فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مقتل نامه شهدای مدافع حرم
📲مجموعه استوری هایی از روایت مجاهدت و نحوه شهادت شهید مهدی ثامنی راد
💐شادی روح شهید ثامنی رادصلوات
🌹
❤ بسم رب الشهدا ❤
#داستان_بدون تو_هرگز
#قسمت_پنجاه و _سوم
#من_یک_دختر_مسلمانم
✳سکوت عمیقی کل سالن رو پر کرده بود.
چند لحظه مکث کردم.
🌠–یادم نمیاد برای اومدن به انگلستان و پذیرشم در اینجا به پای کسی افتاده باشم و التماس کرده باشم.
🍃شما از روز اول دیدید من یه دختر مسلمان و محجبه ام و شما چنین آدمی رو دعوت کردید.حالا هم این مشکل شماست، نه من.
و اگر نمی تونید این مشکل رو حل کنید،
کسی که باید تحت فشار و توبیخ قرار بگیره من نیستم...
💥و از جا بلند شدم. همه خشک شون زده بود.
یه عده مبهوت ...
یه عده عصبانی ...
فقط اون وسط رئیس تیم جراحی عمومی خنده اش گرفته بود!
به ساعتم نگاه کردم،
–این جلسه خیلی طولانی شده ...
حدودا
نماینده دانشگاه، خیلی محکم صدام کرد.
✔–دکتر حسینی ...
واقعا علی رغم تمام این امکانات که در اختیارتون قرار دادیم با برگشت به ایران مشکلی ندارید و حاضرید از همه چیز صرف نظر کنید؟
🔷–این چیزی بود که شما باید همون روز اول بهش فکر می کردید.
جمله اش تا تموم شد ،جوابش رو دادم.
می ترسیدم با کوچک ترین مکثی دوباره شیطان با همه فشار و وسوسه اش بهم حمله کنه...
❌این رو گفتم و از در سالن رفتم بیرون و در رو بستم.پاهام حس نداشت.
از شدت فشار، تپش قلبم رو توی شقیقه
هام حس می کردم.
💠وضو گرفتم و ایستادم به نماز.
با یه وجود خسته و شکسته ...
اصلا نمی فهمیدم چرا پدرم این همه راه، من رو فرستاد اینجا...
🔘خیلی چیزها یاد گرفته بودم ، اما اگر مجبور می شدم توی ایران، همه چیز رو از اول شروع کنم.مثل این بود که تمام این مدت رو ریخته باشم دور...
💮توی حال و هوای خودم بودم که پرستار صدام کرد:
–دکتر حسینی ... لطفا تشریف ببرید اتاق رئیس تیم جراحی عمومی.
💫در زدم و وارد شدم.
با دیدن من، لبخند معناداری زد.
از پشت میز بلند شد و نشست روی مبل جلویی.
🔸–شما با وجود سن تون واقعا شخصیت خاصی دارید.
🔹–مطمئنا توی جلسه در مورد شخصیت من صحبت نمی کردید.
خنده اش گرفت.
🔸–دانشگاه همچنان هزینه تحصیل شما رو پرداخت می کنه ، اما کمک هزینه های زندگی تون کم میشه و خوب بالطبع، باید اون خونه رو هم به دانشگاه تحویل بدید.
ناخودآگاه خنده ام گرفت.
🔹–اول با نشون دادن در باغ سبز، من رو تا اینجا آوردید ، تحویلم گرفتید ، اما حالا که حاضر نیستم به درخواست زور و اشتباه تون جواب مثبت بدم ، هم نمی خواید من رو از دست بدید و هم با سخت کردن شرایط، من رو تحت فشار قرار می دید تا راضی به انجام خواسته تون بشم.چند لحظه مکث کردم...
🔹–لطف کنید از طرف من به ریاست دانشگاه بگید برعکس اینکه توی دنیا، انگلیسی ها به زیرک بودن شهرت دارن،
اصلا دزدهای زرنگی نیستن.
و از جا بلند شدم...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#ادامه_دارد
شهید سید طاها ایمانی
#داستان_بدون_تو_هرگز
قسمت پنجاه و پنجم: دزدهای انگلیسی
اقسام۵۴و۵۳مثل هم بودند
وضو گرفتم و ایستادم به نماز ... با یه وجود خسته و شکسته ... اصلا نمی فهمیدم چرا پدرم این همه راه، من رو فرستاد اینجا ...
