#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_چهـــــــل و یکم ۴۱
👈این داستان⇦《 اگر رضایت توست... 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎همه جا خوردن ... دایی برگشت به شوخی گفت ...
- مادر من ... خودکشی حرامه ... مخصوصا اینطوری ... ما می خوایم حالا حالاها سایه ات روی سرمون باشه ...
بی بی پرید وسط حرفش ...
- دست دائم الوضوی پسرم بهش خورده ... چه غذایی بهتر از این ... منم که عاشق خورشت کدو ...
و مادرم با تردید برای مادربزرگ غذا کشید ... زن دایی ابراهیم... دومین نفری بود که بعد از من ... دستش رفت سمت خورشت ...
- به به ... آسیه خانم ... ماشاء الله پسرت عجب دست پختی داره ... اصلا بهش نمی اومد اینقدر کاری باشه ...👌
دلم قرص شده بود ... اون فکر و حس ... خطوات شیطان نبود ... من خوشحال از این اتفاق ... و مادرم با حالت معناداری بهم نگاه می کرد ... موقع جمع کردن سفره، من رو کشید کنار ...
- مهران ... پسرم ... نگهداری از آدمی توی شرایط بی بی ... فقط درست کردن غذا نیست ... این یه مریضی ساده نیست... بزرگ تر از تو زیر این کار، کمر خم می کنن ...
- منم تنها نیستم ... یه نفر باید دائم کنار بی بی باشه که تنها نباشه ... و اگر کاری داشت واسش انجام بده ... و الا خاله معصومه و دایی محسن هستن ... فقط یه مراقب ۲۴ ساعته می خوان ...
و توی دلم گفتم ...
- مهمتر از همه ... خدا هست ...🍃
- این کار اصلا به این راحتی نیست ... تو هنوز متوجه عمق ماجرا نیستی ... گذشته از اینها تو مدرسه داری ...
این رو گفت و رفت ... اما من یه قدم به هدفم نزدیک تر شده بودم ... هر چند ... هنوز راه سختی در پیش بود ...⚡️
- خدایا ...🍃 اگر رضای تو و صلاح من ... به موندن منه ... من همه تلاشم رو می کنم ... اما خودت نگهم دار ... من دلم نمی خواد این ماه های آخر ... از بی بی جدا شم ...
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ ✨🍃✨
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_چهـــــــل و دوم ۴۲
👈این داستان⇦《 خدانگهدار مادر 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎نیمه های مرداد نزدیک بود ... و هر چی جلوتر می رفتیم ... استیصال جمع بیشتر می شد ... هر کی سعی می کرد یه طوری وقتش رو خالی یا تنظیم کنه ... شرایطش یه طوری تغییر می کرد و گره توی کارش می افتاد ...
استیصال به حدی شده بود ... که بدون حرف زدن مجدد من... مادرم، خودش به پیشنهادم فکر کرد ... رفت حرم ... و وقتی برگشت موضوع رو با پدرم و بقیه مطرح کرد ... همه مخالفت کردن ...
- یه بچه پسر ... که امسال میره کلاس اول دبیرستان ... تنها ... توی یه شهر دیگه ... دور از پدر و مادرش و سرپرست... تازه مراقب یه بیمار رو به موت ... با اون وضعیت باشه❓ ...
از چشم های مادرم مشخص بود ... تمام اون حرف ها رو قبول داره ... اما بین زمین و آسمون ... دلش به جواب استخاره خوش بود ...📿
و پدرم ... نمی دونم این بار ... دشمنی همیشگیش بود و می خواست از شرم خلاص شه ... یا ...
محکم ایستاد ...👤
- مهران بچه نیست ... دویست نفر آدم رو هم بسپاری بهش... مدیریت شون می کنه ... خیال تون از اینهاش راحت باشه ...👌
و در نهایت ... در بین شک و مخالفت ها ... خودش باهام برگشت ... فقط من و پدرم ...👥
برگشتم و ساکم رو جمع کردیم ... و هر چیز دیگه ای که فکر می کردم توی این مدت ...ممکنه به دردم بخوره ... پرونده ام رو هم به هزار مکافات از مدرسه گرفتیم ...📂
دایی محسن هم توی اون فاصله ... با مدیر دبیرستانی که پسرهای خاله معصومه حرف زده بود ... اول کار، مدیر حاضر به ثبت نام من نبود ... با وجود اینکه معدل کارنامه ام ۱۹/۵ شده بود ... یه بچه بی سرپرست ...
ده دقیقه ای که با هم حرف زدیم ... با لبخند از جاش بلند شد و موقع خداحافظی باهام دست داد ...✋
- پسرم ... فقط مراقب باش از درس عقب نیوفتی ...
شهریور از راه رسید ... دو روز به تولد ۱۵ سالگی من ... پسر دایی محسن ... دو هفته ای زودتر به دنیا اومد ... و مادربزرگ، آخرین نوه اش رو دید ...💝
مادرم با اشک رفت😭 ... اشک هاش دلم رو می لرزوند ... اما ایمان داشتم کاری که می کنم درسته ... و رضا و تایید خدا روشه ... و همین، برای من کافی بود ...
