☝️شرفیاب میشوند." (ص۳۶)
اما نام آن ولیِّخدا را نبرده است؛ با اینکه در همان تابستان و در خلوت همان حجره، از ایشان پرسیدم: "آیا تا کنون برای شما تشرفی خدمت اماممهدی - عجلاللهفرجه - به گونهای که هنگام تشرف ایشان را بشناسید، دست داده است؟" فرمودند: "نه."
پرسیدم: "به گونهای که پس از تشرّف بشناسید چه؟" فرمود: "نه."
ادامه دادم: "آیا کسی را زیارت کردهاید که بعدها احتمال بدهید حضرت غایب - عجلاللهفرجه - بوده؟" باز هم فرمودند: "نه؛ چنین چیزی هم نبوده."
💧اما حلِّ این مساله ساده است؛ آنچه ذهنم را مشغول کرده، این است که در آن کتاب ...
ملجم.pdf
721.9K
☝️فایل بالا را آقا مجتبی ر. فرستاده است.
☘ نکتهی تازه و جالب آن، این است که گویا "ملجم" نام پدر قاتل امیرمومنان علی - علیهالسلام - نبوده؛ بلکه شاید به علّت سکوت زیادِ قاتلِ ملعون - پیش و پس از ترورِ امام - خودِ او را "ابنملجم" ( = لگام به دهن ) لقب دادهاند.
💧و اساساً "بنوملجم" اصطلاحی برای این دست افراد بوده ...
💧داوری دربارهی نکات دیگر آن نوشتار، برعهدهی اهل پژوهش ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘ "نه"گفتن به غریبهها را اینگونه باید به کودکان آموخت. ☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆 جای دقیق مزار مرحوم شیخ مرتضی میرپور: تقریباً رو به روی آرامگاه خانوادگی شفیع بهرامی.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 کرج؛ صحن امامزاده طاهر علیهالسلام ؛ آرامگاهِ جناب حجهالاسلام سید ذبیحالله فقیهحسینی رحمهُ الله 🌺
💧آن مرحوم، پسرعموی پدرم بود و بهرهی فراوان و نمایانی از نور سیادت داشت ( که این روشنی در فرزندانش هم بهارث مانده است؛ خدا کند حفظش کنند. )
صبوری و وفاداری و آقائی از دیگر صفات خوب حاجآقا بود و صدای بَم و گرمی داشت.
💧تازه که درگذشته بود، همراه بدرقهکنندگان آمدم و بر مرقدش نشستم و بهتلخی گریستم (گرچه هیچ کس از آنان نفهمید علت و رازِ این باران اشک چه بود) و اکنون (۱۹ربیع الثانی۱۴۴۴ق.) که پس از ۲۲ سال، توانستم به زیارت آرامگاهش بیایم، خاطرهی آن روز، تازه شد.
💧بر مرقد نگارنده چه کسی خواهد گریست؟ خدا میدانَد راضی نخواهم شد که آن فرد کسی جز [ ... ] باشد!
💧چون به بهار سرکند، لاله ز خاک من برون
ای گلتازه! یاد کن از دلِداغدیدهام
💧باری؛ نسل مرحوم کربلائی سیدحسن قوچانی در شش - هفت شهر خفته اند و از آن میان، مرحوم فقیهحسینی در اینجا:
💧وَ کُنّا فِی اجتِماع کَالثُّرَیّا
وَصَیَّرَنَا الزَّمانُ بَناتَ نَعش
[ = مانند صورت فلکیِ 'ثریا' که ستارههایش بسیار به هم نزدیکاند، بودیم اما زمانه ما را مانند صورت فلکیِ 'بنات نَعش' که ستارههایش بسیار از هم دور و پراکندهاند، کرد. ]
💧حال و هوای شهرها - بیش از مَردُمش - مرا به خود مشغول کرده و هزاران پیام و حس منتقل میکند که اگر بخواهم به آنها توجه کنم، باید به چیز دیگری توجه نکنم؛ پس باید گذاشت و گذشت.
💧کرج و شهریار و ملارد و فردیس و مهرشهر و گوهردشت و بخشهای نزدیک به این جاها هم، غم و قبضهای ویژهی خود را دارد ...