با دلخوری به #خدا گفتم:
درب آرزو هایم را قفل ڪردی
و ڪلید را هم پیش خودت نگه داشتی.
خدا لبخندی زد و گفت:
همه عشقم این است ڪه
به هوای این ڪلید هم ڪه شده
گاهی به من سر میزنی...
طاعات و عباداتتون قبول بندگانخوب خدا💛
..... 💫💚
💫💚....
حاج آقا پناهیان میگفت:
ماه رمضون مال همه است
ولے رجب مال سوگولیا!
اونایی ڪه خوب ناز میڪنن
و #خدا هم میخرتشون...
و اے ڪاش ڪه مرا بخرے
خداے بنده نواز من...
. 🦋💫🦋💫
وقتی به کسی خوبی می کنی
برای #خدا بهش خوبی کن .
برای #خدا دلشو شاد کن .
تا اگه یه روزی در حقت بدی کرد ،
یه روزی یادش رفت ،
یه روزی جبرانش نکرد
دیگه فکرت ناراحت نشه ،
دیگه #غصه نخوری...
#مذهبےطور✌️🏼
....💚💫
💚💫.....
با دلخوری به #خدا گفتم:
درب آرزو هایم را قفل ڪردی
و ڪلید را هم پیش خودت نگه داشتی.😔
خدا لبخندی زد و گفت:🙂
همه عشقم این است ڪه
به هوای این ڪلید هم ڪه شده
گاهی به من سر میزنی...🌱
طاعات و عباداتتون قبول بندگانخوب خدا💛🤲
..... 💫💚
💫💚....
یہ جایۍ نوشتہ بود:
#خدا،
اولین نه رو بہ خاطر ماها شنید
اونجایۍڪه به همهۍ ملائکش فرمود:
بہ آدم سجده ڪنید...
و یڪی اون وسط گفت: "نه"
تصورڪنید
خدایۍ با اون همـه عظمت
با اون بزرگۍ
به خاطر ماهــا
از یہ موجود دیگه
ڪه مخلوق خودش بوده
نه شنیده...
حالا ما چند بار
به نَفْس خودمون
به شیطان
به دنیا
به #خاطر #خدا
گفتیم نه ...؟
حرفِ دل
.
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_بیست_و_نهم ۲۹
👈این داستان⇦ 《 هادی های خدا 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
◀️- خداوند می فرمایند : بنده من ... تو یه قدم به سمت من بیا... من ده قدم به سمت تو میام ... ✨اما طرف تا 2 تا کار خیر می کنه ... و 2 قدم حرکت می کنه ... میگه کو خدا؟ .. چرا من نمی بینمش؟ ...
🔸فاصله تو تا خدا ... فاصله یه ذره کوچیک و ناچیز از اینجا تا آخر کهکشان راه شیریه ...☄ پیامبر خدا ... که شب معراج ... اون همه بالا رفت ... تا جایی که جبرئیل هم دیگه نتونست بالا بیاد ... هم فقط تا حدود و جایی رفت ...
🌼حالا بعضی ها تا 2 قدم میرن طلبکار هم میشن ... یکی نیست بگه ... برادر من ... خواهر من ... چند تا قدم مورچه ای برداشتی ... تازه اگر درست باشه و یه جاهایی نلرزیده باشی ... فکر کردی چقدر جلو رفتی که معرفتت به حدی برسه که ...
تازه چقدر به خاطر خدا زندگی کردی؟ ... چند لحظه و ثانیه زندگیت در روز به خاطر خدا بوده؟ ... از مالت گذشتی؟ ... از آبروت گذشتی؟ ... از جانت گذشتی ...
🌸آسمان بار امانت نتوانست کشید ... قرعه و فال به نام من دیوانه زدند ...
