eitaa logo
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
1.9هزار دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
4.9هزار ویدیو
83 فایل
🦋اینجا همه،بچهایِ امام‌زمان ودوستان شهدا محسوب میشن😍 📌اهداف کانال: ✨سهمی درظهورامام زمان عج ✨زنده نگه‌داشتن یادشهـدا 💚فروشگاه‌مون: @ForoshgahMeshkat کانال تبلیغ وتبادل ندارد🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
📣بنام خدا، روز از چله امام زمان«عج» چله: ❤️ به نیابت از اهلبیت و شهدا میدهیم به اقاصاحب الزمان «السَّلامُ علیك یٰا صـاحبَ الزمان» ❤️ ذکر(اللهم عجل الولیک الفرج بحق حضرت زینب«س») ❤️۱۴ به نیابت از چهارده معصوم وشهدا هدیه به محضر حضرت امام زمان ونرجس خاتون.. ❤️قرائت یک مرتبه دعای فرج به نیابت از شهدا توسل به حضرت صاحب الزمان«عج» ✅چله رو انجام میدیم به رضای خداوند و سلامتی وظهور اقاامام زمان«عج» و نابودی دشمنانِ مسلمانان جهان ورفع بیماری منحوس کرونا و حاجت دل تمام حاجتمندان.. : درچله چند نکته دقت بشه لطفا بچها❤️ 1)نماز اول وقت یادمون نره 2)غیبت کردن ممنوع 3)نیت حتما قربة الی الله باشه 4) بداخلاقی و بی احترامی با خانواده ممنوع.. 5)تمام کارهامون باید به قصد لبخند امام زمان باشه 6)در زمان انجام چله سعی کنید وضو داشته باشید... : ۱۷فروردین(یکشنبه) : ۲۷اردیبهشت(شنبه)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سه دقیقه در قیامت 29.mp3
36.7M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه بیست و نهم * ماجرای گرفتن ثواب حسینیه وقفی به دلیل تهمت زدن * ماجرای شنیدنی میرزای شیرازی و امین‌التجار * تقوا با تاریخ انقضا * آزار رساندن مجاهدان راه خدا * سفارش‌هایی از آیت‌الله حق‌شناس * آزار دادن شوهر و همسر * آزار رساندن به مسلمان 📅98/12/29
🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت ✨﷽✨ ✍خوابی که پس از دیدن : هیجان‌زده پرسیدم: «آقا مهدی مگه تو نشدی؟همین چند وقت پیش،‌ توی جاده‌ی سردشت...» حرفم را نیمه‌تمام گذاشت. اخم كوتاهی كرد و چین به پیشانی‌اش افتاد. بعد باخنده گفت: «من توی جلسه‌هاتون میام. مثل اینكه هنوز باور نكردی زنده‌ن.» عجله داشت،می‌خواست برود. یك دیگر چهره‌ی درخشانش را كاویدم. حرف با گریه😭 از گلویم بیرون ریخت: «پس حالا كه می‌خوای بری، لااقل یه پیغامی چیزی بده تا به رزمنده‌ها برسونم.» رویم را زمین نزد. قاسم، من خیلی كار دارم، باید برم. هرچی می‌گم زود بنویس. هول‌هولكی گشتم دنبال كاغذ. یك برگه‌‌ی 📃كوچك پیدا كردم. فوری خودكارم🖌 را از جیبم درآوردم و گفتم: «بفرما برادر! بگو تا بنویسم.»بنویس: «سلام، ‌من در جمع شما هستم» همین چند كلمه را بیشتر نگفت. موقع خداحافظی👋🏻، با لحنی كه چاشنیِ التماس داشت، گفتم:‌ «بی‌زحمت زیر نوشته رو امضا كن.» برگه را گرفت و امضا كرد. كنارش نوشت: «» نگاهی بهت‌زده به امضا و نوشته‌ی زیرش كردم. باتعجب😳 پرسیدم: «چی نوشتی آقامهدی؟ تو كه سید نبودی!» اینجا بهم مقام سیادت دادن. 🔹از خواب پریدم. موج صدای آقامهدی هنوز توی گوشم👂🏻 بود؛ «سلام، من در جمع شما هستم» 📚برشی از کتاب "تنها؛ زیر باران" روایتی از حاج قاسم سلیمانی درباره شهید مهدی زین الدین...
