#خمیر_و_حرارت_تنور
نانوا خمیر را درون تنور پهن می کند. چه اتفاقی می افتد؟ خمیر به خاطر خامی ابتداء به همه #سنگ ها ریز و درشت می چسبد! اما همین که پخته و پخته تر می شود ، از سنگ ها یکی پس از دیگری جدا می شود.
و این قصه ما آدم هاست. سختی های این دنیا ، حرارت تنور را می ماند. و این سختی هاست که انسان را پخته و پخته تر می کنند ؛ و هر چه انسان #پخته تر می شود سنگ کمتری به خود می گیرد و سنگ ها همان تعلقات هستند...
ماشین من، خانه من، کارخانه من و.. آن وقت که قرار است نان را از #تنور خارج کنند سنگ ها را از آن میگیرند. یُریدون عرضالدنیا والله یرید الاخره، خوشا به حال آنکه در تنور دنیا آنقدر پخته می شود که به هیچ سنگی نمی چسبد
📚 @women92
❣ #سلام_امام_زمانم❣
یک دنیا #بیخبری
یک شهرِ ناآرام
یک تقویم📆 و یک #نبودن_تو
همه یک طرف
و #جمعه های بیتو💕
یک طرف😔
#یاایهاالعزیز
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
🔴@women92
❖
خیلی قشنگہ 🌺🍃
اگر به جای گفتن:
دیوار موش دارد و موش گوش دارد،
بگوییم:
"فرشته ها در حال نوشتن هستند..."
نسلی از ما متولد خواهد شد که به جای مراقبت مردم، "مراقبت خدا" را در نظر دارد!
قصه از جایی تلخ شد که در گوش یکدیگر با عصبانیت خواندیم:
بچه را ول کردی به امان خدا !
ماشین را ول کردی به امان خدا !
خانه را ول کردی به امان خدا !
و اینطور شد که "امان خدا" شد: مظهر ناامنی!
ای کاش میدانستیم
امن ترین جای عــــالم،
امـــان خــــ♥ــــدا 🍂🌺🍃
❖
@women92
#غروب_جمعه
داغ بنشسته به پیشانیِ صبح،
وَ غَم انگیزیِ دل، وقتِ غروب
همه، معنی شده در، جمله ی زیر:
"باز این جمعه گذشت وخبر از یار نشد"
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@women92
از همان بچگی ، بیش از عروسک ، مداد و کاغذم را دوست داشتم و کتابِ قدیمیِ حافظِ مامان را . کلاس اول که رفتم ، باز می کردم و می خواندمش و با اینکه چیزی از حجمِ سنگینِ کلمات و معنای عمیق آن ها سر در نمی آوردم اما به حافظ ، حسودی ام می شد که مامان اینهمه دوستش دارد ! یادم است دقیقا همانجا نشستم و با همان درجه ی عمیق از ناپختگی و باهمان سن کم ، مداد به دست گرفتم ، چشمانم را بستم ، قلب و مغزم را چلاندم و نخستین شعر زندگی ام را به قولی سرودم : " آسمان کوچک شد ، پرنده پر زد ، ما پریدیم و درون آب پریدیم ، چکار داری ؟ من که میگم خوبی ، خوبی ... " درگیرِ ظواهر نباشید ، انصافا برای یک بچه ی کلاس اولی ، شعرِ خوبیست و بارِ معناییِ عجیبی دارد !
زیاد نگذشت که یک روز مدیر مدرسه جلوی راهم را گرفت ، کلی تشویقم کرد و گفت شعرهایت را بنویس توی یک دفتر ، من برایت چاپ می کنم ، من هم در خیالات کودکانه ام کتاب حافظی ورق خورد و داشتم از ذوق ، بال در می آوردم ، از آن ذوق های بچگانه که وسطشان قند توی دل و جانت آب می شود و آدم شیهه ی رقیقی می کشد دقیقا ...
