eitaa logo
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
1.9هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
4.9هزار ویدیو
83 فایل
🦋اینجا همه،بچهایِ امام‌زمان ودوستان شهدا محسوب میشن😍 📌اهداف کانال: ✨سهمی درظهورامام زمان عج ✨زنده نگه‌داشتن یادشهـدا 💚فروشگاه‌مون: @ForoshgahMeshkat کانال تبلیغ وتبادل ندارد🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
ببینید اینا چه درسی دادن به بشریت .. شبِ عاشورا شد سیدالشهدا با اصحاب صحبت کرد بیعتُ برداشت ؛ اینا ب
رفقا میخواید انصار سیدالشهدا باشید؟! یکیش همین مشکی که به تن میکنید یکیش اینه که مجالسش رو گرم کنید خبرش به دیگران برسه .. کمک کنید صدایِ مظلومیتش به دیگران برسه .. یکی از مصادیق بارزِ جهاد کنید با اموالتون ، با نفستون اینجاست نزارید دستگاه سیدالشهدا کم رنگ بشه .. امام حسین به ما احتیاج نداره .. معاذالله خودمون رو محروم نکنیم از یاری او .. او صدای هل من ناصر ش داره میاد .. خوش به حال اون کسی که پول خرج میکنه ، مایه میزاره کاری بلده میاد تو دستگاه سیدالشهدا خرجش میکنه .. این انصارالحسینِ .. کسی میخواد بگه یا لیتنی کنت معکم زمینه ش اینه که فعلا این استعدادی که دارم رو خرجش میکنم بعد یا لیتنی .. اقازاده های امام مجتبی روحی له الفدا اینطوری هستند✋🏻💔
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
به جرم گفتن احلی من العسل قاسم شبیه موم عسل خانه خانه ات کردند😭😭 #قاسم_ابن_الحسن
حضرت قاسم عقب ایستاده انقدر اقا مودبِ .. عزیز دوردونه ی امام حسینِ ولی انقدر ادب کرد خودشُ جزء اصحاب قرار نداد گفت اینا مجاهدن .. یه گوشه وایساده بود .. به به به این ادب .. اونایی که ادعای اقازادگی میکنن باید بیان آقازاده ی حقیقیِ عالمه وجود رو ببینن .. چون توان جنگیدن مثل رزمنده ها رو نداره و نوجوانِ یه گوشه ایستاد .. حضرت جایِ بقیه رو بهشون نشون داد خلوت شد رفتن ..اومد جلو عرض کرد که عمو فردا عاقبتِ من چی میشه؟!.. ناامیدانه ، بدونه اینکه ادعا کنه .. (ادب داره) سیدالشهدا یه لبخندی زدن فرمودن مرگ در نظر تو چگونه است؟! عرض کرد اهلی من العسل .. (جونم رو فدای شما کنم .. اهلی من العسل ..) خوش به حالِ کسی که جونشُ فدای تو کنه .. سیدالشهدا یه نگاهی کردن یتیم امام حسنُ فرمودن فردا به یه بلایِ عظیمی گرفتار میشی .. یا صاحب الزمان .. حضرت فرمود نه فقط تو به بلای عظیمی گرفتار میشی این طفلِ شیرخوارِ ما هم کشته میشه .. حضرت قاسم وارثِ امام حسنِ تا فرمود شیرخوارِ ما هم فردا شهید میشه ، بلافاصله عرض کرد مگه به خیمه ها حمله میکنن؟!.. قربونِ غیرتت برم ... اینجا سیدالشهدا فرمود فداک عمک .. عموت فدات بشه با این غیرتت ..💔
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
حضرت قاسم عقب ایستاده انقدر اقا مودبِ .. عزیز دوردونه ی امام حسینِ ولی انقدر ادب کرد خودشُ جزء اصحاب
