💥شهدا با معرفتند!💥
↩️نشان به آن نشانه که اول آنها دست رفاقت به سویت دراز کردند...
هی رها کردی و به موازاتش باز دستت را گرفتند...
🔸شهدا با معرفتند!
↩️نشان به آن نشانه که هر بار سمت گناهی فقط نیم نگاهی کردی، خودی نشان دادند...
🔸شهدا با معرفتند!
↩️نشان به آن نشانه که خون دادند تا تو جاری شوی...
بی منت، بی ادعا، بی چون و چرا...
🔸شهدا با معرفتند!
↩️پا که در مقتلشان گذاشتی، قسمشان دادی به رفاقتشان...
یقین داشته باش، حاضرند باز هم تا پای جان بروند تا تو جان بگیری...
🔸شهدا رفیق بازند!
↩️باور کن!!...
از شهدا بخواهید دستتان رابگیرند
💞#شهداگاهی_نگاهی..
@yadeShohada313
هدایت شده از تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
سلام دوستان...
یه خانومی هستند که از همسایه ها هستند این بنده خدا باردار هست و ماه دیگه فرزند شون به دنیا میاد ولی متاسفانه اوضاع اقتصادی شون خرابه طوری که هزینه خرید لباس برای بچه رو ندارن...😔
هر عزیزی که هرچند کمک میتونه بکنه دست یاری برسونید بتونیم لااقل یک دست لباس نوزادی برای فرزند شون که دختر هست تهیه کنیم....
اگر لباس نوزادی در حد نو هم دارید تونستید ممنون میشم ارسال کنید....
خدا بچهاتون رو سالم و سلامت نگهداره ممنونم از خیرین کانال مون که همیشه بدون چشم داشت بی اعتنا نیستن و کمک حال هستند👇
🆔 @A_Sadat313
....💚💫
💚💫.....
هدایت شده از تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
با عنایت امام زمان وشما مهربونا تونستیم چند تکه وسایل برای نوزاد این خانوم تهیه کنیم که انشاءالله براشون بفرستیم👌🛍
ممنونم از تمام خیرین کانال مون که شدن پدر و مادر معنوی این نوزاد☺️😍و دل مادرشون رو شاد کردند خدا خانواده تون رو در پناه خودش حفظ کنه🤲
اجرهمه عزیزان با حضرت فاطمه سلام الله علیها.....🌷
✅عزیزانی که شماره حساب گرفتند لطفا مبلغی واریز #نفرمایند....
......💚💫
💫💚.....
6.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫ماجرای عجیب مردی که در بیمارستانی در مشهد فوت کرد و 30 ساعت در سردخانه بود تا اینکه چهار امام (ع) را در 30 ساعت پس از مرگ و خروج روح از بدن دید مجدد زنده شد و بقیه ماجرا...
#عنایات_اهلبیت
....💚@yadeShohadaa
🌹توکل در ازدواج ؛
امشب جایی مجلس داشتم ، بعد مجلس جوان طلبه ای رو نشونم دادن گفتش رفته خواستگاری ، پدر دختر دید طلبه است ، گفت یه چیزی بگیم که پسره بگه نه.
گفتن دختر بهت میدیم ولی جهیزیه نمیدیم..
🌹میگفت چون ازدواج برام واجب بود و در معرض گناه بودم با خدا معامله کردم ،
گفتم قبوله..
میگفت طولی نکشید یکی خونه بهم داد مفتی بشینم(نزدیک حرم قم)
یکی وسایل خونه بهم داد.
یکی مواد غذایی بهم رسوند و..
✅پ.ن؛
بیچاره فکر کرده اگر جهیزیه نده دنیا به آخر میرسه و امام زمان سربازش رها میکنه.
✍🏼قاضی زاده
02.mp3
459.9K
داستان های عنایات اهل بیت علیهم السلام
کرامت امام هادی علیه السلام
🎙استاد #فاطمی_نیا
.......💚🍃
16.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تسبیحتربت و اینهمه فضیلت؟😳👆
#امٰـا این تمام ماجرا نیستا....😉👇
📿دیگهوقتشه هرشیعه یِ تسبیح تربت البته از نوع اصلاش داشته باشه🙂
👈وَ مٰـا افتخار اینرو داریم که این تسبیح بابرکت که از تربت سرداب یعنی نزدیکترین تربت به قبر اباعبدالله هست رو بهمراه یک تربتِ #رایگان درکنارش از خود کربلایمعلیٰ بهتون هدیه کنیم😌😍
📣فقط کافیه یه سر به کانال تبرکی جات مشکات بزنی😍😌👇
http://eitaa.com/joinchat229655ForoshgaheMeshkat
.
.
.............💚🍃
سلام عنایت شهید سید احمدپلارک🕊🕊🕊
شهدا زنده اند...
باورکنیم🌿
@yadeShohadaa
هر کی تو مسیر شهدا اومد، هر کی تو مسیر این ستارهها اومد، ماه میشه، دیدنی میشه، کنار خورشید میشه، نور از خورشید میگیره، خوشکل میشه، زیبا میشه، خواستنی میشه، بُردَنی میشه!
#حسین_یکتا
✨﷽✨
🌼تکفیریها و معجزه امام رضا
✍️همسر سرلشکر پاسدار شهید حسین همدانی: گفت: قراره 48 اسیر ایرانی معاوضه بشن، باید برم. اسرا رو که آوردن همهشان نحیف و لاغر شده بودند. قیافه اسرای ایرانی رو داشتن که بعد 8 سال اسارت از زندانهای صدام آزاد شدن اما اینا فقط چندماه تو اسارت تکفیریها بودن. اسرا از آنچه به اونا گذشته بود گفتن. از اینکه هرروز شکنجه میشدن و از غذایی که بهاندازه زنده نگه داشتنشون به اونا میدادن.
یکی تعریف کرد: وقتی اسیر شدیم توی لباسهام کارت عضویت سپاه رو پیدا کردن. چندبار لب حوض درازم کردن و تبر روی گردنم گذاشتن و گفتن بگو غیر از تو کی نظامیه. به حضرت زینب متوسل شدم و شهادتین رو گفتم. برای تکفیریها گردن زدن یه کار عادی بود اما میخواستن من بقیه رو لو بدم. یکیشون که سرکرده بود و فحش میداد برای آخرین بار از من خواست اقرار کنم. حرف نزدم.
منتظر بودم با تبر گردنم رو بزنه که خمپارهای نزدیکش منفجر شد. ترکش به سرش خورد و افتاد. تکفیریها عصبی شدن و جنازه فرماندهشون رو از جلوی ما دور کردن و از اون به بعد روزانه فقط سهمیه کتک خوردن داشتیم تا یه شب تو خواب امام رضا علیه السلام رو جایی دیدم که برف سنگینی میاومد. حضرت اومد و گذرنامه ما رو امضا کرد و فرمود شما آزاد خواهید شد. فردا از خواب بیدار شدم، خبر آزادی رو شنیدم؛ در حالی که همون برفی که تو خواب دیدم میاومد.
📚کتاب خداحافظ سالار، ص84-85
......💚💫
💫💚.....