🌹 عتیقه های گَنج جَنگ [رزمندگان بم در قلم تصویر] 🌹
از سمت راست: ۱و ۲- ....................... ۳- شهید پاسدار رضا اتحادی با چفیه مشکی (از بم) ۴و ۵ - .....................
⚘ خداوند یاد شهید را در میان ملّتش تداوم میبخشد:
امام خامنه ای (دامت برکاته):
"شهيد، يعنى انسانى كه در راه آرمانهاى معنوى كشته مى شود و جان خود را - كه سرمايه ى اصلى هر انسانى است - براى هدف و مقصدى الهى صرف مى كند
و خداى متعال هم در پاسخ به اين ايثار و گذشت بزرگ، حضور و ياد و فكر او را در ملّتش تداوم مى بخشد و آرمان او زنده مى ماند.
اين، خاصيت كشته شدن در راه خداست. كسانى كه در راه خدا كشته مى شوند، زنده اند. جسم آنها زنده نيست؛ اما وجود حقيقى آنها زنده است".
⚘ (حدیث ولایت/ بیانات/ 1368)
﴾﷽﴿
.
#روح_الله عاشقِ امام رضا(ع) بود. کافی بود دلش هوای مشهد کند. دیگر هیچ چیز جلودارش نبود.
گاهی هم پیش میآمد بدون هیچ برنامه ریزی قبلی، وسط خیابان تصمیم میگرفت برود مشهد. میرفت میدان آزادی و سوار اتوبوس میشد و یک راست میرفت مشهد.
یکبار با کلی ذوق و شوق تعریف میکرد که با ۱۰ هزار تومان رفته مشهد و برگشته. میگفت سه روز مهمان امام رضا(ع) بودم. هم بهم جا داد هم غذا.
از اینکه امام رضا(ع) سه روز مهمانش کرده بود خیلی خوشحال بود.
روح الله سه روز مهمان ویژهی امام رضا(ع) بود، آنقدر خوشحال بود. نمیدانم هنگام دیدار امام رئوف در بهشت برین چه حالی دارد... خوشا به سعادتش...
ولادت با سعادت امام مهربانیها مبارک🌷
.
#شهید
#یا_زینب_س
#لبیک_یا_زینب
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_روح_الله_قربانی
#شهادت_خوب_است_و_تقوا_بهتر
#یا_اباالرئوف
دوریات قلب مرا سخت بدرد آوردهست
التیام دل بیچاره فقط پابوس است
#منصوره_محمدی_مزینان
به نقل از همسر
#شهید_محسن_حججی
بعضی از روزهای#جمعه تلفن📱 همراهش خاموش بود❌.
وقتی دلیلش رو می پرسیدم می گفت: 🗣
ارتباطم را با دنیا#کمتر میکنم تا کمی زمانم را برای امام زمانم اختصاص بدم .😍
اینکه چطوری میتونم برای ایشان مفید باشم😊
🌹🍃🌹🍃
#شبتون_شهدایی
هدایت شده از کانال شهدایی یاد یاران
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_روح_شهدا_صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
#فضائل
📝دیدن معجزه از امیرالمؤمنین علی علیه السلام و کافر شدن صحابه
اصحاب امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) گفتند: یا امیرالمومنین ای کاش از آنچه از پیامبر (صلوات الله علیه وآله) به شما رسیده، برای اطمینان خاطر به ما چیزی نشان می دادی. حضرت فرمود: اگر یکی از عجایب مرا ببینید کافر می شوید و می گویید ساحر و دروغگو و کافر است و تازه این بهترین سخن شما در رابطه با من است. گفتند: همه ما می دانیم که تو وارث پیغمبری و علم او به تو رسیده است.
امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: علم عالم سخت است و جز مومنی که خدا قلبش را برای ایمان آزموده باشد و به روحی از خودش تایید کرده باشد، تاب تحمل آن را ندارد. سپس فرمود: تا شما بعضی از عجایب مرا و آنچه از علمی که خدا به من داده، نشان ندهم راضی نمی شوید. وقتی نماز عشا را خواندم همراه من بیایید.