خیلی چیزها یاد گرفته بودم ... اما اگر مجبور می شدم توی ایران، همه چیز رو از اول شروع کنم ... مثل این بود که تمام این مدت رو ریخته باشم دور ...
توی حال و هوای خودم بودم که پرستار صدام کرد ...
- دکتر حسینی ... لطفا تشریف ببرید اتاق رئیس تیم جراحی عمومی ...
در زدم و وارد شدم ... با دیدن من، لبخند معناداری زد ... از پشت میز بلند شد و نشست روی مبل جلویی ...
- شما با وجود سن تون ... واقعا شخصیت خاصی دارید ...
- مطمئنا توی جلسه در مورد شخصیت من صحبت نمی کردید ...
خنده اش گرفت ...
- دانشگاه همچنان هزینه تحصیل شما رو پرداخت می کنه... اما کمک هزینه های زندگی تون کم میشه ... و خوب بالطبع، باید اون خونه رو هم به دانشگاه تحویل بدید ...
ناخودآگاه خنده ام گرفت ...
- اول با نشون دادن در باغ سبز، من رو تا اینجا آوردید ... تحویلم گرفتید ... اما حالا که خاضر نیستم به درخواست زور و اشتباه تون جواب مثبت بدم ... هم نمی خواید من رو از دست بدید ... و هم با سخت کردن شرایط، من رو تحت فشار قرار می دید ... تا راضی به انجام خواسته تون بشم ...
چند لحظه مکث کردم ...
- لطف کنید از طرف من به ریاست دانشگاه بگید ... برعکس اینکه توی دنیا، انگلیسی ها به زیرک بودن شهرت دارن ... اصلا دزدهای زرنگی نیستن ...
و از جا بلند شدم ...
✅✅ادامه دارد . . .
شهید سید طاها ایمانی
⬆️⬆️⬆️⬆️
ابتدا قسمت های قبل رو بخونید
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#داستان_بدون_تو_هرگز
قسمت پنجاه و ششم: تقصیر پدرم بود
این رو گفتم و از جا بلند شدم ... با صدای بلند خندید ...
- دزد؟ ... از نظر شما رئیس دانشگاه دزده؟ ...
- کسی که با فریفتن یه نفر، اون رو از ملتش جدا می کنه ... چه اسمی میشه روش گذاشت؟ ... هر چند توی نگهداشتن چندان مهارت ندارن ... بهشون بگید، هیچ کدوم از این شروط رو قبول نمی کنم ...
از جاش بلند شد ...
- تا الان با شخصی به استقامت شما برخورد نداشتن ... هر چند ... فکر نمی کنم کسی، شما رو برای اومدن به اینجا محبور کرده باشه ...
نفس عمیقی کشیدم ...
- چرا، من به اجبار اومدم ... به اجبار پدرم ...
و از اتاق خارج شدم ...
برگشتم خونه ... خسته تر از همیشه ... دل تنگ مادر و خانواده ... دل شکسته از شرایط و فشارها ...
از ترس اینکه مادرم بفهمه این مدت چقدر بهم سخت گذشته ... هر بار با یه بهانه ای تماس ها رو رد می کردم ... سعی می کردم بهانه هام دروغ نباشه ... اما بعد باز هم عذاب وجدان می گرفتم ... به خاطر بهانه آوردن ها از خدا حجالت می کشیدم ... از طرفی هم، نمی خواستم مادرم نگران بشه ...
حس غذا درست کردن یا خوردنش رو هم نداشتم ... رفتم بالا توی اتاق ... و روی تخت ولا شدم ...
- بابا ... می دونی که من از تلاش کردن و مسیر سخت نمی ترسم ... اما ... من، یه نفره و تنها ... بی یار و یاور ... وسط این همه مکر و حیله و فشار ... می ترسم از پس این همه آزمون سخت برنیام ... کمکم کن تا آخرین لحظه زندگیم ... توی مسیر حق باشم ... بین حق و باطل دو دل و سرگردان نشم ...
همون طور که دراز کشیده بودم ... با پدرم حرف می زدم ... و بی اختیار، قطرات اشک از چشمم سرازیر می شد ...
✅✅ادامه دارد ...
شهید سید طاها ایمانی
هدایت شده از راوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂از قلبی پرسیدم #مَهدی را میشناسی ؟
همان ناجی ضعفا
همان به پا کننده ی #عدل
همان نسیم اهورایی
همان نوازشگر قلبهای یخ زده از جور و ستد.😔
.
