⚡️ ماجرای تحول یک زوج در مناطق عملیاتی
🔺مناطق عملیاتی و یادمانهای هشت سال دفاع مقدس، یکی از مکانهایی است که دلهای انسان را خواهوناخواه بهسوی خوبیها سوق میدهد. علتش هم معلوم است! خون شهید جز پاکی و طهارت مگر چیز دیگری با خود به همراه میآورد!؟
🔻پس بیراه نیست که گفتهاند، اگر خواهان پاک شدن دل و قلبت از کژی و سیاهیهای زمانه هستی! به شلمچه، علقمه یا طلائیه بیا تا ببینی چگونه عمق وجودت لمس میکند زیباییهای دستنیافتنی شهرهای دود و غبار را...
🔺حجتالاسلام علیاصغر قربانی، جانباز 70 درصد جبهه نبرد حق علیه کفر، که در یادمان علقمه یعنی مقتل شهدای عملیات کربلای 4 مستقر بود به بیان جلوههایی از عاشقی و دلدادگی مردم در بازدید از مناطق عملیاتی پرداخت.
🔻وی در ابتدا به بیان بخشی از فعالیتهای خود و دیگر روحانیون و مبلغین حاضر در منطقه پرداخت و اظهار داشت:
اینجا کار ما بهاتفاق دیگر عزیزان مبلغ و روحانیت در 2 بخش «روایت گری حوادث رخداده در دوران جنگ» و «روایتگری سیره شهدا» است، بهگونهای که آن افرادی که در سالهای دفاع حضور داشتند، غالباً فضای نبرد را برای مخاطبان ترسیم میکردند و دیگر روحانیون به بیان سبک زندگی و راه و سیره شهدا میپرداختند.
🔺حجتالاسلام قربانی، ادامه داد و افزود: اینجایی که ما هستیم منطقه عملیاتی کربلای 4 است. یعنی جایی که چندین شهید غواص در عملیات سال 1365 به شهادت رسیدند و چندی پیش، پس از گذشت 29 سال به آغوش گرم مردم بازگشتند.
🔻این مبلغ عرصه دینی، با اشاره به حال و هوای حاکم بر منطقه، اذعان داشت: اینجا هیچکس حالت طبیعی ندارد! همه در فضایی دیگر سیر میکنند و گویی روحشان میان آبهای همیشه جاری، به دنبال گمگشتهای میگردد! گمگشتهای که شاید با آمدنش حال و هوایشان را حسینی کند.
🔺حجتالاسلام قربانی، از استقبال مردم سخن گفت و افزود: مگر میشود جایی محل نزول فرشتگان و ملائکه الله باشد و مردم از آن غفلت کنند! اینجا همیشه مملو از عاشقانی است که آرامآرام پا در خاکهای نرم آن میگذارند و خود را به لب رود میرسانند تا با قطرههای اشک خود، نظاره کنند غروب همیشه زیبای علقمه را... و حاجت طلب کنند از غواصانی که هنوز آثار آنها در این آبهای آرام وجود دارد.
🔻وی به بیان خاطرهای از تحول یک زوج در این منطقه پرداخت و گفت: یکی از همین روزها، یک زوج جوانی که بنا به گفته خودشان برای تفریح به حوالی منطقه آمده بودند، بهطور ناخودآگاه وارد علقمه شدند.
🔹از آنجاییکه وضع ظاهری آنها بسیار نامناسب بود، یکی از مبلغین حاضر در منطقه، بهمحض مشاهده این ناهنجاری، به سراغ این زوج جوان رفته و حدود چند دقیقهای را با آنها همسخن شد.
🔺حجتالاسلام قربانی، ادامه داد و افزود: پس از گذشت حدود 30 دقیقه، این مبلغ رزمنده سالهای دفاع مقدس، از آنها خداحافظی کرد و به سراغ کار خودش رفت. من هم به حالتی کنجکاوانه به سراغ این روحانی رفتم و به او گفتم چه خبر!؟ که این مبلغ در پاسخ گفت:
🔸«فلانی همینقدر بگویم که وقتی از نحوه شهادت و قطعهقطعه شدن بچهها در این آبها برایشان گفتم، اشک از چشمان آن خانم سرازیر شد و اصرار کرد که مقداری برایش حرف بزنم! من هم برایش از فاطمه و حجاب فاطمی گفتم تا اینکه او میان حرفهایم با چشمانی پر از اشک گفت:
🔹به خدا قسم تا حالا هیچ کدوم از چیزایی که بهم گفتین رو نمیدونستم».
