eitaa logo
عِنایٰاتِ امٰام‌زَمٰان وَشهدا
177 دنبال‌کننده
287 عکس
154 ویدیو
4 فایل
🕊او بٰا سپاهی ازشهیدان خواهد آمد🕊 🌹وَلٰا تحسبَن الذیـنَ قُتلوا فـی سبیلِ الله امواتا بَلْ احیـٰاءٌ عندَ ربهم یُرزَقون🌹 📣لطفا شماهم ازعنایات خود توسط شهدا وامام‌زمان برای ما بگید👇 🆔 @A_Sadat313
مشاهده در ایتا
دانلود
7.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌آثار بسیار عجیب خواندن در 😳 💥به شدت پیشنهاد میشه مشاهده بفرمایید
6.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸پیکر شهیدی که با صحبت‌های همسرش اشک ریخت! وقتی بهش گفتم: سلام خوبی؟ دلمون برات تنگ شده بود؛ یهو رَگِ چشمش سبز شد و...✨ |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀همسر شهید سلمان امیر احمدی گفتند: آشنایان خواب شهید دیدند، گفتند مهمان امیرالمؤمنین هستند و امیرالمؤمنین فرمودند: برای جمع شدن این فتنه نماز استغاثه به حضرت زهرا(سلام الله علیها) بخوانید. 📌منبع: 🔰برنامه تلویزیونی (ماجرای امروز)) روایت زندگی شهدای امنیت و اغتشاشات 📆 ۲۴ آبان ساعت ۱۸:۳۰- شبکه افق سیما @yadeShohada313
عِنایٰاتِ امٰام‌زَمٰان وَشهدا
🥀همسر #شهید_امنیت شهید سلمان امیر احمدی گفتند: آشنایان خواب شهید دیدند، گفتند مهمان امیرالمؤمنین هس
نحوه خواندن نماز استغاثه حضرت زهرا (س)🌹 دو رکعت نماز بخوانید و بعد از سلام، سه مرتبه تکبیر بگوید، سپس تسبیحات حضرت زهرا(س) را به جای آورید، به سجده بروید و صد مرتبه بگویید:  «یا مَوْلاتی یا فاطِمَةُ اَغیثینی».  ای سرپرستم ای فاطمه به فریادم برس. بعد طرف راست صورت خود را بر زمین بگذارید و همین ذکر را صد مرتبه بگویید، سپس طرف چپ چهره‌ را بر زمین بگذارید و صد مرتبه بگویید، دوباره به سجده برود و ۱۱۰ مرتبه بگویید؛ بعد از آن حاجت خود را بیان کنید.  التماس دعای فرج🌹 اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب سلام الله علیها شیخ طبرسی کتاب مکارم الاخلاق @yadeShohada313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨مادر شهید آرمان علی وردی: خواهرم در خواب دیدند که آقای امیر عباسی (کسی که شهید را در قبر گذاشت) بهشون میگویند: امام حسین علیه السلام فرمودند: خیال تان راحت باشد، آرمان در آغوش من است... ❤️ 🤲
📖 🕊 🕊یٰادِ کمتر ازشهادت نیست 🕊او باسپاهی از شهیدان خواهد آمد 🌸سلام برشما عاشِقان اهلبیت وشهدا.. 📣بٰا کسبِ اجازه از اقٰاصٰاحِبَ‌الزّمان«عَج‌الله» آغاز میکنیم دورِ ختم قران‌کریم را....✨ ✅به این نحو : برای درخواست کننده ارسال میشود به همراه یک جزء که سهم تان هست و از زمان ارسال ختم به شما، تا مهلت دارید جزء قران رو به نیابت از نه شهید هدیه کنید به «عَج‌الله»❤️ لطفا سعی کنید حداقل ده آیه از قرآن را بهمراه معانی آن بخوانید چراکه بدون شک جزء قرانی که سهم تان میشود بدون حکمت نیست وخدا وامام‌زمان‌ وشهدا حامل پیامی برای شماهستند😍 🕊جهت در خواست ختم قران به ایدی مراجعه بفرمایید👇🏼👇🏼 🆔 @Yamahdiadrekni1397 👈 : هریک ازشماعزیزان اگر حتی یک جز قران سهمش باشه در ثواب قرآن شریک هست چراکه ختم گروهی هست👌🏼 🌸عزیزانی که در خانواده و نزدیکان دارند نام شون رو اعلام کنند تا در لیست شهدا ثبت بشه📜 🕊باتشکر از عزیزانی که در ختم قران دورِ قبل شرکت کردند ان شاءالله مشمول دعای اقاصاحب الزمان وشهدا قراربگیرید... ...💚@yadeShohada313
بی گمان "چشم" خبر میدهد از سرّ درون ور نه چشم شهدا این همه آرام نبود.... 🦋🦋🦋🦋🦋
عِنایٰاتِ امٰام‌زَمٰان وَشهدا
بی گمان "چشم" خبر میدهد از سرّ درون ور نه چشم شهدا این همه آرام نبود.... 🦋🦋🦋🦋🦋
