eitaa logo
یادداشتها
560 دنبال‌کننده
55 عکس
48 ویدیو
0 فایل
یادداشتهایی پیرامون‌ مسائل اعتقادی فرهنگی اجتماعی و بازنشر یادداشتهای برگزیده. سید مهدی مرتضوی، عضو هیات علمی دانشگاه و علاقمند به پژوهشهای اعتقادی در قرآن و حدیث. لطفا نظر خود را درباره مطالب کانال به این آدرس ارسال فرمایید: @s_m_mortazavi
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 🔸 در مواجهه‌ با پیروزی‌ها قرآن به ما درس می‌دهد: اِذا جاءَ نَصرُ اللهِ وَ الفَتحُ، وَ رَاَیتَ النّاسَ یَدخُلونَ فی دینِ اللهِ اَفواجًا، فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّکَ وَ استَغفِرهُ اِنَّه کانَ تَوّابًا؛ 🔸 نمی‌گوید خوشحالی کن، مثلاً برو وسط میدان شعار بده؛ (می‌گوید): 🔸 فسَبِّح بِحَمدِ رَبِّک؛ برو تسبیح کن؛ این مربوط به تو نیست، مربوط به خدا است؛ 🔸 استغفار کن. در خلال این حرکت ممکن است یک غفلتی از تو سر زده باشد، از خدای متعال طلب مغفرت کن؛ 🔸 در برخورد با حوادث مثبت این جوری باید برخورد کرد: 🔸 دچار غرور نشدن، 🔸 و از خدا دانستن که وَ ما رَمَیتَ اِذ رمیت ولکن الله رمی. در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری ۱۳۹۷/۱۲/۲۳ 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 🔹 دلسوزان انقلاب و خانواده‌های شهداء از حفظ آبروی نظام در انتخابات و به نتیجه نرسیدن تلاش دشمنان و کسانی که مردم را به عدم شرکت در انتخابات دعوت می‌کردند، خوشحال‌اند و احساس شعف و پیروزی می‌کنند. 🔹 یادمان باشد بعد از به و پناه ببریم وگرنه پس از ، به مبتلا خواهیم شد. ✍️ سید مهدی مرتضوی ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
کاش همه هم وطنان چه آنها که در انتخابات شرکت کرده اند و چه آنها که رأی نداده اند پیام زیبایی که در یادداشت فرزند شهید همت هست را با جان و دلشان درک کنند و بی اما و اگر با آن همراه شوند. تصور آنچه در این یادداشت آمده شوق انگیز است و دل را هوایی می کند. دیدنش با ما چه خواهد کرد؟! ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم جناب آقای رئیسی! رئیس‌جمهور منتخب تمامی مردم ایران اسلامی، یقین دارم از دیروز صبح، سونامی آدم‌ها و پیام‌های تبریک به سوی شما روانه شده و به احتمال زیاد خسته‌تر از آن هستید که همه آنها را بخوانید، هرچه هست این یک پیام تبریک نیست. این خطابی است از بنده خدا که بدون لکنت با بنده دیگر خدا حرف می‌زند و این توصیه امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام است. دیروز، وقتی با آخرین نفر برای شرکت در انتخابات چانه می‌زدم، انگار داشتم ذره‌های کوچک بذر امیدی که در دلم بود را نصف می‌کردم و آن نیم بذر باقیمانده لای گلایه‌ها را با هزار امید در دل دیگری می‌کاشتم. نمی‌دانم به شما رأی داد یا نه، اصلا مهم نیست حتی مهم نیست خودم به شما رأی دادم یا نه، آنچه مهم است اما امروز شما رئیس‌جمهور منتخب من و او هستید، همان‌گونه که رئیس‌ جمهور منتخب آنهایی هستید که رأی ندادند. حتی آنها که تلاش کردند کسی رأی ندهد، شما رئیس‌جمهور آنها هم هستید. آقای رئیس‌ جمهور منتخب! لطفا بلند شوید، بایستید و