شخصی از#حضرت_آیت_الله_بهجت (ره) پرسید :
#جزیره_خضراء که این همه درباره ی آن بحث می شود ، کجاست؟
فرمود: «جزیره خضراء آن دلی است که #امام_زمان(علیه السلام) در آن تاب بیاورد.»💔
گوهرهای حکیمانه ص ۱۲۴
@yadeShohada313
👌توصیههای تربیتی امام کاظم علیهالسلام
🏴 شهادت امام موسی کاظم علیهالسلام تسلیت باد
@yadeShohada313
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
🦋💚🦋💚🦋💚🦋💚 #ختـمِ_قـرآن 📖 #نـذر_ظهور_صاحبالزمان✨🤲 #یـاد_شـهـدا🕊👌 📣بٰا کسبِ اجازه از آقٰاصٰاحِبَالز
دمی با #قرآن❤️
مؤمن، زیرک است!
خیلی تلاش میکرد که هر ماه یک بار قرآن را ختم کند و ثوابش را به یکی از اهل بیت سلاماللهعلیهم اهداء کند.
امام موسی کاظم سلاماللهعلیه به او فرمودند:
"خداوند تو را در قیامت با ما قرار خواهد داد."
تو چگونهای؟
برای مولایت صاحب الزمان ارواحنافداه چه کردهای؟
ثواب ختم قرآنی را تقدیمشان کردهای؟
سورهای برایشان خواندهای؟
آیهای را به نیابتشان تلاوت کردهای؟
راستی!
تو برای امام زمانت چه کردهای؟
@yadeShohada313
#رزق_لایحتسب❤️
🌷ممنونم که در این مکان در بهشت روی زمین ماروهم یاد کردین ماهم به رسم معرفت صلواتی جهت حاجت دلشون هدیه کنیم ان شاءالله...
الهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم...
:)
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
✅ #پویش_کاشی_حرم 🔹اسیر هجرم و حسرتکش جماداتم چه میشد این که منم کاشی حرم بودم؟ روز ولادت مولود ک
💠 آغاز نصب کاشیهای ثبت شده بنام خیران ایرانی در حرم مطهر حسینی
🔸️ مدیر فرهنگی ستاد توسعه و بازسازی عتبات عالیات از آغاز عملیات نصب کاشیهای ثبت شده بنام خیران ایرانی در طرح توسعه حرم مطهر امام حسین (ع) خبر داد.
🖇 مشاهده خبر ...
http://www.atabat.org/0001nJ
🔺️ستاد توسعه و بازسازی عتبات عالیات
@yadeShohada313
23.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹️نخستین مجموعه از کاشیهای هفت رنگ و معقلی که خیران ایرانی با نذر، به نام خود یا عزیزانشان ثبت کرده بودند، در طرح توسعه حرم امام حسین(ع) مزین بنام صحن و شبستان حضرت زینب(س) نصب شد.
مدیر فرهنگی ستاد توسعه و بازسازی عتبات میلاد جوادی با بیان اینکه اسناد و شواهد متقن بهدست آمده از اعتاب مقدسه نشان میدهد که خیران و استادکاران ایرانی در قرون گذشته، نام خود را بر پشت خشتها، درها، ضریحها و دیگر اجزاء معماری حرمها به یادگار ثبت میکردند، گفت: حک نام خیر و دستاندرکاران احداث بنا در حرمهای مطهر به امید بهرهمندی از شفاعت ائمه اطهار (ع)، سنتی رایج بین استادکاران ایرانی بود که افتخار ساخت وساز در اعتاب مقدسه را داشتند.
امروز نیز ستاد توسعه و بازسازی عتبات عالیات به تأسی از این سنت دیرین، با راهاندازی پویش «کاشی حرم»، این فرصت معنوی ارزشمند را فراهم کرده است تا تمامی دوستداران اهل بیت (ع)، با نذر برای طرح توسعه حرم امام حسین(ع) و حک نام خود یا عزیزان درگذشتگان، نام آنان را در حرم مطهر جاودانه کنند.
eitaa.com/yadeShohada313
⭕️ نیشابوری ها
فردا دورهمی داریم در نیشابور
از اون دورهمی خاص میشه انشالله
مهدیار پاشو بیا 😎
#دورهمی #سیدکاظم_روحبخش
🌹نماز شب بیست و ششم ماه #رجب
🌴12 ركعت است. بعد از حمد، چهل مرتبه (و بنا به روایتى چهار مرتبه) سوره توحید را خوانده شود.
