[عُـشاقُ الحُسِین❥︎︎]
#هوالعشق #رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت #قسمت_سی_و_سوم ❤❤❤❤ به روایت حانیه ..........................
نزنی میکشمت و اگه دیگه نیای اینجا من میدونم و تو خداحافظی کردیم.
_ مامان. میشه شما رانندگی کنید.
مامان _ باشه.
کل راه
[۲/۱، ۲۲:۱۳] blue.sky.ss: با فکر کردن به فاطمه و خاطراتمون سپری شد. برام عجیب بود منی که همیشه با محجبه ها و مذهبیا مشکل داشتم چجوری انقدر زود با فاطمه اخت گرفتم.
❤️❤️❤️❤️
برگرد و تنها یک بغل برای من باش...
❤️❤️❤️❤️
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_سی_و_سوم
[عُـشاقُ الحُسِین❥︎︎]
نزنی میکشمت و اگه دیگه نیای اینجا من میدونم و تو خداحافظی کردیم. _ مامان. میشه شما رانندگی کنید.
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_سی و چهار
به روایت حانیه.
………………………………………………
_هوم؟
یاسمین_ هوم و….. بی ادب بگو جونم.
_ یاسی حوصله داریا. صبح زود زنگ زدی آدمو بیدار کردی توقع جونم هم داری؟
یاسمین _ از کی تا حالا ساعت ۱۱/۵ صبحه زوده؟ زود حاضرشو بیایم دنلالتم بریم بیرون.
_ کجا؟
یاسمین _ پنج دقیقه دیگه حاضریا. بای
وای . اگه الان با این مانتو برم که مسخرم میکنن بچه ها. اگرم نرم که…..
بیخیال بزار مسخره کنن بهتر از تیکه های این آدمای هوس بازه . تصمیم داشتم به جای اینکه خودمو برای همه عرزه کنم بزارم همه حسرت دیدن زیبایی هام رو داشته باشن. فقط باید بعدا میرفتم چند دست دیگه مانتو و شال میگرفتم.
سریع دست و صورتمو شستم و همون مانتو و روسریم رو پوشیدم و رفتم دم در. دقیقا همزمان با باز کردن در ماشین نجمه جلوی در ترمز کرد.
نجمه_ این چیه؟
_ چی؟
نجمه_ عاشق شدی؟
_ تو دهات شما ادم عاشق میشه باحجاب میشه؟
یاسمین _ فکر کنم عاشق بچه بسیجیه شده که باحجاب شده.
_ ببند بابا. حالا از کجا میدونی بسیجی بوده ؟
شقایق_ خب حالا حرف نزن بیا بالا.
یاسمین جلو و شقایق عقب نشسته بود. طبق معمول همشون شالاشون کلا افتاده بود و البته کلی هم آرایش داشتن. دقیقا تیپ قبلی خودم. نشستم پیش شقایق و نجمه راه افتاد.
شقایق_ خب حالا بتعریف.
_ چیرو؟
شقایق_ قضیه با حجاب شدنتو دیگه.
_ به این نتیجه رسیدم که با حجاب امنیتم بیشتره. دیگه کمتر بهم تیکه میندازن ، بعدشم چرا من باید زیبایی هام رو حراج کنم برای همه ؟
یاسمین_ اینا حرفای امیرعلیه نه؟
_اره. راهنمایی های اونه. و واقعا هم به نظرم درسته. تا حالا اینجوری به حجاب دقت نکرده بودم تازه در کنار این ، ندیدی اون پسره هم فکر میکرد ما از خدامونه که بهمون تیکه بندازن .
نجمه_ حرف مردم برات مهمه؟
_ نه ولی نجمه تنها برداشتی که میشه از ظاهر ماها کرد تشنه توجه بودنه . بعدش هم اصلا اگه اون آقا و دوستاش واقعا گشت بودن ، حالا مامان بابای من هیچی ، جواب مامان و بابای خودتونو چیجوری میخواستید بدید؟ تو که خاله های حساس من و مامان خودتو که میشناسی.
شقایق_ بیخیال فعلا
نجمه_ موافقم
.
.
نجمه_ خب رسیدیم بپرید پایین.
واای عاشق پارک آب و آتش بودم. وقتی پیاده شدیم یکم که به اطرافم دقت کردم احساس کردم نگاه های بقیه نسبت به من رنگ احترام گرفتن و دیگه از اون نگاه های پر شهوت و چشمک ها خبری نبود. یه حس خاصی داشتم همون احساس ارزشی که امیرعلی ازش حرف میزد….
نجمه_ بچه ها بیاید بریم بشینیم رو اون صندلیا
_ بریم
.
.
.
یاسمین_ تانی تو برو پشت شقایق وایسا.
_ اه . یه ساعته دارید عکس میگیرید پاشین بریم بابا. خسته شدم.
شقایق _ ضدحال. چته تو؟ تازه دوساعت هم نیست که اومدیم.
_ خسته شدم بابا . هی عکس عکس عکس.
یاسمین_ راست میگه بیاید بریم .
داشتم میرفتم به سمت ماشین که صدای زنگ گوشی متوقفم کرد.
دیدن اسم فاطمه روی گوشی؛ نمیدونم چرا ؛ ولی لبخند رو مهمون لب هام کرد.
_ جونم؟
فاطمه_ سلام خانوم. خوبی؟؟؟
_ مرسی تو خوبی؟
فاطمه_ فدات شم. به خوبیت. حانیه من دارم میرم کلاس ، تو هم میای باهم بریم شاید دوست داشته باشی؟
_کلاس چی؟
فاطمه_ببین حلقه صالحین بسیجه. کلاس خوبیه.