به ما تبریک بگویید. به ما که هرچه داشتیم آبرو کردیم و ریختیم در صندوق‌ها تا شاید فرجی بشود و این دیواری که بین ما ایستاده است را برداریم و به هم نزدیک‌تر بایستیم. ما مردمیم، مردمی که انتخاب کردند انتخاب کنند. ما انتخاب کردیم باهم باشیم. لطفا این بار پیش از آن‌که به هوادارانتان تبریک بگویید، به تبریک بگویید. به آنها که انتخاب دیگری داشتند اما همه به‌اتفاق، راه را پیش گرفتند و طوری پای صندوق ایستادند که انگار تنها راه‌حل بود. بلند شوید و بگویید من حاصل آن راه‌حل هستم و اجازه نمی‌دهم دانه‌های امید به درخت‌های تناور ایمان تبدیل نشود. ما . آن‌قدر دریای تحقیر و بی‌اعتنایی توی سرمان را موج زده کرده که به هر ساحلی پناه می‌بردیم. بی‌آن‌که امید روشنی داشته باشیم، روزهای پیش رو را می‌شمردیم. شما اما نشان بدهید هر ساحلی نیستید. ما را کنید و با ما بزنید. با ما که با دولت آن‌قدر غریبه شده بودیم که بعضی‌هایمان در زمستان کرونازده یخ بستیم و گلایه‌هایمان آن‌قدر زیاد بود که نای رأی دادن نداشتیم و جا ماندیم. بعضی از ما فقط یک هم‌کلام می‌خواستند تا «ها»ی نفس‌اش از این سرما نجاتشان بدهد، اما نبود. به همه بگویید، از ما خیلی‌ها بودند که رأی ندادند، اما دشمنی نداشتند. بگویید از این خانواده اگر برادری به جشن برادری نرفته، خانواده هنوز همان است که بود. به مردم بگویید ما با هم برادر می‌مانیم. ما در این جامعه مدرن و فردگرا بیشتر از هر چیز به احتیاج داریم وگرنه رئیس‌جمهور قبل از شما بود، بعد از شما هم خواهد آمد. ما یک نفر می‌خواهیم که کند. به آن آخرین نفر گفتم اگر شیشه‌ای می‌شکنی، شیشه خانه خودمان است. همان‌طور که اگر گلی بکاری، در حیاط خودمان سبز می‌شود. به ما بگویید آن حرف‌ها که به هم گفتیم، اشتباه نبود. مادرم یک قانون داشت که می‌گفت در این خانه سفره یک بار پهن می‌شود. هرکسی که هست بیاید، حتی اگر قهر باشد. ما قهر بودیم اما می‌آمدیم و به حرمت نان و نمک دوباره با هم آشتی می‌کردیم. قهر در خانه ما روزشمار نداشت. همان ساعت اول که قهر می‌کردیم دلمان برای هم پر می‌زد. حالا اما سال‌هاست خیلی‌ها از هم خبر نداریم. آقای رئیس‌جمهور! آقای سید ابراهیم! ما است. دلمان برای آن ، آن هم‌خانه‌ای‌ها، آن همکارها، آن ، دلمان برای آنها که ، تنگ شده است. به آنها بگویید خانه خودشان است. بگویید بیایند و بنشینند. سفره‌ های کوچک مردم را به سفره بزرگ ایران وصل کنید. دوباره باید همه سر یک سفره بنشینیم. شاید دوباره نان و نمک خیلی چیزها را یادمان انداخت. ما به شما تبریک نمی‌گوییم، چون شما پیروز نشدی. حکایت شما حکایت آن دونده ماراتنی است که تازه برای دویدن انتخاب شده و به خط شروع رسیده است. ما هرچه در توان داریم برای شما دعا می‌کنیم. هر بار می‌رویم مشهد، نایب‌الزیاره‌ می‌شویم، اما شما تا خط پایان و پیروزی هنوز خیلی راه دارید. آن روزی که از آن روبان رضایت خدا و مردم رد شدید، تبریک ما را خواهید داشت. فقط در این راه به این فکر کنید که آن سوی خط پایان، و هستند که رسیده‌اند و ما، شما و هر کس دیگری که برای خدا به مردم خدمت می‌کند را نگاه می‌کنند؛ شهدایی که پیشتر عبور کرده‌اند. ✍️ محمد مهدی همت ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 خاطره حجه الاسلام علی وزیر اطلاعات دولت آقای خاتمی از روزهای شهادت آیه الله دکتر حاوی نکته ای بسیار مهم است. 