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
🌙شهری که تمام كوچه پس كوچه های آن به خود خدا منتهی می‌شود! 🔻شهرها همه در ظرف مكان جای ندارند. خداون
🌙 شب‌های روشن؛ روزهای آرام 🔻هزاران فرشته زیبای الهی که هیچ همهمه‌ای ندارند و جایی را اشغال نمی‌کنند، در حال پذیرائی‌اند. با لب هایشان به تسبیح خدا مأمورند و با نگاه مهربانشان به تحسین مهمانان مشغول. گاهی دستان پر عاطفه خود را برای دعوت به سوی مهمانان دراز می‌کنند؛ و گاهی برای دعا به ایشان، به سوی میزبان بالا میبرند. و خداوند با رضایت، خواسته‌های ایشان را در حق بندگانش اجابت میکند. 🔻در شب نشینی‌های شهر خدا رمزهای راز و نیاز گشوده می‌شود، و سحرگاهان که قفل دل‌های بسته باز شده است، ابواب نورانی لبخند خدا، آفتاب مغفرت را بر لب بام خانه‌ها می‌تاباند. آنجا شب‌ها از روز روشن‌تر است و روزها از شب آرام‌تر. خواب سبک شب، با آرامش سنگین روز هم‌بستر می‌شود؛ و رویاهای زیبای شبانه، روزها تعبیر می‌شوند. با آنکه از فرط قیمت، به جای شبانه‌روز لحظه‌ها شمرده می‌شوند، هیچ شتاب اشتیاقی با تعجیل تخریب نمی‌شود. 🔻زمان، برکات خود را به زمین ارزانی کرده است، و شبانه روز، با آنکه با سرعت عبور می‌کند، توسط مهمان شهر به نرمی مرور می‌شود. این همه به خاطر آن است که زمان با مهمانان خدا مهربان است و زمام خود را به دست دل ایشان سپرده است. گویا در این شهر مهمانان می‌توانند شقّ‌القمر کنند و ردّالشمس نمایند؛ می‌توانند در زمان حال به عقب برگردند و جبران مافات کنند و به جلو بروند و تدبیر ماآت(آینده) کنند. 👈🏼 بخشی از کتاب " اثر علیرضا پناهیان 📎 Panahian.ir/post/22 @yadeShohada313
قسمت 23.mp3
7.33M
نمایشنامه 3️⃣2️⃣ 💞بر اساس زندگی شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی به روایت همسر ⏰مدت زمان: 07:31 دقیقه
قسمت 24.mp3
9.72M
نمایشنامه 4️⃣2️⃣ 💞بر اساس زندگی شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی به روایت همسر ⏰مدت زمان: 08:00 دقیقه
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
#ختم🌹 رفقا شبهای آخر ماه شعبان هست قدر بدونیم❣ بیاید این روزهای آخر ماه شعبان سال ۱۴۴۱ قمری پروند
احسنت به شما ذاکرین عزیز 😍🌹 تا امروز صلوات... 26,550 استغفرالله... 25,220 لااله الا الله.... 25,320 شکرلله .... 4,610 فرصت ختم تا جمعه عصر
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
#بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم پیغمبر اسلام می فرمایند:به درستی که برای خداوند بندگانی است که آنها را برای
📣رفقا میدونم این روزها خیلی کانالا و گروه ها درخواست کمک دادن... اول خدمتتون عرض کنم ایشون کاملا تایید شده هستن ✔️ اگر از دستتون میاد حتی ۳هزار ۵ هزار تومان کمک کنید در ثواب جمعی شرکت کنید... 💧قطره 💧قطره جمع میشه میتونن به خانواده های بیشتری کمک رسانی کنن ... ممنون و سپاسگزاریم از بزرگواران و عزیزانی که تا به الان مشارکت داشتید..✨🌹
