eitaa logo
حدائِقَ ذاتَ بَهجةٍ
501 دنبال‌کننده
294 عکس
223 ویدیو
35 فایل
به نام خدا این کانال در ۲۷ بهمن ۱۳۹۸ در پی وبلاگی با همین نام ( حدائق ذات بهجت ) و به نشانیِ http://www.kashmiri.blogfa.com راه اندازی شد. 💖 برای ارتباط با نگارنده کانال: @s_a_tehrani
مشاهده در ایتا
دانلود
نقدمقتل جامع.pdf
643.6K
🌺 نگاهی به کتاب "مقتل جامع سیدالشهداء" 🌺 🌸 نُه‌سال پیش، این نقد را نوشته و به مرحوم حجه‌الاسلام مهدی پیشوائی دادم که تحسین بسیارِ او و گروه نویسنده‌ی آن کتاب را به دنبال داشت. و می‌گفتند: "برخی کتاب ما را نقد کرده‌اند اما برخلاف این نقد، به مبانی ما توجه نداشتند."
🌸 - پرسش: آیا می‌توانم نوشته‌های شما در این جا را در جای دیگری استفاده و نقل کنم؟ 🌸 - پاسخ: به این شرط که دومین شرطی که در تاریخ ۱۴ رمضان ۱۴۱۶ ق. از آیه‌الله بهجت برای نقل فرمایشهایش شنیده و در مقدمه‌ی "گوهرهای حکیمانه، ص ۸" نقل کردم، رعایت کنید. 💧و چون احتمال می‌دهم بدون مراجعه به آن کتاب، الان بپرسید: "آن شرط چیست؟" عرض می‌کنم: به این شرط که هیچ چیزی ( حتی یک واژه و حرف، مانند "از" یا "و" ) از آن کم یا به آن افزوده نشود. 💧اگر هم می‌خواهید چیزی به آن بیفزائید یا حتی نقدی کنید، مرز میان سخنان این ناچیز با سخن خودتان را مشخص کنید. ( گو این که گاهی خودم ویرایشی در آنها می‌کنم. ) ☘ و اگر خواستید نقدی کنید، هرگز برداشت خود را نقل و سپس نقد نکنید؛ بل‌که "عین نوشته" را ابتدا به صورت کامل نقل کرده و سپس هرچه خواستید، نقد کنید. 💧بارها شده که افرادی گفته‌ها و نوشته‌های بنده را با تحریف نقل کرده و سپس استفسار یا اشکالی کرده‌اند و زمانی که به آنان توضیح داده‌ام که سرچشمه‌ی پرسش یا اشکالشان، کم و زیاد شدن و تحریف سخن است، مبهوت مانده‌اند که چگونه کم و زیاد شدن یک حرف کوچک، مرزهای حقیقت را فرسنگها جابجا کرده است.
🌸 کسانی‌که خواهان شناخت علامه طباطبائی و خواندن اشعارش هستند، لازم است چهار کتاب را داشته باشند: ۱. جرعه‌های جان‌بخش؛ از گلی زواره. ۲. زِ مهر افروخته ( البته ویرایش سومش را )؛ نگاشته‌ی این کمترین که عکس جلدش را مشاهده می‌کنید. ۳. اقیانوس علم و معرفت؛ نوشته‌ی پارسا. ۴. ثمرات‌الحیات؛ نوشته‌ی سعادت پرور. 🌸 پس از ویرایش سوم تا کنون نیز گفتنی‌های جالبی از علامه یافته‌ام اما توفیق تنظیم و نگارش آن‌ها به عنوان جلد دوم کتاب، روزی نشده است. 🌸 داستان "آمدن مرتاضی از هند به قم و رفتنش به دیدن علامه طباطبائی و ... "، که در این‌کتاب، ص ۲۰۷ تا ۲۰۹ نقل شده، به نقل از مرحوم آیةالله‌ سیدمهدی روحانی قمی‌ست اما آقامهدی طائب سهواً آن را به نقل از آیةالله سیدموسی شبیری بیان کرده است. 💧دیروز (۱۸ رمضان ۱۴۴۱) که به وی زنگ زدم و گفتم:"آیةالله شبیری نقل آن داستان از زبان خود را تکذیب کرده است؛ پس شما چه‌گونه از ایشان نقل کرده‌اید؟!" پاسخ داد: "آن را از آیةالله سیدمهدی روحانی شنیده‌ام و در نام‌بردن از راوی دچار سهو شدم." یعنی در سخنرانی خود ( که فایلش در اینترنت موجود است ) به‌جای آیةالله روحانی، آن را به آیةالله شبیری نسبت داده است. 💧 این را این‌جا نوشتم تا روشن شود که در اصلِ داستان، هیچ خدشه‌ای نیست و تنها ناقلش باید اصلاح شود. 💧نکته‌ی دیگر این‌که پس‌از پاپیچ شدن به اعضای حزب موتلفه‌ی اسلامی، معلوم شد آنان نه تنها سند مکتوبی در تائید حکم ترورِ حسن‌علی منصور از سوی آیةالله میلانی ندارند، بل‌که فرمان صریحی نیز از سوی ایشان برای آن کار نداشتند و تنها برداشت کردند که ایشان به آن کار راضی‌بودند!