_نه بابا. بیخیال. حالا بعدا یه روز باهم قرار میزاریم میریم پارکی جایی.
فاطمه _ باشه عزیزم. فعلا….
_ بای
_یاعلی…
درقلب من انگار کسی جای تورا یافت اما
افسوس که این عاشق دل خسته نهانش کرده
ادامه دارد ......❄️
[عُـشاقُ الحُسِین❥︎︎]
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت #قسمت_سی و چهار به روایت حانیه. ……………………………………………… _هوم؟ یاسمین_ هوم و…..
#هوالعشق
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_سی_و_پنجم
❤️❤️❤️❤️
به روایت حانیه
.........................................................
مانتو رو گرفت و رفت حساب کنه و منم مشغول وارسی بقیه مانتوها شدم. همشون خوشگل بودن ولی نه برای کسی که میخواد با حجاب باشه. نمیدونم ولی انگار این چند روزه معنای حجاب رو درک کرده بودم ، دیگه نه از تیکه ها خبری بود و نه از چشمک و کارای چرت و پرت مسخره. احساس میکردم منی که از حجاب متنفر بودم الان دوسش دارم ولی هنوز هم با خیلی از کارای دین مشکل داشتم. اصلا حجابم ربطی به دینم نداشت.
امیرعلی _ بریم ؟
_ اوهوم
امیر علی _ راستی مبارکت باشه.
_ ممنون. امیر میشه چند تا سوال بپرسم ؟
امیرعلی_ بیابریم حالا اینجا وایسادیم زشته تو راه بپرس.
_ اوخ. راست میگی بریم.
از مغازه که اومدیم بیرون بی مقدمه گفتم _ چرا تو مثله بقیه نیستی؟
برگشت طرفم و با تعجب نگام کرد _ یعنی چی مثله بقیه نیستم؟
_ خب چرا تو به دخترا تیکه نمیندازی ؟ چرا بهشون گیر نمیدی؟ چرا همش چشمت دنبال دخترای مردم نیست ؟
امیرعلی_ باشه؟
_ نه ولی میخوام دلیل این نبودنش رو بدونم.
امیرعلی_ خب ببین ، دلایلش خیلی زیاده که مهمترین و سر منشا همش توصیه دینمه. حالا چرا چون دین من به من یاد داده که زن والاست و ارزشش خیلی بیشتر از اینه که هرروز زیر نگاهای شهوت آلود له بشه. از طرفی دینه من میگه هرچه برای خود میپسندی برای دیگران بپسند ؛ همونطور که من دوست ندارم که کسی به تو یا مامان نگاه چپ کنه خودمم حق ندارم حرمت ناموس دیگران رو بشکنم.
_ ولی دیگران این حرمتی رو که میگی شکستن.
_ دلیل نمیشه هرکس هرکاری کرد درست باشه یا من دنبال انتقام از اون باشم که. خواهر گل من هم میخواد لطف کنه از این به بعد بیشتر رعایت کنه که ارزش و احترام خودش حفظ بشه.
به روی امیرعلی لبخند زدم اره قصدم همین بود . ارزشم بیشتر از این بود که بزارم دیگران هرجور دوست دارن باهام برخورد کنن و درموردم فکرکنن . اگه همه طرز فکر امیرعلی رو داشتن اوضاع خیلی بهتر بود و منم مجبور به حجاب داشتن نبودم. هرچند الان با این اوصاف از حجاب بدم نمیاد......
❤️❤️❤️❤️
بین تو و چشمان من صد فاصله غوغا شده
آقابیا که منتظر جای دگر پیدا شده
❤️❤️❤️❤️❤️
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_سی_و_پنجم
#ح_سادات_کاظمی
ادامه دارد ......
سلام به کانال آمرین بپیوندید ، به روز ترین متنها و کلیپها بارگزاری میشه داخد کانال
5.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ویدیو #کلیپ
#استاد_علی_تقوی
امام حسین علیه السلام تصادف کرد⁉️ 📣
🔵 قرآن کریم بیش از ۱۲۰ آیه اش، دربارهی امر به معروف و نهی از منکر است❗️
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده
╔═💎💫═══╗
@aamerin_ir
╚═══💫💎═╝
به کانال آمرین بپیوندید👆
13.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ویدیو #کلیپ
#استاد_علی_تقوی
✴️ امــر بھ معــــروف، مثل باران است.
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده...
╔═💎💫═══╗
@aamerin_ir
╚═══💫💎═╝
📡به کانال آمرین بپیوندید👆
8.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مباهله استاد رائفی پور و دانشجویان اهل سنت سنندج {داغ داغ}
نتیجه این مباهله همان طور که انتظار میرود اثبات حقانیت مکتب تشیع و ولایت و مظلومیت اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است .تلفات این مباهله مستدل و به روز قرن 21 بدین شرح است : مباهله اول ; سکته مادر دختری که مباهله کرد و از پایین تنه فلج شد ;. مباهله دوم: نجات دختری که قصد کشتن او را داشتند آتش گرفتن زن دوم و انتقال دادن او به جنوب کشور همه اینها نشان از حقانیت شیعه است اگر جیگر دارید بیایید مباهله کنیم . اشهدان علیاولی الله و ان فاطمة الزهرا حجت الله علی الحجج (صلوات الله علیهم)
✾♥️•
#یاالله
#آیــــهگࢪافی🔖
[ إِنيَعْلَمِاللَّهُفِيقُلُوبِكُمْخَيْرًایُؤْتِكُمْخَيْرًا ]
قلبت را پر از خوبی ڪن، خوش نیت باش!
آن وقت میبینی چگونه خدا زندگی ات
را سرشار از خیر و برڪت میڪند :)♥️!
﴿انفال۰۷🌿'﴾