🔹 در سالهای اخیر جریانی که از امام خمینی کینه به دل دارند و از سوی برخی رسانه های غربی حمایت می شوند، به سیاه نمایی حکم امام در سال 67 درباره تعیین تکلیف زندانیان وابسته به پرداخته اند. این جریان جای جلاد و شهید را عرض کرده و اعدام شدگان آن سال را به عنوان جوانانی بی گناه و مظلوم معرفی می کنند که بخاطر حکم سنگدلانه امام اعدام شدند. 🔹 بر اساس خاطره آقای یونسی، قضات دادگاه انقلاب روز بعد از شهادت هفتاد و دو تن در دفتر آیه الله محمدی گیلانی جمع می شوند. از شدت ناراحتی هیچ کس توان کار کردن ندارد. سکوتی مرگبار بر فضا حاکم است. در چنین وضعیتی تلفن سیاسی دفتر آقای گیلانی به صدا در می آید. 🔹 حاج احمد آقا از طرف امام پیام می دهد که قضات این روزها قضاوت نکنند. 🔹 علت فرمان امام این است که قضات دادگاه انقلاب تحت تأثیر این فاجعه، عصبانی هستند و این عصبانیت نباید در قضاوت آنها تأثیر بگذارد. 🔹 جا دارد کسانی که از مقدمات و فضای صدور حکم امام در سال 67 آگاه هستند توضیح دهند که چه شد امام چنین حکمی را صادر کردند و این حکم چگونه اجرا شد. متأسفانه از جانب دفتر حفظ و نشر آثار امام خمینی و اعضای بیت ایشان در این باره مطلبی ندیده ام. 🔹 برخی جوانان عزیز درباره حکم امام در سال 67 سوالاتی دارند و پاسخهای داده شده را هنوز قانع کننده نیافته اند. به این جوانان چه می توان گفت؟ 🔹 یکی از سیاه ترین لحظات انقلاب اسلامی که بدست سازمان مجاهدین آفریده شد شهادت دکتر بهشتی و انبوهی از یاران ایشان بود. احتمالا امام خمینی صبح روز بعد از این ماجرا با خبر می شوند. 🔹 امام پس از دریافت این خبر چیست؟ اولین کاری که انجام می دهد چه باید باشد؟ 🔹 دغدغه امام در زمانی که غبار فاجعه همه جا را فرا گرفته این است که متهمان سازمان مجاهدین در دادگاه انقلاب مورد ظلم قرار نگیرند. علی القاعده در آن زمان بیشترین متهمان دادگاه انقلاب متعلق به سازمان مجاهدین خلق بودند. 🔹 آیا می توان پذیرفت امام ما در اوج ناراحتی و خشم ملت در سال 60 نگران ظلم ناخواسته قضات دادگاه های انقلاب به متهمان سازمان مجاهدین خلق باشد اما در سال 67 تحت تأثیر عصبانیتی کور، فرمان اعدام زندانیان عضو سازمان مجاهدین را بدهد؟ چنین قضاوتی چقدر است؟ ✍️ سید مهدی مرتضوی ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
5.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نگرانی امام پس از با خبر شدن از شهادت دکتر بهشتی چه بود؟ نکند قضات دادگاه انقلاب تحت تأثیر عصبانیت ناشی از این فاجعه ناخواسته به متهمان سازمان مجاهدین خلق ظلمی روا دارند. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 یکی از نکات مهم و ویژه درباره علیه السلام، زمان تولد ایشان است. می توان تولد ایشان را سند حقانیت امامت پدر بزرگوارشان دانست. 