🔻وی در ادامه بیان داشت: شهدا اگر بخواهند همه کار میکنند! که البته عنایت شهدا بود که با زبان یک مبلغ آن زوج جوان متنبه شوند و با راه شهید و خط فاطمه آشنا شوند.
🔸این مبلغ عرصه دینی، تصریح کرد: جالبترین نکته من پس از مشاهده این ماجرا، این بود که وقتی شیخ موحدی میخواست از آنها خداحافظی کند، آن زن و مرد جوان، دل از او نمیکنند و این صحنه بسیار برای من جالب و شیرین بود که یک مبلغ تا چه اندازه میتواند اثرگذار باشد.
🔺حجتالاسلام قربانی، در پایان سخنان خود، با بیان اینکه کلیه خادمین و مبلغین حاضر در یادمان، برای خدا و پاسداشت خون شهدا، فعالیت و تلاش میکنند، اظهار داشت: خدا را شاکرم که چنین توفیق بزرگی را نصیب من و دیگر دوستانم نمود و امیدواریم در آخرت مورد شفاعت شهدا و اهلبیت(ع) قرار گیریم.
▪️منبع: خوزه نیوز yon.ir/WF45
#عنایت_شـهـدا🕊🌹
...💚@yadeShohadaa
🌹بسم رب الشهداوصدیقین🌹
خاطرات_شهدا
🗣يکي از مسئولين کاروان شهدا ميگفت:
⚰پيکر شهدا رو واسه تشييع ميبردن...🌷
😳نزديک خرم آباد ديدم جلو يکي از تريلي ها شلوغ شده‼️
اومدم جلو ديدم...
🤔يه دختر 14،15 ساله جلو تريلي دراز کشيده، گفتم: چي شده❓
گفتن: هيچي اين دختره اسم باباشو رو اين تابوت ها ديده گفته تا بابامو نبينم نميذارم رد شيد
بهش گفتم :
🌷صبر کن دو روز ديگه ميرسه تهران معراج شهدا، برميگردوننشون...
گفت: نه من حاليم نميشه، من به دنيا نيومده بودم بابام شهيد شده،بايد بابامو ببينم😭
⚰تابوت هارو گذاشتم زمين پرچمو باز کردم يه کفن کوچولو درآوردم🇮🇷
سه چهارتا تيکه استخوان دادم
هي ميماليد به چشماش، هي ميگفت بابا،بابا...😭
ديدم اين دختر داره جون ميده گفتم: ديگه بسه عزيزم بذار برسونيم😔
گفت: تورو خدا بذار يه خواهش بکنم؟
👤گفتم: بگو
گفت: حالا که ميخوايد ببريد به من بگيد استخوان دست بابام کدومه؟✋🏻
همه مات و مبهوت مونده بودن که ميخواد چيکار کنه اين دختر
اما...‼️
کاري کرد که زمين و زمانو به لرزه درآورد...❕❕
استخوان دست باباشو دادم دستش؛ تا گرفت گذاشت رو سرش و گفت:
🙏"آرزو داشتم يه روز بابام دست بکشه رو سرم"...
😭😭
✨ یازهرا (س) 🙏
یه جور زندگی کنیم که فردای قیامت بتونیم جواب این جور چیزا رو بدیم.
...💚@yadeShohadaa
سلام عزیزم
حالتون خوبه
من مداح هستم
اگه کاری از دستم بر میاد در خدمتم
🦋میخواستم یه حرفی در مورد شهدا بگم 💔
یه خانمی از ماه محرم تو این ایام کرونا همش به من زنگ میزد پیام میداد که بی برا من روضه بخون من نمیرفتم ..
خلاصه شد ایام فاطمیه که الان در این ایام هستیم
بهم زنگ زد گف خانم نمیخوای بیا ی برا من روضه حضرت زهرا بخونی منم گفتم به خاطر بیماری نه انشاالله بعد کرونا سفت وسخت وایساده بودم رو حرفم نمی رفتم
در حین اینکه پیامها رد وبدل میشد یک دفعه نمی دونم چرا گفتم میام 😳
گفتم باشه فقط من و شما ......
