eitaa logo
یاد یاران
144 دنبال‌کننده
2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
20 فایل
⚘⚘بسم رب الشهدا ⚘⚘آی رفقا,بعدازماچه کرده اید!؟ 🌷جهاد،شهادت،ولایت🌷 ارتباط با ادمین: @mansoore60 ایتا https://eitaa.com/yadeyaran313
مشاهده در ایتا
دانلود
مادری که ۳۰ سال دست به اتو نزد... عکس باز شود 👆 ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
یاد یاران
❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖ 🌷اتفاقی جالب در تفحص یک شهید🌷 👈 شهیدی که قرض ها و بدهی تفحص کننده خود را ادا کرد .... 🍂 می گفت : اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران..... 👈 علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقم به شهداء حجره ی پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم.... 🍂 یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان.... بعد از چند ماه ، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم.... 🍂 یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم.... سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلمان ، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان ، با عطر شهدا عطرآگین... تا اینکه.... 🍂تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد... آشوبی در دلم پیدا شد... حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم ... نمی خواستم شرمنده ی اقوامم شوم.... 🍂 با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم.... 🍂 بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد.... 🌷 ...🌷 فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من.... استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید ، به بنیاد شهید تحویل دهم..... 🍂 قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد ، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند.... 🍂 با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم.... 🍂 "این رسمش نیست با معرفت ها... ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم.... راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده ی خانواده مان شویم.... " گفتم و گریه کردم.... دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم : «شهدا! ببخشید... بی ادبی و جسارتم را ببخشید... » 🍂 وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم.... هر چه فکرکردم ، یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام.... با خودم گفتم هر که بوده به موقع پول را پس آورده... 🍂 لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم.... به قصابی رفتم... خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم : بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... به میوه فروشی رفتم...به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سر زدم... جواب همان بود....بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... 🍂 گیج گیج بودم... مات مات... خرید کردم و به خانه بر گشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ آیا همسرم ؟ 🍂 وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته .... با چشمان سرخ و گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد.... 🍂 جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم.... اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟ 🍂 همسرم هق هق کنان پاسخ داد : خودش بود.... بخدا خودش بود.... کسی که امروز خودش را پسرعمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود.... به خدا خودش بود.... گیج گیج بودم.... مات مات.... کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم... مثل دیوانه ها شده بودم.... عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم.... می پرسیدم : آیا این عکس ، عکس همان فردی است که امروز.....؟ نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم...مثل دیوانه هاشده بودم.. به کارت شناسایی نگاه می کردم.... 🌷 شهید سید مرتضی دادگر.... فرزند سید حسین... اعزامی از ساری...🌷 وسط بازار ازحال رفتم......... 👈 ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون. 👉 شرمنده شهدا هستیم . 😭😭😭 با توسل و رازتون با شهدا در میان گذاشتن حاجت خود را بگیرید.😔 ❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖ ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
