#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🔰 شرح گوشهای از جمال دلربا و پُر نور حضرت أبالمهدی، حسن بن علی العسکری علیهالسلام ...
ابوالحسن کرخی گوید:
پدر من در کرخ، بَزّاز بود. مرا با مقداری پارچه به سامرا فرستاد. همین که وارد سامرا شدم، غلامی مرا با نام خود و پدرم صدا زد و گفت: پیش مولایت بیا! گفتم: مولای من کیست؟ گفت: من پیغام آورم، هر چه به من گفتهاند، میگویم.
🔹ابوالحسن کرخی گوید:
من از پی او رفتم. مرا به درب خانهای بُرد که یقین کردم آنجا بهشت است.
وَ إِذَا رَجُلٌ جَالِسٌ عَلَی بِسَاطٍ أَخْضَرَ وَ نُورُ جَمَالِهِ یَغْشَی الْأَبْصَارَ
🔻 ناگاه دیدم مردی روی فرش سبزی نشسته و نور جمالش چشمها را خیره میکند!
به من فرمود: در میان پارچههایی که آوردهای دو چادر است که یکی را در فلان قسمت گذاشتهای و دیگری در جامهدان فلان است. در میان هر کدام کاغذی است که قیمت خرید و سود آن نوشته شده، قیمت یکی بیست و سه دینار و سود آن دو دینار و قیمت دیگری سیزده دینار و سود آن مانند اولی است. برو هر دو را بیاور.
ابوالحسن کرخی گوید: برگشتم و هر دو را آورده، مقابل آقا گذاشتم. فرمود: بنشین!
فَجَلَسْتُ لَا أَسْتَطِیعُ النَّظَرَ إِلَیْهِ إِجْلَالًا لِهَیْبَتِهِ
🔻نشستم اما از جلالت و هیبت، نمیتوانستم به آن آقا نگاه کنم.
🔹دست مبارکش را به زیر فرش برد و با اینکه آنجا چیزی نبود، یک مشت برداشت و فرمود: این پول دو چادر تو با سودش است؛ خارج شدم. بیرون که آمدم شمردم، دیدم خرید و سود همان طوری است که پدرم نوشته بود؛ بدون کم و زیاد!!
📚مشارق انوارالیقین، ص ۱۳۴
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🔰 نور بهشت، از نور روی مبارک امام حسن عسکری علیهالسلام است...
در روایتی وقتی که رسول خدا «صلیاللهعلیهوآله» اوصیاء بعد از خود و مقامات آنان در آخرت را بیان میفرمودند، در اوصاف حضرت حسن بن علی العسکری علیهالسلام فرمودند:
... وَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ سِرَاجُ أَهْلِ الْجَنَّةِ یَسْتَضِیئُونَ بِهِ
🔹حسن بن علی العسکری علیهالسلام، چراغ بهشتیان است که از نور ایشان بهره میبرند.
📚المناقب، ابن شهرآشوب، ج۱ ص۲۹۲
📚بحارالانوار ج۲۶ ص۳۱۶
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🔰 نوری که از سر مبارک امام حسن عسکری علیهالسلام تا هفتآسمان بالا میرفت...
«بَذْل» غلام امام حسن عسکری علیهالسلام گوید:
رَأَیْتُ مِنْ رَأْسِ أَبِی مُحَمَّدٍ علیهالسلام نُوراً سَاطِعاً إِلَی السَّمَاءِ وَ هُوَ نَائِمٌ
🔸زمانی که امام علیهالسلام در خواب بودند، میدیدم که نوری از سر مبارکش به جانب آسمان بالا میرود.
📚 الخرائج و الجرائح،ج۱ ص۴۴۱
📚کشف الغمّة ج۳ ص۳۰۷
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🔰 قلمِ مبارکی که بدون «کاتب» مینوشت...
ابوهاشم جعفری گوید:
خدمت حضرت امام حسن عسکری علیهالسّلام رسیدم، مشغول نوشتن نامهای بودند. هنگام نماز فرا رسید، إمام علیهالسلام نامه را کنار گذاشتند و برای نماز حرکت کردند.