🌷اما با همه اون اوصاف .. عشق ... این راه چند میلیون سال نوری رو ... یک شبه هم می تونه بره ... اما این عشق ... درد داره ... سوختن داره ... ماجرای شمع و پروانه است ...✨
لیلی و مجنونه ... اگر مرد راهی ... و به جایی رسیدی که جرات این وادی رو داری ... بایست بگو ... #خدایا ... خودم و خودت ... و الا باید توی همین حرکت مورچه ای بری جلو ... این فرق آدم هاست که یکی یک شبه ... ره صد ساله رو میره ... یکی توی دایره محدود خودش ... دور خودش می چرخه ...💫
واکمن به دست ... محو صحبت های سخنران شده بودم ... و اونها رو ضبط می کردم ... نماز رو که خوندن ... تا فاصله بین #دعای_کمیل رو رفت بالای منبر ...
خیلی از خودم خجالت کشیدم ... هنوز هیچ کار نکرده ... از خدا چه طلبکار بودم ... سرم رو انداختم پایین ... و توی راه برگشت ... تمام مدت این حرف ها توی سرم تکرار می شد...
اون شب ... توی رختخواب ... داشتم به این حرف ها فکر می کردم که یهو ... چیزی درون من جرقه زد ... و مثل فنر از جا پریدم ...⚡️
- مهران ... حواست بود سخنرانی امشب ... ماجرای #تو و #خدا بود ... حواست بود برعکس بقیه پنجشنبه شب ها ... بابا گفت دیر میاد ... و مامان هم خیلی راحت اجازه داد تنها بری دعای کمیل ... همه چیز و همه اتفاقات ... درسته ... خدا تو رو برد تا جواب سوالات رو بده ...
و اونجا ... و اولین باری بود که با مفهوم هادی ها آشنا شدم ...
اسم شون رو گذاشتم #هادی_های_خدا ... نزدیک ترین فردی... که در اون لحظه می تونه واسطه تو با خدا باشه ... واسطه فیض ... و من چقدر کور بودم ... اونقدر کور که هرگز متوجه نشده بودم ...🍁
دوباره دراز کشیدم ... در حالی که اشک چشمم بند نمی اومد ... همیشه نگران بودم ... نگران غلط رفتن ... نگران خارج شدن از خط ... شاگرد بی استاد بودم ...
اما اون شب ... خدا دستم رو گرفت 😊و برد ... و بهم نشون داد... خودش رو ... راهش رو ... طریقش رو ... و تشویق ... اینکه تا اینجا رو درست اومدی ...
اونقدر رفته بودم که هادی ها رو ببینم و درک کنم ... با اون قدم های مورچه ای ... تلاش بی وقفه 4 ساله من ...
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ ✨🍃✨
همهی اون لحظههایی که
به سختی بغضتو قورت دادی که کسی اشکتو نبینه
همهی اون لحظهها رو #خدا دیده
#به_خودش_بسپار
.
خبرها میگوید جنگ زمینی اسراییل وغزه امشب شروع میشود
ولی فرعون هم وقتی به تعقیب موسی میرفت درخواب نمیدید رویای پیروزیش در نیلغرقخواهد شد.
اماخدا خواست و نیل دهان باز کرد تا یادتاریخ بماند؛پیروزی دست #خدا است. نه لشکر و اسلحه وجنگنده
و غزه به یاریخدا؛ نیل دیگری
خواهد بود وما داستان شکستصهیون را برای فرزندانمان تعریف خواهیم کرد!
.
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
🍃سیصد وسیزده نفر از راه می رسند... اگر دقّت کنی می بینی که تمام مردم مکه🕋در مورد مطلب #مهمّی با هم
پرچمی🏳🏴 که سخن می گوید
شب عاشوراست و فردا روز ظهور✨ امام زمان! 🌷
امشب، پایان روزگار غیبت رقم می خورد. شهر مکه در تاریکی فرو رفته استّ امّا کنار کعبه🕋 نورانی است. امشب کسی به مسجد الحرام نیامده است.
آن جوان را می بینی که کنار کعبه مشغول دعاست؟🤲🏻 نمی دانم او با خدا چه نجوایی دارد.
آیا می خواهی نزدیک برویم واو را از نزدیک ببینیم؟
او ✨امام زمان✨ است که در این خلوت شب با خدای خود راز ونیاز می کند.
