eitaa logo
تَوَسُّل‌بِه‌ امام‌ز‌َمٰان‌وَشهدا🇵🇸
1.9هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
4.9هزار ویدیو
84 فایل
🦋اینجا همه،بچهایِ امام‌زمان ودوستان شهدا محسوب میشن😍 📌اهداف کانال: ✨سهمی درظهورامام زمان عج ✨زنده نگه‌داشتن یادشهـدا 💚فروشگاه‌مون: @ForoshgahMeshkat کانال تبلیغ وتبادل ندارد🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هٰا💚 💘 🤲😭 🌷ختم به امٰام‌حسین علیه‌السلام و خانم فاطمه‌ سلام‌الله‌علیها و شهید علیرضا موحد دانش به آقاجان‌مون عجل‌الله‌تعالی‌فرج‌الشریف ❤️تعداد هایی که میفرمایید را جهت ثبت به این آیدی ارسال بفرمایید👇 🆔 @azahra67 ....... 💚💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید به من وتو ♥ : علیرضا موحد دانش🌷 🕊 برادران وخواهران مؤمن ومسلمان! سعی کنید به شعارهایی که در خانه هایتان می دهید جامه ی عمل بپوشانید و نظاره گر وتماشاچی نباشید. خداوند در قران می فرماید: ای پیغمبر، به یارانت بگو غیر از دو نیکی چه چیزی از ما انتظار دارید. یا پیروز می شوید ویا شهید. که در هر صورت پیروزی با شماست وشما برنده ی نهایی هستید. به شما توصیه می کنم که نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین (علیه السلام) در میدان نبرد شهید شد مبادا در غفلت بمیرید که علی (علیه السلام) در محراب عبادت شهید شد مبادا در بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین در راه حسین (علیه السلام) و با هدف شهید شد 🌹نثار روح پاک شهید علیرضا موحد دانش صلواتی هدیه بفرمایید... 🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 @yadeShohada313
معلمی که بخاطر صلوات گرفتن برای امام زمان اخراج شد! کودتایی که اتفاق افتاد و نفهمیدیم ... @yadeshohada313
♨️طنز تلخ(۲) این قسمت: چای هندی و وفاق ملی! استکان چای هندی رو گذاشتم جلوش؛ اما هیچ واکنشی نشان نداد. چشم دوخته بود به دیوار روبرو. دستم رو بردم جلوی صورتش و تکان دادم. دیدم نه اصلاً در این عالم نیست. دستم را گذاشتم روی شانه‌اش و تکانش دادم، به خودش آمد. گفتم: کجایی بابا؟ خیلی تو فکری؟ پس کله‌اش را خاراند گفت: هنوز تو کف این "وفاق ملی" ام. - مگه چیز بدیه؟ - والا چه عرض کنم... رو کاغذ که چیز خوبیه؛ ولی تو عمل که میای، می‌بینی تا اینجای کار انگار همه‌ش به نفع فتنه‌گران و مجرمان و خودفروختگان و فحاشان و رقاصان و اینا داره تموم می‌شه. مجتبی که تا حالا ساکت بود گفت: اینو گوش کنین. می‌گن یه گرگ و شتری به خاطر بالا بودن اجاره‌ها، مشترکا یه خونه رو اجاره کرده بودن. هر روز صبح بچه‌هاشون رو توی خونه می‌ذاشتن و خودشون می‌رفتن دنبال تهیه‌ی غذا. یه روز که گرگ زودتر و دست خالی برگشته بود، یکی از بچه‌شترها رو خورد. وقتی سر و کله‌ی شتر از دور پیدا شد، گرگ زود جلو دوید و در حالی که سعی می‌کرد توی صداش نگرانی پیدا باشه، گفت: رفیق یکی از بچه‌هامون نیست. شتر با هول و ولا گفت: از بچه‌های من یا بچه های تو؟ گرگ قیافه‌ی حق به جانبی به خودش گرفت و گفت: باز که ازون حرفا زدی! ما که بنامون بر "وفاق ملی" بود. من و تو نداره؛ یکی از بچه‌های "ما". شتر که هیچ وقت این قدر قانع نشده بود؛ دیگر چیزی نگفت و زندگی همچنان به خوبی و خوشی ادامه پیدا کرد؛ فقط بدی‌اش این بود که هر چند وقت یک بار یکی از بچه‌شترها گم می‌شد؛ ولی شتر اصلا ناراحت نمی‌شد‌؛ چون عوضش" وفاق ملی"شان سر جاش بود. در این فاصله که ما غرق شنیدن قصه بودیم. بهزاد از فرصت استفاده کرده و چای خودش و مجتبی و کریم رو بالا داده بود و در حالی که با پشت دست، آبخور سبیلش رو خشک می کرد گفت: عجب چیز خوبیه این وفاق ملی! @yadeshohada313
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
⛔️ ⛔️ اثر جدید محمد رضا حدادپور جهرمی انتشار به زودی 😉
🌱بخوان دعای فرج دعا اثر دارد 🌱دعاکبوتر عشق است و بال‌وپر دارد 🌼شبی دیگر از شبهای عشق وانتظار...با مولا هستیم ان شاءالله تا ظهور حضرتش...دعای فرج میخوانیم همه به‌نیابت از اهلبیت و شهدا🤲 خدایا به حق عمه سادات حضرت زینب کبری سلام الله علیها فرج مولامون رو برسون 🤲 ┄┅─✵❤️✵─┅┄ @yadeShohada313 ┄┅─✵❤️✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا