eitaa logo
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
1.9هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
4.9هزار ویدیو
83 فایل
🦋اینجا همه،بچهایِ امام‌زمان ودوستان شهدا محسوب میشن😍 📌اهداف کانال: ✨سهمی درظهورامام زمان عج ✨زنده نگه‌داشتن یادشهـدا 💚فروشگاه‌مون: @ForoshgahMeshkat کانال تبلیغ وتبادل ندارد🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◇[داستان نسل سوخته] 👇 📖این داستان 👈 مدام توی رفتار خودم و بقیه دقت می کردم 👌... خوب و بد می کردم ... و با اون عقل 9 ساله ... سعی می کردم همه چیز رو با بسنجم ... اونقدر با جدیت و پشتکار پیش رفتم 👌... که ظرف مدت کوتاهی توی جمع بزرگ ترها ... شدم آقا مهران 😍... این تحسین برام واقعا بود ... اما آغاز و شروع بزرگ ترین امواج زندگی من شد ...🌹 از مهمونی برمی گشتیم ... مهمونی مردونه ... چهره پدرم به شدت گرفته بود😢 ... به حدی که حتی جرات نگاه کردن بهش رو هم نداشتم😞 ... خیلی عصبانی بود🙁 ... تمام مدت داشتم به این فکر می کردم که ... - چی شده؟🤔 ... یعنی من کار اشتباهی کردم؟ ... مهمونی که خوب بود ... و عجیبی وجودم رو گرفته بود ...😰 از در که رفتیم تو ... مادرم با خوشحالی اومد استقبال مون☺️ ... اما با دیدن چهره پدرم ... خنده اش خشک شد و مبهوت به هر دوی ما نگاه کرد😳 ... - سلام ... اتفاقی افتاده؟☹️ ... پدرم با ناراحتی سرچرخوند سمت من ... - مهران ... برو توی اتاقت 😯... نفهمیدم چطوری ... با عجله دویدم توی اتاق ... 💗 تند تند می زد ... هیچ جور آروم نمی شد و دلم شور می زد ... چرا؟ نمی دونم ...😥 لای در رو باز کردم ... آروم و چهار دست و پا ... اومدم سمت حال ... - مرتیکه عوضی ... دیگه کار زندگی من به جایی رسیده که... من رو با این سن و هیکل ... به خاطر یه الف بچه دعوت کردن ... قدش تازه به کمر من رسیده ... اون وقت به خاطر آقا ... باباش رو دعوت می کنن ...😡 وسط حرف ها ... یهو چشمش افتاد بهم ... با عصبانیت 😡... نیم خیزحمله کرد سمت قندون ... و با ضرب پرت کرد سمتم ...😱 - گوساله ... مگه نگفتم گورت رو گم کن توی اتاق؟ ...😧😭 ...🍃
🔺🔸🔺 🔻 🔻 این داستـــان👈 .....🔻 دویدم داخل اتاق و در رو بستم ... تپش قلبم شدید تر شده بود ... دلم می خواست گریه کنم اما بدجور ترسیده بودم ... الهام و سعید ... زیاد از بابا کتک می خوردن اما من، نه ... این، اولین بار بود ... دست بزن داشت ... زود عصبی می شدو از کوره در می رفت ... ولی دستش روی من بلند نشده بود... مادرم همیشه می گفت ... - خیالم از تو راحته ... و همیشه دل نگران ... دنبال سعید و الهام بود ... منم کمکش می کردم ... مخصوصا وقتی بابا از سر کار برمی گشت ... سر بچه ها رو گرم می کردم سراغش نرن ... حوصله شون رو نداشت ... مدیریت شون می کردم تا یه شر و دعوا درست نشه ... سخت بود هم خودم درس بخونم ... هم ساعت ها اونها رو توی یه اتاق سرگرم کنم ... و آخر شب هم بریز و بپاش ها رو جمع کنم ... سخت بود ... اما کاری که می کردم برام مهمتر بود ... هر چند ... هیچ وقت، کسی نمی دید ... این کمترین کاری بود که می تونستم برای پدر و مادرم انجام بدم ... و محیط خونه رو در آرامش نگهدارم ... اما هرگز فکرش رو هم نمی کردم ... از اون شب ... باید با وجهه و تصویر جدیدی از زندگی آشنا بشم ... حسادت پدرم نسبت به خودم ... حسادتی که نقطه آغازش بود ... و کم کم شعله هاش زبانه می کشید ... فردا صبح ... هنوز چهره اش گرفته بود ... عبوس و غضب کرده ... الهام، 5 سالش بود و شیرین زبون ... سعید هم عین همیشه ... بیخیال و توی عالم بچگی ... و من ... دل نگران... زیرچشمی به پدر و مادرم نگاه می کردم ... می ترسیدم بچه ها کاری بکنن ... بابا از اینی که هست عصبانی تر بشه... و مثل آتشفشان یهو فوران کنه ... از طرفی هم ... نگران مادرم بودم ... بالاخره هر طور بود ... اون لحظات تمام شد ... من و سعید راهی مدرسه شدیم ... دوید سمت در و سوار ماشین شد ... منم پشت سرش ... به در ماشین که نزدیک شدم ... پدرم در رو بست ... - تو دیگه بچه نیستی که برسونمت ... خودت برو مدرسه ... سوار ماشین شد و رفت ... و من مات و مبهوت جلوی در ایستاده بودم ... من و سعید ... هر دو به یک مدرسه می رفتیم ... مسیر هر دومون یکی بود ... ....
وقتی میگیم پرچم ایران‌ هویت ماست، یعنی آرزوی این تصویر..🌷🇮🇷🌷 @yadeShohada313
ما به جای اینکه اعمال خودمان را درست انجام دهیم داریم از دیگران انتقاد می‌کنیم.. در گوشه و کنار شنیده می‌شد که این شهدا کشته‌های بازی‌های سیاسی هستند این حرف‌ها را نزنید.. هرکسی که جان خود را مخلصانه کف دست قرار می‌دهد بدانید که برای بازی بزرگان سیاسی نیست و ارزش الهی دارد.. شهیدمحمدتقی‌سالخورده، @yadeShohada313
کاروان این روزها در مسیر کربلاست کاروانی که عباس دارد علی اکبر دارد و صدای طفل شیرخواره‌ای از میان آن هنوز به گوش می‌رسد😔 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰 حاج حسین یکتا https://eitaa.com/yadeShohada313
🖤🖤🖤🖤🖤🖤 🥀درعرش مجلس غم أرباب عالم است مشکی بپوش ای دل شیدا محرم است 🥀غش کرد فاطمه به خدا محتشم بس است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ https://eitaa.com/yadeShohada313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹شهید حاج احمد کاظمی:ما راهی به جز اینکه یک شهید زنده در این عصر باشیم نداریم... 🌷@yadeShohada313🌷
❤️👇 💌 🦋امٰام‌حُسین عَلیه‌السلام:👇 ♡لا یأمن یوم القیامه إلا من خاف الله فی الدنیا. هیچ کس روز قیامت در امان نیست ، مگر آن که در دنیا خدا ترس باشد. ✓بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۱۹۲ ......... 🦋💚
😢😢😢 نمک مجالس روحانی ما، گریه بر حسین بن علی علیه السلام است. اگر بر سیّدالشّهدا علیه السلام گریه نکنم، خاک بر سر من! مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد سیّد عزیزالله تهران، در سال 1396 قمری می فرمود: اين تعبير مال من است، از كسي هم نشنيده ‌ام. مزه عمده‌ غذا به نمكش است. شما جوجه فرد اعلا را تهيه بفرمایيد، نمك نزنيد، حال بدی به شما دست مي ‏دهد. پلوی فرد اعلا داشته باشيد، نمك نداشته باشد، ميل نداريد. به هر چيزي از خوراكي ‌ها نمك بزنند، خوشمزه مي ‏شود. معنويات هم همينطور است، علم هم همينطور است. مجالس روحاني هم نمك دارد، اگر نمك‌ داشت، خوشمزه مي ‏شود، اگر بي ‌نمك شد بد مي ‏شود. علم، طعام است: (فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِه) در روايت است: «الی عِلمِه». همچنان‌كه طعام جسماني نمك لازم دارد، طعام روحاني هم نمك لازم دارد. نمك طعام روحاني، توسّل به امام حسين علیه السلام است. من آن انجمن روحاني كه در آن توسّل به امام حسين علیه السلام نشود، آن را با نمك نمي ‏دانم. از اين فوكولي‌گري‌ها هم در روضه امام حسين علیه السلام خوشم نمي‌آيد، بايد روضه حسابي خواند و حسابي هم گرياند و اشك از چشم مردم گرفت. چشمي‏كه بر امام حسين علیه السلام گريه نكند، واللهِ آن چشم شقاوت دارد، نكبت دارد. چشمي‏ كه بر امام حسين علیه السلام گريه كند آن چشم نورانيت و جلا و صفا دارد. يا ابا عبد الله الحسين! سر از عشقت تهي در گور بادا هر آن چشمي‏ نگرید كور بادا راست مي ‏گويم و جانماز آب نمي‏ كشم. احتياجي هم به شما ندارم. من در دهه محرم، شب و روزي اگر بگذرد و العياذ بالله اگر گريه نكرده باشم، در آن شب و روز بايد به بنده خطري برسد. آن شب و روز بر من شوم است، بايد گريه كنم. مجلس روضه‌اي كه گريه نگيرم و يا خود من گريه نكنم، آن مجلس نمك ندارد. حسين بن علی علیه السلام دين را نگاه ‌داشت، مذهب شيعه را نگاه ‌داشت. وی بر ما منّت روحاني و جسماني دارد. بر امام حسين علیه السلام گريه نكنم، خاك بر سر من! (سخنرانی های مسجد سیّد عزیز الله تهران، روز سوم رمضان 1396 قمری) «اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج» 🖤 https://eitaa.com/yadeShohada313