قرار عاشقی با شهیدان
حکایتی عجیب از خواب یک دکتر در این روزها!!!!
خوابی که شهید لنگری زاده از او گله داشت....
شنبه هفته گذشته خواب دیدم حسینه پادگان لشکربودیم
عده ای ازبرادرهای
سپاهی و بسیجی هم نشسته بودند تو یک حلقه
اخرحلقه حاج قاسم🌹بود
بنده هم گوشه ای نشسته بودم
شهیدلنگری زاده🌹 بایک سینی چایی امد تو وجلوی همه اقایون گرفت.
تارسیدبه حاج قاسم
اخرین چایی تمام شد!!!
داشت می رفت من گفتم اقای لنگری من چایی نمی خورم.
برگشت طرف من گفت:
واسه شما قهوه گذاشتم منتظرم آب جوش بیاد
بعدم گفت:
چند وقته آمدی؟؟؟
گفتم دوهفته ای می شه
گفت:
تو این مدت رفتی ببینی مادر من چطوره؟؟؟😔
خواستم بهانه بیارم گفتم:
بخداهفته اول حالم خوب نبود ولی باشه به زودی می روم😞
⬅گفت فقط ادعاتون می شه که ماهارادوست دارید
حتی یک بار هم نرفتین مادر منوببینی😔
گفتم:
باشه بخدامی روم قول می دم
گفت همین امروزبرو
گفتم چشم حتما
بیدار شدم ساعت ده بود
رفتم تا ساعت 3بعداز ظهر مریض هارو ویزیت کردم.
یکی از مریض ها زنگ زد وقت ملاقات خواست.
گفتم نهاربخورم می ایم
اما بعدازنهارسردم شد
لرزم گرفت مجبور شدم پتوبگیرم دورم خوابیدم
دوباره خواب دیدم خانه
یکی از مریض ها هستم
تاواردشدم دیدم شهیدلنگری جلوم گرفت😢
گفت :
اینا دارن اینجا غذا می خورن تا تموم میشه توبروخانه ما
گفتم:
الان نمی شه بعدا می روم
گفت:
دارم می گم ایناسفره انداختن برو پیش مادر من
یه دفعه از خواب بیدار شدم ساعت 3/30بود😥
وای خیلی دیرم شده بود
تاپانصد دستگاه هم راه زیادبود سریع آماده شدم حرکت کردم.
وقتی رسیدم ساعت ۴ بود
رفتم خانه مریضم
تاواردشدم دیدم سفره انداختن دارن عذامی خورن!!!!
(درست عین خواب)
تو نرفتم سریع برگشتم
رفتم خانه شهیدلنگری پیش مادرشون....
بعدازاحوال پرسی
مادرشون گفتن:
ازقبیل ازعیدی نرفتم مزارشهداپیش غلام رضا😔
دلم تنگه....
گفتم پاشو باهم بریم
و باهم رفتیم 🌹مزارشهدا🌹
جاتون حسابی خالی
#اللهم_ارزقنا_شهادت🕊
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
@ya_zahhra_313
13.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ
۱۰۰ یوم و انتم معنا
👈 به مناسبت یکصدمین روز شهادت سرداران مقاومت 🌷🌷
✅ مراسم یکصدمین روز شهادت سیدالشهداء جبهه مقاومت، سردار سپهبد شهید 🌷 حاج
#قاسم_سلیمانی
و مجاهد بزرگ، شهید 🌷
#ابومهدی_المهندس
و یارانشان
به همت نیروهای بسیج مردمی (حشدالشعبی) عراق، شامگاه دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۹ در بین الحرمین کربلای معلی با عنوان
"با گذشت صد روز از شهادت، هنوز با مایید"
برگزار شد.
👈 در این مراسم اشعاری در مدح دو فرمانده شهید سردار حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس خوانده شد.
👈 برای جلوگیری از شیوع بیماری کرونا، این مراسم به طور نمادین و بدون حضور جمعیت شرکت کننده برگزار شد و تنها قاب عکسی از تصاویر شهدا روی صندلیهای میهمانان قرار داشت، اما مراسم به صورت زنده و مستقیم از تلویزیون کربلا پخش شد.
