در حرمت یا رضا
در حرمت یا رضا درد دوا می شود
حاجت هر زائری زود روا می شود
پنجره فولاد تو عقده گشاید ز دل
غم برود از دل و غصه فنا می شود
رو بنشین در رواق غرق خدا می شوی
با نفس قدسیان تازه قوا می شود
سجده نما بر خدا مست ولا می شوی
دل گره زن بر ضریح کام روا می شود
تکیه بزن بر ستون سوره یاسین بخوان
می شکند بغض دل غرق نوا می شود
هرچه نداری بخواه باب کرم هارضاست
درحرمش (بیقرار) درد دوا می شود
بیقرار اصفهانی. #گلچین_مولودی_یازینب_سلام_الله_علیها
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل پیوسته میلاد امام رضا علیه السلام
آسمان رنگِ باران گرفته
کار وُ بارِ غزلخوان گرفته
ساختارِ عجیبِ مدینه
عطر وُ بویِ گلستان گرفته
سینههایی که آئینهکاریست
روشنی از خراسان گرفته
مرغِ دل پر کشیده به مشهد
جیره از دستِ سلطان گرفته
با توسّل به بابالحوائج
نجمه خورشیدِ دوران گرفته
مُهر وُ محراب در فصلِ تسبیح
ذکرِ نابِ علی جان گرفته
پارهیِ جانِ پیغمبر آمد
وارثِ موسیِ جعفر آمد
آمد اُسطورهیِ جود وُ رأفت
منتهایِ مقامِ مروّت
خصلت و منطقی فاطمی با ....
اسم و رسمِ خداوندِ غیرت
در کرامت کریمی مجسّم
با حسینیهای عشق و همّت
خنده مثلِ عمو جانَش عبّاس
سجده سجّادی از حیثِ قیمت
باقری با همان علم و تدبیر
صادقِ دیگری در بلاغت
کظمِ غِیظش چو بابا خدایی
در قیامش هُویدا قیامت
سایهیِ رحمتش بر سرِ ماست
این ولینعمتِ کشورِ ماست
تو رئوفی و من جیرهخوارم
آب و نانم از این سفره دارم
روزها را به شوقِ زیارت
یک به یک یارضا میشمارم
من همانم که هستم دخیلت
هر کجایی گِره خورده کارم
سخت محتاجم آقا نگاهی
تا خدایی شود روزگارم
زشت و آلوده هستم ولی باز
در حریمت قدم میگذارم
رو به ایوان طلا مینشینم
تا بگویم تو را دوست دارم
شکرِ حق میکنم در مسیرم
کاش سلطان برایت بمیرم
عاشقِ صحنِ تو آسمان است
زائرت مستحقِّ جنان است
کفشداریِ تو منصبی از
آرزوهایِ قدّوسیان است
موجِ حوضِ حیاطِ حریمت
مثلِ امواجِ شط روضهخوان است
گوئیا فکرِ بخلِ فرات و ....
العطش گفتنِ کودکان است
یاد ششماههای که به یادِ .....
غربت و آهِ اربابمان است
نالههایِ نقاره نوایی
نینواییتر از کاروان است
گوشِ جان پر شد از صوتِ چاووش
حسرتِ سینه دیدارِ ششگوش
راهیانِ طوافِ کویِ یار
حرف در سینهام مانده بسیار
بار بستید و جا ماندهام باز
قصدتان کعبهیِ وصلِ دلدار
حاجیان جایِ من هم بخوانید
ذکرِ لبّیک با حالتی زار
در مدینه بخوانید روضه
روضهیِ مادر و درب و دیوار
زیرِ لب ذکرِ مولا بگیرید
شادیِ آنکه چشمش شده تار
پیشِ زهرا ببندید عهدی
تا بمانیم با شوقِ دیدار
پابهپایِ تولّایِ حیدر
عاشقِ دین و قرآن و رهبر
#حسین_ایمانی. #گلچین_مولودی_یازینب_سلام_الله_علیها
بسمالله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_علیابنموسیالرضا_علیهالسلام
شب بود و شور بود و سلامِ فرشتهها
از عرش تا به فرش ، قیامِ فرشتهها
بارانِ شوق بود و امامِ فرشتهها
