eitaa logo
متن روضه روشمند ومستند
14.8هزار دنبال‌کننده
143 عکس
16 ویدیو
357 فایل
✔به جهت درخواست دوستان طلبه و مداح کانال متن روضه روشمند ومستند ایجاد شده...انشاءالله با یاری خداوند بتوانیم در این زمینه خدمت گزار شما خوبان باشیم 🌷 🔸یونس سمیعی ارتباط با خادم شما 👈 @Ashkbehshti
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️شهادت امام جواد علیه السلام ◾️ حُجره‌ی سوخته‌اش کاش دری دیگر داشت این جوان کاش به بالایِ سرش خواهر داشت چه شده چند کنیز از پسِ در میخندند یک‌نفر این طرف و چند نفر میخندند خنده کردند بر این زخم دوایی نرسد خنده کردند صدایش به صدایی نرسد طَشت  دَف شُد که نفهمند کسی می‌سوزد بِینِ این حجره‌ی بسته نفسی می‌سوزد طَشت را پیشِ لبانش بگذارند ای کاش کاسه آبی به دهانش بگذارند ای کاش ظرف از آب پُر اما به زمین می‌کوبند می‌زند داد ولی پا به زمین می‌کوبند خنده‌ی بد دهنی میرسد از هلهله ها ناسزاهای زنی می‌رسد از هلهله ها خواست بالی بزند غم پَرِ او را سوزاند خواست آهی بکِشد حَنجر او را سوزاند گفت آبی و نشد تا که بگوید جگرم زهر وقتی نفَسِ آخرِ او را سوزاند می‌کشد پا به زمین تا که بفهمند همه جگرِ شعله ورش پیکرِ او را سوزاند خواهری حیف ندارد که به دادش برسد عوَض‌اش بی کَسی‌اش مادرِ او را سوزاند  تا بگِریند برایش دو سه همسایه که هست  رویِ این بام تنش مانده ولی سایه که هست روی این بام تنش مانده ولی عریان نه... شاعر: 📜مَتْنِ_رُوضِـہ_روشمندومستند 🆔👇👇👇👇 https://eitaa.com/yaMojebalmoztr http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
◾️شهادت امام جواد علیه السلام ◾️ خواهر نداشتی که به جای تو جان دهد یا گرد و خاک پیرهنت را تکان دهد از روی خاک حجره سر خاکی تو را بر دارد و به گوشه دامن مکان دهد می خواهی آب آب بگویی نمی شود گیرم که شد ولی چه کسی آبتان دهد؟ چندین کنیز را وسط حجره جمع کرد می خواست دست و پا زدنت را نشان دهد بالا نشسته ای و جهان زیر پای توست وقتش شده گلوی شهیدت اذان دهد 📜مَتْنِ_رُوضِـہ_روشمندومستند 🆔👇👇👇👇 https://eitaa.com/yaMojebalmoztr http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
◾️شهادت امام جواد علیه السلام ◾️ سر را ز خاك حجره اگر بر نداشتي تو رو به قبله بودي و خواهر نداشتي خواهر نداشتي كه اگر بود مي شكست وقتي كه بال مي زدي و پر نداشتي از طوس آمدم كه بِگِريَم در اين غمت ياري به غير چند كبوتر نداشتي وقتي كه زهر بر جگرت چنگ مي كشيد جز يا حسين ناله ي ديگر نداشتي ختمي گرفته اند برايت كبوتران لبخند مي زدند و تو باور نداشتي تو تشنه كام و آب زمين ريخت قاتلت چشمت به آب بود و از آن بر نداشتي كف مي زدند دور و برت تا كه جان دهي كف مي زدند و تاب به پيكر نداشتي كف مي زدند وليكن به روي دست دست ز تن جداي برادر نداشتي شكر خدا كه پيرهني بود بر تنت يا زير نيزه ها تن بي سر نداشتي شكر خدا كه لحظه ي از هوش رفتنت خواهر نداشتي، غم معجر نداشتي 📜مَتْنِ_رُوضِـہ_روشمندومستند 🆔👇👇👇👇 https://eitaa.com/yaMojebalmoztr http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