🍂چیزی را به غیر
صدای شکستن بغضی نشنیدم .
انگار با #قلب_منتظری روبه رو شده بودم .💚
.
🍂دست بردم تا #اشک هایش را پاک کنم .
خون را به روی دستانم میدیدم .
گویا اشک هایش دیگر تمام شده بودند
دیگر اشکی نمانده بود .
#خون بود که جاری شده بود
و روی گونه های معصومش قل میخورد ، میدانستم از اضطرارش است
معلوم بود #مصائب زیادی را متحمل بوده است .😞
.
🍃مهدی جان
ای آقای جهان
ای آخرین یادگار #یاسین
ای ادامه دهنده ی راه #حسین
کجای جهانی ...
کی شود سیل خون جاری شده را با نسیم رحمتت به گلستان مبدل سازی.😥
.
🍃این روزها جهان زمین ،
هر خیابانش که میروی ، هر کوچه اش که میروی ، فرقی ندارد شرقش باشد یا غربش جنوبش باشد یا شمالش .
قلبی را میبینی که خون میگرید
و تو خوب میدانی گریه های خونی از برای چه است ..
ای غنچه ی شکفته شده ی نرگس (زهرا)
برگرد و جهان خشکی به خون نشسته را با قدوم بهاریت , گلستان ساز...🌹
.
🍃برگرد ای #شافی دلهای خونی ..
فانوس جهان رو به خاموشیست,
برگرد و جهان را به جمال خود منور ساز .💫
.
🍃آقای جهان ،
به وضوح میتوان دید جان جهان از حسرت داشتنت میسوزد .
این روزها ،این ماه ها ،
بیشتر از همیشه ظلم ها عیانی شده اند .
قلب ها منتظرند.
منتظر کسی که دلهای مکدر جهان را در هم شکند و #اشک مظلومانی را از سرزمین های پریشانی نجات دهد .
میبینی،
صدای هیچ حقوق بشری را نمیتوان شنید .
برگرد ای تنها #حقوق_بشر , برگرد.
کشتی جهانی در انتظار توست .😭
.
🍃آری،
چشم ها منتظر رهگذریند که برای همیشه خواهد ماند
منتظر قدم های هستتد که جان مرده ی قلبها را زنده کند و #زخم های ظلمانی را از تیام قلبهای #مظلوم پاک کند .❤️
.
💔به مناسبت دل تنگی هایمان برای #امام_غریبمان.
.
✍️نویسنده: #زهرا_حسینی
#استوری_شهدایی
#یا_صاحب_الزمان
#مهدی_موعود
#امام_زمان
#ظهور
✍ ️
💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠
🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸
💚اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.💚
💠دعــای ســـلامتی امــام زمــــان(عج)💠
💠"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"💠
اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج
✅حق ندارید #قضاوت کنید ! هیچ کس را شماتت نکنید❌
✍ #آیت_الله_مجتهدی_تهرانی (ره):
هیچ وقت کسی را شماتت نکنید،هرکس گرفتاری پیدا کرد، حق ندارید قضاوت کنید. نگویید که «فلانی که این پیشامد برایش اتفاق افتاد به خاطر این است که فلان کار را کرده است» ما چه می دانیم؟ ما حق نداریم چیزی بگوییم. در قیامت از ما سوال می کنند و می گویند: «چنین چیزی نبوده و شما اشتباه کردی، و ما او را به خاطر اینکه بنده ی خوبی بود گرفتار کردیم، شما چه حقی داشتی که چنین حرفی زدی؟ » باید جواب بدهی. حتی به دلمان هم نباید خطور بدهیم که فلانی چون آن کار را کرد این پیشامد برایش شد. برخی خطورات قلبی هم نوشته میشود ولو به کسی هم چیزی نگفتی، اما همین که در قلبت خطور دادی ، آن را می نویسند.
✍ ️
مادرم ڪرده سفارش ڪہ بگو اول ماه
السلام علیک یااباعبدالله
بـاَبے اَنٺَ وَ اُمّــے یا اَباعَبدِاللہ
دوستان صدقه در ایام ماه صفر فراموش نشه🙏
✍ ️
man iranam....mp3
8.5M
دوری و دوستی سرم نمیشه!