شب بود و گرمِ سجده تمامِ فرشتهها
قلبِ فرشتهها پُرِ عطرِ خدا شده
امشب خدا اسیرِ نگاهِ رضا شده
موجِ کَرَم به اوجِ تَلاطُم رسیده است
ناز و نماز و شوق و تَبَسم رسیده است
داوودِ عاشقی به تَرَنُّم رسیده است
کعبه کجاست؟ قبلهی هفتم رسیده است
گویی خدا تمامیِ خود را کشیده است
پیش از ازل که رویِ رضا را کشیده است
موسیٰ گدایِ خانهیِ موسایِ مرتضیٰ ست
عیسیٰ دخیلِ جلوهیِ سینایِ مرتضیٰ ست
امشب شبِ تبسّمِ زهرای مرتضیٰ ست
آئینهی شُکوه سراپایِ مرتضیٰ ست
گیرم بهشت مستِ مِیِ حوضِ کوثر است
فوّارههایِ صحن رضا دیدنیتر است
هر پنجهای که شانهیِ گیسو نمیشود
هر قبلهای که گوشهی اَبرو نمیشود
هر جذبهای که عکس هُوَالهو نمیشود
هر دلبری که ضامنِ آهو نمیشود
پا مینَهَد به بالِ مَلَک هرکه یاد اوست
تا جبرئیل خادمِ بابُالجواد اوست
زلفی گشوده و دلِ شیدا نمانده است
در ازدحام ، جای تماشا نمانده است
مجنون که هیچ ، رونقِ لیلا نمانده است
سر را بریدهاند ، زلیخا نمانده است
باغ بهشت کاشی گلدستههای اوست
عباس دل سپردهی دارالشفای اوست
در بِرکهها تَمَوُّجِ دریاییاش ببین
در آسمان شُکوهِ اَهوراییاش ببین
در قلبِ طوس سفرهی زهراییاش ببین
خانه به خانه سایهی آقاییاش ببین
خورشید اگر نگاه به ایوان طلا کند
باید غبار گردد و کارش رها کند
نقّاره میزنند مسیحی شفا گرفت
نقّاره میزنند خلیلی عطا گرفت
نقّاره میزنند کلیمی بها گرفت
یوسف دوباره سُرمه زِ پایین پا گرفت
با دستهای لطف تو آزاد میشویم
وقتی دخیل پنجره فولاد میشویم
با گوشهچشم ، تا که نگاهی به ما کنی
کارِ هزار معجزه و کیمیا کنی
مشکل بهانه است که ما را صدا کنی
تا کاسههایِ خالیِ ما را طلا کنی
جز گوشههای صحن تو آقا کجا روم
کِی با کبوتران حرم کربلا روم؟
حسن لطفی #یاشبیر. #گلچین_مولودی_یازینب_سلام_الله_علیها
بسمالله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_علیابنموسیالرضا_علیهالسلام
امشب که خدا با تو نمایان شده آقا
انگار دلم تازه مسلمان شده آقا
از یاد بَرَد نامِ بهشتِ اَبَدی را
هرکس که دِلَش اهلِ خراسان شده آقا
هرکس كه رسیده است به جایی و مقامی
از خاکِ درِ خانهیِ سلطان شده آقا
باید بنویسند كه گنجینهیِ عرشیم
در سینهی ماعشقِ تو پنهان شده آقا
فهمیدهام از هِیمَنهیِ نورِ حضورت
با دیدنِ تو فاطمه خندان شده آقا
من را بِبَر از خانه به میخانه ، تَرَم کن
دستی سرِ گیسو زده دیوانه ترم کن
لبخند بزن تا که ببینند رضا را
آیاتِ جَمالی و جَلالیِ خدا را
لبخند بزن تا که بِبینَند حُسینی
تا با تو حَسَن جِلوه کُنَد اَرض و سَما را
لبخند بزن تا همه در کیشِ تو آیند
تا شهر حُسینیه کُنَد صومِعهها را
باید كه شبِ آمدنت باز بگویند
تقوایِ تو را ، زُهدِ تو را ، شوقِ دعا را
بوی تو زِ پیراهنِ یوسف گذری كرد
بخشید به چشمِ ترِ یعقوب شفا را
ای آب و هوای دل من با حرمت گرم
ای نازِ نفسهای خداوند دَمَت گرم
شیرین تر از این شیوهی غارتگریات نیست
فریاد که دِلخواه تَر از دلبریات نیست