حضرت وقتی نماز عشا را خواند راه پشت کوفه را در پیش گرفت و هفتاد نفر که از نظر خودشان بهترین شیعیان بودند دنبال ایشان رفتند. فرمود: من چیزی به شما نشان نمی دهم تا عهد و پیمان خدا را از شما بگیرم که به من کافر نشوید و امر سنگین و نادرستی به من نسبت ندهید. چون به خدا قسم چیزی به شما نشان نمی دهم جز آنچه پیغمبر (صلوات الله علیه و آله و سلم) به من یاد داده است.
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) عهد و پیمانی محکم تر از آنچه خدا از پیغمبرانش گرفته، از آنها گرفت و فرمود: رو از من بگردانید تا دعایی که می خواهم بخوانم. و اطرافیان شنیدند دعاهایی را که مانند آن نشنیده بودند.
آنگاه فرمود رو بگردانید و چون رو گرداندند دیدند از یک طرف باغ ها و نهرهایی است و از طرف دیگر آتش فروزانی زبانه می کشد. به طوریکه در معاینه بهشت و دوزخ هیچ شک نکردند. آنکه از همه خوش گفتارتر بود گفت: این سحر بزرگی است و به جز دو نفر همه کافر برگشتند. چون حضرت با آن دو نفر برگشت فرمود: گفتار اینها را شنیدید؟
چون به مسجد کوفه رسیدند دعاهایی خواند که سنگریزه های مسجد درّ و یاقوت شد. حضرت به آن دو نفر فرمود: چه می بینید؟ گفتند: درّ و یاقوت است. فرمود: اگر درباره امری بزرگتر از این هم خدا را قسم بدهم خواسته ام را انجام می دهد. یکی از آن دو نفر هم کافر شد ولی دیگری ثابت ماند.
حضرت به او فرمود: اگر از این درّ و یاقوت ها برداری پشیمان می شوی و اگر هم برنداری پشیمان می شوی. حرص او را رها نکرد تا درّی برداشت و در آستین گذاشت و چون صبح شد دید درّ سفیدی است که کسی مثلش را ندیده است.
نزد امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) آمد و گفت: یا امیرالمومنین من یکی از آن درّها را برداشتم. فرمود: برای چه؟ گفت: می خواستم بدانم حق است یا باطل؟ فرمود: اگر آن را به جای خود برگردانی خدا عوض آن بهشت را به تو می دهد و اگر برنگردانی خدا جهنم را در عوض به تو می دهد. آن مرد برخاست و درّ را به جایی که برداشته بود برگرداند. حضرت نیز آن را مانند سابق به سنگریزه مبدل کرد.
بعضی گفته اند آن مرد میثم تمار بوده و بعضی نیز گفته اند عمرو بن حمق خزائی بود.
📚اثبات الهداة، جلد۴، صفحه۵۵۸_۵۵۶.
#تلنگـــــــر_و_تفکـــــــر
من زندگی خودم را میکنم و
برایم مهم نیست چگونه قضاوت میشوم .
چاقم,
لاغرم,
قد بلندم,
کوتاه قدم,
سفیدم ,
سبزه ام همه به خودم مربوط است .
مهم بودن یا نبودن رو فراموش کن
روزنامه ی روز شنبه زباله ی روز یکشنبه است
زندگی کن به شيوه خودت
با قوانين خودت
با باورها و ايمان قلبی خودت
مردم دلشان می خواهد
موضوعی برای گفتگو داشته باشند
برايشان فرقی نمی کند چگونه هستی...
هر جور که باشی،
حرفی برای گفتن دارند.
با خدا باش و
از زندگی لذت ببر
چه انتظاری از مردم داری ؟؟؟
آنها حتی پشت سر خدا هم
حرف می زنند!!!!