود
کی فرار از خویشتن آسان بود؟
در جای دیگری مولانا حماقت را “محدودیت” می داند .
چه چیزی انسان را محدود و محروم از بزرگترین نعمت های الهی و در نتیجه دچار بزرگترین حماقت می کند؟
بزرگترین محدودیت و حماقت این است که خود را مترادف و همسان با موضوعات محدود و زود گذر و یا پلیدِ این عالم هستی کنیم و جالب اینکه این یکی پنداشتن خود با این موضوعات کم اهمیت و یا بی ارزش ، فقط در حیطه و برداشت از یک فکر اشتباه است!
⭐️ جالب تر از آن اینکه وجود این “من کاذب مشترک” در همه این یکی پنداشتن ها زیر سوال است!
ادامه دارد...
علمی عرفانی👇
@wittj2
ادامه ی📗داستان گریختن عیسی علیه السلام از احمقان در دفتر سوم مثنوی معنوی ”
ب ؛ ۳
منِ تصوری و تخیلی و کاذبی که همانند سازی به آن نسبت داده می شود ، در حقیقت ، وجود ندارد!!
و من متعالی که همان اگاهی و اصالت انسان و ودیعه ی حضرت باریتعالی است ، ورای همه ی این محدودیت هاست و در قالب های محدودیت زا نمی گنجد .
در آسمانِ لایتناهیِ آگاهی و بیکرانگی و یکی بودن با همه ، دو گانگی ، تمایز ، دشمنی و ناشادی غایب است .
( از دیدگاه مولانا ؛ شادی در وجود عارف و انسان آگاه ، دائمی است اما خوشحالی ، موقتی و زود گذر .)
جناب مولانا ، رنج و درد ظاهری را آزمایش الهی و رنج احمقی را قهر وغضب خداوند می داند .
به عبارت دیگر درد فیزیکی ، بیماری ، پیری و حتی مسائل غیر روانی ریز و درشت فردی و اجتماعی ، درد ها و رنج هایی است که می توانند مایه و عامل رشد و تکامل و همدلی آدمی باشند .
دروغ ، حسادت ، کینه ، عقده ، بخل ، حقارت ، خیانت ، جنایت و .... در راستا و هم هویت با حقیقت اصالت و انسانیت خدادادی انسان نیست .
این همسان پنداریِ کاذبِ فکری با مسائل ناپایدار و یا غیر اخلاقی این جهان ، جزء طبیعت ذاتی بشر نیست و وصله ای است ناجور!!
و رنجی است ناشی از قهر و دوری از خدا و دوری از فطرت الهی و من متعالی .
مولانا در جای دیگری سبب و علت غم و خسته دلی بشر را ، بیماری و پیری و فقر اقتصادی و .… نمی داند ، بلکه ریشه ناشادی و گرفتاری بشر را اسارت فکری و باور کردن منیت کاذب انسان ، ناشی از آن می داند :
جمله خلقان سخره اندیشه اند
زان سبب خسته دل و غم پیشه اند
و توصیه می کند :
ز احمقان بگریز چون عیسی گریخت
صحبت احمق بسی خونها که ریخت
اندک اندک آب را دزدد هوا
دین چنین دزدد هم احمق از شما
در مورد احمق های بیرونی هم این نکته را بایستی مد نظر داشت که افراد دارای فرکانس و سطح انرژی پایین ، ناخود آگاه هم که شده مایلند ، شما را پایین کشیده و هم سطح خود کنند!
و انرژی و دین شما را بدزدند .
اگر انسان از درون ، خودباخته ی حماقت جامعه باشد ، گرفتار همان حماقت خواهد شد .
مولانا در جای دیگری به ثبات قدم و تکیه بر بینش ناشی از “من متعالی” و عدم خودباختگی در برابر منیت کاذب (که جامعه هم مروج آن است)، دعوت می کند :
دﯾﺪ ﺧﻮد ﻣﮕﺬار از دﯾﺪ ﺧﺴﺎن !
ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺮدارت ﮐﺸﻨﺪ اﯾﻦ ﻧﺎﮐﺴﺎن !