یک عمر هلاکِ تو و این جذبهی عشقیم
خاکِ تو سَرَم باد که چون سَروَریات نیست
حتما به علی رفتهای اینقدر شگفتی
کَس نیست ، گرفتارِ دَمِ حیدریات نیست
ای معجزهی دامنِ زهرا زِ نگاهت
پیداست دِلی همچو دلِ مادریات نیست
هنگام حدیث است بخوان سلسلةالعشق
تا خلق نویسند : تكی ، دیگریات نیست
من آمدهام سُجده کنم اوج بگیرم
گفتند که جانبخش تر از پادَریات نیست
صد شکر خدا صحنِ گوهرشاد به ما داد
ما بی کَس و او پنجره فولاد به ما داد
سوگند سَرِ کعبه به دامانِ تو باشد
صد چِله دلِ قبله چراغان تو باشد
من بچهی آهویم و دنبالِ تو هستم
آقا به دلم حق بده حیرانِ تو باشد
این خِطه اگر سبز و بلند است و خدایی
اصلا نه عجیب است که ایرانِ تو باشد
جبریل اگر بال و پَرش سایهی عرش است
بر رویِ سَرَش سایهیِ ایوانِ تو باشد
بیچاره بهشت است که هر شامِ تولد
حیرانِ چراغانِ خیابانِ تو باشد
امشب سرِ سال است بده خرجی ما را
ای شاه براتِ بقیع و کرببلا را
ما درد نهانی و تو آن لطف عیانی
ما کمتر از اینیم و تو بالاتر از آنی
بدجور گِره خورده به گیسوی شماییم
ما را زِ سَرَت وا نکنی زود نَرانی
بر فرشِ حرم گرد و غباریم و نشستیم
ما را نَتِکانی ، نَتِکانی ، نَتِکانی
ما نیز سفارش شدهی فاطمه هستیم
خواهی بِکُش اما درِ دیگر نَکِشانی
ما را به نفسهای تو بخشیده خداوند
ما را به سرِ سفره ی غیری نَنشانی
گیسوی من از غصهیتان پیر شد آقا
كو كرببلا و نجفم ، دیر شد آقا
حسن لطفی #یاشبیر#گلچین_مولودی_یازینب_سلام_الله_علیها
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
یاثامن الحجج به امید نگاه تو
دل راسپرده ام به حریم پناه تو
صدها سلام خاصه بر روی ماه تو
از این گدای بی هنر روسیاه تو
من از ازل گدای تو بودم وهمچنان
برسینه ام مدال گدایی است,بی گمان
اصلا محبت تو عجین است بادلم
از مشهدتو فاصله ای نیست تا دلم
می لرزد از تلاطم نقاره ها دلم
به به!چقدر با تو شده باصفا دلم
مدفون به ارض طوسی و از خانواده دور
ساقی مباد یک نفس از جام باده دور
دستم بگیرحضرت سلطان؛امام عشق
تکبیر گفته ام به هوای قیام عشق
چیزی نمانده پر بزنم تا مقام عشق
وقتی که می شود غزلم همکلام عشق
زیباترین سروده ی هستی است مشهدت
ترکیب بند پنجره فولاد و گنبدت
مرغ دلم هوایی مشهد شدو پرید
دلتنگی ام برای تو بی حد شدو پرید
از کوره راه حادثه ها رد شد و پرید
دل؛بی خیال فاصله شاید شد و پرید
اشکی به روی گونه نشست و چکید و بعد...
یک "السلام"بر لبم از دل دوید و بعد...
دست نوازشی که کشیدی تو برسرم
دیدم ضریح پاک تو را در برابرم
آقا! من خراب کجا و کجا حرم؟؟!!!
ای کاش از این مکاشفه سردر بیاورم
ای آیه های یوسف و اخلاص و نور ،تو
والشمس تو ؛کوثر و لقمان و طور،تو
شمس الشموسی وحرمت آسمان من
وصف تو را چگونه بگوید بیان من؟
ای حجت رئوف خدا؛ مهربان من
شکرخداکه عشق شما شد از آن من
این بی قراری دلم اصلا عجیب نیست
جز اهل بیت؛هیچ حبیبی حبیب نیست...