◾️شهادت امام جواد علیه السلام ◾️ پیکرت از تیر و از سرنیزه مالامال نیست خنجری دیگر برایت در پر یک شال نیست گرچه روی پشت بام و زیر خورشیدی، ولی جسم تو دیگر خدارا شکر در گودال نیست حیف ام الفضل داری، بی ابالفضلی،ولی؛ موقع تشییع دیگر خواهرت بدحال نیست بر تنت آرامش بال کبوترهاست و زیر نعل هیچ اسبی پیکرت پامال نیست زیر نعل هیچ اسبی نیستی، بااین حساب؛ موقع تقطیع جسمت لشکری خوشحال نیست سٙم به تو داده ولیکن بی خیال جسم توست روی سینه قاتل تو این قٙدٙر فعال نیست خانه ات اما خداراشکر در آرامش است پیش نامردان به پای دخترت خلخال نیست زینبی دیگر نداری و نمی بیند دگر هی سرت در تشت و بر نیزه زبانم لال نیست وزن نعل اسب از بال کبوتر بیش بود ذوالجناحت هم کنار خیمه خونین بال نیست 📜مَتْنِ_رُوضِـہ_روشمندومستند 🆔👇👇👇👇 https://eitaa.com/yaMojebalmoztr http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
◾️شهادت امام جواد علیه السلام ◾️ غریب و بی کس و تنها و رفته ازیادم رسید دست اجل عاقبت به فریادم میان حجره ی دربسته با لبی عطشان شبیه جدِّ غریبم به خاک افتادم صدای هلهله ی قاتلم بلندتر است به گوش عابرِ کوچه نمی رسد دادم ازاینکه پشت درِخانه قتلگاهم شد به یادِ مادرِ خویش و مدینه افتادم چه بود قصه خدایا که مادرم زهرا(ع) به ناله گفت که فضّه برس به فریادم 📜مَتْنِ_رُوضِـہ_روشمندومستند 🆔👇👇👇👇 https://eitaa.com/yaMojebalmoztr http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
امام باقر2.pdf
566.7K
⚫️) 📩pdf ✅ ⚫️ 7 ذی الحجه ⚫️ 📜مَتْنِ_رُوضِـہ_روشمندومستند 🆔👇👇👇👇 https://eitaa.com/yaMojebalmoztr http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
◾️ ◾️ چقدر ناله ی بی جان و بی صدا داری به زیر لب تو فقط ذکر ربنا داری گمان کنم که رسیده زمان پرزدنت که زهر کینه اثر کرده و نوا داری چه کرده با تو که اینگونه محتضر شده ای "شهادتین"به لب های خود چرا داری ؟؟ نفس کشیدنت آقا چه سخت تر شده است میان هر نفس خسته ات دعا داری کشانده پای تو را روبه قبله ، زهر جفا گمان کنم که شما درد بی دوا داری کنار بستر تو مادری عزا دارد که گشته غرق غم و نوحه و عزاداری لبان خشک تو ذکر " حسین " می گویند دوباره گریه و مرثیه را بنا داری هنوز هم تو به یاد سه ساله غمگینی هنوز هم به دلت داغ کربلا داری تو در لباس اسارت چه صحنه ها دیدی... چه زخم ها که تو از کعب نیزه ها داری دل شکسته ی من وقف ماتم تو شده شما هوای دل خسته ی مرا داری به خواب دیده ام آقا که مرقدی زیبا شبیه صحن و سرای امام رضا داری کبوتر دل من پرکشیده چون زائر به قصد مرقد خاکی حضرت باقر 📜 🆔👇👇👇👇 https://eitaa.com/yaMojebalmoztr http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