در خاتمه توصیه مولانا این است ، که از احمق ها چه درونی و چه بیرونی دوری کنید و ریشه ی فسادها ، خیانت ها و جنایت ها را حماقت و از اصالت خویش دور شدن می داند .
و نکته آخر هم که جناب مولانا ، در بیان این داستان متذکر می شود این است که :
آن گریزِ عیسی ، نه از بیم بود
ایمن است او ، آن پی تعلیم بود
فرار ظاهری حضرت عیسی ع از احمق ، بخاطر آموزش به انسانها و سمبلیک بود و نه از بیم و ترس .
📗برداشت و تلخیص از
مثنوی معنوی ،
گنجور و چند منبع با ویرایش
علمی عرفانی👇
@wittj2
هیچکدام از یکصد میلیارد سلول عصبی مغز، به تنهایی، کمترین تصوری از این ندارند که👌 «ما» که هستیم! خودِ مغز اصلا نمیداند که وجود دارد یا خیر. ما هنوز نمیدانیم👈 آگاهی خارج از مغز است یا مغز سازندهی آگاهی ست!
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷آگاهی
🔑زمان, رفتارِ آماری ماده است. ضدِ زمان(آگاهی) نیز از جنسِ زمان است. بنابراین, آگاهی نیز یک رفتارِ آماریست که فقط از دور ,آگاهی بنظر می رسد.
⭐️آگاهی بمعنای حرکت بسمتِ پیچیدگی است. حرکت بسمتِ سیستمهای پیچیده تر. هر چه سیستمها پیچیده تر شوند, هرچه طبیعت پیچیده تر شود, مکانیسمِ زمان که یک مکانیسمِ آماریست , بیشتر احساس میشود. به بیان دیگر, هر چه آگاهی بیشتر شود, سیستمها پیچیده تر میشود, طبیعت پیچیده تر میشود,سرعتِ زمان بیشتر میشود. زمان بیشتر ساخته میشود. این همان حرکت و ضدحرکت است. با افزون شدنِ آگاهی(ضد زمان),سرعتِ زمان نیز بیشتر احساس میشود.تغییرات بیشتر احساس میشود.
⭐️زمان یک پدیده است در یک اَبَرزمان. آگاهی نیز یک پدیده است در یک اَبَرزمان. دو حرکتِ ظاهرا مخالفِ هم اما برخاسته از هم. مکمل هم. مجموعِ آگاهی و زمان صفر است.
👈آگاهی + زمان = 0
زیرا آگاهی در طولِ زمان , به ناآگاهی و واپاشی و بی نظمی تبدیل میشود و زمان نیز در طولِ مسیرِ آگاهی, به بی زمانی و بی معنایی و همه چیز باهم در یک لحظه(هیچ) منتهی میشود.
زمان در یک اَبَرزمان یک پدیده است. یعنی دارای شروع و پایان است(از نظر ناظرِ ساکن در ابرزمان). همچنین میتوان گفت آگاهی یک پدیده است . دارای شروع و پایان است.
⭐️نگاهِ جزء به کل , آماریست. جزء, رفتارهای کل را بصورتِ آماری احساس می کند. به همین لحاظ, نگاه جزء به کل, زمان محسوب میشود.
نگاهِ کل به جزء , دقیق است. مکانی است. نگاهِ کل به جزء , مکان محسوب میشود.
✍م.م
علمی عرفانی👇
@wittj2
در ابدیت، جایی که هیچ زمانی وجود ندارد، هیچ چیز نمی تواند رشد کند، چیزی تغییر نمیکند. بنابراین مرگ زمان را خلق کرد تا چیزهایی که قرار است بکشد را رشد دهد!
علمی عرفانی👇
@wittj2
✂️برشی از یک کتاب
کسانی که زندگی خود را صرف مطالعه و دانششان را از خلال سطور استخراج میکنند، شبیه افرادی هستند که از توضیحات و توصیفات مسافران، اطلاعات دقیقی دربارهی یک کشور به دست آوردهاند. این افراد میتوانند چیزهای زیادی دربارهی آنجا بگویند و با این حال و پس از این همه، هیچ درک روشن و مربوط و ژرفی از وضعیت و موقعیت آنجا ندارند !
