نوروز و کرونا
🔻موقع سال تحویل یاد جریانی افتادم که شیخ علی اصغر محمدی رفیقم که با هم وارد بیمارستان شدیم، برام تعریف کرد. میگفت یه جوونی رو دیدم که آنقدر حالش بد بود که گفتم بعیده زنده بمونه. خیلی حرف نمیزد روحیه اش هم داغون بود.
🔻همه تلاشم رو کردم که لااقل روحیه اش رو عوض کنم. میگفت من میمیرم اما بمیرم زنم چی میشه پسر یک ساله ام چی میشه؟ اون روز بیشتر از هر بیماری کنار تخت او نشستم با او صحبت کردم. میخواستم آرومش کنم و روحیه اش رو عوض کنم.
🔻دیگه باهاش رفیق شده بودم. میگفت یه شب یکی دیگه از طلبه ها هم اومد کنارم. اون شب حالم خیلی بد بود. اون طلبه اومد قرصم رو بهم بده تا بخورم. گفتم نمیتونم بخورم. توان ندارم. من میمیرم. طلبه با محبت و با آرامش خاصی قرصم رو داد و گفت نترس آرزو کن خدا آرزوهات رو میشنوه. قرصم رو خوردم.
🔻این بار با خدا طور دیگه ای مناجات کردم گفتم من کسی نیستم، برای بچه ام هم نمیترسم ، تو خدای بچه من هم هستی. اگر میخواهی منو ببری ببر خانواده ام رو به چه کسی بسپارم بهتر از تو. آماده ام برای مرگ. میگفت احساس کردم کوهی از تکبر و غرور در درونم شکست و فرو ریخت.
🔻احساس میکردم از همیشه به خدا نزدیکترم. حال خوشی داشتم. همیشه از این همه تکبر و غرور خودم بدم میامد به نظرم قبلا رابطه ام با همه بد بود با همسرم با برادرم با همه. ولی بعد از آن احساس کردم دیگه مانع همیشگی در وجودم خورد شد. اون شب احساس کردم حالم خوب شد...
🔻اون جوون مرخص شد. حالش هم خوب شد. رفیقم میگه هنوز باهاش در تماسم بهم میگه کرونا اگر برای همه بد بود ولی برای من سوغاتی های زیادی داشت. با شما طلبه ها رفیق شدم نمیدونم چرا ولی دوست دارم با خدا حرف بزنم. رابطه ام با همه خوب شده. احساس میکنم سبک شدم از همه غرورها و تکبرها.
🔻از وقتی این ماجرا رو شنیدم تا امروز دائم یاد این داستانم. ای خدایی که پیش چشمان موسی تجلی بر کوه کردی و نابودش کردی. بر کوه غرور و تکبر ما هم تجلی کن. ای خدای مقلب القلوب به حق باب الحوائجت،
حول حالنا الی احسن الحال....
@women92
#همسرداری
♦️روشهایی برای زندگی زناشویی بهتر
۱- از یکدیگر پشتیبانی کنید به دنبال راه هایی باشید که به لحاظ جسمی و روحی از هم حمایت کنید.
۲- جسارت بیان خواسته هایتان را داشته باشید آنچه می خواهید بگویید و آنچه به نظرتان نادرست است بدون طعنه و کنایه به زبان بیاورید.
۳- بدانید که چطور با هم بخندید شوخ باشید و شادی کنید بدون آنکه احساس شرمندگی و ترس داشته باشید.
۴- رابطه جنسی را زنده نگه دارید و اعمال مورد قبول هر دو طرف را تجربه کنید.
۵- با هم آرزوهایتان را ترسیم کنید و از آنها لذت ببرید.
۶- با هم قرار بیرون رفتن دو نفره بگذارید حتی در سالهای بچه داری و مشغله کاری
۷- به همسرتان آزادی بدهید تا خودش باشد. تفاوت ها را بپذیرید و به مرزهای موجود میانتان احترام بگذارید.
۹- بدون قید و شرط به هم محبت کنید و انتظار چشمداشت یا جبران نداشته باشید، عشق و محبت باید آزادانه نثار شود.
۱۰- حضور یکدیگر را چند بار در روز جشن بگیرید .احوال پرسی های پر هیجان، مکالمات تلفنی پرشور، دوستت دارم ها یا خواندن آواز در وصف یکدیگر( دوران نامزدی را به یاد بیاورید و سعی در زنده نگهداشتن روابط عاشقانه داشته باشید)
📔ازدواج بدون شکست
✍دکتر ویلیام گلاسر و کارلین گلاسر
@women92
هر روز فقط یک قدم بالا بیایید ❗️❗️❗️
روزی اسب کشاورزی داخل چاه افتاد .