رفتم خانه و با کاغذِ دفترهای کهنه ی خواهرم ، یک دفترچه درست کردم و در کمال اشتیاق ، شروع کردم به گوشه ی پنجره ی چوبیِ اتاق نشستن ، ژست فلسفی گرفتن ، به کوه و درخت ها خیره شدن و نوشتن و نوشتن و نوشتن ... دیگر بازی نمی کردم ، فقط خیالبافی می کردم و می نوشتم و قند توی دل کودکی ام آب می کردم ... دفترچه داشت کم کم پر می شد و چیزی تا پروازم نمانده بود ، انگار که کرمِ در پیله ای باشم و آخرین دریچه رو به باز شدن باشد و من لبِ مرزِ پروانه شدن ایستاده باشم ! اما مامان که دید طفل نوپای دبستانی اش ، ژست شاعرانه به خود گرفته و بیمِ آن را داشت که این جریان ، توطئه ای باشد از سوی مقامات دشمن و برای درس نخواندن و زمین خوردنم ! ؛ یک روز بی هوا سر رسید ، دفترچه را از من گرفت و پیش چشمانم پاره اش کرد و من هنوز به خاطر دارم پاره های کاغذ را که همچون باران های غمگینِ پاییز ، می باریدند و من فقط بغض کرده بودم و خیره مانده بودم به سقوطِ تکه های بال پریدنم و انگار کن آرزوهایم را دود کرده باشند ...
دیگر چیزی ننوشتم و رویای حافظ شدن را از سرم بیرون انداختم ، مامان توقع داشت من یک مهندس یا معلم یا دکتر شوم تا یک شاعر و نویسنده ، خب انصافا حق هم داشت ؛ او مامان بود و من بچه و برایم این چیزها زود می نمود ، از طرفی هم شنیده بود که شاعرها همیشه در رنج اند و نویسنده ها مادام ، گرسنگی می کشند !
خلاصه که بیخیال شدیم و به درس و مدرسه مان چسبیدیم و هی علوم و دینی و فارسی و ریاضی را بیست شدیم و بخاطر بیست و پنج صدم ها گریه کردیم ...
اما امان از این معلم ها که هی مرا وسوسه می کردند به نوشتن و ادامه ی راهی که پایانش را نمی دانستم و باید از خانواده ، مخفی اش می کردم ..
.@women92
خواستم فقط بگویم هرکسی را بهر کاری ساختند و من اگر این علاقه و احساس عمیق را زودتر در آغوش کشیده بودم ، شاید نه دوران دبیرستانم برخلاف توصیه های مشاور مدرسه ، رشته ی علوم تجربی می خواندم ، نه در دانشگاه ، روانشناسی ، و این حسِ عمیق و مادرزادی را در آغوش می کشیدم و زودتر از این ها جدی اش می گرفتم و بیش از این ها به خودم فرصت پرواز می دادم ،
خواستم بگویم ، خدا اول توانش را می دهد ، بعد آرزویش را ،
@women92
خواستم بگویم دنیا بیش از دکترها و مهندس ها ، به هنرمندها و شاعرها و نویسنده ها و نقاش ها نیاز دارد ،
خواستم بگویم ، بگذارید کودکانتان دنبال استعداد و علاقه شان بروند ،
و بدانید و آگاه باشید که مامان ، علاقه ی امروزِ مرا دوست دارد و آن را توطئه ی سخیفِ دشمنان برای زمین خوردنم نمی داند !