قاسم اومد اجازه‌ی میدان ‌بگیره. مادرش راهیش کرد گفت برو، بابات خیلی به من سفارش کرده. اومد پیش عمو؛ عموجان به منم اجازه بده منم مثل علی اکبرت برم ‌بجنگم، برات فدایی بشم. آقا اباعبدالله به قاسم اجازه نداد. رفت گوشه‌ی خیمه، زانوهاشو بغل کرد؛ چرا عمو منو نمیخره؟! مادرش اومد: چی شده قاسمم؟ عزیز دلم! گفت: عمو بهم اجازه نمیده، میگه تو بالاسر این زن و بچه‌ها باش. نمیتونم یه لحظه زنده باشم‌بدون عموم.. عجب مادری .. گفت: غصه نخور؛ یه بقچه آورد گذاشت جلوی قاسم. تا این بقچه رو آورد یهو بوی امام‌ حسن تو خیمه پیچید ، هم مادر گریه کرد هم این بچه. یاد شبِ آخر امام حسن افتادن؛ اون شبی که تو بستر افتاده بود... میخواست سفارش قاسم و بکنه.. _مادر جان این چیه؟! گفت: قاسمم، عزیر دلم، بابات فکر اینجاهاشو هم کرده بود، میدونست عموت بهت اجازه نمیده؛ یه دست خط نوشت به من داد گفت اینو بده به قاسمم به حسینم نشون بده. همون لحظه که به حسین گفت: "لَا يَوْمَ‏ كَيَوْمِكَ يَا أَبَاعَبْدِاللَّهِ" .. همه نگران حسینن، مادرشم وقتی میخواست جون بده علی رو صدا زد گفت:« علی جان، خیلی مراقب حسینم باش». پیغمبر، علی، بی‌بی، خود امام حسن، همه سفارش حسین و کردن.. نامه رو داد دست قاسم؛ قاسمم عزیز دلم این نامه رو ببر به عمو نشون بده. نامه رو گرفت، سریع دوید، خوشحال ، اومد پیش عمو؛ عموجان یه چیزی آوردم دیگه نه نمیتونی بیاری! تا نامه رو گرفت باز کرد؛ به‌به، دست خط برادرشه؛ همونجا رو زمین نشست این دست خط و توو بغلش گرفت هی میگفت حسنم. حسن جان کجایی غریبی حسینت رو ببینی.. شیخ جعفر شوشتری میگه: عمو و برادرزاده همدیگه رو بغل کردن، اینقدر گریه کردن که ابی عبدالله پس افتاد.. همچین که این نامه رو گرفت یاد قصه‌های مدینه افتاد .. قاسمم چه کاری با دل حسین کردی امروز ابی عبدالله پس افتاد مثل باباش.. چی تو نامه نوشته امام حسن ‌نمیدونم. ولی مضمون اینه که نوشته حسین جان من کربلا نیستم به‌جای من این بچه هست.. (ولی من میگم شاید این نباشه ،وقتی ابی عبدالله غش میکنه شاید یه چیز دیگه تو نامه دیده) شاید امام حسن نوشته:حسین جان اگه بودم مثل کوچه‌ها وایمیسادم .. فقط فرقش این بود اون روز کوچیک بودم نتونستم برا مادر کاری بکنم لااقل اینجا برات جبران میکنم😭😭
اباعبدالله بهش اجازه داد ، گفت: باشه برو ، حالا که حسنم گفته رو چشام میذارم .. اینقدر این خیمه‌ها رو گشتن یه زره‌ای برای قد و قواره‌ی این نوجوان پیدا کنن پیدا نشد. شیخ جعفر میگه وقتی میخواستن سوار بر مرکبش کنن اومدن بلندش کردن، قاسمُ قد و قواره‌ش به رکاب مرکب هم نمیرسه، رکابُ بالا آوردن. اما صدا زد: حسین جان، فقط بایست تماشا کن ببین فرزند حسن میخواد چی کار کنه... همچین زد تو دلِ لشکر، پیرمردایی که اونجا بودن، میشناختن، گفتن: فرار کنید. این درسته قد و قواره‌ش کوچیکه اما پسر حسنِ .. اما یکی داد زد گفت: نه، فرار نکنید راهشُ من بلدم: اول دوره‌ش کنید .. سنگ بیارید .. با سنگ از دور بزنینش .. همچین که از مرکب افتاد بعد بریزید سرش. این باباش توو جمل همه‌ی ما رو بیچاره کرد .. حالا بیچاره‌ش میکنیم، داغش و به دل مادرش میذاریم...