🔹 گروهی از اصحاب امام کاظم علیه السلام که به مشهور شدند، ادعا می کردند که امام کاظم از دنیا نرفته و در غیبت به سر می برند. واقفیه امام کاظم علیه السلام را به عنوان مهدی آل محمد و آخرین امام معرفی می کردند و به این بهانه زیر بار امامت امام رضا علیه السلام نمی رفتند. 🔹 از جمله عواملی که باعث می شد واقفیه بتوانند در امامت امام رضا علیه السلام تشکیک کنند و برخی شیعیان نیز دچار سوال و شبهه شوند آن بود که امام رضا علیه السلام تا سالها پس از شهادت پدر و رسیدن به مقام امامت، فرزند پسر نداشتند. حتی شیعیانی که اعتقادی سالم داشتند با این پرسش دشوار مواجه بودند که امام بعد از ایشان کیست؟ شیعیان به منظور شناخت حقیقت و واقفیه برای آزار دادن امام رضا علیه السلام بارها این پرسش را در حضور ایشان مطرح می کردند. 🔹 آنها به حدیثی از امام صادق علیه السلام اشاره می کردند که بر اساس آن پس از امام حسن و امام حسین علیهما السلام دیگر امامت در دو برادر جمع نخواهد شد. به عبارت دیگر همواره امام بعدی فرزند امام قبلی خواهد بود. نتیجه طبیعی این حدیث این بود که اگر امام رضا علیه السلام امام حق باشند، برادران ایشان نمی توانستند بعد از ایشان به امامت برسند. از طرف دیگر ایشان دارای پسر نیز نبودند. بهترین راه حل در برابر این دو بن بست آن بود که گفته شود امام رضا امام نیستند و سخن و اقفیه پذیرفته شود. 🔹 تولد امام جواد علیه السلام در سالهای پایانی دهه پنجم از عمر امام رضا می توانست پایان بخش این چالش باشد. از این جهت می توان اصل میلاد این مولود پر برکت و زمان آن را سند حقانیت امامت امام رئوف دانست. https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 نحوه مواجهه شیعیان با امام جواد علیه السلام که در سن کودکی به امامت می رسند و بیشتر دوره امامتشان در جوانی گذشته و در 25 سالگی به شهادت می رسند جالب توجه است. بزرگان شیعه در آن زمان معمولا در سنین بالای پنجاه سال هستند و در برابر امامی قرار دارند که کمتر از 25 سال عمر دارد. 🔹 جناب ، فرزند امام جعفر صادق علیه السلام و برادر امام کاظم و عموی امام رضا علیهما السلام می باشد. ایشان در زمان امامت امام جواد بزرگ خاندان بنی هاشم است. وی تحت تربیت پدر و برادرشان بوده و از علمای شیعه محسوب می شوند. 🔹 این بزرگوار در مسجد النبی جلسه درس دارد و شاگردانی از محضر او استفاده می کنند. در بین درس، امام جواد علیه السلام برای زیارت پیامبر اکرم به مسجد وارد می شوند. ایشان در سنین نوجوانی یا ابتدای جوانی هستند. جناب علی بن جعفر به محض دیدن امام، درس را رها کرده و به خدمت ایشان می رسد تا ادای احترام کند. امام جوان نیز از عموی پدر خود می خواهند درس خود را ادامه دهد. پس از پایان زیارت و هنگام خارج شدن امام از مسجد این امر تکرار می شود. 🔹 جناب علی بن جعفر با اعتراض برخی شاگردان مواجه می شود که شما بزرگ بنی هاشم هستید. چرا چنین می کنید؟ وی به محاسن سپید خود اشاره می کند و می گوید خدا این جوان را بر صاحب این محاسن سپید برتری داده و او را برای امامت برگزیده است. باید در مقابل خواست خداوند تسلیم بود. 