📄 از عنایات شهید بعد از شهادت بسیار خسته بود و دستانش درد می کرد. با وجود کار زیادی که از صبح تا موقع اذان مغرب انجام داده بود، درد زیادی در دستانش حس می کرد. برای بار دوم قرار بود که دستانش را عمل کنند. با خودش گفت می روم و با میثم درد دل می کنم. لباس هایش را پوشید و از خانه بیرون آمد. همسرش به او گفت: این موقع شب به کجا می روی؟... گفت ؛ برای درددل پیش میثم می روم تا کمی با او درددل کنم تا آرام بشوم. پیاده به راه افتاد. همسرش همراه فرزندانشان با ماشین پشت سرش، او را همراهی کردند. می دانستند که او احتیاج به تنهایی دارد و باید به حال خودش باشد. به مزار شهدا رسیدند. از دور خیمه گاه میثم پیدا بود و عکس او که بر روی چادر خیمه نمایان بود. با خودش گفت؛ میثم چه اتفاقی افتاد؟ و یک دفعه بی خبر کجا رفتی؟ بچه هایت منتظرت بودند. خانمت هم گفته بود که پنج شنبه برمی گردی! کنار قبر میثم نشست، دستانش را بر روی قبر گذاشت و شروع کرد به درددل... هرچه قدر خستگی داشت بر زبان آورد، از درد دستش شکایت کرد و از نگهداری بچه ها با وجود درد طاقت فرسای دستانش می گفت و با صدای بلند گریه می کرد. همسرش او را صدا زد و گفت؛ کافیست صدایت بیرون می آید! مردم صدایت را می شوند... آرام باش... اما او دیگر خسته شده بود بعد از چند عمل جراحی دیگر توانی نداشت. درد و دلش را که گفت به خانه شان رفت... آن شب آرام سر بر بالین گذاشت چون تمام حرف هایش را به میثم، بنده ی مومن و آبرودار خدا گفته بود. آرام شده بود و به خواب رفت. در خواب میثم را دید، که مقابلش ایستاده بود و خوشحال بود که می تواند با او حرف بزند. زبان باز کرد و گفت... نگفتی چه کار کنیم... درمانده شدیم... میثم مثل همیشه لبخندی زد و گفت... " قرآن بخوان" و به "الهام هم بگو قرآن بخواند"... و از خواب بیدار شد... با دیدن میثم در خواب آرامشی تمام وجودش را فراگرفته بود و با عنایات او مشکلاتش بعد از مدتی سر و سامان یافت... "الا بذکر الله تطمئن القلوب" 📙بر گرفته از کتاب لبخند بزن بسیجی (شهید میثم عبداله زاده) @yadeShohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 منم هم تجربه وعنایت شهید شامل حالم شده گرچه این زندگی دین وناموس وهرآنچه داریم مدیون همین عزیزانیم ولی همان طور که میدانیم شهدا زنده اند وعنایتشون هنوز به ما میرسه لطف بزرگ شهیدی که دستم روگرفت شهید بزرگ حاج قاسم سلیمانی هستند این عزیز بزرگی که بعد از شهادتشون چراغ روشنی شدن وراه رابرای خیلی ها روشن کردن، از جمله بنده حقیر که بعد از شهادت ایشون متحول شدم وبه لطف الله تونستم ازکارهای گذشتم دست بکشم ،وهمیشه یه داغی توی سینم وقتی بیادشون میافتادم احساس میکردم تااینکه یه شب توی خواب حاج قاسم رودیدم وایشون داشتن رفتاری رو که سالها درمن بود وبه اون گناه میشه گفت اعتیاد داشتم رواز وجود من بیرون میکشیدن ودور میکردن وخدا روشکر بعد اون شب من اون گناه روکنار گذاشتم و روح وجسمم آزادشدوتونستم به خداوند نزدیکتر بشم وآرامش زیادی رو در زندگیم احساس کنم ....... 💚💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👇👇 نامه هایی ک به دست شهید حسین پنج شنبه ها مهرمیشه😭💔 🌸یه شب حسین به اومد. جهت مَمهور کردن نامه های مردم دستش بود.مهر دقیقا شبیه مزارش بود. 🌸فقط کوچکتر و در اندازه مُهر بود. حتی متن های موجود در مهر شبیه رنگ موجود در سنگ مزارش بود. رنگ متنِ پاسدار شهید مدافع حرم در مهر مثل سنگ مزارش به رنگ بود. 🌸دیدم بعضی ها میدن و حسین همون جا پای نامه ها مهر می زنه. حسین گفت من ها نامه خیلی ها رو مهر می زنم. 🌸همون پنجشنبه خانمی رو سر مزار حسین دیدم. که خیلی هم نبود.داشت می کرد. 🌸از من پرسید شما خانواده شهید رو نمی شناسید؟ گفتم من هستم. من رو در گرفت و گفت، راستش من خیلی بودم. اصلا اهل دین و مذهب نبودم. یک روز که داشتم در شبکه های مجازی جستجو می کردم، با شهید معز غلامی آشنا شدم. 🌸خیلی منقلب شدم. در مورد شهید کردم. بعدها شهید رو در دیدم. این شهید در زندگی من تاثیر بسیاری گذاشت. 🌸باعث شد روز به روز حجابم بهتر بشه. سالها بود که اصلا نماز . ولی از وقتی که با شهید آشنا شدم نماز خوون شدم.من هم خوابی رو که دیده بودم برای اون خانم تعریف کردم... 😍 📚کتاب سرو قمحانه، ص 132 🌷 اللهم ارزقنا شهادت فی سبیل الله💫 اَللّٰهُمَ عَجْل لوَلِیِّکَ اَلفرج @yadeShohadaa