»»» آیه ی روز :
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
بقره - ٢١٨
کسانی که ایمان آورده و کسانی که هجرت کرده و در راه خدا جهاد نمودهاند، آنها امید به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است.
**********
نکته ها:
در شأن نزول این آیه كه در ادامه آیه پیش است، مى خوانیم: مؤمنانى كه هجرت و جهاد كردند، ولى هلال ماه رجب را با ماه جمادى الاخرى اشتباه گرفتند و دست به قتال زدند، ناراحت نباشند. زیرا اشتباهشان مورد عفو است و آنان قصد انجام گناه نداشته اند.
امید بدون عمل، آرزویى بیش نیست. چنانكه در آخرین آیه سوره ى كهف مى خوانیم: «من كان یرجوا لقاء ربّه فلیعمل عملاً صالحاً و لایُشرك بعبادة ربّه احداً» هركس امید به لقاى پروردگار و رسیدن به مقام قرب را دارد، پس باید عمل خالصانه انجام دهد. آرى، «رجاء»، آن امیدى است كه انسان مقدّمات رسیدن به آنرا فراهم كند.
براى امیدوار بودن به الطاف الهى، اسلام زمینه هایى را فراهم كرده است:
- یأس و ناامیدى از گناهان كبیره است. [626]
- خداوند مى فرماید: من نزد گمان بنده ى مؤمن هستم، اگر گمان خوب به من ببرد به او خوبى مى رسانم. [627]
- انبیا و فرشتگان، به مؤمنین دعا و براى آنان استغفار مى كنند. [628]
- پاداش الهى چندین برابر است. [629]
- راه توبه باز است. [630]
- گرفتارى هاى مؤمن، كفّاره ى گناهان او محسوب مى شود. [631]
- خداوند توبه را قبول كرده و سیّئات را به حسنات مبّدل مى سازد. [632]
-----
626) زمر، 53 .
627) كافى، ج 2، ص 72.
628) غافر، 7 ؛ ابراهیم، 41.
629) بقره، 261.
630) نساء، 18.
631) بحار، ج 81، ص 176.
632) فرقان، 70.
**********
پیام ها:
- رتبه ى ایمان، مقدّم بر عمل است. «آمنوا... هاجروا وجاهدوا»
- امید به لطف پروردگار، مشروط به ایمان، هجرت و جهاد است. «آمنوا... هاجروا وجاهدوا... اولئك یرجون»
- اصول افكار و اعمال اگر صحیح باشد، اشتباهات جزئى قابل عفو است. «آمنوا... هاجروا... یرجون»
- به لطف خداوند امیدوار باشیم، نه به كارهاى نیك خود. زیرا خطر سوءعاقبت و حبط عمل و عدم قبول اطاعت، تا پایان عمر در كمین است. «یرجون رحمت اللّه»
- چون بنده امیدوار به رحمت خداوند است، خداوند نیز اعلام مى كند: آمرزنده و مهربان است. «یرجون رحمت اللّه و اللّه غفور رحیم»
- ارزش هجرت و جهاد آن است كه در راه خدا و براى او باشد. «فى سبیل اللّه»
- مؤمنان و مهاجران مخلص نیز به رحمت و مغفرت او نیاز دارند. «آمنوا، هاجروا... یرجون رحمت اللّه»
- از خطاى مهاجران و مجاهدان در راه خدا، باید گذشت. «واللّه غفور رحیم»
**********
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زبان کوچک و مشتری زیاد برای جهنم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید آرمان علی وردی
شهدا شرمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا چقدر مهربانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو چند سالته رفیق ؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤شادی روح حاج قاسم❤ عزیزمون صلوات 🌹🌹🌹
»»» آیه ی روز :
الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
بقره - ١٥٦
آنها که هر گاه مصیبتی به ایشان میرسد، میگویند: «ما از آنِ خدائیم؛ و به سوی او بازمیگردیم!»