🔹 این حکایت را می توان با داستان برادران پیامبر مقایسه کرد. در ابتدا ایشان نسبت به جایگاه ویژه یوسف خردسال نزد پدر حسادت ورزیدند. فرجام برادران یوسف پس از فراز و نشیبهای بسیار چنین شد که در مقابل خواست خداوند برای گزینش برادر کوچکتر تسلیم شده و چنین گفتند: تالله لقد آثرک الله علینا؛ سوگند به خداوند که او تو را از میان ما برگزیده و بر ما برتری داده است. 🔹 با تمام وجود همچون جناب علی بن جعفر و برادران حضرت یوسف با خضوع به امام جوان و جوادمان عرض می کنیم: السلام علیک یا جواد الائمه، . ما به خواست و اراده خداوند برای برگزیدن شما راضی هستیم و به داشتن محبت شما و پذیرش امامت تان افتخار می کنیم. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
؟ بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 در روزهای سرور اهلبیت به حکم یفرحون لفرحنا شاد می شویم و در ایام شهادت هر یک از حجتهای الهی به حکم یحزنون لحزننا، محزون می شویم. البته این شادی و حزن دو طرفه است. چنانکه فرمودند: انا لنحزن لحزنکم و نفرح لفرحکم. 🔹 همراهی در حزن خوبان خدا تحفه ای از جانب خدا برای ما بندگان کوچک است که بدون درک حقیقت مصیبت آنان و شناخت علت حزن شان میسر نیست. 🔹 در این ایام، مصیبت زده چه مصیبتی هستیم؟ حقیقت مصیبت اهلبیت علیهم السلام چیست؟ چه چیزهایی باعث حزن و اندوه ایشان می گردد؟ 🔹 یک سطح از مصیبت، مرتبط به نشئه دنیا و لوازم آن می باشد مانند آزار یا خسارتهایی که بر بدن شریف خودشان یا قبور مطهرشان وارد می شود. 🔹 سطح بالاتر مصیبت، حزن قلبی ایشان ناشی از بی احترامی یا آزاری است که بر سایر اهلبیت ع یا دوستان و شیعیان ایشان روا داشته می شود. به عبارت دیگر آزردگی خاطر شریف امام از رنجی که سایر اهلبیت یا دوستان ایشان می کشند بیشتر مکدر می شود تا از رنجی که بر خود ایشان وارد می شود. 🔹 اما حقیقت مصیبت اهلبیت به این امور محدود نمی شود. شاید یکی از سنگین ترین مصائب اهلبیت آن باشد که دوای درد و پاسخ پرسشهای بشر نزد آنهاست و برای آن هم مزدی طلب نمی کنند (قل لا اسالکم علیه اجرا) اما این هدایت الهی بدست نیازمندانش نمی رسد و اکثر انسانها در درد و جهل غوطه ورند. 🔸 یک علت این معضل آن است که انسانها به این هدایت و علم زلال پشت کرده و به علم ناقص و سرشار از جهل خود بسنده می کنند. این مصیبت در فرمایش گلایه آمیز امام باقر علیه السلام چنین بیان شده است: یمصون الثماد و یدعون النهر العظیم؛ انسانها آب اندک گل آلود اساتید خود را قطره قطره می مکند اما هدایت ناب الهی موجود در میراث پیامبر اکرم ص که همچون آبی زلال در رودی بزرگ جاری است را رها می کنند. 🔸 علت دیگر آن است که برخی از ما دوست داران اهلبیت در تعلم و تعلیم میراث علمی و معرفتی آنها کوتاهی می کنیم؛ یا فهمی ناقص و کاریکاتوری از تعالیم ایشان پیدا کرده و همین تصویر افراطی یا تفریطی را به نام اهلبیت به دیگران معرفی می کنیم. 🔸 علت دیگر آن است که برخی از ما دوست داران این خاندان نورانی با عمل نکردن بر اساس سیره آن بزرگواران و کوتاهی در مراعات موازیق و در حوزه رفتارهای فردی و اجتماعی، بجای آنکه آنها باشیم موجب ریختن آنها می شویم. 