چرا به چابهار حمله تروریستی شد؟
ایتا
http://eitaa.com/yadeyaran313
سروش
https://sapp.ir/yadeyaran313
📸 پوستر/ شهید احمد کشوری
🔸به مناسبت سالروز شهادت شهید
#ڪلام_شهید:
بی تفاوتی را از خود دور کنید، در مقابل حرف های منحرف بی تفاوت نباشید. مردم کوفه نشوید و امام را تنها نگذارید. در راهپیمایی ها بیشتر از پیش شرکت کنید. در دعاهای کمیل شرکت کنید. فرزندانتان را آگاه کنید. و تشویق به فعالیت در راه الله کنید.
ایتا
http://eitaa.com/yadeyaran313
سروش
https://sapp.ir/yadeyaran313
📸سرباز وظیفه شهید «ناصر درزاده» و ستوان دوم «داریوش رنجبر» که در جریان حادثه تروریستی امروز چابهار به شهادت رسیدند.
ایتا
http://eitaa.com/yadeyaran313
سروش
https://sapp.ir/yadeyaran313
#کلام_شهید
🔶دانشجو موذن جامعہ است ...
اگر خواب بماند نماز امت قضا میشود.
#شهید_محمد_حسین_بهشتی
#روز_دانشجو_مبارڪ🌸
ایتا
http://eitaa.com/yadeyaran313
سروش
https://sapp.ir/yadeyaran313
🔶 روز #دانشجو روز ماندن فریادهای ضداستبدادی و ضداستعماری #جوانان این کشور گرامی باد 🌴
تهنیت ویژه خدمت #دانشجویان عزیزمون🌼
#پهلوی #شاه #خونریز #فرقه_تبهکار #دانشگاه #نیکسون #آمریکا #انگلیس #کودتا #دانشگاه_تهران #مرگ_بر_آمریکا #مرگ_بر_شاه #خون #استعمار
ایتا
http://eitaa.com/yadeyaran313
سروش
https://sapp.ir/yadeyaran313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایــن انــقلاب به ظــــهـور مــــیرســد و هــدفش ظـــهور اســت...
وحشت نتانیاهو از گسترش قدرت نظامی ایران
ایتا
http://eitaa.com/yadeyaran313
سروش
https://sapp.ir/yadeyaran313
بسم الله الرحمن الرحیم
در آذرماه 94 بود که بنده به اتفاق برادر رحیم کابلی دراطراف شهر الحاضر حلب سوریه درکنار ساختمان فرماندهی نشسته بودیم ومشغول صحبت وبررسی اوضاع بودیم. نگاه مادرفاصله 20متری به برادر اسماعیل خانزاده افتاد با بلند کردن دست و زبان سلام وعلیک کردیم. برادر خانزاده که ازجلوی ماعبورمیکرد، برادر رحیم گفت.
حاج حمید، برادر خانزاده شهید میشود.
گفتم، آقا رحیم، چطور وچی شده،
برادر رحیم گفت، به خودش گفتم که شهید میشی.
گفتم، آقا رحیم، واکنش او چطور بود؟
برادر رحیم گفت:سکوت داشت.
گفتم، اقارحیم، چطور اینقدر محکم حرف می زنی؟ مگر بشما چیزی رانشان دادند؟
برادر رحیم گفت:خواب شهادتش رادیدم، اوحتما چند روز آینده به شهادت میرسه،
گفتم، ان شاء الله خیرورحمت الهی بر سرمان باشه، هرچه رضای اوست رقم میخوره،
برادر اسماعیل خانزاده، تقریبا پس از حداکثریکهفته بعد درمرحله پایانی عملیات محرم درمنطقه عمومی پادگان مستودعات (معراته) بشهادت رسید.
📸عکس فوق مربوط به بیان خبرشهادت برادر اسماعیل خانزاده درمنطقه الحاضر میباشد.
روحشان شاد و راهشان پررهرو باد.
سردار حمیدرضا رستمیان
ایتا
http://eitaa.com/yadeyaran313
سروش
https://sapp.ir/yadeyaran313
سرلشکر خلبان شهید احمد کشوری
زمان تولد : تیر ۱۳۳۲
محل تولد :کیاکلا(سیمرغ)، استان مازندران
زمان شهادت : ۱۵ آذر ۱۳۵۹ (۲۷ سال)
محل شهادت :تنگه بینا، استان ایلام میمک
(سرنگونی بالگردش بهدست میگ عراقی)
مدفن: قطعه ۲۴ بهشت زهرای تهران
یك شب كه تعدادی از خلبانها مشغول خوردن شام بودند، صحبت از جنگ شد. یكی میگفت: من به خاطر حقوقی كه به ما میدهند میجنگم،
یكی دیگر میگفت من به خاطر بنیصدر میجنگم
. یكی میگفت من به خاطر خودم میجنگم و دیگری گفت من به خاطر ایران میجنگم
. شهید كشوری گفت: من همه اینها را قبول ندارم تنها چند تا را قبول دارم و گفت:
من به خاطر خدا میجنگم. جنگ برای خداست، ما نباید بگوییم كه ما به خاطر فلان چیز میجنگیم. مگر ما بت پرست هستیم. ما به خاطر خدا، به خاطر اسلام میجنگیم.