**********
نکته ها:
صابران، به جاى خود باختگى وپناهندگى به دیگران، تنها به خدا پناه مى برند. زیرا از دید آنها، تمام جهان كلاس درس و میدان آزمایش است كه باید در آن رشد كنیم. دنیا جاى ماندن نیست، خوابگاه و عشرتكده نیست و شداید و سختى هاى آن نیز نشانه ى بى مهرى خداوند نیست. ناگوارى ها براى آن است كه زیر پاى ما داغ شود تا تندتر و سریعتر حركت كنیم، بنابراین در تلخى ها نیز شیرینى است. زیرا شكوفا شدن استعدادها وكامیابى از پاداش هاى الهى را بدنبال دارد.
مصیبت هایى كه از طرف اوست، تصرف مالك حقیقى و خداوند در مملوك خود است. اگر انسان بداند كه خداوند حكیم و رحیم است و او نیز بنده اى بوده كه قبلاً هیچ نبوده؛ «لم یك شیئاً» [472] و حتّى بعد از مراحلى هم چیز قابل ذكرى نبوده است؛ «لم یكن شیئاً مذكورا» [473] خواهد پذیرفت كه من باید در اختیار او باشم. او مرا از جماد به نبات، و از نبات به حیوان و از مرتبه ى حیوانیّت به انسانیّت سوق داده و این حوادث را براى رشد و ارتقاى من قرار داده است. همانگونه كه ما دانه ى گندم را زیر فشار، آرد مى كنیم و بعد نیز در آتش تنور، تبدیل به نان مى كنیم تا مراحل وجودى او را بالا بریم.
شعار صابران «انّا لِلّه و انّا الیه راجعون» است. در حدیث مى خوانیم: هرگاه با مصیبتى مواجه شدید، جمله ى «انّا لِلّه و انّا الیه راجعون» را بگویید. [474] گفتن «انّا لِلّه» و یاد خدا به هنگام ناگوارى ها، آثار فراوان دارد:
الف: انسان را از كلام كفر آمیز و شكایت باز مى دارد.
ب: موجب تسلیت و دلدارى و تلقین به انسان است.
ج: مانع وسوسه هاى شیطانى است.
د: اظهار عقاید حقّ است.
ه : براى دیگران درس و الگو شدن است.
مردم در برابر مشكلات و مصایب چند دسته اند:
الف: گروهى جیغ و داد مى كنند. «اذا مسّه الشّر جزوعاً» [475]
ب: گروهى بردبار و صبور هستند. «وبشّر الصابرین»
ج: گروهى علاوه بر صبر، شكرگزارند. «اللّهم لك الحَمد حَمد الشّاكرین لَك على مُصابهم» [476]
این برخوردها، نشانه ى معرفت هر كس نسبت به فلسفه ى مصایب و سختى هاست. همانگونه كه كودك، از خوردن پیاز تند، بى تابى مى كند و نوجوان تحمّل مى كند، ولى بزرگسال پول مى دهد تا پیاز خریده و بخورد.
-----
472) مریم، 67.
473) انسان، 1.
474) درّالمنثور، ج 1، ص 377.
475) معارج، 20.
476) فقره آخر زیارت عاشورا.
**********
پیام ها:
- ریشه ى صبر، ایمان به خداوند، معاد وامید به دریافت پاداش است. «الصّابرین الّذین... قالوا انّا للّه و انّا الیه راجعون»
**********
»»» آیه ی روز :
********
تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَىَ عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا
فرقان - ١
زوال ناپذیر و پر برکت است کسی که قرآن را بر بندهاش نازل کرد تا بیمدهنده جهانیان باشد.
**********
نکته ها:
كلمه «تَبارك» ممكن است از واژه ى «بَرَك» به معناى ثابت و پایدار باشد، و ممكن است از واژه ى «بَركة» به معناى خیر زیاد باشد، یعنى كسى كه قرآن را نازل كرد منشأ خیرات بسیار است كه نمونه ى بركت و خیر او همین نزول قرآن است. آرى چه بركتى بالاتر از قانون الهى كه میلیاردها انسان را در طول تاریخ از ظلمات به نور هدایت كرده است.