اما کسانی که زندگی را وقف تأمل و اندیشه کردهاند به خودِ مسافران شبیهاند؛ فقط اینها هستند که میدانند دربارهی چه حرف میزنند، با جریان حقیقی امور آشنایند و یکسره غرق در موضوع شدهاند ...
📗 در باب خود انديشى
آرتور شوپنهاور🌻
علمی عرفانی👇
@wittj2
مهدی شناسی👇
🔮🎷زیارت آل یاسین(۲۳)
🌹السلام علیک حین تقوم🌹
🔑قسمت دوم
⭐️قائم
محدّث نوری (رحمةُ الله علیه) گوید🌻: قائم یعنی: برپا شونده در فرمان حق تعالی ، چون آن حضرت (علیه السلام) پیوسته در شب و روز مهیّای فرمان الهی است که به محض اشاره ظهور نماید... .
🍀 در روایتی از ابوحمزه ثمالی آمده که گوید: از امام باقر (علیه السلام) پرسیدم: یا بن رسول الله ! آیا همه شما قائم به حق نیستید؟ فرمود: آری ، همه ما قائم به حق هستیم. گفتم: پس چگونه حضرت صاحب الأمر (علیه السلام) را قائم نامیدند؟ فرمود: « هنگامی که جدّم حسین (علیه السلام) کشته شد ، فرشتگان به درگاه خداوند – عزّ و جلّ- صدا به گریه و ناله بلند کردند و عرضه داشتند : اِلها! صاحب اختیار ! آیا غفلت می ورزی از کسی که برگزیدۀ تو و فرزند برگزیده ات و بهترین خلق را به قتل رسانیده است؟! پس خداوند- عزّ و جلّ – به آنها وحی فرمود: ای ملائکه من ! آرام باشید. به عزّت و جلالم سوگند! حتماً از آنها انتقام خواهم گرفت ، هر چند پس از مدّتها باشد. سپس خداوند – عزّ و جلّ- برای فرشتگان از روی امامان از فرزندان حسین (علیه السلام) پرده برداشت. ملائکه خوشحال شدند و دیدند یکی از آنها ایستاده نماز می خواند، خداوند فرمود: به این قائم –عجّل الله فرجه الشریف – از آنها انتقام می گیرم».
🍀 از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمودند: « هنگامی که حضرت قائم (علیه السلام) بپاخیزد ، مردم را از نو به اسلام دعوت می کند و به آیینی که کهنه و مندرس شده و مردم از آن بی خبر مانده اند ، رهنمون می گردد. و بدین جهت حضرت قائم (علیه السلام) مهدی نامیده شده ، که مردم را به شیوه ای هدایت می کند ، که از آن دور افتاده اند. و بدین سبب قائم خوانده شده که به حق قیام خواهد کرد[ و حق را برپا خواهد داشت]».
🍀و از وظایف شیعیان- مستحب و احیاناً واجب- بپاخاستن هنگام یاد شدن نام یا القاب شریفۀ آن حضرت (علیه السلام) و یا خصوص لقب شریف قائم می باشد، و این شیوه بین تمامی شیعیان دوازده امامی در همۀ عصرها شیوع داشته و هست.
🍀روایاتی در این باره وارد شده ، اینکه: روزی در مجلس امام صادق (علیه السلام) نام حضرت صاحب الزمان – عجّل الله فرجه الشریف – برده شد ، امام صادق (علیه السلام) به احترام اسم آن حضرت بپا ایستادند.و در خبری دیگر راجع به سبب بپا خاستن هنگام یاد نمودن لفظ قائم ، از القاب حضرت حجّت – عجّل الله فرجه الشریف – سؤال شد ، آن حضرت فرمود: « زیرا که او را غیبتی است طولانی و از مهربانی شدیدی که نسبت به دوستانش دارد ، به هر کسی که او را به این لقب- که به دولت او و حسرت خوردن از جهت غربتش اشاره دارد- یاد کند، نظر می فرماید. از گونه های تعظیم او این است که غلام به حال تواضع برای ارباب خود بپاخیزد،[ به خصوص] هنگامی که مولای جلیلش به دیدۀ شریفش به او نظر می کند ، باید که بپا خیزد و از خداوند – جلّ ذکره- تعجیل فرجش را طلب نماید».