🔸 نکند خود را مصیبت زده عزیزان خدا بدانیم اما در عمل سبب رنجش خاطر عزیزشان باشیم. در ایام شهادت اهلبیت نقل احادیث ایشان را به کاری مبدل نکنیم. عزم کنیم ذره ای از رنج آنها بکاهیم. ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 11 مرداد سالگرد شهادت رحمه الله علیه است. او در سال 1288 شمسی از سوی فاتحان تهران و طرفداران به جرم مخالفت با مشروطه اعدام شد. 🔹 شیخ ابراهیم زنجانی وکیل مجلس اما فراماسونر و عضو لژ بیداری است. او شخصیتی روحانی و رئیس دادگاهی است که شیخ فضل الله را محاکمه و به اعدام محکوم می کند. بخشی از اتهامات شیخ فضل الله نوری که توسط شیخ ابراهیم زنجانی در جلسه دادگاه قرائت می گردد چنین است: ... به چه دلیل و کلاء را و دهری خواندی؛ آیا تصور نکردی که در قانون انتخابات به عموم اهل ایران دستورالعمل داده شده که هر کس را متدین و امین دانند انتخاب کنند؟ آیا همه مردم بابی بودند که بابی انتخاب کردند یا سایرین غیر بابی بودند در میان خود امین تر از بابی نیافتند یا ... 🔹 تاریخ گواهی می دهد که بسیاری از عناصر بابی و فراماسونر در بین مشروطه خواهان نفوذ کرده بودند و یکی از دغدغه های شیخ فضل الله نوری که او را به مخالفت با مشروطه خواهان وادار کرد همین مطلب است. ممکن است برخی سخنان مرحوم شیخ فضل الله نوری امروز و در فضای جمهوری اسلامی برای ما قابل قبول نباشد اما نباید به بهانه آنها، انحراف سران مشروطه و دشمنی آنها با اسلام را نادیده گرفت. 🔹 بیش از صد سال از شهادت شیخ فضل الله نوری می گذرد و روشنفکران سرزمین ما که تبار خود را در مشروطیت جستجو می کنند نه تنها از کشتن مرحوم شیخ فضل الله نوری تبری نمی جویند بلکه در سخنان و مواضع و اقدامات شیخ جستجو می کنند تا نکاتی بیابند که توجیه کننده جنایت مشروطه خواهان باشد. 🔹 رحمت خدا بر مرحوم طالقانی و جلال آل احمد که علیرغم علقه و قرابتشان با جریان روشنفکری از جنایتی که بر شیخ شهید روا داشته شده تبری جستند. مرحوم آیه الله کشته شدن آقا شیخ فضل‌الله نوری را لکّه ننگی در تاریخ مشروطیت می داند. 🔹 نیز در کتاب خدمت و خیانت روشن‌فکران چنین نوشت: «از آن روز بود که نقش غرب‌زدگی را همچون داغی بر پیشانی ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار همچون پرچمی می‌دانم که به علامت استیلای غرب‌زدگی پس از ۲۰۰ سال کشمکش بر بام سرای این مملکت افراشته شد» 🔹 بی انصافی جریان روشنفکری تا آنجا پیش می رود که به توهین به جسم و جسد شیخ بسنده نکرده، شخصیت او را نیز آماج بغض خود قرار می دهند. یکی از آشنایان مدتی پیش یادداشتی با عنوان را برایم ارسال کرد. از این همه بی انصافی و کینه نسبت به این شیخ مظلوم متعجب شدم و یادداشت را در پاسخ به آن نگاشتم. ✍️ سید مهدی مرتضوی ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