نزول، اگر در قالب «اَنزَلنا» باشد به معناى فرستادن دفعى و یكجاست، ولى اگر در قالب «نَزّل» باشد به معناى فرستادن تدریجى است و قرآن داراى هر دو نزول است؛ یكبار در شب قدر به صورت دفعى بر پیامبر نازل شد، «اِنّا انزَلناه فى لیلة القَدر» [239] و بار دیگر به صورت تدریجى و در مدّت 23 سال نازل شده است، «نزّل الفرقان» همان گونه كه در جاى دیگر قرآن مى خوانیم: «و قُرآناً فَرَقناه لِتَقرأه على النّاس على مُكثٍ و نزّلناه تنزیلا» [240] ما قرآن را قطعه قطعه فرستادیم تا بتدریج بر مردم بخوانى.
-----
239) قدر، 1.
240) اسراء، 106.
**********
پیام ها:
- قرآن، از سرچشمه ى مباركى صادر شده است. «تبارك الّذى نزّل»
- هم نظام تكوینى انسان (آفرینش او كه به قدرت خدا انجام گرفته) سزاوار
تحسین است، «فتبارك اللّه احسن الخالقین» [241] و هم نظام تشریعى او (نزول قرآن و تدوین احكام دین). «تبارك الّذى نزّل»
- قرآن به تدریج نازل شده است. «نزّل»
- قرآن، بهترین وسیله ى شناخت حقّ از باطل است. «الفرقان»
- اگر كتب آسمانى ورسالت انبیا نبود، انسان متحیّر وسرگردان بود. «الفرقان»
- عبودیّت و بندگى، زمینه ى دریافت وحى است. «نزّل الفرقان على عبده»
- رسالت پیامبر اسلام جهانى است. «للعالمین»
- وظیفه ى انبیا هشدار و انذار است. «نذیرا»
-----
241) مؤمنون، 14.
»»» آیه ی روز :
**********
الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُم بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّهُ يَعِدُكُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَفَضْلًا وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ
بقره - ٢٦٨
شیطان، شما را (به هنگام انفاق،) وعده فقر و تهیدستی میدهد؛ و به فحشا (و زشتیها) امر میکند؛ ولی خداوند وعده «آمرزش» و «فزونی» به شما میدهد؛ و خداوند، قدرتش وسیع، و (به هر چیز) داناست. (به همین دلیل، به وعدههای خود، وفا میکند.)
**********
نکته ها:
به هنگام انفاق، شیطان به سراغ انسان مى آید و القاء مى كند كه اگر امروز انفاق كنى فردا خودت فقیر خواهى شد، بهتر است اموالت را ذخیره كنى تا به هنگام پیرى و بیمارى و...، خرج نمایى. اینها القائات و وعده هاى شیطانى است.
نیاز ما در فرداى قیامت به مغفرت الهى، به مراتب بیشتر از نیاز ما در فرداى دنیاست. مبادا مغفرت الهى را با خیال رفاه در زندگى مبادله كنیم. زیرا:
اوّلاً: شاید پیر نشدم و نیازمند نشدم، ولى در قیامت نیاز من قطعى است.
ثانیاً: شاید مالى كه امروز براى فردا نگه مى دارم، باقى نماند، ولى انفاقِ امروز حتماً براى فرداى قیامت باقى است.
ثالثاً: شاید از مال اندوخته ى امروز در فرداى پیرى نتوانم بهره مند شوم، ولى از انفاق امروز بهره مندى در قیامت قطعى است.
رابعاً: بهره مندى انسان از اندوخته خود در دوران پیرى، موقّتى است، ولى بهره گیرى انسان از انفاق در قیامت ابدى است. [745]
-----
745) تفسیر فخررازى، ذیل آیه.
**********
پیام ها:
- شیطان، انسان را از انفاق اموال مرغوب باز مى دارد. «انفقوا من طیّبات... الشیطان یعدكم الفقر...»
- بخل شما، فقرا را به فساد وفحشا مى كشاند. «یعدكم الفقر ویأمركم بالفحشاء»
- انسان در انتخاب راه خدا یا شیطان، آزاد است. «الشیطان یعدكم... واللّه یعدكم»
- اطرافیانى كه انسان را از انفاق باز مى دارند و از آینده مى ترسانند، ولى نسبت به گناهان تشویق مى نمایند، شیطانند. «الشیطان یعدكم»
- میان فقر و فحشا، رابطه است. بسیارى از گناهان بخاطر ترس از فقر است. «یعدكم الفقر ویأمركم بالفحشاء»
- انفاق نكردن ویا انفاق از اموال نامرغوب، از نمونه هاى زشتى وفحشا مى باشد. «لا تیمموا الخبیث... الشیطان یعدكم...»
