eitaa logo
یاد ایّام
227 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
165 فایل
💠 نیم نگاهی به رویدادهای چند دهۀ اخیر 🌼🌸🍀در قالب: متن، عکس، صوت، فیلم و کلیپ
مشاهده در ایتا
دانلود
شیخ احمد کافی-#روضه_شهادت_امام_حسن_عسگری_ع.mp3
5.36M
🌴 #روضه_شهادت_امام_حسن_عسگری_ع 📢 با صداي شهيد حاج شيخ احمد کافی 🆔 @yade_ayyaam
شعر_خوانی_صابر_خراسانی_شب_شهادت-امام حسن عسکری-ع.m4a
22.97M
📢 صوت|شعرخوانی "صابر خراسانی" 🌴 به مناسبت شهادت امام حسن عسکری علیه السلام 🆔 @yade_ayyaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من کجا، باران کجا و راه بی‌پایان کجا آه این دل‌دل زدن تا منزل جانان کجا هرچه کوی‌ات دورتر،دل تنگ‌تر،مشتاق‌تر درطریق عشق‌بازان مشکل آسان کجا 🆔 @yade_ayyaam
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📆 خاطرات دهه شصت 🎥 فیلم | آهنگ انقلابی: 💦 دریا چه مهربان بود 💧 آبی و لبریز از آب 🌈 رفتیم تا رسیدیم 🌿پیروز شد انقلاب 🆔 @yade_ayyaam
💠 دو پادشاه یکی از ایران (ناصرالدین شاه) و دیگری از ژاپن (میجی) در یک زمان به اروپا رفتند! 🔹 بعد از این سفر هر دو تصمیماتی برای کشورشان گرفتند...! 🆔 @yade_ayyaam
🌴 "مادر محمودی" مادر تمام رزمندگان ▫️زهرا محمودی" بانوی شصت ساله ای بود که با شروع جنگ، از تمام اموال و دارایی تا جانش را گذاشت تا برای رزمندگان مادری کند. هرچند او دیگر در بین ما نیست، اما نمی توان سخنی از کمکها، ایثارگری هایش در 8 سال دفاع مقدس را به زبان نیاورد. او که نامش درهشت سال جنگ تبدیل شد به "مادر محمودی"، از آن دست افرادی بود که همیشه با کارهایش همه را متعجب می کرد.بارها به خط مقدم جنگ رفته و در پایگاه و سنگرها روزهای بسیاری را گذرانده بود. در طول 8 سال دفاع مقدس همه تلاش می کردند تا مانع حضور او در خط مقدم شوند،اما او معتقد بود،« جوان هفده، هجده ساله ای که درخط مقدم می جنگد، زیر آن حجم آتش، بیشتر از گلوله،توپ و اسلحه، به مادر نیاز دارد»! وقتی امام (ره) فرمان داد، هرکس با هرچه در توان دارد، از اسلام و میهن دفاع کند، دست به کار شد. خانه خودش را پایگاه کمک های مردمی کرد ؛مردم هم او را دست تنها نگذاشتند. زنهای همسایه هر روز برای پختن مربا،حلوا، ترشی به آن جا می آمدند،یا این که یک کامیون سبزی قرمه را می شستند، خرد می کردند و سرخ می کردند تا مادرمحمودی که باکلی اصرار و پیگیری از سپاه،کارت تردد درمناطق جنگی گرفته بود،آن را خودش برمی داشت و به منطقه می برد وبا آن بسته های سبزی،خورشت قورمه درست کنند و به دست رزمندگان می رساند. "مادر محمودی" یک پایش جبهه و یک پایش تهران بود. کیلو کیلو طلایی را که مردم برای کمک به جبهه می آوردند به بازار می برد و می فروخت و با پولش برای رزمنده ها خرید می کرد.