برگی از معرفت🍂
کمالاتی که ما بین انسان و حیوان مشترک باشند، برای انسان کمالی محسوب نمی شود.
کمالی که بین مسلمان وکافر مشترک باشند هم کمالی برای مسلمان نیست.
همچنین کمالی که بین امام وانسانِ معمولی مشترک باشد کمالی برای امام نیست. آن کمالاتی که امام دارد ودیگران ندارند کمالِ امامست.
کمالِ امام را باید در👌✨ عالم اسماء الله پیدا کرد.
علامه حمیدرضا مروجی سبزواری🌻
علمی عرفانی👇
@wittj2
پندانه🍂
«... اما عشقهایی هم وجود دارند که در این دنیا تشکیل نشدهاند و منشاء پیدایش آنها ادراکات حسی و فرمان عقل جزئی نیست بلکه انسان بدون این که معشوق را ببیند در قلب خود احساس کششی نسبت به او مینماید. مگر ما امام زمان را دیدهایم و با ادراکات حسی خود او را درک کردهایم؟ اما به هر حال کششی در درون خود نسبت به او احساس میکنیم، در حالی که نه او را با قوهی بینایی دیده و نه صدای او را با قوهی شنوایی شنیدهایم. یا عشقی که انسانها با هر مذهب و ملتی نسبت به خداوند دارند، در حالی که خداوند نه قابل دیدن است و نه بوییدن و نه چشیدن و نه شنیدن و نه لمس کردن.
آری باید دانست که مکان شکلگیری این عشقها عوالم دیگری بوده است و برای مثال، ما خداوند را در عالم میثاق دیدهایم و او را ادراک نمودهایم. چرا که خداوند خبر میدهد که: ای رسول ما! یاد آر آن زمانی را که پروردگارت همهی بنیآدم را جمع نمود و خودش را در درون وجود آنها به آنها نشان داد و به آنها فرمود: آیا من ربّ شما نیستم؟
آری، خداوند از آن واقعه چنین یاد میکند که: ربّ تو همهی بنیآدم را حاضر کرد و: «أشهدهم على أنفسهم» یعنی به آنها فرمود که: «خود»تان را مشاهده کنید. چون «خود»شان را مشاهده کردند به آنها فرمود: آیا من ربّ شما نیستم؟ و انسانها گفتند: «بَلَى شَهِدْنَا» بلی، ربوبیّت تو را مشاهده کردیم. اینجا بود که انسانها به شهود پروردگار خود رسیدند و چون رب، موجودی است که کامل است و انسان همیشه عاشق کسی میشود که کامل باشد و نواقص او را جبران کند پس ما با شهود خداوند به عنوان رب در درون نفس خودمان، هم ربوبیّت او را ادراک کردیم و هم عاشق او شدیم.
برای همین بود که وقتی حضرت ابراهیم (ع) خورشید را دید که مردم او را به عنوان رب میپرستند، چون به خودش مراجعه کرد دید نسبت به خورشید عشقی و محبتی ندارد، پس فهمید که خورشید نمیتواند رب باشد، چرا که هر ربّی محبوب است و خورشید محبوب نبود. آخر حضرت ابراهیم (ع) قبلاً و در عالمی دیگر ربّ واقعی را دیده بود و هم او را ادراک کرده و هم دل در گرو عشق او بسته بود و دانسته بود که رب، باید معشوق و محبوب هم باشد، و اکنون این رب، یعنی خورشید، معشوق و محبوب نیست، لذا از اینجا بود که میفرمود: «لا أُحِبُّ الْآفِلِينَ». (البته معلوم باشد که خداوند در عالم ذرّ یا میثاق به عنوان رب هم معلومِ انسان شد و هم محبوب. اما به عنوان الله یا به عنوان وجود مطلق و هو، در عالم واحدیّت و احدیّت معلوم و محبوبِ انسان شده بود و این است که عشق انسان به خداوند چه در صورت ربوبیّت و چه در صورت الوهیّت و چه در صورت هویّت عشقی بسیار کهنه و قدیمی است).