- انفاق، مال را زیاد مى كند وسبب آمرزش گناهان است. «انفقوا... اللّه یعدكم مغفرة منه وفضلاً»
- با موانع انفاق و افكار شیطانى، مبارزه كنید. در برابر ترس از فقر، به یاد فضل و لطف خدا باشید. «مغفرة منه و فضلاً...»
- هر فكر و توهّمى كه براى شما تنگ نظرى، ترس و اثر منفى بیاورد، شیطانى است و هر فكر و الهامى كه براى شما حركت، نشاط و سعه صدر آورد، الهى است. «واللّه یعدكم مغفرة منه و فضلا...»
**********
فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّـهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيمِ
پس هرگاه بخوانی قرآن را پناه ببر به خدا از شیطان رانده شده
نحل - ۹۸
گفته "یَداللَهِ فَوقَ أَیْدِیهِم"
یعنی بندهی من نگران فردایت نباش
از اَفعال آدمها دلگیر نشو
کاری از آنها برنمیآید
دستت را به من بده
تا من نخواهم
برگی از درخت نمیافتد 🍃
🍃🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا شرمنده ایم 😔😔
»»» آیه ی روز :
**********
(
الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنسَاهُمْ كَمَا نَسُوا لِقَاءَ يَوْمِهِمْ هَذَا وَمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ
اعراف - ٥١
همانها که دین و آیین خود را سرگرمی و بازیچه گرفتند؛ و زندگی دنیا آنان را مغرور ساخت؛ امروز ما آنها را فراموش میکنیم، همان گونه که لقای چنین روزی را فراموش کردند و آیات ما را انکار نمودند.
**********
نکته ها:
«لَهو»، به معناى غفلت انسان از كارهاى اساسى است و «لَعِب» آن است كه انسان هدفى خیالى و غیر واقعى داشته باشد. (132)
امام رضا علیه السلام فرمود: «ننساهم» یعنى آنان را ترك مى كنیم، چون آنان قیامت و آمادگى براى آن روز را رها كرده بودند، ما نیز در آن روز آنان را به حال خود رها مى كنیم. (133)
-----
132) تفسیر المیزان
133) تفسیر نورالثقلین
**********
پیام ها:
- مسخره كردن دین، مغرور شدن به دنیا، فراموشى آخرت و انكار آیات الهى، همه از نشانه هاى كافران است. «الكافرین الّذین اتّخذوا»
- كفّار، احكام دین را كه جدّى است به بازى مى گیرند. «دینهم لهواً» و در عوض دنیا كه بازیچه اى بیش نیست را جدّى گرفتند.
- تحقیر دین، ذلّت آخرت را به همراه دارد. كسانى كه دین را به بازى مى گیرند، در قیامت التماس مى كنند. «أفیضوا علینا - دینهم لهواً»
- زندگى دنیوى فریبنده است. «غرّتهم الحیاة الدنیا»
- فریفتگى به دنیا، زمینه ى بازى گرفتن دین است. «لهواً و لعباً و غرّتهم...»
- كیفر الهى با اعمال ما تناسب دارد. «ننساهم كما نسوا»
- انكار مستمرّ آیات الهى، موجب محرومیّت از بهشت و مواهب آن است. «ما كانوا بآیاتنایجحدون»
- فراموش كردن خداوند در دنیا، سبب فراموش شدن انسان در قیامت مى شود. «ننساهم كما نسوا» چنانكه در جاى دیگر یاد خداوند را مایه ى یاد او از انسان مى داند. «فاذكرونى أذكركم» (134)
- انكارمستمرّ وبدون توبه، رمز بدبختى وهلاكت انسان است. «كانوا... یجحدون»
-----
134) بقره، 152
**********
»»» آیه ی روز :
**********
وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا
طلاق - ٣
و او را از جایی که گمان ندارد روزی میدهد؛ و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را میکند؛ خداوند فرمان خود را به انجام میرساند؛ و خدا برای هر چیزی اندازهای قرار داده است!