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ ✨🌸✨
داستان جناب حر در کربلا یعنی
پشیمانان را نیز به آغوش امامشان راهیست
#الی_الحبیب
.
15.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴امسال #اربعین هر زائر يك مُبلّغ براى امام زمان عج
👌#سخنرانی بسیار شنیدنی
.
https://eitaa.com/yadeShohada313
📿🌺🍃
🌺
❇️رهایی از چشم زخم
💠امام رضا(علیهالسلام) در حدیثی تعبیر «العین حقٌّ» را درباره چشم زخم بکار برده و ضمن تأیید اصل «چشم زخم» توصیههایی برای این موضوع دارند.
🔹از امام رضا (علیهالسلام) پرسیدند آیا چشم زخم واقعیت دارد؟
💚 حضرت فرمودند:
✍ آری، هرگاه تو را چشم زنند، کف دستت را مقابل صورتت قرار ده
👈 سوره حمد و قل هو الله احد و معوذتین را قرائت کن
و هر دو کف را به صورتت بکش.
✔️ خداوند تو را از گزند آن حفظ میکند.
📚مکارم الاخلاق
🌺https://eitaa.com/yadeShohada313
📿🌺🍃
گاهی اوقات بهترین #سنگر، سجادهست. هنر #امام_سجاد این بود که هم از سجاده و هم از بستر، بهترین سنگرها ساخت!
#حسین_یکتا
.
وصیت ویژهی نوجوان تبریزی، شهید حسن نمكی خلجان: «و تو ای خواهر كوچكم، رقيهی زمان باش و يزيديان را رسوا كن.»
.
7.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌ماجرای دیدار تاریخی حاج قاسم با شهیدحججی
#صلیالله_علیک_یامظلوم_یااباعبدالله
https://eitaa.com/yadeShohada313
23.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در منطقهای از پاکستان تنها دو خانواده شیعه ساکن هستند، در روز هشتم محرم این عاشقان حضرت سیدالشهداء دسته عزای ۵ نفره راه انداختهاند و حسین حسین گویان مظلومیت اباعبدالله را به نمایش گذاشته اند، بیش از ۵۰ پلیس مردان این دو خانواده را همراهی می کنند تا از تعرض تکفیریها در امان باشند، درود بر این همت و سوگواری خالصانه
https://eitaa.com/yadeShohada313
کرایهها از ایران تا کربلا:
هزینهی اتوبوس از شهرهای مرکزی ایران به مرز مهران (یا بالعکس): 600000 تومان
هزینهی اتوبوس از مرز مهران تا کربلا یا بالعکس: 10000 دینار (350000 تومان)
هزینهی ون از مرز مهران تا کربلا یا بالعکس: 15000 دینار (525000 تومان)
هزینهی تاکسی از مرز مهران تا کربلا یا بالعکس: 25000 دینار (875000 تومان)
هزینه جابجایی بین شهرهای زیارتی با ماشینهای عتبهی حسینی (واقع در مقابل باب السدره):
هزینهی ون از کربلا به «کاظمین سامرا سید محمد» و مجددا برگشت به کربلا: 13000 دینار (455000 تومان)
هزینهی ون از کربلا به نجف: 5000 دینار (175000 تومان)
نکته: سرویسهای عتبهی حسینی در ایام منتهی به اربعین متوقف خواهد شد. برای استفاده از این سرویسها لازم است ده روز زودتر کربلا باشید.
هزینه جابجایی بین شهرهای زیارتی با ماشینهای آزاد:
هزینهی ون از کربلا به کاظمین: 6000 دینار (210000 تومان)
هزینهی ون از کاظمین به سامرا: 7000 دینار (245000 تومان)
هزینهی ون از سامرا به کربلا: 15000 دینار (525000 تومان)
هزینهی فرودگاه نجف به داخل شهر نجف (یک خودروی دربستی): 5000 دینار (175000 تومان)
نکته: تاکسیهای داخل فرودگاه حتی تا 20000 دینار هم قیمت میدهند. بگردید تا قیمت مناسب پیدا کنید.
هنگام برگشت، اگر اتوبوسی به مقصد شهر خودتان در پایانهی مرزی پیدا نکنید؛ باید با تاکسی از مرز به ترمینال شهر مهران بروید. این فاصله 13 کیلومتر است و کرایهی ماشینِ دربستی آن نهایتا 100000 تومان خواهد بود. تاکسیها بعضا کرایهی بیشتری مطالبه میکنند. بگردید تا قیمت مناسب پیدا کنید.
هزینهی هتل در ایام عادی:
بین ۱۰۰۰۰ تا ۲۰۰۰۰ دینار
نکات مهم:
هزینهی هزار دینار به قیمت 35000 تومان محاسبه شده است.
جهت احتیاط 20 درصد به کرایهی ماشینهای آزاد اضافه کنید. (قیمت ماشینهای عتبهی حسینی مصوب بوده و افزایش احتمالی ندارد).🌷🌹
🚩https://eitaa.com/yadeShohada313