#ختـمِ_قـرآن 📖
#نـذر_ظهور_صاحبالزمان✨
#یـاد_شـهـدا🕊
یٰادِ #شُهدا کمتر از شهادت نیست🌹
🍃🌸سلام برشما عاشِقان اهلبیت وشهدا..
📣بٰا کسبِ اجازه از اقٰاصٰاحِبَ الزّمان«عَج الله» آغاز میکنیم دورِ #شصتُ_هشتم ختم قران کریم را✨
✅به این نحو :
#لیستِ_نه_شهید برای درخواست کننده ارسال میشود به همراه یک جزء #قرآن که سهم تان هست و از زمان ارسال ختم به شما، تا #یک_هفته مهلت دارید جزء قران رو به نیابت از نه شهید هدیه کنید به #آقاصاحبَ_الزمان«عَج الله»🌹
🕊جهت در خواست ختم قران به این ایدی مراجعه کنید👇🏼👇🏼
@Sadatbanyfateme313
👈 #توجه: هریک ازشماعزیزان اگر حتی یک جز قران سهمش باشه در ثواب #یک_دورکامل قرآن شریک هست چراکه ختم گروهی هست👌🏼
🌸عزیزانی که در خانواده و نزدیکان #شهید دارند نام شون رو اعلام کنند تا در لیست شهدا ثبت بشه📜
🕊باتشکر از عزیزانی که در ختم قران دورِ قبل شرکت کردند ان شاءالله مشمول دعای اقاصاحب الزمان وشهدا قراربگیرید...
#امام_زمان
#شهـدا
@yadeShohada313
هےنگو مـن گنآهڪارم
منو قبولـ نمیکنہ..
روم نمیشہ با خدا حرف بزنم..
بہ قول استاد دولابے
مالـِ بد بیخ ریش صآحب شہ..!
تو مخلـوق خُدایے..:)
@yadeShohada313
گردان مهدویون نیویورک😎😅👊
انشاءالله به زودی!!
❣الـلـهمـ ؏جـل الـولیڪ الـفـرج❣
@yadeShohada313
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
#شهید_چمران 🕊 #امام_زمان ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
🍃🌷 ﷽ #کوله_پشتی_شهدا #شهید_چمران از زبان همسرش «غاده» قسمت یازدهم ✍.......... مصطفی الان کجا است؟
🍃🌷
﷽
#کوله_پشتی_شهدا
#شهید_چمران از زبان همسرش «غاده»
قسمت دوازدهم
✍....... در نوسود که بودیم من بیشتر یاد لبنان میافتادم، یاد خاطراتم، طبیعت زیبایی دارد نوسود، و کوههایش بخصوص من را یاد لبنان میانداخت. من ومصطفی در این طبیعت قدم میزدیم و مصطفی برای من درباره این جریان صحبت میکرد، درباره کردها و اینکه خودمختاری میخواهند، من پرسیدم: چرا خود مختاری نمیدهید؟ مصطفی عصبانی شد و گفت: عصر ما عصر قومیت نیست. حتی اگر فارس بخواهد برای خودش کشوری درست کند، من ضد آنها خواهم بود. در اسلام فرقی بین عرب و عجم و بلوچ و کرد نیست. مهم این است، این کشور پرچم اسلام داشته باشد.
🌸البته ما بیشتر روزهای کردستان را در مریوان بودیم. آنجا هم هیچ چیز نبود. من حتی جایی که بتوانم بخوابم نداشتم. همهاش ارتش بود و پادگان نظامی و تعدادی خانههای نیمه ساز که بیشتر اتاقک بود تا خانه. در این اتاقها روی خاک میخوابیدیم، خیلی وقتها گرسنه میماندم و غذا هم اگر بود هندوانه و پنیر. خیلی سختی کشیدم. یک روز بعداز ظهر تنها بودم، روی خاک نشسته بودم و اشک میریختم.