◾️ ◾️ ای آنکه قبرت بی چراغ و سایبان است !!! روضه نمی خواهی !! مزارت روضه خوان است گلدسته ات سنگی ست ، روی تربت تو گنبد نداری ... گنبد تو آسمان است اصلا نیازی به بیانش نیست دیگر اوج غریبی تو از قبرت عیان است تو یادگار داغ های کربلایی از هرم ماتم در دلت آتشفشان است هر روضه ات کرب و بلایی می شود ... چون دور مزار تو پر از نامه رسان است تو شاهد باران سیل آسای خونی تو کعبه ای ... چشمت شبیه ناودان است تو یادگار باغ های لاله هستی اما به ذهنت خاطرات صد خزان است جسم تو در خاک بقیع و روحت اما ... در قلب یک گودال ، هر شب میهمان است دیدی که در گودال ، جدت را چه کردند دیدی که عمه روی تَل بر سرزنان است تو شاهد گل های از ساقه جدایی دیدی که بر نیزه سرِ پیر و جوان است تو غیرت اللهی ... غم ناموس دیدی از داغ غارت در گلویت استخوان است تو مقتلی هستی که دیده روضه ها را آنچه زبان از گفتنش هم ناتوان است 📜 🆔👇👇👇👇 https://eitaa.com/yaMojebalmoztr http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
◾️ هجوم موجِ بلا را به چشم خود دیدم غروبِ کرببلا را به چشم خود دیدم به سر زنان پیِ عمه به روی تل رفتم ذبیحِ دشتِ منا را به چشم خود دیدم میانِ آن همه نیزه به دست در گودال سنانِ بی سر و پا را به چشم خود دیدم به زورِ نیزه زِرِه را ز تن در آوردند مُرَملٌ بدماء را به چشم خود دیدم زقتلگاه همه دستِ پُر که می رفتند به دوشِ خولی عبا را به چشم خود دیدم زمان حملۀ آن ده سوارِ تازه نفس غبارِ رویِ هوا را به چشم خود دیدم میانِ پنجۀ هر نعل تازه و میخش لباسِ خون خدا را به چشم خود دیدم سلام بر بدنِ بی سری که عریان شد تنِ به خاک ،رها را به چشم خود دیدم میانِ طایفه ها رأسها که قسمت شد سرِ همه شهدا را به چشم خود دیدم عمو که خورد زمین رویِ حرمله واشد تمام واقعه ها را به چشم خود دیدم به پشتِ خیمه به دنبالِ قبر اصغر بود شکارِ رأسِ جدا را به چشم خود دیدم فرارِ دختری آتش گرفته در صحرا میانِ هلهله ها را به چشم خود دیدم گذشته از همه اینها به شهرِ بد نامان زمانِ قحطِ حیا را به چشم خود دیدم میانِ مجلسِ نامحرمان و بزمِ شراب ورودِ آل عبا را به چشم خود دیدم تَهِ پیالۀ خود را کنارِ سر می ریخت قمار و تشتِ طلا را به چشم خود دیدم ضریحِ صورتِ جدم دوباره ریخت به هم شتابِ چوبِ جفا را به چشم خود دیدم عزیز کردۀ زهرا کنیزِ مردم نیست اشارۀ دو سه تا را به چشمِ خود دیدم 📜 🆔👇👇👇👇 https://eitaa.com/yaMojebalmoztr http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
◾️ ◾️ خوشا بحال دلی که به دلبری برسد به سفره ی کرم ذره پروری برسد همه رعیت ارباب میشویم اما غلام باادب اینجا به برتری برسد کسی که بر در این خانه سر بلند نکرد به یک اشاره ی آقا به سروری برسد اگرچه سائل او بی نیاز از دنیاست در آخرت به مقامات بهتری برسد به نیم قطره ی اشک محبتش ندهد اگر خوشی دو عالم به نوکری برسد شبیه فطرس درمانده غصه ای دارم نشسته ام که مگر پر...نه...