خواستم بگویم که خدا حواسش به همه چیز هست و هیچکس را بی رسالت و بی دلیل روی این سیاره نیاورده ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
اول نوامبر ، روز جهانی نویسنده
https://eitaa.com/joinchat/3344760855C17713c4a73
خانواده انگلیسی با ۲۲ فرزند
خانواده امریکایی با ۱۸ فرزند
خانواده اروپایی با ۱۷ فرزند
خانواده انگلیسی با ۱۱ فرزند
اما برای شیعیان ترویج شعار "دو فرزند کافیه "!!!!
https://eitaa.com/joinchat/3344760855C17713c4a73
بسم الله الرحمن الرحیم
#همکفو
#همسرانه
🌟قرآن می فرمايد: (... هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ ...) « همسران شما، لباس شما هستند؛ و شما لباس آنها (هر دو زينت هم و سبب حفظ يكديگريد). »
📚سوره مبارکه بقره آیه١٨٧
در اين آيه زن و مرد بهعنوان لباس معرفی می شوند
هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ
وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ؛ شما بايد ستر و پوشش يكديگر باشید.
❣از طريق مرد
نقصان زن پوشش يابد؛
❣و به واسطۀ زن
كاستی های مرد جبران شود.
❣ستّاربودن اولين اثری است كه لباس برای هر كس به همراه دارد.
🌟خداوند زن و مرد را لباس يكديگر قرار داده است، تا در گرما و سرمای زندگی در شدايد و مشكلات آن به يكديگر پناه ببرند.
اگر پایبند به این قانون الهی گردند هرگز، ناگفتههای زندگیشان مرزهای خانوادگی آنها را نمیشکافد تا بازگو کردن مشکلات آنها تفریح و سرگرمی وابستگان و نزدیکان را فراهم سازد.
❣تا بحال به این فکرکردید وقتی با همسرمون قهر میکنیم؛در حقیقت لباسش رو ازش گرفتیم؛!!!
❣مراقب وظیفه ی همسریتون باشین،،،هم آقایان و هم خانمها...
💠 @women92
آیا منصف بودن ما فقط به نفع دیگران است یا به خودمان نیز کمک میکند؟
🍀🍀پیامدهای فردی داشتن رفتار منصفانه
🔵🔴🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔴🔵
داشتن رفتار منصفانه با دیگران به معنای همدلی کردن با باورها یا اعمالی، مغایر با باورها و اعمال خودتان است. شاید شما عقیده دیگری داشته و حتی با باور مورد نظر مخالف باشید، اما به دیگران حق می دهید که باوری، مخالف با عقیده شما داشته باشند. در این حالت شما اجازه نمی دهید داشتن پیش داوری و تعصب موجب کوچک شدن دایره دوستان و آشنایانتان شود. شما با همه افراد صرف نظر از نژاد، قومیت، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، مذهب و ... رفتار احترامآمیزی خواهید داشت. اینگونه رفتار کردن دارای 4 پیامد عمده بدین شرح است :
1. هرقدر منصف تر باشید، فرصت بیشتری برای یادگیری از دیگران خواهید داشت. آیا تا به حال برایتان پیش آمده که قبل از برخورد نزدیک، درباره فرد یا گروهی نگرش منفی داشته باشید، اما پس از تعامل با این فرد یا افراد ، متوجه شده باشید که تصورتان اشتباه بوده است؟ اگر از فرصت تعامل با این افراد استفاده نمی کردید، چه اتفاقی می افتاد؟ نتیجه چیزی جز باقی ماندن و محکم تر شدن باورهای غلط شما نبود. تنها در صورت درگیر شدن با تجربه های جدید است که ذهن ما می تواند، نگرش های اشتباهش را اصلاح کند.
📍📌📍📌📍📌📍📌📍📌📍📌
2. هرقدر بیشتر بیاموزید، کمتر میترسید. زمانی را که تصور میکردید هیولا زیر تختتان زندگی میکند، به خاطر میآورید؟ یا ترسی را که اولین بار موقعی که به استخر رفتید و سرتان را زیر آب کردید، تجربه کردید، یادتان میآید؟ چه شد که ترستان ریخت؟ جز این بود که با پدر و مادرتان زیر تخت را نگاه کردید و از نبودن هیولا مطمئن شدید؟ یا در مورد استخر، زمانی که مربی مجبورتان کرد چند بار دیگر سرتان را داخل آب فرو برید، ناگهان ترستان ریخت. در مورد پیشداوریها هم وضع به همین منوال است. زمانی که بیاموزید چیزی برای ترسیدن وجود ندارد، نسبت به تجربه باورها، روابط و فعالیت های جدید علاقهمند میشوید. هنگامی که سعی کنید دیدی منصفانه نسبت به دیگران داشته و تفاوتهای آنها را بپذیرید، رفته رفته کنجکاوی جایگزین ترس میشود. ذهن شما باز میشود. شما توانایی احترام گذاشتن به باورها، نگرشها ، اعمال و رفتار دیگران را پیدا خواهید کرد. حس خودآگاهی شما عمیق تر شده و توجهتان به دیگران نیز بیشتر میشود.