حیوان بیچاره ساعت ها به طور ترحم انگیزی ناله می کرد. بالاخره کشاورز فکری به ذهنش رسید .
او پیش خود فکر کرد که اسب خیلی پیر شده و چاه هم در هر صورت باید پر شود .
او همسایه ها را صدا زد و از آنها درخواست کمک کرد . آن ها با بیل در چاه سنگ و گل ریختند.اسب ابتدا کمی ناله کرد ، اما پس از مدتی ساکت شد و این سکوت او به شدت همه را متعجب کرد . آنها باز هم روی او گل ریختند .
کشاورز نگاهی به داخل چاه انداخت و ناگهان صحنه ای دید که او را به شدت متحیر کرد.با هر تکه گل که روی سر اسب ریخته می شد اسب تکانی به خود می داد ، گل را پا یین می ریخت و یک قدم بالا می آمد همین طور که روی او گل می ریختند ناگهان اسب به لبه چاه رسید و بیرون آمد .
زندگی در حال ریختن گل و لای برروی شماست .
تنها راه رها یی این است که آنها را کنار بزنید و یک قدم بالا بیایید.
هریک از مشکلات ما به منزله سنگی است که می توانیم از آن به عنوان پله ای برای بالا آمدن استفاده کنیم
با این روش می توانیم از درون عمیقترین چاه ها بیرون بیاییم .🍃
🌷لیس للانسان الا ما سعی🌷
http://eitaa.com/joinchat/3344760855Cfb739a80b7
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
📚 #حکایتیبسیارزیباوخواندنی
💎او مرا به عیوبم آگاه میکند
خواجه نظامالملک وزیر خردمند و لایق ملکشاه سلجوقی از علما و دانشمندان تجلیل میکرد و هر وقت عالمی به حضورش میرسید، خواجه به احترام او از مسند(تخت) خویش بلند میشد و سپس بر جای خود مینشست. امّا در میان آن همه علما، شیخی بود فقیر و ژندهپوش که هرگاه بر نظامالملک وارد میشد، خواجه از جا برخاسته و آن شیخ را بر جای خود مینشانید و در جلوی او دو زانو مینشست و با کمال ادب به گفتههای او گوش میداد.
درباریان و ملازمان خواجه از این رفتار او متعجّب بودند که چگونه وزیر مقتدر ملکشاه در مقابل یک شیخ فقیر ژندهپوش اینطور خاضع و خاشع بود.
عاقبت روزی از او پرسیدند که علّت چیست که شما در جلوی علما و فضلای معروف اندکی برخاسته و مینشینید، ولی در برابر این شیخ ژندهپوش تا این درجه خضوع و خشوع به خرج میدهید و مانند کودکی مؤدب در جلویش مینشینید؟
خواجه نظامالملک در پاسخ گفت: علّت این است که تمام علما و فضلایی که بر من وارد میشوند، مرا مدح میکنند و در این کار مبالغه و اغراق مینمایند و غالباً هم مرا به صفاتی میستایند که در من نیست و از این رو در من حسّ خودپسندی و تکبّر زیاد میشود؛ امّا این شیخ با نهایت بیپروایی مرا به عیوبم آگاه میکند و ستمها و اجحافهایی را که از من و یا مأموران من سر میزند، به من یادآوری مینماید و در نتیجه، من از بسیاری کارهای بد و اعمالی که موجب کیفر الهی است، منصرف میشوم و یا از ستمها و خطاهای مأمورانم جلوگیری بعمل میآورم.
http://eitaa.com/joinchat/3344760855Cfb739a80b7
○○🌱
گاهی یه جاهایی تو عمق غصه ها و سختی های دنیا یه جمله هایی هست که حالتو خیلی خوب میکنه...
مثل نحن اقرب الیه من حب الورید...
دیگه چی میخایم واقعا!
http://eitaa.com/joinchat/3344760855Cfb739a80b7
توصیه بهاری به دوستان کانال
تا میتونید انرژی مثبت داشته باشید.......
🍃وقتی برای کسی از ته قلب آرزوی موفقیت شادی و سلامتی میکنید، امواج نامرئی تفکرات و انرژی شما تشخیص نمیدهد که این آرزو متوجه دیگریست. این موج نیک خواهی ابتدا خود شما را سرشار از ماهیت خویش میکند. در حالت دعا تمامی قوای معنوی، سلولهای مغز و حتی سیستم عصبی، زیر بارش این ذرات بهشتی قرار میگیرند که خود شما آن را تولید کردید.