فَرَأَیْتُ الْقَلَمَ یَمُرُّ عَلَی بَاقِی الْقِرْطَاسِ مِنَ الْکِتَابِ وَ یَکْتُبُ حَتَّی انْتَهَی إِلَی آخِرِهِ فَخَرَرْتُ سَاجِداً
🔻دیدم قلم، روی نامه به حرکت در آمد و بقیه نامه را نوشت تا تمام شد. از مشاهده این صحنه، به سجده افتادم.
پس از تمام کردن نماز، امام علیهالسلام آمدند و قلم را به دست گرفتند و اجازه ورود به مردم دادند.
📚عیون المعجزات، ص۱۳۴
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🔰 شرورترین زندانبانها، با نگاه امام حسن عسکری علیهالسلام، بدنشان به لرزه میافتاد...
در نقلها آمده است:
عدهای از بنی عباس با گروهی از منحرفین و مخالفین امام حسن عسکری علیهالسلام، بر «صالح بن وصیف» زندانبان آن حضرت (زمانی که إمام علیهالسلام در زندان او به سر میبرد) وارد شدند، و به او گفتند:
بر حسن بن علی علیهماالسّلام سخت بگیر. مبادا او را راحت بگذاری!
🔹صالح بن وصیف گفت: از دست من چه کار بر میآید؟ دو نفر از شرورترین اشخاص را برای او تعیین کردهام، اما هر دو نفر چنان روی به عبادت و نماز آورده اند که جای تعجب است!
🔸در این موقع دستور داد، نگهبانان بیایند. به آن دو گفت: چرا به این شخص سخت نمیگیرید؟ آن دو گفتند:
چه میتوانیم بگوییم در باره شخصی که روزها روزه است و تمام شب را به عبادت میگذراند؟ حرف نمیزند و جز عبادت به کار دیگری مشغول نیست.
فَإِذَا نَظَرَ إِلَیْنَا ارْتَعَدَتْ فَرَائِصُنَا وَ دَاخَلَنَا مَا لَا نَمْلِکُهُ مِنْ أَنْفُسِنَا
🔻هر وقت به ما نگاه میکند، بدنمان به لرزه میافتد و حالتی به ما دست میدهد که دیگر نمیتوانیم خودمان را نگه داریم.
بنی عباس این حرف را که شنیدند، مأیوس و خجالت زده خارج شدند.
📚الکافی ج۱ ص۵۱۲.
📚الإرشاد،ص۳۲۴.
📚إعلام الوری ص۳۶۰.
🌱 امام به زبان های گوناگون سخن می گفت.
شیخ کلینی به سند خود و دیگران از نصیر خادم نقل میکند که او گفت: بارها شنیده بودم که امام حسن عسکری(ع) با غلامان ترک و رومی و صقالبی (صقالبه محلی بین بلغار و قسطنطنیه بوده است) به زبان خودشان سخن میگفت. من تعجب میکردم و با خودم میگفتم این شخص در مدینه متولد شده و تا هنگام رحلت پدرش به جایی و پیش کسی نرفته و کسی او را ندیده (که درس بخواند و زبان نزد کسی بیاموزد) پس چگونه به زبانهای مختلف سخن میگوید؟ من در این موضوع فکر میکردم که حضرت به من متوجه شد و فرمود: همانا خداوند تبارک و تعالی حجت خود را در همه چیز در سایر مردم امتیاز داده است و آگاهی به لغات و زبان و شناخت نسبها و مرگ و حوادث آینده را به او عطا فرموده است و اگر چنین نبود میان حجت و مردم فرقی نبود.
📚منابع:
کافی، ج ۲، ص ۴۳۷
الارشاد، ج ۲، ص ۳۱۴
برگرفته از:
مصائب الاولیا (مقتل چهارده معصوم)، اصغر تاجیک ورامینی، ج ۲، ص ۳۶۸
#ولادت_امام_حسن_عسگری_ع
#فضائل_امام_عسکری_ع
🌱 سخاوت امام حسن عسکری(ع)
محمد بن علی می گوید: زمانی بر اثر تهیدستی کار زندگی بر ما سخت شد. پدرم گفت: بیا با هم به نزد ابو محمد (امام عسکری علیه السلام) برویم. می گویند او مردی بخشنده است و به جود و سخاوت شهرت دارد. گفتم:او را می شناسی؟ گفت:نه او را هرگز ندیده ام.