📌📍📌📍📌📍📌📍📌📍📌📍
3. هرقدر کمتر بترسید، در مواجهه با افراد مختلف احساس راحتی بیشتری خواهید کرد. آیا دوست ندارید همیشه، صرف نظر از اینکه کجا و با چه کسانی هستید، احساس امنیت و اطمینان بیشتری داشته باشید ؟ نتایج پژوهشها نشان داده است اشخاصی که قادرند با همه نوع افراد کنار آمده و از بودن با آنها لذت ببرند، از لحاظ عاطفی و جسمانی سالم تر بوده و در مشاغل خود عملکرد بهتری دارند.
📍📌📍📌📍📌📍📌📌📍📌📍
4. هرقدر افراد بیشتری را بشناسید (مخصوصا افراد متفاوت)، در همه جنبههای زندگی فرصت های بیشتری خواهید داشت. تصور کنید که مجبور بودید تنها کتابهای یک نویسنده را مطالعه کنید. یا اینکه باید فقط یک رنگ لباس میپوشیدید. تصور کنید که اجازه نداشتید هیچ چیز جدیدی، حتی یک نوع بستنی تازه را تجربه کنید. فکر کنید همه دوستانتان از لحاظ ظاهری، فکری و رفتاری دقیقا شبیه هم بودند. اگر چنین شرایطی داشتید، چه اتفاقی میافتاد؟ به جرات می¬توان گفت که زندگی اگرنه غیر ممکن که بسیار ملال انگیز میشد. از طرف دیگر وجود افرادی با روحیات، طرز فکر و رفتارهای متفاوت موجب میشود، ما نسبت به انسانها شناخت جامع تری کسب کرده و از آموزههای خود در حیطههای مختلف از جمله زندگی خانواگی، شغلی و تحصیلی بهره ببریم.
#دکتر_زهره_قربانی
#روانشناسی_مثبتگرا
https://eitaa.com/joinchat/3344760855C17713c4a73
این پیام برای راحت طلب ها نیست، فقط مجاهدان بخوانند..
مقام معظم رهبری
فرزندآوری یکی از مجاهدتهای زنان و وظایف زنان است . چون فرزندآوری در حقیقت هنر زن است ؛ اوست که زحماتش را تحمل می کند ، اوست که رنجهایش را می برد ، اوست که خداوند متعال ، ابزار پرورش فرزند را به او داده است .
#جهاد_فرزندآوری
🆘 @women92
یک خانواده انگلیسی با ۲۲ فرزند!
خبرهای فوری: این زوج اکنون ۱۰ پسر و ۱۱ دختر دارند. این والدین انگلیسی تبار نمیخواهند جنسیت فرزند خود را بدانند تا زمانی که به دنیا بیاید
به گزارش سایت خبرهای فوری، سیو رادفورد ۴۴ ساله و شوهر ۴۹ ساله اش، به تازگی ویدئویی که در یوتیوب منتشر کرده گفته است که به همراه همسرش منتظر بیست و دومین فرزند خود هستند.
این زوج اکنون ۱۰ پسر و ۱۱ دختر دارند. این والدین انگلیسی تبار نمیخواهند جنسیت فرزند خود را بدانند تا زمانی که به دنیا بیاید. اما آنها میگویند حدس میزنند این فرزندشان پسر باشد تا تعداد دختران و پسرانشان با یکدیگر برابر شود. بزرگترین فرزند این زوج اکنون ۳۰ سال سن دارد.