🍃رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: هر کس این نماز را بخواند ملائكه با او مصاحفه مى كنند و كسى را كه ملائكه با او مصافحه كنند، از توقف صراط و حساب و میزان ایمن گردد و خداوند هفتاد فرشته به سوی او می فرستد که برای او استغفار کنند و ثواب برای او نویسند و برای او تهلیل کنند و هر وقتی که از جای خود تکان خورد تا صبح ، گویند: اللهم اغفر لهذا العبد.
✅از حضرت رضا(علیه السلام) روایت است هر کس روز بیست و ششم رجب را روزه دارد، خداوند روزه او را کفاره هشتاد سال گرداند.
📗 اقبال الاعمال سید ابن طاووس جلد دوم ص828 ترجمه محمد روحی
🌟@yadeShohada313
{خبر دادن شهادت و ذکر معجزهای از حضرت امام کاظم صلوات اللّه علیه}
▪️مُسَیّب، آخرین زندانبان حضرت موسی بن جعفر علیهما السّلام (که از شیعیان بود) گوید: سه روز قبل از شهادت (و یک روز قبل از مسموم شدن) حضرت مرا طلبیدند و فرمودند: امشب عازم مدینه هستم، تا عهد امامتِ پس از خود را به فرزندم علی (علیه السّلام) واگذار کنم، همچنان که پدرم این عهد را به من واگذار نمود و او را وصی و خلیفۀ خود نمایم؛
عرض کردم: آیا توقع دارید با وجود این همه مأمور و قفل و زنجیر، امکان خروج شما از زندان را فراهم کنم؟!
فرمودند: ای مسیّب! معرفت و یقین تو دربارهٔ خدای تعالی و دربارهٔ ما ضعیف شده است؟!
گفتم: نه، مولای من!
فرمودند: پس چه؟
گفتم: دعا کنید ایمانم قویتر شود؛
امام چنین دعا فرمودند: خدایا او را ثابت قدم بدار؛
سپس فرمودند: من با همان اسم اعظمی که آصف بن برخیا (وزیر و وصیّ حضرت سلیمان علیه السّلام) با آن تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن در برابر سلیمان حاضر کرد (و از یمن به فلسطین آورد)، خداوند متعال را میخوانم و (از بغداد) به مدینه نزد پسرم علی میروم!
ناگهان دیدم امام دعایی خواندند و ناپدید شدند!
مدت زمانی نگذشت که بازگشتند و با دستان خود، زنجیرهای زندان را به پاهای مبارکشان بستند؛
من به خاطر نعمت معرفتی که خداوند عطایم نموده است، به سجدۀ شکر رفتم؛
سپس حضرت به من فرمودند: سرت را بلند کن ای مسیّب و بدان که من پس از سه روز از دنیا میروم!
من به گریه افتادم؛
امام فرمودند: گریه نکن، پسرم علی (بن موسی الرّضا علیه السّلام) پس از من امام و مولای توست؛ اگر به ولایتش تمسّک بجویی، گمراه نمیشوی...
📚منابع:
عیون اخبار الرّضا علیه السّلام ج۲ ص۹۵
مناقب ابن شهرآشوب ج۳ ص۴۲۰
«اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
eitaa.com/yadeShohada313
بسم الله الرحمن الرحیم
🔶از مادربزرگش ...🔶
✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی
حلقه بزرگی از شاگردانش در مسجد بزرگ دمشق، گِرد او جمع شده بودند. درس پایان یافته بود و مثل همیشه، شاگردانش اطرافش را گرفته بودند و سوالبارانش میکردند. او هم با سعه صدر به سوالات مهمشان جواب میداد.
-استاد در این ایام غیبت صغری چه کنیم؟
-آنگونه که به ما رسیده، به زودی غیبت کبری آغاز میشود. اگر از منِ پیرمردی که هفتاد هشتاد سال عمر خودش را در علوم مختلف صرف کرد میشنوید، در تحصیل علم و دستگیری از یتیمان آل محمد که همان شیعیان هستند کوشا باشید. کاری به جز دستگیری و خدمت به مردم به ما یاد ندادهاند.