علیرضا بیاتانی. #گلچین_مولودی_یازینب_سلام_الله_علیها
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
عمری دلم زائرسرای این حرم بوده
اصلاً حیات من برای این حرم بوده
هر مستجاب الدعوه ای را دیده ام،روزی
نه؛بلکه عمری را گدای این حرم بوده
احساس من می گوید این خورشید هم انگار
در حسرت گنبدطلای این حرم بوده
با "یاحسین بن علی" وارد شو، ذکری که
ذکر علی موسی الرضای این حرم بوده
اینجا دوباره می شود درد دلم آغاز
با اینکه در دارالشفای این حرم بوده
این گریه هایی هم که دارم می کنم شاید
تاثیر صحن باصفای این حرم بوده
یا اصلاً این دریای مواج دلم شاید
از گریه های های هایِ این حرم بوده
هرکس زیارت کرده سالار شهیدان را
از روضه های کربلای این حرم بوده
جامانده قلبم در یکی از صحن ها اما
یادم نمی آید کجای این حرم بوده
درصحن گوهرشاد یادر صحن جمهوری
اصلا گمانم جای جای این حرم بوده
دارم امید اینکه روز محشر کبری
گویند او هم مبتلای این حرم بوده
با اینکه استحقاق دوزخ دارد این بنده
اما وجودش آشنای این حرم بوده
دستم بگیر ای"پیشوای مهربانی ها"
دستی که بر دیوارهای این حرم بوده...
#علیرضا_بیاتانی
#دهه_کرامت_رضوی_مبارکباد
نذرامام خوبی ها قبله هشتم امام رضاع
پر می زند مرغ دلم سوی خراسانت رضا
کی می شود بار دگر ،باشیم مهمانت رضا
من زائر کوی تواَم ،آشفته موی تواَم
دلداده ی روی تواَم ،دستم به دامانت رضا
ای قبله گاه بیدلان ،شمس الشموس عاشقان
ای دست های ناتوان ،محتاج احسانت رضا
سرمست ِمستِ مستِ تو،روز وشبم دردست تو
ای هستی ام از هست تو،جانم به قربانت رضا
ای بر ضریح قامتت ، دست نیاز عارفان
ای ناز راز عاشقان ،در ناز چشمانت رضا
هستی غریبان را پناه ،ای با غریبی آشنا
با بینوایان همنوا ،ما از غریبانت رضا
#گلچین_مولودی_یازینب_سلام_الله_علیها
داریم همچون کفتران ،بر آستانت آشیان
دادی دل ما را امان ،در خاک بُستانت رضا
#حسین کیوانی
#امام_رضا
#احسان_نرگسی
تا ابد باب الرضا در حکم باب الحاجت است
این حرم دارالشفایش هم بدون نوبت است
زیر دین هر کسی رفتم سرم منت گذاشت
در عوض شاه خراسان سفر اش بی منت است
با وجود پنجره فولاد مشهد هر کسی
حاجتش را جای دیگر می برد در غفلت است
هر که را دیدیم از این سفره روزی می برد
هر که را دیدیم از فضل رضا در حیرت است
کاش پشت پنجره فولاد پابندم کنند
روزهای بی حرم در اصل یوم الحسرت است
از امامم قول می خواهم بیاید وقت مرگ
کار وقتی با رضا باشد خیالم راحت است
روضه ها سمت بقیع و چار قبرش می رود
روزهایی که شبستان های مشهد خلوت است#گلچین_مولودی_یازینب_سلام_الله_علیها
سمت خراسان
پرواز کند مرغ دلم سمت خراسان
خواهدکه ببیندحرم خسرو خوبان
آنجا بنشیند به کنار زائرینش
زانوبزندخدمت آن حضرت سلطان
گشتی بزند دور رواق با دل پر درد
گویدبه رضا کن نظری برمن مهمان
ای ضامن ثامن تو پناه بیکسانی
شرمنده منم غرق گنه درپی درمان
مولا تو امامی و همی بنده نوازی
دارم به تو امید شها ای یم احسان
دانم تو امام مهربانی و رئوفی
من سائل در گاه توام مظهر یزدان
این دل شده(بیقرار)آن صحن وسرایت
رخصت بده بر من که بیام به خراسان
بیقرار اصفهانی
#امام_رضا علیهالسلام
#مربع_ترکیب
🔹بهشتیترین حرم🔹
امروز که خورشید سر از شرق برآورد
از کعبۀ جان، قبلۀ هفتم خبر آورد
یعنی شب تنهایی ما را به سر آورد
با خود خبر از «نجمه» و قرص قمر آورد
«وَالشَّمس» بخوانید سر راهِ مدینه
تا از همه کس دل بِبَرد ماهِ مدینه
این شمس شموس است که از راه رسیده
صد بار به پابوسی او، ماه رسیده
این «فتح قریب» است سحرگاه رسیده
با پرچمی از «نَصرُ مِنَ الله» رسیده
ای نجمه! که مادر شدهای، مادر خورشید
امروز ببین نور جهانگستر خورشید
این حجّت هشتم که به عصمت دهمین است
سوگند به قرآن که «اولی الاَمر» همین است
این روح ولایت که امان است و امین است
در سایهاش آسوده زمان است و زمین است
«در پرده نگویم سخن خویش، عَلَی الله»
بی مهر رضا کس نبرد سوی خدا راه
ای آمده پابوس بزرگ آیت هستی!