🔹آیت الله حائری شیرازی رحمت الله علیه🔹 🔸ماجرای عجیب امام کاظم علیه السلام و شطیطۀ نیشابوری🔸 شطیطه یک خانم نیشابوری است. اهالی نیشابور برای موسی بن جعفر علیه السلام وجوهات‌شان که شامل سکه‌های طلا می‌شد را فرستادند. شطیطه چهار سکه درهم سیاه فرستاد با یک کلاف نخ. فردی که به نمایندگی از اهل نیشابور به مدینه رفته بود، وجوهات را تحویل امام داد. حضرت نگاه به سکه‌ها کرد، کیسه، کیسه، کیسه طلا. حضرت فرمود: من قبول نمی‌کنم، ما نیازی نداریم، اینها را به صاحب‌شان برگردانید. حضرت فرمود: دیگر چیزی نیست؟ مرد نیشابوری گفت نه. بار دیگر امام فرمود: خوب فکر کن. مرد نیشابوری گفت بله، یک زنی وقتی من می‌خواستم بیایم یک کلافی داد و چند تا درهم سیاه، چون قابل شما را نداشت؛ من رویم نشد بیاورم. امام فرمود: همان را بیاور. حضرت سکه سیاه و کلاف را برداشت. بعد به او فرمود: بلند شو؛ رفتند یک مقداری پارچه آوردند، یک مقدار پول، گفت این را بده به آن خانم؛ بگو این پارچه از پنبه‌ای بود که ملک اجدادی ماست و خواهرم حکیمه به دست خودش این پنبه را رشته و این پارچه را بافته. این را دادم برای کفنت. از وقتی که این پارچه به تو می‌رسد تا وقتی این پول را مصرف کنی در حیات هستی. مقداری می‌ماند برای خرج بقیه مقدمات کفن و دفن. به او سلام برسان و بگو روز رفتن تو ما می‌آییم، و من بر تو نماز می‌خوانم. این فرد می‌گوید من برگشتم نیشابور. وقتی برگشتم همین‌هایی که پول طلا داده بودند، از امام موسی بن جعفر علیه السلام برگشته بودند و به عبدالله افطح رجوع کرده بودند. طبیعی بود که احساس می‌کردند پول شان هدر رفته اگر حضرت قبول کرده باشد. وقتی پول را به ایشان دادم خوشحال شدند که پول شان به ایشان برگشته. رفتم سراغ شطیطه، پارچه و سکه‌ها را به او دادم، سلام آقا را رساندم. [گفتم] درهم‌ها را تحویل گرفتند و آقا دعا کرد. من روزشماری می‌کردم ببینم این زن کی فوت می‌کند. روز نوزدهم شطیطه فوت کرد و من به علما گفتم حضرت مال هیچکس را قبول نکرد الا این زن. تجلیل عجیب و تشییع پرشکوهی از او شد و من می‌خواستم بدانم چه کسی بر او نماز می‌خواند. علما به صف ایستاده بودند، همه به صف ایستاده بودند، یک دفعه دیدم موسی بن جعفر علیه السلام آنجا حاضر شد؛ تکبیر را گفت و نماز را خواند و اینها هم گفتند شاید یکی از علما برای یک شهر دیگر بوده، آمدند جلو به احترام او. هیچکس نفهمید کی بود. حضرت نماز را بر او خواند. وقتی نمازش تمام شد، به من یک نگاهی کرد یعنی یادت آمد من وعده دادم؟ عملی کردم. زبانم بند آمده بود که حرفی بزنم. این دستگاه امام زمان است. سکۀ طلای آنها را نمی‌پذیرد اما کلاف آن زن را می‌پذیرد و شما می‌خواهید پذیرفته شوید. دستگاه پذیرش او دستگاه دقیقی است. ممکن است یک سرباز صفر شما را قبول کند، اما یک فرماندۀ بزرگتان را قبول نکند. ممکن است یک بی‌اسم و بی‌شهرت و بی‌عنوان و کفش بردار و آب بده و جاروکش و فرد بی‌قابلیتی را بپذیرد و خدمات او را قبول کند، اما یک معروفِ مشهورِ پر سابقۀ همه چیز تمام را قبول نکند. @yadeshohada313
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
زیارت نیابتی با ثبت نام در سایت آستان مقدس حضرت معصومه(سلام الله علیها) علاقمندان می توانند با ثبت
✨🌹 📣دوستان از طریق این لینک 👆👆ثبت نام زیارت نیابتی حرم حضرت معصومه سلام الله علیها انجام میشه 😍❤️ سایت رسمی حرم حضرت معصومه سلام الله علیها هست ... چنانچه دوستانی نتونستن ثبت نام کنن اسامیتونو پی وی برا من ارسال کنید، تا ثبت کنم @ya_zahraali_69