-استاد چرا به بیت المقدس برنمیگردید؟ مگر شما متولد بیت المقدس نیستید و سالهای زیادی در حلب و بیت المقدس زندگی نکردید؟ چرا دمشق؟
-به خاطر علم پسر جان. علم. اگر هفتاد هشتاد سال دیگر هم عمر کنم، مانند تشنه ای که دنبال آب حیات است، دنبال علم خواهم رفت. هنوز به پنجاه سال نرسیده بودم که لقب کشاجم را برای خود انتخاب کردم. کاف اشاره دارد به کاتب بودن، شین اشاره دارد به شاعر بودن، الف اشاره دارد به ادبیات، جیم اشاره دارد به علم جدل و منطق، میم اشاره دارد به متکلم و منجم بودن. سالها بعد وقتی در طب به جایی رسیدم که حرف اول را در حلب و دمشق و بیت المقدس میزدم، طاء به اول اسم خودم افزودم و شدم «طکشاجم»
همه شاگردان لبخند زدند و استاد را ستودند. یکی از شاگردان سوالی پرسید که سبب شد طکشاجم برای لحظاتی سرش را پایین بیندازد و سکوت کند. آن شاگرد پرسید: «استاد! چرا شعر؟ منکر طبع لطیف شما نیستم اما بنظرتان شاعر بودن با علوم بزرگی که در سینه دارید، جمع میشود؟»
طکشاجم پس از اندکی سکوت، سر بلند کرد و گفت: «شعر را از مادربزرگمان داریم. همانگونه که ایمان و اسلام را از آن بانو داریم. اصل و نسب ما به یهودیانی میرسد که ... بگذریم ... مادر بزرگی داشتم. سالها با مردی بی رحم زندگی کرد. مردی که تخصصش شکنجه و زندانبانی بود. اینقدر حرفه ای شیعیان و مخالفان عباسی را شکنجه میداد که معمولا کسی در برابرش مقاومت نمیکرد و زود میشکست. تا اینکه ماموریتی به او رسید. زندانی به او سپردند که مرد خاصی بود. از او دنبال حرف نبودند. فقط قصدشان شکستن او بود. قصدشان حذف او از پیشِ چشم و انظار شیعیان بود. به مدت هفت سال در دو زندان زندانی اش کردند اما جواب نداد. انواع و اقسام عملیات روانی علیه او انجام دادند ... از آوردن زنان آوازخوان و رقاصه گرفته تا تبعید و تهدید خانواده اش ... هیچ اثری بر آن زندانی نداشت.
پدربزرگم احساس شکست میکرد. شش ماه وقت گرفت تا فکری به حال آبرویش کند. آن زندانی شده بود قاتل آبروی پدربزرگِ یهودی ما که نامش سِندی بن شاهک بود.
سندی بن شاهک به اورشلیم رفت. به نزد اساتید و فحولِ و چیره دستان یهود مراجعه کرد. از آنان مشورت گرفت. آنان به او گفتند که تا زندانی را وارد خانهات نکنی و مدام تحت نظر نداشته باشی، زندانی فرصت استراحت و تنفس پیدا میکند. وقتی زندانی فرصت تنفس و برخورد با نور را پیدا کند، عقل و مشاعرش کار میکند و تبدیل به رقیب میشود و کارِ شکستن او دشوارتر میگردد. آنان به او پیشنهاد ساختن مطامیر دادند.
🔺مطامیر چیست؟ در زیرزمین خانه ها چاهی را حفر میکردند که به جای این که مستقیم در زمین فرو برود، به حالت پلکانی و کَج تا عمق بیست سی متر در قعر زمین میرفت. با عرضی به اندازه نشستن یک نفر. یعنی پله ها به اندازه رفتن فقط یک نفر جا داشت. تهِ این مطامیر مخوف، سقفی کوتاه، یعنی به اندازه نصفِ ایستادن یک انسان معمولی ارتفاع داشت. خب در چنین شرایطی نه میتوان خوابید و نه میتوان ایستاد. فقط باید خود را جمع کرد و به دیوار آن گودال تاریک تکیه داد.»