صاحبخونه بهم گف میدونی چرا گفتی میام و دست خودتم نبود
گفتم نمیدونم چرا گفتم میام .گفت
من قبل اینکه به شما پیام بدم
متوسل شدم به یک شهید
وبا اون شهید دردو دل کردم گفتم دعا کن این خانم بیاد وبرا من روضه بخونه به خاطر دعای شهید بود که اومدی وصداتم در نیومد 😭😭😭😭 تمام بدنم یخ کرد
گفتم حتما میام حالا که اسم شهدا شده مگه میشه نیام و این بود که رفتم و۵ روز روضه حضرت زهرا براشون خوندم
برام دعا کنید 😢
#فاطمیه
#عنایت_حضرتمادر_وشـهـدا
...💚@yadeShohadaa
✨﷽✨
🏴بماند در کوچه چه گذشت
✍روزی علامه حسن زاده آملی در ضمن بیاناتشان برای لحظه ای جریان غصب فدک از حضرت زهرا سلام الله علیها را بیان نموده و آهی کشیدند، سپس فرمودند: نکته ای که می گویم، مبالغه نیست و حقیقت دارد که دومی، شقی ترین اشقیاء بر روی زمین می باشد.ایشان در ادامه فرمایشاتشان واقعه و جریان برخورد حضرت زهرا سلام الله علیها را با آن ملعون در کوچه بیان نموده و فرمودند:
بماند در کوچه چه گذشت، اما زمانی که فاطمه ی زهرا سلام الله علیها رحلت فرمودند: امام حسن علیه السّلام بیشتر از امام حسین علیه السّلام و زینب سلام الله علیها جزع و فزع می کردند، عده ای خدمت امام رسیدند و گفتند: آقا برخیزید و این قدر گریه و بی تابی نکنید، شما فرزند بزرگ هستید و این گریه ی شدید شما، باعث بی تابی بیشتر برادرتان و خواهرتان که کوچکتر از شما هستند می شود.
امام حسن علیه السّلام فرمودند اگر برادرم حسین علیه السّلام نیز مانند من می دانست که در کوچه چه گذشت و آن صحنه ی دلخراش جگر سوز را می دید او هم مانند من بلکه بیشتر بی تابی می کرد. چگونه برای مادرم نگریم در حالی که آن نانجیب چنان سیلی محکمی به صورت مادرم نواخت که بر زمین افتاد، سپس برخاسته و با هم به خانه آمدیم.
📚معجزات وکرامات امام حسنمجتبی ص ۱۸۹
حجهالاسلام عزیزی
#فاطمیه💔
...🏴@yadeShohadaa
هدایت شده از تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
...🏴
🏴.....
این شبا شبای بله برونه!
شبای بله گرفتن حضرت زهرا برای پسرش؛
حضرت مهدی است...
این گریه ها هم زیر لفظیه..
که از تو بله بگیره..
باز بهت بگم اگه پرده بره کنار یه خانمی میاد
توجلسه که دستش رو شونه ی مهدی
یه دستشم به پهلوشه؛
قصه ی هیئت ما اینه رفقا...
آقا می فرماید:ما حاجت های سالمونو جمع
میکنیم #فاطمیه ببریم خونهی حضرتزهرا...
این شبا حاجتای قشنگ قشنگ میدن...
شب آرزوهاست ..!
شب آشتی کنون کردن هاست؛
قصه اینه دیگه...
...🏴
🏴.....
✨﷽✨
📘 #داستان_واقعی_پندآموز
✍در شهر خوی حدود 200 سال پیش دختر ماهرخ و وجیهه و مومنهای زندگی میکرد که عشاق فراوانی واله و شیدای او بودند. عاقبت امر با مرد مومنی ازدواج کرد. این مرد به حد استطاعت رسید و خواست عازم حج شود، اما از عشاق سابق میترسید که در نبود او در شهر همسر او را آزار دهند. به خانه مرد مومنی (به ظاهر) رفت و از او خواست یک سال همسر او را در خانه اش نگه دارد تا این مرد عازم سفر شود. اما نه تنها او ،بلکه کسی نپذیرفت.