🌸غاده تا آنجا که میتوانست نمیگذاشت که مصطفی اشکش را ببیند، اما آن روز مصطفی یکدفعه سر رسید و دید او دارد گریه میکند. آمد جلو دو زانو نشست شروع کرد به عذر خواهی. گفت: من میدانم زندگی تو نباید اینطور باشد. تو فکر نمیکردی به این روز بیفتی. اگر خواستی میتوانی برگردی تهران. ولی من نمیتوانم، این راه من است، خطری برای خود انقلاب است. امام دستورداده که کردستان پاک سازی شود و من تا آخر با همه وجودم میایستم. غاده ملتمسانه گفت: بیایید برگردیم، من نمیتوانم اینجا بمانم. مصطفی گفت: تو آزادی، میتوانی برگردی تهران. چشمهایش پرآب شد گفت: میدانی که بدون شما نمیتوانم برگردم. اینجا هم کسی را نمیشناسم با کسی نمیتوانم صحبت کنم. خیلی وقتها با همه وجود منتظر مینشینم که کی میآیید و آن وقت دو روز از شما هیچ خبری نمیشود. مصطفی هنوز کف دستهایش روی زانوهایش بود، انگار تشهد بخواند، گفت: اگر خواستید بمانید به خاطر خدا بمانید، نه به خاطر من.
✍...... به هرحال، تصمیم گرفتم بمانم تا آخر و برنگردم. البته به سردشت که رفتیم، من به اکیپ بیمارستان ملحق شدم. نمیتوانستم بیکار بمانم. در کردستان سختیها زیاد بود. همان ایام آقای طالقانی از دنیا رفتند و برگشتیم تهران. در تهران برایم خیلی سخت بود و من برای اولین بار مصطفی را آنطور دیدم، با نگرانی شدید. منافقین خیلی حمله میکردند به او. عکسی از مصطفی کشیده بودند که در عینکش تانک بود و شلیک میکرد، خیلی عکس وحشتناکی بود. من خودم شاهد بودم این مرد چقدر با خلوص کار میکرد، چقدر خسته میشد، گرسنگی میکشید، اما روزنامهها اینطور جنجال به پا کرده بودند. در ذهن من هیچ کس درک نمیکرد مصطفی چه کارهایی انجام میدهد. از آن روز از سیاست متنفر شدم. به مصطفی گفتم: باید ایران را ترک کنیم. بیا برگردیم لبنان. ولی مصطفی ماند. به من میگفت: فکر نکن من آمدهام و پست گرفتهام، زندگی آرام خواهدبود. تا حق و باطل هست و مادام که سکوت نمیکنی، جنگ هم هست.
🌸بالاخره پاوه آزاد شد و من به لبنان برگشتم. همین قدر که گاهگاهی بروم و برگردم راضی بودم و مصطفی دقیق کارهایی را که باید انجام میدادم میگفت. سفارش یک یک بچههای مدرسه را میکرد و میخواست که از دانه دانه خانواده شهدا تفقد کنم. برایشان نامه مینوشت. میگفت: بهشان بگو به یادشان هستم و دوستشان دارم. مدام میگفت: اصدقائنا، دوستانم، نمیخواهم دوستانم فکر کنند آمدهام ایران، وزیر شدهام، آنها را فراموش کردهام.
🌸یک بار که در لبنان بودم شنیدم که عراق به ایران حمله کرده خیلی ناراحت شدم. جنگ کردستان که تمام شد خوشحال شدم. امید برایم بود که کردستان الحمدولله تمام شد.
🌸 فکر میکردم آن اشکهای من در تنهایی در کردستان نتیجه داده. من آنجا واقعاً با همه وجودم دعا میکردم که دیگر جنگ تمام شود. دیگر من خسته شدهام. دلم برای مصطفی هم میسوخت. من نمیتوانستم از او دور بشوم و با این حال حق من بود که زندگی با آرامش داشته باشم. فکر میکردم خدا دعایم را اجابت خواهد کرد و در لبنان و ایران جنگ تمام خواهد شد. خبر حمله عراق برایم یک ضربه بود میدانستم اولین کسی که خودش را برساند آنجا مصطفی است. فرودگاه بسته شده بود و من خیلی دست و پا میزدم که هرچه سریعتر خودم را برسانم به ایران. بالاخره از طریق هواپیمای نظامی وارد ایران شدم. در تهران گفتند که مصطفی اهواز است و من همراه عدهای با یک هواپیمای ۱۳۰c راهی اهواز شدیم.
#ادامه_دارد
یار #امام_زمان
@yadeshohada313
🎊 #مسابقه ملی کتابخوانی کرامت📚 با محوریت کتاب «امام رضا(ع)و کرامت انسانی» نوشته: محمد حکیمی...