اشک، تمام صورت طکشاجم را فرا گرفته بود. دستی به صورت و محاسنش کشید و ادامه داد: «روزی مادربزرگم دیده بود که سِندی به همراه یک نفر وارد منزل شد. سربازان حکومتی آن دو نفر را به منزل رسانده بودند و رفته بودند. مادربزرگم از سندی پرسیده بود که این مرد کیست که با چشم و دست بسته به زیرزمین بردی؟
سندی گفت: این مرد همان کسی است که آبروی چهار خلیفه را برده. آبروی مرا هم برده. نه میشکند و نه حرف میزند. اینقدر اینجا میماند که یا جنازه او مطامیر خارج شود یا جنازه من!
ادامه مطلب👇
مادربزرگم با وحشت گفت: یعنی آن مرد قرار است در گودال زیرزمین حبس شود؟! فکر نمیکردم خانه ام زندان شود و از حالا من و تو و بچه ها بشویم زندان بان!
سندی گفت: حق ندارید به طرف مطامیر بروید. روزی نصف نان و جرئه ای آب از بالا ... از سوراخی که از درش ساخته ایم، به قعر آن بینداز و برو!
مادربزرگم میگفت از وقتی آن مرد در سیاه چال خانه ما حبس شد، قلبم آرام و قرار نداشت. وقتی سندی در خانه نبود، به نزدیکیهای زیرزمین میرفتم. هر روز آن مرد، وقتی از عبادتهایش فارغ میشد، با سوز و آه، شروع به خواندن ابیات و اشعاری میکرد که جان را میسوزاند. در یکی از ابیاتش خود را موسی بن جعفر معرفی کرده بود. مادر بزرگم به مادرم گفته بود که شنیدم که چند مرتبه در اشعارش خود را موسی بن معرفی کرد.
روزها از پیِ هم میگذشت و مادربزرگم هر روز، به محض رفتن سندی از خانه، خود را به پشت درِ مطامیر میرساند و به مناجات و اشعار موسی بن جعفر گوش میداد. تا این که کمکم طبع شعر مادربزرگم گل کرد و شروع به سرودن اشعاری در مناقب موسی بن جعفر کرد. مادرم میگفت وقتی مادرش برای آنان لالایی میخوانده، از موسی بن جعفر میگفته. از اجداد معصومش که در اشعار موسی بن جعفر بوده برای مادرم و دیگر بچه هایش میخوانده. تا این که این طبع لطیف را سینه به سینه از مادربزرگم به مادرم و از مادرم به من منتقل شد و به همین خاطر است که اکثر اشعارم در مدح موسی بن جعفر است.
هر کدام از شاگردان طکشاجم خود را به گوشه ای از کلاس درس انداخته بود و مشغول ناله و گریه بودند. اما از آن روایت جانسوز، خودِ طکشاجم که در سنین پیری به سر میبرد، بیشتر از همه خُرد شده بود و اشک میریخت.
وقتی شاگردان کنار رفتند و طکشاجم میخواست از مسجد خارج شود این جملات را زیر لب میگفت و آهسته آهسته قدم برمیداشت و مسجد را ترک کرد: «اگر آن مادربزرگ نبود، اگر محبت آن زندانی در قعر سجون به دل مادربزرگان نمیافتاد ... نه ما طعم اسلام میچشیدیم و نه لذت شیعه بودن ... و نه سینهمان مملو از علوم آل محمد میشد. رحمت و غفران الهی به آن مادربزرگ و آن لالایی ها و ... درود بی حد و حصر پروردگار عالم به موسی بن جعفر و اجداد و اولاد طاهرینش.»
#دلنوشته_های_یک_طلبه
@Mohamadrezahadadpour
#زیارتنیابتی_کاظمین💔
عزیزان و سروران گرامی!
به اطلاع می رساند که سایت حرم حضرت اباالفضل علیه السلام (سایت الکفیل) برای زیارت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در #کاظمین و به مناسبت سالروز شهادت آن امام در 25 ماه رجب، ثبت نام می کند.
توصیه می شود به نیابت از مولایمان حضرت صاحب الزّمان علیه السلام، حضرت کاظم علیه السلام را زیارت کنیم:👇
http://alkafeel.net/zyara/
«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
@yadeShohada313