🔴 مامان کوچولوهای من
آدما وقتی ازدواج میکنن، وارد ارتباطات جدیدی میشن، تا قبل از ازدواج یا گلپسر مامان بودن، یا قندعسل بابا. بعد از ازدواج هم البته همینطور هست، ولی تو خونه جدید دیگه بیشتر وقت آدم باهمسرش سپری میشه که دیگه نه مثل مامانشه نه مثل باباش. باید خودش و توقعاتش رو تنظیم کنه تا دچار مشکل نشه
زنت، مامانت نیست که تا لنگ ظهر بخوابی، بهت بگه پسر گلم بلند شو صبحونهت رو بخور جون بگیری. باید کله سحر بلند شی خودت صبحونهت رو بخوری، برای زن و بچهات هم صبحونه رو آماده کنی بعد بری سرکار
شوهرت هم، بابات نیست که... که... هرچی فکر کردم مثالی یادم نیومد😂 خلاصه شوهرت بابات نیست دیگه
اتفاقا زندگی زن و شوهری بیشتر باعث رشد آدم میشه تا زندگی در کنارپدرمادر. چون پدرومادر بخاطر مهرومحبتشون خیلی از اشکالات آدمو نمیبین و به روش نمیارن. ولی تو زندگی زناشویی باید ایراداتت رو اصلاح کنی و آدم بشی😂 البته خود پدرمادر خیلی باعث رشد آدم میتونن بشن
حالا این حرفارو زدم که بگم آدما بعد ازدواجشونم میتونن یه مامان تو خونه داشته باشن، اونم وقتی هست که دختردار میشن😍 دختر، مامان کوچولوی توی خونه هستش
وقتی میخوای بری جایی لباس خوشکلات برات میاره بپوشی
موهاتو شونه میکنه
با اسباببازی هاش برات چایی و غذا درست میکنه
خوراکی که میخوره، یکی میگذاره تو دهن تو یکی خودش میخوره(البته تازگیا نمیدونم چرا نمیده بخوریم😂)
وقتی چند روز نباشی، مریض میشه
وقتی سرکاری زنگ میزنه که بابایی کی میای خونه😍 (البته خانوما هم زنگ میزنن همینو میگن، فقط اینطوری میگن: پس کی میای خونه👿؟
یا میگه بیا برات لاک بزنم (خدایی مامانم تاحالا چنین پیشنهاد شنیعی بهم نداده بود)
میخواستم درباره روز دختر چیزی ننویسم که دل اونایی که دختر ندارن رو نسوزونم ولی نتونستم، دعا میکنم برای همه، که خدا از این مامان کوچولو ها بهشون بده
اصلا بنظرم کسایی که دختر ندارن انقدر باید بچه بیارن که یدونهش دختر بشه بعد بیخیال شن، البته این نکته برای کسایی هست که مثلا ۳ تا پسر دارن، وگرنه اگه کسی یه پسر تک فرزند داره باید حتما یکی دیگه بیاره
من یدونه از این مامان کوچولوها تو خونه داشتم، وقتی فهمیدم بچه سومم توراهه، خیلی دوست داشتم اینم مامان کوچولو بشه، که شد. الان مامان کوچولوی دومم دوماهشه، هماکنون هم بغلمه دارم راه میبرمش و آروغش رو میگیرم😂
#روزدخترمبارک
میشه برای کسایی که کلا بچهدار یا دختردار نمیشن یه صلوات بفرستید و یه دعای کوچولو بکنید بچهدار بشن؟
#حسین_دارابی
#زیارتمجازیحرمحضرتمعصومھسلاماللهعلیها😍♥️
-هدیھ روز دختر🙃🎊🎁
vtour.amfm.ir
-روی هر فلشے ڪه کلیڪ کنید کمے صبر کنید تصویر شفاف میشھ و در هر صحن با چرخش انگشت روی صفحھ میتونید کاملا هرجای حرم مطهر خانم حضرت معصومھ سلام الله علیها ڪه دوست دارید #زیارت کنید..!🤗☘🌹
-زیارتتون قبول باشه☺️💖
-التماس دعا🌸🎈
@yadeShohada313
#روز_دخترِ 🧕
هستن دخترایے ڪه باباشون نیست تا بهشون تبریڪ بگه...