🤦‍♂ صاحب عکس بالا ( که امضای هوادارانه‌اش را می‌توانید پای هر بیان و بیانیه‌ای که بی‌دینان، هر از چندی منتشر می‌کنند، ببینید ) پس از اطلاع از سهو و اصلاحی که راویِ داستانِ "دیدار مرتاض هندی با علامه طباطبائی" دچارش شد، متنی نوشته که چکیده‌اش این است: ۱. چون راوی آن داستان تعویض [!] ناشیانه [؟!] شده، تاکید دیگری [؟!]ست بر این‌که اصل داستان ساختگی ست [!] ۲. من آن را نشنیده‌ام؛ پس دروغ محض است [!] ۳. چون راوی این داستان اصلاح شده، پس باید به دیگر نکاتی هم که در "زمهرافروخته" نقل شده، به دیده‌ی شک و تردید نگریست [!] - - - - - - - - 💧ان شاء الله: به بانگ چنگ بگوئیم آن حکایت‌ها که از نگفتنِ آن، دیگِ سینه می‌زد جوش
💧 چند جمله‌ای که عارف باکرامت آیةالله کشمیری - رحمه‌الله - درباره‌ی بابا رکن‌الدین فرمود و توجهی که به او داشت، انگیزه شد که از سال ۱۳۷۸ درباره‌ی بابا مطالعه کنم. 💧آن زمان با برهوتی درباره‌ی او مواجه بودم اما بالاخره هرچه یافتم، در مقاله‌ای در روزنامه‌ی کیهان ۲۷ تیر ۱۳۷۹ به چاپ سپردم و همان مقاله مدت‌ها در بقعه‌ی بابا قاب شده و آویخته بود. 💧سپس آن را با اصلاحات و افزوده‌هائی در کتابی به نام "دو مسافر" گنجانده و در تیر ۱۳۸۲ منتشر کردم. 💧پس از آن، همان بخش مربوط به بابا را با اصلاحات و افزوده‌های دیگری در کتاب مستقل "مرد توحید" در سال ۱۳۸۸ چاپ و منتشر کردم. 💧 اما ناگهان خرمگسی در این میان پیدا شد! مطرب رقاص کودن کاملا بی‌سوادِ دزد فحاش بی‌تربیتی به نام افشین(مرتضی) نوذریان - لَعنةالله علیه - دور از اطلاع بنده، حاصل زحمات ۲۰ ساله را کفتارگونه، چند بار با به‌هم‌ریختگی ابلهانه، به نام خود چاپ کرده و در همان اصفهان به فروش رساند و می‌رساند. 💧کار جامعه به کجا کشیده که مطربان بی‌سواد به اولیای‌خدا هم رحم نکرده و ساحت آنان را نیز عرصه‌ی دزدی بی‌شرمانه‌ی خود کرده‌اند و در همه‌ی صفاهنه، یک شیرپاک‌خورده پیدا نشد و نمی‌شود که جلو او را بگیرد؛ خودم هم که می‌روم آن‌جا، از رو به رو شدن با بنده، فراری‌ست. 💧و ماذا لقیَ امّتُک یا رسولَ الله مِن الصَفاهنة و الصَهاینة! ✍ پس از چاپ "مرد توحید" تا کنون، مطالب مهم زیادی درباره‌ی بابا یافته‌ام (مانند این‌که یکی از کتاب‌های ذکرشده برای او، برای وی نیست و در عوض، کتاب تازه‌ای از او پیدا شده) اما آن دزدی، مرا از ویرایش تازه‌ی کتاب دل‌سرد کرده است.
