تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
•|سلام بر شهیدحاجقاسمسلیمانی وهمرزمانش🕊 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ،
سلام شهدا🕊
ما هستیم؛ میهمان مجازی شما...
#ای_شهدا...
همسایه ات نیستیم اما...
#مهمان خانه ی مجازی تان که هستیم!
حق مهمان کمتر از همسایه که نیست!
خودتان دستمان را گرفته اید و آورده اید اینجا...
پس کمکی کنید ما هم یکی شبیه شما شویم...
در #شبجمعه یادی کنیم از دشت شقایق ها انشاءالله انهاهم نزد سیدالشهدا یادمان میکنند💔🤲
#بهیادتان_هستیم
#بهیادمان_باشید
...🕊
🕊.....
5.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تابوتمادرمونوبیارید😭💔!
اللّهُمَّکُنْلِوَلِیِّکَالْحُجَّةِبْنِالْحَسَنِ
صَلَواتُکَعَلَیْهِوَعَلىآبائِه
فیهذِهِالسّاعَةِوَفیکُلِّساعَةٍوَلِیّاًوَحافِظاً
وَقائِداوَناصِراًوَدَلیلاًوَعَیْناحَتّىتُسْکِنَهُ أَرْضَکَطَوْعاًوَتُمَتِّعَهفیهاطَویلاً🤲
ای داغدار اصلی این روضه ها بیا
صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا
تنها امید خلق جهان یابن فاطمه
ای منتهای آرزوی اولیاء بیا💔
بچها هرکی مشکلی داره چادر خاکی حضرت زهرا رو بگیره💔
خانم جان با هزار امید اومدم در خونه ات امیدمو ناامید نکن مادرم😭😭...
نزار امشب کسی دست خالی ازین محفل بیرون بره🤲
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
تابوتمادرمونوبیارید😭💔!
مدینه شاهدِ شب هایِ خاموشیست این شبها
علی چون شمع میسوزد کنارِ پیکر زهرا
زِاشکِ خویش بِنوشت این سخن بر تربت پاکش
بیا برگرد با من! سویِ خانه ای گلِ زیبا
منم شمعُ تویی گل؛ کودکانت همچو پروانه
به بزم ماتمت سوزند با یاد تو بی پروا
چگونه بیتو برگردم بسویِخانه زهراجان😭
سرشُ از رویِ مزار بلند کرد یه حالت خواب یه مرتبه بلند شد ..
گفت بریم ابن عباس بریم
عرضه داشت آقا کجا! شما گفتی کاش شبها طولانی بشه بشینیم راحت گریه کنیم برا خانم ..
گفت بریم حسین داره گریه میکنه ....
آقا از کجا فهمیدی گفت فاطمه م گفت .. برو حسین داره گریه میکنه ...😭
چگونه بی تو برگردم بسویِ خانه زهراجان
که میخواهند ازمن کودکانِ خسته مادرا
دیدن بینِ بچه های فاطمه از همه بیشتر امام مجتبی بی تابه .. یه گوشه از خونه زانویِ غم بغل گرفته 💔..
هر کاری میکنن آروم نمیشه ..
آقا ، شما بزرگه بچه های فاطمه ای شما هم باید باباتُ آرام کنی همه داداشتُ و هم خواهراتُ .. اینا هم داغ دیدن آخه چرا اینطوری گریه میکنی فرموده باشد آخه اینا که تو کوچه نبودن ...😭😭
در وسط کوچه تورا میزدن وای من وای من...
کاش بجای تو مرا میزدند وای من وای من😭
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
مرحوم مجتهدی رحمتاللهعلیه گفت:
میخوام ببینم چطوری شمارو از خانه بیرون آوردن ؛ امیرالمومنین فرمود شیخ جعفر اگه ببینی هرچی بهت دادیمُ ازت میگیریم؛ صدازد آقا بگیرید همه اینا به یه گوش چشم شما برمیگرده .. ولی من میخوام ببینم برا چه صحنه ای یه عمر دارم گیریه میکنم .. یه وقت پرده ها از جلو چشمش کنار رفت...
یابن الحسن بچهای امامزمان معذرت میخوام😭😭
میگه دیدم عمامشُ دور گردنش بستن .. خانمش رو زمین بین در و دیوار افتاده .. هی میکشیدن آقا رو .. سر بلند نمیکنه مولاعلی .. پایِ برهنه .. سرِ بی عمامه .. رسم بوده تو عرب هر کسی رو میخواستن حُرمَتش رو بشکنن بدون عبا و عمامه ، پایِ برهنه میکشیدنش بیرون ..😭
یاصاحبالزمان...
یه وقت دیدن خانم به سختی بلندشد صدا زد فضه امیرالمومنین رو کجا بردن ؟..
انقدر این امر مهمه با پهلویِ شکسته با سینۀ آسیب دیده دویید دنبالِ علی ..😭
با عجله خودشُ به علی رساند .. دست انداخت شالِ مولا رو گرفت یه تکان داد فاطمه چهل نفر زمین افتادن .. نامردِ دومی یه نگاه کرد صدای نحسش یلند شد قنفذ چرا ایستادی ؟..
کارُ تموم کن ..✋🏻
😭😭😭
روایت داریم، فردا قیامت بی بی میاد تو صحرای محشر محبین و گریه کن هاشُ پیدا میکنه .. 💔
امشب میخوام بگم خانم ، آخه ما کجا شما کجا .. 😔
رواست بیای بگردی منو پیدا کنی؟.. من چه ارزشی دارم 😭😭،
آی همه کس و کارم فدات بی بی جان .. به خاظرِ ما ، هم پشتِ در رفتی ، هم تو کوچه راهتُ بستن .. هم کتک خوردی .. هم پسر دادی .. 😭😭
تو خطبۀ فدکیه بخونید فرمود شما تا قیامت مسیرِ هدایت را عوض کردید .. کسی رو حقشُ غصب کردید که از دنیایِ شما به نان جو قانع بود .. به ظرفی آب قانع بود .. برا خودش و اهلش چیزی نمی خواست فقط میخواست شمارو هدایت کنه ...😔
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
روایت داریم، فردا قیامت بی بی میاد تو صحرای محشر محبین و گریه کن هاشُ پیدا میکنه .. 💔 امشب میخوام ب
تو ماجرای فدک میدونید کجا بیشتراز همه دلم اتیش میگیره؟؟
اونجایی که خانم وقتی گفت فدک از من و بچهای منِ اما یه حرف زد اون نامرد😭
گفت فاطمه به حق الناس چیکار داری بیا حق خودمو بهت بدم
ادم بمیره واین حرف رو نشنوه😭😭
من ایستاده بودم دیدم که مادرم را
قاتل گهی به کوچه گاهی به خانه میزد
گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره
او با قلافِ شمشیر او تازیانه میزد
مدینه چهل نفر مادرُ زدن که کربلا جرأت کردن بریزن تو گودال انقدر دختر رو با تازیانه بزنن .. که صدایِ سکینه بلند شد
ابتا انظُر إلٰى عمَّتيَ المَضروبَةِ . بابا پاشو ببین دارن عمه م رو میزنن ..😭
صلیالله علیک یااباعبدالله💔