eitaa logo
یا ابالفضل العباس(ع) (ح.آزادی)
20 دنبال‌کننده
676 عکس
1.5هزار ویدیو
84 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
گاهی چیزهایی غلط مشهورهستندوبین مردم جا میوفته یکیش این👆👆 کیفیت تربیت فرزندان
😂😂 *فرار تراکتور از دست مسئولین روستا !!! دهیار می خواست تراکتور رو افتتاح کنه که ناگهان ......*😂😂👈 گوناگون👇 https://chat.whatsapp.com/FE811ESjabD7BT4vRu8EML
✨﷽✨ از گوناگون: 💠 *خدا گر ز حکمت ببندد دری/ ز رحمت گشاید درِ دیگری*💠 ✍چند روز پیش به عنوان مسافر ، سفری با تاکسی اینترنتی داشتم. اون روز خیلی بدشانسی آورده و ناراحت بودم، آخه باطری و زاپاس ماشینم رو دزد برده بود. راننده حدودا ۴۰ ساله بود و آرامش عجیبی داشت که باعث شد باهاش حرف بزنم و از بدشانسیم بگم. هیچی نمی‌گفت و فقط گوش می‌کرد. وقتی صحبتم تموم شد، گفت: یه قضیه‌ای رو برات تعریف می‌کنم مربوط به زمانی هست که دلار ۱۹ تومنی، ۱۲ تومن شده بود. گفتم: بفرمایید. برام خیلی جالب بود و برای شما از زبان راننده می‌نویسم. 👈 یه مسافری بود هم سن و سال خودم، حدودا ۴۰ ساله. خیلی عصبانی بود. وقتی داخل ماشین نشست بدون اینکه جواب سلام منو بده، گفت: چرا اینقدر همکاراتون ... هستند. از شدت عصبانیت چشماش گشاد و قرمز شده بود. گفتم: چی شده؟ مسافر گفت: هشت بار درخواست دادم و راننده‌ها گفتن یک دقیقه دیگر می‌رسند و بعد لغو کردند. من بهش گفتم: حتما *حکمتی* داشته و خودتو ناراحت نکن. این جمله بیشتر عصبانیش کرد و گفت: *حکمت* کیلو چنده، این چیزا چیه کردن تو مختون؟ با گوشیش تماس گرفت. مدام پشت گوشی دعوا می‌کرد و حرص می‌خورد. بازاری بود و کلی ضرر کرده بود. *حین صحبت با تلفن ایست قلبی کرد.* من زدم بغل و کنار خیابون خوابوندمش و احیاش کردم. سن خطرناکی است و معمولا همه تو این سن فوت می‌کنن چون تا به بیمارستان یا اورژانس برسن طول می‌کشه. من سرپرستار بخش مغز و اعصاب بیمارستان ... هستم و مسافر نمی‌دونست. خطر برطرف شد و بردمش بیمارستان کرایه هم که هیچی! دو هفته بعد برای تشکر با من تماس گرفت و خواست حضوری بیاد پیشم. من اون موقع شیفت بودم و بیمارستان بودم. تازه اون موقع فهمید که من سرپرستار بخش هستم. اومد و تشکر کرد و کرایه رو همراه یه کتاب کادو شده به من داد. گفتم: دیدی *حکمتی* داشته. خدا خواسته اون هشت همکار لغو کنن که سوار ماشین من بشی و نمیری. تو فکر رفت و لبخند زد. من اون موقع به شدت ۴ میلیون تومن پول لازم داشتم و هیچ‌کسی نبود به من قرض بده. رفتم خونه و کادو مسافر رو باز کردم. تو صفحه اول کتاب یک سکه تمام چسبونده بود! *حکمت خدا دو طرفه بود.* هم اون مسافر زنده موند و هم من سکه رو ۴ میلیون و ۴۰۰ هزار تومن فروختم و مشکلم حل شد. *همیشه چیزی را که میگیم بدشانسی ، بدشانسی نیست*. ما از آینده و حکمت خدا خبر نداریم. اینا رو راننده برای من تعریف کرد و من ناراحتیم رو فراموش نمودم. من هم به حکمت خدا فکر کردم. 💠 *گوناگون*💠👇 https://chat.whatsapp.com/KYqmxNwaPCl0EMmekBXjDl ‌ ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅
9.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چنددرصدمسئولین اینطوری هستن؟ ... که باشی هم، اگر بخواهی کاری را انجام دهی،راهش را پیدا می‌کنی. @wecaan