با هم به راه افتادیم. در بین راه پدرم گفت:چقدر خوب است که آن بزرگوار دستور دهد به ما ۵۰۰ درهم بپردازند! تا با آن نیازهایمان را برطرف کنیم. دویست درهم برای لباس، دویست درهم برای پرداخت بدهی و صد درهم برای مخارج دیگر!
من پیش خود گفتم:کاش برای من هم سیصد درهم دستور دهد که با صد درهم آن یک مرکب بخرم و صد درهم برای مخارج و صد درهم برای پوشاک باشد تا به کوهستان (در اطراف همدان و قزوین) بروم. هنگامی که به سرای امام رسیدیم، غلام آن حضرت بیرون آمده و گفت:علی بن ابراهیم و پسرش محمد وارد شوند. چون وارد شده و سلام کردیم، امام به پدرم فرمود:«یا علی! ما خلفک عنا الی هذا الوقت؟ ای علی! چرا تا کنون نزد ما نیامده ای؟»
پدرم گفت:ای آقای من! خجالت می کشیدم با این وضع نزد شما بیایم.
وقتی از نزد آن حضرت بیرون آمدیم، غلام آمده و کیسه پولی را به پدرم داد و گفت:این پانصد درهم است، دویست درهم برای پوشاک، دویست درهم برای بدهی و صد درهم برای مخارج دیگر. آنگاه کیسه ای دیگر درآورده وبه من داد و گفت:این سیصد درهم است، صد درهم برای خرید مرکب و صد درهم برای پوشاک و صد درهم دیگر برای سایر هزینه ها، اما به کوهستان نرو بلکه به سوراء برو.
📚منبع:
اصول کافی، کتاب الحجة، باب مولد ابی محمد الحسن بن علی، ح ۳
#ولادت_امام_حسن_عسگری_ع
#فضائل_امام_عسکری_ع
🌱 امام حسن عسکری (ع) آبروی مسلمانان را خرید
امام حسن عسکری (ع) با وجود آنکه در زمان متوکل عباسی کمتر از ۱۵ سال سن داشت و هنوز به امامت نرسیده بود ولی طبق پارهای از روایات به دستور متوکل عباسی زندانی شده بود.
قحطی و خشکسالی همه جا را فرا گرفته بود و همه جانداران در معرض خطر نابودی بودند مسلمان سه روز پی در پی جهت اقامه نماز استسقا (طلب باران) به صحرا رفتند و نماز خواندند ولی باران نیامد اما روز چهارم جاثلیق (روحانی بزرگ مسیحیان) به همراه مسیحیان به بیابان رفتند و دعا کردند در آن روز باران آمد مسلمانان روز پنجم به بیابان رفتند و نماز خواندند ولی باران نیامد این موضوع سبب سرشکستگی مسلمانان شد عدهای در حقانیت دین اسلام به شک افتادند. گفتگوها در این مورد زیاد شد و قرار بر این بود که روز ششم نیز مسیحیان به همراه جاثلیق به بیابان برای دعا بروند اگر آن روز نیز مثل روز چهارم باران میآمد آبروی مسلمانان در نزد مسیحیان بیشتر میرفت و سرافکنده و خوار میشدند متوکل عباسی به یاد امام حسن عسکری (ع) که در زندان بود افتاد دستور داد آن حضرت را از زندان بیرون آورند و به آن حضرت گفت ای ابامحمد! دین جدت را دریاب. آن روز مسیحیان به همراه جاثلیق به بیابان رفتند امام حسن عسکری(ع) نیز با چند نفر از خدمتکاران بیرون رفت. آنگاه امام به یکی از غلامانش فرمود تو به میان جمعیت مسیحیان برو هنگامی که جاثلیق برای دعا دستهایش را به سوی آسمان بلند کرد خود را به کنار او برسان و در میان دو انگشت دست راستش چیزی هست آن را بگیر و بیاور.
