eitaa logo
یادگار مادرم زهرا شهیدحاج مالک
140 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
137 ویدیو
5 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم ارتباط با ما جهت تبادل، انتقاد و پیشنهاد👇 @yazahra04929 🌹منتظر نظرات شما هستیم برای بهتر شدن⬆ کانال یادگارمادرم زهرا(س) 🔗 @yadegare_madaram
مشاهده در ایتا
دانلود
♡🌸🌸🌸♡ امام خامنه ای: 👌ما بايد خود را برای #سربازی #امام_زمان آماده كنيم•• ❣سرتان سلامت تا ظهور دولت یار❣ ♡🌸🌸🌸♡ 🍂کانال یادگار مادرم زهرا(س) 🔶 @yadegare_madaram
💌سفره خدا بزرگ است. ✍پیرزنی نابینایی جلوی حضرت موسی را گرفت. گفت دعا کن خدا چشمانم را برگرداند. حضرت موسی گفت باشد. پیرزن گفت دعا کن جمالم را هم برگرداند. حضرت یک توقفی کرد. با خود گفت چشمانش را خدا داد ، دیگر زیبایی و.... وحی آمد که موسی چرا فکر می کنی؟ مگر از تو می خواهد؟.... 🍂ڪانال یادگار مادرم زهرا(س) 🔶 @yadegare_madaram
💎━━━━━━━━━━━━ ❥ 👈 بیشتر دقت کنیم👆👆‼️ 🔶 @yadegare_madaram
خادم صاحب الزمان: گفت: اسكله چه خبر؟ گفتم: «منتظر شماست كه برويد شهيد شويد.» خنديد ، چند قدم جلو رفت، برگشت نگاهی كرد و دوباره رفت. جسدش را كه آوردند گريه ام گرفت. گفتم : من شوخی كردم.» تو چرا شهيد شدی؟! 🌷🌷🌷 هم قد گلوله توپ بود گفتن : چه جوری اومدی اینجا ؟ گفت : با التماس ! گفتن : چه جوری گلوله رو بلند میکنی میاری ؟ گفت : با التماس ! به شوخی گفتن میدونی آدم چه جوری شهید میشه ؟ لبخندی زد و گفت : با التماس ! وقتی تکه های بدنشو جمع میکردن ، فهمیدم چقدر التماس کرده !!! 🌷🌷🌷 آب جیره بندی شده بود آن هم از تانکری که یک صبح تا شب زیر تیغ آفتاب مانده بود ، مگر میشد خورد ؟ به من آب نرسید ، لیوان را به من داد و گفت : “من زیاد تشنم نیست ، نصفش رو خوردم بقیه ش رو تو بخور ، گرفتم و خوردم” فرداش بچه ها گفتن که جیره هرکس نصف لیوان آب بود ! 🌷🌷🌷 مادر پول و طلاهاشو داد و از در ستاد پشتیبانی جنگ خارج شد مسوول مربوطه فریاد زد : مادر رسیدتون !!! مادر خندید و گفت : من برای دادن دوتا پسرم هم رسید نگرفتم … 🌷🌷🌷 پیشونی بندها رو با وسواس زیر و رو میکرد … پرسیدم : دنبال چی میگردی ؟ گفت : سربند یا زهرا ! گفتم : یکیش رو بردار ببند دیگه ، چه فرقی داره ؟ گفت : دنبال پیشانی بند یازهرا می گردم 🌷🌷🌷 شهیدان زمان ما نیز الگوی خود را پیامبران و ائمه اطهار قرار دادند تا مبادا بر دین اسلام خدشه ای وارد شود. وظیفه ما هم پیروی کردن و ادامه دادن راه شهداست. مبادا عکس شهدا را ببینیم و عکس آن ها عمل کنیم! تا ابد مدیون شهدا ییم 🍂ڪانال يادگارمادرم زهرا(س) 🔶 http://eitaa.com/joinchat/3578068992C1f96c3765a
🍃گاهی یک عصبانیت، بیست سال انسان را‌به عقب می اندازد. «علامه طباطبایی» 🍂ڪانال يادگارمادرم زهرا(س) 🔶 @yadegare_madaram