**********
نکته ها:
مراد از رسیدن اجل «بلغن اجلهنّ»، رسیدن به اواخر مدّت عدّه است نه پایان آن، زیرا اگر مدّت عدّه پایان یافت، امساك و نگهدارى زن حرام است.(15)
در قرآن، سى و هشت مرتبه كلمه معروف به كار رفته كه پانزده مرتبه آن مربوط به خانواده و همسردارى است، یعنى شیوه برخورد زن و مرد در زندگى باید شایسته و پسندیده باشد.
گواهى دو شاهد عادل بر طلاق، منافعى دارد. از جمله آن كه دو شاهد عادل، به خاطر عدالت و محبوبیتى كه دارند، به طور طبیعى با موعظه سعى مى كنند به جاى طلاق، طرفین را به آشتى ترغیب كنند.
پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله فرمودند: «انّى لأعلم آیة لو اخذ بها النّاس لكفتهم» من آیه اى را مى شناسم كه اگر مردم به آن عمل كنند، تمام مشكلاتشان حل مى شود و سپس آیه «و من یتق اللّه یجعل له مخرجاً» را تلاوت فرمودند.(16)
در روایات مى خوانیم: هنگامى كه آیه 3 نازل شد، جمعى از یاران پیامبر، كار و تجارت را رها كردند و گفتند: خداوند روزى ما را ضمانت كرده است، پس به كار و تلاش نیازى نیست. پیامبرصلى الله علیه وآله آنان را احضار و توبیخ كرد و فرمود: هركس كار و تلاش را رها كند، دعایش مستجاب نمى شود. «انّه من فعل ذلك لا یستجاب له»(17)
در قرآن، هم مهر الهى با جمله، «من حیث لا یحتسب»(18) آمده است و هم قهر الهى. «فاتاهم اللّه من حیث لم یحتسبوا»(19) یعنى گاهى مهر و قهر الهى غیر منتظره و به شكلى كه گمان نمى رود به انسان مى رسد.
أثر تقوا فقط در آخرت نیست. امام صادق علیه السلام در مورد جمله، «من حیث لا یحتسب» فرمود: این گشایش روزى، براى تقوا پیشه گان در دنیاست.(20)
-----
15) تفسیر المیزان.
16) تفسیر مجمع البیان.
17) تفسیر نور الثقلین.
18) طلاق، 3.
19) حشر، 2.
20) تفسیر نور الثقلین.
**********
پیام ها:
- زمان بندى احكام دینى، باید به دقت مراعات شود. (هم آغاز زمان عدّه: «فطلقوهنّ لعدتهنّ» و هم پایان آن: «اذا بلغن اجلهن» ذكر شده است.)
- كارها باید از ابتدا داراى برنامه و زمان مشخص باشند. «اجلهنّ»
- هم ادامه زندگى باید به نحو پسندیده باشد و هم جدایى و طلاق. «امسكوهنّ بمعروف او فارقوهنّ بمعروف»
- رفتار شایسته چه در حال صلح و آشتى و چه در حال قهر و جدایى، از حقوق همسر است. «امسكوهنّ بمعروف...»
- نگاه دارى همسر، مقدّم بر جدایى است. ابتدا فرمود: «امسكوهنّ» و سپس «فارقوهنّ»
- آیین همسردارى یا طلاق باید مورد پذیرش شرع و پسند عقل باشد. «بمعروف»
- به دلیل ضعف جسمى و نارسایى، آداب و رسوم اجتماعى و تاریخى، حقوق زنان بیشتر پایمال شده و مى شود. لذا بیشترین خطاب هاى قرآن در مورد مراعات حقوق به مردان است. «امسكوهنّ بمعروف، فارقوهنّ بمعروف»
- جدایى و طلاق، همراه با كرامت و به دور از هر گونه تحقیر صورت گیرد. «فارقوهنّ بمعروف»
- شرط صحت طلاق، حضور دو شاهد عادل است. «و اشهدوا ذوى عدل منكم»
- براى حفظ حقوق طرفین، گرفتن دو شاهد عادل، نشانه محكم كارى و دقّت است. «و اشهدوا ذوى عدل منكم»
- كسانى كه در محضر آنان طلاق جارى مى شود، باید عادل باشند. «ذوى عدلٍ منكم» یعنى عدالت سرمایه آنان باشد.