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
اباعبدالله بهش اجازه داد ، گفت: باشه برو ، حالا که حسنم گفته رو چشام میذارم .. اینقدر این خیمه‌ها ر
شده بغض جنگ جمل شدید حسن دیده دشمن تو رو که دید واسه‌ت نقشه‌ی تازه‌ای کشید ای تک‌سوارم .. با تیر و نیزه‌شون ، شد قامتت نشون از پیکر عسل ، میریزه جای خون اسبا یکی یکی ، رد میشن از تنت ضرب المثل شدی ، با قد کشیدن عجب روضه‌ای شد تو کربلا به یاد غم و رنج کوچه‌ها بازم تازه شد داغ مجتبی عزا به پا شد .. یه دشت و یه قاسم، یه دشمن و با اسبا تنش رو فشردن و توو خیمه زَنا غرق شیوَن و غوغا بپا شد .. اسم علی رو برد ، فرق سرش شکست خون لخته‌ها چه زود ، راه گلوشُ بست پهلوی زخمی و ، بازوی پُر ورم زینب رسید و گفت ؛ « ای وای مادرم» ای حسین.... علی اکبر که جوشن داشت آن شد تو که جوشن نداری وای بر من شاعر: داوود رحیمی
333.9K
امشب امام حسن رو قسم بدیم به قاسمش یه کربلا نصیب مون کنه💔💔
📜دعای فرج رو قرائت میکنیم به از: حضرت فاطمه«س» وشهید احمد انصاری 🤲🏻📿دعای فرج دسته جمعی اش قشنگه🙃بخوان دعای فرج،دعا اثر دارد...دعاکبوتر عشق است و بال وپر دارد♥️ ❤️ 💘 یـارانِ 💚 🌹 @yadeShohada313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چندتا ڪودک و نوجوان در کنار یکی از خیابان‌های زنجان با چادرهای مشکی مادرشان تڪیه کوچکی برپا می‌کنند. حالا باید بگردند، مداحی پیدا ڪنند ڪه حاضر شود بیاید برایشان روضه بخواند. حاج مهدی رسولی" از راه می‌رسد... @yadeShohada313
دعاکنیم جهت تمام بیماران و همچنین ایشون با ذکر ۵صلوات هدیه به حضرت قاسم«س».. 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
حاجی یه چیزو بهتون با اجازت بگم حاج اقا قاضی زاده مطلعید که عمه ام دیشب شب اول قبرش بود، خیلی ناراحت بودم‌گفتم چیکار کنم که خدمتی کرده باشم بهش تو گروه های واتساپی و ایتایی و تلگرامی زیادی عضوم وبا مسئول ادمین کانالهای پرجمعیتی دوستم همینجوری ی تراکت درستم کردم گفتم واسه شادی روح عمه بنده و شب اول قبرشون یه حمد وسوره و یکبار ذکر یاحسین بگید ..... مجموعه کانال ها و گروه ها قریب به بیست هزار نفر آدم اعضای فعال میشند از بچه حزب الهی ها و‌متدین ان شا الله 👈🏼روحانی محلمون امروز بهم از شهرستان زنگ زد ....گفت عمه تونو تو خواب دیدم.... بهش گفتم حاج خانوم چه خبر ؟؟ بهم گفت اینجا اصلا واسم حسابی نکردن فرشته های حساب.... مارو آوردن پناه دادنمون به خیمه بانوان امام حسین... پرسیدم بخاطر چی این لطفو بهت کردند..؟؟ گفت بخاطره اینکه واسم اینقدر ذکر یاحسین خیرات کردند.... گفتم چند تا ؟؟ گفت ۶۴هزار و ...یه دونه اش که قبول شد ،ازم حسابارو برداشتند .... بقیه یا حسین هاییکه واسم خیرات کردند فرستادند ذخیره موند واسه برزخ و قیامتم..... حاج اقا تورو خدا این کیه..... چقدر عظمت داره😭😭😭