شهپری برسد ز "قال باقر علیه السلام " مست شود اگر کسی به فیوضات منبری برسد کسی که بر کرمش افتخار میکردند اگر نبود خلائق چه کار میکردند!؟ قلم به دست گرفته رساله بنویسد به نام حضرت جل جلاله بنویسد مقید است به تحلیل کربلای حسین کنار این همه مقتل ، مقاله بنویسد مقید است که تاریخ را ورق بزند دوباره از غم تلخ قباله بنویسد روایت سفرش سوی کربلا کم نیست تمام روز و شب اش را به ناله بنویسد میان روضه ی بازار شام میطلبد که از نجابت طفل سه ساله بنویسد تمام مرثیه هایش میان لفافه ست به اشک چشم تر از "باغ لاله " بنویسد برای اینکه محرم به کربلا برسم نشسته ام که برایم حواله بنویسد کنار این همه ابر بهار گریه کنم میان روضه ی او زار زار گریه کنم دلی شکسته و بغضی شکسته تر دارد دوباره یاد چه کرده که چشم تر دارد ؟! همیشه مجلس روضه ش پر تلاطم بود حسین گفتن او مزّه ای دگر دارد مرور خاطره ها کار هر شب آقاست چقدر زخم روی زخم بر جگر دارد چقدر پیر شده ، خم شده ، شکسته شده به خاطر غم و غصه است ، خب اثر دارد چقدر این شب اخر به مادرش رفته میان نافله اش دست بر کمر دارد لهوف از غم یک صبح تا شبش،گفته کجا کسی ز غم و غصه اش خبر دارد!؟ میان این همه ارثی که از پدر برده اگر غلط نکنم گریه بیشتر دارد همیشه بالش زیر سرش پر از اشک است چرا که روضه ی گودال زیر سر دارد غروب روز دهم را نمی برد از یاد شبیه خیمه شده ، آه شعله ور دارد به یاد کودکی اش از رقیه می خواند چه خاطرات عجیبی ز همسفر دارد ... همین که خار نشسته به پای او کافی ست خدا کند که دگر زجر دست بردارد میان دفتر عمرش چه خاطرات بدی ز چوب و باده و دندان و تشت زر دارد در آن شبی که سنان بین راه اسیرش کرد گرسنه بود ولی تازیانه سیرش کرد 📜 🆔👇👇👇👇 https://eitaa.com/yaMojebalmoztr http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
◾️ ◾️ آن روزهایِ شعله ور یادم نرفته دستان تبدارِ پدر یادم نرفته دریا همان نزدیکی اما تشنه بودیم بیتابی و چشمانِ تر یادم نرفته شش ماهه را تیر سه شعبه بُرد با خود داغِ عجیب ِ این خبر یادم نرفته گهواره را بردند بعدِ گوشواره هول و وَلایِ دور و بر یادم نرفته افتاد خیمه دستِ یک عدّه حرامی آن لحظهٔ پر دردسر یادم نرفته بعد از جسارت ها اسارت ها کشیدیم یک تکه نانِ مختصر یادم نرفته یکریز در آغوش عمه بغض کردیم زخم زبانِ رهگذر یادم نرفته یک گوشه خوابید و صدایش درنیامد اشک رقیه(س) تا سحر یادم نرفته دیدم به عینه روضه ها را پیشِ چشمم لحظاتِ تلخِ آن سفر یادم نرفته! 📜 🆔👇👇👇👇 https://eitaa.com/yaMojebalmoztr http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