آن غلام به میان مسیحیان رفت و در صف اول کنار جاثلیق ایستاد و همین که او دستهایش را به طرف آسمان بلند کرد غلام فوراً در بین دو انگشت دست راست او استخوانی که سیاه رنگ بود برداشت و آورد امام آن را گرفت و فرمود حالا هرچه میخواهی دعا کن.
آن روز آنها هرچه دعا کردند باران نیامد و آسمان صاف و آفتابی شد متوکل از امام عسکری (ع) پرسید یا ابامحمد! این استخوان چیست؟ امام فرمود: این استخوان از قبر پیغمبری از پیامبران الهی برداشته شده است و هرگاه استخوان بدن پیامبری آشکار گردد باران میآید. البته مطابق بعضی از روایات این واقعه در زمان معتمد عباسی بوده و این به واقعیت نزدیکتر است.
📚منابع:
کشف الغمه، اربلی، ج ۲، ص ۴۲۹
الفصول المهمّه، ابن صباغ مالکی، ص ۲۶۹
برگرفته از:
مصائب الاولیا (مقتل چهارده معصوم)، اصغر تاجیک ورامینی، ج ۲، ص ۳۶۵
#امام_حسن_عسکری_ع
#فضائل_امام_عسکری_ع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﴿اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصوُبُ﴾
🏳سلام بر تو اى پرچم برافراشته🏳
(فرازی از زیارت آل یاسین)
📎 #استوری
📎 #امام_زمان
📎 #منتظران_ظهور
📎 #امام_زمان_علیه_السلام
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
پای درس اخلاق امام عسکری علیه السلام.pdf
725.5K
🔖فیش منبر 🔖
#امام_حسن_عسکری علیه السلام
🖇متن منبر امام حسن عسکری علیه السلام
💠پای درس اخلاق امام حسن عسکری علیه السلام 💠
❇️ #امام_عسکری علیه السلام
درس هایی از زندگی امام حسن عسکری(علیه السلام).pdf
503.8K
🔻فیش منبر کوتاه💠
#امام_حسن_عسکری علیه السلام
📌درس هایی از زندگی امام حسن عسکری(علیه السلام)
📌مهربان نسبت به همسر
📌همدرد و همراه مردم
📌مهربانی با مخالفان
📌رفتوآمد با همسایگان
سبک زندگی اسلامی امام عسکری.pdf
515.9K
🔖فیش منبر 🔖
منبر کوتاه
#امام_حسن_عسکری علیه السلام
🔻سبک زندگی اسلامی در آموزه های امام حسن عسکری(علیه السلام)
💠1. سخاوت و بخشندگی امام(علیه السلام)
💠2. ساده زیستی امام (علیه السلام)
💠3. ایجاد روحیه ی تفکر در پیروان خود
💠4. ترویج فرهنگ صرفه جویی
#سبک_زندگی #امام_عسکری
منبرکوتاه حضرت معصومه سلام الله علیها 2.pdf
618.3K
🔖فیش منبر کوتاه🔖
#حضرت_معصومه سلام الله علیها
🔻ویژگی ها و خصائص حضرت #فاطمه_معصومه سلام الله علیها
💠منبر کوتاه حضرت معصومه سلام الله علیها
منبرکوتاه حضرت معصومه سلام الله علیها 1.pdf
633.9K
🔖فیش منبر کوتاه🔖
#حضرت_معصومه سلام الله علیها
🔻مروری بر زندگانی پر نور حضرت #فاطمه_معصومه سلام الله علیها
💠منبر کوتاه حضرت معصومه سلام الله علیها
معرفت حضرت معصومه.pdf
731.2K
🔖فیش منبر🔖
#حضرت_معصومه سلام الله علیها
🔻معرفت حضرت #فاطمه_معصومه سلام الله علیها و آثار آن در زندگی
✍حضرت آیت الله جوادی آملی
💠منبر کوتاه حضرت معصومه سلام الله علیها
#حضرت_فاطمه_معصومه سلام الله علیها
منبرکوتاه حضرت معصومه سلام الله علیها 3.pdf
641.6K
🔖فیش منبر کوتاه🔖
#حضرت_معصومه سلام الله علیها
🔻۹ ویژگی وجود نازنین و پربرکت حضرت #فاطمه_معصومه سلام الله علیها
💠منبر کوتاه حضرت معصومه سلام الله علیها
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🔰 ای چشم تو پردهدار إعجاز ...
