فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حسین دست از من برندار ...
لا تَرفَع یَدیکَ عنّی ...💚✨
#شب_زیارتی_مهربان_ارباب
📽 حاج آقا پناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در قتلگاه یک یک مارا صدا زده
ما را خرید زیر همان نیزه ها حسین
#شبهایدلتنگـی
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
در قتلگاه یک یک مارا صدا زده ما را خرید زیر همان نیزه ها حسین #شبهایدلتنگـی
شب جمعست هوایت نکنم میمیرم
یادی از صحن و سرایت نکنم میمیرم...
می گویند زن های عرب دلشان که می گیرد، غصه که می افتد به جانشان، راه کج می کنند سوی حرم تو آقا!
می نشینند یک گوشه چادرشان را روی صورتشان می کشند هی می گویند یا عباس ادرکنی ؛ ادرکنی بحق اخیک الحسین !
اصلا حرم ات معروف است به عقده گشایی و باز کردن سفره دل...
می گویند شیعیان مدینه کارشان که گیر می کند روزگار که سخت می گیرد، یک راست می روند پشت دیوارهای بقیع ستون دوم روبروی حرم نبوی آدرس مزار مادرتان است می روند و مادرتان را قسم می دهند به شما ؛ به شمایی که مشکل گشای دلهایی..
می گویند شما کاشف الکرب حسینی آقا..
می گویند هر که می رود کربلا غم های دلش حواله می شود به سوی حرم شما، عقده های دلش باز می شود در آن صحن، دلش آرام می گیرد..
یا عباس!
"يا كاشِفَ الْكَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَيْنِ اِكْشِفْ كَرْبى بِحَقِ اَخْيكَ الْحُسَيْن "
دریاب ما را
زمانیکه حضرت عباس بدنیا اومدن همه گفتن ام البنین دیگه بچهای فاطمه رو ول میکنه بیشتر ب پسر خودش می رسه
حضرت عباس که یکم بزرگ شدن بهشون گفتن تو باید بلا گردون حسین باشی پسرم
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
زمانیکه حضرت عباس بدنیا اومدن همه گفتن ام البنین دیگه بچهای فاطمه رو ول میکنه بیشتر ب پسر خودش می ر
همیشه حضرت عباس جلوی امام حسین ی ادب خاصی داشتن....
ظهر عاشورا که رسید
کل اصحاب ک شهید شدن
حضرت عباس اومد جلو خیمه دید بچها لباس عربیاشونو بالا زدن از تشنگی شکم هاشون رو ب زمین چسبوندن😭
عباس از بچگی هرچی شمشیر زده بود واسه این بود ک ی روز تو رکاب حسین خوب شمشیر بزنه ؛
تمرین کرده ی عمر
میخواست بره تو میدون بجنگه!!!
ولی وقتی دید بچها رو اومد پیش برادر
برادر تشنگی امون بچها رو بریده اذن بدین برم آب بیارم....
امام حسین چی بگه اخه!قبول کردن
بچها خوشحال شدن
ولی نگران عمو بودن
حضرت عباس راهی فرات شد........
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
عباس از بچگی هرچی شمشیر زده بود واسه این بود ک ی روز تو رکاب حسین خوب شمشیر بزنه ؛ تمرین کرده ی عمر
نقل شده عباس وارد میدون شد
یکی داد زد گناه عالم و آدم رو دوش من اگر مادر اینو به عزاش نشونم
شمر دستور داد ۴۰۰۰ تیرانداز بیان...
حضرت سمت فرات رفتن دست تو آب زدن
یاد لبهای خشکیده برادر افتادن
آب رو خجالت زده کردن...
به اهل خیمه گفته بودن
۳ تا الله اکبر میگم که بفهمید سالمم
یکی زمانیکه رسیدم کنار فرات
یکی زمانیکه مشکو پر کردم
یکی زمانیکه داشتم برمیگشتم
حضرت الله اکبر اول رو گفتن خیمه پر از شادی شد
الله اکبر دوم هم رسید اما ضعیف تر..
همین جا بگم بچه ها خیلی منتظر شدن ولی الله اکبر سوم هیچوقت نرسید!!
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
نقل شده عباس وارد میدون شد یکی داد زد گناه عالم و آدم رو دوش من اگر مادر اینو به عزاش نشونم شمر دس
مشک رو که پر کردن تیراندازا شروع کردن
یه جای سالم تو تن حضرت نمونده بود
اما حضرت هنوز به آب امید داشتن
تا اینکه دست راست رو قطع کردن حضرت فریاد زدن
ولله ان قطعطموا یمینی
آنی احامی ابدا عن دینی
من که از حسین دست نمی کشم اخه..
دست دوم رو هم زدن
اما عباس هنوز امید داشت
تا اینکه تیر زدن به چشم حضرت تیر سه شعبه
حضرت از رو اسب افتادن
با صورت..
هرکس که بخواد از رو بلندی بیفته دستاشو حائل میکنه
اما حضرت عباس که دست نداره...
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
مشک رو که پر کردن تیراندازا شروع کردن یه جای سالم تو تن حضرت نمونده بود اما حضرت هنوز به آب امید دا
حضرت به زمین افتاد
تیر چشم رو خواستن با پا در بیارن که کلاهخود از سرشون افتاد
یکی اومد بالاسرشون خندید گفت
عباس پههلوون میگن تویی؟؟
تویی که نقل پهلوونی ات همه جا هست؟
عباس گفت حیف زمانی اومدی ک دست ندارم
گفت تو دست نداری ولی من که دارم
انچنان با عمود آهنی بر سر عباس کوبید...
دیگه صدای الله اکبر نیومد
ارباب راهی علقمه شد
بچه ها میگفتن بابا عموی مارو برگردون....