4_5854842741518763277.mp3
1.59M
ای شهیدان ، از همان لحظه ای که تقدیر ما رو از شما جدا کرد ... شهید مجتبی علمدار ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 ڪلیپ ویژه👌 ڪه در روز شهادتش تروریست هاے داعش و فتنه گران سال ۸۸ ڪف و سوت زدند..!😭 شادے روح شهیدمدافع حرم🌷 🌷 #"شـیـر سـامـرا"🌷 🕊 ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ همدلی تقدیم به ملت بصیر و قهرمان ایران بمناسبت سالگرد حماسه 9 دیماه و شکست فتنه‌گران ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
📢 شهید بهشتی: هر فرد باید به آنچه در پیرامونش میگذرد با دقت بنگرد و کند، بدهد ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
یاد یاران
🌟💠🌟💠🌟💠🌟 💠 🌟 🔺مصاحبه با همسر شهید حسین دارابی : 🔹خانم غلام پور چطور با شهید دارابی آشنا شدید؟ سال 85 من ترم دوم کارشناسی بودم که حسین آقا به خواستگاری ام آمدند، واسطه آشنایی ما هم عموی همسرم بود که با پدرم دوستی دیرینه داشتند. از آنجایی که هردو اهل آمل بودیم، پدرم از ایشان و خانواده شان یک شناخت دورادوری داشتند و همین شد که بالاخره به جواب مثبت رسیدند. 🔹چه خصوصیتی در حسین آقا دیدید که فکر کردید می‌تواند شریک زندگی‌تان باشد؟ اولویت اول من ایمان بود که وقتی با حسین آقا صحبت کردم دیدم تمام و کمال در ایشان است؛ ایمانی که من در همسرم دیدم واقعا یک ایمان خاص و خالصانه بود. از طرف دیگر خیلی خیلی انسان پایبند به اخلاقی بودند و همین موضوع هم یکی دیگر از خصوصیات مثبت ایشان بود. 🔹آن موقع که به خواستگاری شما آمده بود، عضو سپاه بود؟ بله . آن موقع هم سپاهی بودند اما قراردادی بودند . روز خواستگاری وقتی خودش را معرفی کرد گفت من سپاهی هستم و چون پدر خودم پاسدار هستند و من از بچگی با سبک زندگی پاسدارها آشنا بودم، می دانستم که با اینکه زندگی شان خیلی متعلق به خودشان نیست اما آدم های قابل اعتمادی هستند و در زندگی می توان به آنها تکیه کرد. حسین آقا بعد از ازدواج مان وارد دانشگاه افسری امام حسین (ع) و بعد دانشگاه افسری امام علی(ع) شدند و بعد از اتمام این دوره ها به عنوان یگان ویژه به عضویت سپاه قدس در آمدند. 🔹چند سال با هم زیر یک سقف زندگی کردید؟ ما سال 85 عقد کردیم و سال 87 سر خانه زندگی خودمان رفتیم. از آن موقع تا شهادت حسین ، یعنی مرداد 94 می شود هفت سال. البته این چهارسال آخر قبل از شهادت حسین آقا را خیلی کنار هم نبودیم. ایشان بیشتر وقت ها در ماموریت بودند. 🔹آن موقع بچه هم داشتید؟ بله . فاطمه ثنا تازه به دنیا آمده بود که پدرش برای اولین بار به سوریه اعزام شد و بعد ازآن هم تا چهارسال مدام به سوریه می رفت ، 45 روز آنجا بود و بعد برمی گشت ایران و چند روز پیش ما بود و دوباره می رفت. 🔹همسر شما چطور مدافع حرم شد؟ به خاطر علاقه قلبی و ایمانی که داشت. اتفاقا آن موقع که فاطمه ثنا تازه به دنیا آمده بود ، وقتی برای اولین بار حسین آقا با من مطرح کرد که می خواهد به سوریه برود ، من تعجب کردم. چون از علاقه شدید ایشان به بچه های کوچک خبر داشتم، حسین هرجا بچه نوزادی را می دیدید یک ساعت این بچه را بغل می کرد ؛ یعنی اینقدر بچه دوست داشت. بعد دیدم حالا که دختر خودمان تازه به دنیا آمده می خواهد برود سوریه. پرسیدم چرا این تصمیم را گرفتی ؟ گفت : اسلام مرز نمی شناسد و الان خط مقدم ما ، سوریه است. می گفت هدف آنها ضربه زدن به اسلام است و ما بعنوان یک مسلمان وظیفه داریم جلویشان بایستیم. بجز این به خاطر ارادتی که به اهل بیت داشت ، بحث دفاع از حرم حضرت زینب(س) را هم مطرح می کرد و می گفت من نمی توانم اینجا بنشینم و ببینم به بارگاه ایشان ذره ای اهانت شود. 🔹شما با این حرف ها راضی شدید؟ واقعیتش چون تازه فاطمه ثنا به دنیا آمده بود ، دلم به این جدایی و دوری راضی نمی شد. به خاطر همین حسین آقا دلایل زیادی برای رفتنش آورد، حتی به دفاع مقدس خودمان هم اشاره کرد. اسم عموی شهید من را آورد و گفت ببین اگر آن موقع هم هرکسی می گفت من زن و بچه دارم و به جبهه نمی رفت ، الان کشور دست دشمن افتاده بود. یادم است که خیلی تاکید می کرد که اگر تکفیری ها به مرز کشورمان برسند، مبارزه خیلی سخت می شود و باید در نطفه جلویشان را گرفت و اجازه پیشروی به آنها نداد. من هم وقتی این استدلال های ایشان را دیدم و علاقه قلبی شان را به دفاع از حرم حضرت زینب(س) ، به حضور ایشان در سوریه رضایت دادم. 🔹این حضور چقدر طول کشید؟ تقریبا چهارسال شد. حسین مدام بین سوریه و تهران در رفت و آمد بود. سال 90 که فاطمه ثنا به دنیا آمده بود رفت و سال 94 بعد از تولد چهارسالگی فاطمه ثنا شهید شد. 🔹می دانستید که آنجا چکار می کند یا در چه مناطق عملیاتی است؟ نه چون کارش خیلی امنیتی بود به ما چیزی نمی گفت. فقط این را می دانستم که یکی از مسئولیت هایش هدایت کردن پهپاد ( هواپیمای بدون سرنشین ) بود. ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