حتی یک بار پنجاه حمام صحرایی و تعداد زیادی منبع آب را خریده بود و به تنهایی خط مقدم آورده بود. بارها هم به کمکهای خانمهای دیگر برای رزمندهها لباس زیر مردانه دوخته بود و همراه مقداری آجیل و تنقلات و تصویر امام (ره) را در بسته ای کادوپیچ شده به منطقه می برد و با دست خودش به رزمنده ها هدیه می داد. وقتی وارد خط می شد همه تعجب و از ورودش جلوگیری می کردند اما وقتی کارت سپاهش را نشان می داد، دیگر جای هیچ بحثی نبود، کسی نمی توانست جلویش را بگیرد.به جاهایی سرکشی می کرد که مردان جرأتش را نداشتند آن جا بروند. بین بچه های جنگ طرفدار زیادی داشت.باعشق صدایش می کردند مادر و او هم که انگار قند دردلش آب می کردند، جواب شان را می داد. 🆔 @yade_ayyaam
🌴 "مادر محمودی" مادر تمام رزمندگان ⏳ دوران 🆔 @yade_ayyaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ فوق‌العاده از محمد اصفهانی👌 🆔 @yade_ayyaam
یاد ایّام
📆 24 آبان ماه #سال_1360 ▪️مصادف با سالروز رحلت ملکوتی عارف، فیلسوف، فقیه و مفسر کبیر قرآن #علامه_طب
سخنان #آیت_الله_جوادی_آملی -سالگرد علامه طباطبایی.mp3
14.28M
📢مشروح سخنان در سالگرد ارتحال علامه طباطبایی در منزل ایشان (دارالقرآن علامه طباطبایی) 🌴 سخنرانی بسیار مفید و زیبا که اشاراتی از قرآن کریم به اوضاع روز نیز دارد 🆔 @yade_ayyaam
🌴 عنایات امام زمان(عج) 🔸خاطره‌ای از آیت‌الله طالقانی ➖ آقای «مرتضایی‌فر» مکبّر نماز جمعه در طی مصاحبه‌ای با مجله سپاه در اوایل انقلاب می‌گوید: ما روز 21 بهمن 1357 در منزل نشسته بودیم. به ایشان گفتند: «امام پیام داده که مردم در خانه‌های خود نمانند، بیرون بریزند و به حکومت نظامی اهمیت ندهند». 🔹 آقای طالقانی گفت: امام مدت پانزده سال از ایران دور بوده‌اند و توجه ندارند که این دژخیمان رژیم چه بی‌رحم هستند. اگر مردم بیرون بریزند، همه را قتل عام می‌کنند؛ بنابراین صلاح در آن است که در منازل و خانه‌ها بنشینیم، ببینیم عاقبت کار چه می‌شود؟ 🔸 بعد مرحوم طالقانی حدود نیم ساعت، تلفنی با امام گفتگو کرد تا شاید امام را قانع کند که مردم را از خانه‌هایشان بیرون نیاورند. ما حرف‌های ایشان را شنیدیم که سعی داشت امام را هرطور شده، از تصمیم خود مبنی بر بیرون آمدن مردم از خانه‌ها و اهمیت ندادن به حکومت نظامی، مُنصرف نماید. تا اینکه آقا گوشی را گذاشت و در گوشه‌ای زانوانش را بغل گرفت و ساکت ماند! حتی سرش را روی زانوانش تکیه داد و به فکر فرو رفت. ▪️ ما با خود گفتیم حتماً امام حرفی زده و مثلاً به ایشان گفته شما دخالت نکنید و ...؛ بنابراین آقای طالقانی ناراحت شده است. امّا چیزی نگفتیم تا اینکه ایشان یک دفعه سر از زانوانش برداشت و به حال طبیعی و عادی برگشت. سؤال کردیم: «آقا چه شده؟ آیا امام به شما پرخاش کردند یا حرفی گفتند که شما ناراحت شدید؟» آقای طالقانی گفت: «نه، نه، اصلاً مسئله این نیست. من اصرار کردم که امام اعلامیه‌هایش را پس بگیرد و امام هرچه می‌گفت، من قانع نمی‌شدم، در آخر فرمود: «آقای طالقانی! اصرار نکن! احتمال بده که این دستور از طرف امام زمان (عج) است!» تا امام این جمله را گفت، من به خود لرزیدم و بی‌اختیار گوشی را گذاشتم و حالم دگرگون شد!». @yade_ayyaam
ملاقات #آیت_الله_طالقانی با امام خمینی(ع) در قم – اوایل انقلاب @yade_ayyaam