اسلام در خطر است نه بنیصدر. اسلام در خطر است ما به خاطر اسلام می جنگیم و جنگ ما فقط به خاطر اسلام است
.
#فرازی_از_وصیت_نامه_شهید
بی تفاوتے را از خود دور كنید، در مقابل حرف هاے منحرف بی تفاوت نباشید، فرزندانتان را آگاه كنید و تشویق به فعالیت در راه الله كنید
سرلشکر خلبان شهید احمد کشوری
زمان تولد : تیر ۱۳۳۲
محل تولد :کیاکلا(سیمرغ)، استان مازندران
زمان شهادت : ۱۵ آذر ۱۳۵۹ (۲۷ سال)
محل شهادت :تنگه بینا، استان ایلام میمک
(سرنگونی بالگردش بهدست میگ عراقی)
مدفن: قطعه ۲۴ بهشت زهرای تهران
یك شب كه تعدادی از خلبانها مشغول خوردن شام بودند، صحبت از جنگ شد. یكی میگفت: من به خاطر حقوقی كه به ما میدهند میجنگم،
یكی دیگر میگفت من به خاطر بنیصدر میجنگم
. یكی میگفت من به خاطر خودم میجنگم و دیگری گفت من به خاطر ایران میجنگم
. شهید كشوری گفت: من همه اینها را قبول ندارم تنها چند تا را قبول دارم و گفت:
من به خاطر خدا میجنگم. جنگ برای خداست، ما نباید بگوییم كه ما به خاطر فلان چیز میجنگیم. مگر ما بت پرست هستیم. ما به خاطر خدا، به خاطر اسلام میجنگیم.
اسلام در خطر است نه بنیصدر. اسلام در خطر است ما به خاطر اسلام می جنگیم و جنگ ما فقط به خاطر اسلام است
.
#فرازی_از_وصیت_نامه_شهید
بی تفاوتے را از خود دور كنید، در مقابل حرف هاے منحرف بی تفاوت نباشید، فرزندانتان را آگاه كنید و تشویق به فعالیت در راه الله كنید
@rahro313
در راه شهدا قدم بردارید.
در راه شهدا حرکت کنید.
بر دوش بگیرید این شهدا را
تمام ارزش ها در شهداست.
خوشا به حال شهدا، آنها گلهای خوش بویی بودند که خداوند چید، خدا آن ها را برگزید.
شهدا زنده اند، شهدا برای کسانی زنده اند که راهش را ادامه دهند، امانتدار خوبی باشید برای شهدا ...
فرازهایی از آخرین سخنرانی سردار
🌷شهید علی چیت سازیان🌷
📎 فرمانده اطلاعات و عملیات لشگر ۳۲ انصارالحسین (ع)
ایتا
http://eitaa.com/yadeyaran313
سروش
https://sapp.ir/yadeyaran313
یاد یاران
برای پدرم که همیشه معلم ماند ......
به بهانه ی سی و هشتمین سالگرد شهادت اولین معلم فرهنگی مازندران به قلم فرزند شهید
🔸 امروز روز بزرگی ست.
🔸آخرین کلاس درست ، ماندگارترین درس تاریخ شد
▪️سالهاست که ۱۶ و ۱۷ آذر تب می کنم . چشمانم می سوزد و به یاد لبهای تشنه ات جانم آتش می گیرد ... اما تو به من آموختی برای خلق حماسه های جدید باید سرپا بمانم، اما پدر بیقراریهای این دل خسته آرام شدنی نیست . مرثیه شبهایی ست که به صبح نمی رسند .
▪️هر ۱۷ آذر آتش در دلم زبانه می کشد , پر از اضطرابهای پنهانم. امشب پیمان عشق در سنگرهای مقاومت بسته می شود .