در گوشۀ هر صحن و رواقی که نشستی
قفل دل خود را به کدام آینه بستی؟
یک لحظه بیندیش که مهمان که هستی؟
مهمان سر سفرۀ لطف و کرمِ دوست
جان و سَرِ ما باد فدای حرم دوست
ماه آینه پیش حرم از دور بگیرد
خورشید از «ایوان طلا» نور بگیرد
یک بوسه ز درگاهش اگر حور بگیرد،
فیروزهای از شهر نشابور بگیرد
فیروزه نه، یک سلسله دُرِّ سخنِ ناب
روشنتر از آیینه و جانبخشتر از آب
هر گوشۀ این روضه، رفیعُالدَرَجات است
این گنبد زرین نَه، که این چتر نجات است
این پنجره فولاد نه، این نبض حیات است
این قبلۀ دلهای «یُقیمونَ صَلوة» است
گر بر سر شرطی که «رضا» گفت، بمانیم
«هر شب شبِ قدر است، اگر قدر بدانیم»
سرچشمۀ شور و هَیجان است خراسان
آرامِ دل، آرامش جان است خراسان
بیدارگرِ روح و روان است خراسان
آیینهای از باغِ جنان است خراسان
اینجا تویی و خلوت اُنسی و دعایی
یادت نرود ای دلِ مسکین که کجایی
اعجاز مسیحا کند این روضه نسیمش
یادآور گلهای بهشتیست شمیمش
پروانه به زُوّار دهد دست کریمش
«دیدم همه جا بر در و دیوار حریمش
جایی ننوشتهست گنهکار نیاید»
حیف است کسی در حرم یار نیاید
وقتی به سلام آمدهای با دل خسته
صدبار اگر توبه شکستی و شکسته
بر روی تو باز است هزاران دَرِ بسته
ای روبهروی حضرت خورشید نشسته
هر کس که گره زد به ضریحش دل خود را
حل کرد به یک آهِ سحر مشکل خود را..
هرچند بهشتیتر از اینجا حرمی نیست
بر چهرۀ هیچ آینهای گرد غمی نیست
هرچند که در راه طلب پیچ و خمی نیست
آهوی تو بودن به خدا کار کمی نیست
اینجاست پر از زمزمۀ دوست، بیایید!
اینجا حرم ضامن آهوست، بیایید!
باز «آمدم ای شاه، پناهم بده» اینجا
پروانۀ «یک لحظه نگاهم بده» اینجا
تأثیر به شبناله و آهم بده اینجا
شرمندهام از آینه، راهم بده اینجا
هر چند مرا گوهر اخلاص «حِسان» نیست
اشک مَنِ دلخسته کم از نامهرسان نیست
📝 #محمدجواد_غفورزاده
#گلچین_مولودی_یازینب_سلام_الله_علیها
سمت خراسان
پرواز کند مرغ دلم سمت خراسان
خواهدکه ببیندحرم خسرو خوبان
آنجا بنشیند به کنار زائرینش
زانوبزندخدمت آن حضرت سلطان
گشتی بزند دور رواق با دل پر درد
گویدبه رضا کن نظری برمن مهمان
ای ضامن ثامن تو پناه بیکسانی
شرمنده منم غرق گنه درپی درمان
مولا تو امامی و همی بنده نوازی
دارم به تو امید شها ای یم احسان
دانم تو امام مهربانی و رئوفی
من سائل در گاه توام مظهر یزدان
این دل شده(بیقرار)آن صحن وسرایت
رخصت بده بر من که بیام به خراسان
بیقرار اصفهانی#گلچین_مولودی_یازینب_سلام_الله_علیها