🍀عالم جلیل مرحوم فقیه ایمانی گفته است: برخاستن در وقت ذکر اسم مبارک حضرت صاحب الامر (علیه السلام) ، هر چند موافق با تعظیم و احترام از ایشان است ، لکن حکمت مهم تری است و آن امر این است که برای نصرت و یاری آن حضرت (علیه السلام) ، باید همیشه عزم قلب و نیّت صدق مؤمن این باشد که هر وقت آن حضرت (علیه السلام) ظاهر شوند ، او در قیام برای نصرت و اطاعت امر ایشان حاضر باشد ، بدین ترتیب با برخاستن در موقع ذکر اسم ایشان ، اظهار عزم قلبی خود را می کند و می گوید: خداوندا شاهد باش من الان حاضرم ، اگر آن حضرت (علیه السلام) ظاهر شوند ، در نصرت و اطاعتش قیام به امر ایشان نمایم.
🍀بنابراین مهم است که وقت برخاستن ، متذکّر چنین معنایی باشد و در همان حال مسألت تعجیل فرج ایشان را از خداوند نماید ، به وجهی که عمل حضرت رضا (علیه السلام) بیانگر حکمت و استحباب این عمل گردید.
🍀 حدیث بپا خاستن حضرت رضا (علیه السلام) چنین است: وقتی دعبل خُزاعی قصیدۀ معروف خود را بر حضرت رضا (علیه السلام) خواند و امام قائم – عجّل الله فرجه الشریف – را یاد کرد ، امام رضا (علیه السلام) دست خود را بر سر نهاد و به عنوان تواضع بپا ایستادند و برای فرج آن حضرت(علیه السلام) دعا کردند.
#مهدی_شناسی
#زیارت_آل_یاسین
علمی عرفانی👇
@wittj2
4_6017272954339984235.mp3
12.15M
درود بر دوستان تازه پیوسته
مباحث مهم کانال را در این هشتک ها سرچ بفرمایید.👇👇👇
#عرفان_عملی_اسلامی(#مهدی_طیب)
#ضرورت_دین_نبوت_امامت
#دولت_کریمه(استاد عبادی)
#محامین(استاد عبادی)
و من الله توفیق🌻
سپاس از همراهی شما بزرگ اندیشان گرامی🙏🌹
👇
@wittj2
برگی از معرفت🍂
⭐️" حقیقت ذات آدمی "
✨حجاب چهرۀ جان می شود غبار تنم
خوشا دمی که از این چهره پرده برفکنم✨
در فلسفه های روحانی و قدسی جهان، هیچ دانشی برتر از این نیست که آدمی دریابد هستی او این بدن نیست، و حقیقت ذات او یک روح الهی است، که غبار تن بر دامنش نشسته است. همۀ قراین نشان می دهد که این مرغ خوش الحان روح از گلشن بهشت بدین وادی آمده است و این ترانه ها که می خواند هیچ گاه از دل این غبار تیره بر نمی خیزد. هرچند بر کس عیان نیست که ارواح از کجا می آیند و به کجا می روند، اما معلوم است که شوق پرواز به عالم معانی، یعنی عالم خوبی و زیبایی و عشق به مهربانی و جوانمردی و عدل و احسان در همۀ انسانها هست و این شوق ها که در انسانهای فرهیخته به کمال ظاهر می شود، هرگز محصول ترکیبات ذرات بی هویت عالم خاک نیست.
#در_صحبت_حافظ 🌻
#الهی_قمشه_ای
علمی عرفانی👇
@wittj2
اغنیا خشک وفقیران چشم تر
عاشقا بیشکل خشک و تر بیا
گر صفتهای ملک را محرمی
چون ملک بیماده و بینر بیا
مولانای جان🌻
👇
@wittj2
شاگردتومی باشم گر کودن و کژپوزم
تا زان لب خندانت یک خنده بیاموزم
ای چشمه آگاهی شاگرد نمیخواهی
چه حیله کنم تامن خودرابه تودردوزم
مولانای جان🌻
👇
@wittj2