عاقبت به فردی به نام علی باباخان متوسل شد، که لات بود و همه لات ها از او میترسیدند. علی باباخان گفت : برو وسایل زندگی و همسرت را به خانه من بیاور. این مرد چنین کرد، و بار سفر حج بست و وسایل خانه را به خانه علی بابا آورد. همسرش را علی بابا تحویل گرفت و زن و دخترش را صدا کرد و گفت مهمان ما را تحویل بگیرید. مرد عازم حج شد، و بعد یک سال برگشت، سراغ خانه علی بابا رفت تا همسرش را بگیرد. خانه رسید در زد، زن علی بابا بیرون آمده گفت: من بدون اجازه علی بابا حق ندارم این بانو را تحویل کسی دهم . برو در تبریز است، اجازه بگیر برگرد.
مرد عازم تبریز شد، در خانه ای علی بابا خان را یافت، علی باباخان گفت، بگذار خانه را اجاره کردم تحویل دهیم با هم برگردیم، مرد پرسید، تو در تبریز چه میکنی؟ علی باباخان گفت: از روزی که همسرت را در خانه جا دادم از ترس این که مبادا چشمم بلغزد و در امانتی که به من سپرده بودی خیانت کنم، از خانه خارج شدم و من هم یک سال است اهل بیتم را ندیدهام و اینجا خانهای اجاره کردهام تا تو برگردی. پس حال با هم بر می گردیم شهرمان خوی.
❖زهد با نیت پاک است نه با جامه پاک
❖ای بس آلوده که پاکیزه ردایی دارد
❀اللهم اهدنا الصراط المستقیم
#حکایت_وصل_مهدی_عج #تشرفات
🌴در جنگ جهانی اول اوضاع ايران خيلي متشنّج شده بود. از يك طرف روسها ريختند و تصاحب كردند، از يك طرف ديگران ريختند و تصاحب كردند. يك وضع عجيبي بود. و مردم ايران مضطرب، منقلب، هيچ تكيه گاهي نداشتند. مرحوم ميرزاي نائيني، از اين پيشامد ناهنجار به ساحت مقدس اميرالمومنين علیه السلام و سائر ائمّه طاهرين علیهم السلام، مخصوصاً به پيشگاه مبارك امام زمان علیه السلام، شكايت هاي زيادي می کند.
✨💫✨
مرحوم ميرزاي نائيني می گوید: من خيلي به حضرت حجّت علیه السلام ناليدم: يابن العسكري! ايران اين طور شده است. مردم، بي سر و سامان شده اند، بي پناه شده اند. نظم نيست، امنيّت نيست، چنين و چنان است. يك روز همينطوري كه متوسّل شده بودم، بر من مكاشفهاي شد و حضرت را زيارت كردم. ديدم حضرت در کنار ديوار مرتفعي که سر به آسمان كشيده، ایستاده اند. پس با انگشت به من اشاره فرمودند كه نگاه كن، و من نگاه كردم. ديدم ديواري که سي يا چهل متر ارتفاع دارد، چهار متر، پنج متر بالاي ديوار منحني شده است، و قريب است كه بيافتد، چرا که به يك موئي بند است. اين ديوار چهل متري اينطور كج شده است.
✨💫✨
پس حضرت به من اشاره کردند كه نگاه كن. نگاه كردم، ديدم انگشت حضرت هم به طرف ديوار است. سپس فرمودند: اين ديوار، ايران است، كج ميشود، امّا ما با انگشتمان نگهش داشته ایم و نميگذاريم خراب شود. اينجا، شيعه خانه ما است. كج مي شود، اما نمي گذاريم خراب بشود.
📚 کتابمجالس حضرتمهدی؛ ص۲۶۱
...💚@yadeShohadaa
کانال هامون✨✌️
@NamazeShab314
(کانال نماز شب مون👆)
@yadeShohadaa
(کانال عنایات ومعجزات امام زمان وشهدا مون👆)
@yadeShohada313
(کانال اصلی مون توسل به اقاصاحب الزمان وشهدا👆)
بچهای امامزمام کانال هامون رو حمایت کنید👆🌺😊
11.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عنایات ویژه امام رضا علیه السلام در قبال محبین و زوّاران...
هدیه به ساحت مقدس امام رضا علیه السلام صلوات.
پیشنهاد دانلود
...💚@yadeShohadaa
#مُخـاطب_خٰاص❤️
#شـبِزیـارتی🌹
☘زنگ بزنیم حرم ارباب و عرض ارادت کنیم خدمت شون بایک سلام از ته قلب مون و دعاکنیم برای فرج حضرت...🤲
📲1640
...💚
💚.....
14.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پیشنهاد_دانلود
روایتی واقعی از عنایات شهدا🌹
...💚@yadeShohada313