◾️ ◾️ امشب نشسته در غمِ مردی غریب باز در سینه ی بقیع سکوتی عجیب...باز_ _امسال هم شبیه به صدسالِ بی حرم ماییم آن کبوترِ بی بالِ بی حرم... آه از نهادِ خاک برآمد زِ بی کسی باران ! به دادِ بغضِ فروخفته می رسی...؟ یک قبرِ خاکی از همه دنیا از آنِ اوست انگار غربت ارثیه ی خاندانِ اوست... هر نکته ای نبوده و بوده که یافته... از بس که علم های نهان را شکافته اوکه همیشه باقرِ دانش خطاب شد در آتشِ مصیبتِ مکشوف، آب شد آن روضه را که ما نشنیدیم دیده است اینگونه صبر را ،زِ که تعلیم دیده است؟!! با کربلا عجین شد و در شام پا گرفت... با غیرت است،صبرِ زیاد از خدا گرفت... هم شاهداست بر سرِ خورشیدِ بی کفن، هم آشناست با غمِ زنجیر ، بر بدن... گرچه به دستِ زجر ،ستم ها کشیده است اما به پای طفلِ سه ساله رسیده است!؟ در مجلسِ یزید به زخمش نمک زدند آنجا که عمه زینبِ او را کتک زدند در خاطرش سیاهیِ بزمِ یزید بود یاد آوریِشان خودِ زهرِ مدید بود تا دید مادر و پدرش را به بزمِ شام... یادِ مدینه، سوخت دلش بین ازدحام... او وارثِ تمامِ حسین است در قیام یا ذوالفقارِ حیدر کرار در نیام او اولین حسین چیِ عالم است، پس... با لطفِ اوست ذکرِ حسینم به هر نفس او وارثِ مصیبتِ بی حدِ مجتباست... دیده که مادرش زنِ تنهای کوچه هاست... با خاطراتِ کودکی اش او چه می کند؟ هر روز یادِ سیلی و آن کوچه می کند... در گیرو دارِ هُرمِ نفسهای آخرش پیچیده باز غصه ی پهلوی مادرش امشب چقدر غربتتان شکلِ مادر است تنها امامِ عصر سَرِ قبرتان نشست ناگاه ابر ،درد و دلش باز می شود تا گریه میکند سخن آغاز می شود آخر به بوی سوختنِ یاس می رسد درد و دلش به روضه ی عباس(ع) می رسد پایانِ روضه وقتِ گدایی ست ،پس ببین او آمده زیارتِ اربابِ اربعین... رمزِ براتِ کرب و بلا شورِ امشب است امشب که حرفِ روضه ی "همراهِ زینب" است 📜 🆔👇👇👇👇 https://eitaa.com/yaMojebalmoztr http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
◾️◾️ آمده ذی الحجه و افتاده ام یاد منا من شدم عمری اسیر خاطرات کربلا در لوای علم، کارم روضه خوانی بوده است چند سالم بوده که قدم کمانی بوده است باقرم... آنکس که پیرم کرده اند از کودکی موقع دشنام سیرم کرده اند از کودکی گرچه بر سجاده کار من دعا بوده فقط منبر من روضه های کربلا بوده فقط قال باقر، قال صادق میشود آخر، حسین نوحه ام حالا شده؛ ای کشته بی سر حسین سوختم که پیکرم تشییع شد با یاحسین چونکه در گودال رفته زیر دست و پا حسین زهر، کاری شد ولی با جان من کاری نداشت کاشکی زنجیرها در حبس، بیماری نداشت دومین مردی که در زنجیر می آمد منم هی زمین میخورد و گاهی دیر می آمد منم زیر پایم آبله با خار میبینم هنوز آنقدر شلاق خوردم تار میبینم هنوز آه و زاری در بیابان داشتیم و خواب نه سوختم وقتی که آتش بود اما آب نه سوختم اما نه با این زهر، بلکه در حرم سوختم چون گفت عمه در حرم، کو معجرم در اسارت، هیچ چیزی بدتر از این غم نبود این و آن بودند دور ما یکی محرم نبود غربت آن عصر عاشوراست میسوزاندم غارت خلخال از پاهاست میسوزاندم 📜 🆔👇👇👇👇 https://eitaa.com/yaMojebalmoztr http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