کربلا واسم ضروری حسین
اربعین اوضام چجوری حسین؟
✍ ️
17.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تلخی چای عراقی و میخوام...
#استوری
✍ ️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حال_خوش_معنوی
یعنی لذت بردن از اینکه تو بغل خدایی...
✍ ️
*📚چهل حدیث آخرالزّمان*
*✳️۱- در آخرالزمان ثروتمند شدن به وسیله ی غصب و تجاوز است.*
*حضرت محمد(ص)*
*✳️۲- در آخرالزمان به مؤمنان واقعی ابله و بی عقل می گویند.*
*امام صادق(ع)*
*✳️۳- در آخرالزمان ریا فراوان می شود.*
*حضرت محمد(ص)*
*✳️۴- در آخرالزمان از اسلام فقط نام آن باقی می ماند.*
*حضرت محمد(ص)*
*✳️۵- در آخرالزمان حق کاملا پوشیده می شود.*
*حضرت علی(ع)*
*✳️۶- در آخرالزمان اسراف می کنند*
*حتی در آب وضو و غسل*
*حضرت محمد(ص)*
*✳️۷- در آخرالزمان شب ها دیر می خوابند و نماز صبح قضا می شود.*
*حضرت محمد(ص)*
*✳️۸- در آخرالزمان مؤذّنان به مظلومان پناهنده می شوند.*
*حضرت محمد(ص)*
*✳️۹- در آخرالزمان قبله ی مردان زنانشان خواهند بود.*
*حضرت محمد(ص)*
*✳️۱۰-در آخرالزمان مردم از علما می گریزند.*
*حضرت محمد(ص)*
*✳️۱۱-در آخرالزمان مؤمن پست و فاسق عزیز می شود.*
*امام حسن عسکری(ع)*
*✳️۱۲-در آخرالزمان زنان بد حجاب و عریان می شوند.*
*حضرت علی(ع)*
*✳️۱۳-در آخرالزمان علما را با لباس زیبا می شناسند.*
*حضرت محمّد(ص)*
*✳️۱۴-در آخرالزمان اسلام چون ظرف واژگون شده می ماند.*
*حضرت علی(ع)*
*✳️۱۵-در آخرالزمان برای حفظ دین باید از محل گناه گریخت.*
*حضرت محمد(ص)*
*✳️۱۶-در آخرالزمان گناه خویش را به گردن خدا می نهند.*
*حضرت محمد(ص)*
*✳️۱۷-در آخرالزمان بعضی از علما ریاکار می شوند.*
*حضرت محمد(ص)*
*✳️۱۸-در آخرالزمان امّت حضرت محمد(ص) هفتاد و سه گروه می شوند.*
*حضرت محمد(ص)*
*✳️۱۹-در آخرالزمان بهترین مونس مردم کتاب است.*
*امام صادق(ع)*
*✳️۲۰-در آخرالزمان عبادت را وسیله برتری طلبی می دانند.*
*حضرت علی(ع)*
*✳️۲۱-در آخرالزمان حج را برای تجارت انجام می دهند.*
*حضرت محمد(ص)*
*✳️۲۲-در آخرالزمان سلامت دین در سکوت بیشتر است.*
*امام زمان(عج)*
*✳️۲۳-در آخرالزمان زشتی ها افزایش می یابد.*
*حضرت علی(ع)*
*✳️۲۴-در آخرالزمان به علت گناه باران در وقتش نازل نمی شود.*
*حضرت محمد(ص)*
*✳️۲۵-در آخرالزمان هر کس بیشتر در خانه بماند ایمانش حفظ می گردد.*
*امام باقر(ع)*
*✳️۲۶-در آخرالزمان مؤمنان اعمالشان را با ریا انجام می دهند.*
*حضرت محمد(ص)*
*✳️۲۷- در آخرالزمان رشوه را به اسم هدیه حلال می کنند.*
*حضرت محمد(ص)*
*✳️۲۸-در آخرالزمان گرد و غبار ربا همه را فرا می گیرد.*
*حضرت محمد(ص)*
*✳️۲۹-در آخرالزمان حضرت عیسی(ع) پشت سر امام زمان زمان(عج) نماز می خواند.*
*حضرت محمد(ص)*
*✳️۳۰-در آخرالزمان هر که دینش را حفظ کند اجر پنجاه صحابه پیامبر را دارد.*
*حضرت محمد(ص)*
*✳️۳۱-در آخرالزمان شیعیان واقعی با گریه بر امام حسین(ع) دل مادرش را شاد می کنند.*