- افراد عادل نیز به تذكّر نیازمندند. «اشهدوا ذوى عدل منكم و اقیموا الشهادة للّه»
- حبّ و بغض ها نباید در قضاوت ما تأثیرگذار باشد. «اقیموا الشهادة للّه» (مشابه این جمله، در آیه 135 نساء آمده است كه مى فرماید: «كونوا قوامین بالقسط شهداء للّه و لو على انفسكم او الوالدین والاقربین»)
- گواهى دو شاهد عادل باید همراه با حفظ حقوق مردم و اخلاص باشد. «اقیموا الشّهادة للّه» (در كلمه «اقیموا» برپاداشتن حقوق مردم و در كلمه «للّه» اخلاص در عمل نهفته است).
- اقامه حقوق مردم، ارزشى هم وزن اقامه نماز و دین دارد. (در قرآن كلمه «اقیموا» درباره نماز، دین، شهادت و وزن مطرح شده است. «اقیموا الدین»(21)، «اقیموا الصّلاة»(22)، «اقیموا الوزن»(23) و «اقیموا الشّهادة»(24)
- موعظه تنها تذكرات اخلاقى نیست، بلكه دستورات فقهى نیز نوعى موعظه است. «امسكوهنّ... فارقوهنّ... اشهدوا... ذلكم یوعظ به»
- پند پذیرى، نشانه ایمان واقعى است. «یوعظ به من كان یؤمن»
- به جاى پیمودن راه هاى ناشناخته سی
**********
سلام
لطفا این لینک سریع ارسال و تبلیغ کنید در گروه هایی ک دارید
کمتر از۱۸ساعت فرصت باقی مونده و حدود ۷هزار رای کم داریم برای پی گیری بازنگری لایحه عفاف و حجاب در مجلس
https://farsnews.ir/my/c/199238
»»» آیه ی روز :
**********
الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُم بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
بقره - ٢٧٤
آنها که اموال خود را، شب و روز، پنهان و آشکار، انفاق میکنند، مزدشان نزد پروردگارشان است؛ نه ترسی بر آنهاست، و نه غمگین میشوند.
**********
نکته ها:
در تفاسیر صافى، مجمع البیان، قرطبى و كبیر فخررازى آمده كه این آیه در شأن حضرت على علیه السلام نازل شده است. هنگامى كه آن حضرت فقط چهار درهم ذخیره داشت، یك درهم را در روز، یك درهم را در شب، سومین آنرا مخفیانه، و چهارمین درهم را آشكارا در راه خدا انفاق نمود.
البته وعده ى این آیه، شامل همه كسانى مى شود كه اینگونه عمل كنند. چنین افرادى نه از فقر و تنگدستى بیم دارند، چون به وعده هاى خداوند ایمان داشته و به او توكّل مى كنند، و نه بخاطر انفاق، اندوهگین مى شوند، چون به رضایت الهى و آثار اخروى انفاق توجّه دارند.
شاید دلیل آنكه «لیل» بر «نهار» ویا «سرّ» بر «علانیة» مقدّم شده است، آن باشد كه انفاق هاى پنهانى در دل شب ارزش بیشترى دارد. [752]
این آیه به منزله ى جمع بندى چهارده آیه گذشته است كه درباره انفاق بحث مى كرد. موضوعى كه هیچ موردى در قرآن اینگونه مفصّل بحث نشده است. آثار انفاق بر كسى پوشیده نیست، از جمله: تعدیل ثروت وكم شدن اختلافات طبقاتى، ایجاد محبّت، شكوفایى روح سخاوت و بالاتر از همه قرب به خداوند.
انفاق، علاوه بر انفاق مال و ثروت، شامل انفاقِ علم، آبرو و مقام نیز مى شود. كلمه ى انفاق، در لغت به معناى پر كردن گودال و در اصطلاح، به معناى پر كردن و بر طرف نمودن كمبودهاى مالى است.