(۱۴) (مرور عملکرد خصمانه آمریکا علیه ایران) 🔴 بیانیه رسمـــــی آمریکا در دفاع از دشمـــن ایران.👆 ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥سخنان تند امام خمینی به مسئولین در مورد وضعیت مردم و اختلاف طبقاتی و زندگی اشرافی... 📽به همراه بخش هایی از سخنرانی آیت الله شهید بهشتی و استاد پور آقایی ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
📃فــرازی از 👆👆 ...بتـرسیـد از این ڪه مـــرگ شمـا را در حـال گنـــاه دریابد...❗️❗️ ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
4_471972839465944072.mp3
3.07M
دلم گرفته ای یاران باز این دل هوای گریه داره کنار اروند هر عاشق غمهای دلش را جا میگذاره 😭😭😭 ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
✨| روزی که خبر تجاوز صدام رو شنید😳 راه افتاد بره ...🚐 بهش گفتن : عمل جراحیت نزدیکه؛💉 بذار ترکش رو از سینه ات در بیاریم بعد 👌 : وقتی اسلام در خطره من این رو نمی خوام❌ ...‼️ رفقاش می گفتند : اصلا به استراحت نمی داد استاد تانک بود🔭 طوری که بیابون های کشور رو 🔥به گورستانی از بعثی های مزدور و تانک هاشون کرده بود💪 |✨ 🍃🌸 ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
همه‌ی اونایی که امروز میگن انقلاب ۴۰ سالگی‌اش را نمی‌بیند، سال ۸۸ می‌گفتند انقلاب از ۳۰ سالگی عبور نخواهد کرد. ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
👌 ✍ما_شاه_نیستیم‼️ . هم بودم و هم راننده اش🚓 از وقتی باهاش آشنا شدم، فهمیدم خیلی و اصلا اهل تشریفات نیست❌ با این که پست در وزارت دفاع داشت ولی هیچ وقت خودش رو نمی گرفت؛💯 حتی امثال من که زیر دستش بودیم👌 یادمه یه صبح زود شرکت در جلسه ی هیئت دولت بردمش و یکی از که به تازگی مسئولیت حفاظت فیزیکی سرهنگ رو به عهده گرفته بود _و هنوز از روحیاتش بی خبر بود_ سریع از پیاده شد و در عقب رو براش باز کرد😳 بعد براش پا کوبید و به احترامش خبر دار 👮 وقتی از ماشین پیاده شد ، دستش رو روی شونه همکارم گذاشت✋ و با خودمونی و طوری که ناراحت نشه بهش گفت : آقای فلانی ... 🙂، ما نیستیم،سعی کنید از ما شاه درست 🌷🌷
💠محسن رضایی: 🌷جوان رزمنده هجده ساله‌ای به‌نام صبوری، از خراسان در تیپ21 امام رضا (ع) مین مخصوصی را اختراع کرده بود. تعدادی از آن را ساخت و شبِ عملیات آزادسازی ارتفاعات مهم میمک که از ابتدای جنگ به اشغال عراق درآمده بود، با عده‌ای در دل دشمن نفوذ کرده، مین‌ها را زیر خاک و بر سر راه تانک‌های دشمن کاشتند. این مین با نور خورشید فعال می‌شد و عمل می‌کرد. صبوری خودش هنگام برگشت در کمین دشمن به شهادت رسید. 🌷فردا صبح با طلوع آفتاب، چندین تانک و خودروی عراقی منفجر شدند. هرچند آن جوان رزمنده دیگر نبود تا حاصل کار خود را ببیند ولی نام و یادش در تاریخ جاودانه شد و هم نزدِ پروردگار روزی‌مند است. ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
🔶 وقتی دشمن را نادیده گرفتیم، چوبش را خواهیم خورد 🔷 : حول 🌷🌷 ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپ ویژه| چگونه حزب الله لبنان، رژیم صهیونیستی را از بین خواهد برد؟ 🔸فیلم های کمتر دیده شده از حزب الله لبنان و شهید جهاد مغنیه ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹ببینید 🔸کشف پیکر شهدا در زبیدات و توضیحات نیروهای تفحص ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
│✍ ❥• استاد آهنگر وقتی لبه های آهن و پروفیل را می گیرد ممڪن بود دستش خون ریزی ڪند و این آهن ها برای ساختن در و پنجره🏠 استفاده می شود، ❥• حسین روی این مسئله خیلی دقت👌میڪرد ڪه آهن ها حتما تمیـ🌺🍃ـز باشه... ❥• داداش حسین دست هایش را آ💧ب می ڪشید تا در و پنجره ای ڪه می ساخت نجس 🍂 نباشد ... 🎋 🌷 ___🌸🍃 ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | نامه توحیدی 📜 ماجرای نامه‌ی امام خمینی(ره) به برای دعوت به اسلام و جلوگیری از فروپاشی شوروی ایتا http://eitaa.com/yadeyaran313 سروش https://sapp.ir/yadeyaran313