براش کادو بخره...
نازشو بڪشه...
روز شمام مبارڪ...🍃💔
🌷زهرآ جآنم؛
فدآے قلـب کوچڪ و زهرآییـت
و صبـر زینـب گونه ات..،
این را بدان که بابا روزت را زودتر همه ے بابا هاے زمیـن تیریڪ گفته...💌
روزت مبآرڪ دختـر بابایےِ #آقاجواداللهِ_کرم،💐🌱
ما شرمنـده ے بغض شماییـم😔🥀
#میلاد_حضرت_معصومه 🌸
@yadeShohada313
🕊بسم ربّ الشهدا والصدیقین🕊
#مهانـی_لالــه_ها🌷
#سهشنبههایشهدایی🕊
#سهشنبههایتوسل🤲🏻
♥️سلام دوستان گلم میرم سر اصل مطلب قرار بر این هست #سهشنبه ها به شرط لیاقت مهمان یک فدایی امام زمان«عج»( #شهیـد) باشیم ازین به بعد....
🍃🌸بنابراین سه شنبه ها همه متوسل بر شهیدی میشیم که قراره ما مهمان او باشیم به به😍چه ازین بهتر..
✅امروز همگی مهمانِ #شهیدهادی_ثانی_مقدم🌷
هستیم بنابراین نیت کنید و درمهمانی شرکت کنید قرار هست بیشتر با این فدایی #امام_زمان آشنا بشیم😍
🦋قرار مون ساعت ۹شب ان شاءالله...
بسم رب الشهدا...
همه ما امشب دعوت شده خودشهید هستیم چراکه بودن درچنین محافلی بدون دعوت نیست...
همین اول مهمانی فضا رو معطر و خوشبو کنیم باذکر صلوات برمحمد وآل محمد❤️
💚اللهم صل علیٰ محمد وآل محمد وعجل فرجهم💚
پسر عجیب و مهربونی بودم☺️ برای بچههای همسایه شکلات میخریدم و بین آنها تقسیم میکردم ،به پیرزنی که در محله ما زندگی میکرد از پول خودم نان و سیبزمینی و سبزی میخریدم و به کسی هم چیزی نمیگفتم و........😊
تعریف از خود نباشه باایمان و اهل عبادت و خداپرست بودم و به امور دینی خیلی اهمیت میدادم،نمازم همیشه #اول_وقت بود، در آن زمان ما در چالکیاسر لنگرود زندگی میکردیم✋🌸
یک روز ، شناسنامه برادرم رو که دو سال از خودم بزرگتر بود را برداشتم تا بیخبر از خانوادم برای عزیمت به جبهه ثبتنام کنم، ولی برادرهای بسیجی متوجه شدند که شناسنامه خودم نیست و قبول نکردند.😅☺️🌸
روزی که میخواستم عازم جبهه بشم، بعد از نهار بلافاصله از خانه بیرون رفتم، مادرم شک کردند که این موقع ظهر کجا میرم☺️ مادرم با برادرم به دنبالم آمدندو دیدند که رفتم خانهیکی از دوستانم ، وقتیکه بیرون آمدم اینقدر لباس پوشیده بودم تا خودم را بزرگ نشان بدهم😉🌸
مادرم من رونشناختند☺️😁 بهطرف سپاه میرفتم متوجه شدند که میخواهم به جبهه برم ،برادر بزرگم رفت دنبال پدرم تا بلکه منومنصرف کنند😉 مادرم گفتند لااقل درس و مدرسهات را تمام کن بعد برو گفتم: من باید برم انتقام دایی و آقای مردانی (یکی از همسایههایمان که شهید شده بود) را بگیرم✋🌸
بعد از ۴۵ روز به مرخصی آمدم، مادرم من رو برای ادامه تحصیل در کلاس دوم راهنمایی ثبتنام کردند تا به مدرسه بروم، هوا سرد شده بود زمستان نزدیک بود،مادرم طبق معمول هرسال برای ما کلاه و ژاکت بافتند و....🌸