بی انصافی جریان روشنفکری تا آنجا پیش می رود که به توهین به جسم و جسد مرحوم شیخ فضل الله نوری بسنده نکرده، شخصیت او را نیز آماج بغض خود قرار می دهند. یکی از آشنایان مدتی پیش یادداشتی با عنوان را برایم ارسال کرد. از این همه بی انصافی و کینه نسبت به این شیخ مظلوم متعجب شدم و یادداشت را در پاسخ به آن نگاشتم. بابت بی ادبی موجود در یادداشت زیر از ساحت مرحوم شیخ فضل الله نوری پوزش می طلبم. هر بیمار سرطانی درمانش را به ماری کوری مدیون است و این شامل همه عبا ها و همه عمامه ها هم می شود .چون علم تبعیض ندارد. شیخ فضل الله نوری و ماری کوری هر دو در یک عصر می زیستند. یکصد و اندی سال پیش. این در ایران، آن در لهستان. شیخ فضل الله نوری، آن زمان عمامه بر سر میکوفت و کف بر دهان می اوردکه؛ ایهاالناس...! دختران خود را به مدرسه نفرستید، تا کافر و بی دین نشوند...! و آنطرف... دختری که به "ماری کوری" شهرت یافت، در رشته فیزیک لیسانس گرفت، و کمی بعد به فرانسه کوچ کرد و در آنجا با فقر و نداری زیست و به دعوت یک پروفسور، در آزمایشگاه وی مشغول به کار شد. " نوری و کوری" را باید همزمان پی گرفت. صحنه ای از این و صحنه ای از آن. در صحنه ای به تماشای ضجه ها و و منبرها و حدیث های شیخ فضل الله نوری بنشینیم، و در صحنه دیگری به تماشای تحصیل و تحقیق "ماری" در دانشگاه و آزمایشگاه و فیزیک و فرمول و لوله های آزمایشگاهی! "نوری" را تجسم کنید؛ که زن را با استناد به آیات و احادیث و روایات در همان دخمه های ذلت تاریخی اش، به زیر گِل می برد، و زن را نصف مرد می داند و "کوری" را ببینید که در آزمایشگاه ساده و محقرانه اش، کم کم به کشفی سترگ دست می یابد که زن و مرد و همه بشریت،همه تاریخ و همه آینده، مدیونِ او باشد. "نوری" بخاطر فریاد های نادانی اش، از پله های دار بالا رفت، و "کوری" دو بار از پله های آکادمی نوبل برای دریافت دو جایزه ی نوبل... دنیای علم و جهان بشریت، بنیان عکسهای رادیولوژی و خواص گسترده رادیو اکتیویته را مدیون "ماری کوری" است. او که "کوری" نامیده می شد، یک دنیا بینایی برای جهان و جهانیان آورد، و آنکه "نوری" نامیده می شد، دنیای جهل ،کوری،کری و خرافات را نمایندگی می کرد ..‌... 🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴 بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 آفرین بر این همه انصاف و آزاد اندیشی و روشنفکری که روزی شیخ فضل الله نوری را به جرم آنکه دارای اندیشه مخالف است با سوت و کف به دار می آویزد. امروز نیز پس از صد سال نه تنها از کار خود شرمنده نیست بلکه بدون هیچ عذاب وجدانی، اندیشه و شخصیت و حرمت او را نیز به لجن می‌کشد. 🔹 روشنفکران ما حق دارند با اندیشه‌های شیخ فضل الله نوری مخالف باشند و آن را نقد کنند اما کشتن مخالف با کدام منطق انسانی یا روشنفکری سازگار است؟ آیا در منطق روشنفکران سرزمین ما، توهین به مخالف امری جایز است؟ 🔹 روشنفکران ما تا ابد باید از این جنایت شرمنده باشند نه آنکه طلبکارانه و بی هیچ شرمی جنایت خود را لاپوشانی و توجیه کنند. 🔹 خدا رحمت کند ماری کوری را. قطعا او نیز از این آدمکشی و توهین به اسم آزادی و علم و انسانیت و حقوق زن بیزار است. و شرمنده از اینکه نام و شخصیت شریف او بهانه این بد اخلاقی آشکار قرار گرفته است. 🔹 کاش یاد می‌گرفتیم در هر حالی اخلاقی عمل کنیم خصوصا هنگام نقد مخالفان مان. ✍️ سید مهدی مرتضوی ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