اگر از کسی بیزار و متنفر باشید نیز ذرات و امواج کسالت و تنفر، نخست بر خود شما میبارد و سپس در ضمیرتان رسوب میکند. با توجه به این واقعیت، ضمیر ناخودآگاه کسی که دعا و نفرین میکند، نمیتواند تشخیص دهد که این محصولات شفا بخش و یا مسموم کننده متعلق به فرد دیگریست و باید به سوی او صادر شود بلکه در این شرایط، ضمیر ناخودآگاه، آن محصولات را ابتدا خودش جذب میکند. همیشه به یاد داشته باشید آبی که در رودخانه جاریست، نخست بستر خود را تر و سرشار از ذات خویش میکند و در نهایت به دریا میرسد، به همین صورت کسی که در معرض تابش امواج شما قرار گرفته نیز آخرین ایستگاه دریافت کننده آن است.
🏝🏝🏝🏝❣
@women92
🔻 روحیه انقلابی از ویژگیهای بارز خانم داودی بود
▪️ معاون فرهنگی حوزه های علمیه خواهران یکی از ویژگی های بارز معاون آموزش حوزه های علمیه خواهران را انقلابی بودن ایشان عنوان کرد و افزود: خانم داوودی نیروی متعهد و وفادار به نظام و انقلاب بودند.
▪️ خانم معصومه ظهیری در گفتگو با خبرگزاری کوثر بیان کرد: خواهر مومنه و مجاهده خانم داوودی معاون آموزش حوزه های علمیه خواهران که در طول سالیان متمادی در حوزه های علمیه خواهران استاد و دارای مسئولیت و مدیریت بودند، میهمان سفره حضرت زهرا(سلام الله علیها) شدند.
▪️ وی با بیان اینکه ایشان از طلاب مدرسه علمیه خواهران مسجد سلیمان در زمان مدیریت حاج آقای ربانی بود، افزود: در زمان تحصیل خانم داوودی در این مدرسه اساتید خوبی مشغول به تدریس بودند که این امر موجب پرورش طلاب با سطح علمی بالا شده بود.
▪️ معاون فرهنگی حوزههای علمیه خواهران، خانم داوودی را جز طلاب مستعد مدرسه علمیه خواهران مسجد سلیمان دانست و تصریح کرد: ایشان در این مدرسه علاوه بر تحصیل، به تدریس نیز مشغول بودند، همچنین سمت معاونت در این مدرسه را نیز بر عهده داشتند.
▪️ وی خانم داودی را همکاری متدین، دلسوز، منظم و جدی دانست و افزود: این مصیبت بزرگ را به جامعه حوزویان، اساتید، خانواده بزرگ حوزه های علمیه و همه بانوان تسلیت عرض می کنم.
➕ متن کامل گفتوگو
| کانال رسمی حوزههای علمیه خواهران
http://eitaa.com/joinchat/3344760855Cfb739a80b7
هیچکس از آخرین خداحافظی
با خبر نیست ...
❤️با هم مهربان باشیم ❤️
http://eitaa.com/joinchat/3344760855Cfb739a80b7
✍️تذکری به مسخره کنندگان نام سال...
#سلبریتی های خائن
🔰 وقتی همه احزاب علیه مسلمین متحد شدند و مسلمانان برای دفاع از خود مشغول حفر خدنق بودند، به سخرهای سخت برخوردند که کسی را یارای شکاندنش نبود.
سلمان ماجرا را به حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) گفت: حضرت(ص) داخل خندق آمدند و ضربه محکمی به سنگ زدند، جرقهی بسیار نورانی برخاست.
حضرت(ص) تکبیری گفتند و اطرافیان هم تکرار کردند، حضرت(ص) ضربه دوم را زدند، باز جرقهای نورانی و تکبیر حضرت(ص) و ضربه سوم و همینطور.
🔰 سلمان از حضرت(ص) پرسید این برقها چیست که میبینیم؟ حضرت(ص) فرمود: اولی نویدی بود که به زودی یمن را برای من فتح خواهد کرد؛ دومی نویدی برای فتح شام و مغرب و سومی نویدی برای فتح مشرق بود.
🔰 وقتی لشکرهای احزاب به پشت خندق رسیدند آنان که مؤمن واقعی بودند گفتند: این همان وعدهای است که خدا و رسول او به ما دادهاند اما آنان که منافق بودند شروع به تمسخر کردند که این مرد شما را وا میدارد که از ترس دشمن دور خود خندق بزنید و از ترس جرأت ندارید به قضای حاجت بروید، چطور وعدههای پوچ این مرد را باور میکنید!
📌 آن روز رسول خدا بر پایه سنت خدا توصیه به صبر و استقامت میکرد و میدانست که اگر مؤمنین صبر و مقاومت داشته باشند، نصرتهای بزرگ خدا بسیار نزدیک است،
و امروز خدا همان خداست و سنتهایش همان سنتها.
#سالـ جهشـتولید
🔺http://eitaa.com/joinchat/3344760855Cfb739a80b7