جناب لسان الغیب در وصف این عشق به رب که در عالم میثاق گریبان انسان را گرفت چنین میسراید:
آن روز شوق ساغر می خرمنم بسوخت
کاتش ز عکس عارض ساقی در آن گرفت
و منظورش از «آن روز» همان عالم میثاق است که در آنجا عکس صورت خداوند بهعنوان رب، در وجود انسان افتاد و اگر خداوند توفیق دهد این بیت را در زمانی مناسب شرح گویم، که البته اکنون زمان آن نیست، چرا که به قول مرحوم خواجهی بزرگ ما مرحوم جناب نصیر الدین طوسی (قدّس الله روحه العزیز):
#به_گرداگرد_خود_چندان_که_بینم_بلا_انگشتری_و_من_نگینم
حالا آیا ما خداوند را چه به عنوان رب و چه به عنوان الله و چه به عنوان هو در آن عوالم میثاق و واحدیّت و احدیّت با ابزار ادراکی حسی و چشم و گوش و بینی و زبان و پوست درک کردهایم؟ و آیا با همین عقل جزئی و قلبی که در مرتبهی طبیعت متوقف است دل در گرو عشق او نهادهایم؟ مسلماً خیر، چرا که در آن عوالم نه خبر از جسم بوده است، نه خبر از عقل جزئی، و نه خبری از این حواس ادراکی جزئی».
علامه مروجی سبزواری🌻
علمی عرفانی👇
@wittj2
هدایت شده از اخبار 20:20
#اعجازهای_آسمانی_قرآن
#آماده_شدن_زمین_برای_زراعت_به_وسیله_باران
🍃فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاء صَبًّا ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا فَأَنبَتْنَا فِيهَا حَبًّا وَعِنَبًا وَقَضْبًا🍃
(عبس/ 24ـ 28)
✨«و انسان بايد به غذايش نظر كند؛ كه ما آب را با بارشى فرو ريختيم؛ سپس زمين را كاملاً شكافتيم؛ و در آن دانه (ها) رويانديم؛ و (نيز) انگور و سبزى»☘🍃☘
💠نکته علمي💠
☘در آغاز، سطح زمين را قشر عظيمي از سنگها پوشانده بود. بارانهاي سيلابي پي در پي فرو باريدند و سنگها را شكافتند. ذرات آن را جدا كردند و در قسمتهاي گود زمين گستردند و به اين ترتيب تودة خاك قابل زراعت تشكيل شد و هم اكنون نيز سيلابها قسمتي از آنها را در خود حل كرده، به دريا ميريزند. اما خاكهاي جديدي كه به وسيله برف و باران مجدداً تشكيل ميشود، جاي آن را ميگيرد وگرنه انسان گرفتار كمبود خاك زراعتي ميشد. به اين ترتيب آيه اشاره به يكي از معجزات علمي قرآن است كه نشان ميدهد اول بارانها فرو ميبارند و سپس زمينها شكافته ميشوند و آماده زراعت ميگردند. نه تنها در روزهاي نخست اين عمل صورت گرفته كه امروز نيز ادامه دارد🌿
📚(مکارم شیرازی، تفسير نمونه، 26/ 148).
💠 @harrozbaqoran 💠
هدایت شده از 🌼🌸 پست موقت 🌼🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
🔷 اطلاعیه ثبت نام #رایگان طرح شروع از صفر
✅ من کیستم = خودشناسی = عرفان حقیقی
🔷 منحصر به فرد ترین طرح تحول اعتقادی و پاکسازی افکار
✍برای ثبت نام لطفا مشخصات زیر را به آیدی زیر ارسال نمایید :
1⃣نام و نام خانوادگی
2⃣شماره ایتا یا تلگرام (ذکر کنید با کدام پیام رسان بیشتر راغب هستید)
3⃣سن
4⃣شهرسکونت
5⃣ تحصیلات
➡️ @hayate_ensani_start
🔷جهت آغاز تحول انسانی همراه شوید.👇
http://eitaa.com/joinchat/2323251201Cf98d1d7999 (لینک عضویت)
توجه ❗️
دوستان گرامی متن بالا رو به دقت مطالعه بفرمایید این طرح انسان ساز #رایگان رادر هیچ کانالی یافت نمی کنید تصمیم با شماست....
