زیارت عاشورا ۱ - علی فانی.mp3
11.27M
زیـارت عاشــورا . .🥀🌿
به نیت سلامتی قلب داغدار مولایمان و تعجیل در فرج منجی عالم امام زمان (عج) بخوانیم..🙂🌷
#محرم🕊
#زیارت_عاشورا🍂
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها🖤🍃'
آخ بمیرم
برای اون خانمی که روی تل زینبیه...
ی چشمش اشک ی چشمش خون
یهو یاد معجرش افتاد 😭
تا چمشهای برادر بسته شد معجرش رو محڪم 😭😭💔
معجر دختر ها رو محکم کرد 😭🖤
شب عاشورا وقتی از زبان برادر شنید که فࢪدا چه اتفاقی میوفته با دست هاش به صورت میزد😭😭
آقا گفتن زینبم ...
این اخرین بارهایی هست که با دست خودت به صورت میزنی😭😭😭🖤
فردا کس دیگه ای به صورتت میزنه😭😭😭
یڪ نگاه به قتلگاه...
یک نگاه به علقمه...
حسین بلند شو تا حالا
نامحرم صدای خواهرت رو نشنیده
عباس حالا دارند با زینب سر روبنده درگیر میشن😭🖤
ذوالجناحا ...
از چه رنگـــت باختي ؟
جانِ ، زیـــنب را
ڪجا انداختي ؟ 😭
▪سَلامٌ عَلی قَلبِ زَینَبَ الصَّبور
ديشب از همهمه
باد خزان خواب نداشت..
ز فراغ نظر يار سفر كرده
به خود تاب نداشت...
آنچه در خلوت خود
گفته دگر بار نداشت..
ديشب او بود و سياهی شب
كه غم خوار نداشت...
📚بہوقتڪتاب:
#آفټابدࢪحجاب🥀
✍🏻نویسند:سیدمهدۍشجاعے
پاࢪت ۱۵
و چنین یوسفى را اگر از شرق تا غرب عالم ، خواستار و طالب نباشند، غیر طبیعى است . و طبیعى است اگر طالبان و
خواستگاران ، به بضاعت وجودى خویش ننگرند و فقط چشم به عظمت مطلوب بدوزند.
مى آمدند، همه گونه مردم مى آمدند، از مهترین قبایل اشراف تا کهترین مردم اطراف و اکناف . و همه تو را از على ،
طلب مى کردند و دست تمنا درازتر از پاى طلب بازمى گشتند.
پست ترین و فرومایه ترین آنها، اشعث بن قیس کندى بود.
همان که در سال دهم هجرت ایمان آورد، اما بعد از ارتحال رسول ، آشکارا مرتد شد و تا ابوبکر بر او چیره نشد،
ایمان مجدد نیاورد.
ابوبکر پس از این پیروزى ، خواهر نابینایش را به او داد و او دو فرزند براى اشعث به ارمغان آورد.
یکى اسماء که زهر در جام برادرت حسن ریخت و او را به شهادت رساند و دیگرى محمد که اکنون در لشگر عمر
سعد، مقابل برادر تو ایستاده است .
هرچه از پدرت ، کالم رد و تلخ مى شنید، رها نمى کرد. گویى در نفس این طلب ، تشخصى براى خود مى جست .
بار آخر در مسجد بود که ماجرا را پیش کشید، در پیش چشم دیگران .
و على برآشفته و غضب آلود فریاد کشید: ))ابوبکر تو را به اشتباه انداخته است اى پسر بافنده ! به خدا اگر بار دیگر
نام دختر من بر زبان نامحرم تو جارى شود و گوش نامحرم دیگران بشنود، از شمشیرم پاسخ خواهى گرفت .((
این غریو غیرت اهلل ، او را خفه کرد و دیگران را هم سر جایشان نشاند.
اما یک خواستگار بود که با همه دیگران فرق مى کرد و او عبداهلل ، پسر جعفر طیار شهید مؤ ته بود، مشهور به بحر
جود و دریاى سخاوت . هم فرزند شهیدى با آن مقام و عظمت بود و هم پسر عمو و از افتخارات بنى هاشم .
پیامبر اکرم بارها در حضور امیر مؤ منان و او و دیگران گفته بود:
))دختران ما براى پسران ماو پسران ما براى دختران ما.((
و این کالم پیامبر، پروانه خوبى بود براى طلب کردن شمع خانه على .
اما عبداهلل شرم مى کرد از طرح ماجرا. نگاه کردن به ابهت چشمهاى على و خواستگارى کردن دختر او کار آسانى
نبود هرچند که خواستگار، عبداهلل جعفر، برادر زاده على باشد و نزدیکترین کس به خاندان پیامبر.
عاقبت کسى را واسطه کرد که این پیام را به گوش على برساند و این مهم را از او طلب کند.
ریش سپید واسطه ، متوسل شده بود به همان کالم پیامبر که پیامبر با اشاره به فرزندان جعفر فرموده است :
))دختران ما از آن پسران ما و پسران ما از آن دختران ما.((
و براى برانگیختن عاطفه على ، گفته بود: ))در مهر هم اگر صالح بدانید، تبعیت کنیم از مهریه صدیقه کبرى سالم اهلل
علیها.((
ازدواج اما براى تو مقوله اى نبود مثل دیگر دختران .
تو را فقط یک انگیزه ، حیات مى بخشید و یک بهانه زنده نگاه مى داشت و آن حسین بود.
فقط گفتى : ))به این شرط که ازدواج ، مرا از حسینم جدا نکند.((
گفتند: ))نمى کند.((
گفتى : ))اقامت در هر دیار که حسین اقامت مى کند.((
گفتند: ))قبول .((
ادامه دارد...
#امام_زمان🕯🍂'
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها🖤🍃'