▪️هوا گرگ و میش بود و قرمزی افق فضای خاکریز را غریبانه می کرد . صدای ترس دشمن از پس تیر و خمپاره های بی هدف به گوش می رسید . چه نغمه های عاشقانه ای که از درد فراق عزیزان به گونه غلطید و چه نگاه های عاشقانه ای که در اخرین وداع خمپاره شد بر فرق دشمنان .
▪️امروز روز بزرگی برای توست پدر ! آخرین کلاس درست ماندگارترین درس تاریخ شد.
▪️ چه میفهمند دیگران مصاف سینه و گلوله را , مصاف خمپاره و استخوان پیشانی را . چه میدانند معنای حماسه را آنجا که در سنگرت ماندی و ماندی و ماندی تا آخرین فشنگ از تفنگت بازوی اراده دشمن را قطع کرد.
▪️چقدر خوب فهمیدی معنای فرمانده ای را که مهماتش تمام شد اما سنگرش را ترک نکرد تا جای چرخ های تانک بر پیکرش آخرین امضا پای مشق های بچه های وطنش باشد .
▪️فرمانده ! درس میهن پرستی از سنگری که تو آن را ترک نکردی و از لحظه ای که وسوسه دیدار امید و آرزویت تو را به عقب نراند به کودکان این دیار منتقل شده است .
▪️چه تناسب سرخی است بین پیکر پاک تو و چرخ های تانک !
پدر ! برای الفبای محبتت دلتنگم و خدا می داند چقدر لحظه های سپیدی را تجربه کردم که خندهای شادمانه ات را کم داشت . چقدر دلم می خواست انتهای لبخندت را در لحظه به بار نشستن امید و ارزوی یک ملت می دیدم . خیالت راحت ... عشقی که از ولایت در دلم کاشتی امروز جوانه زد و تبدیل به درخت توانمند وطن پرستی شده است .
▪️فرمانده , خیالت جمع ... آرام بگیر در کنار رحمت الهی که امروز دستهای رهبرم سایه مهرت شد . شهادتت که سند مظلومیت فرزندان این دیار بود فراموش نشد و تا امروز دشمن را وادار کرد تفنگش را به زمین بگذارد و داغ ترس این ملت از صدای خمپاره و گلوله را به گور برد .
▪️بار دیگر برایم از عشق بگو و بگذار دمی کنارت قصه امیدها و آرزوهایی را بگویم که چشمانشان در حریم حرم جا ماند . بگذار برایت از دسیسه های دشمن بگویم که مرزهای فرهنگ را هدف گرفته است . بگذار برایت از خنجرهای آماده شان بگویم که در آرزوی فرو رفتن در قلب فرهنگ این کشور را دارند و زهی خیال باطل از این خواب مشوششان /
▪️فرمانده ! درسهایت را خوب به یاد دارم . سنگرها را از خانه تا مرز چیده ام . فرزندانم را برای ایستادن در این خاکریز به میدان فرستاده ام . می دانم مردم زیر بار فشار تحریم های خصمانه دشمن کمر خم می کنند اما نمی شکنند. مادران این سرزمین جوان زیر تیغ گلوله می سپارند اما دست گدایی به سوی نامردان دراز نمی کنند.
شهادتت قصه ماندگاری شد که هر هفدهم آذر تکرار می شود .
▪️درست در همان جا که برای آخرین بار بر زمین افتاده ای به نامت مدرسه ای سبز شد تا شاید کودکان این سرزمین قصه افتخاراتت را مرور کنند . در آلبوم افتخاراتت آنجا که به مدالهایت برسند , می دانند پای دفاع از ناموس و کشور که به میان آید معلم و قهرمان بوکس کشور هم که باشی , جامه رزم می باید به تن کرد .
▪️پدر این روزها چقدر جایت خالیست .. تانکهای دشمن بیشمار می آید و سنگرها لبریز از رزمندگانی ست که از تو آموخته اند راز ایستادگی را . اما تو کجا و اینان کجا !! گاه سنگر از فرمانده خالی می شود و گاه سنگر به روی فرمانده آتش می کشد ، اما پایه های این سنگرها را شما و دوستان شهیدت چیده اید و هرگز سست نخواهد شد و دلدادگانتان فرماندهان مصمم این وادی اند. ....
▪️اما خودت بگو ،چگونه این سینه آرام شود ؟ چگونه این تلاطمِ بی حضورت استخوان خرد شده اش را مرهم گذارد ...
زنگ را زدند و بچه هادر کلاس نشسته اند ... پدر ! کتاب را بگشا ... اینبار درس ایستادگی در سنگری را بده که اجازه نمیدهیم مهماتش تمام شود . مهمات این کلاس یاد توست که همواره زنده است.
▪️کتاب را بگشا ...و درس مردانه اوج گرفتنی را بده که فقط خودت میتوانی .