این خانواده که درآمد اصلی شان از طریق نانوایی است و رادفوردها در یک خانه قدیمی ۱۰ خوابه در منطقه “لنکشایر” در شمال غربی انگلستان زندگی میکنند؛ آنها این خانه را ۱۱ سال پیش خریدند.
#پس این که به ما ایرانی ها گفته بودن فرزند کمتر زندگی بهتر یعنی همه اش حرف بود؟
آره، فرزندمان کمتر شد ولی زندگی مان بهتر نشد؛ به همین راحتی گول مان زدند.
@WOMEN92
بسم الله الرحمن الرحیم
📣 قابل توجه بینش پژوهان و مخاطبین گرامی
✅آغاز #چهارمین دوره طرح بینش مطهر کشوری در استان قم هم زمان با سراسر کشور
🔶شروع ثبت نام: #15_آبان ماه مصادف با آغاز #ولایت_امام_زمان (عج)
🔰با حضور اساتید مطرح در حوزه و دانشگاه
📎 برای کسب اطلاعات بیشتر درباره ثبت نام و شرکت در دوره، ما را در کانال دبیرخانه بینش مطهر استان قم همراهی کنید
http://eitaa.com/joinchat/2767650840C19cf095473
#ثبت_نام
#شرایط_حضور
#مزایای_شرکت_در_دوره
#معرفی_اساتید
#هزینه_دوره
#بینش_مطهر
@women92
🌹🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷🌹
🌷💐سلام علیکم💐🌷
به: شما تاريخ : امروز
از: خالق، موضوع : خودت
من خدا هستم. امروز من همه مشكلاتت را اداره ميكنم.
لطفا به خاطر داشته باش كه من به كمك تو نياز ندارم.
اگر در زندگي وضعيتي برايت پيش آيد كه قادر به اداره كردن آن نيستي، براي رفع كردن آن تلاش نكن .
آنرا در صندوقِ( براي خدا تا انجام دهد) بگذار .
همه چيز انجام خواهد شد ولي در زمان مورد نظر من، نه تو وقتي كه مطلبي را در صندوق من گذاشتي همواره با اضطراب دنبال(پيگيري) نكن .
در عوض روي تمام چيزهاي عالي و شگفت انگيزي كه الان در زندگي ات وجود دارد تمركز کن .
شايد يك روز بد در محل كارت داشته باشي، به مردي فكر كن كه سالهاست بیکار است و شغلی ندارد.
ممكن است غصه ی زودگذر بودن تعطيلات آخر هفته را بخوري، به زني فكر كن كه با تنگدستي وحشتناكي روزي
دوازده ساعت، هفت روز هفته را كار ميكند تا فقط شكم فرزندانش را سير كند.
وقتي كه روابط تو رو به تيرگي و بدي ميگذارد و دچار ياس ميشوي : به انساني فكر كن كه هرگز طعم دوست داشتن و مورد محبت واقع شدن را نچشيده.
وقتي ماشينت خراب ميشود و تو مجبوري براي يافتن كمك مايلها پياده بروي، به معلولي فكر كن كه دوست دارد يكبار فرصت راه رفتن داشته باشد.
ممكن است احساس بيهودگي كني و فكر كني كه اصلا براي چه زندگي ميكني و بپرسي هدف من چيه ؟
شكر گزار باش .
در اينجا كساني هستند كه عمرشان آنقدر كوتاه بوده كه فرصت كافي براي زندگي كردن نداشتند.
همیشه داشته هایت را ببین، تو تلاشت را کردی حالا همه چیز را به من بسپار و هیچوقت نگران نباش.