محمّد بن اسماعیل علوی گوید:
حُبِسَ أَبُو مُحَمَّدٍ عِنْدَ عَلِیِّ بْنِ نَارْمَشَ وَ هُوَ أَنْصَبُ النَّاسِ وَ أَشَدُّهُمْ عَلَی آلِ أَبِی طَالِبٍ وَ قِیلَ لَهُ افْعَلْ بِهِ وَ افْعَلْ
🔹حضرت امام حسن عسکری علیهالسلام را پیش «علی بن نارمَش» که با آل محمّد صلیاللهعلیهوآله دشمنی بسیار داشت، حبس کردند. او بر اولاد علی علیهمالسلام خیلی سخت میگرفت و به او دستور میرسید که چنین و چنان کن و او باکی نداشت و انجام میداد!
فَمَا أَقَامَ عِنْدَهُ إِلَّا یَوْماً حَتَّی وَضَعَ خَدَّیْهِ لَهُ وَ کَانَ لَا یَرْفَعُ بَصَرَهُ إِلَیْهِ إِجْلَالًا وَ إِعْظَاماً
🔸یک روز بیشتر فاصله نشد که امام علیهالسلام به زیر دستش، در حبس بود؛ بعد از گذشت یک روز، در مقابل امام علیهالسلام، چهره بر خاک میمالید و از هیبت آن حضرت، چشمش را به روی امام نمیگشود.
فَخَرَجَ مِنْ عِنْدِهِ وَ هُوَ أَحْسَنُ النَّاسِ بَصِیرَةً وَ أَحْسَنُهُمْ فِیهِ قَوْلًا.
🔹او از خدمت امام علیه السلام خارج شد، در حالی که از بصیرترین اشخاص نسبت به امام علیهالسلام بود و بهترین عقیده را در باره آن حضرت داشت.
📚الکافی ج ۱ ص ۵۰۸.
📚الإرشاد، ص ۳۲۲.
📚إعلام الوری ص ۳۵۹.
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🔰 خجالت نکش! هر چه میخواهی، از ما بخواه! که به مقصودت میرسی انشاءالله ...
اباهاشم جعفری گوید:
شَکَوْتُ إِلَی أَبِی مُحَمَّدٍ علیهالسلام ضِیقَ الْحَبْسِ وَ کَتَلَ الْقَیْدِ
🔻به امام حسن عسکری علیهالسّلام از سختی زندان و ناراحتی غل و زنجیر شکایت کردم!
📜 آن حضرت در جواب من نوشت:
أَنْتَ تُصَلِّی الْیَوْمَ الظُّهْرَ فِی مَنْزِلِکَ
🔻تو نماز ظهر را امروز در منزل خود خواهی خواند!
موقع ظهر مرا از زندان خارج نمودند و نماز ظهر را در منزل خود خواندم.
وضع مالی من خوب نبود و تصمیم داشتم در نامه ای که نوشته بودم تقاضای کمکی بکنم ولی خجالت کشیدم.
وقتی به منزل رسیدم، امام علیه السّلام برایم صد دینار فرستاد و نوشته است:
إِذَا کَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَلَا تَسْتَحْیِ وَ لَا تَحْتَشِمْ وَ اطْلُبْهَا فَإِنَّکَ تَرَی مَا تُحِبُّ إِنْ شَاءَ اللَّهُ.
🔻هر گاه احتیاجی داشتی خجالت نکش و درخواست خود را از ما طلب کن! آنچه مایلی به تو داده خواهد شد انشاءالله.
📚المناقب،ابنشهرآشوب، ج ۴ ص ۴۳۲
📚الکافی ج ۱ ص ۵۰۸
💠 #حدیث_نگاشت | ویژگی مؤمن
💢 امام حسن عسکری علیهالسلام میفرماید:
✍🏻 «اَلْمُؤْمِنُ بَرَكَةٌ عَلَى اَلْمُؤْمِنِ وَ حُجَّةٌ عَلَى اَلْكَافِر».
🌸 «مؤمن براى مؤمن مايهی بركت و برای كافر حجت و دليل است».
