eitaa logo
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
1.9هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
4.9هزار ویدیو
83 فایل
🦋اینجا همه،بچهایِ امام‌زمان ودوستان شهدا محسوب میشن😍 📌اهداف کانال: ✨سهمی درظهورامام زمان عج ✨زنده نگه‌داشتن یادشهـدا 💚فروشگاه‌مون: @ForoshgahMeshkat کانال تبلیغ وتبادل ندارد🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
💎آنچه در این تصاویر می بینید و بسیاری که ندیده ایم مانند نیمی از گردو در دست مبارک امام زمان عجل الله تعالی فرجه است. 🔹شيخ مفيد رحمه الله در كتاب «اختصاص» از امام صادق عليه السلام نقل كرده است كه فرمود: 🔸دنيا براى امام مانند نيمى از گردو تصوّر مى شود، هيچ چيزى از آن از نظر امام پنهان نيست، و همانا او بر همه اطراف آن احاطه دارد و هر گونه بخواهد مى تواند در آن تصرّف كند، همانطور كه يكى از شما آنچه مى خواهد از بالاى سفره برمى دارد، و بر آن احاطه دارد و هيچ چيزى از آن از نظر او پنهان نمى ماند. 📖اختصاص،ص ۲۱۲ 📖بصائر الدرجات،ص ۴۰۸ ،ح۳ 📖بحار الأنوار،ج۲۵،ص۳۶۷ ح ۱۱ 📖ينابيع المعاجز،ص ۱۸۵ ...💚@yadeShohada313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید مدافع حرم فاطمیون "سید پیمان موسوی"🌹 ولادت: 1357 شهادت: 1392/11/25 محل شهادت: دمشق مزار: قم نثار ارواح طیبه شهدا صلوات موشک ضد نفر آرپی جی هفت، حدود دویست و پنجاه تا ساچمه داره که تاثیر هر ساچمه کمتر از یک گلوله نیست.😔 معلم بهم خبر داد که یکی از بچه های فاطمیون زخمی شده و آوردنش بیمارستان. سریع رفتم تا اگه کاری از دستم بر میاد انجام بدم. وقتی وارد اتاق شدم جوانی خوش صورت و خندانی روی تخت دراز کشیده بود، دفعه اول بود که میدیدمش. معلم ما رو بهم معرفی کرد، اسمش پیمان بود، نگاهی به وضعیتش کردم، ظاهرا چیز مهمی نبود چون پیمان در حال حرف زدن و شوخی بود.😊 دکتر آمد بالا سرش و شروع به قیچی کردن لباس‌هاش کرد، دیدم ناراحت شد و جلوگیری کرد، بهم گفت اخوی به دکتر بگو قیچی نکنه، این لباس‌ها مال بیت الماله، خودم در میارم. کمکش کردم تا لباس رو در بیاره، وقتی از روی تخت بلندش کردم دیدم پشت کمرش تا پایین پاش غرق خونه، دکتر هم دست پاچه شد، سریع لباسها رو از تنش بیرون آوردیم، تمام بدن پیمان مثل آبکش سوراخ سوراخ بود.😢 گفتم؛ آخه برادر با این وضعی که داری چرا حرفی نمیزنی، یه آخی اوخی! خندید گفت: من به خاطر این افتخار آمدم اینجا، برای چی آخ بگم؟ میگم جانم! دقیقا یادمه، بیست و هفت ترکش از بدنش خارج شد. آخرین زخم ها رو حتی دیگه بی حس هم نکردند چون خیلی داروی بی حسی بهش تزریق شده بود.😭 وقتی کار دکتر تمام شد، پیمان بلند شد و آماده شد که بره! گفتم خیره ان‌شالله کجا؟ گفت؛ باید برگردم بچه ها دست تنهان، میرم همونجا استراحت میکنم. از بیمارستان که آمدم بیرون، با خودم فکر کردم واقعا معنای عشق از این بیشتره؟❤️ پیمان چند وقت بعد توی پنج راه غوطه شرقی به شهادت رسید و پیکر نازنینش برنگشت.💔 راوی: یکی از بهیاران فاطمیون ...💚 @yadeshohada313