هدایت شده از عـرفان و حـڪمت
🌼 شما حتما آیت الله حق شناس رو میشناسید.
یه روز یه برگه آزمایش رو بهشون میدن که توش خبر یه بیماری هولناک بوده.چند ساعت بعدش یکی از دوستانشون میرن پیش آقای حق شناس و یه سلام علیکی میکنه
بعد میبینه آقای حق شناس راحت سلام و علیک میکنه
میگه آقا اون برگهی آزمایش...
نه که آلزایمر گرفته باشه، اصلاً تو فکرش نبوده، اقای حق شناس میگه کدوم آزمایش؟! هان، اون بیماری...☺️
میگه آقا شما فراموش کردید به این سادگی؟ آخه تازه برگه رو به شما دادن!
✅ ایشون فرموده بودند که "الحمدالله خدا قدرتی بهم داده که میتونم فکرم رو منصرف کنم از چیزی که نباید در موردش فکر کنم".
🔸یه نفر از مرتاض های هندی اومده بود قم و بعضی طلبه ها گفتن ببریمش پیش علامه طبابایی. اومدن پیش علامه و گفتند یه کسی هست قدرتهایی داره و اینا... یه بار بیاریمش پیش شما؟
علامه گفت: نه برای چی آخه!
خلاصه اینا هم انقدر اصرار کرده بودن تا بالاخره علامه اجازه دادن. اما آخرش علامه گفته بود که شما اون مرتاض رو خواستید بیارید ولی من کاری بهش ندارم و باید به کارای نوشتن بپردازم.
بعد اون مرتاض رو آوردن پیش علامه و بهش گفته بودند ببین یکی از آدمهای قوی ما ایشونه. اون مرتاضه گفته بود حالا ببینید من چیکارش میکنم! بعد اومد و نشست یه کناری، حضرت علامه هم کنار میز کوچکی در حال نوشتن بود...
یه سلام و علیکی کردن...
بعد این مرتاضه هی نگاه میکرد به علامه و بعد علامه هر چند وقت یکبار سرش رو بلند میکرد و یه نگاه میکرد به این مرتاضه، اینم آه، و فریاد میکشید و یه کارهایی میکرد!!!
بعد از دو سه مرتبه که اینجوری شد، مرتاضه گفت: بابا این کیه من رو آوردید پیشش؟این کیه آخه؟😤
من تمام قدرتهام رو برای منصرف کردن فکر این و از بین بردن تمرکز و توّجهش بهکار میبرم، اما یه نگاه به من میکنه تمام زحمات من رو به هدر میده.🤕
✅ این قدرتی هست که یه مومن میتونه در اثر ایمان و تمرین و تمرکز زیاد به دست بیاره.
کانال عرفان و حکمت
@erfanvahekmat
دیالکتیک علم و عرفان ناب
🔑 هنرِ «فکرنکردن» داشته باش! 🔑 افکار منفی را به ذهنت راه نده! 💎 #کنترل_ذهن_در_مسیر_تقرب (ج۸) – قسمت
🔮🎷 تربیت ذهن، دو وجه دارد:
🔑 منصرفکردنِ ذهن از امور بد
🔑 متوجّهکردنِ ذهن به امور خوب
💎 #کنترل_ذهن_در_مسیر_تقرب (ج۹) – قسمت اول
⭐️قدرت ذهنیِ انسان از اینجا آغاز میشود: «به چیزی که نمیخواهی، ذهنت سراغش نرود و به چیزی که میخواهی، ذهنت را روی همان متمرکز کنی» این بزرگترین منشأ قدرت در روح انسان و آغاز قدمهایی است که انسان بهسوی رشد و کمال برمیدارد.
⭐️البته قبل از این هم میتوان مقدّماتی برای رسیدن به قدرت ذهنی در نظر گرفت؛ مثل سبکزندگیِ درست و برخی رفتارهایی که انسان باید انجام بدهد یا انجام ندهد؛ مثلاً اینکه انسان نباید هرزهچشمی و هرزهگوشی کند؛ یعنی نباید هر چیزی را گوش بدهد که ذهنش بهسمت هر فکری برود.
