📜#وصیتنامه_شهید:
🌹مولایم به کمتر از شهادت راضی نمیشوم. تو به خدایی خود نگاه کن نه به بیچارگی این مسکین. پس به حق حسین شهید دعایم را مستجاب فرما و به حق زهرای شهیده خواسته ام برآورده کن.🕊
🥀🕊#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_ابراهیم_عشریه
#سالـروز_شهـادت🕊🥀
#یڪروایتعاشقانہ💍
در زدند ، پیك بود
نامہ آورده بود قلبم ریخت
فکر کردم شهید شده
وصیت نامہ اش را آورده اند
نامہ را گرفتم باز کردم
یك انگشتر عقیق برایم فرستاده بود
از جبهہ نوشته بود
این انگشتر را فرستادم
بہ پاس صبرها و تحمل هاے تو
بہ پاس زحمتهایے کہ کشیده اے
این را بہ تو هدیہ کردم
آرام شـدم🙃💜
شهید صیاد شیرازے
یادگاران ج¹¹، ص³⁷
#خاطراتشهیدهمتماهرمضان
ابراهيم و يونس در تاريكي به نماز ايستادهاند. گروهبان، سـيني غـذا و آب را كنارشان ميگذارد و با حسرت نگاهشان ميكند. يك لحظه به ياد مرخصي ابراهيم
ميافتد. ابراهيم ميتوانست اين لحظات ماه رمضان را در كنار خانواده و در راحتي و آسايش
سپري كند. او روزه گرفتن در محلة دلنشين خودشان، نمازهاي جماعـت مسـجد
محل و افطاري در ايوان باصفاي خانه ـ آن هم در كنار كربلايي و ننه نصرت ـ را
خيلي دوست داشت اما گروهبان خـوب مـيدانسـت كـه روزهـاي سـخت و
طاقتفرساي بازداشتگاه و در کنار بقیه سربازها براي او لذتبخشتر از هر چيز ديگري است.🌹
شهید حسینعلی کیانی✨
تیرماه ۷۳ در سیستان به دنیا آمد🍃
و هنوز ۲۲ سالش کامل نشده بود که ۲۱ فروردین ماه ۱۳۹۵ در خانطومان سوریه به شهادت رسید.💚🕊
3⃣
حسینعلی ،
در شرقیترین منطقه کشورمان
زندگی میکرد🍂
جایی که کیلومترها از سرزمین شام دور بود،
اما این جوان سیستانی کسی نبود که نسبت به تعدی تروریستها به حریم اهل بیت (ع) بیتفاوت باشد. 🌸
4⃣
پدر بزرگوار شهید✨
حسین نظامی نبود.
خدمت سربازیاش را که تمام کرد چند ماهی در گلفروشی یکی از همکارانم کار کرد،اما خیلی به اهل بیت پیامبر (ع) علاقه داشت.💛
از همان بچگی به #مساجد و #هیئتها میرفت
و اگر هر شب هم در مسجد مراسم دعا و روضه بود، شرکت میکرد.🌾
اصلیترین عامل مدافع حرم شدنش هم #عشقبهاهلبیت (ع) بود.🌹
نمیتوانست تعدی تروریستها به حریم اهل بیت را ببیند و ساکت بماند•••🍂
حسین فرزند اولم بود. 🌱
بچگیهایش یادم است که خیلی ناز و بانمک بود. همه از او تعریف میکردند و دوستش داشتند. 🌸
از همان نوجوانی آرام و سربهزیر بود و نماز میخواند و روزه میگرفت. #بخشندگی یکی از صفتهای بارز شهید بود.🌺
به گفته دوستانش حسین از آنها خواسته بود اگر لباس اضافه یا کفش و پول و نذورات دارند برای فقرا کنار بگذارند. 🍃
بعدها که به دانشگاه آزاد رفت اگر از ناهار و شام دانشجوها غذایی اضافه میآمد، داخل ظرف یکبارمصرف میریخت و تا ساعت یک و دو نصف شب به منازل فقرا میبرد و پخش میکرد•••🙂💚
5⃣
ادامه✨
یک روز آمد و به من گفت:
«میخواهم مدافع حرم بشوم.»❤️
برای اینکه این فکر را از سرش بیندازم
گفتم :«پسرم تو اگر ازدواج کنی ما را خیلی خوشحال میکنی. »🌾
بعد کمی با او شوخی میکردم و به قد و بالایش نگاه میکردم. همینطور بگو بخند میکردیم که یکهو خیلی جدی گفت:
«بابا! باید ناموس انسان در امنیت باشد. مگر ناموس من از نوامیس مردم سوریه بالاتر است. حرم حضرت زینب (س) ناموس من است و من باید بروم دفاع کنم. اگر خواست خدا بود و من زنده برگشتم که ازدواج میکنم. اگر هم برنگشتم فدای حضرت زینب (س)، من شهادت را بیشتر دوست دارم.»🌹
6⃣
کلاً به #شهید و #شهادت علاقه داشت.💚
میتوانم بگویم همه شهدا را دوست داشت و غیرممکن بود هفتهای یکی دو بار همراه دوستانش به سر مزار شهدا نروند.🌸
دوستانش میگفتند در گلزار شهدا حسین گریه میکرد و میگفت: «خدایا کاری کن که راه اینها را ادامه بدهیم و ما هم لیاقت شهادت را پیدا کنیم.»🤲😞
پسرم از شش سالگی عضو بسیج بود. مسجد میرفت و اهل هیئت بود. رفتارش و راهی که انتخاب کرد خاص بود•••🕊
♦️یکی دیگر از صفات حسین،
# ولایتمداریاش بود.🙂
پیرو خط رهبری بود. وقتی سخنرانی امام خمینی یا مقام معظم رهبری از تلویزیون پخش میشد بیشتر مواقع گریه میکرد.🍂
میگفت: امام خامنهای هم مظلومیت اهل بیت (ع) را دارد. 😞
ما باید #قدر_رهبرمان_را_بدانیم. باید از ایشان درس بگیریم و بفهمیم که امامان ما چقدر مظلوم بودند...🍃
7⃣