🌺 همچنان منبعی در قرآن و روایت‌ها برای همزاد پیدا نشد. 🌺 ۱. در قرآن می‌خوانیم: "وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَانِ، نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ (۱): و هر کس خود را از یاد [خدای] رحمان به کوردلی و حجاب باطن بزند، شیطانی بر او می‌گماریم که آن شیطان ملازم و دم‌سازش باشد." این آیه‌ هیچ دلالتی بر این ندارد که همزمان با ولادت انسان، جنی نیز زاده می‌شود؛ پس وجود همزاد به معنای رایج را اثبات نمی‌کند. ۲. از پیامبر روایت شده: "ما مِنکُم مِن اَحَد اِلّا وَ قَد وُکِّلَ بِهِ قَرِینُهُ مِن الجِنِّ (۲): هیچ‌یک از شما نیست مگر این‌که هم‌نشینش از جن، به او پیوند شده است." از این روایت می‌توان فهمید که به هر انسانی - حتی از زمان ولادت - جنی سنجاق شده است اما این را نمی‌رساند که آن جن، هم‌زمان با آن انسان به دنیا آمده باشد. ۳. عائشه گفته است: "از پیامبر پرسیدم: آیا شیطانی همراه من است؟ پیامبر فرمود: "بله." باز پرسیدم: آیا با هر انسانی هست؟ فرمود: "بله." (۳) از این روایت نیز بیش از این برداشت نمی‌شود که به هر انسانی، شیطانی از جن چسبیده است اما از آن برنمی‌آید که آن جن، هم‌زمان با آن انسان زائیده شده باشد. 💧در هر صورت، تا کنون روایتی که وجودِ همزاد - به معنای رایج - را بفرماید، دیده نشده و البته این، بدین معنا نیست که وجود آن ردّ می‌شود. 💧درباره‌ی همزاد، گفتنی زیاد است؛ از جمله این که گفته می‌شود: اگر کسی همراهِ کیسه‌ی آب، زاده شود ( یعنی کیسه‌ی آب او پیش از آمدنش پاره نشود که البته بسیارکم روی می‌دهد)، و پس از به‌دنیاآمدنش، قابله یا دیگری، آن کیسه را با ابزاری آهنی ( به‌ویژه قیچی ) پاره کند، همزادش از همان دَم تا پایان عمر آن انسان، او را رها کرده و می‌رود و آن انسان از عالِمان و بزرگان می‌شود. 💧این‌ها سخنانی‌ست که میان برخی مسلّم دانسته می‌شود و اگر اهلِ فن باشند، مشکلی در پذیرشش نیست. 👈 خودتان این‌ها را در حاشیه‌ی "بهشتِ معرفت" بیفزائید. - - - - - - - - ۱. زخرف: ۳۶. ۲. صحیح مسلم، ص۱۰۸۳. ۳. همان، ص۱۰۸۳.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 طباطبائی بنده‌ام؛ ایشان استاد من، آقاخمینی‌ست. 🌺 💧این داستان در "زمهرافروخته" به نقل از راوی دیگری نیز آمده است.
مصاحبه با علامه طباطبایی.mp3
3.91M
🌺 پوشه‌ی صوتی مصاحبه با علامه طباطبائی پس از شهادت مرحوم مطهری 🌺 💧فیلم این مصاحبه، پیش از این در کانال بارگذاری شده است. 💧آیا کسی نام مصاحبه‌کننده را می‌داند؟