🔑اسلام اصلیترین برنامهاش یعنی نماز را برای تمرین کنترل ذهن گذاشته است. اصلِ اصلِ نماز این است که «به چی نیندیشی و به چی بیندیشی؟»
⭐️اگر ذهن انسان تربیت نشود، غالباً دربارۀ امور منفی فکر میکند. ذهن را باید تربیت کرد؛ یک وجهِ این تربیت، منصرفکردن ذهن از امور بد است، وجه دیگرش، متوجّهکردن ذهن به امور خوب است.
⭐️به چه چیزهایی نباید بیندیشیم؟ هر چیز بدی دربارۀ گذشته و آینده! باید ذهن را از آیندهاندیشیِ بد که موجب نگرانی میشود و از گذشتهاندیشیِ بد که موجب حسرت میشود، بازداشت.
⭐️اگر قدرت ذهنی نداشته باشی، در اثر صفات خوبی مثل «کمالطلبی» و«خوف از خطر» ذهنت بهطور خودکار سراغ امور منفی میرود. از یکطرف، چون کمالطلب هستی، نقصهایت تو را اذیت میکند. از طرف دیگر، چون میخواهی خودت را از خطرها نجات بدهی و دنیای اطراف پُر از عوامل خطر است؛ لذا دچار ترس و نگرانی میشوی.
علیرضا پناهیان🌻
🚩حسینیه آیتالله حقشناس - ۹۷.۰۶.۲۸
متن کامل: @Panahian_text
علمی عرفانی👇
@wittj2
🔮🎷 چگونه ذهنمان را به امور خوب متوجه کنیم؟
🎯 متمرکزشدن بر یادِ خدا دشوار است اما «مکرّر به یادِ خدا افتادن» آسان!
💎 #کنترل_ذهن_در_مسیر_تقرب (ج۹) – قسمت دوم
⭐️برای تربیت ذهن، دو نوع عملیات باید انجام شود: 🔑یکی منصرفکردنِ ذهن از امور بد و 🔑دیگری متوجّهکردنِ ذهن به امور خوب؛ که در رأس امور خوب، خود پروردگار است!
⭐️خدا با آن عظمت، خودش را وسیلۀ تربیت ما قرار میدهد؛ از بس ما را دوست دارد! وقتی میخواهد به ما قوّت ذهن بدهد، میگوید: به من فکر کن؛ به قدرت من، به علم من، به مهربانی من، به اینکه همهچیز دست من است...
⭐️اگر انسان نمیتوانست به امور خوب-خصوصاً به خدا- توجّه پیدا کند، خدا دستور نمیداد که او را زیاد یاد کنیم (اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيراً) حتی نمیفرمود: کسی که از یاد خدا خودداری کند مجازات میشود! (مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا) پس ما حتماً میتوانیم!
⭐️توجه به خدا را از کم شروع کن؛ اول سعی کن یکلحظه به یاد خدا بیفتی، وقتی ذهنت منصرف شد، دوباره آن را برگردان و بعد، این کار را ادامه بده و تعدادش را زیاد کن؛ یعنی تعدادِ «بهیاد خدا افتادن» را در زندگیات زیاد کن، تا مقدارِ یاد خدا افزایش پیدا کند.
⭐️متمرکزشدن روی یادِ خدا، بسیار دشوار است اما «مکرّر به یاد خدا افتادن» بسیار آسان است. لذا توصیه کردهاند که تسبیح بهدست بگیرید. همانطور که نخ تسبیح نمیگذارد دانهها پراکنده شوند، ذکرگفتن با تسبیح هم نمیگذارد ذهن تو پراکنده شود. مثلاً ده تا را بدون توجه میگردانی، یکدفعهای در یازدهمی یادت میافتد و توجه پیدا میکنی.
علیرضا پناهیان🌻
🚩حسینیه آیتالله حقشناس - ۹۷.۰۶.۲۸
متن کامل: @Panahian_text
علمی عرفانی👇
@wittj2