🌺💐امضاء: خدا💐🌺
🌺💐یا علی💐🌺
https://eitaa.com/joinchat/3344760855C17713c4a73
✔️هسته مشترک مناسک شیرازیها «دیگریسازی» است
🔸پایاننامههای حوزوی | سیمین همتی، فارغالتحصیل علوم اجتماعی دانشگاه تهران در گفتگو با مباحثات:
🔹من برای اینکه بتوانم جریان شیرازی را بشناسم، چند گزینه داشتم، حوزه زنان، حوزه آقایان، رسانه و برخی موارد دیگر. اینکه چرا حوزه زنان را انتخاب کردم، یک دلیل ساده آن این است که من زن بودم و آنها هم زن بودند، ارتباط گرفتن چندان آسان که نه، اما در هر صورت امکانپذیر بود. چون در هر صورت ارتباط خانم با آقایان و صحبت با آنها در فضای حوزه سختتر است.
🔹دلیل دیگر این بود که این حوزه یک فرق اساسی با حوزههای دیگر دارد، اینکه هدف و دروسی که برای رسیدن به آن هدف تدوین شده است، جهت تربیت مبلغ است، یا همان تیپی که به عنوان «خانم جلسهای» میشناسیم، نه یک شخص نخبه کاملا مجزا از عامه، بلکه زنانی که دائما در حسینیهها و مجالس خانگی با عامه مردم در ارتباط هستند و از این جهت بسیار تاثیرگذارند. این هم موردی بود که برای من خیلی مهم بود.
🔹اما در کل، میان انتخابهایی که وجود داشت، زن بودن جامعه تحقیق خیلی مهم بود، به این دلیل که عمده مطالعات دین مردانه است و من میخواستم از این پیله مردانه خارج شوم. یعنی در حوزه مطالعه خودم بخواهم بگویم هر صدایی هم که از «شیرازیها» شنیده شده، مردانه بوده. در واقع زنان این جریان کاملا غایب ماجرا هستند.
🔹آن چیزی که درباره شیرازیها توجه من را به خودش جلب کرده بود، یکی جنس مناسکی بود که به آن پایبند هستند و برای آن تبلیغ میکنند. مناسکی که اگر بخواهیم هسته مشترکی در بین آنها پیدا کنیم، از نظر من در آن محور اصلی، بحث «دیگری» و فرایند «دیگریسازی» بود. دیگری به معنای غیر خودی که من خودم را در تمایز با او میشناسم، تمایزی که در آن سعی میکنم برتری خودم را حفظ کنم. من حس میکردم که این هسته اصلی این نگاه است.
🔹چیزی که من در برخوردم با این دوستان دیدم و جالب بود، این بود که اینها با وجود اینکه خیلی سفت و سخت به یک سری عقاید سنتی دینی پایبند بودند، اما به شدت روی فعالیت اجتماعی تاکید داشتند، این نکته خیلی برای آنها مهم بود، حتی جایی که مجبور بودند به خاطر خانواده، این مساله را کم کنند، آن را نوعی تنزل و سقوط میدانستند، این برای من خیلی جالب و جذاب بود. صرف وجود چنین حوزهای با تاکید بر فعالیت اجتماعی زنان به نظر من نشانه یک نوع تحول است.
🔹من راجع به مناسک از آنها سوال میکردم، اینکه چه ایامی را در طول سال دوست دارند؟ چه مناسکی را دوست دارند؟ و اصلا چرا اینها را دوست دارند؟ در واقع از میان پاسخها و صحبتهای آنها، سوالات بعدیام را شکل میدادم. مثلا آنها به بحث وحدت اشاره میکردند، که از نظر آنها این بحث پذیرفته شده نیست، بحث تولی و تبری را مطرح میکردم، در واقع بیراه نیست اگر بگویم دیگریسازی به زبان «خودی» یعنی به زبان جامعه تحقیق من بسط یافته همان بحث تبری است. طی این بحثها من پاسخ سوالاتم را میگرفتم.