یکی از دوستان بزرگوار که از اعضای هیأت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان هستند درباره مطلب که بهانه نگارش یادداشت شده بود تذکر زیر را ارسال فرمودند: سلام بر برادر بزرگوار در مورد مطلبی که نوشته بودید، ضمن تشکر، نقدی دارم و آن اینکه بجز یک ابراز تاسف ساده از نبود اخلاق در بین روشنفکران، پاسخ مستدل و محتوایی به مطالبی که از قول ایشان نوشته اید، نداده اید ولو اندک و مختصر. بسنده کردن صرف به ابراز تاسف از یک متن پر از مغلطه بدون نقد محتوایی، بیشتر به تبلیغ آن متن منجر خواهد شد. به عبارت دیگر، صرفنظر از بداخلاقی، ایراد اصلی مطلب "نوری و کوری" چیست؟ مثلا اشاراتی به: فهم وارونه از شیخ فضل الله؛ بطلان تقابل باظرافتی که بین دین و علم نشان داده شده؛ خدمات وسیعی که دین به گسترش علم و دانش داشته و ... 🔴🔴🔴🔴🔴🔴 پاسخ بنده به این دوست عزیز: سلام و عرض ارادت ممنون از راهنمایی خیرخواهانه تان به نظر بنده یکی از نکات بسیار مهم درباره جریان روشنفکری در سرزمین ما آن است که هنوز خون این شهید مظلوم دامن گیر آنهاست. آنها شعار آزادی می دهند اما آن روزی که قدرت داشتند به اسم آزادی عالمی بزرگ را به جرم آنکه مخالف آنها بود کشتند و امروز هم شخصیت او را لجن مال می کنند. آن سابقه و این پوزش نخواستن از آن گناه بزرگ این احتمال را تقویت می کند که روشنفکران ما هر زمان قدرت پیدا کنند از حذف فیزیکی و هتک شخصیت مخالفان خود ابا نخواهند کرد. با این حال امثال مرحوم شیخ فضل الله نوری یا آیه الله مصباح را به خشونت و دیکتاتوری و مخالفت با آزادی متهم و محکوم می کنند. بی حرمتی به این بزرگواران و هتک حیثیت آنها، در امتداد اعدام مرحوم شیخ بوده و جلوه‌گر خشونت و تعصب این گروه از روشنفکران سرزمین ماست. قطعا محتوای متن از جهات مختلف قابل نقد است. در یادداشت فقط می خواستم از این زاویه از شیخ شهید دفاع کرده و این خصلت نادرست جریان روشنفکری را تذکر دهم. احتمالا باید بخشهایی از متن را حذف کنم زیرا فعلا مجالی برای نقد محتوای آن ندارم. باز هم از محضر شما سپاسگزارم ✅https://eitaa.com/yad_dashtha
🔹 مطلب چنان سخیف است که نمی توان آن را نوشته یک روشنفکر ایرانی یا مورد حمایت و تأیید آنها دانست. چنین متنهایی، از سنخ مطالب زرد و غیر علمی هستند که کارکرد رسانه ای و هیجانی دارند. با این حال مادام که جریان روشنفکری ما از محکوم کردن جنایت سلف خود در مشروطیت طفره برود و حساب خود را از ظلم فاحشی که بر مرحوم شیخ فضل الله نوری رفته است جدا نگرداند مطالب سخیفی مانند مجال بیشتری برای طرح شدن در جامعه یافته و به شکل غیر مستقیم به پای آنها نوشته خواهد شد. 🔹 ممکن است برخی دیدگاه های شیخ فضل الله نوری از نظر ما یا روشنفکران قابل قبول نباشد اما قطعا این اختلاف نظر نه آن روز مجوز اعدام شیخ بود و نه امروز مجوز هتک حیثیت ایشان می باشد. راه برای گفتگوی انتقادی عالمانه و محترمانه درباره دیدگاه های شیخ و طرفداران مشروطه باز است. 🔹 اما آنچه درباره مخالفت مرحوم شیخ با زنان و پیشرفت آنان گفته شده صحیح نیست. یادداشت زیر را بزرگواری که از مسوولان کانال @ShahidRabe هستند ارسال کرده اند👇 ✅https://eitaa.com/yad_dashtha