◾️◾️ دلم پر مى ‏زند امشب براى حضرت باقر كه گویم شرحى از وصف و ثناى حضرت باقر ندیده دیده ى گیتى به علم و دانش و تقوا كسى را برتر و اعلم به جاى حضرت باقر ز بهر رفع حاجات و نیاز خویش گردیده سلاطین جهان یكسر گداى حضرت باقر زبان از وصف او الكن، قلم از مدح او عاجز كه جز حق كس نمى ‏داند بهاى حضرت باقر نزاید مادر گیتى ز بهر خدمت مردم به جود و بخشش و لطف و سخاى حضرت باقر به ذرات جهان یكسر بود او هادى و رهبر كه جان عالمى گردد فداى حضرت باقر برو كسب فضیلت كن چو مردان خدا اى دل ز بحر دانش بى منتهاى حضرت باقر اگر گردد شفیع ما بنزد خالق یكتا بهر دردى شفا بخشد دعاى حضرت باقر 📜 🆔👇👇👇👇 https://eitaa.com/yaMojebalmoztr http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
4_6024052852274498071.mp3
4.61M
🎙 نمونه صوتی 🎵 متن روضه شهادت امام باقر علیه السلام فیش شماره(2)👆 ✅ 🎤 ⚫️ 7 ذی الحجه ⚫️ 📜 🆔👇👇👇👇 https://eitaa.com/yaMojebalmoztr http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
بسم رب النور رب العشق رب العالمین بسم احمد ، بسم زهرا و امیرالمؤمنین بسم رب الجود بسم مجتبی بسم کریم بسم ثارالله بسم الله رحمن الرحیم السلام ای بهترین ماه ای محرم السلام السلام ای بهترین ارباب عالم السلام از تو ممنونم که از غم راحتم کردی حسین با تمام روسیاهی دعوتم کردی حسین تا شدم مجنونِ تو عقلم دو چندان رشد کرد در محرم نور ایمانم فراوان رشد کرد ذره ای هستم که از مهر شما آکنده ام شک اگر کردم به درمان شما شرمنده ام آنکه اهلِ حرف بود و در عمل جا زد منم آنکه دائم پای عشقت رنگ می بازد منم تو همان آقایی و روضه همان دارالشفاست گریه بر داغِ تو بر هر درد بی درمان دواست قطره ی اشکی سبب شد کور بینا بازگشت با عصا آمد به سوی روضه با پا بازگشت هست مدیون تو سر تا پا وجودم یاحسین بی نگاهت صد کفن پوسانده بودم یاحسین حرف پیر زیرکی همواره در یادِ من است مثل او این حرف در طوفان فریاد من است هر که هستم هر چه هستم بر کسی مربوط نیست جود اربابم حسین بن علی مشروط نیست پیرهن مشکی به تن کردن عبادت کردن است یا حسینِ ما همان قرآن تلاوت کردن است واجب عینی است گریه قابل تبدیل نیست کعبه هم تعطیل باشد روضه ات تعطیل نیست می شود این روضه ها بی سایبان هم برقرار برتر از عرش است روضه سقف می خواهد چه کار چادر زهرایِ اطهر سایبانِ روضه هاست بانویِ پهلو شکسته میزبان روضه هاست روضه ای را که به پا کرده در این دنیا خودش اختیارش نیست دست هیچ کس الا خودش پس به پایِ هم چرا بیهوده می پیچیم ما پایِ زهرا که وسط باشد همه هیچیم ما ما تأسی می کنیم امسال بر بانو رباب سینه زن خواهیم شد حتی به زیر آفتاب بی اراده غرق ناله بی امان بی اختیار گریه باید کرد مثل مادران داغدار گریه های مادرانه یادگار فاطمه است روضه خواندن کار ماها نیست کار فاطمه است سوختی در آتش صحرا بُنَیّ سوختم رفت غارت آن لباسی که برایت دوختم کاش در گودالِ خون عطشان نبودی لااقل پیش چشم این و آن عریان نبودی لااقل شاعر : علی ذوالقد 🆔👇تلگرام👇 http://t.me/yamojebalmoztr 🆔👇ایتا👇 https://eitaa.com/yaMojebalmoztr http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a