#اللهم_ارزقنا_شهادت🕊
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
@ya_zahhra_313
8.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ببینید
#پیشنهاد_دانلود
🎥از لشکر صاحب زمان دیروز تا لشکر صاحب زمان امروز
#جهاد_ادامه_دارد
#مدافعان_سلامت
#خرمشهرها_در_پیش_است
#اللهم_ارزقنا_شهادت🕊
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
@ya_zahhra_313
پـرسید:↓
بندگی یعنیچه؟!
گفـتم↓
"یعنی همهجـا #خدایـا چشم
#بندگی کنیم:
#مثل بندگی کردن #شهید برای خـــــــدا
#اللهم_ارزقنا_شهادت🕊
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
@ya_zahhra_313
#خالڪوبی_تا_شهـادت
👈 #شهیدمجیدقربانخانی 💐
#قسمت_چهارم
تا میخواهیم برای مجید گریه ڪنیم، خندهمان میگیرد داداش مجید شیرینی خانه است.
شیرینی محله، حتی آوردن اسمش همه را میخنداند اشڪهایشان را خشڪ میڪند تا دوباره دورهم شیرینڪاریهای مجید را مرور ڪنند عطیه خواهر مجید درباره شوخطبعی مجید میگوید:«نبودن مجید خیلی سخت است؛ اما مجید ڪاری با ما ڪرده ڪه تا از دوری و نبودنش بغض میڪنیم و گریه میڪنیم یاد شیطنتها و شوخیهایش میافتیم و دوباره یڪدل سیر میخندیم.
مجید ڪارهای جدیاش هم خندهدار بود. از مجید فیلمی داریم ڪه همزمان ڪه با موبایلش بازی میڪند برای همرزمهایش ڪه هنوز زندهاند روضههای بعد از شهادتشان را میخواند همه یڪدل سیر میخندند و مجید برای همه روضه میخواند و شوخی میڪند؛ اما آخرش اعصابش به هم میریزد.
مجید شبها دیروقت میآمد وقتی میدید من خوابم محڪم با پشت دست روی پیشانی من میزد و بیدار میڪرد این شوخیها را با خودش همهجا هم میبرد.
مثلاً وقتی در ڪوچه دعوا میشد و میدید پلیس آمده.
لپ طرفین دعوا را میکشید.
لپ پلیس را هم میڪشید و غائله را ختم میڪرد.
یڪبار وقتی دید دعوا شده شیشه قلیانش را آورد و محڪم توی سرش خورد ڪرد همه ڪه نگاهش ڪردند خندید همین قصه را تمام ڪرد و دعوا تمام شد هرروز ڪه از ڪنار مغازهها رد میشد با همه شوخی میڪرد حالا ڪه نیست.
همه به ما میگویند هنوز چشمشان به ڪوچه است ڪه بیاید و یڪ تیڪهای بیندازد تا خستگیشان در برود.»
#ادامہ_دارد...
✨به نیت شهید سردار قاسم سلیمانی و شهید مجید قربانخانی برای ظهور امام زمان عج صلوات بفرستیم 🌹
#اللهم_ارزقنا_شهادت🕊
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
@ya_zahhra_313
5.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 فیلم دیده نشده از حاج قاسم
رزمنده مدافع حرم : حاجی انگشتر نداری به من بدی؟
حاج قاسم: من جور میکنم، من جور میکنم 👌👌
♦️شهیدان مدافع حرم مرتضی عطایی و علی تمام زاده هم در این فیلم دیده میشوند..
#اللهم_ارزقنا_شهادت🕊
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
@ya_zahhra_313
🕊°•|بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیم|•°🕊
«وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ ۚ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَٰكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي ۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا ۚ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ»
و هنگامى که موسى به میعادگاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت؛ عرض کرد: «پروردگارا! خودت را به من نشان ده، تا تو را ببینم.» گفت: «هرگز مرا نخواهى دید. ولى به کوه بنگر، اگر (تاب بیاورد که) در جاى خود ثابت بماند، مرا خواهى دید.» امّا هنگامى که پروردگارش بر کوه تجلى نمود، آن را همسان خاک قرار داد.
و موسى بیهوش به زمین افتاد. چون به هوش آمد، عرض کرد: «خداوندا منزّهى تو (از این که با چشم تو را ببینم)! من به سوى تو بازگشتم و من نخستین مؤمنانم.»
(سوره مبارکه اعراف/ آیه ۱۴۳)
#اللهم_ارزقنا_شهادت🕊
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
@ya_zahhra_313