🔸متن کامل این گفتگو را در لینک زیر مشاهده کنید:
👇👇👇
http://mobahesat.ir/21885/amp
🔻🔻🔻
@women92
#پوشش_موی_زنان
#آیین_یهود
🔹Why dos a girl cover her hair when she's Married?
✳️ علت حرمت نگاه به موی زن در آیین یهود
🔹#خاخام Chaim Mintz»، موسس «مرکز یهودی اوراه» پاسخ میدهد.
🔸«موسسه #یهودی اوراه» 49 برنامه مختلف را در دستور کار قرار داده است که از آن موارد میتوان به مشاوره خانواده، غنی سازی تعطیلات یهودیان، اردوگاههای تابستانی و... اشاره کرد.
🔺«چیم مینتز» هر سهشنبه شبها برنامه پخش زنده پاسخگویی به سوالات یهودیان را دارد.
#ادیان_فرق #یهود #پوشش_مو #وجوب_حجاب👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3344760855C17713c4a73
اولین جلسه
دوشنبه ۱۳ آبان ماه
با موضوع استکبارستیزی روی دیگر ولایت پذیری
https://eitaa.com/joinchat/3344760855C17713c4a73
🔴پیرو تاکید رهبر معظم انقلاب در دیدار روز ۱۲ آبان سال ۹۶ با دانشآموزان و دانشجویان بر مطالعه درس آموز اسناد لانه جاسوسی آمریکا، دانلود رایگان همه این اسناد از لینکهای زیر امکان پذیر است:
♦️دانلود مجموعۀ ۱۱ جلدی اسناد لانه جاسوسی
📂 | جلد اول:
basij.aut.ac.ir/usemb/farsi/1.pdf
📂 | جلد دوم:
basij.aut.ac.ir/usemb/farsi/2.pdf
📂 | جلد سوم:
basij.aut.ac.ir/usemb/farsi/3.pdf
📂 | جلد چهارم:
basij.aut.ac.ir/usemb/farsi/4.pdf
📂 | جلد پنجم:
basij.aut.ac.ir/usemb/farsi/5.pdf
📂 | جلد ششم:
basij.aut.ac.ir/usemb/farsi/6.pdf
📂 | جلد هفتم:
basij.aut.ac.ir/usemb/farsi/7.pdf
📂 | جلد هشتم:
basij.aut.ac.ir/usemb/farsi/8.pdf
📂 | جلد نهم:
basij.aut.ac.ir/usemb/farsi/9.pdf
📂 | جلد دهم:
basij.aut.ac.ir/usemb/farsi/10.pdf
📂 | جلد یازدهم:
basij.aut.ac.ir/usemb/farsi/11.pdf
♥️ اين متن قشنگ آرامش ميده ♥️
آیا هنوز هم نیاموختی ؟!
که اگر همه ی عالم
قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند و خدا نخواهد ،
" نمی توانند " پس
به " تدبیرش " اعتماد کن
به " حکمتش " دل بسپار
به او " توکل " کن
و به سمت او ”قدمی بردار : سکوت گورستان رامیشنوى؟
دنیا ارزش دل شکستن را ندارد ...
میرسد روزی که هرگز در دسترس نخواهیم بود ...!
ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﯾﺖ
ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ غصه ﻫﺎﯾﺖ
ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﻫﺮ ﭼﻪ ﮐﻪ ﺧﯿﺎﻟﺖ ﺭﺍ ﻧﺎﺁﺭﺍﻡ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮ ﺑﺒﯿﻨﻢ
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺍﯼ؟
ﭘﺲ ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ
ﻋﻤﯿﻖ ﻧﻔﺲ ﺑﮑﺶ
ﻋﻤﯿﻖ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ....
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ بودن را ....
ﺑﭽﺶ ﺑﺒخش ....
ﻟﻤﺲ ﮐﻦ ﻭ ﺑﺎ ﺗﮏ ﺗﮏ
ﺳﻠﻮﻟﻬﺎﯾﺖ لبخند بزن😊 ♥️ 🍂🍁🍃
@women92