یادآورى این نكته لازم است كه توجّه اسلام به مسئله انفاق، به معناى گداپرورى و رواج تكدّى گرى نیست. زیرا در بسیارى از روایات، از كسانى كه بدون داشتن نیاز، از دیگران درخواست كمك مى كنند، مذمّت شده واز سوى دیگر بهترین نوع انفاق، در اختیار قراردادن ابزار كار به جاى پول دادن، معرفى شده است.
-----
752) تفسیر مراغى.
**********
پیام ها:
- داشتن روحیّه ى انفاق و سخاوت مهم است، نه یكى دو بار انفاق آنهم از روى ترحّم. «ینفقون» فعل مضارع بر استمرار دلالت دارد.
- تعیین نشدن اجر الهى، نشانه ى گستردگى آن است. «اجرهم»
- وعده هاى الهى، بهترین مشوّق انسان در كارهاى نیك است. «فلهم اجرهم»
- آرامش و امنیّت، از بركات انفاق است. «لاخوف علیهم ولا هم یحزنون»
**********
🌿علامه حسن زاده آملی:
هر کس که حقیقت قران را در خود پیاده کرده است راه مستقیم به سوی هر خیر را پیموده است .
و هر کس به هر اندازه ای که واجد آن است به همان اندازه قران و انسان است ،و به انسان کامل تقرب جسته است.
📘#هزار_و_یک_کلمه
#علامه_حسن_زاده_آملی(ره)
»»» آیه ی روز :
**********
إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا
اسراء - ٢٧
چرا که تبذیرکنندگان، برادران شیاطینند؛ و شیطان در برابر پروردگارش، بسیار ناسپاس بود!
**********
نکته ها:
كلمه ى «اَخ» در عربى هم به معناى برادر، هم به معناى ملازم و همراه مى باشد. مثل «اَخو السفر» به كسى كه پیوسته در سفر است، و «اَخو الكَرَم» كه به انسان كریم گفته مى شود. برادرى گاهى نسبى است، گاهى مسلكى ومرامى؛ اسرافكاران برادران مسلكى شیطانند. «اِخوان الشیاطین» یعنى كسانى كه در مسیر شیطان و همراه اویند.
در قرآن، پیوسته از وسوسه یا ولایت شیطان بر افراد، سخن به میان آمده است، اما تنها موردى كه «اِخوان الشیاطین» آمده این آیه است، یعنى اسرافكاران همكار شیطانند، نه تحت امر او. پس كار از وسوسه شدن گذشته و به مرحله ى همكارى و معاونت رسیده است. چنانكه در جاى دیگر آمده است: «نُقیّض له شیطاناً فهو له قرین»(66)
«تَبذیر»، گرچه بیشتر در مسائل مالى است، ولى در مورد نعمت هاى دیگر نیز وجود دارد، مانند هدر دادن عمر و جوانى، به كار گرفتن فكر، چشم، گوش و زبان در راه ناصحیح، سپردن مسئولیّت ها به افراد ناصالح، پذیرش مسئولیّت بدون داشتن لیاقت و بیش از حد توان و ظرفیّت، آموزش و آموختن مطالب غیر ضرورى وغیر مفید و امثال اینها.(67)
-----
66) زخرف، 36.
67) تفسیر اطیب البیان.
**********
پیام ها:
- مصرف مال و دارایى در غیر مورد آن، كارى شیطانى ونوعى ناسپاسى است. «المبذّرین... اِخوان الشیاطین»
- مبذّر و اهل ریخت و پاش باید تحقیر شود، نه آنكه مورد تقدیر و احترام قرار گیرد. «اِخوان الشیاطین»
- مؤمن با مؤمن برادر است، «انّما المؤمنون اِخوَة»(68) و اسرافكار با شیطان. «انّ المبذّرین... اِخوان الشیاطین»
- تبذیر، نشانه ى كفران و ناسپاسى است، نه نشانه ى سخاوت و بخشندگى. «المبذّرین... لربّه كفوراً»
-----
68) حجرات، 10.
**********