📚 تحف العقول، ص489.
🎀🌸8 ربیعالثانی ولادت امام حسن عسکری علیهالسلام مبارک باد🌸🎀
📎 #مؤمن
📎 #میلاد_امام_حسن_عسکری
📎 #امام_حسن_عسکری
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
.
#زمینه
شهادت #حضرت_معصومه با مضامینی از حجاب و عفاف بانو:
#الگوی_حجاب
بند اول:
ای بانوی کرامت و تقوا
الگوی حجاب و بی همتا
ارثیه داری تو از زهرا
یا معصومه
تو با حجاب خود به زن ها
درس وقار و عزت دادی
قبل از پدر سوالشون رو
تو پاسخی مسلط دادی*
آئینه ی حیا معصومه
جان امام رضا معصومه
بند دوم:
تو بانی شفاعتی بانو
خیلی با اصالتی بانو
دریای سخاوتی بانو
یا معصومه
این دل کبوترِ جلدِ که
گشته یه عمره پا بستِ تو
کِی میخورم غم روزی رو
وقتی سپردمش دستِ تو
لطف خدا به ما معصومه
جان امام رضا معصومه
نکته *:
روزى گروهى از شیعیان وارد مدینه شدند تا سوال هاى خود را از امام موسى علیه السلام بپرسند. این کار روش معمول در تمام بلاد اسلامى بود که سالیانه یا در اوقات مشخص از سال گروهى را راهى مى کردند تا سوال هاى دینى، وظایف شرعى و وجوهات را نزد امام ببرند. آن سال نیز چنین کاروانى از یکى از شهرها به مدینه آمده بود. کاروان پس از ورود به مدینه به سوى خانه امام راه افتادند به این امید که هم سوالات خود را بپرسند و هم دیدار حضرت نصیبشان شود. هر چه نزدیک تر مى شدند، شوق دیدار افزون تر مى شد؛ تا اینکه جلوى در خانه حضرت رسیدند...دختری هشت یا نه ساله سوال ها را از آنان گرفت و با دقت تمام پاسخ یکایک نامه ها را نوشت و نامه ها را دوباره به آنان بازگرداند. سوال ها این قدر پیچیده بود که ما نزد امام کاظم آوردیم. در لحظات اولیه برخورد با امام داستان خود را با شور و شادى تمام بازگو کردند و دست خط دخترک را هم نشان دادند. امام تا نامه را گشود، سیمایش از شادى شکفته شد. لبخند ملیحى بر لبانش نقش بست، صورتش را به سوى شیعیانش را برگرداند و با همان لبخند آسمانى سه بار فرمود: «فداها ابوها»پدرش به فدایش. با توجه به این که حضرت معصومه (س) به هنگام دستگیری پدر بزرگوارش خردسال بود، این داستان از مقام بسیار والا و دانش بسیار گسترده آن حضرت حکایت می کند.
شعروسبک: #علی_علی_بیگی ✍
.👇
.
#زمینه
#حضرت_معصومه
#احسان_نرگسی ✍
دلم فقط توو حرمت آرومه/جانم بی بی حضرت معصومه
ایتها الشهیدة المظلومه/جانم بی بی حضرت معصومه
چی داره اونکه از نگات محرومه/جانم بی بی حضرت معصومه
ایتها الشهیدة المظلومه/جانم بی بی حضرت معصومه
خواهر ، آقای خراسان/زینب ایران زینب ایران
مامن ،دل های هراسان/زینب ایران زینب ایران
از منِ ،خسته رو مگردان/زینب ایران زینب ایران
...........................
کریمه بودن از نگات معلومه/جانم بی بی حضرت معصومه
ایتها الشهیدة المظلومه/جانم بی بی حضرت معصومه
نفس زدن بدون تو مذمومه/جانم بی بی حضرت معصومه
ایتها الشهیدة المظلومه/جانم بی بی حضرت معصومه
پر زده،قلبم تا حریمت/خواهر سلطان خواهر سلطان
روزی مون،از دست کریمت /خواهر سلطان خواهر سلطان
دلخوشیم ،با لطف قدیمت/خواهر سلطان خواهر سلطان
#وفات_حضرت_معصومه
.👇