▪️پدرم برایم از رفتنی بگو که معلمانه ترین روش عاشقی بود...
▪️دستانم را رها مکن پدر...
ایتا
http://eitaa.com/yadeyaran313
سروش
https://sapp.ir/yadeyaran313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
📽| ببینید ڪلیپ
مصاحبه با مادر بزرگوار#شهید_احمد_کشوری
#بمناسبت_سالروز_شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥این فیلم را از دست ندهید..
🔻کاری از بچههای زیر پونز
#خیانت_FATF
ایتا
http://eitaa.com/yadeyaran313
سروش
https://sapp.ir/yadeyaran313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 #موشن_گرافیک | سلاح شیمیایی
🔹نگاهی به پرونده سیاه آمریکا در ارسال محمولههای بمب شیمیایی به عراق برای استفاده در جنگتحمیلی علیه ایران
📆۱۷ آذرماه، سالروز اعتراف رژیم بعث عراق در استفاده از سلاح شیمیایی در دوران جنگ تحمیلی.
ایتا
http://eitaa.com/yadeyaran313
سروش
https://sapp.ir/yadeyaran313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 شهیدی که رادیو بغداد در شهادتش به شادی پرداخت
مستندی کوتاه از حُرّ انقلاب شهید شاهرخ ضرغام
ایتا
http://eitaa.com/yadeyaran313
سروش
https://sapp.ir/yadeyaran313
4_5794404979636700289.mp3
13.8M
داستان کوتاه رادیویی شهید قهرمان ارتش سرلشکر مسعود آشوری
ایتا
http://eitaa.com/yadeyaran313
سروش
https://sapp.ir/yadeyaran313
گمنام:
#چـادرم
را باد نیاورده
که باد ببره
چادرم
پرچم غیرت همه ی مردان سرزمینم است
که سرخی خونشان را
به سیاهـــــی آن بخشیدن . . .
#چادر_خونبهای_شهیدان
ایتا
http://eitaa.com/yadeyaran313
سروش
https://sapp.ir/yadeyaran313
احمد اقا خیلی پسر آرامی بود
#التماسدعایشهادت
ایتا
http://eitaa.com/yadeyaran313
سروش
https://sapp.ir/yadeyaran313
یاد یاران
احمد اقا خیلی پسر آرامی بود #التماسدعایشهادت ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sap
شهیدی که خیلی ها نمی شناختندش ولی او از اولیاء الله بود…
یک بار با احمد آقا و بچه های مسجد عین الدوله به زیارت قم و جمکران رفتیم. در مسجد جمکران پس از اقامه نماز به سمت اتوبوس برگشتیم . ایشان هم مثل ما خیلی عادی برگشت.
راننده گفت : اگر می خواهید سوهان بخرید یا جایی بروید و …، یک ساعت وقت دارید.
ماهم راه افتادیم به سمت مغازه ها
یک دفعه دیدم احمد آقا از سمت پشت مسجد به سمت بیابان شروع به حرکت کرد !
یکی از رفقایم را صدا کردم گفتم : به نظرت احمد آقا کجا می ره ؟!
دنبالش راه افتادیم . آهسته شروع به تعقیب او کردیم ! آن زمان مثل حالا نبود . حیاط آن بسیار کوچک و تاریک بود. احمد جایی رفت که اطراف او خیلی تاریک شده بود . ماهم به دنبالش بودیم .
هیچ سر و صدایی از سمت ما نمی آمد . یک دفعه احمد اقا برگشت و گفت ؟ چرا دنبال من می آیید!؟
جا خوردیم . گفتیم :شما پشت سرت رو می بینی؟چطور متوجه شدی؟
احمد آقا گفت : کار خوبی نکردید. برگردید.
گفتیم : نمی شه ، ما با شما رفیقیم . هرجا بری ما هم میایم. در ثانی اینجا تاریک و خطرناکه ، یک وقت کسی ، حیوانی ، چیزی به شما حمله می کنه …
گفت خواهش می کنم برگردید .ما هم گفتیم : نه، تا نگی کجا می ری ما بر نمی گردیم !
دوباره اصرار کرد و ما هم جواب قبلی…
سرش را انداخت پایین . با خودم گفتم : حتما تو دلش داره مارو دعا می کنه !
بعد نگاهش را در آن تاریکی به صورت ما انداخت و گفت : طاقتش رو دارید؟ می تونید با من بیایید!؟
ما هم که از همه ی احوالات احمد آقا بی خبر بودیم گفتیم : طاقت چی رو ، مگه کجا می خوای بری؟!