آیا می دانی مُضطرّ 💔واقعی اوست که خدا دعای او را مستجاب وامر ظهورش را اصلاح می کند؟💫
خدا در قرآن می گوید: ﴿أمَّنْ یجیبُ الْمُضْطَرَّ إذا دَعاهُ ویکشِفُ السُّوءَ﴾؛ چه کسی دعای مُضطرّ را اجابت می کند و سختی ها را از او دور می نماید؟
اکنون سؤال مهمّی از تو دارم: آیا می دانی امام زمان چگونه می فهمد که دعای او مستجاب شده است؟ ⁉️
او از کجا می فهمد که باید قیام کند؟ ⁉️
آیا می دانی که در آن لحظاتی که قرار است دوران غیبت تمام شود، چه حوادثی روی می دهد؟ ⁉️
اگر دقّت کنی می بینی که امام به همراه خود یک پرچم 🏳🏴 آورده است.
خدای من! آن پرچم خود به خود باز می شود.
آیا می توانی نوشته روی پرچم را بخوانی؟
روی پرچم چنین نوشته شده است: "#البَیعَةُلله".
یعنی هر کس با صاحب این پرچم #بیعت کند در واقع با #خدا بیعت کرده است.
صدایی به گوش می رسد. این صدا از کیست؟
امام ✨که مشغول دعا است، شخص دیگری هم در اینجا نیست، پس چه کسی است که سخن می گوید؟
گوش کن! آیا می شنوی چه می گوید؟
- ای ولی خدا، قیام کن! 😍😭❤️
من این طرف و آن طرف را نگاه می کنم تا شاید گوینده این سخن را بیابم.
عجب! این همان پرچم است که با قدرت خدا به سخن در آمده است. همسفرم! تعجّب نکن!‼️ مگر مقام امام زمان بالاتر از موسی (علیه السلام) نیست؟ ⁉️
مگر #درخت به اذن خدا به سخن درنیامد وبا موسی (علیه السلام) سخن نگفت؟ ⁉️
در اینجا هم به امر خدا، پرچم با امام زمان سخن می گوید.
#شمشیر امام را نگاه کن که خود به خود از غلاف بیرون می آید وبا آن حضرت سخن می گوید: "ای ولی خدا قیام کن!".😍😭❤️
نگاه کن، ✨مسجد الحرام چقدر نورانی✨ شده است!
چه شوری بر پا شده است! فرشتگان دسته دسته به مسجد الحرام می آیند. 🎊✨
در میان آنها فرشتگانی که در جنگ بدر به یاری پیامبر آمدند نیز حضور دارند.
مسجد پر از صف های طولانی فرشتگان می شود. در این میان دو فرشته بزرگ الهی را می بینی، آنها #جبرئیل و #میکائیل (علیهما السلام) هستند.
جبرئیل با کمال ادب خدمت امام می رسد وسلام می کند ومی گوید: "ای سرور وآقای من! اکنون دعای شما مستجاب شده است".🎊✨
اینجاست که امام دستی بر صورت خود می کشد ومی فرماید: "خدا را حمد وستایش می کنم که به وعده خود وفا کرد وما را وارثِ زمین قرار داد".
نگاه کن! چگونه امام با شنیدن سخن جبرئیل حمد وشکر خدا را می کند.
پس من وتو هم باید شکرگزار خدا باشیم که روزگار سیاه غیبت به سر آمد وسپیده ظهور دمید.
#ادامه_دارد
https://eitaa.com/yadeShohada313
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
🍃لشکر به سوی مکه باز می گردد ما هنوز از شهر مکه🕋 فاصله زیادی نگرفته ایم که خبر #ناگواری از آن شهر ب
🍃پیش به سوی کوفه
آیا تاکنون نام " #سیدحَسَنی" را شنیده ای⁉️
او از فرزندان امام حسن (علیه السلام) است که در " #خراسان" قیام می کند ومردم را به یاری امام زمان دعوت می کند✌️
سیدحسنی شنیده است که #کوفه در تصرّف #سُفیانی👹 است برای همین با لشکر خود به سمت کوفه حرکت کرده تا سفیانی را شکست دهد وکوفه را آزاد کند.