✔️ویژه دهه کرامت تا دهه آخر صفر
🛍جوایز ویژه:
🎁 ۱ جایزه ۸ میلیون تومانی برای ۱ نفر...
🎁 ۸ جایزه ۱ میلیون تومانی برای ۸ نفر...
🎁 ۸بسته متبرک فرهنگی برای ۸ نفر ....
📎جهت اطلاع از شیوه نامه شرکت در مسابقه و دریافت سوالات به سایت👇👇
www.behnashr.razavi.ir
مراجعه نمایید .
📚تهیه کتاب با ۴۰٪ تخفیف از فروشگاههای به نشر و سایت👇👇
www.behnashr.com
کانال هامون✨✌️
@NamazeShab314
(کانال نماز شب مون👆)
@yadeShohadaa
(کانال عنایات ومعجزات امام زمان وشهدا مون👆)
@yadeShohada313
(کانال اصلی مون توسل به اقاصاحب الزمان وشهدا👆)
رفقا کانال هامون رو حمایت کنید👆🌺😊
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
🌴سالروز ربوده شدن حاج احمد متوسلیان 💛💫
💔امروز، #داغ دل تاریخ زنده شده است.
#فرمانده در #مرداد سال ۱۳۶۱ رفت و هنوز برنگشته است...
.
🍂 فرمانده ای که آرامش این روزها را از #تلاش ها و رشادت های او و امثال او داریم.
.
🍃 چشم های زیادی منتظر #حاج_احمد_متوسلیان هستند و دلهای زیادی از بی خبری اش #پیر شدند...
.
🍂او هم چون اربابش زیر بار ظلم نرفت.
نمی دانم سرنوشتش چون #اربابش شد یا چون #کاروان_اسرا اما او نمونه بارز #هیهات_من_الذله است.حال چه #اسیر باشد چه #شهید....
.
🍃منتظران این قصه بلا تکلیفی ۳۸ ساله هنوز هم منتظرند.
#حاج_احمد، #برگرد و پایان بده به این #غم بی خبری. بیا، این انقلاب و این روزها نیاز دارد به تو....
.
🍂حاج_احمد، دعا کن. #شرمنده نشویم. شرمنده تلاش های تو، دلتنگی ها و بی قراری های خانواده ات.
.
✍️نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
.
🍁به مناسبت سالروز ربوده شدن #حاج_احمد_متوسلیان.
.
📅تاریخ تولد: ۱۵ فروردین ۱۳۳۲.تهران
.
📅تاریخ ربوده شدن: ۱۴ تیر ۱۳۶۱.لبنان
.
@yadeShohada313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خلوتي داریم و حالي با خیالِ خویشتن :)!
#امام_زمان
می تونی!؟
مثل #شهدا باشی!؟
حتی چنددقیقه ...🙂
#یواشکی_های_شهدا
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
می تونی!؟ مثل #شهدا باشی!؟ حتی چنددقیقه ...🙂 #یواشکی_های_شهدا
هدف مون از انتخاب رفیقِ #شهید دقیقا چیه؟؟؟🤔
+چقد واقعا توزندگی هامون شبیه رفیق شهید مون هستیم؟؟
خیلی دیدم طرف از چادر خوشش نمیاد اما میگه فلان شهید رو به رفاقت انتخاب کردم🙂
شهدایی که سرخی خون شون رو به سیاهی چادر بخشیدن ..
شهدایی که خون دادن که چادر از سر دخترامون نیفته..
که دل امام زمان رو خون نکنند.خواهرم به #والله #والله #دونه #دونه شهید دادیم تا #چادر حضرت زهرا بمونه روی سرتو..
واعجبا...
+رفیق شهید داریم .اما غیبت میکنیم.. دروغ میگیم .. ریا میکنیم
شهدا اینجوری ان مگه..
+رفیق شهید داریم اما نمازهامون اول وقت نیست و نماز صبح مونم گاهی قضا میشه🙂
+مبادا روز مَحشر همین شهیدی که به رفاقت انتخابش کردی ازت دلگیر باشه و پیش خدا ازت گله کنه.. اخرسر #شهدا جلوتون رو میگیرند ...
آخر سر #شهدا از تون جواب میخوان ...
#شرمنده شون نباشید ...
بسه دیگه #شرمندگی از شهدا😔