*حضرت محمد(ص)*
*✳️۳۲-در آخرالزمان از فتنه ها به قم پناه ببرید.*
*امام صادق(ع)*
*✳️۳۳-در آخرالزمان بعضی از مردم گرگ صفت می شوند.*
*حضرت محمد(ص)*
*✳️۳۴-در آخرالزمان مردم غصه از بین رفتن دینشان را نمی خورند.*
*حضرت محمد(ص)*
*✳️۳۵-در آخرالزمان هیچ چیز سخت تر از مال حلال و دوست باوفا یافت نمی شود.*
*امام هادی(ع)*
*✳️۳۶-در آخرالزمان حفظ زبان بهترین کار است.*
*امام باقر(ع)*
*✳️۳۷-در آخرالزمان مؤمن واقعی از غصه آب می شود.*
*حضرت علی(ع)*
*✳️۳۸-در آخرالزمان در اوج فتنه ها به قرآن پناه ببرید.*
*حضرت محمد(ص)*
*✳️۳۹-در آخرالزمان ارزش دین در نظر مردم پایین می آید و دنیا باارزش می شود.*
*حضرت محمد(ص)*
*✳️۴۰-در آخرالزمان مرد از زنش اطاعت کرده و از پدر و مادرش نافرمانی می کند.*
*حضرت محمد(ص)*
📚منبع کتاب چهل حدیث آخرالزمان
ترک گناه به عشق مولا🌸
أللَّهُمَ عَجِّلْ لِوَلیِکْ ألْفَرَج
ثواب نشر مطالب هدیه به امام زمان عج
برای دوستانتون و گروه های که عضو هستید به اشتراک بذارید تا دوستانتون از این کلام زیبا و شیرین استفاده کنن
سعی کن یه جوری زندگی کنی
که خدا عاشقت بشه
❖ஜ•°🕯🏴🕯🏴🕯°•ஜ❖
خداحافظ محرم
مُحَرَّم مٰاه حُسَيْن خُدٰا نِگَهْدٰارَت
نمیدانم دوباره تو را خواهم دید
یا نه ؟!...
اما اگر وزیدی و از سر کوی من گذشتی
سلامم را به اربابم برسان
و اگر این آخرین محرمم باشد، بگو همیشه برایت مشکی به تن میکرد و دوست داشت نامش با نام تو عجین شود
گر چه جوانی میکرد، اما از اعماق وجودش تو را از ته دل دوست داشت و اردتمند شما بود
با چای روضه، صفا میکرد
و سرش درد میکرد برای نوکری
محرم جان، تو را به خدا میسپارم و دلم شور میزند برای صَفری که از "سَفَر" میرسد
خداحافظ ماه محرم
خداحافظ تاسوعای عباس
خداحافظ عاشورای حسین
خداحافظ ای گریههای محرم
خداحافظ ای مجلسای پر از غم
خداحافظ ای شور و حال و بکا
خداحافظ ای پرچمهای سیاه
خداحافظ ای ماه پر شور و شین
خداحافظ ای خیمههای حسین
خداحافظ ای سرزمین بلا
خداحافظ ای نینوای کربلا
خداحافظ ای یاس ام البنین
خداحافظ ای مشک روی زمین
خداحافظ ای هجلهگاه خیمهگاه
خداحافظ ای گودی قتلگاه
خداحافظ ای دیدههای پر آب
خداحافظ ای شیرخوار رباب
خـداحـافـظ محـرم 💔
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خداحافظ مُحَرَّم ...
نمى دانم سال دیگر دوباره تو را خواهم ديد يا نه؟!... اما اگر وزيدى و از سَرِ كوى من گذشتى، سلامَم را به اربابم برسان...
بگو هميشه برايَت مشكى به تَن مى كرد و دوست داشت نامَش با نام تو عجين شود!...
بگو گرچه جوانى مى كرد، اما به سَرِ سوزنى ارادتش هم كه شده، تو را از تَهِ دل دوست داشت...
با چاى روضه تو و نذری ات، صفا مى كرد و سَرَش درد مى كرد براى نوكرى...
مُحَرَّم جان؛ تو را به خدا مى سپارم... و دلم شور مى زند براى
"صَفر"ى كه دارد از "سَفَر" مى رسد...
مُحَرَّم؛ خدانگهدارت ...!