او #پرچم هایی به رنگ سیاه🏴 برای لشکر خود انتخاب می کند و#با_دوازدههزار نفر به سمت کوفه به پیش میتازد.
وقتی این خبر به سفیانی می رسد از کوفه بیرون می رود واین شهر به تصرّف سیدحسنی در می آید
#فرار سفیانی👹از کوفه، یک تاکتیک نظامی است؛ زیرا #هدفاصلی او جنگ با امام زمان✨ است، برای همین او می خواهد قوای خود را برای آن جنگ اصلی نگاه دارد.
هنوز به کوفه نرسیده ایم که خبر #فتح_کوفه به دست سیدحسنی به ما می رسد.
حالا دیگر لشکر حق به راحتی می تواند وارد این شهر شود.
خیلی دلم می خواهد مسجد کوفه را ببینم✨🕌
لحظه شماری می کنم تا هر چه زودتر وارد #کوفه شویم؛ امّا لشکر متوقّف می شود.
به راستی چه خبر است⁉️
امام دستور داده اند که لشکر، همین جا بیرون کوفه متوقف شود.
آن طرف را نگاه کن!
سیدحسنی با یاران💚خود به سمت ما می آیند. او خدمت امام می رسد وعرض سلام وادب می کند😊
او به مولای خود، اعتقاد محکمی دارد؛ امّا برای اینکه یقین یاران او زیادتر شود، خطاب به امام می گوید: "اگر شما مهدی آل محمّد هستید، #نشانههایامامت را به ما نشان بدهید".
شاید بگویی نشانه های امامت دیگر چیست⁉️🤔
منظور سیدحسنی، #عصایموسی (علیه السلام) و #انگشتر و #عمامهپیامبر اسلام است.
امام زمان تمام آنچه را سیدحسنی تقاضا کرده است به او نشان می دهد🌸🍃
سیدحسنی فریاد می زند: الله أکبر، الله أکبر😍✌️
همه نگاه می کنند، او پیشانی امام را می بوسد😘
وبعد چنین می گوید: "ای فرزند رسول خدا! من می خواهم با شما #بیعت کنم🤝
سیدحسنی با امام بیعت کرده وپیمان یاری می بندد. وقتی یاران او این صحنه را می بینند، آنها نیز با امام بیعت می کنند✋🙂
دیگر وقت آن رسیده است که امام وارد شهر کوفه شود.
یاران امام در مسجد کوفه مستقر شده ودر جای جای این مسجد خیمه⛺️به پا می کنند.
امشب اوّلین شبی است که لشکریان امام به مسجد کوفه آمده اند، آنها تا صبح مشغول راز ونیاز با خدای مهربان می شوند😇🤲
آیا می دانی خواندن #نمازمستحبی در این مسجد به اندازه ثواب یک عُمره (سفر زیارتی خانه خدا) است.
چند روز می گذرد...
خبردار می شویم که امام همراه با گروهی از یاران💚خود به سمت بیابان🏜های اطراف کوفه می روند. پس ما نیز همراه آنان می رویم تا ببینیم چه خبر است.
بعد از مدّتی راه پیمایی، امام در وسط بیابان می ایستد وبه یاران خود دستور می دهد تا در زمین #گودالی بکنند.
بعد از مدتّی، همه متوجّه چیز عجیبی می شوند. نگاه کن، #دوازده_هزار_سلاح، آن هم در دل خاک!
آری، این ها اسلحه هایی است که #خدا برای امام ویاران او آماده کرده است👌✨
امام به یاران خود دستور می دهد تا این اسلحه ها را به شهر کوفه ببرند ودر میان لشکریان تقسیم کنند.
یاران همه اسلحه ها را برداشته وبه سوی کوفه باز می گردند.
#ادامه_دارد
https://eitaa.com/yadeShohada313
همهی اون لحظههایی که
به سختی بغضتو قورت دادی که کسی اشکتو نبینه
همهی اون لحظهها رو #خدا دیده
به خودش بسپار
:)