🍃🌺 🔴⚠️👈 💢 مثل برف! ⛔️👈برف را ببین! اگر تند و شلاقی ببارد، نمی نشیند. برف وقتی می نشیند که آرام و نرم ببارد. ✅👌حرف هم مثل برف است; اگر به قول قرآن کریم نرم و لین باشد بر دل می نشیند و دلنشین خواهد شد. 💠به همین خاطر خداوند به موسی و هارون فرمود: حال که پیش فرعون می روید با او نرم سخن بگویید.👌✅ 💫«فقُولا لَهُ قَولاً لَیِّناً» طه / ۴۴💫💫 🍂ڪانال يادگارمادرم زهرا(س) 🔶 http://eitaa.com/joinchat/3578068992C1f96c3765a
✨پیامبر اکرم (ص) : در پى روزى و نيازها، سحر خيز باشيد؛ چرا كه حركت در آغاز روز، [مايه] بركت و پيروزى است. 🍂ڪانال يادگارمادرم زهرا(س) 🔶 http://eitaa.com/joinchat/3578068992C1f96c3765a
💢تصاویر در دستان دانشجویان دانشگاه ترکیه 🍂ڪانال يادگارمادرم زهرا(س) 🔶 http://eitaa.com/joinchat/3578068992C1f96c3765a 🌹
گاهي خدا❣ با دست✋ تو دست ديگر بندگانش را ميگيرد با زبان👅 تو گره از كار بنده اي باز مي كند وقتي دستي👐 را به ياري ميگيري، بدان كه در آن زمان، دست ديگر تو در دست خداست...🙏 🍂کانال یادگار مادرم زهرا(س) 🔶 @yadegare_madaram
•| هرجا حدیثے، آیه اے، دعایےبه دلت خورد، بایست؛ مبادا یڪ وقت بگذرے و بروے، صبر ڪن؛ رزق معنوے خیلے مخفےتر از رزق مادےاست؛ یک نفر از درے، دیوارے مے گوید و در حقیقــت خداست؛ ڪه با زبان دیگران با شما حرف مے زند. حاج آقا 🌸🍀 🍂کانال یادگار مادرم زهرا(س) 🔶 @yadegare_madaram
#چادراݩـہـ👑 ↫پدرم گفت...:⇣ گـ🌹ل از ⇠رنگ و لعابش⇢ پیداست ↫و زن مؤمنہ ...⇣ ازطرز ⇦حجابش⇨ پیداست🌸🍃 ←•°چادرم_دعاے_خیر_مادرمه→°• 🍂کانال یادگار مادرم زهرا(س) 🔶 @yadegare_madaram
گذشـتی ازدنیــابه سادگـیِ یڪ لبخنـد.! شهید مجید زین الدین ، فرمانده اطلاعات عملیات تیپ ۲ لشکر۱۷ علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام شهادت : جاده‌ ‌بانه-سردشت ۱۳۶۳ 🌷دلش نمی ‌خواست کار هایش جلوی دید باشد.مدتی را که در جبهه بود ،اجازه نداد حتی یک عکس یا فیلم از او تهیه شود . آخرین بار که به مرخصی آمده بود ، قبل از رفتن همه ‌ی عکس ‌هایش را از بین برد تا پس از شهادت چیزی از او باقی نماند . همین طور هم شد و برای شهادتش حتی یک عکس هم در خانه نداشتیم . همیشه پنهان ‌کار بود. حتی زخمی ‌شدنش را هم از دیگران پنهان می ‌کرد. یک بار که به مرخصی آمده بود ، احساس کردم هنگام بلند شدن به سختی حرکت می‌ کند ، ولی چیزی را بروز نداد . وقت نماز شد . وضو که گرفت ، رفت توی اتاق و در را قفل کرد . از این کارش تعجب کردم . خواهرش که کنجکاو شده بود ، از بالای در ، داخل اتاق را نگاه کرد و متوجه شد که مجید نماز را به صورت نشسته می ‌خواند . مجید از ناحیه ‌ی پا مجروح شده بود ، اما اجازه نداد حتی ما که خانواده ‌اش بودیم متوجه شویم . 🌷شهید مجید زین ‌الدین تنها خدایش را می‌ دید و تنها برای او عاشقی می ‌کرد ؛ چرا که او به بی ‌نهایت عشق رسیده بود .