نفسی کشید و گفت : دارم می رم دست بوسی مولا.باور کنید تا این حرف را زد زانو های ما شل شد . ترسیده بودیم . من بدنم لرزید.
احمد آقا این رو گفت و برگشت و به راهش ادامه داد. همین طور که از ما دور می شد گفت: اگه دوست دارید بیاید بسم الله .
نمیدانید چه حالی بود. شاید الان با خودم می گویم ای کاش می رفتی اما آن لحظه وحشت وجود ما را گرفته بود . با ترس و لرز برگشتیم .
ساعتی بعد دیدیم احمد آقا از دور به سمت اتوبوس می آید.
چهره اش برافروخته بود . با کسی حرف نزد و سرجایش نشست . از آن روز سعی کردم بیشتر مراقب اعمالم باشم.
بار دیگر شبیه این ماجرا در حرم حضرت عبدالعظیم پیش آمد.
شادی روح عارف شهید احمدعلی نیری صلوات
#التماسدعایشهادت
ایتا
http://eitaa.com/yadeyaran313
سروش
https://sapp.ir/yadeyaran313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 پیشنهاد میکنم حتماً ببینید ؛
راز سوزناک شهیدی روی سیم های
خاردار قتلگاه فکه ...
که اقتدا به حضرت زهرا (س) کرد ؛
یا فاطمه زهرا ...
یا فاطمه زهرا ...
#التماس_شهادت
ایتا
http://eitaa.com/yadeyaran313
سروش
https://sapp.ir/yadeyaran313
✍ #وصیت_شهید
ای دولتمردان ، آگاه باشید
ڪه هنوز افرادی در دولت
هستند ڪه دنبال ڪارهای
پیشینیان هستند ؛ تنها ظاهر
فرق ڪرده است .
🌸 شهید ابوالقاسم نبی زاده 🌸
💢 #لاله_های_زینبی
دوم اردیبهشت سال ۱۳۶۹ در روستای کران از توابع شهرستان فارسان همزمان با ولادت رسول اڪرم ﷺ متولد شد. دوران دبستان خود را در روستای کران و پس از مهاجرت خانواده به شهرکرد مراحل ادامه تحصیل خود را تا اخذ دیپلم در شهرکرد سپری کرد . سپس در دانشگاه آزاد شهر مجلسی در رشته مهندسی مکانیک گرایش سیالات مشغول به تحصیل شد و از این دانشگاه مدرک کارشناسی خود را اخذ نمود.
وی بعد از گذراندن دوران سربازی در تهران و شوشتر در کنکور کارشناسی ارشد شرڪت کرد و بعد از پذیرفته شدن در رشته تحصیلیاش در دانشگاه شیراز ثبت نام ڪرد و قرار بود در بهمنماه ۱۳۹۴ مشغول به تحصیل شود که با اختیار ڪامل و علاقه بسیار عزم رفتن به سوریه و دفاع از حرم حضرت زینب (س) را نمود.
از آنجایی ڪہ در استان چهارمحال و بختیاری امکان اعزام نیروهای بسیج مردمی به سوریه وجود نداشت پس از پیگیری های زیاد با همکاری نیروی سپاه خوزستان مهرماه ۱۳۹۴ آموزشهای لازم را جهت ماموریت خارج از کشور در گردان فتح شهرستان بهبهان کسب کرد و پساز تایید صلاحیت از ردههای امنیتی در تیپ دوم تڪاور امام حسنمجتبی(؏) قرار گرفت و در رستهی آرپیجی زن گردان امام حسین(؏) در ۲۵ آبان۹۴ به تهران و از آنجا به سوریه اعزام شد.
سرانجام در ۱۶ آذر ۱۳۹۴ پس از چند روز مبارزه در اطراف شهر حلب در منطقه عملیاتی زیتان در باز پس گیری روستاهای اطراف لازقیه بر اثر گلوله گروهکهای تکفیری داعش به فیض شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش پس از تشییع باشکوه در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.
#شهید_احمد_قاسمی_کرانی
#روحش_شاد_باصلوات
#همسرشهیدی در عراق 8 سال لباس شوهر شهیدش را اینگونه گذاشت🌹😔🙁
تا هر زمانی که #فرزندش درخواست #پول کند در #جواب به فرزندش بگوید از #جیب پدرت بردار تا #یاد پدر همیشه در خانه #زنده بماند.💗
🌷قدردان شهدا و خانواده هاشون باشیم.🌷
#یادشهداباصلوات
ایتا
http://eitaa.com/yadeyaran313
سروش
https://sapp.ir/yadeyaran313